Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «بسیج نیوز»
2024-04-23@13:54:52 GMT

جنگ، سیب، ماکاروف روسی و چیزهای دیگر

تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۷۷۷۳۰۲

به گزارش خبرگزاری بسیج،  «چند شب پیش با دوست‌هامون رفته بودیم به رستورانی توی شهرک غرب. شام رو خورده بودیم و من حرف زیادی نداشتم با آدم‌های اون جمع بزنم. خسته بودم و بی‌حوصله و سعی می‌کردم لبخند بزنم و مؤدب باشم و به شوخی‌هایی که خیلیاش رو نمی‌فهمیدم بخندم. یک لحظه سرم رو چرخوندم سمت راست و پشت میزی که ته رستوران بود، دیدم مردی نشسته که داره منو رو برای خانمی که کنارشه و دو پسری که جلوش نشستن می‌خونه و کمی بعد عینکش رو هم برداشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

و من بیشتر شک کردم. شاید هم بیشتر مطمئن شدم. فکر نمی‌کردم اگه روزی مصطفی مستور رو جایی ببینم بشناسمش. اسمش رو توی گوشیم جست‌وجو کردم و مطمئن شدم خودشه. از سر میز بلند شدیم و رفتیم پیشش. گفتم آقای مستور، می‌بخشید که مزاحم میشم. می‌خواستم بابت کتاب‌هاتون از شما تشکر کنم. کتاب‌های شما از نوجوونی زندگی من رو عوض کردند. از جاش بلند شد و گرم با من برخورد کرد تا من خاطره‌ این برخورد رو تا همیشه توی ذهنم نگه دارم. همون شب توی صفحه‌ای خوندم که گفته بود من و خوانندگانم جهان مشترک کوچکی داریم که می‌تونیم توش نفس بکشیم. من هنوز توی همون جهان مشترک نفس می‌کشم.»

داشتم فکر می‌کردم برای نوشتن ریویو (معرفی کتاب) تازه‌ترین رمان مصطفی مستور نویسنده ۵۴ ساله از چه زاویه‌ای وارد بشوم؛ نویسنده‌ای که رمان‌هایش به چاپ‌های متعدد رسیده و بدون هیاهو همواره پرفروش بوده است. رفتم سراغ پایگاه «گودریدز» (روایتی که در ابتدای این یادداشت خواندید یکی از آنها بود) و نظراتی که درباره این رمان نوشته شده بود را مرور کردم؛ روایت‌هایی از انس مخاطبان با کتاب‌های این نویسنده تا تفاوت‌هایی که احیانا در آثارش به چشمان‌شان آمده بود.

مصطفی مستور، نویسنده اهوازی مهندسی خوانده‌ای که جنگ را هم دیده و از آن نویسنده‌هایی است که پرفروش است ولی هیچگاه در باد پرفروش بودن کتاب‌هایش نخوابیده و همواره نوشته و کمتر غر زده ولی در داستان‌هایش حرف‌هایش را بیان کرده. البته با داستان نه با بیانیه! بگذریم. وقتی نظرات مخاطبان کتاب تازه او را می‌خواندم، موافق و مخالف در موردش نظر داده بودند (آقای نویسنده هم به خاطر نظر منفی یا مثبت یک نفر آشفته نشده بود که ای‌هوار! یک نفر دقیقا در روز رونمایی از کتاب من (۱۹ بهمن مصادف ۸ فوریه) نقدی بر کتاب من نوشته و این فرد از جای خاصی تغذیه می‌شود، کاربری با عنوان «Masoome» نوشته: «من به شدت کارهای آقای مستور رو دوست دارم، اما این کتاب من رو راضی نکرد! و اولین بار بود که چنین احساسی به نوشته‌های آقای مستور داشتم! داستان تکراری، پایانِ بسیار کلیشه و مثل سریال‌های ایرانی، هپی اِند طوری! البته جوری هم نبود که فکر کنم حیف پولم یا حیف وقتم! ولی فکر می‌کنم بر خلاف کتاب‌های قبلی آقای نویسنده، از این یکی در صورتی لذت می‌برید که کتاب‌های قبلیش رو نخونده باشید!»)

