Web Analytics Made Easy - Statcounter

بعد از زلزله کرمانشاه و کشته شدن تعدادی از هموطنان هنوز خاطرات تلخ این زلزله و پس زلزله های بعداز آن از ذهن مردم ایران پاک نشده بود که زلزله نسبتا شدید روز یکشنبه در ثلاث باباجانی و استانهای همجوار بازهم زنگ خطر را به صدا درآورد. مهدی زارع استاد پژوهشگاه زلزله‌شناسی معتقد است زلزله‌های کنونی جبران دوران آرام ۲۰ سال گذشته است و ایران وارد یک دهه پرزلزله شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او در گفتگویی درباره زلزله های اخیر و پیش بینی زلزله در آینده توضیحاتی ارایه کرد.

ایران آنلاین /همه‌چیز از ۲۱ آبان سال پیش شروع شد، یک زلزله ۷.۳ ریشتری سرپل ذهاب را لرزاند و منجر به مرگ صدها نفر شد، بعدازآن یک سری از زلزله‌ها ایران را لرزاند، دو روز گذشته نقطه اوج این سری بود؛ ۳ زلزله بالای ۵ ریشتری ایران را لرزاند.

همی اتفاق باعث شد که درست مانند زلزله بم، زلزله کرمانشاه، زلزله‌های تهران و ... نگرانی‌ها درباره یک وقوع زلزله قوی و مرگبار در یک منطقه پرجمعیت ایران به‌شدت افزایش پیدا کند و دوباره کلمه زلزله بر سر زبان‌ها بیافتد.

برای پاسخ به این نگرانی‌ها مهدی زارع استاد پژوهشگاه زلزله‌شناسی با خبرآنلاین مصاحبه‌ای داشت، او بر این باور است که وقوع این تعداد زلزله به‌نوعی نرمال است و ما اکنون وارد یک دهه‌ای پرزلزله شده‌ایم.

این مصاحبه را اینجا بخوانید:

آقای دکتر در طی یک روز ما ۳ زلزله بالای ۵ ریشتر داشتیم که ۲ مورد آن بالای ۶ ریشتر قدرت داشته‌اند. واقعاً چه خبر است؟ آیا این شرایط نرمال است؟

ببینید در طی ۲۴ ساعت از ۹:۳۰ صبح ۳۱ تیر تا ۹:۳۰ صبح یک مرداد، ۱۶ زلزله با بزرگای ۳ریشتر یا بیشتر آمده که آمار بسیار بالایی است،این میزان به‌طور متوسط روزانه ۸ زلزله است. اما نکته اصلی این است که ۳مورد از این زلزله‌ها بزرگای بالای ۵.۵ ریشتر داشته‌اند. به‌طوری‌که ساعت ۱:۰۹ دقیق بامداد امروز زلزله‌ای ۵.۵ ریشتری شمال سیرج در استان کرمان را لرزاند و افرادی هم مجروح شدند. پیش‌ازاین هم زلزله ۵.۳ بندرلنگه و ۵.۹ ثلاث باباجانی را لرزاند.

تا قبل از ۲۱ آبان ۹۶، ما آرامش نسبی برای زلزله‌های شدید با بزرگی بین ۶ تا ۷ ریشتر و زلزله اصلی با بزرگای بیش از ۷ ریشتر در ایران داشتیم. در حالت عادی ما انتظار داریم در سال ۲ زلزله بالای ۶ و در دهه دو زلزله ۷ ریشتری ایران را بلرزاند، درحالی‌که در ۱۰ سال قبل از زلزله کرمانشاه تعداد زلزله‌های بالای ۶ ریشتر فقط ۱۱ مورد بوده این تقریباً نصف میزانی است که انتظارش را داشتیم.

در ۲۰ سال قبل از ۹۶، ما زلزله‌ای با بزرگی ۷ در پوسته کم‌عمق ایران نداشتیم و آخرین مورد از این زلزله‌ها مربوط به زلزله ۷.۱ ریشتری قائن در در دوم اردیبهشت ۷۶ داشتیم. در این میان یک استثنا هم تجربه کردیم و آن زلزله سرآوان بود که در ۲۷ فروردین ۹۲ رخ داد، البته مکانیزم این زلزله با اکثر لرزه‌های کشور فرق داشت و یک زلزله فرورانشی بود.

