Web Analytics Made Easy - Statcounter

پژوهش خبری صداوسیما: از سال 1960، ایالات متحده یکی از مهم ترین مقاصد برای مهاجرین بین‌المللی بوده است و طبق آمارهای رسمی در سال 2017 نزدیک به یک پنجم مهاجرین جهان، آمریکا را به عنوان مقصد خود برگزیده اند. اگر تاریخچه ایالات متحده در مهاجرت را نادیده بگیریم، همیشه این سوال وجود داشته که آیا ورود مهاجرین به نفع این کشور است یا اینکه یک چالش جدی  محسوب می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 و پیروزی دونالد ترامپ این موضوع را میان افکار عمومی داغ­تر کرده است. حال بیشتر از گذشته بحث مهاجرت با موضوعاتی چون اقتصاد، رقابت جهانی، امنیت داخلی و نقش این کشور در محافظت از باورهای بشر دوستانه گره خورده است.[1] 

نگاه اجمالی به وضعیت مهاجرین در امریکا

برای درک وضعیت مهاجرین در ایالات متحده بهترین راه رجوع به خود مهاجرین و شنیدن چالشها و مشکلات از زبان خودشان است. آریا پاتول، زن 26 ساله و مددکار اجتماعی که در حال حاضر در بروکلین نیویورک زندگی می کند، از 17 سالگی به آمریکا مهاجرت کرده است و به گفته خودش با اینکه در کارت شناسایی مهاجر محسوب میشود اما توانسته خود را با فرهنگ آمریکایی وفق بدهد و اکنون خود را یک آمریکایی احساس کند. خانواده پاتول با اینکه تمام سعی خود را می کنند که آمریکایی به نظر برسند، اما پس از اجرای سیاست ممنوعیت سفر مسلمانان مجبورند همواره کارت شناسایی خود را به همراه داشته باشند تا  در صورت نیاز وضعیت شهروندی خود را به ماموران ثابت کنند.

علی محمد پناهنده 45 ساله سوری که از جنگ در کشورش فرار کرده است، در سوریه تهیه کننده یکی از برنامه های تلویزیونی بود اما اکنون در آمریکا مشاغل عجیب و غریبی را تجربه کرده تا بتواند خرج خانوده اش را فراهم کند. او در توصیف وضعیت کنونی خود میگوید: "ما انتخاب نکردیم که پناهنده باشیم، اما پناهندگی تنها چاره ی ما بود." واهمه ی بزرگ افرادی مثل علی محمد، ترس از دیپورت شدن است. او اضافه میکند: "ما (پناهندگان) به دنبال شغل و ساختن یک زندگی به آمریکا مهاجرت کرده ایم و آمدن ما به دلیل فرار از جنگ بوده است."[2]

پس از اجرایی شدن سیاست ممنوعیت سفر، بسیاری از مهاجرین و پناهندگان هر بار با ترس از دیپورت شدن از خانه خود خارج می شوند. افرادی که بصورت غیرقانونی وارد ایالات متحده بشوند و فاقد گذرنامه باشند، تا زمانی که اداره مهاجرت در مورد آنها تصمیم بگیرد باید در بازداشت مهاجرین بمانند. بعد از بررسی های اداره مهاجرت یا به آنها گذرنامه داده میشوند و آزاد میشوند یا اینکه به کشور خود بازگردانده میشوند. این بازداشتگاه ها بسیار به زندان شباهت دارد. بازداشتگاه های زنان و مردان اغلب جدا هستند اما تعداد معدودی بازداشتگاه خانوادگی نیز وجود دارد. برخورد اغلب کارکنان بازداشتگاه های مهاجرین نامناسب و در برخی موارد دور از ادب است.[3]

در طول انجام بررسی ها، کودکان از والدین خود جدا میشوند و این جدایی در برخی موارد حتی به شش هفته نیز میرسد. بر اساس قانون کارمندان حتی با وجود بی قراری و گریه کودکان حق ندارند با آنها تماسی داشته باشند. به گفته بازدید کنندگان، محیط بازداشتگاه برای کودکان به شدت اضطراب آور و ترسناک است.[4]

