ایران، قدرت برتر مدیریت کننده آبراهه خلیجفارس است/ سخنان رییس جمهور مبتنی بر جایگاه واقعی ایران در منطقه بود
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۸۴۶۴۶۰
به گزارش جام جم آنلاین رضا پدیدار، عضو کمیسیون انرژی، صنایع پالایشی و پتروشیمی اتاق بازرگانی ایران در این زمینه گفت: در دنیای امروز دو واژه دیپلماسی سیاسی و اقتصادی کاربردهای فراوانی به خود دیدهاند، این درحالی است که تأثیرپذیری سیاست از منافع اقتصادی بسیار بیشتر از گذشته شده است.
پدیدار در ادامه افزود: طی دو دهه اخیر بر اساس روندی که دهکده جهانی به خود دیده است حداقل در دو دوره 5 ساله اخیر دیدهایم منافع اقتصادی کشورها به نوعی تعیینکننده سیاستهای بینالمللی و رفتارهای سیاسی آنها شده است و امروز هم که سخن از تنگه هرمز و کارشکنیهای مختلف آمریکا میکنیم نباید این نکته را فراموش کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی تأکید کرد: سخنان رئیسجمهور کشورمان شاید در نگاه اول بیانگر استفاده ابزاری از موقعیت استراتژیک تنگه هرمز توسط ایران بوده است اما نکته نهفته اینجاست که درواقع هشدار رئیس قوه مجریه ایران به ترامپ اهمیت منافع اقتصادی طرفین در منطقه بوده و حکایت از تصمیم ایران بربستن تنگه هرمز ندارد، به این دلیل که ایران همواره ضامن امنیت این منطقه از گذشته تا امروز بوده است.
نایبرئیس هیئتمدیره فدراسیون صنعت نفت ایران معتقد است رویکرد ایران نسبت به آبراهه خلیجفارس و همچنین تنگه هرمز در سخنان وزیر امور خارجه نیز که چندی پیش در پارلمان بخش خصوصی – اتاق بازرگانی - مطرحشده کاملاً مشهود است؛ بر این اساس دیپلماسی کشور بر این است که باید راهبردهای دیپلماسی اقتصادی را بهگونهای تعریف کنیم تا ضمن حفظ منافع سیاسی بتواند اولویتهای هدفگذاری شده کشور را دنبال کند.
پدیدار معتقد است، امروز اهمیت تنگه هرمز که درواقع نقطه تلاقی 15 کشور منطقه خاورمیانه است کمتر سیاسی است چون جریان انرژی و مبادلات اقتصادی این منطقه تأثیرگذاری بیشتری در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای کشورهای حاضر داشته و دارد.
وی با اشاره به موقعیت برتر ایران در منطقه خلیجفارس و تنگه هرمز به خبرنگار ما گفت: ایران اولین دارنده منابع عظیم ذخایر گاز منطقه و دارای بیشترین مرز جغرافیایی در خلیج همیشه فارس است بهاینترتیب کاملاً طبیعی خواهد بود که حاکمیت و قدرت برتر مدیریت کننده آبراهه خلیجفارس نیز شناخته شود.
این عضو کمیسیون انرژی، صنایع پالایشی و پتروشیمی اتاق تأکید کرد: وقتی رئیسجمهور درباره کارشکنیهای آمریکا طی سخنرانی خود هشدار دادند، دقیقا بر اساس مستندات و جایگاه کشورمان بوده است، ازاینرو نباید تصور شود که هماکنون درگیر لفاظی سیاسی شدهایم؛ بلکه باید باور داشته باشیم رئیس قوه مجریه کشور کاملاً بهحق و منطقی به آمریکا جایگاه کشورمان را گوشزد کردهاند.
پدیدار درباره اشاره رئیسجمهور نسبت به اینکه مکانهای دیگری مشابه به تنگه هرمز نیز افزود: بررسی روند جریان انرژی و مبادلات تجاری در دهکده جهانی بیانگر این نکته است که اصولاً گذرگاههای آبی متفاوتی با اهمیتهای اقتصادی گوناگونی داریم. در صورت هرگونه کارشکنی آمریکا علیه اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در خلیج همیشه فارس از طریق آنها میتوان منافع اقتصادی آمریکا را نیز تحت تأثیر قرارداد.
این کارشناس صنعت نفت درباره اهمیت تنگه هرمز در جابجایی انرژی تأکید کرد: متأسفانه انفعال یا عکسالعملهای غیرمنطقی برخی همسایگان جنوبی ایران در خلیجفارس بیانگر این نکته است که این کشورها وابستگیهای متفاوتی به دیگران دارند. ازاینرو میبینیم برخی کشورهای منطقه یا اصولاً منفعلانه عمل میکنند یا اینکه تصمیمگیری را به دیگران خارج از منطقه واگذار کردهاند.