به‌طورکلی در ۲۰ سال اخیر برخلاف انتظار ما به‌جای ۴ زلزله ۷ ریشتری، فقط یک زلزله بزرگ رخ داد و بعد از ۲۱ آبان ۹۶  تعداد زلزله‌هایی که در کشور تجربه کردیم مشخصاً افزایش پیدا کرده است. ما در کشورمان در سال باید حدود ۲۰۰ زلزله با بزرگای بین ۴ تا ۵ باید تجربه کنیم و این تعداد در ۶ ماه بعد از زلزله کرمانشاه حاصل شده.

در واقع به نظر می‌رسد با توجه به کسری که در ۲۰ سال گذشته داشتیم تعداد زلزله‌های ایران به نحوی دارد به تعادل می‌رسد و در عمل گذشته جبران می‌شود.

پس در پاسخ به سؤال شما، اگر به اتفاق‌های اخیر نگاه کنیم بله تعداد زلزله‌ها از انتظار ما بیشتر شده و تعداد زلزله‌های کشور بیشتر از میزان متوسط است، اما این موضوع را غیرطبیعی تلقی نمی‌کنیم چون این تعداد زلزله باعث می‌شود آمار ما در دراز مدت مثلا به یک دوره ۵۰ ساله یک تعادلی برسد.

اما این روند تا کی ادامه دارد؟

من فکر می‌کنم ما وارد یک دهه پرزلزله شده‌ایم.خوشبختانه اکثر اتفاقاتی که در این ۶ ماه رخ داده در مناطق کم جمعیت بود.  ولی آمادگی ما باید به اندازه‌ای افزایش پیدا کند که اگر زلزله‌ای در مناطق پرجمعیت آمد آسیب‌های قابل توجهی نداشته باشد.

زلزله سرپل ذهاب در منطقه‌ای اتفاق افتاد که حدود ۱۲۰هزار نفر جمعیت داشت. حالا فرض کنید این زلزله درجایی رخ بدهد که جمعیت میلیونی داشته باشد.

ممکن است این شهر پرجمعیت تهران باشد؟

ببینید، ۱۸۸ سال است که تهران در شعاع ۵۰کیلومتری زلزله شدید را تجربه نکرده است و بعد از این بازده زمانی می‌توانیم انتظار داشته باشیم که زلزله مهم ۶.۵ تا ۷.۵ ریشتری اطراف تهران امروزی را بلرزاند.

۱۸۸ سال پیش تهران این وسعت را نداشت و در ۲۰ سال اخیر منطقه تهران بزرگ گسترشی پیدا کرده که دیگر شامل استان‌های اطراف مثل استان البرز هم هست و اکنون ما از  یک محدوده جمعیتی ۱۷میلیونی در تهران و البرز صحبت می‌کنیم.

در واقع در محدوده شهر تهران می‌تواند یک زلزله بزرگ رخ بدهد چون قبلاً این اتفاق افتاده. اما کسی خبر ندارد که این زلزله کی رخ می‌دهد، ولی اقدام منطقی این است که ما آمادگی لازم را برای هر اتفاقی که قبلاً هم رخ داده، داشته باشیم.

آقای دکتر یک بحث دیگری که در این دو روز مطرح شد این است که برخی می‌گویند این زلزله‌های اخیر خوب است چون انرژی زلزله تخلیه می‌شود و دیگر نباید منتظر یک زلزله بزرگ باشیم. شما این حرف را مایید می‌کنید؟

درست است بخشی از انرژی با زلزله تخلیه می‌شود اما همیشه این سؤال هم مطرح است که کل انرژی چقدر است؟ با هر زلزله قسمتی از انرژی زلزله زمین تخلیه می‌شود اما چون ما میزان تمام انرژی را نمی‌دانیم نمی‌توانیم تضمین کنیم اتفاق دیگری رخ نمی‌دهد.

در واقع ما با یک تخلیه انرژی مواجه هستیم اما این تخلیه می‌تواند شروع یک سری زلزله در یک منطقه باشد، معمولاً می‌توانیم بگویم زلزله‌های فوج‌گونه( پی‌درپی) جایگزین یک زلزله اصلی می‌شوند. برای مثال آذر ۹۶ در یک روز ۶ زلزله با بزرگی ۵.۳ تا۵.۷ ریشتر در سومار رخ داد این ۶ زلزله معادل زلزله‌ای با بزرگای ۶.۸ تا ۷ بود.

