تحریمهای ترامپ ریشه در کودتای 28 مرداد دارد
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۸۱۳۹۵۲
گرگوری برو، یک تاریخدان آمریکایی اعلام کرد تلاش ترامپ برای تغییر رژیم ایران با وضع تحریمهای نفتی، ریشه در کودتای 28 مرداد دارد. متن این یادداشت در ادامه میآید.
به گزارش روزنامه واشینگتن پست، دولت ترامپ موضعی سخت ضد دولت ایران اتخاذ کرده است.
آمریکا چندی پیش از برجام خارج شد و پس از آن، خواهان توقف هرگونه خرید نفت از ایران شد و در عمل، تحریمی ضدصادرات نفت ایران وضع کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگرچه دولت آمریکا این مسئله را انکار میکند، تحریمهای جدید قماری هستند که با هدف تحریک تغییر نظام در ایران و فشار اقتصادی کافی برای ایجاد تظاهرات ضددولتی در ایران، طراحی شدهاند.
این سلاح مستمر اقتصادی، ریشه در مرحلهای قدیمیتر از روابط ایران و آمریکا دارد؛ تحریم نفتی سالهای 1951 تا 1953 ضدایران. آن تحریم، پیش از کودتای انگلیسی - آمریکایی 28 مرداد بود که نخست وزیر ملیگرای منتخب، یعنی محمد مصدق را سرنگون و حکومت دیکتاتوری محمدرضا شاه پهلوی را برقرار کرد.
این تاریخچه نشان میدهد که دولت ترامپ باید بسیار هشیار باشد. همانند دهه 1950 میلادی، سلاحهای اقتصادی ممکن است مسئولان آمریکایی را تشویق کنند که تغییر نظام را به عنوان گزینهای راهبردی بررسی کنند، بدون آنکه پیامدهای آن را در نظر بگیرند که میتواند روابط ایران و آمریکا را در دهههای آینده بازتعریف کند.
در سال 1951 میلادی، ایران یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت در جهان بود. صنعت نفت این کشور در مالکیت شرکت نفت ایران و انگلیس (که امروزه با نام شرکت بیپی شناخته میشود) قرار داشت که در آن زمان، مبلغ اندکی به دولت ایران میپرداخت، اما بیشتر سود نفتی را برای خود نگه میداشت.
درون ایران، خشم از این بیعدالتی به بحران تبدیل شد. در سال 1951، مصدق به قدرت رسید و صنعت نفت را ملی و مالکیت بر حق مردم ایران را برقرار کرد. انگلستان به تلافی این کار، تحریمهای نفتی را ضد ایران وضع کرد.
آن تحریم بسیار موفق بود. شرکتهای بزرگ نفتی از همکاری با مصدق اجتناب کردند. تولید نفت ایران از 660 هزار بشکه در روز در سال 1950 میلادی، در سال 1952 میلادی به صفر رسید. دولت ایران در آن زمان بدون صادرات نفت، با سقوط مالی روبهرو شد. این هدف انگلیسیها بود؛ آنها امیدوار بودند که فشار اقتصادی مصدق را از قدرت خارج کند.
آمریکا در آن زمان مرددتر بود. مسئولان دولت آمریکا از تحریم حمایت کردند، اما درباره پیامدهای نهایی این اقدام درباره ایران، نگران بودند. ملیسازی صنعت نفت ایران نباید موفق میشد، زیرا ممکن بود پیامدهای خطرناکی برای شرکتهای نفتی آمریکایی فعال در منطقه داشته باشد. از سوی دیگر، آمریکا درباره توان ایران برای بقای درآمدهای نفتی، تردید داشت. طبق یکی از برآوردهای دولت آمریکا، از دست دادن درآمدهای نفتی میتواند به اختلال روزافزون اقتصاد و در نهایت به سقوط آن منجر شود.
سیاستگذاران آمریکایی در میانه جنگ سرد، نگران بودند که بحران اقتصادی در ایران، نظام سیاسی این کشور را متزلزل میکند و آن را در معرض نفوذ کمونیسم قرار میدهد، به ویژه با توجه به این که ایران در آن زمان با شوروی مرز مشترک داشت.
