آخرین جزییات مرگ 8 ببر باغ وحش وکیل آباد / آنها همدیگر را کشته اند؟!!
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۸۹۵۴۱۹
رکنا: مدیرحفاظت محیط زیست خراسان رضوی در خصوص اتلاف هشت قلاده ببر در باغ وحش مشهدجوابیه ای را برای تنویرافکار عمومی صادر کرد.
تورج همتی مدیر کل حفاظت از محیط زیست خراسان رضوی در پاسخ به اخبار منتشره از سوی برخی رسانهها مبنی بر کشف چند تخته پوست ببر درباغ وحش مشهد و ارتباط دهی آن با موضوعی که پیش از این درخصوص تلف شدن هشت قلاده ببر در باغ وحش وکیل آباد مطرح شده بود مواردی را ذکر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی گفت: بر اساس مستندات موجود از سوی اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی و نظارتی که بر فعالیت باغ وحش وکیل آباد مشهد انجام میشود، در سال 97، یک قلاده توله ببر آن هم به دلیل عفونت زخم تلف شده است اما چنانچه این آمار با تلفات سال گذشته تجمیع شود به هشت قلاده میرسد. ولی نکته قابل اعتنا که از دید رسانهها پنهان مانده است بازه زمانی این تلفات و علت تلف شدن ببر هاست که به آن پرداخته می شود.
مدیر کل محیط زیست خراسان رضوی گفت: تصمیمات کمیته فنی ساماندهی و نظارت بر باغهای وحش (ملی) و کارگروه ماده 8 (استانی) در 24 تیرماه 97 به مدیریت باغ وحش مشهد ابلاغ گردیده که در آن ، صدور پروانه ایجاد باغ وحش وکیل آباد به رعایت تمامی ضوابط و مقررات زیست محیطی و بهداشتی منوط شده است و در این میان ارائه تعهد نامه مبنی بر تعدیل تعداد گونههای جانوری و اختصاص حداقل 20 درصد فضاهای واحد به فضای سبز و اتمام اصلاحات جایگاهها با توجه به زیستگاه طبیعی حیوان الزامی شمرده شده است.
همتی افزود: همچنین دستورالعمل ایجاد و مدیریت مراکز نگهداری حیات وحش و نمایش جانور مربوطه در زیستگاه مشابه هم درکنار اخذ پروانه بهداشتی از اداره کل دامپزشکی استان و ارائه گزارش و خود اظهاری ماهانه مرکز از آمار (ورود، خروج، تولد و تلفات و امراض و...) وضعیت نگهداری، تغذیه ای، بهداشتی طی مکاتبه یاد شده مورد تاکید قرار گرفته و درتمامی مکاتبات انجام شده باغ وحش وکیل آباد مشهد مکلف به کسب مجوز از اداره کل محیط زیست مشهد برای ورود و خروج احتمالی گونهها و ساماندهی کارگاه تاکسیدرمی شده است.
وی گفت: بر این اساس صدور مجوز ادامه فعالیت باغ وحش مذکور، طبق مصوبات پنجاه و ششمین کمیته فنی ساماندهی و نظارت بر باغهای وحش، منوط به اجرای تمامی الزامات و استانداردسازی فضای نگهداری ظرف مدت یکسال گردیده است و دراین راستا به مدیریت باغ وحش مهلت داده شده که نواقص مورد نظر سازمان حفاظت محیط زیست را مرتفع و نتیجه اقدامات خود را پس از گزارش به این اداره کل، به کارگروه ذیربط منعکس نماید.
مدیرحفاظت محیط زیست خراسان رضوی یادآوری کرد: در سال 96 حسب گزارش نماینده سازمان نظام دامپزشکی مستقر در باغ وحش به عنوان مرجع رسمی، علت تلف شدن هفت قلاده ببر کهولت سن و درگیری عنوان شده است.
همتی گفت: شاید عبارت "کهولت سن"برای تعدادی ببر بالغ برای عموم مفهوم نباشد اما اصل ماجرا آن است که در زیستگاه طبیعی در زمان جفتگیری ببرها مشابه سایر گربه سانان، نزاع بر سر گونه ماده، منجر به درگیری بین رقبای نر و ترک قلمرو از سوی ببر مسنتر میشود.
