Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جماران، روزنامه اعتماد نوشت: هر سو را که نگاه می‌کنی حرف از چالش‌ها و دشواری‌های اصلاح‌طلبان برای برون‌رفت از وضعیت موجود است. آنان در چند انتخابات اخیر برنده بوده‌اند اما وضعیت کنونی‌شان اصلا برازنده یک جریان برنده نیست. آنها در حال حاضر با دوراهی ادامه حمایت یا انتقاد از دولت مواجه هستند. طرفداران نظریه دوم یعنی فاصله گرفتن از دولت خطر ریزش رای و از دست رفتن سرمایه اجتماعی را درک کرده و تصور می‌کنند که از این طریق می‌توان راه نجاتی یافت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گروه اول همچنان حامی دولت هستند و معتقدند که نباید رفیق نیمه‌راه بود و گمان می‌کنند که با ادامه همین رویه می‌توانند به دولت کمک کنند و یک رضایت عمومی پدید آورند. پیچیدگی ماجرا از آن رو است که تصمیم‌گیری برای مواجهه با دولت و بدنه اجتماعی تنها ضرورت امروز جریان اصلاح‌طلب نیست. این جریان در سطح نخبگان و جوانان نیز با مشکلات جدی‌ مواجه شده است. ویروس ریزش از لایه بدنه به لایه نخبگان نفوذ کرده و شاهدیم که برخی جوانان اصلاح‌طلب، این جریان را بدون ایجاد اصلاحات درونی قابل همراهی نمی‌دانند. از سوی دیگر طیف موسوم به برانداز به همین ریزش‌ها امید بسته و سخت در تلاش است تا اصلاح‌طلبی را از میدان به در کند. حال باید دید که بزرگان اصلاح‌طلب کدام یک از این چالش‌ها را جدی‌تر گرفته و ترمیم وضعیت موجود را از کجا شروع می‌کنند. محمد عطریانفر، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران بر ضرورت ادامه حمایت از دولت اصرار دارد و معتقد است که بعد از عبور از بحران کنونی، اعتماد عمومی به اصلاح‌طلبان افزایش یافته و مساله ریزش رای به صورت خود به خود حل خواهد شد. او ایده عبور از اصلاح‌طلبی را مورد نقد قرار داده و اصرار دارد که با فراموش کردن گذشته و ارایه ندادن راه جایگزین نمی‌توان مشکلی را حل کرد.

 

به نظر شما مهم‌ترین چالش اصلاح‌طلبان در شرایط فعلی «اصلاح اصلاحات» است یا مواجهه با موجی که اخیرا در جامعه و فضای مجازی مشاهده شده و از عبور از اصلاحات سخن می‌گوید؟

هیچ‌کدام. به نظر من دغدغه اصلاحات امروز پرداختن به ضرورت عبور از شبه بحرانی است که بر کشور حاکم شده است. شاهدیم که عواملی خارج از دولت تاثیرات خود را در روند مدیریت کشور و وضعیت اقتصادی مردم به جا گذاشته است و پرداختن به آن اولویت امروز اصلاحات است. امروز نه بحث عبور از اصلاحات در اولویت است و نه بحث اصلاح اصلاحات؛ اینها مسائلی است که در زمان مقتضی باید به

آن پرداخت.

همین شبه بحرانی که شما به آن اشاره کردید چرا به وجود آمده؟ آیا به واسطه حمایت اصلاح‌طلبان از دولت است؟ فکر می‌کنید چطور باید با این وضعیت مواجه شد؟

با شما مخالفم، بحران موجود به جریان اصلاح‌طلب منتقل نشده است. موضوع بحران فعلی ناشی از عوامل پیرامونی است و نقش دولت در آن حداقلی است و ضرورت دارد که برخی از اصلاحات در نظام مدیریتی و ساختار دولتی شکل بگیرد. اصلاح‌طلبان نیز هیچگاه ضرورت پاسخگویی در قبال حمایت خود از دولت را نادیده نگرفته‌اند و پایبند هستند. اصل همین است که دولت‌ها و حامیان آنها پاسخگو باشند. اصلاحات نیز باید پاسخگو باشد و تا این لحظه نیز پاسخگو بوده است. حمایت از دولت و عبور از وضعیت کنونی از جمله تکالیف اصلاح‌طلبان است.

این تکلیف را چطور باید انجام دهند؟ با توجه به اینکه اصلاح‌طلبان خیلی در کابینه و نهادهای قدرت جایگاه ندارند چه راهکار عملیاتی برای خروج کشور از این وضعیت دارند؟

این موضوع مشکلی ایجاد نمی‌کند. برای عبور از بحران به اجماعی از همه نیروها نیاز است؛ نیروهایی که بالقوه و بالفعل موثر هستند اجماع کرده و آثار و برکات همراهی و همفکری‌ آنها در آن مسیر به کار گرفته می‌شود. طبیعی است که اصلاح‌طلبان باید بیندیشند، پیشنهادات و نقدهای خود را بیان کنند. راهکارهای مورد نظر خود را ارایه کنند و فعال باشند. اصلاح‌طلبان نباید به دنبال این باشند که دامن خود را جمع کرده و از این ماجرا فرار کنند. فرار کردن راه‌حل نیست. مسوولیت شرایط موجود به عهده اصلاح‌طلبان یا دولت نیست. مسوولیت بخش عمده‌ای از این فشار به عهده بدعهدی‌هایی است که با آن مواجه هستیم. مشخصا بدعهدی‌های امریکا و ناتوانی اروپا در همکاری با ایران موجب بروز شرایط فعلی شده است.

