جرعههای مرموز
تاریخ انتشار: ۲۶ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۷۱۴۹۲۹
آمنه اسماعیلی، داستاننویس
مریم رو به رضا کرد و کمی نگاهش یخ کرد. با نگاه پریشانی به خانم عقبایی گفت: «حقیقتش اصلا نمیدونم چطور چنین چیزی ممکنه که آدم به موجودی که وابستگی خونی بهش نداره بتونه تا سر حد یک پدر و مادر خدمت کنه... دوستش داشته باشه... یا اصلا بپذیرتش حتی...»
رضا به پشتی صندلی تکیه داد و دست به سینه نشست و به چاییاش روی میز خیره شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رضا بدون اینکه به چشمان خانم عقبایی نگاه کند، از تکیه صندلی جدا شد و گفت: «شما کی به خانوادهتون گفتید؟»
ما... خب این مسأله برای هر خانواده طوری صدق میکنه... بعضیها با همراهی بزرگترها و اعضای خانواده حال بهتری دارن و بعضیها با شناختی که از خانوادهشون دارن ترجیح میدن که تنها این تصمیم رو بگیرن... اما چیزی که واضحه اینه که اولا شما باید پدر و مادر بشید و خودتون باید نهایتا تصمیم بگیرید... و ثانیا به این مورد توجه داشته باشید که این بچه فقط پدر و مادر نمیخواد؛ پدربزرگ و مادربزرگ و خاله و عمو و ... هم میخواد. پس طوری تصمیم بگیرید با توجه به ویژگیهای خانوادههاتون که هر دو مقوله رو مورد توجه قرار بگیرن...»خانم عقبایی به ساعتش نگاه کرد و صندلی را عقب داد و از مریم و رضا عذرخواهی کرد و سر کارش برگشت...
مریم دوباره پشت چایی یخکردهاش نشست و انگشتش را میکشید به لبهی لیوان و بادی که کمی شدت گرفته بود، روسریاش را از لابلای پتههای چادرش تکان میداد...
خب رضا چطوری برم بفهمم این حسم درسته یا اشتباه؟ گفت که ایشون عزیز من! گفت خودتو در معرض این بچهها قرار بده... برم با مامانم صحبت کنم رضا!؟ یه دوستی داشت که خیلی سال پیش فرزندخونده داشت... بدون اینکه در جریان فکرم بذارمش باهاش حرف بزنم؟ منم فردا میخوای برم بهزیستی ببینم انجمنی چیزی دارن که بشه از اون طریق این پدر و مادرها رو دید؟ این خانم عقبایی سربسته جواب میده و انگار مایل نبود بیشتر از این چیزی بگه... آره... یه طوری بود... انگار نمیخواست خیلی توضیح بده... اما کاش کمی واضحتر توصیف میکرد شرایط خودشون رو... یه جوری انگار از یه چیزی فرار میکرد... نمیدونم...
رضا، مریم را جلو در خانه مادرش پیاده کرد و گفت: «پس من تا موقع شام برم یه کم به کارای ماشین برسم...»
ادامه دارد ...
قسمت های قبلی داستان :
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
قسمت پنجم
قسمت ششم
قسمت هفتم
قسمت هشتم
قسمت نهم
قسمت دهم
قسمت یازدهم
قسمت دوازدهم
قسمت سیزدهم
قسمت چهاردهم
قسمت پانزدهم
قسمت شانزدهم
قسمت هفدهم
قسمت هجدهم
قسمت نوزدهم
قسمت بیستم
قسمت بیست و یکم
قسمت بیست و دوم
قسمت بیست و سوم
قسمت بیست و چهارم
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: بهزیستی پدر پدر و مادر خانواده شیر پارس پارس نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۷۱۴۹۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سردار رادان: دشمن می خواهد از خاکریز عفاف و حجاب بگذردY اگر موفق شود دیگر چیزی برای ما نخواهد ماند/ 32 سازمانی که در این نظام مسئول بودند برای ساماندهی حجاب و عفاف نه تنها کار خودشان را نمی کنند بلکه شبهه و شک و تردید در دل مردم نیز می اندازند
به گزارش جماران؛ فرمانده کل انتظامی کشور گفت: دشمن میخواهد از خاکریز عفاف و حجاب بگذرد، بعضی از خاکریزها تعیین کننده است چه حفظ آن و چه از دست دادن آن.
