حضور مستشاران ایرانی بستگی به مقامات ایرانی و سوری بستگی دارد نه روسها و آمریکاییها
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۷۰۱۶۱۲
دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی در امور بینالملل با اشاره به حضور ایران در خاک سوریه اظهار کرد: هیچکدام از کشورها در جایگاهی نیستند که بخواهند برای حضور ایران در سوریه تصمیم گیری کنند و تصمیم به ماندن و یا خروج ایران از خاک سوریه صرفا بر عهده بشار اسد است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی در امور بین الملل با حضور در برنامه «لقاء خاص» شبکه جهانی الکوثر به پرسشها درباره اوضاع منطقه به ویژه مبارزه با تروریسم، اوضاع در سوریه و مناقشه یمن پاسخ داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امیرعبداللهیان درباره حضور مستشاران نظامی ایرانی در سوریه گفت: مستشاران ایرانی که متخصص در زمینه مبارزه با تروریسم هستند به دعوت دولت و مسئولان سیاسی سوریه به ویژه شخص رئیس جمهور سوریه بشار اسد در این کشور حضور داشته و دارند. ما به مسئولان روس و همه کسانی که از حضور مستشاران نظامی ما در سوریه سخن می گویند گفته ایم که تصمیم گیری در این زمینه صرفا به تهران و دمشق مربوط می شود. ما به حضور در سوریه و حمایت از این کشور در مبارزه با تروریسم ادامه خواهیم داد تا امنیت و صلح در سراسر سوریه برقرار شود.
وی همچنین درباره شایعه درخواست روسیه از ایران برای خروج از سوریه گفت: مقامات روس چنین شایعاتی را رد کردند و این مسئله جزء دستور کار مذاکرات روسای جمهور آمریکا و روسیه نیست. همانطور که قبلا گفتم ادامه حضور مستشاران ایرانی در سوریه به تصمیم آقای بشار اسد و دولت سوریه و همچنین مقامات ایرانی بستگی دارد. ما معتقدیم نه روس ها، نه آمریکایی ها و نه هیچ قدرت دیگری در جایگاهی نیست که درباره خروج مستشاران ایرانی از سوریه حرف بزند یا تصمیم بگیرد.
دستیار ویژه رئیس مجلس ایران درباره تکاپوی صهیونیست ها برای جلوگیری از حضور ایران در جنوب سوریه گفت: در درجه نخست باید بدانیم دانشمندان هسته ای ما در عملیات جاسوس های رژیم صهیونیستی و اربابان آمریکایی آن ترور شدند. همچنین فراموش نمی کنیم مزدوران سازمان جاسوسی «موساد» از مرزهای کشورهای همسایه ایران عبور کردند تا ماموریت پلید خود را اجرا کنند. علاوه بر این فراموش نمی کنیم بسیاری از توطئه هایی که سازمانهای جاسوسی خارجی و مزدورانشان طراحی کردند توسط وزارت اطلاعات ایران و با تلاش سربازان گمنام کشف و خنثی شد. ما می دانیم موساد و رژیم صهیونیستی در پشت پرده این تلاشهای تروریستی و اعزام گروه های تروریستی به داخل ایران قرار دارند. قابل قبول نیست که این رژیم به خودش اجازه دهد از خاک کشورهای همسایه ما برای فرستادن مزدورانش به داخل ایران برای اجرای عملیات تروریستی و تهدید امنیت ما استفاده کند سپس مسئله حضور یا عدم حضور مستشاران ایرانی را در برخی مناطق مرزی سوریه مطرح کند. جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از سوریه و دفاع از امنیت منطقه و تضمین امنیت ملی خود در هر مکانی که درباره آن بین مقامات آن کشور و مسئولان جمهوری اسلامی توافق شود حضور خواهد یافت حتی اگر رژیم صهیونیستی این حضور را برنتابد.
امیرعبداللهیان درباره شایعه گفتوگوی ایران با رژیم صهیونیستی از طریق میانجیها و همچنین گفتوگوی ایران با آمریکا گفت: عده ای تصور میکنند ایران ممکن است مذاکراتی محرمانه با آمریکا یا روسیه یا اروپا یا هر طرف دیگری انجام دهد تا به عنوان میانجی بین ایران و رژیم نامشروع اسرائیل عمل کنند. این تصور از پایه غلط است. ببینید با گذشت چهار دهه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، کشور ما همچنان هزینه این موضع ثابت خود را می پردازد که تاکید دارد جمهوری اسلامی رژیم اشغالگر فلسطین را به رسمیت نشناخته است و نخواهد شناخت.
