عشق تان را با این روشها همیشگی کنید
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۸۷۸۹۶۸
رابطه یعنی شما ارتباط خود را با اجتماع، سیاست، تغذیه، اقتصاد و آموزش و پرورش حفظ کنید. میزان تأثیر شما از این موضوعات و تأثیرگذاریتان بر آنها باعث جذابیت یک رابطه. دوست داشتن با مناسبات، باورها، فکرها و سبک زندگیتان مفهوم پیدا میکند. وقتی دیدگاهتان را تغییر میدهید از تکرار خودتان در قالب یک شخصیت از پیش تعریف شده و مضحک خارج میکنید و شریک زندگیتان را نیز از این الگوی اشتباه بیرون میآورید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حق اشتباه
انتظار نداشته باشید یک نفر همه چیزی باشد که شما به آن نیاز دارید و هر چیزی که «باید» باشید را به عنوان شخصیت غیرقابل تغییر به همسرتان تحمیل نکنید. همه اشتباه میکنند؛ حفظ یک رابطه مطلقاً عاشقانه اصلاً آسان نیست. اما شما با تمرین تغییر میتوانید رابطه عاشقانه را با وجود اشتباهات زنده نگه دارید.
چراهای زندگی
جر و بحث پیش میآید؛ اما اشتباه نکنید تحقیر و توهین کردن به یکدیگر واکنش مناسب و نشانه خوبی نیست. به جای آن سعی کنید درباره این مسأله حرف بزنید که «چرا» بحث بالا گرفت و «چرا» عصبانی شدید و «چرا» با نظر هم موافق نیستید. اگر یاد بگیرید احساستان را بدون آسیب زدن به دیگری بیان کنید، حال روحی خودتان و حال رابطه بهتر خواهد شد.
تغییر را بپذیرید
بپذیرید که رابطه جنسی در دورههای متفاوت زندگی زناشویی تغییر میکند. زمانی که شرایط زندگیتان تغییر میکند و تمایلاتتان شبیه با تعریفها و الگوهای تبلیغی نیست سرخورده میشوید و به این فکر میکنید که احتمالاً شور زندگی و عشق از رابطه شما و شریک زندگیتان رفته است. متناسب با تغییرات روحی، جسمی و فکرتان از رابطه جنسی لذت ببرید. هیچالگوی ثابت و لزوماً درستی برای این موضوع وجود ندارد جز اینکه شما احساس کنید از این رابطه راضی هستید.
تجسس ممنوع
اگر وسوسه میشوید به زندگی و روابط همسرتان در اینترنت، تلفنهمراه و حریم کاریش سرک بکشید توقع نداشته باشید همسرتان مثل خودتان رفتار نکند. از خودتان بپرسید«چرا این کار را میکنم؟ آیا او به اندازه کافی به من اطمینان نمیدهد؟» اگر خیالتان راحت نیست به جای کنترل نامحسوس همین مسأله را با او در میان بگذارید. شما نیاز به شاهدی برای اثبات احساس منفی ندارید بلکه نیاز به گفتوگو دارید. سوءظن باید درمان شود و شریک زندگیتان تنها کسی است که میتواند حالتان را خوب کند.
با مسائل مواجه شوید بهجای اینکه پنهانش کنید
ما رابطهای را دوست داریم که در آن همه چیز را کنترل کنیم و بیشاز آنچه باید در آن قدرتمند بهنظر برسیم؛این راهی است که میتوانیم از آسیبها و شکستهای احتمالی مصون بمانیم. اما این روش در عمل شکست میخورد. رابطه با کنترل دائم دوام ندارد. برای سلامت رابطه را تضمین کنید باید با ترسها، ناکامیها، رنجشها، مشکلات و ضعفهای خودتان و همسرتان روبهرو شوید. انکار نکنید و بپذیرید. شاید بهنظر شما منطقی نباشد که روی نکتههای منفی خودتان، همسرتان و رابطه بایستید اما تا زمانیکه آنها را نبینید رابطهشما در مسیر تعادل قرار نمیگیرد.
