شکست مثلث اسرائیل، آمریکا و سعودی در یمن
تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۷۲۷۲۲۴
خبرگزاری مهر، گروه سیاست_احمد دستمالچیان: پیروزی بزرگی که انصارالله با هوشمندی و مقاومت مثال زدنی خود در برابر ائتلاف تا دندان مسلح عربستان، امارات، آمریکا و رژیم صهیونیستی در عملیات الحدیده به دست آورد، شکست مفتضحانه دیگری برای آمریکا و ایادی منطقه ای آن به حساب می آید و قطعا نیاز به تحلیل ابعاد مختلف آن وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین راستا و به جهت بررسی زوایای مختلف عملیات الحدیده یمن و تاکتیک های به کار گرفته شده در آن عملیات از سوی ائتلاف متجاوزین و نیروهای مقاومت، احمد دستمالچیان سفیر اسبق ایران در لبنان و اردن با ارائه یادداشتی به خبرگزاری مهر به بررسی و تحلیل این مساله پرداخته است.
متن کامل یادداشت به شرح زیر است:
شهرحُدَیده (به عربی: الحدیدة) یکی از شهرها و بنادر مهم و استراتژیک یمن است که در استان الحدیده آن کشور واقع است.
بندر حدیده در ۱۵۰ کیلومتری جنوب غربی شهر صنعا، پایتخت یمن ودر سواحل دریای سرخ و مشرف به تنگه استراتژیک باب المندب واقع شده، همچنین اینکه حدیده چهارمین شهر بزرگ یمن و بندر اصلی این کشور در دریای سرخ است.
با گذشت چندین هفته از آغاز عملیات نیروهای ائتلاف به سرپرستی عربستان اما ریاض هنوز نتوانسته دستاورد مهم وقابل ذکری در آن منطقه داشته باشد، نظامیان ائتلاف سعودی بدون اینکه بتوانند فشار به انصارالله را افزایش دهند، در حال ترک تدریجی و بی سر و صدای معرکه می باشند، ریاض و ابوظبی کسانی که گفته بودند هدف اصلی از این عملیات، قطع خط اصلی تدارکاتی حوثیها و مجبور کردن آنها به آمدن پای میز مذاکره بود اکنون طعم تلخ شکستی سنگین را برخود هموار کرده و در حال فرار از معرکه می باشند.
وضعیت فعلی الحدیده، نشان دهنده چالش مهمی است که ائتلاف سعودی برای در دست گرفتن کنترل الحدیده در غیاب وجود یک راهکار سیاسی با آن روبه رو شده است.
ازطرف دیگرحوثیها که بیشتر مناطق یمن از جمله پایتخت را در کنترل خود دارند، در جنگهای چریکی افراد ماهر و ورزیده ای هستند، رزمندگان حوثی نیروهای ائتلاف را در نزدیکی فرودگاه (الحدیده) و همچنین در جاده منتهی به ساحل غربی، تحت فشار قرار داده و آنها را مجبور به فرار از صحنه معرکه کرده اند.
محور مقاومت هر توطئه ای را در منطقه در نطفه خفه می کند
بدون شک تلاش ائتلاف سعودی در الحدیده و گروههای مسلح طرفدار آنها در جنوب سوریه برای به هم زدن معادله برنده - بازنده و از جمله خیال پردازی جدیدی است که توسط جوانک نابخرد و قدرت طلب و متوهم سعودی طراحی شده، صورت گرفته بود.
شکست همزمان گروههای تروریستی در جنوب سوریه و ارتش متجاوز ائتلاف سعودی در الحدیده یمن برای رسیدن به اهداف خود تاکید مجددی بر دست بالا داشتن محور مقاومت درتحولات منطقه است و اینکه هر گونه توطئه و دسیسه ای را باقدرت می تواند در نطفه خفه کند.