وی افزود: دراین میان ببر نری، پیروز میدان است که قویتر باشد و اصولا این موضوع درببرهای جوانتر بیشتر مشهود است؛ بنابراین ببر مسنتر به دلیل محدودهای که درباغ وحش به آن اختصاص یافته و به قولی دراسارت است امکان ترک قلمرو راندارد و این موضوع امکان درگیری ببرهای نر را چند برابر مینماید لذا تنازع تا از بین رفتن یکی از آنان ادامه مییابد.
مدیر کل محیط زیست خراسان رضوی گفت: این موضوعی است که درگزارشاتی که علت تلفات را بیان میدارد، از آن به عنوان "مرگ دراثر کهولت سن" یاد میشود. بنا براین طبیعی است که ببر تلف شده تنها کمی از ببر پیروز، مسنتر بوده باشد.
همتی افزود: باتوجه به مراتب ذکر شده، علت مرگ ببرها طبیعی و ناشی از درگیری درون قفسی است که منجر به ضرب و جرح شده و، چون آنتی بیوتیک تراپیهای تجویزی پاسخگو نبوده اند، بدین ترتیب این تعداد ببر در فصل جفتگیری تلف شده اند.
وی گفت: موضوع دوم درخصوص مفهوم عبارت "ببر بالغ" است. واژهای که در فرهنگ عمومی از آن به جوان بودن یاد شده است، درحالیکه در دنیای وحوش عبارت بالغ به معنای جوان بودن نیست و به عبارتی ببرها از زمانی که از توله گی درآمده و به سن بلوغ میرسند، تا زمان مرگ واژه بالغ بودن را با خود یدک میکشند؛ بنابراین ادعای جوان بودن ببرهای تلف شده موجه نیست.
مدیرحفاظت محیط زیست خراسان رضوی افزود: ضمن اینکه حسب آماری که ماهانه از باغ وحش دریافت میشود تلف شدن توله ببر دیگری به جز یک قلاده که در سال 97 و در آغازین روزهای تولد تلف شده.، مطرح نبوده و علت تلف شدن این توله ببر نیز با توجه به اینکه این اتفاق درطبیعت هم درحال وقوع است، موضوع عجیبی نیست. ضمن اینکه ماندگاری تولهها دراسارت با زیستگاه طبیعی آنها قابل مقایسه نیست، چون تنشهای ایجاد شده درفضاهای محدود نگهداری حتی در زاد آوری آنها نیز تأثیر گذار است.
همتی افزود: از دیگر سو، موضوع هفت تخته پوستی که برخی اصحاب رسانه به آن آب و رنگپوستهای مکشوفه داده اند، اصولا مکشوفه به شمار نمیآیند چرا که این اداره کل و سازمان حفاظت محیط زیست پیش ازاین نیز درجریان آمار تلفات بوده و طبق روال اجزاء وحوش تلف شده و خصوصاً پوست گونههای ارزشمند در باغ وحش به منظور دباغی و تاکسیدرمی، نگهداری میشود تا در موراد آموزشی به کارگرفته شوند.
شایان ذکر است: درسال 93 یازده قلاده ببر در باغ وحش وکیل آباد مشهد نگهداری میشد که این آمار درسال 97 به پانزده قلاده رسید. این درحالیست که 19 مورد زاد آوری ببرها را داشته ایم و در مقابل 13 قلاده نیز تلف شده اند که هفت قلاده در سال 96، یک قلاده در سال 97 و 5 قلاده در بازه زمانی 93 تا 96 از بین رفته اند. همچنین با مجوز و نظارت سازمان حفاظت محیط زیست، دو قلاده ببر نیز به مراکز نگهداری مربوطه انتقال یافته و با احتساب این آمار، در حال حاضر 15 قلاده ببر بالغ در باغ وحش وکیل آباد وجود دارند که سه قلاده آنها توله است.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
دستگیری 31 مفسد اقتصادی که بانکها را غارت کردند
قطع برق در بهشت زهرا 200 جنازه را بلاتکلیف کرد!