به گفته وی اکنون جایگاه برتر ایران میطلبد با استفاده از دیپلماسی مناسب به این کشورها گوشزد کند که لازم است هوشیارانه عمل کنند. چون هرگونه تغییر و تحول در این آبراهه بینالمللی میتواند تبعات قابلتوجهی در حیات اقتصادی و سیاسی آنها داشته باشد.
پدیدار با اشاره به اینکه هماکنون 33 درصد از انرژی جهان از این منطقه به سایر نقاط دهکده جهانی صادر میشود به خبرنگار ما گفت: حداقل تا دو سال آینده امکان جایگزینی منطقه دیگری با تنگه هرمز وجود ندارد و کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس نباید اشتباه محاسباتی کنند.
وی در ادامه افزود: طی دو دهه اخیر کشورهای جنوبی خلیجفارس در تلاش بودهاند تا از طریق خطوط لوله انتقال نفت محصولات نفتی و میعانات نفتی خودشان را خارج از منطقه تنگه هرمز تحویل ناوگان موردنظر بدهند، اما زیرساختها و همچنین مشکلات سیاسی میان آنها باعث شده تا هنوز تا اجرایی شدن طرح فاصله زیادی باقیمانده باشد.
نایبرئیس هیات مدیره فدراسیون صنعت نفت ایران تصریح کرد: اگرچه هیچ یک از کشورهای جنوبی خلیجفارس اطلاعات اقتصادی دقیق و تجارت دریایی خودشان را مطرح نکردهاند، اما میتوانیم بر اساس مبادلات نفتی این کشورها پی به اهمیت تنگه هرمز برده و پیشبینی کنیم درنهایت این کشورها چه سیاستی را نسبت به امنیت منطقه اتخاذ خواهند کرد، باید توجه داشت تقریباً 800 تا 1000 میلیارد دلار صادرات نفت اعضای اوپک است و اغلب این کشورها در منطقه یادشده قرار دارند.
وی در ادامه افزود: با در نظر گرفتن اینکه 33 درصد صادرات نفت جهان از منطقه خلیجفارس است و روزانه هم مصرف نفت جهانی حدود 100 میلیون بشکه برآورد شده میبینیم نزدیک به 32 میلیون بشکه نفت از تنگه هرمز عبور میکند. با ضرب کردن این حجم نفت در قیمت جهانی طلای سیاه رقم بسیار بالایی به دست میآوریم که دهکده جهانی بهسادگی از آن چشمپوشی نخواهد کرد.
پدیدار تأکید کرد: هنوز واکنشهای بینالمللی و همچنین تبعات اقتصادی جنگ خلیجفارس فراموش نشده است به همین دلیل واکنش جامعه جهانی به بروز تنش در منطقه خلیجفارس تقریباً قابل پیشبینی است.
عماد عزتی / جام جم آنلاین
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: تنگه هرمز تحریم ایران دونالد ترامپ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۸۴۶۴۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسقط، مهم ترین تسهیل کننده دیدارهای غیرمستقیم ایران و آمریکا / چرا عمان تمایلی به نمایش قدرت دیپلماتیک خود ندارد؟/ عمان کانال گفت و گوی غیرمستقیم میان تهران-واشنگتن را باز نگاه داشته است
«بر خلاف قطر که توجه جهانیان را به دلیل نقش میانجی در مذاکرات حماس و اسرائیل به خود جلب کرده است، عمان کمتر در «میانجیگری» و بیشتر در «تسهیل امور» شرکت می کند. این تمایز مهمی است که عمانیها در رابطه با تعامل با مقامات آمریکایی و ایرانی و همچنین نمایندگان عربستان سعودی و حوثیها در طول یک دهه جنگ داخلی یمن حفظ کردهاند.»
به گزارش جماران، Kristian Coates Ulrichsen ، از اعضای بخش خاورمیانه در موسسه بیکر است. تحقیقات او به بررسی موقعیت در حال تغییر کشورهای خلیج فارس در نظم جهانی و همچنین ظهور چالشهای بلندمدت و غیرنظامی برای امنیت منطقه میپردازد.
او پیش از این به عنوان تحلیلگر ارشد خلیج فارس در مرکز مطالعات استراتژیک خلیج فارس و مدیر برنامه کویت در زمینه توسعه، حکومت داری و جهانی شدن در کشورهای خلیج فارس در دانشکده اقتصاد لندن کار کرده است. او در تازه ترین نوشتار به بررسی نقش مسقط در دیپلماسی میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا پرداخته و می نویسد:
با شعله ور شدن تنش ها در خاورمیانه، عمان به عنوان یک کانال پشتیبان مهم بین ایران و آمریکا عمل می کند. پیش از پرتاب رگبار پهپادها و موشکها به سوی اسرائیل در 13 آوریل 2024، طبق گزارشها، ایران به واشنگتن خبر داده بود که پاسخش به حمله قبلی به محوطه سفارتش در سوریه، به دنبال جلوگیری از تشدید تنش است. این پیام از طریق یک کشور عربی حوزه خلیج فارس یعنی عمان مخابره شد.
