Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارسینه»
2024-05-04@00:11:31 GMT

با همسری که وسواس دارد چگونه برخورد کنیم

تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۷۰۰۵۵۶

سن و سال مرد کمتر از زن نشان می‌داد، هر دو با آرامش روی صندلی نشسته بودند. خانمی که میان این زوج روی نیمکت نشسته بود، مادر مهتاب بود. زنی میانسال که وقار و مهربانی از نگاه، چهره، پوشش و حتی قاب عینکش نمایان بود. در ادامه به نقل از ایران بخوانید.



وقتی وارد دادگاه خانواده شدند، قاضی «غلامحسین گل آور» پرونده دادخواست طلاق توافقی آنها را باز کرد و به مطالعه آن پرداخت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

..

پوریا و مهتاب هر دو به بیماری تالاسمی مبتلا بودند، نوعی بیماری خونی که از والدین بــــــه ارث می‌رسد. ۵ سال پیش در یکی از مراکز مردم­ نهاد با هم آشنا شده و به تشویق خانواده‌ها زندگی مشترکشان را آغاز کرده بودند. خودشان هم بدشان نمی­‌آمد ازدواج کنند. پدر پوریا هر وقت فرصتی دست می‌داد از خوبی‌های ازدواج می‌گفت و ورد زبانش ضرب المثل؛ «کبوتر با کبوتر باز با باز...» بود. پوریا هم به پدرش احترام می‌گذاشت و به حرف­‌هایش باور داشت.

قبل از اینکه موضوع ازدواج پیش بیاید با خودش گفته بود؛ «حالا که در یک اداره کار می‌کنم، حالا که از مرز ۳۰ سالگی گذشته ام، حالا که کسی پیدا شده که شرایطم را درک می‌کند، چرا ازدواج نکنم؟» حتی با خودش قرار گذاشته بعد از مستقل شدن به‌عنوان آخرین فرزند، پدر و مادرش را تنها نگذارد. مهتاب هم راضی شده بود که در خانه پدرشوهر زندگی مشترک را شروع کنند. جشن مفصلی برگزار شد و عروس و داماد به آشیانه خود قدم گذاشتند. تا سه سال اول به جز همان مشکلات کوچکی که همه زوج‌ها با آن روبه‌رو می‌شوند مشکل خاصی درمیانشان نبود. خانواده مهتاب دامادشان را مثل پسرخودشان دوست داشتند و هر کمکی از دستشان برمی آمد دریغ نمی‌کردند اما روزهای خوش بسرعت گذشتند و امواجِ مشکلات زندگی زوج جوان را تحت تأثیر قرار داد.

در همان روزها پدر پوریا از کارافتاده شد و بتدریج آلزایمر گرفت. با این وضع همه کارها به گردن پوریا افتاده بود و مرد خانواده با صبر و آرامش به مادر پیر و پدر بیمارش رسیدگی می‌کرد، اما گرفتاری‌های کار از یک طرف، مشکلات پدر و مادر پیر از یک طرف دیگر باعث شده بود کمتر به همسرش توجه کند. بتدریج مشکلات جدی‌تر شد و این اختلاف‌ها وقتی به اوج رسید که پدر پوریا دیگر نمی‌توانست حتی برای دستشویی رفتن خودش را کنترل کند. یک روز زن و شوهر با هم مجادله کردند و پوریا پیشنهاد داد فعلاً از هم دور باشند. مهتاب هم چمدانش را برداشت و به خانه مادرش برگشت بدون آنکه امیدی برای بهتر شدن زندگی‌شان داشته باشد...

در لحظاتی که سکوت بر شعبه ۲۶۴ دادگاه خانواده حکمفرما بود، قاضی سرش را از پرونده برداشت و به زوج جوان که روی صندلی نشسته بودند، گفت:«چه اتفاقی افتاده که تصمیم به جدایی گرفته اید؟»

مهتاب گفت:«من دلم نمی‌خواهد طلاق بگیرم ولی پوریا تصمیمش را گرفته...»

قاضی رو به پوریا گفت:«اینطوری که نمی‌شود. بالاخره در طلاق توافقی باید هر دو طرف رضایت داشته باشند.»

