Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-23@13:08:49 GMT

سرگذشت تلخ دختر فراری

تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۸۷۳۸۰۷

سرگذشت تلخ دختر فراری

در دو راهی تردید قرار گرفته بودم. از سویی می ترسیدم بعد از چند روز فرار از خانه نزد خانواده ام باز گردم و از طرف دیگر، نمی توانستم این گونه آواره و سرگردان در کوچه و خیابان های یک شهر غریب بمانم. ...

ایران آنلاین /این ها بخشی از اظهارات دختر 18 ساله ای است که به اتهام فرار از منزل دستگیر شده است. او در حالی که به شدت اشک می ریخت و می گفت فکر می کردم با فرار از خانه می توانم زندگی جدیدی را شروع کنم به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت: در یک خانواده 10 نفره و در یکی از روستاهای اطراف نیشابور به دنیا آمدم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

من هشتمین فرزند خانواده بودم و برادران بزرگ ترم بیش از حد درباره من سخت گیری می کردند به طوری که بعد از پایان تحصیلاتم در مقطع راهنمایی دیگر اجازه ادامه تحصیل نیافتم چرا که برای ورود به دبیرستان باید روستا را ترک می کردم و به نیشابور می رفتم. پدر و مادرم نیز پیر و ناتوان هستند و توجهی به من نمی کردند به همین خاطر کار روی زمین های کشاورزی را شروع کردم تا این که بدون اجازه خانواده ام و با کمک دختر همسایه گوشی تلفن هوشمند خریدم و بدین ترتیب وارد شبکه های اجتماعی شدم. همواره با خودم می اندیشیدم چرا در این خانواده به دنیا آمده ام که هیچ گونه آزادی ندارم. همیشه به دختران هم سن و سال خودم غبطه می خوردم و می خواستم به نوعی این کمبودها را در زندگی ام جبران کنم. مدتی بعد در یکی از شبکه های اجتماعی با پسری آشنا شدم اما به او نگفتم که کجا زندگی می کنم و شرایط اجتماعی ام چگونه است. ارتباط تلفنی ما ادامه داشت تا این که تصمیم گرفتم «علی» را از نزدیک ببینم و زندگی جدیدی را با او شروع کنم چرا که فکر می کردم با ماندن در روستا به هیچ چیز نمی رسم. این بود که همه پس اندازهایم را برداشتم و مقداری پول نیز از دختر همسایه قرض گرفتم و راهی مشهد شدم. قبل از آن که وارد شهر شوم با علی قرار گذاشتم تا یکدیگر را از نزدیک ببینیم اما وقتی سرقرار رفتم او با دیدن من، از این ارتباط پشیمان شد چرا که مدام می گفت «ما به درد هم نمی خوریم!» دوستی ما بی فایده است من اشتباه کرده ام. با رفتن علی دیگر همه امیدها و رویاهای خود را بر باد رفته می دیدم. کنار درختی نشستم و مدتی به حال خودم گریه کردم. در دو راهی تردید مانده بودم و می ترسیدم به روستا بازگردم چرا که معلوم نبود با این آبروریزی چه بلایی به سرم خواهد آمد می خواستم خودم را به دست تقدیر بسپارم تا ببینم چه می شود. چند شب را در خیابان ها و پارک ها پرسه زدم در حالی که پشیمان شده بودم و قدرت تصمیم گیری نداشتم تا این که ساعت 2 بامداد روز گذشته مأموران گشت کلانتری طبرسی جنوبی به وضع آشفته و لباس های کثیفم مشکوک شدند و مرا دستگیر کردند. وقتی در کلانتری مورد مشاوره قرار گرفتم تازه فهمیدم چه عاقبت تلخی در انتظارم بوده است.../ نوداد 

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۸۷۳۸۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برزخ دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه ها