عروسک های بی حیا جایگزین عروس های واقعی مردان مجرد شدند! + عکس
این جوان را می شناسید؟ او اتوبوس هایBRT و مترو تهران را نا امن کرده بود + عکس چهره باز
انتقام دخترانه از نامزدی که دیگر به مردها شباهتی نداشت !+عکس
تجاوز معلم خصوصی به دختر دانش آموز هنگام تدریس / مادر ناگهان داخل اتاق شد و شوکه شد
دانشجوی پزشکی متاهل وقتی از مسافرت برگشت با صحنه ناجوری در اتاق خوابش روبرو شد+عکس
تجاوز به دختربچه 6 ساله توسط یک کودک بزرگتر!
تجاوز به این 3 زن زیبا توسط مردی خاص!+عکس
6 مرد مخوف در قهوه خانه سلطان آباد چه عهدی بستند؟! + عکس
عجیب اما واقعی / عمه رئیس ساواک تحت حمایت کمیته امداد بود!
ممدخان شرور معروف دستگیر شد
این مردعاشق بو کردن کفش زنان و دختران بود/ پلیس او را دستگیرکرد+عکس
نقش پزشکان برج ساز در مافیای زمین تهران !
خیانت عروس 14 ساله به خاطر پسر تبریزی به داماد بی نوا
منبع: رکنا
کلیدواژه: سلامت مهم ترین های 24 ساعت اخبار بازی باغ وحش خراسان رضوی محیط زیست ببر عکس روزنامه ایران جوان فیلم دختر زن دستگیر شد عروس مادرش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۸۹۵۴۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران: پروژه یکدستسازی همه جا شکست خورده است/ هر روز شکافهای عمیقتری بین ایدئولوژی حاکمیت با مردم میبینیم/ گروههای مختلف مردم به همدیگر احترام میگذارند
پایگاه خبری جماران: رئیس انجمن جامعه شناسی ایران با تأکید بر اینکه یک هنجار یا قاعده، زمانی میتواند شایع و محقق شود که از یک پشتوانه قوی وجدان جمعی یا حمایت مردم برخوردار باشد، گفت: هر روز جامعه از سبک زندگی ای که حکومت میخواهد اعمال کند، فاصله بیشتری میگیرد . یعنی هر روز فاصله و شکافهای عمیقتری بین ارزشها و هنجارهای حاکمیت با مردم میبینیم. نتیجه چیست؟ سال 1401 به طور جدی نتیجهاش را دیدیم، اما به نظر میرسد که یک نوع فراموشی در بخش هایی از حاکمیت وجود دارد.
سعید معیدفر در گفت و گو با خبرنگار جماران گفت: واقعا نمیدانم ما برای چه کسی صحبت میکنیم و مخاطب ما چه کسی است؟ تجربهها بیانگر این است که عملا گوش به این حرف ها داده نمی شود یا به عبارتی باید بگویم، آیا ما برای خودمان صحبت میکنیم یا برای جامعه صحبت میکنیم؟ یا برای سیاستگذاران و برنامهریزان صحبت میکنیم؟ اگر خواسته باشم برای دل خودم حرف بزنم و یا حرف دل مردم را بزنم، عملا مخاطب من حکومت نیست. چون هر برنامه یا سیاستی که میگذارد، اصلا کاری به ابعاد اجتماعی آن ندارد.
وی با ابراز این عقیده که به ویژه در سه، چهار سال اخیر هرچه جلوتر آمدهایم، اساسا بخشهایی در حاکمیت کاری ندارند که سیاستها، کنشها و برنامهریزیهای آنها چه تبعات اجتماعی دارد، افزود: البته شاید اقلیتی که به نحوی مخاطب حکومت هستند، در این قضیه با حاکمیت همراستا باشند، ولی عملا میتوان گفت که بخش بزرگی از جامعه راه خودش را میرود و حاکمیت هم راه خودش را میرود؛ نه او به تبعات رفتار خودش فکر میکند و نه این. به نوعی دو مسیر متفاوت دارد طی میشود.