یعنی ممکن بود به‌جای آن ۳ زلزله، یک زلزله قوی می‌آمد؟

احتمالاً بله، اما به‌جای آن ۶ زلزله آمد. بااین‌وجود این ۶ زلزله هم تضمین نمی‌کند که دیگر زلزله قوی در آن منطقه رخ نمی‌دهد چراکه ما نمی‌دانیم در هر قطعه از گسل‌های فعال پوسته چقدر انرژی جمع شده است./ خبرآنلاین

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۸۱۶۳۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا کاربست‌های پژوهشی در جامعۀ ایران زمینه زدوده هستند؟

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بومی‌سازی نظریه‌های جامعه‌شناسی از مباحث چالش‌زا و مهم در قلمرو رشته علوم انسانی، به‌ویژه جامعه شناسی است.

سیدحسین نبوی (استادیار جامعه‌شناسی دانشگاه خوارزمی) در مقاله‌ای به عنوان «بومی نبودن نظریه‌های غربی و مدرن‌نبودن تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی» به این موضوع می‌پردازد که در میدان مطالعات جامعه‌شناسی کشور ما با مسأله و چالشی به نام مفاهیم و نظریه‌هایی که برساختۀ پژوهشگران و جامعه‌شناسان بومی نیست مواجه‌ایم و این وضعیت، آنقدر عادی و طبیعی شده است که مسأله‌بودن آن را درنمی‌یابیم.

* تعریف زمینه در نظریه‌های جامعه‌شناختی 

به زعم این پژوهشگر یکی از نکاتی که باعث می‌شود نظریه‌ها در پژوهش شکل حادتری به خود بگیرد آن نامشخص بودن و ابهام بر سر تعریف و مصداق زمینه است. آیا منظور از زمینه همان جامعه و فرهنگ بومی ایران است یا نظریه‌های جامعه‌شناختی غربی؟ اگر جامعە بومی زمینه محسوب می‌شود، نظریه‌های جامعه‌شناسی برای کاربست‌های پژوهشی در جامعۀ ایران زمینه‌ زدوده هستند.

زمینه‌مند بودن یا زمینه‌زدوده بودن نظریه‌ها، بسته به مصداق و تعریف زمینه معنا پیدا می‌کند

این استاد جامعه‌شناسی در ادامه می‌نویسد؛ اگر نظریه‌ها و تبیین‌های تئوریک جامعه‌شناختی زمینه در نظر گرفته شوند، افکار، ایده‌ها و اندیشه‌های فلسفی و ادبی، خارج از زمینه خواهند بود؛ بنابراین زمینه‌مند بودن یا زمینه‌زدوده بودن نظریه‌ها، بسته به مصداق و تعریف زمینه معنا پیدا می‌کند. اما به نظر می‌رسد اگر زمینه همان جامعه و فرهنگ ایران در نظر گرفته شود بیشتر کافی به مقصود باشد و در اینجا نیز تقریباً همین تلقی، در نظر گرفته شده است.


* کاربست غیرانتقادی نظریه‌های جامعه‌شناسی غربی

این پژوهشگر توضیح می‌دهد که در اثر کثرت استعمال و فراوانی کاربست مفاهیم و نظریه‌های برآمده از جوامع غربی، پژوهشگر بومی رفته رفته دچار خطای شناختی می‌شود.

به نظر وی می‌رسد که تبیین‌های حاصل آمده از نظریۀ جامعه‌شناسان مشهور غربی مثلا دورکیم، وبر، مارکس، زیمل، پارسونز، هابرماس، فوکو، گیدنز و... تفاوت‌های ناشی از تاریخ، فرهنگ، طبیعت، سیاست و اقتصاد متفاوت دو نوع جامعه را لحاظ می‌کند و یا اساساً تفاوت دو نوع جامعه آنقدر حائز اهمیت یا تعیین کننده نیستند و در شیوه پوزیتیویستی و علمی پژوهش، تفاوت‌های کیفی دو نوع جامعه محلی از اعراب ندارند و ازاین‌رو نظریه‌های جامعه‌شناسی مدرن، مسائل گوناگون جامعۀ ایران را به طور دقیق و معتبر توضیح می‌دهند و جای نگرانی ندارد.