بنابر اعلام خبرگزاری پلیس، سردار احمدرضا رادان در جمع اساتید و طلاب مدرسه عالی فقهی امام علی بن موسی الرضا (ع) و خانواده های معزز شهدای حریم و حرم، اظهار داشت: قصه پرغصه امروزهای ما در آمیختگی شبهه، شک، تردید با یقینی حاصل از فقه و علم و عمل است؛ یعنی شبهه بین حجاب با دلایل و برهان قانون مسائل فقهی و عقلی با شبهاتی که حریف و دشمن و خودی نادان در برابرش قرار می دهند.
وی به اظهارات مقام معظم رهبری در این باره اشاره کرد و افزود: این قصهای که صورت گرفته، برنامه دشمن است دشمن با برنامه کامل با هدفگذاری کامل و دقیق و البته پا به کار و مصمم است چون اگر به هدف برسد به همه چیز رسیده است و اگر از این مسیر عبور کند از همه جا می گذرد.
سردار رادان ادامه داد: دشمن میخواهد از خاکریز عفاف و حجاب بگذرد، بعضی از خاکریزها تعیین کننده است چه حفظ آن و چه از دست دادنش وقتی به شهید "علم الهدی" گفتند خرمشهر سقوط کرد گفت دعا کنید دل را از دست ندهیم خرمشهر را می توان پس گرفت اما اگر دل سقوط کند خرم شهرها پس از خرمشهر سقوط می کند وآن وقت است که در شهرهای سقوط کرده زندگی خواهیم کرد.
فرمانده کل انتظامی کشور اضافه کرد: دشمن دست روی موضوع مهمی برای شکستن ما قرار داده است، اگر موفق شود دیگر چیزی برای ما نخواهد ماند.
وی اضافه کرد: 32 سازمانی که در این نظام مسئول بودند برای ساماندهی حجاب و عفاف نه تنها کار خودشان را نمی کنند بلکه شبهه و شک و تردید در دل مردم نیز می اندازند، دل کسانی که ایجاد شبهه و شک و تردید میکنند، تسخیر دشمن شده است.
سردار رادان با اشاره به داستان "اندلس" توصیه کرد که چگونه خانوادهها از هم پاشیدند این یعنی سقوط و شکست، مسئله حجاب یک مسئله فرهنگی و اجتماعی است و ما به این مسئله معتقد هستیم، همچنین اعتقاد داریم خیلی از آسیب های اجتماعی ریشه در مسائل فرهنگی و اجتماعی دارد.
فرمانده کل انتظامی کشور اعلام داشت: بی حجابی دل ها را به سقوط می کشاند و بی غیرتی، بی حیایی و بی عفتی را به دنبال خواهد داشت در این صورت دیگر کسی برای ارزش های اسلامی سینه سپر نمی کند و به افرادی بی تفاوت بدل خواهند شد. الحمدالله خداوند مردم را پشت سر ما قرار داد و این را به دل مردم انداخت که به میدان آمده و حمایت و پشتیانی می کنند.
سردار رادان تصریح کرد: امروز ما افتخار داریم در محضر خانواده شهدا، اساتید علم و عمل سوگند یاد می کنیم، در مسیر اجرای طرح نور به لطف خدا و نظر ائمه اطهار (ع) و حمایت و پشتیبانی شما، هیچ تردیدی به خود راه نخواهیم داد، تیرهایی که به سمت ما رها می شود مبارک می دانیم و اگر زخمی به ما برسد آن را ذخیره آخرت خود می دانیم.
وی تاکید کرد: ما پای همه کار هستیم البته طلاب، خانواده های شهدا و اساتید اگر ساکت باشند مطمئناً در دل شما هم تردید ایجاد می کنند و بعد خواهند گفت همه مخالف شما هستیم پس ما معتقدیم مسئله حجاب و عفاف نباید به سطح انتظامی برسد و باید با فرهنگی و اجتماعی حل شود که کار به جایی برسد تا نگویند چرا حل نکردید.
فرمانده کل انتظامی کشور خاطرنشان کرد: هدف دشمن سنگ افکنی به پیشانی ماست از همه شما عزیزان و از مسئولان این مدرسه فقهی و از خانواده شهدا و از قلم و بیان شما قدردانی می کنم و از همکارانم نیز تشکر می کنم که زخم می بینند، ولی کم کاری نمی کنند و محکم پای کار ایستاده اند