خزان زودرس اتوبوس مطالبه گری در کرمان
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۸۲۴۴۵۹
در میان اما و اگرهای پرشماری که در ابتدای شروع این حرکت پرسش طلبانه در محافل مختلف به گوش می رسید ، به طور قطع ذات و خمیرمایه این اقدام بمنظور جا انداختن فرهنگ مغفول مانده و رنگ شعارگونه بخود گرفته مطالبه گری در جامعه کنونی ما ، بار معنایی فاخری را برای اقشار مختلف مردم به دنبال داشت .
برخی مدیران که البته تعداد آنها انگشت شمار بود ، فارغ از هیاهوی های روزانه بر سر چسپیدن به میز و صندلی لرزان امروزی ،با درک حس مسئولیت پذیری در قبال افکار عمومی داوطلبانه به عرصه پاسخگویی رو در رو و سینه به سینه با شهروندان آمدند و در حضور رسانه ها از داشته ها و نداشته های فردی و سازمانی خود سخن به میان آوردند و پاسخگو بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این وجود در سال 97 و همزمان با شدت یافتن هجمه رسانه ای دشمنان خارجی از وضعیت موجود کشور ، منطقه و استان به لحاظ روانی بر مردم کوچه و بازار ،افکار عمومی تشنه پاسخگویی به این جنگ اقتصادی توام با بار روانی بالا هستند که بطور قطع باید مدیران و مسئولان بمنظور پاسخگویی به مطالبات مردمی و کاستن از این فشار مضاعف روانی بر بدنه جامعه حضورشان در جامعه برای ارتباط بیشتر با مردم گسترده تر و فزون تر شود.
اما حال و روز اتوبوس مطالبه گری (پرسش از رسانه ها ،پاسخ از مسئولان )حکایت از آن دارد که متولیان امر از حضور در میدان پاسخگویی طفره می روند و با استقبال نکردن از مولفه پاسخگویی، در قبال عملکرد حوزه کاری خود صحنه را برای ترک این اتوبوس فراهم کرده اند.
بدون شک اتوبوس مطالبه گری که تازه لاستیک های گرانقیمت ناشی از رشد تصاعدی قیمت های امروزی اش را تعویض کرده و در ابتدای راه به پارکینگ بی تفاوتی هدایت شده است می تواند زنگ خطری برای تک تک کشتی نشستگان بر امواج خروشانی باشد که در صورت پیش آمدن خطر حدود و ثغور جغرافیایی را نمی شناسند.
همین چند روز اخیر بود که بالاترین مقام کشوری و تصمیم گیر ، مسئولان را به بیان واقعیات از وضع موجود و گفتن حقایق به مردم توصیه کردند چرا که تجربه چند دهه ای انقلاب اسلامی بخوبی نشان می دهد که هر حرکتی بدون چاشنی مردمی عقیم مانده و ره بجایی نخواهد برد .
در نشستی غیر منتظره پای صحبت مسئولی نشسته بودم که این انسان مومن و بالغ چنان مدینه فاضله ای از وضع موجود و پیش روی کشور ترسیم می کرد که گویی طی چند ماهه اخیر به علت حجم بالای جلسات و نشست ها ، وقت نکرده که دستکم برای خرید روزانه منزل حتی سری به سوپر مارکت محله اش بزند و از تفاوت های قیمتی این روزها مطلع شده و نسخه برداری کند.
این مثال را گفتم که به اصل مطلب و ضرورت راه اندازی دوباره اتوبوس مطالبه گری برغم همه کاستی هایش در جامعه امروزی و در شهری چون کرمان که زندگی می کنیم ، بپردازم .
اگر در مقابل سکوت حاکم بر فضای اطلاع رسانی ایجاد شده رسانه ای و مطبوعاتی استان بنا به دلایلی چند، این اتوبوس مطالبه گری همچون گذشته پرتوان و با برقراری ارتباط بین جامعه هدف و مسئولان به طرح موضوعات روزانه و هفتگی آنچه که در این شهر و دیار رخ می دهد، ادامه می داد، به طور قطع در سایه این روشنگری نیم بند هم که می شد ، شاهد چنین تحلیل های غیر کارشناسانه کسی که مسئولیتی خطیر در استانی حساس و کلیدی را دارد ،نمی شدیم .