مربع واشنگتن، تل آویو، ریاض و ابوظبی طی دو ماه اخیر خیالاتی در ذهن خود پرورانده و به دنبال راهی به غیر راه حلهای سیاسی بودند که پیروزی همزمان را در سوریه و یمن برای آنها رقم بزند، در همین راستا نقشههایی برای رویارویی در جنوب سوریه و ساحل غربی یمن در الحُدیده تدارک دیده و همه امکانات لازم برای پیاده کردن آن توطئه شوم را بکار گرفته بودند.
در خصوص عملیات الحدیده محاسبات ائتلاف دستیابی به پیروزی جزیی، تضعیف موقعیت انصار الله و ایجاد رعب و وحشت در دل طرفدارانش بود و برای جنوب سوریه هم طرح مقاومت افراد مسلح در برابر پیشروی ارتش سوریه به گونه ای که سقف مطالبات آنها بتواند در مذاکرات آتی بالا رود، بود و با دستاوردهایی میدانی بتوانند در مذاکره راه حل سیاسی در سوریه و یمن دست بالارا داشته باشند.
حاکمیت در الحدیده و درعا با نیروهای انصارالله باقی می ماند
در عمل، محاسبات نظامی (از سوی ائتلاف در الحدیده و حامیان تروریستها در جنوب سوریه) برای رسیدن به هر موفقیتی ناکام ماند؛ این در حالی است که آنها تبلیغات رسانهای گستردهای در این خصوص را برای جشن موهوم پیروزی بکار گرفته بودند.
ائتلاف در نفوذ به منطقه الحدیده، ناکام بود کما اینکه در درعا هم گروههای مسلح کاملا از هم فرو پاشیدند و با پیشروی سریع ارتش سوریه امید مجدد آنها را برای هرگونه پیروزی بر باد داد.
در الحدیده فرماندهان اماراتی از توقف عملیات نظامی خبر دادند، در جنوب سوریه هم ارتش سوریه به پیشرویها و پیروزیهای خود ادامه میدهد و مواضع افراد مسلح با پذیرش شکست یا تسلیم شدن در برابر ارتش دومینو وار فرو میریزد.
از همین رو امروز درباره سوریه راه حلی جستجو میشود که عنوان آن خروج ایران از سوریه در ازای اعلام پیروزی این کشور در جنوب است در الحدیده هم به دنبال نظارت سازمان ملل بر این بندر هستند تا برنده و بازنده این جنگ مشخص نشود و در هر دو حالت هدف جلوگیری از تحمل شکستهای بیشتر است که دستیابی به راه حل سیاسی را هم برای آنها دشوار میکند.
در الحدیده و درعا چیزی که از نظر جبهه مقاومت حائز اهمیت است پاسخ به این سوال است که حاکمیت از آن چه کسی است؟ حاکمیت در الحدیده به دست نیروهای انصارالله باقی خواهد ماند و موضوع کوتاه آمدن از حاکمیت آنجا اصلا مطرح نخواهد بود.
در درعا و جنوب سوریه هم حاکمیت بر این منطقه به طور کامل متعلق به ارتش سوریه خواهد بود و به هیچ وجه از آن به نفع گروههای مسلح حتی به شکل جزیی کوتاه آمدنی در کار نخواهد بود، همان گونه که هیچ شکلی از حضور آمریکا در پایگاه التنف یا غیره مشروعیت نخواهد یافت و وضعیت در مرزهای سوریه با اردن، عراق یا جولان اشغالی هرگز به شکل مبهم کنونی باقی نمیماند.
عربستان و امارات مخالف نقش نظارتی سازمان ملل بر الحدیده
از چند ماه قبل انصار الله خواستار نقش نظارتی سازمان ملل بر بندر الحدیده شده بود آن هم مشروط به اینکه محاصره آنجا شکسته شده و امنیت بندر هم تامین شود اما امارات، عربستان و غربیها مخالفت کردند. از طرفی ماهها است که مسکو موضوع حل و فصل مساله جنوب سوریه را مطرح میکند به گونهای که همه تسلیحات غیر از سلاح ارتش سوریه از آنجا خارج شود اما رفتار گروههای مسلح نشان از مخالفت آمریکا و اسرائیل با این مساله داشت.