خب طبیعی است که نویسنده داستانش را برای خوانده شدن و مخاطبانش می‌نویسد و باز هم طبیعی است که اگر داستانی نوشته شد، نظرات موافق و مخالف در مورد آن ابراز شود. حتی ممکن است یک داستانی را امروز بخوانیم و نظری داشته باشیم ولی در رجوع مجدد نظر دیگری به آن پیدا کنیم.

به بهانه داستان «عشق و چیزهای دیگر» که در روزهای میانی ماه میانی فصل آخر سال ۹۶ رونمایی شد و با استقبال بسیاری هم روبه‌رو شد، نکاتی در موردش می‌نویسیم تا بدانید قرار است با چه کتابی روبه‌رو شوید.

یک ـ حجم این اثر خیلی زیاد نیست. این را اضافه کنید به کوتاه بودن فصل‌های کتاب و نثر روان آن که همه این‌ها در کنار هم یک فرصت فوق‌العاده داستان‌خوانی رقم می‌زند که مخاطب را از وارد شدن به جهان داستان نویسنده راضی می‌کند. کوتاه بودن فصل‌های کتاب سبب می‌شود خواننده بتواند در موقعیت‌هایی که زمان زیادی ندارد هم یک فصل را بخواند و این یک ویژگی برای این اثر محسوب می‌شود.

دو ـ «مسئله» داشتن شاید مهم‌ترین وجهی است که درباره رمان‌های مستور می‌توان مورد اشاره قرار داد. در این کتاب هم آقای نویسنده باز هم یکی ـ دو مسئله‌ای که همواره برایش مطرح است مانند پرسش از هستی و مرگ و تولد و عشق را مطرح می‌کند. این نکته به طور کلی رمان‌های مصطفی مستور را متمایز از دیگر نویسنده‌ها می‌کند. به تعبیری باید گفت اگر تاکنون سراغ آثار این نویسنده نرفته‌اید، خودتان را آماده کنید که قرار است با پرسش‌هایی روبه‌رو شوید و نویسنده شما را به چالش فکر کردن دعوت می‌کند.

سه ـ شاید وقتی این رمان را بخوانید تصور کنید که «هانی یادگاری» شخصیت اصلی است. البته تصور شما درست است ولی به نظر می‌رسد پیش بردن بخش «عشق» داستان بر عهده او است؛ ولی در دنباله آن یعنی «چیزهای دیگر» او نقشی ندارد. شاید بتوان اینطور تفسیر کرد که نویسنده از جوان‌های امروزی توقع «چیز دیگری» ندارد و تنها عاشق شدن را برای آنها متصور است. زیرا طرح پرسش‌ها و حتی گشودن گره‌ها برعهده «احمد سرمه» و «موسی نقره» است که به نظر پخته‌تر می‌آیند. از این رو بدون دقت از کنار شخصیت‌های داستان مستور رد نشوید. حتی «کریم جوجو»! او به مسئله‌ای مانند خلقت و پرسش‌هایی از این دست آنقدر هنرمندانه با چیره‌دستی پاسخ می‌دهد که مخاطب را متحیر می‌کند. «‌من واقعا نمی‌فهمم کسی که از بیرون اومدن سیبی از چناری شگفت‌زده می‌شه چه‌طور خود سیب و چنار مبهوتش نمی‌کنه؟!» (صفحه ۶۱)