وی افزود: اما در خصوص آمریکا ما در واقع معتقدیم اگر گفتوگو با این کشور بر مبنای احترام متقابل باشد و آمریکایی ها به تعهداتی که می پذیرند عمل می کنند، ما با گفتوگو با آنها مخالفت نمی کنیم. برخی کشورها در دوره های مختلف میانجی گفتوگوی ما با آمریکا بودهاند و تازه ترین فرصتی که به آمریکایی ها داده شد تا بتوانند وارد گفتوگو با تهران شوند، گفتوگو درباره فعالیت های هسته ای صلح آمیز ایران بود... ما در این گفتوگوها بارها تاکید کردیم اگر آمریکایی ها ثابت کنند به تعهداتشان پایبند هستند، مذاکرات هسته ای می تواند زمینه خوب و مثبتی به منظور ایجاد فضای مناسب برای عادی سازی روابط بین واشنگتن و تهران باشد. اما آمریکایی ها حتی پیش از به قدرت رسیدن ترامپ، یعنی در زمان ریاست جمهوری اوباما، نشان دادند برای گفتوگو با تهران جدی نیستند. آمریکا پس از به قدرت رسیدن ترامپ هم ثابت کرد خواستار رابطه با ایران نیست. اکنون روابط دوکشور در بدترین شرایط و بیشترین بی اعتمادی متقابل قرار دارد و هر سیگنالی که آمریکا گاه و بیگاه برای ایران می فرستد با این پاسخ مواجه می شود که آمریکا غیرقابل اعتماد است و تا زمانی که مقامات آمریکایی چنین موضعی دارند، باب گفتگو بسته خواهد ماند.
امیرعبداللهیان در ادامه درباره بحران یمن نیز گفت: به نظر من یمن باتلاقی بود که رژیم صهیونیستی ایجاد کرد تا عربستان به عنوان کشوری اسلامی در آن غرق شود. لابی های صهیونیستی در آمریکا و غرب و حتی داخل اسرائیل منتظر فرصت برای برافروختن آتش جنگی جدید در منطقه بودند به ویژه که آنها تصور می کردند زیرساخت های سوریه نابود شده است و عراق با گذشت بیش از 15 سال از اشغال آن همچنان بی ثبات است و لبنان نیز با مشکلات خود دست و پنجه نرم می کند. آنها گمان می کردند اگر عربستان را در این باتلاق گرفتار کنند بر کل منطقه مسلط خواهند شد. هرچند عربستان خدمات زیادی به صهیونیست ها کرده است ولی این کشور هم باید به سوی تباهی و تجزیه پیش برود. آنها چنین توطئه ای را برای ایران و ترکیه و مصر هم تدارک دیده اند. سلمان و خانواده اش فریب خوردند و در باتلاق افتادند. به این ترتیب خانواده ملک سلمان به ابزار آمریکا و اسرائیل در جنگ یمن تبدیل شد.
دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی افزود: من در حاشیه نشست سازمان همکاری اسلامی در جده که اوایل تجاوز عربستان به یمن برگزار شد به عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان گفتم حل مشکل یمن جز از طریق گفتوگوی سیاسی امکان پذیر نیست و تجاوز نظامی به این کشور بی فایده خواهد بود. اما الجبیر که به تازگی وزیر خارجه شده بود با تکبری که در حاکمان سعودی سراغ داریم گفت: خواهی دید که ما انصارالله و حوثی ها را ظرف فقط سه هفته نابود می کنیم. من هم گفتم منتظر میمانیم تا ببینیم. اکنون مقاومت و پایداری ملت یمن در برابر تجاوز سعودی ها وارد چهارمین سال خود شده است... اروپایی ها و حتی آمریکایی ها بارها به مقامات سعودی گفته اند که بحران یمن راه حل نظامی ندارد ولی سعودی ها همچنان می گویند دو ماه دیگر به ما مهلت دهید تا حوثی ها و انصارالله را نابود کنیم.
امیرعبداللهیان با تاکید بر این که ایران خواستار پایان بحران در یمن و دیگر مناطق درگیری از طریق گفتوگوی سیاسی است گفت: در واقع ما تلاش می کنیم هیچ اقدامی که موجب پیچیدهتر شدن اوضاع در منطقه و تشدید درگیری ها می شود انجام ندهیم. اتهاماتی از این قبیل که ایران موشک به یمن می فرستد اساسا نادرست است زیرا ما باور نداریم که سرنوشت جنگ را راه حل های نظامی رقم می زند... ما معتقدیم اگر یمن امنیت خود را از دست بدهد یا عربستان یا امارات ناامن شوند، این ناامنی به سراسر منطقه گسترش پیدا خواهد کرد. از این رو ما راضی نبوده و نیستیم که هیچ یک از طرف های مناقشه در یمن چنین مسیری در پیش بگیرد بلکه راه حل سیاسی را تشویق و برای آن زمینه سازی می کنیم. ما بارها به مقامات سعودی و اماراتی گفته ایم تنها راه پایان دادن به بحران یمن گفتوگوی سیاسی است و پیش از آن که آتش جنگ و درگیری در منطقه گسترش یابد باید به میز مذاکره بازگشت.