مهاجرین غیرقانونی و بدون گذرنامه از دید حامیان و وکلای خود خانواده‌هایی هستند که در مشاغلی که دیگران نمی‌خواهند کار می‌کنند. آنها برای رهایی از معضلات و مشکلات کشور خود به آمریکا پناه آورده‌اند تا زندگی بهتر و بی‌خطرتری برای کودکان خود بسازند. اما از دید کاخ سفید، این مهاجرین در وهله اول بخاطر زیر پا گذاشتن قانون مهاجرت مجرم هستند. آنها فرصت‌های شغلی را از مردم آمریکا می‌گیرند و به اصطلاح دولت حاکمه از بخشندگی دولت آمریکا سواستفاده می‌کنند. به همین دلایل دولت آمریکا معتقد است که آنها باید از این کشور خارج شوند.

از دید عموم مردم آمریکا، مهاجرین غیرقانونی هیسپانیک هستند و اکثرا مکزیکی هایی هستند که بطور مخفیانه مرزهای جنوبی را به قصد ورود به ایالات متحده طی کرده‌اند. اما واقعیت این است که بسیاری از مهاجرین غیرقانونی مکزیکی و حتی هیسپانیک نیستند.

پس از مکزیک، گواتمالا، ال سالوادور و هندوراس، تقریبا 268000 مهاجر غیرقانونی از چین وارد خاک آمریکا می‌شوند. طبق آمار موسسه سیاست مهاجرت، 60 درصد مهاجرین غیرقانونی دست کم 10 سال در این کشور سکونت داشته‌اند. یک سوم از آنها دست کم یه کودک دارند که شهروند آمریکا محسوب می‌شود. کمی بیشتر از 30 درصد آنها خانه‌ی خودشان را دارند و تنها بخش خیلی کوچکی از آنها مرتکب بزهکاری شده‌اند.

در بین 11 میلیون مهاجر ثبت نشده، تنها 7.5 درصد از آنها مرتکب جرم و 2.7 درصد (حدود 300000 نفر) محکوم به بزهکاری شده اند. داشتن شماره تامین اجتماعی جعلی هم یکی از این جرائم هست. مهاجرین ثبت نشده برای پیدا کردن شغل مجبورند یک کارت تامین اجتماعی جعلی داشته باشند. طبق آمار منتشر شده از سازمان تامین اجتماعی آمریکا در سال 2010، 1.8 میلیون مهاجر ثبت نشده دارای شماره تامین اجتماعی جعلی هستند که با اسم واقعیشان مطابقت ندارد.

براساس گزارش مرکز تحقیقات مهاجرتی، هر ساله افراد زیادی از مکزیک با ویزای توریستی یا تجاری وارد خاک کشور آمریکا می شوند اما پس از تمام شدن مهلت ویزای خود همچنان در آمریکا اقامت دارند. طبق آمار دولتی، 416500 نفر که مهلت ویزای توریستی یا تجاریشان در سال 2015 تمام شده بود، در سال 2016 هنوز در آمریکا حضور داشتند. اما این افراد به دلیل مشلات کشور خود غالبا نمیخواهند با تمام شدن مهلت ویزایشان این کشور را ترک کنند. برخی از این افراد در آمریکا سرمایه گذاری هایی مانند تاسیس یک رستوران کوچک انجام داده اند و نمیتوانند به سادگی سرمایه خود را رها کرده و به کشور خود بازگردند. آنها با آگاهی از غیرقانونی بودن این کار بخاطر حفظ زندگی خود مجبور شده اند در خاک ایالات متحده بمانند.

هر ساله هزاران نفر از افراد مکزیکی با وجود دیپورت شدن های مداوم دوباره وارد خاک آمریکا میشوند. در سال 2015 طبق آمار کمیسیون محکومیت آمریکا، 15715 نفر مرتکب ورود غیرقانونی برای چندمین بار شده اند. برخی از آنها به دلیل ناتوانی در پیدا کردن شغلی مناسب در مکزیک و نیاز شدید به پول برای ساختن زندگی مناسب برای خانواده خود مجبور به بازگشت به خاک آمریکا می شوند.