چهار ـ نگاه از بالا به پایین در شخصیت اصلی قصه وجود دارد. این نگاه شاید ناشی از نوع تربیتی است که هم‌نسلان او با آن بزرگ شده‌اند. سلوکی که در شخصیت‌های دیگر داستان‌های مستور سراغ نداریم. «هانی» که معلم خصوصی فیزیک است وقتی به خانه افراد پولدار ولنجک‌نشین می‌رود در نظرش آنها نهایتا افراد کم‌هوش و بی‌استعداد هستند؛ ولی وقتی برای بچه‌های جنوب شهر تدریس می‌کند که همان ویژگی‌ها را دارند آنها را «کودن» خطاب می‌کند. شاید بتوان گفت این نسل قضاوت‌هایش تحت‌تاثیر ثروت و قدرت شکل می‌گیرد، اتفاقی که در نسل‌های سوم و چهارم بروز بسیاری دارد. حتی شخصیت «کریم جوجو» هم به شکلی است که فقط پول برایش اصالت دارد و موفقیت برای او در پول خلاصه شده است. در جایی از زبان او می‌خوانیم: «پول یا لذت می‌آره یا رنج رو کم می‌کنه».

پنج ـ جغرافیا داشتن مهم‌ترین ویژگی اثر مستور است. او در این اثر حرف از بیمارستان نجمیه، بانک پاسارگاد شعبه امیرآباد یا میدان آرژانتین و ... می‌زند و سعی می‌کند خواننده را در نزدیک شدن به موقعیت‌هایی که توصیف می‌کند یاری کند و این به واسطه اسم‌دار شدن مکان‌هایی مانند بیمارستان، بانک، کتابفروشی و ... میسر شده است. حتی او در اطلاعاتی که از یک اسلحه می‌دهد به نحوی عمل می‌کند که خواننده کنجکاو شود تا تصویری از آن‌ها ببیند و اطلاعاتی کسب کند. پس توصیه می‌کنم قبل از خواندن کتاب، «ماکاروف» روسی را ببینید! علاوه بر مکان (همان جغرافیا)، زمان‌مندی شاید ویژگی دیگر رمان او باشد، او برای تمام اتفاقاتی که بازگو می‌کند یک تاریخ ذکر می‌کند و اینطور خواننده را در ارتباط بیشتر با داستانش سهیم می‌کند. حتی به نقش و تاثیر جنگ بر شخصیت‌های داستانش به زیبایی اشاره می‌کند. او نشان می‌دهد که پس از آتش‌بس هم جنگ ادامه داشته و اثراتش از بین نرفته است.

و آخر ـ مصطفی مستور در این اثر نشان داد که پابه‌پای مخاطب و جامعه پیش می‌آید و این نکته به گواه آثارش قابل تایید است. او هم از معضلات جوانان آگاه است و هم به مسائل فرهنگی گوشه چشمی دارد. این موضوع نثر مستور را متمایز می‌کند. برخلاف آثاری که آپارتمانی بوده و دردی ندارند و در خلا روی می‌دهند. به تعبیری باید گفت پای آثار او روی زمین است و یکی از کاربران «گودریدز» نوشته بود: «من همین قلم واقعی رو دوست دارم!»

در پایان باید گفت «آقای مصطفی مستور باز هم برایمان بنویسید!»

منبع: بسیج نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۷۷۷۳۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب‌های ادبیاتی جذاب

یکی از لذت‌بخش‌ترین کارهای دنیا، خواندن کتاب است، اما به‌دلیل تغییر سبک زندگی، افراد زیادی از لذت مطالعه کردن، خود را محروم می‌کنند. کتاب به انسان آرامش می‌دهد، ارتباط او را با افراد جامعه قوی‌تر می‌کند، دنیایی جدیدی به او هدیه می‌دهد و انسان را با زیبایی‌هایی روبه‌رو خواهد کرد که فوق‌العاده حیرت‌آور هستند. کتاب‌های ادبی و شعر می‌توانند شما را غرق در یک عالم دیگر کنند، اما پیدا کردن داستان‌های جذاب که بر دل بنشیند کار سختی است. به ‌همین منظور ما 4 جلد از بهترین کتاب‌های ادبی را برای شما تهیه کرده و آن‌ها را خلاصه کرده‌ایم. پس برای پیدا کردن داستان مورد علاقه خود ما را همراهی کنید.