انتهای پیام/
منبع: آنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۷۰۱۶۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکایت قالیایرانی و موکتآمریکایی/ یادداشت تحلیلی سردبیر روزنامه البناء لبنان درباره شرایط جدید منطقه
به گزارش قدس آنلاین، ایران که در اوج ظهور قدرت آمریکا موفق شد از رویارویی اجتناب کند و در سایه تحریمها و محاصره، بر زخمهایش مرحم بگذارد؛ سه محور ثابت را حفظ و پیرامون آن دستاوردهایی کسب کرد: نخست؛ استقلال، ساختن کشور و اندوختن عناصر قدرت؛ دوم، انسجام اتحاد منطقهایاش با سوریه و سوم، موضع ایران در قبال فلسطین و جنبشهای مقاومت و پافشاری در حمایت از آنها.
۲. نتانیاهو محاسبات خود را روی دوگانه بنا کرد؛ اینکه آمریکا همچنان قادر به رویارویی و ایران هنوز در مرحله اجتناب از رویارویی است. او دچار غافلگیری مضاعف شد. همهچیز گویا بود که آمریکا – همانطور که جنگ در عراق و افغانستان نشان داد - دیگر نشاط اجتماعی و برتری نظامی لازم برای جنگیدن را ندارد. در جنگ علیه سوریه، آمریکا به گروههای تروریستی متوسل شد؛ با این حال، جنگ آنطور که آمریکا میخواست به پایان نرسید. اگر غافلگیری از آماده نبودن آمریکا برای رویارویی - فقط برای نتانیاهو بود، غافلگیری دوم هم برای او و هم برای دیگران بود؛ اینکه ایران برای رویارویی آماده است.
۳. پاسخ اسرائیل - که متکی به آمادگی آمریکا بود - شاهدی بر غافلگیری نخست بود؛ در حالی که پاسخ ایران - پیش از آن - بر اساس آمادگی ایران تعیین شده بود و مانور توان بازدارندگی، ایرانی - اسرائیلی نبود، بلکه ایرانی - آمریکایی بود. در جریان واکنش ایران، آمریکا تمام عناصر لازم برای شناخت توانایی ایران در بهکارگیری قدرت را آزمایش و نیروها و متحدان خود را بسیج کرد، اما نتایج آن، او را ناکام گذاشت و نشان داد ایران دست بالا را دارد. دلیل نخست اینکه جمهوری اسلامی قادر است تمام نقاط حرکت نیروهای آمریکایی، حرکت هواپیماهای جنگی از مدیترانه به سمت خلیج فارس و کشورهای عربی و پراکندگی شبکههای موشکی را زیر نظر بگیرد و پهپادها و موشکهای ایران، آمادهباش را به تمام نیروهای آمریکا، اسرائیل و متحدانشان تحمیل کرد؛ در حالی که ایران فقط بخشی از آنچه در اختیار داشت را استفاده کرد و بخشی از آنچه که تصمیم به افشای آن داشت را در معرض رصد قرار داد. دوم، ناتوانی در تسلط الکترونیکی بر پهپادها و موشکهاست. دو ناوشکن ویژه پارازیت الکترونیکی برای انجام این مأموریت آماده شدند و نتیجه آن شکستی ناگوار بود؛ با وجود آنکه هواپیماهای ایرانی به مدت ۹ساعت، اهدافی در دسترس بودند. سوم اینکه موشکهای معدود و مشخص ایران، بدون آنکه پدافندهای آمریکا و اسرائیل قادر به مقابله با آنها باشند، به اهداف خود رسیدند.
۴. نبرد تمام شد؛ آزمون اذهان، ارادهها و توان فنی به پایان رسید و نتیجه «یک - صفر» بهنفع ایران شد. این نتیجه نهایی است؛ زیرا دور بعدی پس از آن وجود نخواهد داشت و با توجه به نتایج این دور، در منطقه بسیار نوشته خواهد شد، بهویژه در مورد پروندههای جاری که در انتظار تعیین مرزهای قدرت میان آمریکا و ایران بود که ترسیم شد. پرونده اول، جنگ غزه است که تلاش نتانیاهو برای فرار از آن به سمت رویارویی ایران و آمریکا ناکام ماند. او اکنون باید به چالشهای خود بازگردد، یا دنبال کردن جنگی که منجر به شکست بیشتر میشود یا تسلیم شدن در برابر شرایط مقاومت و تحمل ذلت. چشمانداز منطقه، سرنوشت عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل و سرنوشت موضعگیری ترکیه هم از مسیر این جنگ و مسائل پیرامون آن عبور میکند.
این منطقه، از جو پرفشار اسرائیلی خارج شده و وارد جو کمفشار ایرانی میشود؛ در حالی که جوهره این گذار، بر برتری «بافنده فرش» بر «پوکرباز» در صبر، مهارت و پشتکار و برتری «قالی ایرانی» بر «موکت آمریکایی» استوار است.
مصطفی لشکری