برخی از مهاجرین به دلایل بخصوص مانند در خطر دانستن جان خود، فقر و خشونت مجبور به مهاجرت و سکونت در پناهگاه های مخصوص مهاجرین می شوند. اکثر این افراد را کودکان تنها یا مادران با فرزند تشکیل میدهند. چون فرآیند بررسی درخواست ها ممکن است چندین سال طور بکشد، اغلب این افراد پس از آزادی از دسترس ماموران مهاجرت خارج می شوند.[5]

 رویکرد دموکرات ها و جمهوری خواهان به مهاجرت

رویکرد متفاوت دولت دموکرات نسبت به بحث مهاجرت از انتخاب کلمات برای توصیف مهاجرین هویداست. با اینکه دولت جمهوری خواه مهاجرینی که بر خلاف قوانین ایالات متحده وارد خاک این کشور شده را "غیرقانونی" می نامد، دولت لیبرال یا دموکرات آنها را با کلماتی مطلوبتر مانند "ثبت نشده" یا "غیر مجاز" توصیف می کنند. دموکراتها و لیبرالها معتقدند که اکثر مهاجرین ثبت نشده تولید کننده ثروت، قانون مدار و افراد این جامعه هستند که برای تامین مخارج خود سخت کار می کنند و مالیات خود را هم میپردازند تا زندگی آرام و آسایش بخشی را در ایالات متحده داشته باشند. اما رویکرد دولت ترامپ آن است که صرفا اقامت این افراد در ایالات متحده به دلیل تخطی از قانون و عدم ثبت در سیستم مهاجرت جرم محسوب میشود. دولت اوباما به مهاجرین ثبت نشده که جرم بزرگی مرتکب نشده بودند اجازه داد تا با شرط رسیدگی مداوم توسط مامور مهاجرت در کشور سکونت داشته باشند. اما ترامپ این مهاجرین را خطری برای آمریکایی ها میداند و در سخنرانی های خود آنها را "متجاوز" و "قاتل" معرفی کرده است. اما طبق آمار موسسه سیاست مهاجرت، تنها 3 درصد از مهاجرین ثبت نشده مرتکب بزه کاری و جرایم جدی شده اند اما با این حال دولت آنها را "مجرمان بیگانه" خطاب می کند.[6]

رویکرد اوباما ممکن است در ظاهر با رویکرد ترامپ تفاوت داشته باشد اما باید به این نکته توجه داشت که مراکز بازداشت مهاجرین در دوره اوباما به منظور نگهداری مهاجرین ثبت نشده و دیپورت آنها دایر شدند. ترامپ تنها کمی جدی تر و مصمم تر این سیاست را پیش گرفته است.

در هشت سال ریاست جمهوری اوباما، 2 میلیون مهاجر دیپورت شدند که از هر دوره ریاست جمهوری دیگری بیشتر بوده است.

سیاست "تحمل صفر" ترامپ که باعث جدایی اعضای خانواده های مهاجر میشود به سیاست های دولت اوباما شباهت دارد. تنها تفاوت آن است که در دولت اوباما به دلیل عدم امکان بازداشت افراد بسیاری که از مرز آمریکا بطور غیرقانونی عبور کردند، تصمیم گرفته شده بود که افرادی که به قصد سکونت در پناهگاه ها را دارند یا آنان که با بچه ای به همراه وارد خاک این کشور شدند تعقیب و بازداشت نشوند. اما سیاست "تحمل صفر" ترامپ این تبعیض را برداشته است و هر کس که بطور غیر قانونی وارد خاک آمریکا شود را مورد تعقیب و بازداشت قرار می دهد. در دولت اوباما نیز خانواده هایی بودند که از همدیگر جدا شدند اما فقط در مواردی خاص این اتفاق افتاد به طور مثال موردی که در آن پدری به دلیل حمل مواد مخدر مجرم شناخته شده است. نکته مهم این است که جدایی خانواده ها مثل سیاست "تحمل صفر" ترامپ اینگونه گسترده نبوده است. هفتصد هزار خانواده از اکتبر 2017 تا آوریل 2018 از یکدیگر جدا شدند.