این ارزیابی اشتباه بود؛ مصدق کمونیست نبود و حزب توده، برای در اختیار گرفتن قدرت آماده نبود. اگرچه نفت یک منبع مهم درآمد برای دولت بهشمار میرفت، اقتصاد این کشور از اساس بر کشاورزی مبتنی بود. حتی مدارکی وجود دارد که سیاستهای بدون نفت مصدق، در غیاب درآمدهای نفتی، توانسته بودند در تثبیت اوضاع ایران موفق باشند.
با این همه، مسئولان سازمان سیا استدلال کردند که باقی گذاشتن مصدق در قدرت، موجب ورشکستگی، بیثباتی و کنترل کمونیستها بر دولت ایران میشود. تنها راه نجات وضعیت در ایران از دید آنها، سرنگونی مصدق و همکاری با شاه برای ایجاد یک دولت جدید بود.
در نهایت، سیاست آمریکا ناشی از درکی نادرست از رویدادهای ایران و ترس از اتفاقات احتمالی بود. هدف اصلی، جلوگیری از نفوذ کمونیسم بود، اما تحریم و ایران بدون نفت، چیزی بود که سیاستگذاران آمریکا را متقاعد کرد باید میان تسلیم کردن ایران به بحران اقتصادی و تسلط کمونیسم، یا تغییر رژیم، یکی را انتخاب کنند. آنها گزینه دوم را برگزیدند.
عملیات سازمان سیا توانست مصدق را در 28 مرداد 1332 سرنگون کند. یک رژیم جدید و مستبد به رهبری شاه، جانشین حکومت مصدق شد. شاه ملیسازی صنعت نفت را ملغی کرد، تولید نفت را از سر گرفت و ایران را به یکی از رهبران کلیدی آمریکا در جنگ سرد تبدیل کرد.
اما سیاستهای سرکوبگرانه شاه در 25 سال بعد، موجب نارضایتی شدید در میان ایرانیان شد که آمریکا را مقصر قدرت گرفتن شاه میدانستند. این خشم موجب انقلاب اسلامی در سال 1357، سقوط شاه، تسخیر سفارت آمریکا و دشمنی و سوءظنی شد که از آن پس، بر روابط ایران و آمریکا حاکم است.
امروز ترامپ امیدوار است که از سلاح اقتصادی برای تغییر رژیم استفاده کند. همانند سال 1950 میلادی، مسئولان آمریکایی استدلال میکنند که این روشها برای حفظ ایران از بحران، لازم هستند. ترامپ ادعا کرده است که مردم رنج دیده ایران تنها در صورتی آزاد خواهند بود که رژیم تغییر کند./////
با این همه، رژیم ایران مقاوم است و هیچ گروه سازمان یافته داخلی وجود ندارد که بتواند آن را به چالش بکشد.
از سوی دیگر، خاطره کودتای 28 مرداد همچنان زنده است و به طور مستمر، به عنوان مدرک خیانتکاری مسئولان آمریکا به آن استناد میشود. تلاش خصمانه آمریکا برای تغییر نظام، از جمله حمایت از مخالفان، تنها موجب اتحاد بیشتر ایرانیها میشود. گروهک مجاهدین خلق، از حمایت گستردهای در دولت ترامپ برخوردار است، اما حمایت از آن در ایران قطعی نیست.
افزون بر این، تحریم نفتی ممکن است کارایی نداشته باشد. کاهش عرضه نفت ایران موجب افزایش قیمتها میشود. ایران ممکن است درآمدی بیشتر از صادراتی کمتر به دست بیاورد و این مسئله ممکن است تأثیر تحریمها را خنثی کند. دیگر کشورها نیز ممکن است با تقاضای آمریکا برای تحریم کامل، همراه نشوند و کارایی آن را مختل کنند.
با این همه، این احتمال، از تشدید رویارویی دولت ترامپ با ایران و وضع شدیدترین تحریمهای تاریخ علیه ایران جلوگیری نمیکند.
پیامدهای این تلاش میتواند شدید باشد. ممکن است همانند دهه 1950 میلادی، مسئولان دولت آمریکا فکر کنند که تغییر نظام ضروری و عملی است و این مسئله، سبب تحریمهای سختتر، جنگ لفظی یا حتی جنگ واقعی میشود و همزمان، قیمتهای جهانی نفت به دلیل تشدید خطرهای ژئوپلیتیک و کاهش تولید نفت ایران، افزایش مییابد.