از سر کنجکاوی ،چرایی به پارکینگ رفتن اتوبوس مطالبه گری را از دست اندرکار این قافله سالار پرسیدم ، چنان دل ُپری داشت که نزدیک بود از شدت ناراحتی کارش به اورژانش بکشد ،نگران حالش شدم و آرامش کردم .
خلاصه کلام ،حرف دلش این بود که سراغ چندین مدیر و مسئول دستگاه های اجرایی و خدمات رسان به مردم رفته ام و هر کدام به بهانه ای جواب رد داده اند و گویی که این اتوبوس در ذهن مغشوش این افراد به هیولای مطالبه گری تغییر نام داده است که اینچنین رفتار می کنند.
گزارش : بهنام احمدی
5054/1630
انتهای پیام
منبع: جماران
کلیدواژه: نقل و انتقالات لیگ برتر لایحه شفافیت اتوبوس انقلاب اسلامی جامعه دستگاه های اجرایی ذهن نقل و انتقالات لیگ برتر لایحه شفافیت امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۸۲۴۴۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توصیههای علی ربیعی، مسئولان به این چند نکته توجه کنند!
علی ربیعی، سخنگوی دولت روحانی، در یادداشتی تحت عنوان «پس از بحران» در کانال تلگرامی خود نوشت:
علم مدیریت بحران، سه مرحله از اقدامات را توصیه میکند: پیشگیری در مرحله پیش از بحران، اقدامات کنترلی در حین بحران و استفاده از فرصتها و جلوگیری از تهدیدها در پسا بحران.
در یادداشت قبلی، به اجتنابناپذیر بودن اقدام ایران در مقابل اسراییل اشاره کردم. گذشت زمان هم ضرورت و موثر بودن این اقدام را نشان داد.
من فکر میکنم در طول چند دهه گذشته، این اقدام یکی از اقدامات حساب شده است که سبب متجلی شدن قدرت ایران بدون تلفات جانی شد. ارزش اصابت حتی چند موشک زمانی آشکار میشود که این امر با وجود عملیات حمایتی نیروهای هوایی چندین کشور، از جمله آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و ... و همچنین کمکهای اطلاعاتی چندین کشور منطقه، صورت گرفت. وقتی به عملیات صورت گرفته نگاه میکنیم، بیشتر شاهد نوعی قدرتنمایی هشداردهنده هستیم تا یک عملیات جنگآفرین. این به اعتقاد من از جمله استراتژیهای مناسبی بود که اتخاذ شد.
برخی از کارشناسان آشنا به مسایل بینالملل معتقدند رژیم اسرائیل به چند دلیل، اقدامی پرتنش که منجر به تداوم پاسخ از سوی ایران شود را مرتکب نخواهد شد. با توجه به عدم تمایل آمریکا به درگیر شدن در یک جنگ منطقهای، بر اساس تجارب به دست آمده در عراق و افغانستان، و اینکه اساسا سیاست آمریکا مبنی بر ترک حضور نظامی گسترده در منطقه است، اسراییل نیز نمیتواند کار آفندی موثری را به مورد اجرا بگذارد.
دلیل دیگر، تلاش اسراییل برای تعدیل فضای بینالملل در جو ایجاد شده پس از جنایات غزه و رفتن به سمت ائتلاف جهانی علیه ایران است. پس از این اقدام، داشتن برنامه و استراتژی چه در بعد خارجی، بینالمللی، منطقهای و همسایگان و چه در عرصههای داخلی به ویژه اجتماعی، فرهنگی و رسانهای ضروری است.
۱_ در بعد خارجی، بدون تردید تلاش اسرائیل برای صدور قطعنامههای بیشتر علیه ایران حتی تا بردن ایران ذیل منشور هفت ادامه مییابد
بنابراین برگرداندن فضای اذهان عمومی جهانی و نهادهای بینالمللی به سمت غزه و حفظ افکار عمومی شکل گرفته در آمریکا و اروپا علیه (رژیم) اسرائیل میتواند بخشی از دیپلماسی عمومی و رسانهای باشد.