اوباما در روز جهانی پناهندگان در صفحه فیسبوک خود نوشت: "آیا ما ملتی هستیم که ظلم جدایی فرزندان از آغوش والدینشان را تایید میکنیم یا ملتی هستیم که خانواده را ارزشمند میدانیم و تلاشمان را میکنیم تا خانواده ها را در کنار یکدیگر حفظ کنیم؟" این صحبت ها در راستای سیاست بازدارنده جدایی فرزندان از والدینشان که بطور غیر قانونی وارد خاک این کشور شده اند، بیان شده است. از نظر رسانه های لیبرال این سیاست بر خلاف عقاید بشر دوستانه است.[7]

این سیاست تاثیرات بسیار مخربی روی کودکان دارد بطور مثال به گزارش PBS کودکی 14 ماهه که از والدین خود جدا شده بود، در حالی به آنها بازگردانده شده که شپش تمام بدنش را گرفته بود و به مدت 85 روز حمام نکرده بود. این رفتار مصداق بارز کودک آزاری محسوب می شود. این تنها یک مورد از موارد بسیار متعدد شکنجه و آزار خانوداه های مهاجر است و دولت ترامپ اکنون درگیر بحران حقوق بشری می باشد.[8]

 فرمان مهاجرتی ترامپ

میان اعتراضات شدید به طرز برخورد با مهاجرین در مرز مکزیک و سیاست جدایی خانواده ها، دونالد ترامپ موفق شد نظر دادگاه عالی را نسبت به طرح ممنوعیت سفر جلب کند. این طرح تنها با اختلاف یک رای این اختیار را به ریاست جمهوری تا در مورد مرزهای این کشور تصمیم گیری کند.[9]

طرح جدید ترامپ برای ممنوعیت سفر تقریبا همان ممنوعیت ورود مسلمانان است با این تفاوت که در این طرح صحبتی از دین افراد نشده است. نسخه قبلی این طرح به دلیل آنکه به ممنوعیت سفر مسلمانان مشهور شد، نظر دادگاه عالی را جلب نکرد. طرح جدید شامل ممنوعیت سفر افراد از کشورهای ایران، لیبی، کره شمالی، سومالی، سوریه، ونزوئلا و یمن میشود و تنها کشور چاد از این لیست حذف شده است. با اینکه دادگاه عالی طرح جدید ممنوعیت سفر ترامپ را تایید کرده است اما کنگره همچنان میتواند جلوی اجرای این طرح که با مخالفت هایی همراه بوده را بگیرد. اینگونه که مشخص است اکثر کشورهایی که در این طرح وجود دارند، دارای اکثریت جمعیت مسلمان هستند و یکی از انتقادات وارده به این طرح همین تبعیض دینی و اعتقادی است.[10]

شهروندان این کشورها هنوز می توانند برای سفر ایالات متحده اقدام کنند اما درخواست ها از این پس بصورت موردی بررسی می شود. به گزارش رویترز از میان 8400 درخواستی که شهروندان این کشورها از 8 دسامبر تا 8 ژانویه داده اند، تنها 128 مورد تایید شد.[11]

از نظر قاضی سونیا سوتومایر که پس از بازنشستگی دیوید سوتر توسط باراک اوباما به دادگاه عالی برای جایگزینی قاضی قبل معرفی شد، طرح مهاجرتی ترامپ را با طرح بازداشت ژاپنی-آمریکایی ها در سال 1944 (طی جنگ جهانی دوم) مقایسه کرده است.مخالفین معتقدند که این طرح با اصول کلی این کشور که آزادی و برابری است مغایرت دارد.[12]

شهروندان آمریکایی که اصالتا اهل یکی از کشورها هستند با نگرانی های زیادی مواجه شده اند بطور مثال جوانی یمنی که از سه ماهگی به ایالات متحده آمده، تصمیم داشت مادرش را که در صنعا که همچنان درگیر جنگ داخلی به آمریکا بیاورد اما با وجود طرح ممنوعیت سفر، او و بسیاری از مسلمانان مقیم آمریکا از دیدار دوباره ی اقوام خود ناامید شده‌اند. مسلمانان در آمریکا احساس میکنند شهروند درجه دو هستند چرا که به دلیل مسلمان بودن این اجازه را ندارد تا خانواده‌های خود را ملاقات کنند.[13]