هنگامی که شکست محاصره دریایی یمن در ازای نظارت سازمان ملل بر بندر الحدیده پذیرفته میشود و بسط حاکمیت ارتش سوریه بر جنوب این کشور هم پذیرفته میشود و در مقابل، متحدان واشنگتن به یک پیروزی در یمن یا در سوریه افتخار میکنند، در واقع آنها به دنبال یک پیروزی خیالی هستند اما از طرفی هم میدانند که این پیروزی خیالی واقعیت وجود یک برنده و بازنده در این جنگ را تغییر نخواهد داد.
متجاوزان در یمن میدانند که دلیل جنگ در یمن هیچ گاه آزادی بندر الحدیده نبوده و نیست، بلکه عمدتا حضور انصار الله در راس هرم قدرت در یمن و به خصوص در دریای سرخ برای آنها مساله شده است.
جنگ در سوریه هم به دلیل حضور مستشاران ایرانی و یا حزب الله نیست، بلکه حضور و قدرت ارتش سوریه و پایبندی آن به تمامیت ارضی این کشور برای آنها مساله سازشده است.
تحولات یمن نشان می دهد که گشوده شدن جبهه جدید دیگری علیه متجاوزان سعودی به فرورفتن بیشتر آنان در باتلاق یمن انجامیده و مقاومت مردم یمن نشان می دهد که هرگونه تجاوزگری ائتلاف سعودی جز فرسایشی تر کردن جنگ و تضیف توان متجاوزان نتیجه دیگری در بر نخواهدداشت کما اینکه تابه حال نداشته است.
تجاوز ائتلاف سعودی به استان«الحدیده»، تکمیل کننده توطئه آمریکایی و استفاده ابزاری واشنگتن از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای تصرف این بندر استراتژیک است.
تحرکات متجاوزان به یمن جهت اشغال استان الحدیده توطئه آمریکایی سعودی در جهت افزایش مشکلات مردم یمن و بدتر کردن اوضاع اقتصادی و نابودی زیرساخت های مردم مظلوم یمن است.
ارتش و کمیته های مردمی یمن در ادامه پایداری های خود در برابر متجاوزان و برای توقف این پیشروی ها، ضمن تغییر هوشمندانه تاکتیک های نظامی خود نیروهای تازه نفسی به جبهه الحدیده اعزام کرده و توانسته اند معادلات دشمن را برهم زده و زمینه تبدیل این منطقه به باتلاق متجاوزان سعودی و اماراتی را فراهم کنند.
عربستان با چراغ سبز آمریکا جنگ یمن را آغاز کرد
عربستان از «مارس ۲۰۱۵» در قالب ائتلافی از چند کشور عربی از جمله امارات و با کمک و چراغ سبز آمریکا حملات گسترده ای را علیه یمن آغاز کرده که علی رغم هزینه های سنگین نتوانسته به هیچ دستاورد سیاسی نظامی ملموسی دست بیابد.
این جنگ که به بهانه بازگرداندن «عبد ربه منصور هادی»، رئیس جمهوری مستعفی و مزدور این کشور به قدرت شروع شد، نتوانست به اهداف و زیاده خواهی های خود جامه عمل بپوشاند.
مداخلات فزاینده عربستان در یمن را باید در راستای مطامع همیشگی سیطره جویانه آل سعود و غرب بخصوص آمریکا در این کشور ارزیابی کرد.
اشغال یمن و یا ضمیمه کردن بخش های بیشتری از خاک این کشور همواره در دستور کار ریاض و متحدانش قرار داشته، اما رژیم سعودی و متحدانش تا کنون به علت مقاومت مردم یمن نتوانسته اند به هیچ یک از اهداف خود در این کشور دست یابند.