رمان قصر آبی

داستان با دختری به نام والنسی شروع می‌شود که در خانواده‌ای بسیار مذهبی بزرگ شده است، این دختر در زمان کودکی پدر خود را از دست داده و با مادرش زندگی می‌کند. از آن‌جایی‌که والنسی 29 سال سن داشت و هنوز مجرد بود، خانواده مدام به او می‌گفتند باید ازدواج کند، روزی این خانواده به مراسم سالگرد ازدواج فامیل خود دعوت بودند، اما از اقبال بلند والسی، باران آمد و مهمانی کنسل شد. چند روز گذشت، والنسی به‌دلیل حملات پی‌درپی قلبی‌اش نزد دکتر رفت و آنجا متوجه شد که تنها یک سال از عمرش باقی مانده است. از آن‌جایی‌که هرگز معنای واقعی زندگی را نفهمیده بود و مدام در رنج طعنه‌های مادر خرافاتی‌اش زندگی می‌کرد، دلشکسته و مایوس از همه جا به خانه برگشت و گریه‌کنان تمام حرف‌هایی که در این 29 سال درون سینه خود حبس کرده بود را به مادر و کسانی که آنجا بودند گفت.

بعداز یک فروپاشی، والنسی تصمیم گرفت که به زندگی بی‌روح و کسل‌کننده‌ای که همیشه به او تحمیل شده بود، خاتمه دهد. این رمان به نوشته ال.ام.مونتگمری است، اگر عاشق داستان‌هایی هستید که خنده و گریه همراه هم باشند، این رمان را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

هیچ وقت دروغ نگو!

فریدا مک‌ فادن، نویسنده‌ این کتاب جنایی، به‌شدت دلهره‌آور، مجذوب‌کننده و شوم است. داستان این کتاب از جایی شروع می‌شود که یک زوج به قصد خرید خانه‌ای رویایی روانه راه می‌شوند و وقتی به محل می‌رسند با عمارتی متروکه روبه‌رو می‌شوند. این خانه سال‌ها پیش متعلق به روان‌پزشکی مشهور بوده که بدون هیچ ردی ناپدید شده است. این زوج به دلیل آن‌که هوا به‌شدت بارانی بوده و نمی‌توانستند از خانه بیرون بروند، به‌دنبال چیزی برای سرگرم شدن می‌گردند که به‌طور اتفاقی یک اتاق مخفی پیدا می‌کنند.

در آن اتا؛ کتاب، نوار کاست و رونوشتی از دکتر ناپدید شده به‌جا مانده بود. آن‌جا بود که آن زوج توانستند تکه‌های پازل را کنار هم بگذارند و علت ناپدید شدن دکتر روانشناسی را پیدا کنند.

هر دو در نهایت می میرند!

کتاب هر دو در نهایت می میرند یکی از محبوب‌ترین کتاب‌های ترند شده این اواخر است که شما را غرق در هیجان و لذت می‌کند. این کتاب به قدری هوشمندانه نوشته شده که علاقه شما را به خواندن و مطالعه کردن چندین برابر می‌کند. داستان این کتاب از این قرار است که قاصد مرگ یک روز قبل‌از مردن به‌سراغ افراد می‌رود و به آن‌ها می‌گوید که یک روز بیشتر از عمرشان باقی نمانده است.

حال نوبت 2 جوان شده که قاصد مرگ به آن‌ها بگوید 24 ساعت بیشتر زنده نیستند، این 2 جوان قصه ما، باید تصمیم بگیرند که از یک روز باقی‌مانده عمر خود چگونه استفاده کنند. آیا می‌خواهند آن را با غم و ناراحتی بگذرانند یا تصمیم دیگری می‌گیرند؟ هیجان این کتاب به‌قدری بالا است که نمی‌توانید نحوه مرگ این 2 جوان را حدس بزنید که همین باعث اضطراب و بالا رفتن تپش قلب می‌شود. بنابراین، اگر به‌دنبال یک کتاب برای شروع به مطالعه کردن می‌گردید، پیشنهاد ما به شما هر دو در نهایت می میرند است.