همچنین دانشجویان مقیم آمریکا نیز به شدت از این طرح ابراز نارضایتی می کنند. رویا سالک، دانشجوی ایرانی که در رشته علوم کامپیوتر در مقطع دکترا تحصیل می‌کند مجبور است تا پایان تحصیلات خود که تقریبا شش ساله است در آمریکا بماند چرا که ویزای او تنها اجازه‌ی یکبار ورود به ایالات متحده را می دهد. بعلاوه پدر و مادر او نیز نمی‌توانند برای دیدنش به آمریکا بیایند. این دانشجوی ایرانی مانند دیگر دانشجویان مقیم کشورهای منع شده از این شرایط دشوار مایوس شده است و حتی در برخی موارد حاضر به ترک تحصیل و بازگشت به کشور خود می‌شوند.[14]

 نتیجه گیری

ایالات متحده کشوری است که در طول سالیان ادعا داشته که بر برابری، حقوق بشر و عدالت بنا شده است اما این بنیان‌ها پس از انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده و اجرای سیاست‌های مهاجرتی وی که ناشی از عقاید نژادپرستانه و ضد مهاجر اوست متزلزل شده‌اند. سیاست‌هایی مانند جدایی فرزندان از والدین و ممنوعیت سفر که باعث ایجاد ترس، ناامیدی و اندوه میان مهاجرین شده است. مهاجرینی که از مشکلات و معضلات کشور خود به قصد یافتن آزادی و آسایش در ایالات متحده به این کشور سفر کرده اند اما در فضای متشنج و ضد مهاجر این روزها، از انتخاب خود پشیمان شده و دچار بلاتکلیفی شده اند. سیاست‌های مهاجرتی ترامپ که به بهانه حراست از مرزهای این کشور و حفظ امنیت داخلی مطرح شده اند، منجر به ایجاد مشکلات بزرگی برای مهاجرین و خانواده‌هایشان شده است که در درازمدت می‌تواند انتخاب آمریکا به عنوان مقصدی برای مهاجرین را به چالش بکشد.

 پژوهش خبری //پژوهشگر: رحیم خجسته

 منابع در آرشیو پژوهش خبری موجود است 

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: قانون مهاجرتی ترامپ سیاست های ترامپ چالش های داخلی آمریکا دموکراتها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۷۸۶۴۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا برای استحاله اراده ملت ایران/ روزنامه شرق: ایران در عملیات وعده صادق صهیونیست‌ها را پشت خط ترس نگاه داشت

چرا برخی رادیکال ها چشمان خود را بر حقیقت ذات و خوی استکباری آمریکا بسته و مدام از ایده تکراری خود مبنی بر مذاکره مستقیم با آمریکا بسته‌اند؟

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید

************

وزنامه‌های امروز دوشنبه سوم اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که تبیین دستاوردهای اخیر ارتش و سپاه در بیانات رهبر انقلاب، موضع دولت درباره حجاب به روایت رئیسی؛ اجرای قانون در عین حفظ حقوق و کرامت مردم و مهر تایید صهیونیست‌ها بر معادله بازدارندگی ایران در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

درحالی‌که تمام توجه جهان پس از ۷ اکتبر متوجه خاورمیانه جدید با محوریت تحولات باریکه غزه شده بود، به ناگاه جهان در نیمه‌شب ۱۳ آوریل به فاصله میان ایران و فلسطین اشغالی چشم دوخت که به واسطه بسته شدن حریم هوایی کشورهایی همچون عراق، اردن و لبنان و همچنین تغییر مسیر پروازی شرکت‌های هواپیمایی به سیاهچاله‌ای فضایی شبیه شده بود، حرکت پهپادها و پس از آن موشک‌هایی که به مقصد اسرائیل، خاک ایران را ترک کرده و در نهایت به‌رغم ائتلاف نظامی ایجادشده به رهبری آمریکا برای رهگیری، بسیاری از آنها خود را به آسمان اراضی اشغالی رسانده و برخی نیز با اهداف ازپیش‌تعیین‌شده برخورد کردند، به مبدأ تاریخ جدیدی در تحولات خاورمیانه تبدیل شد که می‌تواند تبعات مثبت و منفی زیادی برای تهران داشته باشد.