منبع: شانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.shana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۸۱۳۹۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بخش خصوصی؛ ضد تحریم، ارزآور
زمانی که صحبت از خصوصیسازی به میان میآید، برخی کارشناسان اقتصادی رد دیون در ذهنشان نقش میبندد و برخی دیگر میگویند به بخش خصوصی در میدان اقتصاد اجازه بازی نمیدهند. نکته قابلتوجه این است که بخش خصوصی در همه کشورها نقشی پیشرو در اقتصادشان دارد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، به طوری که مسئولان دولتی زمانی که برای مذاکره یا دیدار به کشورهای دیگر میروند، نمایندگانی از بخش خصوصی را به همراه دارند تا بتوانند ظرفیتهای اقتصادشان را معرفی کنند. موضوعی که هنوز در کشور ما اجرایی نشده و جای خالی آن حس میشود. درباره چگونگی توانمندسازی بخش خصوصی در ایران گزارشی تهیه کردهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
سال 84 بود که اصل 44 قانون اساسی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به دولت وقت ابلاغ شد. کارشناسان معتقدند دولت وقت در زمینه اجرای آن عملکرد مطلوبی نداشت و اغلب شرکتها در قالب رد دیون واگذار شد در حالی که قرار بود بخش خصوصی سکاندار اصلی اقتصاد ایران شود و در کنار دولت به فعالیت خود ادامه دهد. فعالان اقتصادی معتقدند خصوصیسازی در اقتصاد ایران میتواند مشکلات را تا حد زیادی کاهش دهد. به این دلیل که تحریمها دقیقا معطوف دولت، زیرمجموعهها و مسئولان است و بخش خصوصی میتواند کمک ویژهای در این زمینه داشته باشد. بررسیها نشان میدهد هرجا که بخش خصوصی توانمند وارد اقتصاد شده، مشکلات آن بخش کاهش یافته است. متولدین دهه 60 به قبل به خاطر دارند که در اوایل دهه 60 و تا اواسط دهه 70، اجناس به صورت کوپنی عرضه میشد. از خودرو گرفته تا لبنیات اما در طول دهه 70 به بعد، صنعت لبنیات رشد زیادی کرد و اکنون یکی از بزرگترین صادرکنندگان در منطقه و آسیا هستند. اکنون لبنیات ایران به کشورهای عراق، افغانستان و اغلب کشورهای حاشیه خلیجفارس صادر میشود اما خودرو که در اختیار دولت ماند، باعث شد محصولاتی با کیفیت پایین به دست مردم برسد که نارضایتی مصرفکنندگان را نیز به دنبال دارد.سال 98 بود که وجود قرص در کیکهای خوراکی، باعث ترس از مصرف آن شد. در نگاه ابتدایی این موضوع شاید سطحی به نظر میآمد اما بررسی ریشهای در این زمینه نشان میداد صنعت غذایی ایران نهتنها خودکفا شده بلکه بازارهای صادراتی زیادی برای خود تعریف کرده است. از این رو دشمنان کشور به دنبال این بودند که صنعت غذایی ایران را به چالش بکشند و زمینهای را فراهم کنند که این صنعت ضدتحریم از چرخه فعالیت خارج شود.
کمبود رایزنان اقتصادی
یکی از مواردی که دولت میتواند به تولید و صادرات بخش خصوصی کمک کند، حضور رایزنان اقتصادی در کشورهای مختلف از جمله همسایگان است. متأسفانه در طول سالهای گذشته، رایزن اقتصادی حتی در کشورهایی که ایران با آنها تجارت زیادی داشت هم فعالیت نمیکرد. هرچند این رویکرد در دولت سیزدهم تغییر کرده اما هنوز نتوانسته دستاورد اقتصادی برای ایران به دنبال داشته باشد. بهعنوان مثال به منظور حضور در بازار سوریه با اینکه مواضع سیاسی دو کشور در یک راستا قرار دارد، همچنان کند است. از سوی دیگر حضور اقتصادی ایران در کشورهای محور مقاومت نیز میتواند ثمره اقتصادی را برای دو کشور به همراه داشته باشد. همچنین این امکان وجود دارد که در صورت نیاز به سرمایه، سهام شرکت از طریق بازار سرمایه تأمین مالی شود اما شرکتهای دولتی از این شرایط بینصیب هستند.