در اثر کثرت استعمال و فراوانی کاربست مفاهیم و نظریه‌های برآمده از جوامع غربی، پژوهشگر بومی رفته رفته دچار خطای شناختی می‌شود

نبوی ادامه می‌دهد که با عینک نظریه‌های غربی؛ مسائل جامعۀ ما دیده نمی‌شوند، بلکه مسائلی که خاص جامعۀ غربی است و نظریه‌پرداز برای همان مسأله اقدام به برساخت نظریه کرده، مطابق با نظریه‌های مدرن، دیده می‌شوند. به نظر می‌رسد حجم مسائل کشف و صید نشده، بسیار بسیار فراوان‌تر باشند، مسائلی که خاص جامعۀ ایران هستند و نظریه‌های غربی، امکان دست یافتن به آنها را برای پژوهشگران بومی فراهم نمی‌سازند.

*تفاوت جامعه ایرانی با جوامع غربی 

نبوی در این مقاله می‌نویسد: نه‌تنها با دیدگاه هرمنوتیکی، بلکه با دیدگاه پوزیتیویستی نیز قابل اثبات است که جامعۀ ایرانی با جوامع غربی تفاوت‌های ژرف و بارزی دارد و جغرافیا و طبیعت متفاوت در ایران، سبب شکل‌گیری تاریخی متفاوت، اقوامی متفاوت، دین و فرهنگی متفاوت، توزیع قدرت و توزیع ثروتی متفاوت، احساساتی متفاوت، عقلانیتی متفاوت، فلسفه و علم و هنری متفاوت، و ازاین‌رو باعث کنش‌های فردی و جمعی متفاوتی در جامعۀ ایران شده است.

این پژوهش بیان می‌کند که  نظریۀ جامعه‌شناسی به‌عنوان ابزاری علمی که در جامعه‌ای متفاوت با ایران پدید آمده و شکل گرفته و در واقع توسط نظریه‌پرداز با امکانات محدود علمی به‌ویژه معلومات محدود درباره جامعۀ ایران برساخته شده است، توانایی کمی را دارد که این همه تفاوت‌های عمیق را در نظریۀ خود لحاظ کند.

به زعم این پژوهشگر لازم است که در عین قدرشناسی از قابلیت‌ها و توانایی‌های نظریه‌های مدرن جامعه‌شناختی، با نگاهی انتقادی به کاستی‌های آنها در ارتباط با مسائل خاص جامعۀ ایران، توجه نمود و همانند برخی جامعه‌شناسان که دست به بازسازی مارکسیسم یا دیگر نظریه‌ها زدند، به بازسازی یا برساخت نظریه با هدف کاربست برای مسائل بومی پرداخت.

*  پارادایم مسلّط در اجتماعات علمی

نبوی در ادامه این پژوهش توضیح می‌دهد که آن چه در جامعە علمی و پژوهشی ایران روی می‌دهد بیشتر از آن که دست یافتن به تبیین جدیدتری باشد، گنجاندن رویداد‌ها و امر واقعه‌ها در قالب‌های ازپیش طراحی شده مفاهیم و نظریه‌های رسمیت یافتە غربی است. غافل از آن که رویداد‌ها و واقعیت‌های جامعە ایرانی احتمالا تبیین دیگری را اقتضاء می‌کند و پژوهشگر و جامعه‌شناس به نقد و بازاندیشی مفاهیم موجود و نظریۀ موجود اقدام نمی‌کند.

این پژوهش به این مهم اشاره می‌کند که کوهن تحت عنوان پارادایم مسلّط توضیح می‌دهد، در اجتماعات علمی جوامع غربی هم صدق می‌کند؛ بنابراین، لازم می‌آید که پژوهشگران و جامعه‌شناسان و به‌ویژه صاحب‌نظران و نظریه‌شناسان و روشنفکران، بخشی از تلاش‌های فکری خود را معطوف به نقد مفاهیم و نظریه‌های رایج و بازآفرینی نظریه‌های بدیع برای تبیین‌های کا‌رآمدتر مسائل بومی نمایند.