عملیات وعده صادق همچنان مورد توجه رسانه‌های اصلاح‌طلب قرار داشته و هر یک از دریچه‌ای خاص به آن می‌نگرند، روزنامه هم‌میهن در شماره امروز خود به ارتباط ایران با اعراب پس از این عملیات درخشان پرداخته و نوشته است:

واقعیت این است که در دنیای امروز، بدون اقتصاد، حرف‌ها پوچ هستند. ایران دارای صنایع مختلف و توان مهندسی و پزشکی بالایی است اما متاسفانه به جای اینکه ما بتوانیم صادرات خدمات داشته باشیم، صادرات نیرو می‌کنیم و بخشی از نیروی ما تبدیل به نیروی مهاجرتی شده است. آنچه می‌توانست اتفاق بیفتد این بود که تبادلات اقتصادی و تجاری ما موجب گارانتی ثبات در روابط باشد. هیمنه ایران خوب است اما نباید باعث ترس، امنیتی‌سازی و در نهایت فاصله گرفتن همسایگان و پناه بردن بیشتر آن‌ها به خصم‌های ایران به‌ویژه اسرائیل شود.

روزنامه اصلاح‌طلب شرق در تحلیل پاسخ موشکی ایران به رژیم صهیونیستی تاکید کرد این اسرائیل است که پشت خط ترس ایستاده است!

این روزنامه با بیان اینکه اکنون دو پیش‌فرض وجود داشت که هر دو به هم ریخت، می نویسد:

یکی اینکه ایران در «بن‌بست ترس» افتاده و حمله نمی‌کند و دوم اینکه گنبد آهنین (با همه هزینه‌هایی که برایش انجام شده) نفوذناپذیر است و هراس اسرائیلی را می‌کاهد؛ اما پاسخ ایران از نظر روش، معنی‌دار بود. هم زد و هم نشان داد که جنگ نمی‌خواهد. نه از بهر پیکار پتیاره (زشتی) کرد». نفوذ هر تعداد موشک از گنبد آهنین می‌تواند هم برای اسرائیل و هم برای شرکای غربی فاجعه‌بار باشد.

شرق در ادامه با بیان اینکه عملیات ایران از نظر روانی یک مانور رسانه‌ای-نظامی بود، تاکید می کند:

گویی نمادهایی از گذشته دور تاریخ ایران را نظاره می‌کنید. این تصویرسازی «ایرانی» را مرور کنید، به همه اعلام می‌کنید که کناره گیرید، راه بگشایید، هین که می‌آیم، آسمان را «کلییر» کنید، رزمایشی از رژه هوایی راه می‌اندازید، پیشاپیش پهپادها را مانند لشکر پیاده هوایی با هیمنه می‌فرستید؛ سپس موشک‌ها را فرود می‌آورید. بزمی حماسی می‌آرایید و آن را در پیکره تصویری سینمایی و مهیج کارگردانی می‌کنید. گویی ناخودآگاه عناصری از تاریخ ایران را برآورده‌اید: «یکی تخت پیروزه بر پشت پیل/نهادند و شد روی گیتی چو نیل». وزیر خارجه انگلیس در گفتاری ناخواسته و در برابر پرسشی ناگهانی از همین لشکرکشی پرهیمنه برآشفت. گویی می‌خواست بگوید که ایران حق ندارد که در مقابل چشمان ما این‌چنین عرض اندام کند. در انگاره، جنگ‌های دو هزار سال پیش ایران و روم یا مواجهه هزار سال پیش سلجوقیان ایرانی در جنگ‌های صلیبی از پیش چشم او گذر می‌کرد.

بررسی‌ها نشان می دهد در شرایطی که منطق جمهوری اسلامی پس از عملیات وعده صادق بیان ظهور اراده ملت ایران اسلامی می باشد، برخی نیروهای سیاسی داخلی و رسانه هایشان می کوشند تا با یک جهت دهی آشکار، لزوم مذاکره مستقیم با آمریکا را پخت و پز نمایند.

