جنگ جهانی غذا |ژنهای خوب راکفلری
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۸۰۱۴۰۷
خانواده راکفلر اربابان برنامهریزی برای غذای جهان به شمار میروند. در این شماره قبل از پرداختن به اقدامات آنان، بهاختصار به پیشینه سنتی این خانواده از قرن شانزدهم میلادی تاکنون پرداخته شده است. ۰۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۰:۰۱ اقتصادی اقتصاد ایران کشاورزی نظرات
پرونده ویژه «جنگ جهانی غذا» - بخش ششم
اشاره | در گزارشهای پیشین پرونده، کلیاتی از آرایش صحنهگردانان جهانی حوزه «جمعیت» و «غذا» مورد بررسی قرار گرفت؛ از این گزارش به بعد، ذرهبین پژوهش در این حوزه را کمی نزدیکتر میبریم؛ بیشک طی یک قرن اخیر مهمترین جریان ابرکمپانیهای متمرکز بر مسئله غذا، در اختیار خانواده مشهور و ثروتمند «راکفلر» بودهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
+ از همین پرونده بیشتر بخوانید
1. پرونده خواندنی «جنگ جهانی غذا» کلید خورد/ در این پرونده چه میخوانیم؟
2. تغییر در آرایش جهانی قدرت طی نیم قرن
3. تغییرات شگرف «جمعیت جهان طی 2000 سال»
معرفی راکفلرها
«راکفلر» نام خانوادهای آمریکایی و احتمالاً آلمانیتبار است.1 شجرهنامه این خانواده از 1590 میلادی در دسترس است (مشروح این شجرهنامه اینــــــــــــــــجا) که نشان میدهد این خانواده هماکنون در آلمان و آمریکا با پسوندهای و نامهای فامیل مشابه پراکنده شدهاند، از جمله این اسامی میتوان به «Rockefeller”(/ˈrɒkəfɛlər/)، “Rockenfellar” ”Rockenfellaren”، “Rockefellow» اشاره کرد. تعداد افراد این خانواده با احتساب 5 فرزند برای هر خانواده، از سال 1590 تاکنون، باید حدود 10 هزار نفر باشد.
سابقه حضور این خانواده در آمریکا به نیمه قرن 18 میلادی میرسد، هنگامی که در زمان «ویلیام راکفلر»2 از آلمان به امریکا نقل مکان کردند. بنیانگذار ثروت این خانواده را دو برادر، به نامهای «جان دی راکفلر»3 و «ویلیام اوری راکفلر»4 میدانند؛ شغل پدر این دو را کشاورز یا تاجر خردهپا نوشتهاند که خیلی قابل اعتماد نیست.5
جان دی راکفلر، تنها 17 سال پس از تأسیس غول نفتی «استاندارد اویل»6 در سال 1862، کنترل 90 درصد پالایش نفت ایالات متحده آمریکا را بدست گرفت. در سپتامبر 1916، وی اولین آمریکایی بود که داراییاش از یک میلیارد دلار فراتر رفت. همچنین مجله «فوربز»7 او را با دارایی به ارزش 340 میلیارد دلار در سال 1937 ثروتمندترین فرد تاریخ معرفی کرد.8 این مجله مینویسد:
«دارایی راکفلر در زمان مرگش در سال 1937، برابر 1.5 درصد تولید اقتصادی کل آمریکا بود. ارزش خالص دارایی او امروزه حدود 340 میلیارد دلار است، که از چهار برابر سرمایه بیل گیتس - ثروتمندترین مرد جهان در حال حاضر - بیشتر است.»
این ثروت عظیم دامنه نفوذ این خانواده را در آمریکا گسترش داد. بسیاری از شخصیتهای آمریکایی که از (دستکم) دهه 1930 میلادی تاکنون به پستهای کلیدی دست پیدا کردهاند، بهنوعی در این بنیاد «خیریه» یا سازمانهای تابعه آن فعالیت داشته یا از کمکهای آن استفاده کردهاند. در بین سیاسیون، مشهور است که بنیاد راکفلر بهنوعی رختکن مسئولین کاخ سفید برای ورود به عرصه قدرت به شمار میرود.
گزارش فوربز از «ثروتمندترین فرد تاریخ»
این بنیاد دارای بخشهای مطالعاتی پیشرفتهای در زمینه مطالعات استراتژیک، روانشناسی، جامعهشناسی و رسانه است. این بخشها در زمینه شناخت چالشهای آمریکا و تدوین راهبردها و سیاستهای جهانی این کشور فعالیت میکنند. ویکیپدیا - گرچه یک منبع نامطمئن و جهتدار است - درخصوص این خانواده ثروتمند و ذینفوذ آمریکایی مینویسد:
«بنیاد راکفلر یک نهاد صنعتی، سیاسی و بانکدار است... آنها، اگر نگوییم قدرتمندترین، یکی از قدرتمندترین خانوادههای تاریخ ایالات متحده هستند... یک نهاد خصوصی و مدعی فعالیتهای بشردوستانه است که ساختمان مرکزی آن در خیابان پنجم منهتن در شهر نیویورک قرار دارد. این بنیاد که تاکنون توسط 6 نسل از خانواده راکفلر در آمریکا اداره شده است، توسط سرسلسله این خاندان، جان دیویس راکفلر - ثروتمندترین مرد تاریخ جهان و مؤسس کمپانی «استاندارد اویل» - در 14 مه 1913 تأسیس شد. در طول تقریباً یک قرن فعالیت، شعار این بنیاد، «فعالیت برای زندگی بهتر بشر در سراسر جهان» بوده است.»9
+ از همین پرونده بیشتر بخوانید
4. 200 سال قبل؛ ارائه نظریه «اصلاح نژاد بشر»
5. چرا سلبریتیهای غرب، سوسکخور شدهاند؟
6. یک رکورد «نوزادانه» ایران، در کل تاریخ جهان
وقف ستاد سازمان ملل
بررسی نقش مؤثر این بنیاد در تشکیل نهادهای فراملی و جهانی، میتواند بسیار شیرین و جذاب باشد، اما نیاز به پیوستگی مطالب در این پرونده، مانع پرداختن تفصیلی به این موضوع است. بهعنوان مشت نمونه خروار، جالب است بدانیم که «ستاد سازمان ملل متحد» موقوفه خانواده راکفلر است. ساختمان سازمان در نیویورک در سالهای 1949 و 1950 میلادی در کنار «ایست ریور»10 بنا شد. زمین این ملک را «جان دی راکفلر جونیور»11 به قیمت 8.5 میلیون دلار خرید و پس از احداث بنا توسط فرزندش «نلسون راکفلر»12 آن را به سازمان ملل متحد اهدا کرد.