مرد جوان جواب داد:«من هم دلم نمی‌خواهد طلاق بگیریم اما فکر می‌کنم چاره دیگری نمانده باشد. جدا از همسرم، من به پدر و مادر پیرم هم متعهد هستم و وظیفه دارم از آنها مراقبت کنم. خواهر و برادرم بچه دارند و هزار گرفتاری و کاری از دستشان برنمی آید. تا پارسال مشکل چندانی برای نگهداری والدینم نداشتیم، اما حالا دست مادرم درد می‌کند و پدرم کنترلی بر رفتار خودش ندارد. من نباشم آنها به سختی می‌افتند. از این طرف همسرم مدتی است به بیماری وسواس دچار شده و حتی به من دست نمی‌زند، چه رسد به اینکه بخواهد در کنار دو آدم سالمند زندگی کند. من هم خواهش کردم مدتی پیش خانواده‌اش برود. متأسفانه وضع بدتر شد و حالا به این نتیجه رسیده‌ام که جدایی برای هر دوی ما بهتر است.»

قاضی سری تکان داد و گفت:«البته حق طلاق با مرد است اما باید حقوق از دست رفته همسرتان را هم بپردازید.»

مهتاب به جای پوریا گفت:«مهریه من ۱۰۰ سکه طلاست. اما او هیچ چیزی ندارد. نه خانه‌ای از خودش دارد و نه پس اندازی. یک فیش حقوقی دارد و یک ماشین معمولی... من هیچ چیز نمی‌خواهم.»

در این میان مادر مهتاب گفت:«من پوریا را مثل پسر خودم دوست دارم. حتی پیشنهاد دادم تا وقتی پدر و مادرش زنده هستند، دخترم پیش ما بماند. این‌طوری هم دل دخترم نمی‌شکند و هم پوریا می‌تواند از پدر و مادرش نگهداری کند. در هفته هم هر چند روز که می‌خواهد پیش همسرش بیاید.»

پوریا دست مادر زنش را گرفت، بوسید و گفت:«شما هم مثل مادر خودم هستید. چه کار می‌توانم بکنم؟ من هم مهتاب را دوست دارم و دلم نمی‌خواهد در گرفتاری‌های من شریک باشد...»

قاضی گل ­آور لبخندی زد و توصیه کرد بهتر است قدر همدیگر را بدانند و به فکر راه‌های دیگری برای حل مشکلاتشان باشند. سپس پیشنهاد کرد تا دو هفته دیگر پرونده را کنار بگذارد و آنها در این مدت با مراجعه به مشاور اختلاف هایشان را رفع کنند. چند دقیقه بعد هر سه نفر راه برگشت به خانه را در پیش گرفتند. قبل از آن مادر مهتاب در آستانه در ایستاد و رو به قاضی گفت:«کاش همه بچه‌ها قدر پدر و مادرشان را بدانند. اما برای ما زندگی این دو نفر مهمتر است...»

منبع: پارسینه

کلیدواژه: وسواس زندگی مشترک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۷۰۰۵۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تبلیغات عجیب در اینستاگرام برای آرایشگاه؛ مروج کودک‌همسری بازداشت شد! + تصویر

خبرگزاری مهر نوشت: سرهنگ داوود معظمی گودرزی، از بازداشت زنی که برای تبلیغات سالن زیبایی‌اش اقدام به سوءاستفاده از یک کودک دختر و معرفی او به عنوان یک نوعروس کرده بود خبر داد و به خانواده‌ها هشدار داد که اجازه چنین برخوردهای سودجویانه‌ای را که ممکن است آینده فرزندانشان را تحت‌الشعاع قرار دهند، ندهند.

وی با اشاره به انتشار ویدئویی از یک کودک دختر در فضای مجازی و معرفی او به عنوان یک تازه عروس گفت: انتشار این ویدئو موجی از واکنش منفی افکار عمومی و به خصوص کاربران فضای مجازی و فعالان حوزه حقوق کودک را در پی داشت. در همین راستا نیز پلیس فتا رسیدگی به موضوع را در دستورکار خود قرار داد و ابتدا تیم رصد و پایش این پلیس مبدا اصلی انتشار این ویدئو را مورد شناسایی قرار دادند.

وی با بیان اینکه در بررسی‌های انجام شده، مشخص شد که این ویدئو از سوی یک سالن زیبایی ضبط و منتشر شده است، گفت: در ادامه با پیگیری‌ها و هماهنگی‌ها ی انجام شده، مدیر سالن زیبایی که ویدئوی مذکور را تولید و منتشر کرده بود به پلیس فتا تهران بزرگ دلالت شد.