رابطه به مثابه فصلهای سال
رابطه شما مثل یک کمان که شروع، میانه و پایانی دارد نیست. رابطه زناشویی فصل دارد ارتباطتان را با عنوان بهار، تابستان و پاییز و زمستان تصور کنید. این تعریف جدید بویژه زمانیکه بچهدار میشوید بسیار مؤثر است. در نقش والدین خستهای که گویا از همه چیز رابطه ماندهاید و وقف بچهشدهاید گویا وسط یک کولاک زمستانی گیر کردهاید. اما بهمرور زمان با بزرگشدن بچه رابطه شما دوباره جان تازهای میگیرد. به همین ترتیب بعد از اینکه بچهها خانه را ترک میکنند دوباره همین احساس به شما دست میدهد. بازهم با خو گرفتن به شرایط جدید فصل تازهای را آغاز خواهید کرد. منبع: سیمرغ
منبع: پارسینه
کلیدواژه: عشق رابطه زناشویی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۸۷۸۹۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پسلرزه عروسی دختر در هتل گران | تکلیف خودتان را از حیث اقتصادی روشن کنید | چرا همیشه صحبت شما و فرزندانتان است؟
من به برادر عزیز شمخانی عرض میکنم فعالیت اقتصادی الزامات والتزامات خود را دارد چون خود را اولی از دیگران به نصیحت میدانم به ایشان و همردیفان ایشان درکشوری ولشکری توصیه میکنم تکلیف خود را از حیث فعالیت اقتصادی روشن کنید وافکارعمومی را با اصلاح امور اقناع کنید.
حجت الاسلام یدالله حبیی نماینده پیشین ولی فقیه در وارت دفاع در یادداشتی که در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شده است نوشت:
امیر دریابان علی شمخانی از بقیةالسلف سپاهیان و مجاهدان و امتحان دادههای جبهه و جنگ است و کارنامه پرباری از جهاد و خدمت در بخشهای اجرایی و راهبردی نظام دارد.
شجاعت در میدان، شهامت در بیان، ذهن تحلیلگر، صداقت و گریز از نمودها و تأکید بر بودها یعنی بینقش وتکلف، نگاه جامع به مسائل، رفیق نواز، خطرپذیر، سعه صدر در مدیریت، تحمل پذیر، مدیرپرور، مسجدساز و مسجد دوست و... از خصوصیاتی هستند که من از او سراغ دارم وامیدوارم امروز که بعنوان یک کهنه سربازومشحون از تجارب است این خصوصیات فرایند ومراحل کمال وتمام خودش را طی کرده باشد.
شاید در ذهن کثیری از مردم او همچنان رزمنده بسیجی، سپاهی و امیر باشد وشناختی از سایر فعالیتهای او نداشته باشند وخاطره فرماندهی نیروی زمینی سپاه وحضور در نیروی دریائی ارتش و وزارت دفاع را در ذهن خود مجسم کنند.و کسانی او را بواسطه مسئولیتهای ستادی خارج از نیروهای مسلح بشناسند ولی امروز جمع کثیری از مردم بواسطه فضای مجازی آقای شمخانی را در جبهه اقتصادی میشناسند اگرچه حضور او همانند تعداد قابل توجهی از صاحب منصبان ارشد نظام در بخش اقتصادی در سایه است و فرزندان وخویشان حضور مستقیم آنان را غیر ضرور نموده است.
این از آثار عصر اطلاعات وانفجار اطلاعات است که کره زمین را به مثابه یک خانه با دوربین مدار بسته، تصویر نگاری میکند و لحظاتی بعد به نمایش میگذارد که در نوع خود بسی مطلوب است اگرچه بدور از آسیب و تهدید نیست.