مکان اشتباه، زمان اشتباه

مکان اشتباه، زمان اشتباه رمانی تریلر و روان‌شناختی از جیلیان مک آلیستر است. داستان برمی‌گردد به شب هالووین، خانواده‌ای خوشحال که در حال فراهم کردن تدارکات شب هالووین هستند. جنیفر که مادری نگران است، منتظر پسرش تاد که 18 ساله شده می‌ماند. کمی بعد سروکله‌ تاد پیدا می‌شود، اما او تنها نیست. او با یک غریبه در تاریکی ایستاده‌ است، زمانی که مادر تاد به آن 2 نزدیک می‌شود، با دیدن صحنه جلو رویش جیغی بلندی می‌کشد. باورش نمی‌شود که این پسر اوست که آن‌طور بی‌رحمانه در حال چاقو زدن به یک مرد غریبه است. با وجود اینکه دیگر دیر شده و تاد جان یک انسان را گرفته، مادر به‌دنبال پیدا کردن راه‌حلی است، اما چه راهی؟

بهترین کتاب‌های ادبیاتی و رمان

اگر در دسته افرادی قرار دارید که به‌شدت علاقه‌مند به ادبیات و رمان هستند، ما به‌غیر از مواردی که گفته شد، چند پیشنهاد ویژه دیگر نیز برای شما داریم که می‌توانید به سلیقه خود یکی از آن‌ها را انتخاب کنید:

هویج بستنی

آرامش طوفان‌ها

کیمیاگر

پیش از آنکه قهوه سرد شود

حیوان را دست ‌کم نگیر

آخرین پرواز

والدن

چشیدن طعم وقت

اون یکی رو جز من داشت

از کجا کتاب بخریم؟

دیگر کمتر کسی پیدا می‌شود که اسم برند محبوب دیجی‌کالا به گوشش نخورده باشد. بنابراین، اگر قصد دارید برای خرید کتاب شعر یا هر نوع کتاب دیگری اقدام کنید، می‌توانید به دیجی‌کالا مراجعه کرده و از فرصت محدود نمایشگاه آنلاین کتاب آن، نهایت استفاده را ببرید.

جمع‌بندی

در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که خواندن کتاب را کاری بیهوده و غیرضروری می‌دانند، اما شما جزء آن دسته از افراد کتاب‌خوان شوید و با خود عهد ببندید که روزانه هرچقدر که توان داشتید، مطالعه کنید. البته ناگفته نماند زمانی که شروع به خواندن کتاب‌های داستان و ادبی می‌کنید، ناخودآگاه غرق در لذت خواندن می‌شوید و دیگر دل کندن برای‌تان سخت است.

ما در این مطلب به شما 4 کتاب معرفی کردیم، رمان قصر آبی که درباره دختری مجرد با بیماری قلبی بود، رمان مکان اشتباه زمان اشتباه که درباره به قتل رساندن مردی در شب هالووین است. داستان هیچ‌وقت دروغ نگو راجع‌به ناپدید شدن روان‌شناسی معروف است که یک زوج علت ناپدید شدن او را کشف می‌کنند و در نهایت کتاب هر دو در نهایت می میرند که به شما درس زندگی می‌دهد تا بتوانید دنیا را با دید زیباتری ببینید.

کد خبر 846066

دیگر خبرها

  • نویسنده‌ای که برای مخاطب دام پهن نمی‌کند
  • بازشدن «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» در بازار نشر
  • مجموعه داستان دوباره همان زخم‌ها را به صورتم بزن در کرمانشاه منتشر شد
  • داستان‌هایی از کریستین اندرسون با لهجه فارسی + فیلم
  • «خدای مهربانم سلام» برای بچه‌ها به کتابفروشی‌ها آمد
  • «خدای مهربانم سلام» برای بچه‌ها کتابفروشی‌ها آمد
  • کتاب‌های ادبیاتی جذاب
  • جادوی پیر گنجه
  • جنگ موقعیت‌های دراماتیکی برای نوشتن دارد
  • رونمایی از ترجمه روسی آثار ابن‌سینا در مسکو