بحران کنونی در خاورمیانه، بحرانی است که مقامات عمان سال ها تلاش کرده اند از آن اجتناب کنند. عمان که در آن سوی تنگه هرمز از ایران قرار دارد و روابط دفاعی و امنیتی نزدیک با ایالات متحده و بریتانیا دارد، میداند که حملات تند و تیز خطر یک جنگ گستردهتر را که کشورها و گروههای غیردولتی مسلح را در سراسر جهان در بر خواهد گرفت، افزایش می دهد.
جنگ تمام عیار ممکن است با اقدامات تشدید کننده بیشتر تهران یا تل آویو آغاز شود، اما همزمان ممکن است از طریق محاسبه اشتباه یا سوء تفاهم نیز رخ دهد؛ به ویژه با توجه به فقدان کانال های رسمی دوجانبه برای گفت و گو و تنش زدایی میان دو طرف و این جایی است که عمان وارد عمل می شود. برای سال ها، این کشور خلیج فارس بی سر و صدا سابقه ای برای خود در کاهش تنش های منطقه ای از طریق دیپلماسی دست و پا کرده است.
عمان از زمان حمله 7 اکتبر توسط حماس، این نقش را ادامه داده است. در ماههای پس از آن حمله و پاسخ اسرائیل به غزه که منطقه را ملتهب کرد، عمان گفتوگوهای سطح بالایی با ایران داشته است، میزبان دیوید کامرون وزیر خارجه بریتانیا برای گفت و گو در مورد امنیت در دریای سرخ بوده و خواستار آتشبس در غزه شده است. عمان اکنون می تواند نقش مهمی در باز نگه داشتن کانال ارتباطی بین ایالات متحده و ایران ایفا کند، زیرا طرف ها به دنبال کاهش تنش هستند.
عمان نمی خواهد میانجی باشد
عمان در کنار قطر و کویت همسایه - و همچنین سوئیس که در غیاب سفارت آمریکا نماینده منافع ایالات متحده در ایران است، نقش مهمی در دیپلماسی پشتیبان ایفا کرده است. اما رویکرد عمان از رویکرد سایر کشورها متمایز است. به جای شرکت در گفت و گوهای مستقیم، فضایی برای گفت و گو ایجاد می کند و به جای میانجی به عنوان یک تسهیل کننده عمل می کند.
دلایل متعددی برای تصمیم عمان برای ایفای نقش به عنوان یک تسهیل کننده وجود دارد. برخلاف چندین کشور دیگر خلیج فارس، مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی، عمان فاقد سابقه روابط پرتنش با ایران است.
در عوض، عمانیها به یاد میآورند که ایران در دوران شاه در طول دهه 1970 از عمان حمایت کرد، زمانی که سلطان جدید آن زمان، قابوس بن سعید، در حال مبارزه با یک قیام در استان جنوبی ظفار بود.
حتی پس از سرنگونی شاه در انقلاب 1979 ایران و جایگزینی ساختار سیاسی، عمان جدا از سایرین در منطقه ایستاد و از درگیر شدن در رقابتهای منطقهای و رقابت برای نفوذ ژئوپلیتیکی که روابط ایران با کشورهای دیگر خلیجفارس را مخدوش کرد، خودداری کرد.
کانال های پشتی مخفی
مقامات عمانی به نمایندگی از یک کشور کوچک در یک منطقه ناآرام، فضاهای دیپلماتیکی را ایجاد کرده اند که به آنها اجازه می دهد تا با شرایط خود و به روش هایی که با نقاط قوت آنها همراه است، با مسائل منطقه درگیر شوند.
همانطور که سید بدر البوسعیدی، یک دیپلمات حرفه ای که در سال 2020 وزیر امور خارجه عمان شد، در سال 2003 گفت: «ما سعی می کنیم از موقعیت میانی خود بین قدرت های بزرگتر برای کاهش احتمال درگیری در همسایگی نزدیک خود استفاده کنیم.»
بر خلاف قطر که توجه جهانیان را به دلیل نقش میانجی در مذاکرات حماس و اسرائیل به خود جلب کرده است، عمان کمتر در «میانجیگری» و بیشتر در «تسهیل امور» شرکت می کند. این تمایز مهمی است که عمانیها در رابطه با تعامل با مقامات آمریکایی و ایرانی و همچنین نمایندگان عربستان سعودی و حوثیها در طول یک دهه جنگ داخلی یمن حفظ کردهاند.