وی با اشاره به برخی وقایع در سال های گذشته، یادآور شد: افراد حاضر در اعتراضات، مدتی سبک زندگی خودشان را نشان دادند و امروز نهایتا تصمیمی که دوباره حاکمیت گرفته این است که اوضاع را به شرایط قبل از نیمه دوم 1401 برگرداند. اما این امر به نظر میرسد که امکانپذیر نیست. چرا که به لحاظ جامعهشناختی میگوییم یک هنجار یا قاعده زمانی میتواند شایع و محقق شود که از یک پشتوانه قوی وجدان جمعی یا حمایت مردم برخوردار باشد. طی قرنها و سدههای متعدد، مردم زندگی میکردند و هنجارها و سبک زندگی، پوشش، آرایش و آداب و رسوم خودشان را داشتند. مردم به طور عموم یک چیزی را پذیرفته بودند و بین خودشان قرارداد عرفی بود و نهایتا چون آن عرف از یک پشتوانه قوی اجتماعی برخوردار بود و مردم مبتنی بر هنجارهای خودشان از آن عرف حمایت میکردند، و اساسا نیاز به اعمال زور از بالا نداشت.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران تصریح کرد: البته حاکمیتها برای موارد نادری که اتفاق میفتاد، حضور داشتند. مثلا اگر قتلی اتفاق میافتاد نیاز به مداخله حکومتهای محلی و یا حکومت در یک مقیاس بزرگتر بود. اما بقیه امور جامعه در اختیار خودش بود. یعنی مردم فی ذاته و بر اساس ارزشهای خودشان از هنجارها حمایت و بر اساس آن عمل میکردند. اگر کسی هم تخلف میکرد، وجدان جمعی به نحوی او را مورد مؤاخذه قرار میداد.
پروژه یکدستسازی همه جا شکست خورده است
وی تأکید کرد: اما به دنیای جدید که وارد شدیم، «یکدستسازی» پروژهای است که حکومتهای ایدئولوژیک دنبال کردهاند. یعنی تلاش داشتهاند که همه مردم را یک مدل ببینند و دیگر تنوع فرهنگی، ارزشی، هنجاری و سبک زندگی را نبینند. طبیعتا این پروژه همه جا شکست خورده است. یعنی علیرغم اینکه حکومتهای ایدئولوژیک با تمام قوا، زور و فشار از بالا تلاش کردهاند که پروژه یکدستسازی را دنبال کنند، موفق نشدهاند. اما این حکومتها از تاریخ و تجربه حکومتهای مشابه درس نگرفتهاند و دوباره میخواهند آن را تکرار کنند.
معیدفر گفت: جالب است که در کشور خود ما حداقل در سال 1401 تجربه کردیم و دیدیم که نمیشود؛ و نهایتا چقدر دردسر برای حکومت ایجاد کرد و چقدر خسارت به مردم وارد شد. روی شرایط اقتصادی و ثبات کشور در عرصه بینالمللی هم تأثیر گذاشت. اما باز درس گرفته نمی شود و دوباره میخواهند آن را تکرار کنند.
وی در ادامه در خصوص میزان بازدارنگی برخی طرحها و رفتارهای حاکمیتی گفت: پروژه یکدستسازی حتی در حکومت پهلوی اول هم دنبال میشد. یعنی حکومت همه تلاش خودش را کرد تا مردم را نسبت به یک سری هنجارها مرتبط کند ولی نشد و دست آخر یک انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. یعنی عکس جریانی که حکومت دنبال میکرد، رجعتی به ارزشهای دینی اتفاق افتاد. حالا جمهوری اسلامی دنبال این است که پروژه یکدستسازی را با مسیر متفاوتی دنبال کند؛ و نتیجهاش را دارید میبینید.