آقای شمخانی از جمله افرادی است که حضور خود و فرزندان جبهه وجنگ را در فعالیتهای اقتصادی ضروری، شرعی و یک عمل انقلابی میداند یعنی اینکه کشورگرفتارجنگ اقصادی و تحریمهای ظالمانه است (صغرای قضیه) وکسانی توانائی و شایستگی حضور در این جبهه را دارند که امتحان داده و کشور را از جنگ تحمیلی نجات دادهاند و به نظام و انقلاب باور دارند نظیر ما (کبرای قضیه) پس ما نسبت به حضور در این جبهه وظیفه داریم (نتیجه). بنابراین حضور در جبهه اقصادی نه تنها مذموم نیست بلکه ممدوح ومشکور است چراکه با همه وجود درک میکنیم مشکلات اقتصادی وتحریمها چه بلائی برسر مردم آورده است و فقر بر گروههای زیادی از مردم چنان مجسم نموده است که خوف فتنه کفر وعصیان میرود پس آقای شمخانی و پسران وامثالهم کار بزرگی انجام داده و میدهند وبجای سرزنش باید مشکور باشند.
اما و صد اما که خود آقای شمخانی زیرک نیز میداند چرا بازتاب اجتماعی عمل مجاهدانه آنها گونهای دیگر است، چرا مردم بجای تشکر باید سرزنش کنند ودر هر محفل ومجلس باید صحبت ایشان و فرزندان وی و سایرین باشد؟
حقیقت این است که مردم اولا در جریان درست اطلاعات و اطلاعرسانی نیستند وتاکنون ندیده ونشنیدهاند فعالان اقتصادی کلان، گزارشی از نقطه آغاز وفراز و فرود خود را به مردم ارائه دهند ومدیریت در ابهام وانتظار اینجا هم اثر بد خود را گذاشته است واز طرفی برای مردم قابل قبول نیست به هر دلیل مسئولین وفرزندانشان فعالیتهای اقتصادی بکنند.
شاید مفروضشان این است که بدون رانت محال است به این سطح از ثروت برسند. پس راهکار چیست؟ راهکار این است که بین دو کار یکی را قبول کنند حضور در ساختار نظام بدون فعالیت اقتصادی ویا حضور در بازار وبخش خصوصی و بدون داشتن مسئولیت. شاهد زنده این مقوله رفتار و آداب مقام معظم رهبری است. مگر ما مدعی اطاعت از او نیستیم! حوزه اطاعت شامل قول، فعل و تقریر رهبری است و از این حیث حجت را بر همه تمام کرده است.
من به برادر عزیز شمخانی عرض میکنم فعالیت اقتصادی الزامات والتزامات خود را دارد چون خود را اولی از دیگران به نصیحت میدانم به ایشان و همردیفان ایشان درکشوری ولشکری توصیه میکنم تکلیف خود را از حیث فعالیت اقتصادی روشن کنید وافکارعمومی را با اصلاح امور اقناع کنید.
برای مردم قابل پذیرش نیست وقتی چندین دهک تا پایان عمر امکان تهیه مسکن ندارند، بیش از شصت میلیون نفر یارانه بگیر هستند، مشکلات اقتصادی از جمله پاشنه آشیلهای نظام است، سن ازدواج بالا رفته است ودهها مشکل وآسیب ذهن مردم را مشغول کرده است مشاور بالاترین فرد کشور مجلس عروسی خود را در هتل کذائی برگزار کند و ما را در پاسخگوئی به این مقولات ناگزیر به نوشتن این نصیحت نامه بکند.
اگر این مجالس را ثروتمندان بخش خصوصی برگزار کنند که میکنند مگر اشکالی دارد؟ مهمترین پشتوانه ما در حدوث وبقاء انقلاب اسلامی، مردم بوده و هستند واین توصیه امام خمینی(ره) نیز هست، پس هوای مردم را داشته باشیم. امیدوارم برادر عزیزم علی شمخانی از نصیحت دوست خود نرنجد و این نوشته را تذکری بداند که دلسوزانه تقدیم او میشود .