اول توانمندسازی، بعد واگذاری
حمید حسینی، فعال اقتصادی در گفتوگو با جامجم درباره چگونگی حضور بخش خصوصی در اقتصاد ایران توضیح داد: بخش خصوصی ابتدا باید توانمند شود و بعد سراغ اعطای اختیارات برویم. در طول سالهای گذشته، برخی مقامات دولتی برای اینکه اثبات کنند بخش خصوصی و تعاونی توانمندی زیادی ندارد، بدون درنظر گرفتن ظرفیت آن بخش، اقدام به واگذاریهای گسترده میکردند که نتیجه آن عدم حضور بخش خصوصی بود. پس از آن گفته میشد که دولت قصد واگذاری داشت اما تمایل حضور بخشهای دیگر برای خرید وجود ندارد. وی افزود: براساس قانون ابتدا باید بخش خصوصی توانمند شود و بعد سراغ واگذاریها برویم. حسینی تاکید کرد: نگاهی به طلب ایران از عراق که بیندازیم، متوجه خواهیم شد که بخش دولتی از دولت عراق بابت صادرات برق و انرژی طلبکار است. این در حالی است که بسیاری از محصولات ایرانی توسط بخش خصوصی به این کشور صادر و پول آن هم پرداخت میشود. این فعال اقتصادی ادامه داد: درواقع بخش خصوصی توانایی بازگرداندن پول خود را دارد اما دولت باید از قوانین بینالمللی بانکی تبعیت کند و تحریمها مانع توسعه در این نوع روابط میشود.
دولت به دنبال صادرات بخش خصوصی
مهدی ضیغمی، رئیس سازمان توسعه تجارت در گفتوگو با خبرنگار جامجم تصریح کرد: تراز تجاری غیرنفتی ایران منفی است و به منظور ارتقای تجارت و همچنین توانمندسازی بخش خصوصی، نمایشگاه توانمندیهای صادراتی ایران موسوم به اکسپو ایران در این هفته برگزار شد و امروز اختتامیه آن است. وی افزود: در طول این مدت تجار بیش از 100 کشور از این نمایشگاه بازدید کردند و پیشبینی میشود قراردادهایی تا پنج میلیارد یورو به امضا برسد. ضیغمی تاکید کرد: دولت در این زمینه نقش حامی را ایفا کرده و مذاکرات B2B را برای شرکتهای بخش خصوصی با طرفهای خارجی برگزار کرد.
تاکیدات اخیر رهبر انقلاب درباره بخش خصوصی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار سران قوا، جمعی از مسئولان و کارگزاران نظام و چهرههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، ظرفیتهای طبیعی و انسانی کشور (15 فروردین 1403)
در مقابل، مسائل شیرین متعددی هم وجود دارد که زیرساختهای وسیع در دست انجام، راهاندازی تعداد قابلتوجهی بنگاههای نیمهتعطیل یا تعطیل، فعالیت هزاران مجموعه جوان و باانگیزه و با امید در شرکتهای دانشبنیان و شکلگیری بنگاههای توانا و کارآمد در بخش خصوصی و مردمی از جمله آنهاست.
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی (10 بهمن 1402)
یکی از کمکهای ضروری دولت به بخش خصوصی، کمک به توسعه صادرات و بازارهای خارجی است که در این زمینه باید دیپلماسی اقتصادی با کار مشترک دولت و بخش خصوصی تقویت شود.
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با کارگران و فعالان اقتصادی: (28 آبان 1398)
مسأله سیاستهای اصل 44 را هم که عرض کردیم، مجددا تأکید میکنیم که سیاستهای اصل 44 مسأله جایگزینی بخشِ خصوصی به جای بخش دولتی نبود؛ بخش خصوصی شأنی دارد، بخش دولتی هم شأنی دارد؛ اینها باید به هم کمک کنند، مزاحم هم نباید باشند. ما گفتیم «بخش دولتی مزاحم بخش خصوصی نباشد»؛ یعنی چه؟ یعنی آن کاری را که سرمایه بخش خصوصی میتواند انجام بدهد، بخش دولتی وارد آن نشود؛ اگر هم هست، بکشد کنار، بگذارد در اختیار بخش خصوصی؛ اینها بشوند مکمل هم.
منبع: جامجم
انتهای پیام/