معیدفر با بیان این عقیده که هر روز جامعه از سبک زندگی دلخواه سیستم رسمی فاصله بیشتری میگیرد، ادامه داد: هر روز فاصله و شکافهای عمیقتری بین ایدئولوژی، ارزشها و هنجارهای حاکمیت با مردم میبینیم. اما در عین حال عبرتی هم نمیگیرند. نتیجه چیست؟ سال 1401 به طور جدی نتیجهاش را دیدیم؛ و قطعا این بار میتواند در ابعاد خیلی وسیعتر اتفاق بیفتد. یعنی شاید بعد از یک مدتی فکر میکنند همه چیز آرام شده و سکوت است، و دوباره شروع کنیم. به نظر میرسد که یک نوع فراموشی وجود دارد.
وی افزود: از آنجا که این اعمال زور برای تحقق یک سلیقه خاص، پشتوانه اجتماعی ندارد؛ حتی در میان کسانی که خودشان با آن هنجارها و ارزشهای حاکمیت همصدایی دارند. یعنی در خیابانها و در بیشتر مواقع، کسانی که سبک پوشش متفاوتی دارند مورد اعتراض مذهبیها هم قرار نمیگیرند و یک نوع همزیستی مسالمتآمیز بین آنها ایجاد شده است. ما این همزیستی را در بسیاری از کشورهای اسلامی میبینیم. یعنی امروز اساس بر پذیرش ارزشهای متقابل هست و ما وارد دنیایی شدهایم که این تفاوت پذیرفته شده است.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران یادآور شد: در گذشته تنوع بوده، اما آدمها چون در قالب قوم، طایفه و ایل جدا از هم زندگی میکردند، شاید دچار مشکل نمیشدند. ولی امروز تمام این فرهنگها و خرده فرهنگها در کنار هم زندگی میکنند. اوایل تلاش بر این بود که یکی از اینها خودش را بر دیگران تحمیل کند، ولی الآن به تدریج ما داریم وارد دنیایی میشویم که خرده فرهنگهای متفاوت دارند در کنار هم همزیستی مسالمتآمیز پیدا میکنند. یعنی میگوید تو سبک زندگی خودت را داری و من هم سبک زندگی خودم را دارم؛ میتوانیم ضمن احترام به سلیقهها، ارزشها و هنجارهای همدیگر دوستی و معاشرت هم داشته باشیم. ما وارد این دنیا شدهایم، اما متأسفانه حاکمیت ما نمیخواهد این را بپذیرد؛ و الآن نگران است که حتی مذهبیون اعتراض جدی نسبت به سبک زندگی مغایر با نظر حاکمیت ندارند و با آن کنار آمدهاند.
وی گفت: خود من هر روز در مترو و شهر رفت و آمد دارم و میبینم که چگونه گروههای مختلف مردم به همدیگر احترام میگذارند. وقتی که در جامعه زمینه اعتراض به سبک زندگی گروه دیگر وجود ندارد، حاکمیت مجبور است به زور آن را دنبال کند. طبیعتا چون وجدان عمومی پشت سرش نیست، حتما شکست خواهد خورد. البته خسارتهای خیلی سنگینی هم به جامعه وارد خواهد کرد.
وی در ادامه گفت و گو با جماران تأکید کرد: نگاه رسمی، دیگر نمیتواند بگوید من فکر و ایدهای دارم و همه باید در آن چهارچوب قرار بگیرند. همین الآن رفراندوم هم نمیخواهد، در مطالعات و بررسیهای اجتماعی که برگزار میشود، میتوانید واکنش مردم را ببینید. بخش عظیمی از مردم امروز به شدت با ارزشهای مسلط در تضاد قرار گرفتهاند؛ با هنجارهایی که او میخواهد القاء کند در تضاد و تزاحم قرار گرفتهاند. این حاکمیت یا باید با ارزشهای جامعه همراه شود و یا با جامعه درگیر شود و نهایتا هم خودش آسیب ببیند و هم به جامعه آسیب جدی بزند.