با شروع «طرح نور»، طرح‌های کنترل حجاب در دانشگاه‌ها نیز اجرا می‌شود که ظاهراً در دانشگاه‌های مختلف شکل و شمایل متفاوتی دارد.   به گزارش خبرآنلاین، اینکه اجرای مشابه طرح‌های کنترل حجاب در دانشگاه‌ها چطور و بر اساس چه برنامه‌ای اجرا می‌شود، ظاهرا در دانشگاه‌های مختلف شکل و شمایل متفاوتی دارد. در این گزارش، اما ما سراغ دانشگاه تهران و تجربه این روز‌های دانشجویان این دانشگاه رفته‌ایم و روایت آن‌ها را بیان می‌کنیم.   مثلاً زینب یکی از دانشجویان دانشکده مدیریت است، او می‌گوید: «نگاه یکی از حراستی‌ها مرا بسیار معذب می‌کند این درحالی است که از نظر خودم هیچ وقت بی حجاب نبوده‌ام.»   یگانه هم تجربه مشترکی دارد، او دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد است و می‌گوید: «اینکه یک مرد هر روز سر تا پایم را بررسی کند حس بدی به من منتقل می‌کند، شاید خیلی از اوقات که من به دانشگاه می‌روم دوستانم یا دانشجویان دیگر متوجه نوع پوشش و لباس‌های من نشوند، درحالی‌که حراست آقا در ۵ ثانیه پوشش مرا بررسی و قضاوت می‌کند.» رفتار‌های متظاهرانه و مصنوعی اگر از تجربه دانشجویان با حراست مرد بگذریم، به‌نظر می‌رسد برخورد حراست زنان نیز چندان برای دانشجویان قابل پذیرش نبوده، برخی از دانشجویان معتقدند به نیرو‌های حراست، مخصوصا حراست زنان، این سیاست آموزش داده شده که از در دوستی وارد شوند، اما ظاهراً در این کار چندان موفق نبوده‌اند. «ز» از دانشجویان دانشکده روان‌شناسی تجربه خود در این باره را اینگونه شرح می‌دهد: «در حال صحبت با دوستانم بودم و چند دقیقه‌ای بود که متوجه نگاه‌های معذب‌کننده یکی از حراستی‌ها شدم، وقتی با دوستانم راه افتادیم جلوی مرا گرفت و به خاطر پوشش به من تذکر داد. لحن محترمانه‌اش هنگام تذکر در کنار آن نگاه‌های آزاردهنده چند دقیقه قبل، برای من فقط نشان‌دهنده مصنوعی بودن احترام او بود و این فریبکاری مرا دوچندان آزار می‌داد.»   مریم، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد است، او هم تجربه مشترکی دارد و می‌گوید: «این خانم‌ها، چون از در دوستیِ خیالی وارد می‌شوند به خود اجازه می‌دهند که هر چقدر که می‌خواهند به حریم خصوصی ما تعرض کنند.»   برخی دانشجویان معتقدند مسئله اصلی آن‌ها امکان برخورد حراست دانشگاه با پوششان است، این‌که این برخورد‌ها گاهی مواقع هم محترمانه می‌شود چندان نمی‌تواند تغییری در صورت مسئله ایجاد کند، ضمن این‌که آن‌ها می‌گویند شاهد رفتار‌های غیر محترمانه هم بوده‌اند، مثلا سمیه که دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد است می‌گوید: «یک بار به همراه دوستم در حال ورود به دانشگاه بودیم که حراست خانم با پای خود به پای دوست من کوبید و فریاد زد که شلوارت چرا کوتاه است؟» استاندار‌دهای نامشخص؛ معیار‌های حجاب بالاخره چیست؟ جدا از نوع برخورد حراست دانشگاه با پوشش دانشجویان، یعنی این‌که گاهی محترمانه و در مواقعی هم به دور از احترام با آن‌ها برخورد می‌کنند، نبود یک سیاست واحد برای دانشجویان آزار دهنده شده است، مشخص نبودن معیار‌های پوشش سبب شده دانشجو با لباسی که دیروز از نظر حراست ایرادی نداشته امروز برای همان لباس باید پاسخگو باشد.   