اعزام هیاتهای مختلف به کشورها و گفتمان در مسیر منطق جهانی، به ویژه اطمینان بخشی به کشورهای منطقه و هراسزدایی از آنها، بیش از آنچه که امروز در اخبار شاهد آن هستیم، ضروری است. بهکارگیری تمامی ظرفیتهای ملی در این زمینه میتواند اثرگذار باشد.
۲_ ما شاهد جنگ روایتها و دیپلماسی بوده و بیشتر نیز خواهیم بود.
در چنین شرایطی، بیتردید نیاز به آرامش داخلی و ایجاد رفتارهای همدلانه با مردم و جامعه و همچنین از بین بردن زمینه ناامنیهای روانی و اجتماعی وجود دارد.
متاسفانه، عدهای به خصوص آن رسانههایی که روزی از سعودی ارتزاق میکردند و امروز از (رژیم) اسرائیل، گویی رسانه فارسی زبان رژیم اسرائیل هستند و با تحلیلها و القای نوشتههایشان در تلاش برای ناامن کردن فضای روانی داخل کشور هستند تا حمایتگری مردم از اقدام ایران را ضعیف نمایند. من فکر میکنم با وجود همه گلایههای موجود اعم از فقرگسترده شده، برخی تصمیمات غلط، به خصوص در مورد برجام، که امروز میتوانست سرنوشت ما را تغییر دهد (در همین زمان تقریر یادداشت به خاطر آوردم که نتانیاهو، چگونه همچون اسپند بر آتش در تقلا بود و به هم زدن برجام را بزرگترین پیروزی خود میدانست.
آن روز باید خیلی از هشدارها جدی تلقی میشد)، و مجموعهای از نارسائیهای سیاست داخلی واجتماعی -فرهنگی، بااین وجود میتوان با دلجویی و همراه کردن جامعه از این شرایط، به طور موفقیت آمیز و همراه باقدرت ملی بیشتر عبور شود.
گامهای موثر در برابر جنگ روایتها، بیان واقعیتها به طور شفاف است. در دوران شبه جنگ، اعتماد به اخبارِ با سرعت و صحیح از قدرت روایتسازی دیگران میکاهد. متاسفانه هیچ برنامه توجیهی با کارشناسان مورد قبول جامعه در رسانههای ملی مشاهده نمیشود. مسئولان به جای سیاستهای اقناعی و توجیهی با استفاده از ظرفیت رسانههای مستقل داخلی، سیاستهای کنترلی در پیش گرفتهاند و به طور عجیبی نویسندگان دلسوز و ایراندوستی همچون عباس عبدی و برخی دیگر را ممنوع از نوشتن کرده و با چالش حقوقی مواجه ساختهاند. از دست دادن چنین ظرفیتهای ارزشمندی، یک خطای قابل تامل است.
۳_ اقدامات آرامبخش داخلی:
واقعا من درک نمیکنم چگونه است که تا مردم ایران به رغم روایت سازیهای مختلف در مقابله با رژیم اسرائیل، حس خوب و غرورآمیزی پیدا میکنند ناگهان جریانی جامعه را به تقابل میکشاند. با همه درک و فهمم از امنیت و منافع ملی معتقدم شیوه برخورد و اقدامات خیابانی در خصوص حجاب نه تنها به دور از تدبیر است، بلکه نه امنیت ساز است و نه مقوم ارزشهای دینی.
این پرسش همیشه باقی خواهد ماند که چگونه عدهای با توجیهات خود، در کوران حمله فیزیکی و روانی رژیم اسرائیل، تشویق به تسویه حساب با بخشی از جامعه میکنند. تبلیغات رسمی دولت، به جای ایجاد گفتمان انسجامبخش هنوز هم بر مقایسه با دولت قبل و خط و نشان کشیدن متمرکز است.
معتقدم نیازمند مطالعه و سیاستهایی حول تقویت هویت ملی و کاستن از تنشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توسط نهادهای رسمی با گروههای اجتماعی مختلف از زنان، دانشگاهیان و... است. آرامش و همدلی و امنیت روانی در داخل، مهمترین نیاز برای عبور از این شرایط است.