در این رابطه روزنامه اعتماد طی یادداشتی با تاکید بر اینکه «ایران در هر حال، چه در دولت روحانی و چه در دولت رییسی به دنبال افزایش تنش با طرف‌های خارجی از جمله امریکا و اسراییل نیست»، به تحریف منطق مقاومت و سیاست خارجی جمهوری اسلامی پرداخته و بدون توجه به سیاست کاهش هزینه ها و افزایش دستاوردها، این پرسش را مطرح می سازند که چرا میان ایران و امریکا چنین سطحی از تنش باشد که در مواقع حساس نیازمند کنترل باشد؟ یعنی در این میزان تنش میان ایران و امریکا چه منافعی نهفته است که برای رفع کل تنش اقدام نمی‌شود و تنش در حالت کنترل شده آن همچنان پایدار می‌ماند؟.

این روزنامه اما در ادامه با تاکید بر اینکه پس از تنش اخیر با اسراییل و مخالفت امریکا با افزایش تنش، بیش از چند سال اخیر زمان برای آغاز گفت‌وگوهای مستقیم میان ایران و امریکا مساعد شده است، تاکید می کنند:

هر دو کشور از تشدید تنش‌ها در خاورمیانه راضی نیستند.همین کافی است تا پایه‌ای برای آغاز دور تازه‌ای از تعامل باشد. آیا می‌توان امیدوار بود که در پس تنش‌های اخیر شاهد نوعی تجدیدنظر در روش‌ها بود و در نتیجه گفت‌وگوی غیرمستقیم و سپس مستقیم ایران و امریکا وارد سرفصل تازه‌ای شود؟ گفته شد بنا بر برداشتی که از رویدادهای اخیر می‌توان داشت، تنش بیشتر مضراست.کاهش تنش هم نیاز منطقه، در این شرایط برای پیشبرد اهداف بزرگ‌تر به چیزی نیاز است؟ پاسخ مشخص است تقویت دیپلماسی برای آغاز گفت‌وگوی ایران با امریکا!

با توجه به طرح این مطالب از سوی برخی نیروهای رادیکال داخلی می توان این پرسش را مطرح کرد که چرا برخی رادیکال ها چشمان خود را بر حقیقت ذات و خوی استکباری آمریکا بسته و مدام از ایده تکراری خود مبنی بر مذاکره مستقیم با آمریکا بسته اند؟ آیا تجربه های گذشته مذاکره همچون برجام حقیقت ماجرا را برای آنان مایه عبرت نساخته است؟ آیا با مذاکره با آمریکا حمایت های این کشور از جنایت های رژیم صهیونیستی کاسته می شود؟

آیا طرح مذاکره مستقیم با آمریکا در راستای تبدیل شدن برخی نیروهای سیاسی به کمپین نامزدهای انتخابات آمریکا نبوده و کارسازی برای آنان را مهیا نمی سازد؟ آیا مذاکره مستقیم با آمریکا همان ادامه رفتن به سوی برجام منطقه ای و سپس مذاکرات موشکی نمی باشد همان موشک ها که ظهور اراده ملت ایران را رقم زد؟

دیگر خبرها

  • سیاست خارجی ترامپ در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
  • سناریوی زندانی شدن ترامپ روی میز سرویس مخفی آمریکا
  • سناریو زندانی شدن ترامپ روی میز سرویس مخفی آمریکا
  • درخواست توقف کمک نظامی آمریکا به رژیم صهیونیستی
  • در هوای مهاجرت ۷۰ میلیون ایرانی!/کلاه‌ها را به احترام ایران از سر بردارید/خطر دوقطبی شدن در موضوع تعطیلات
  • چرا ایران بزرگ و قدرتمند نمی‌خواهد وارد جنگ با اسرائیل شود؟
  • غرب فرهنگ خود را بر دیگر کشورها تحمیل نکند
  • دریای کاسپین: اهداف استراتژیک و چالش‌های جدید برای روسیه
  • حجاب و چالش خلاقیت در حکمرانی
  • پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا برای استحاله اراده ملت ایران/ روزنامه شرق: ایران در عملیات وعده صادق صهیونیست‌ها را پشت خط ترس نگاه داشت