زهرا دانشجوی کارشناسی مشاوره است، او می‌گوید که: «بار اول که به من تذکر داده شد به‌خودم مسلط باقی ماندم. من لباس آن روز را تغییر دادم و دیگر نپوشیدم. یک مانتوی بلندتر انتخاب کردم و کاملا مطمئن بودم دیگر مورد بررسی این افراد قرار نمی‌گیرم همین اتفاق هم افتاد، آن روز تذکری به من داده نشد و من با خودم گفتم، بسیار خوب همین را می‌پوشم و تمام! مدام این را تکرار می‌کردم که اصلا حوصله اعصاب خردی را ندارم، اما روز بعد مجدد برای همین پوشش با من برخورد شد و این بار دیگر جواب دادم: این!، الان دقیقا چه مشکلی دارد و آن‌ها گفتند: ما تا به حال چندین بار به تو تذکر داده‌ایم و ... بدون اینکه توانایی گفتن علتی را هم داشته باشند.»   رها دانشجوی کارشناسی فلسفه است، او دراین‌باره می‌گوید: «یک بار در پردیس مرکزی از در ورودی قدس برای دامن پوشیدن به من تذکری داده نشد و از در شانزده آذر به خاطر همان پوشش با من برخورد کردند.» دانشجوی دختر، دانشجوی مضطرب آن‌چه هویدا است اینکه دانشجویان از نوع مواجهه حراست با پوششان رضایت ندارند، این عدم رضایت سبب شده که گاهی بگو مگو‌های کلامی میان دانشجو و نیروی حراست شکل بگیرد، البته خیلی‌ها هم به دلیل نگرانی از محرومیت و تعلیق از پاسخ دادن به عوامل حراست خودداری می‌کنند، اما این انصراف نمی‌تواند مانع از ایجاد اضطراب همیشگی میان دانشجویان شود، طوری‌که آن‌ها معتقدند سطحی از اضطراب را به خاطر این برخورد‌ها تجربه می‌کنند. مثلا معصومه که از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد است، می‌گوید: «زمان‌هایی که در کتابخانه دانشگاه باید تمرکزم بر مسائل درسی باشد دائما نگران این هستم که یکی از افراد حراست سر و کله‌اش پیدا شود و در مورد پوشش، شال، نحوه نشستن یا هر چیز دیگری با من برخورد کند.»   مینا دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد است، او از اضطراب رفتن به دانشگاه می‌گوید: «خیلی روز‌ها که می‌خواهم به دانشگاه بروم در کنار دغدغه‌های تحصیلی و امثال آن، این موضوع ذهن من را درگیر می‌کند و نگران هستم که چه پوششی داشته باشم که هم از دست حراست در امان باشم و هم حس آزادی در پوشش خودم را داشته باشم. گاهی فکر می‌کنم طوری پوشش خود را تنظیم کنم که بعد از اینکه حراست دانشگاه را رد کردم، در سرویس بهداشتی دانشکده پوشش خود را تغییر دهم و آن طور که دوست دارم لباس بپوشم.»   برخی دانشجویان هم علیرغم همه این اضطراب‌ها تصمیم می‌گیرند پاسخ عوامل حراست را بدهند هرچند اگر نتیجه مطلوب نگیرند، گلاره دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد است، او می‌گوید: «من در ابتدا خیلی سعی می‌کردم که شجاعت به خرج دهم و سعی داشتم از خودم دفاع کنم و بابت این موضوع نیز حس کفایت نسبت به خودم داشتم. مثلا یک بار بعد از ایستادگی من در مقابل تذکرات حراست که کارت دانشجویی مرا خواستند با اعتماد به نفس جواب دادم؛ حالا چرا اینقدر مرا معطل کردید، از خودم می‌پرسیدید اسم و نشانی‌ام را می‌گفتم. یا یک بار که تذکر گرفتم با لحنی طعنه‌آمیز گفتم امیدوارم سیاست جدیدتان جواب بدهد!»   