دیوید راکفلر جونیور؛ واقف سازمان ملل
نلسون راکفلر، فرزند دیوید جونیور؛ او از سال 1974 تا 1977 میلادی معاون اول جرالد فورد رئیسجمهور آمریکا بود
این سطح از قدرت، تصمیمات سازمانملل را بکلی تحتتأثیر منویات این بنیاد قرار داد. در ادامه برای روشن شدن موضوع به یک نمونه اشاره میشود؛ در روزهای ابتدایی دیماه سال 1395، پس از تصویب تنها قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه اسرائیل درخصوص محدودیت شهرکسازی این رژیم - که برای اولین بار طی 4 دهه توسط آمریکا وتو نشد - کامران نجفزاده13 از نیویورک گزارش داد که بنیاد راکفلر بخاطر این مصوبه، کمکهای مالی خود به این نهاد بینالمللی را محدود کرده است. در این زمینه مثالهای فراوان دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد حاتمبخشی این بنیاد، بیدلیل نبوده و استیلای این خانواده بر سازمانملل و نهادهای تابع آن را کاملاً تضمین کرده است. در بخشهای بعد خواهیم دید که گزینش رؤسای نهادهای بینالمللی، کاملاً باید زیر نظر این بنیادها صورت گیرد تا آن نهاد را در اختیار اهداف جهانی این بنیادها قرار دهد.14
در بخش بعدی پرونده - که سهشنبه 2 مردادماه 97 منتشر خواهد شد - این مورد را بررسی میکنیم که خانواده راکفلر بصورت سنتی و خانوادگی به چه آیینی پایبند هستند. منتظر باشید.
+ صفحه پرونده «جنگ جهانی غذا» {اینـــــــــــــــــــجا} در دسترس است.
پینوشت[1] -سرگذشت خانواده راکفلر و اجداد آنها شدیداً دستخوش داستانپردازی، و متأثر از منویات این خانواده در نگارش تاریخ خانوادگی آنها بوده است، لذا حتی با وجود جستجوی دقیق و گسترده، به اطلاعات ارائه شده در خصوص این خانواده همواره باید با دیده تردید نگریست.
[2] - William M Rockefeller (1750 - 1793)
[3] - John Davison Rockefeller Sr. (July 8, 1839 – May 23, 1937)
[4] - William Avery Rockefeller Jr.
[5] - این امکان جدی است که این تاریخچه برای گم کردن رد ارتباط شجره راکفلرها با یهودیان بانکدار – با ریشه آلمانی – مانند خانوادههای روچیلد و مورگان جعل و ساخته و پرداخته شده باشد؛ این استنباط از این رو است که رشد نجومی و سرسامآور این «بچه کشاورز»ها - بدون پشتوانه مالی و در حضور غولهای بانکدار آمریکایی - در سپهر اقتصادی ایالات متحده بعید به نظر میرسد.
[6] - به انگلیسی: Standard Oil اولین شرکت نفتی چندملیتی آمریکایی.
[7] - Forbes
[8] - البته این ارزشگذاری با توجه به قیمت روز انجام شده و 340 میلیارد دلار، ارزش فعلی داراییهای اوست.
[9] - ویکیپدیا فارسی - رؤیت در 31 تیرماه 1397
[10] - The East River
[11] - John D. Rockefeller Jr.
[12] - Nelson Aldrich Rockefeller
[13] - گزارشگر تلویزیون ایران
[14] - یکی از این مسئولان، «مک نامارا» بود که در بخش قبل آمد.
انتهای پیام/*
R1371/P1010113/S7,77,83,85/CT6 واژه های کاربردی مرتبط پرونده "جنگ جهانی غذا"منبع: تسنیم
کلیدواژه: اینـــــــــــــــــــجا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۸۰۱۴۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
روزنامه اعتماد- بهاره شبانکارئیان- طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامهنویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفتوگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیریهای مکرر و چندین روزهام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفتههای دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبتهای مصاحبهشونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم میدانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پروندهای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.
«ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است...؛ و این در حالی است که تصویری از حلقآویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان میدهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمیکند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانهها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانهها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامهنویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.
مرکز اطلاعرسانی پلیس نیز در اطلاعیهای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بیجان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافتههای پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشتهای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»
با این حال و با گذشت یکسال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است.
پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفتوگویی داشته باشد.
پدرم میدانست
چه بلایی میخواهد سرش بیاید
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
او در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگشان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده، نیز میگوید: «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.» ....
۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشتهای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشتهای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانوادهاش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسیهای اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاعرسانی میشود.»
این در حالی است که تاکنون و با گذشت یکسال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.
۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاریها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام میگرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم میکرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبتها، مسیجها و ویسهای پدرم در ساعتهای آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم میگیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیبدیده حلقآویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»
پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...