* شکل‌گیری جنبش‌های اجتماعی

دلایل و استدلال‌هایی که جنبش‌های اجتماعی برای خود دارند، به تدریج مرام و ایدئولوژی آنها را شکل می‌دهد

به زعم نبوی جامعۀ ایران در طول تاریخ، از پیش از اسلام تاکنون، همواره جامعه‌ای دینی بوده است. شاید به دلیل ایالتی بودن سلسله‌های پادشاهی و سلطۀ فرهنگ ایلاتی توزیع انحصاری قدرت وجود داشته و توزیع انحصاری قدرت به نوبۀ خود، سبب شکل‌گیری جنبش‌هایی برای رفع ظلم و ستم می‌شده است.

این پژوهشگر می‌نویسد دلایل و استدلال‌هایی که جنبش‌های اجتماعی برای خود داشتند، به تدریج مرام و ایدئولوژی آنها را شکل می‌دهد و این مرام‌ها، چه درصورت موفقیت جنبش‌ها و چه درصورت شکست، گاهی رفته رفته مبدل به باور و عقیده دینی و معنوی می‌گردید.

این استاد جامعه‌شناسی در ادامه می‌نویسد؛ مطابق با همین سازوکار، در طول تاریخ فِرَق متعددی در جامعۀ ایران و به مقیاس وسیع‌تر در جوامع اسلامی شکل گرفته‌اند. جامعۀ ایران با چنین سابقۀ نیرومند در شکل‌دادن به انواع فرق و مذاهب، بعید است با دانش و علم جدید، چنین برخوردی نداشته باشد. غرض اینکه فرهنگ ایرانی با چنان ماهیتی، ممکن است نظریه‌های علمی جدید را مبدل به مذهب یا شبه‌مذهب کند.

نبوی بیان می‌کند که مارکسیسم در دوره پهلوی به‌طور ملموس چنین سرنوشتی پیدا کرده بود و اکنون به نظر می‌رسد وفاداری و تعهد به دیگر نظریه‌های جامعه‌شناختی، گرچه کمی خفیف‌تر، اما چنین سرنوشتی را یافته باشد. مطابق با همین رویه، به‌جز مواردی معدود، هیچ اقدام مؤثری برای نقد و بازاندیشی نظریه‌های غیربومی و نظریه‌سازی بومی عملا صورت نمی‌گیرد.

این پژوهشگر اینگونه جمع‌بندی می‌کند که طی دهه‌های اخیر معدود کسانی اقدام به برساخت یا بازسازی نظریه‌ها و تبیین‌های بومی اقدام کرده‌اند. در نهایت به طور کلی جامعۀ ایران، نَه به دلایل ایدئولوژیک، بلکه بنا به دلایل مطلقاً علمی به برساختن تبیین‌های بومی از مسائل خود احتیاج مبرم دارد. 

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • پیش‌ بینی ترافیک و زلزله با متاورس شهری
  • دعوا شانا و امنا بر سر یک کاندیدا /کاندیدای انتخابات تهران در نهایت وارد کدام لیست شد؟
  • پیش‌بینی ترافیک و زلزله با متاورس شهری | شهر هوشمند چگونه شهری است؟
  • خداوندا، ایران را تجزیه و با آتش سوزی، سیل و زلزله نابود کن!
  • ایجاد نخستین ایستگاه مدرن لرزه‌نگاری در قشم
  • کمک برزیلی پائز وارد ایران شد/ تکمیل شدن کادر فنی تیم ملی والیبال
  • چرا کاربست‌های پژوهشی در جامعۀ ایران زمینه زدوده هستند؟
  • فاضل لنکرانی: «امید» در میان اساتید حوزه در حال از بین رفتن است / تعداد شاگردان استادی که ۱۰۰ شاگرد داشت به ۱۰ نفر رسیده / مراجع و رهبری به این مسائل توجه کنند
  • آیت‌الله فاضل لنکرانی: «امید» در میان اساتید حوزه در حال از بین رفتن است/ تعداد شاگردان استادی که سالیانی 100 شاگرد داشت به 10 نفر رسیده! حدود 150 استاد در سال گذشته تدریس داشتند، اما در سال جاری تا 2 ماه از تدریس محروم بودند
  • اولین مرکز نخستی‌سانان در ایران افتتاح می‌شود