تغییر تاکتیک های نظامی از سوی نیروهای یمنی در قبال نیروهای متجاوز و ویژگی های بازدارنده طبیعی جغرافیایی منطقه الحدیده، ائتلاف سعودی را در شرایطی قرار داده که نتواند هیچ دستاوردی را از گسترش تجاوزگری در یمن داشته باشد.
تحرکات متجاوزان به یمن جهت اشغال استان الحدیده توطئه آمریکایی عربستانی در جهت افزایش مشکلات مردم یمن و بدتر کردن اوضاع اقتصادی و نابودی یمن است، ارتش و کمیته های مردمی یمن در ادامه پایداری های خود در برابر متجاوزان، برای توقف این پیشروی ها، ضمن تغییر هوشمندانه تاکتیک های نظامی خود نیروهای تازه نفسی به جبهه الحدیده اعزام کرده اند و توانسته اند معادلات دشمن را به سود خود برهم زده و این منطقه را به باتلاق متجاوزان سعودی و اماراتی تبدیل کنند.
مداخلات فزاینده عربستان در یمن را باید در راستای مطامع همیشگی سیطره جویانه آل سعود و غرب در این کشور ارزیابی کرد.
حال سوال اصلی بر سر این است که این همه درگیری در الحدیده بر سر چیست؟ آیا می توان گفت پیروزی بزرگ یمنی ها در منطقه حدیده موجب مهار هجوم سعودی اماراتی به یمن خواهدشد؟
این جنگ، در ظاهر سعودی اماراتی و در باطن، آمریکایی اسرائیلی است، که با اشاره آنها آغاز و با همان اشاره پایان می یابد اهمیت؛ ژئوپلتیکی یمن و مطامع خاص استعماری آمریکا و گرایشات توسعه طلبانه سیاسی سعودی ها در جزیرة العرب و منطقه و مطامع خاص اسرائیلی برای مهار ایران در دریای عرب ودریای سرخ و اشراف بر تحرکات در بندر مهم و استراتژیک باب المندب اجازه خاموش شدن جنگ در یمن را نمی دهد و به این زودی نیز خاتمه نخواهد یافت.
بنابراین، این جنگ فعلا متوقف اما تمام نشده؛ جنگ متوقف شد به این دلیل که مهاجمان شکست سختی خوردند اما پایان نیافت؛ چون پایگاه های اسرائیلی، آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی، در شبه جزیره عربستان و سواحل غربی دریای سرخ و جیبوتی فعال بوده و مشغول توطئه هستند.
اصرار ائتلاف غربی عربی برای اشغال حدیده به دو دلیل است:
اول؛ بندر حدیده تنها راه دریایی است که یمن از آن غذا و دارو دریافت می کند
دوم؛ اشغال حدیده، باب المندب را به یک ورقه مهم در دستان آمریکایی ها تبدیل می کند که می تواند با استفاده از آن با طرف های بین المللی ذی نفع که نیاز به عبور از این راه دریایی دارند، مذاکره و معامله کند.
لذا به نظر می رسد آمریکایی ها بیشترین بهره را از جایگاه استراتژیک یمن و به خصوص بندر بسیار مهم الحدیده می برند و می توانند منافع تجاری نظامی سیاسی امنیتی مستقیم خود را که در رابطه با دولت های عربی خلیج فارس تامین می شود را با استفاده از این مسیر محقق کنند.
این جنگ بیش از هر چیز تحقق منافع اسرائیل و آمریکا را در نظر دارد و همین مساله می تواند سکوت شورای امنیت در مورد کشتارهای وحشیانه عربستان و امارات در یمن را تفسیر و توجیه کند، لذا باید منتظر تحولات مهم وسرنوشت ساز در ارتباط با آینده یمن بود.