معظمی گودرزی با بیان اینکه در جریان تحقیقات انجام شده، مشخص شد که موضوع ازدواج این کودک، سناریو تبلیغاتی مدیر این آرایشگاه برای جذب مشتری و دنبال کننده در اینستاگرام بوده و به هیچ عنوان صحت ندارد، گفت: این زن پس از مواجهه با مأموران اعلام کرد که از عواقب کار خود بی اطلاع بوده و ضمن ابراز پشیمانی از عمل خود، گفت که دختربچه نوجوان فرزند یکی از مشتریان آرایشگاهش بود و چون قصد داشته اقدام به ایجاد تبلیغ در فضای مجازی کند، این کودک را به عنوان یک عروس معرفی و آرایش کرده است.

رئیس پلیس فتا تهران بزرگ با بیان اینکه برای این خانم به دلیل سوءاستفاده از کودکان و … پرونده‌ای تشکیل شد، گفت: صفحه اینستاگرامی مذکور نیز با دستور قضائی از دسترس خارج و متهم نیز به همراه پرونده متشکله و برای ادامه روند رسیدگی به جرم روانه دادسرا شد.

وی ادامه داد: همچنین کارشناسان اداره مبارزه با جرایم علیه کودکان و بانوان پلیس فتا تهران بزرگ با والدین این کودک نیز ارتباط برقرار کرده و ضمن ارائه مشاوره‌های لازم به آنان تاکید کرد که صیانت از هویت و شخصیت فرزندشان نیز برعهده آنان بوده و بی توجهی و هرگونه آسیب به آن موجب مجازات قانونی است.

معظمی گودرزی با هشدار به مردم و به خصوص کاربران فضای مجازی گفت: در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان و همچنین کنوانسیون حقوق کودک که کشور ما نیز به آن پیوسته صراحتاً هرگونه سوءاستفاده از کودکان و وارد کردن آسیب جسمی و روحی به وی را جرم انگاری کرده است. در همین راستا نیز پلیس فتا در عمل به قانون با چنین مواردی برخورد خواهد کرد. کما اینکه در گذشته نیز با موردی که پدری فرزندش را به بیان کلمات و انجام رفتارهای بزرگسالانه و حتی شرب خمر تشویق کرده و تصاویرش را در فضای مجازی منتشر کرده بود، برخورد کرد و در پرونده‌ای دیگر نیز با والدین نوجوانی که برای جذب دنبال کننده فرزند خود را به رفتارهای غیراخلاقی و بی احترامی به مقام مادر تشویق کرده بودند، برخورد شد.

رئیس پلیس فتا تهران بزرگ ادامه داد: لذا به افرادی که قصد دارند تا برای انجام تبلیغات، افزایش دنبال کننده یا هر موضوع دیگری اقدام به ساخت ویدئو یا انتشار تصاویر نا متعارف و نامناسب از کودکان کنند، هشدار می‌دهم که پلیس فتا با آنان برخورد خواهد کرد و والدین نیز باید بدانند که چنین اقدامات و رفتارهایی گرچه ممکن است در کوتاه مدت منجر به افزایش دنبال کننده یا جلب شدن توجه به سوی فرزندشان شود، اما در دراز مدت آثار مخرب فراوانی در روند شکل‌گیری شخصیت و شرایط روحی کودکان برجای خواهد گذاشت که جبران ناپذیر است.

دیگر خبرها

  • «شهر آفتاب مهتاب» اتفاقی آوانگارد در تئاتر دهه ۴۰
  • بزرگ‌ترین انتقال تاریخ والیبال ایران!
  • بزرگ‌ترین انتقال تاریخ والیبال ایران | این پسر لژیونر شد + تصاویر
  • اختصاصی: بزرگ‌ترین انتقال تاریخ والیبال ایران!
  • تبلیغات عجیب در اینستاگرام برای آرایشگاه؛ مروج کودک‌همسری بازداشت شد! + تصویر
  • بازداشت مروج کودک همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه
  • ترویج کودک همسری در اینستاگرام برای تبلیغ آرایشگاه زنانه
  • بازداشت مروج کودک‌همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه در اینستاگرام
  • بازداشت مروج کودک‌همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه دراینستاگرام
  • پدیده والیبال ایران سوژه پست جدید فدراسیون جهانی