واکنشی که گلاره می‌گوید برخی از دوستانش او را در این‌باره همراهی نکردند: «این حرف‌ها به من تلنگری بود که اگر بابت دفاع از حقوق خود و دانشجویان مجازاتی شامل حال من شود، قرار نیست حتی حمایت اجتماعی مناسبی هم دریافت کنم و این مسائل مرا در برخورد‌های بعدی با حراست مطیع‌تر کرد.» این همه هزینه، نتیجه چه شد؟ بدون تردید یکی از دلایل اقدامات حراست درباره پوشش دانشجویان برای ترویج فرهنگ حجاب است، اما وقتی از دانشجویان درباره تغییر نگاه‌شان به حجاب می‌پرسیم به نظر می‌رسد حداقل این بخش از اهداف دانشگاه محقق نشده است. مثلاً «د» از دانشجویان دانشکده فنی است، او می‌گوید: «حتی نگاه‌ام به افراد محجبه تغییر پیدا کرده، وقتی یک خانم محجبه می‌بینم نمی‌توانم از قضاوت‌های منفی دست بکشم درحالی که این نوع قضاوت می‌تواند نادرست باشد.»   دیگر دانشجویان هم تقریباً نظر مشابهی داشتند، آن‌ها معتقدند این خیلی بیهوده است که ما در ورودی دانشگاه پوشش خود را مطابق نظر حراست رعایت می‌کنیم، اما وقتی وارد دانشگاه می‌شویم شبیه چیزی که خودمان دوست داریم می‌شویم، «هر چند که آن موقع‌ها هم اضطراب اینکه نکند یکی پیدا شود که به ما تذکر بدهد در ذهن ما هست.»   گپ و گفت با دانشجویان نشان می‌دهد عذاب وجدان و حس حقارت از دیگر تجربیات مشترک آن‌ها است، عذاب وجدان از اینکه چرا از حق خودم آن طور که می‌خواستم دفاع نکردم؛ و حس حقارت از اینکه مجبورم به شکل ظاهری، موقت و بدون میل قلبی از آن‌ها تبعیت کنم. مثلا «م» دانشجوی کارشناسی علوم‌تربیتی است، او می‌گوید: «سر کلاس، موقع برگشتن، شب موقع خوابیدن یا هر وقت دیگری ذهنم درگیر سناریو‌های مختلفی می‌شود که می‌توانستم موقع برخورد حراست از خودم نشان بدهم و بعدش این افکار شدیدا من را خشمگین و از خودم متنفر می‌کند.»   با این وجود ذکر این نکته قابل اهمیت است که اظهار نظر با اطمینان در مورد آسیب‌های اجتماعی این برخورد‌ها و محدودیت‌ها در فضای دانشگاه، نیاز به پژوهش‌های علمی و گسترده دارد که البته صحبت در این باره که چقدر امکان پژوهش در حوزه چنین آسیب‌هایی، انتشار آنها، آگاهی بخشی و اقدام مناسب در مورد آن‌ها وجود دارد خود موضوع قابل بررسی دیگری است. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دادستان : پرونده قضایی برای بانوان در عفاف و حجاب تشکیل نمی‌شود دفاع تمام قد وزیر کشور از عملکرد گشت ارشاد در خیابان ها رئیسی : موضوع عفاف و حجاب تکلیفی شرعی، قانونی و سیاسی است

دیگر خبرها

  • معرفی سرگذشت رباعیات خیام و 4 کتاب دیگر
  • خبرهای خوب مقابله با آسیب‌های اجتماعی مرتبط با زن و خانواده
  • گلدبرگ: AEW مزخرف است و هرگز به آنجا نخواهم رفت/ اخبار WWE
  • فریب دختر ۱۸ ساله با وعده ازدواج و مهاجرت
  • ۲ روایت عجیب از آدم‌ربایی ۱۰ میلیاردی | دختر ۱۶ ساله می گوید ۳ روز در اتاقی زندانی بود و شکنجه می شد اما دوست اینستاگرامی او می گوید...
  • برزخ دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه ها
  • اغفال دختر بالاشهری توسط مرد الکلی | فرار دختر ۱۸ ساله با مردی که می‌خواست او را به خارج ببرد
  • ۱۸ دختر برتر استان قم در جشنواره شمیم ریحان تجلیل می‌شوند
  • بازداشت مرد الکلی به دلیل اغفال و فراری دادن دختر ۱۸ ساله
  • رابطه سیاه با دختر ۱۵ ساله در اتاق پشتی سوپر مارکت جنجال به پا کرد + فیلم دوربین مدار بسته