کد خبر 4346845 محمد مهدی ملکیمنبع: مهر
کلیدواژه: جنگ 2015 یمن سوریه عربستان سعودی وزارت امور خارجه ایران یمن ایران حسن روحانی برجام وزارت امور خارجه ایران مجلس شورای اسلامی ارتش جمهوری اسلامی ایران ایالات متحده آمریکا محمد جواد ظریف بهرام قاسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران علی لاریجانی رئیس جمهور اسلامی ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۷۲۷۲۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شکست ائتلاف ضدایرانی
زمانی که ایران۱۳آوریل بیش از۳۰۰موشک وپهپاد به سمت رژیمصهیونیستی پرتاب کرد، اردن به کمک این رژیم آمد. گزارشهای اولیه حاکی از کمک چند کشور عربی دیگر به رژیمصهیونیستی است؛ تلاشهایی که آنها بعدا تلاش کردند رد کنند. با وجود این، گروهی از سران رژیمصهیونیستی و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از تغییری بزرگ تفسیر کردند.
استدلال بر این بود کشورهای عربی در صورت افزایش درگیری با ایران، در کنار رژیمصهیونیستی خواهند ایستاد. هرزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش این رژیم مدعی شد حمله ایران فرصتهای جدیدی برای همکاری در غرب آسیا ایجاد کرده است. مؤسسه مطالعات امنیت داخلی رژیمصهیونیستی نیز ادعا کرد، ائتلاف منطقهای و بینالمللیای که در رهگیری موشکهای ایران به سمت رژیمصهیونیستی مشارکت داشتند، ظرفیت ایجاد ائتلافی منطقهای را علیه ایران نشان میدهند. دیوید ایگناتیوس، ستوننویس واشنگتنپست گفت: این تغییری بالقوه برای رژیمصهیونیستی است؛ تغییری که به منطقه شکل جدیدی میدهد. با وجود ارزیابیهای خوشبینانه، درک درستی از پیچیدگی چالشهای منطقه وجود ندارد. بدون شک، با توجه به ماهیت بیسابقه درگیریهای نظامی میان ایران و رژیمصهیونیستی در ماه آوریل، ممکن است راهبرد آینده رژیمصهیونیستی در قبال ایران، ملاحظات منطقهای بیشتر باشد، اما واقعیتهای موجود در منطقه که مانع همکاری اعراب و رژیمصهیونیستی میشود، بهطور قابلتوجهی تغییر نکرده است. حتی پیش از حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ میلادی، حماس و جنگ متعاقب رژیمصهیونیستی در غزه، کشورهای عربی امضاکننده توافقنامه ابراهیم درسال۲۰۲۰ میلادی از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی، گسترش شهرکسازیهای رژیمصهیونیستی در کرانه باختری و نیز مدارای وی نسبت به تلاشهای وزیران راستگرا برای برهمزدن وضع موجود در قدس ناامید شده بودند.
سران عرب، محتاطتر از گذشته
پس از آغاز عملیات نظامی رژیمصهیونیستی در غزه در اکتبر ۲۰۲۳ میلادی و موج اعتراضات در سراسر غرب آسیا، سران عرب با آگاهی از اینکه همکاری آشکار با رژیمصهیونیستی میتواند مشروعیت داخلی آنها را به خطر بیندازد، حتی محتاطتر از گذشته در حمایت علنی از این رژیم عمل کردند. همچنین در واکنش کشورهای عربی به دور جدید رویارویی ایران و رژیمصهیونیستی نشانهای از تغییر مواضع دیده نمیشود. کشورهای عربی همچنان بهدنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و رژیمصهیونیستی، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه جلوگیری از درگیری منطقهای گستردهتر هستند. آنها همچنین پایان دادن به جنگ فاجعهبار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با وجود این، با افزایش تنش میان ایران و رژیمصهیونیستی، اشتیاق کشورهای عربی برای سرعت بخشیدن در ادغام منطقهای رژیمصهیونیستی بیش از هر زمان دیگری به تمایل صهیونیستها برای پذیرش تشکیل کشور فلسطین بستگی دارد.