تسهیلات عمانی اشکال مختلفی دارد. این میتواند شامل ارسال پیامها و حفظ کانالهای ارتباط غیرمستقیم بین دشمنان یا ترتیب دادن کانالهای برگشتی و میزبانی جلسات -البته به طور کاملا محتاطانه- باشد. درست بر خلاف سیاست دوحه که در ابتکارات میانجیگری قطر، مانند مذاکرات با طالبان که توافقنامه 2020 دوحه برای خروج نیروهای ایالات متحده از افغانستان را ایجاد کرد، تبلیغات پررنگ تری برای کشور میزبان دیده می شود.
اما رویکرد عمان با وجود مختصاتی که دارد نتیجه بخش هم هست. ویلیام برنز در کتاب خاطرات خود با عنوان "The Back Channel" که پس از بازنشستگی از وزارت امور خارجه و قبل از انتصاب او به عنوان رئیس سازمان سیا توسط جو بایدن، به رشته تحریر درآمد، شرح مفصلی از نقش عمان در تسهیل کانال پشتیبان بین ایالات متحده و ایران ارائه کرد. این گفت و گوها در سال 2013 به مذاکراتی تبدیل شدند که منجر به توافق هسته ای ایران در سال 2015 شد.
این کانال پس از آن آغاز شد که مقامات ایرانی در سال 2012 پیامی را از طریق عمان به ایالات متحده ارسال کردند که در آن پیشنهاد برگزاری نشستی در مسقط، پایتخت این کشور حاشیه خلیج فارس را داده بودند. برنز در این کتاب به یاد می آورد که رئیس اطلاعات عمان هنگامی که ما وارد اتاق جلسه می شدیم از هر دو هیئت استقبال کرد و پس از چند کلمه خوشامدگویی کوتاه اتاق را ترک کرد. عمان به عنوان کانال پشتیبان در طول هشت دور گفت و گوی سازنده، که طولانی ترین و پایدارترین تعامل بین مقامات ایران و ایالات متحده از سال 1979 بود، کاملا مخفی ماند.
میزبانی از دشمنان
در حالی که آب شدن یخ بین ایالات متحده و ایران دوام نیاورد، کانال پشتیبان عمان چندین عامل کلیدی برای موفقیت هر تلاشی برای کاهش تنش بین دشمنان به ظاهر سرسخت را برجسته کرد. اعتمادی که هر دو طرف به مقامات عمانی داشتند، بسیار مهم بود و نتیجه مثبت دیدارها باعث ایجاد اطمینان در استفاده هر یک از طرفین از کانال های عمانی شد.
نقش عمان به عنوان تسهیل کننده تعامل غیرمستقیم بین ایالات متحده و ایران با تصمیم رئیس جمهور دونالد ترامپ برای خروج ایالات متحده از توافق هسته ای ایران در سال 2018 و شکست دولت بایدن در ورود مجدد به این توافق اهمیت بیشتری یافت. به نظر می رسد تنها زمانی که عمان مایل به ایفای این نقش نبود – زمانی که تنش ها پس از ترور ژنرال ایرانی (شهید) قاسم سلیمانی توسط ایالات متحده در ژانویه 2020 افزایش یافت– به این دلیل بود که سلطان قابوس به شدت بیمار بود. در غیاب عمان، سوئیس هدایت کانال پشتیبان را برعهده داشت.
کاهش تنش ها
در طول تشدید تنش ها پس از حمله 7 اکتبر در اسرائیل، عمان پیام هایی را بین مقامات ایرانی و آمریکایی ارسال کرده است. در ژانویه 2024، مقامات عمانی میزبان هیئتهایی از مذاکرهکنندگان ارشد هر دو کشور بودند که بین نمایندگان در اتاقهای جداگانه رفت و آمد میکردند.
حتی در شرایطی که پس از بمباران ساختمان سفارت ایران در دمشق توسط اسرائیل در 1 آوریل، یک درگیری منطقهای گستردهتر در خاورمیانه آغاز شد، عمان در تلاش برای کاهش تنشها بود.
در 7 آوریل، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، از عمان دیدن کرد و این فرصتی را برای مقامات عمانی فراهم کرد تا با آمریکا و دیگر مقامات غربی در مورد رویکرد ایران، در حالی که تهران در حال برنامه ریزی برای واکنش به حمله دمشق است، صحبت کنند.
و در حالی که بحران کنونی در خاورمیانه به اندازه ای است که عمان به تنهایی نمی تواند به آن رسیدگی کند، توانایی واسطه های مورد اعتماد مانند عمان - همراه با قطر و سوئیس - برای باز نگه داشتن کانال های ارتباطی برای به حداقل رساندن احتمال تشدید تصادفی تنش و برای تکمیل گفت و گوی آمریکا و اروپا با رهبران اسرائیل در تلاش برای یافتن راه حلی مسالمت آمیز برای خروج از این بن بست مهم است.