شما تاکید دارید که باید حمایت از دولت ادامه یابد اما برخی تحلیلگران اصلاح‌طلب مثل آقای علوی‌تبار اعتقاد دارند که نباید با دولت غرق شویم. فکر نمی‌کنید که همین اختلاف‌نظرها دستیابی به هدف یعنی عبور از شرایط موجود را دشوار می‌کند؟

صحبت‌های آقای علوی‌تبار محترم است اما اکنون بحث غرق شدن نیست. قرار نیست اصلاح‌طلبان غرق شوند. اصلاح‌طلبان حامی دولت بوده‌اند و این حمایت ناشی از اندیشه‌ای بوده است که مسوولیت‌بار است و نیاز به پاسخگویی دارد. بر همین اساس در شرایط فعلی باید ایفای نقش کنیم. این تصور که مراقب باشیم تا با دولت غرق نشویم یک بدآموزی دارد و آن بدآموزی این است که هر اصلاح‌طلبی که تا دیروز به حمایت از دولت افتخار می‌کرد و آن را در پیشبرد گفتمان و آرمان‌های اصلاحات موثر می‌دانست، امروز از دولت فاصله بگیرد. من ضمن احترام برای آقای علوی‌تبار و فرمایشات‌شان دوستان را از بدآموزی احتمالی این نظر پرهیز می‌دهم.

پس شما به موثر واقع شدن ادامه حمایت‌ها از دولت خوشبین هستید.

حتما، باید در هر شرایطی از دولت حمایت کرد زیرا ما عملکرد دولت، توفیقات و دستاوردهای آن را در پارادیم اصلاحات یک دستاورد قابل دفاع می‌دانیم. هیچ دلیلی وجود ندارد که به خاطر عواملی که خارج از اراده دولت بر کشور و ملت تحمیل شده بخواهیم حساب خود را از دولت جدا کنیم. این یک رسم ناجوانمردانه است و باید از آن پرهیز کنیم.

اجازه دهید با توجه به این خوشبینی که دارید، بپرسم که...

بحث خوشبینی نیست، اشتباه نکنید. من نه خوشبین هستم و نه بدبین. من واقع‌بین هستم. باید همه ما واقع‌بین و مسوولیت‌‌پذیر باشیم. نباید فقط در خوشی‌های دولت سهیم باشیم بلکه باید در مصائب و مشکلات نیز با دولت همراه بود و دستی بر آتش داشت. بزرگان اصلاحات نیز همین نظر را دارند. امروز آقای خاتمی و دوستان دیگر همین دغدغه را داشتند.

فرض کنیم با همراهی مورد اشاره شما از بحران فعلی عبور کردیم. بعد از آن نوبت رسیدگی به وضعیت جریان اصلاحات خواهد بود. باید این امر را از کجا شروع کرد. آقای خاتمی اخیرا از اصلاح اصلاحات صحبت کردند. منظور از این اصلاح دقیقا چیست؟

حرف آقای خاتمی کاملا درست است و ما از این نظر دفاع می‌کنیم. تجدید ساختار سازماندهی و ساختار جریان اصلاحات برای پذیرش ماموریت سیاسی در چشم‌انداز و افق آینده ایران ضروری است. این احساس ضرورت هم در بزرگان اصلاحات از جمله آقای خاتمی ایجاد شده است و هم در سطوح نخبگان و نزدیک به شوراهای موثر و مدبر اصلاحات. فعلا در حال همفکری در این زمینه هستیم و ان‌شاءلله که به نتیجه خواهد رسید.

یعنی تنها خواسته سطوح نخبگان تغییر ساختار از جمله جابه‌جایی یا اضافه شدن چند نفر به شورای عالی است؟

اصلا بحث این نیست.

شما فرمودید نیاز به تجدید ساختار سازمانی داریم. اگر منظور این نیست پس چیست؟

منظور این است که بنشینیم و از نو طراحی کنیم که چطور می‌توان تمام ظرفیت‌های ملی و منطقه‌ای اصلاحات را در روند شکل‌گیری مدیریت و تدابیر سیاسی و اجتماعی اصلاحات همسو، همفکر و همراه کرد. باید دید که چطور می‌توان از ظرفیت‌های موجود بهره گرفت. تلاش بر این است که گفتمان برون آمده از این ساختار نقش حداکثری داشته باشد. بحث تغییر چند نفر نیست.