وابستگی به آمریکا؛ بلای دولتهای عربی
تلاشهای کشورهای عربی برای مقابله و دفع حملات موشکی و پهپادی ایران بهطور قطع ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابط با آمریکا و نه نزدیکتر شدن به رژیمصهیونیستی است. از زمان آغاز عملیات رژیمصهیونیستی در غزه، سران عرب از ناکامی جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در مهار نسلکشی رژیمصهیونیستی شگفتزده شدهاند. با وجود این، همچنان به دنبال گسترش همکاری با واشنگتن هستند، زیرا هیچ جایگزینی برای نوع امنیتی که آمریکا حفظ میکند، نمیبینند. کشورهای عربی به این نتیجه دست یافتهاند نزدیکی، بهترین راه تعامل با ایران است. جنگ غزه همچنان موضوع و اولویت فوری منطقهای است و کشورهای عربی در تلاش برای دستیابی به توافق صلح با کمک دولت بایدن هستند. در هر صورت کشورهای عربی حوزه خلیجفارس تعامل نزدیکتری با تهران دارند و بهخوبی آگاه هستند نزدیکی و همسایگی آنها با ایران در معرض نفوذ تهران قرارشان میدهد. در ماههای آینده به احتمال زیاد کشورهای عربی تلاش خواهند کرد سیاست متوازنسازی را حفظ کنند و خود را از اقدامات تهاجمی بیشتر رژیمصهیونیستی دور نگه دارند. در صورت ادامه افزایش تنش میان ایران و رژیمصهیونیستی، احتمالا آنها تمایل کمتری به حمایت از عملیات رژیمصهیونیستی داشته باشند. بهمرور زمان هزینههای داخلی حمایت آشکار از رژیمصهیونیستی برای آنها احتمالا افزایش خواهد یافت، بهویژه اگر نیروهای صهیونیستی وارد رفح شوند.
الگوی کشورهای عرب برای حفاظت از منافع خود
کشورهای عربی حوزه خلیجفارس بر این باورند برقراری گفتگوهای دیپلماتیک مستقیم، ارائه مشوقهای اقتصادی و دیپلماسی پشتپرده با تهران امنترین راههای حفاظت از منافعشان و جلوگیری از سرایت درگیری است. صرفنظر از شدت درگیری ایران و رژیمصهیونیستی، بهنظر نمیآید کشورهای عربی از این اشکال تعامل عقبنشینی کنند. تلاش آنها برای توسعه روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه بیشتر شده، درحالیکه تلاشها برای عادی سازی روابط با رژیمصهیونیستی متوقف شده است. کشورهای عربی همچنان درزمینه دفاع موشکی با واشنگتن همکاری خواهند کرد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم قابلتوجهی با رژیمصهیونیستی نیست. همچنین بهزودی به سطح اتحاد دفاعی رسمی نخواهدرسید؛ این موضوع نیازمند همسویی بهتر سامانههای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر است که هر دوی این موارد درغرب آسیا وجود ندارد و ایجاد آن زمانبر است.
ضرورت تعدیل دیدگاه جهانی
در صورت ادامه افزایش تنش میان ایران و رژیمصهیونیستی، کشورهای عربی تمایل کمتری به حمایت از رژیمصهیونیستی خواهند داشت. کشورهای عربی بهویژه حوزه خلیجفارس به احتمال بسیار زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند یا به ضدحمله ایران در خلیجفارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. کشورهایی عربی گرچه علاقهمند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، اما نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن، مانند روسیه کار میکند. آنها ترجیح میدهند روابط متعدد منطقهای و جهانی را متوازن، نه اینکه پلها را خراب کنند. جهان باید انتظارات خود را در زمینه همکاری نزدیکتر میان کشورهای عربی و رژیمصهیونیستی تعدیل کند. برگزاری گردهماییهای منطقهای با سطح اهمیت بالا که آشکارا نشاندهنده تعامل سیاسی کشورهای عرب با رژیمصهیونیستی باشد، تا زمانی که صهیونیستها جنگ علیه غزه را خاتمه ندهند، محتمل نیست. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی با رژیمصهیونیستی نیز محدود خواهد بود.
منبع: روزنامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی