کتابهای «کلاریسبین» نقد شد
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۶۹۹۵۶۲
جلسه نقد کتابهای «کلاریسبین» برگزار شد.
به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده، جلسه نقد کتابهای «کلاریسبین» نشر گاندو با حضور شهرام اقبالزاده، نویسنده مترجم و ویراستار ادبیات کودک و نوجوان، رامینه رضازاده مترجم ادبیات کودک و نوجوان و ساره ارضپیما مترجم مجموعه ۲۴ تیرماه در کافه کتابفروشی نشر ثالث برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در آغاز این نشست شهرام اقبالزاده با اشاره به مسئولیت اجتماعی در نشر آثار مربوط به ادبیات نوجوانان گفت: این که نشر گاندو و پوریا عالمی (مدیر نشر) خود را مسئول میدانند و به ادبیات نوجوان میپردازند بسیار ارزشمند است.
او در ادامه اظهار کرد: ادبیات کودک و نوجوان در سه سطح شکل میگیرد: نهاد، نظریه و خلق. نهاد چیست و کی شکل میگیرد؟ موقعی که کودک از خانواده جدا میشود و به عنوان یک قشر اجتماعی وارد مدرسه میشود. درواقع جامعه جدید به قول رولان بارت میخواهد کارافزارهای خودش را تربیت کند. میخواهد پزشک، صنعتگر، کارگر و... تربیت کند. در چنین شرایطی آنچه به نیاز انسانی کودک و نوجوان پاسخ میگوید ادبیات خلاقه است که عاطفه را پرورش میدهد و تخیل و تفکر را گسترش میدهد. در مقابل نظام آموزش و پرورش پادگانی بچه را بیچاره میکند چون مدام شاگرد اول میخواهد به هر قیمتی. اما ادبیات خلاقه ذهن کودک را انتقادی تربیت میکند.
اقبالزاده در ادامه گفت: نویسنده «کلاریسبین» خانم لورن چایلد توانسته صدای نوجوان باشد.
او با اشاره به زندگی اینشتین بیان کرد: برای علم حتی تخیل لازم است؛ تخیل باعث فرضیهسازی میشود. برای هنر هم که تخیل پیشزمینه است. رمان به تخیل کودک و نوجوان بالندگی میدهد. رمان، خود کودک را برجسته میکند و به او اهمیت میدهد.
در ادامه ساره ارضپیما درباره ترجمه این اثر گفت: جسارت این دختربچه را دوست داشتم به همین خاطر این اثر را برای ترجمه انتخاب کردم. نثر بسیار زیبا و جملات بسیار کوتاه و رک و سرراست داستان مرا جذب کرد. کلاریسبین حرف میزند و سوال میکند؛ چیزی که بچههای ما در مدارس اجازه ندارند.
همچنین رامینه رضازاده در این نشست درباره اهمیت لورن چایلد در ادبیات نوجوانان صحبت کرد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استخدام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۹۹۵۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شمهای از بیکفایتی پهلوی
کتاب «ممل تهرونی» که از سوی نشر جمال منتشر شده، سری به دوران حکومت پهلوی میزند و نوجوان امروز را با بخشی از تاریخ کشور در آن دوران آشنا میکند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «ممل تهرونی» از جمله آثار نشر جمال در حوزه ادبیات انقلاب برای گروه سنی کودک و نوجوان است. این اثر که به قلم سیدسعید هاشمی نوشته شده، تلاش دارد با بیان خاطراتی از دهه 60، پیوندی میان نوجوان امروز با ماجراهای سالهای حکومت پهلوی برقرار کند. در معرفی این اثر آمده است: داستان کتاب «ممل تهرونی» دربارهٔ پسری به نام ممل است که در دههٔ 60 روایت میشود. در این کتاب نوجوانان با اتفاقاتی که کودکان و نوجوانان در آن دهه با آنها مواجه میشدند و خاطراتی که پدر و مادرشان در آن دوره داشتند، آشنا میشوند.
فاطمه شهروش، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی که به معرفی این کتاب پرداخته و برای انتشار در دسترس تسنیم قرار گرفته، نوشته است:
ممل یک پسربچه هفتهشت ساله است. پدر ممل اعتقاد دارد تابستانها وقت بچه در تهران تلف میشود. برای همین او را میفرستد قم پیش پدربزرگ و مادربزرگش. پدربزرگ ممل حجرهدار است و هر روز ممل را با خودش میبرد بازار؛ اما هنوز چند روزی از اقامت ممل در قم نگذشته که اتفاقات عجیب و غریبی در کوچهپسکوچههای محل رخ میدهد. سروکله غریبهای در شهر پیدا شده که میرود سراغ دختربچهها و زنها. طلاهایشان را میدزد و اگر مقاومت کنند بهشان آسیب میزند. تلاش مادربزرگ و پدربزرگ ممل برای دور نگه داشتن ممل از مهلکه بیفایده است.
ممل همه چیز را فهمیده و از اینکه به تنهایی به کوچه و خیابان برود، میترسد. از طرفی صدای مردم شهر به گوش پاسبانها و کلانتری نمیرسد. وقتی ریشسفیدها همراه آقابزرگ، پدربزرگ ممل، به کلانتری میروند تا از این اوضاع شکایت کنند، ستوان اینطور جوابشان را میدهد: «اگه امنیت ندارن، نذارید بیان توی کوچه. مقصر خود شما هستید. ما داریم تمام تلاش خودمون رو میکنیم. الان هم بیکار نیستیم. اعلیحضرت تازه به کشور برگشتند و ما میخواهیم یک جشن در شهر قم برگزار کنیم... حالا که خدا رو شکر خیانت مصدق و کاشانی برملا شد و اعلیحضرت به کشور برگشتن، به جای تشکر و قدردانی، اومدید لیچار میگید؟»
چرا نوجوان ایرانی هریپاتر میخواند، اما کتاب ایرانی نه؟ممل عکس محمدرضا شاه و و تیمسار زاهدی را در اتاق ستوان میبیند و بو میبرد که قضیه قرار نیست به این سادگیها حل شود. به این ترتیب نویسنده از دید ممل به گوشهای مبارزات مردم با رژیم حاکم و تلاشهایشان برای گرفتن حق اشاره میکند.
از آنجا که داستان در شهر قم دنبال میشود، مخاطب با شخصیتهای مذهبی و سیاسی آن دوره نظیر آقانجفی و آیتالله بروجردی نیز آشنا میشود. از محلههای قم نظیر چهارمردان و باجک نیز بارها در کتاب اشاره شده که آن را برای خوانندگان این شهر خواندنیتر و جذابتر میکند.
حرفهای درگوشی مردم کوچهوبازار و نوع برخوردشان با مأموران حکومتی به گونهای در کتاب بیان شده است که مخاطب را به خوبی با شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن زمان آشنا کرده تا به طور غیرمستقیم به بیکفایتی حاکمان این برهه تاریخی پی ببرند.
ممل تهرونی یک رمان 159 صفحهای است که پسربچههای بزرگتر از 9 سال از خواندنش لذت خواهند برد و به راحتی میتوانند خودشان را جای شخصیت قهرمان داستان بگذارند. آنها باید با دقت داستان را بخوانند تا بتوانند حدس بزنند، کدام یک از شخصیتهای کتاب مظنون اصلی است و همه آتشها از زیر سر او بلند میشود.
انتهای پیام/