از همفکری می‌گویید. پیشنهاد خود شما در جریان این همفکری‌ها چیست؟

جریان اصلاحات همیشه در حال گریز و در حالت «خائفا یترقب» به معنی جنگ و گریز مسائل را مدیریت و ساماندهی کرده است. این ویژگی به دوران‌های اضطرار برمی‌گردد اما ما اعتبار اینکه نظام سیاسی ایران خواسته یا ناخواسته عملا اندیشه و فکر اصلاحات را به عنوان یک اندیشه مدیریت سیاسی به رسمیت شناخته است باید بتوانیم به صورت بلندمدت برای نظام مدیریتی فکر اصلاحات برنامه‌ریزی کرده و آن را پایدار کنیم.

در مورد تغییر ساختار در جریان اصلاح‌طلب صحبت کردید. اخیرا دو ایده از سوی تئوریسین‌های اصلاح‌طلب طرح شد که می‌تواند در این تغییر مورد استفاده قرار بگیرد. با آقای حجاریان در مورد ضرورت تشکیل هسته سخت اصلاح‌طلبان موافق هستید یا با ایده مقابل آن یعنی هسته نرم که آقای تاجیک گفتند؟

جناب حجاریان از تشکیل هسته سخت صحبت کردند اما نقطه مقابل آن هسته نرم نبود. طرف مقابل او بیشتر به دنبال ترویج عبور از اصلاحات است. موضع شخصی بنده نقد جدی کسانی است که سخن از عبور از اصلاحات می‌گویند بدون اینکه طرح جایگزینی داشته باشند. اینها فقط در عبور کردن تخصص دارند. عبور کردن که هنر نیست. هر کسی می‌تواند در هر شرایطی با گذشته خود خداحافظی کند و بگوید که این گذشته به من مربوط نیست، در حالی که قضاوت و جمع‌بندی جامعه این نخواهد بود. به نظر من همه کسانی که قصد دارند گذشته خود را فراموش کنند و با یک لفظ عبور بگویند من نبودم دستم بود، مورد نقد هستند و پذیرفته‌شده نیستند.

 

 

انتهای پیام

منبع: جماران

کلیدواژه: نقل و انتقالات لیگ برتر لایحه شفافیت سیاسی و اجتماعی فضای مجازی محمد عطریانفر نخبگان جماران نقل و انتقالات لیگ برتر لایحه شفافیت امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۸۰۲۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری

عباس عبدی در واکنش به اظهارات جنجال برانگیز مهدی نصیری گفت: مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیش‌گفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامه‌ای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.

به گزارش خبرآنلاین، ادعاهای اخیر مهدی نصیری در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی که خواستار آن شده بود اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاج‌زاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کنند، با واکنش‌هایی همراه شده است. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوری‌خواهی می‌توانند متحد شوند.

عباس عبدی، تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاح طلب، ضمن آنکه تاکید دارد «براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست»، می‌گوید؛ «مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیش‌گفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامه‌ای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.»

عبدی به سکوت اصولگرایان نیز کنایه می‌زند و می‌گوید؛ «واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضع‌گیری صریحی می‌کردند اما…»

مشروح گفتگوی عباس عبدی را بخوانید؛

آقای عبدی! پس از گفتگوی آقای نصیری با بی‌بی‌سی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاح‌طلبان داخلی مطرح شد، تحلیل شما چیست؟

واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضع‌گیری صریحی می‌کردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کرده‌اند. ولی چون نمی‌خواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان می‌کنند موضع‌گیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاح‌طلبان انداخته‌اند.

عبور نصیری از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون به سرعت رخ نداده است

فکر می‌کنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهی‌الیه حکومت را تا منتهی‌الیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.

واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفته‌اند.

علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بی‌صداقتی یا توطئه‌چینی و دودوزه‌بازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه می‌کنند و می‌گویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی می‌شوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آن‌ها عبور نمایند.

درباره‌عدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکته‌ای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌های رفتاری جاری است که موجب می‌شود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای انتقاد از حجاب اجباری چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.

فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟

ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیش‌گفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامه‌ای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.

به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟

پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگی‌ها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرف‌های خودشان را می‌زنند ولی در سطح همکاری بعید می‌دانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.

براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست

به عنوان آخرین سوال فکر می‌کنید ایده او برای کسانی جذاب است؟

دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایده‌ها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرف‌ها را دیگرانی هم در خارج زده‌اند ولی بسرعت به حاشیه رفته‌اند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف می‌زد، قدری از این فضا بهره‌مند می‌شوند.

به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی اراده‌های افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست.

فارغ از این که با کدام‌یک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواسته‌اند تحت عنوان تحول‌خواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحول‌خواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم می‌تواند شامل اصلاح‌طلب شود و هم برانداز. در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.

دیگر خبرها

  • حمله شدید کرباسچی به نصیری: تعادل نداری و به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خوری | دنبال جذب جایگاه هست
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!
  • خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!
  • انتقاد تند جهره شاخص اصلاح‌طلبان از سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز!
  • اصلاح‌طلبان درباره روند بررسی صلاحیت‌ها چه گفتند؟
  • رابط اصلاح‌طلبان با رهبری بعد از فوت هاشمی‌رفسنجانی چه کسی است؟
  • فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنش‌های انتخاباتی رادیکال‌ها پس از عملیات تحریم!
  • چه کسانی از پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه معاف شدند؟