وی با بیان اینکه فکر می کنم راه دوم انتخاب شده است، تصریح کرد: به جای اینکه خود را با هنجارها و ارزشهای امروز جامعه تطبیق بدهند، میخواهند در بر همان پاشنه سالهای گذشته بچرخد که جامعه اقبالی به سمت هنجارها و ارزشهایی نشان دادند. اما وضع عوض شده و دیدگاههای مردم تغییر پیدا کرده و بررسیهای اجتماعی نشان میدهد که چه اتفاقات بزرگی دارد در جامعه میافتد. به نظر میرسد حاکمیت چشمش را به روی این تغییر و تحولات بسته و میخواهد ارزشهای خودش را القاء کند؛ جواب نمیدهد.
وی در تبیین دیدگاه خود گفت: وقتی یک جامعه دارای فرهنگ خاص و تنوع فرهنگی، ارزشی و هنجاری باشد، شما نمیتوانید او را عوض کنید. سالها است در آموزش و پرورش و صدا و سیما تمام امکانات و ابزارها با بودجههای بسیار هنگفت تلاش شده که جامعه را به سمت ارزشهای خاص خودشان بکشانند. اگر موفق شده بودند، مسلما دست به زور نمیزدند. بنابراین، شیوههای نرم هم دیگر جواب نمیدهد. یعنی جامعه ما مختصاتی پیدا کرده و با برخی مختصات حاکمیت ما سازگار نیست.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران اظهار کرد: حاکمیت مجبور است خودش را از عرصههای فرهنگی منعزل کند و بگوید صرفا میخواهم حکومت کنم؛ مثل برخی حکومتهای دیگر که با ارزشها و هنجارهای جامعه کاری ندارند و هر چیزی که مردم در مقیاس منطقهای یا محلی وضع میکنند، حکومت کشور تلاش میکند که آن را در چهارچوب قانون بیاورد و نهایتا در چهارچوب آن نظمی برقرار کند؛ اقتصاد مملکت فعال و شرایط امنیتی درست باشد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه رویکرد عدم دخالت در عرصه های فرهنگی و اجتماعی چه نسبتی با «جمهوری اسلامی» دارد؟ ابراز عقیده کرد: امروز به نظر میرسد که دیدگاههای خود مذهبیون هم عوض شده و بسیاری چیزها دیگر اهمیت گذشته را ندارد؛ نوع نگاه به دین و نوع مداخله دین در جامعه تغییر پیدا کرده است. اگر یک روزی بخش عمدهای از جامعه خواستار دخالت دین در امر سیاست بودند، بررسیهای اجتماعی نشان میدهد هر دورهای که مطالعات انجام گرفته، میزان نظر افراد درباره مداخله دین در سیاست به شدت کاهش پیدا کرده است. دو، سه ماه اخیر هم در مورد «پیمایش ارزشها و نگرشها» اطلاعاتی بیرون آمد که وضعیت چگونه است؛ و این را میشود با سالهای پیش مقایسه کرد.
سیاست باید عاملیت خودش را در تحقق دین کنار بگذارد
وی افزود: اینها نشان میدهد که سیاست باید عاملیت خودش را در تحقق دین کنار بگذارد و اجازه بدهد که دین متناسب با مبانی اصلی خودش، روی اندیشه و رفتار انسانها تأثیر بگذارد. اگر همچنان مداخله حکومت در عرصه دین تداوم پیدا کند، نمیدانم که سالهای آینده ما تا چه اندازه با گریز مردم از دین رو به رو خواهیم شد. یعنی الآن نمونههایی هست و میتواند شدت بیشتری پیدا کند.
معیدفر در پاسخ به اینکه یعنی به عقیده شما هرچه حکومت مداخلهاش را کمتر کند، ارزشهای دینی در جامعه پررنگتر میشود؟ گفت: حداقلش این است که روند گریز از دین به شدتی که الآن هست، نخواهد بود. البته برای پروسه دینداری نیاز به یک دوران خاصی داریم. فرض کنید مثل کسی که عمل کرده یا مدتی بستری بوده، عضلاتش خشک شده و باید فیزیوتراپی برود تا دوباره این عضلات به کار بیفتد، اگر حکومت مداخله خودش در امر دین را کنار بگذارد، مثل کسی است که فعلا از روی تخت بلند شده اما نیاز به فیزیوتراپی دارد. یعنی نیاز به عملیات جداگانهای هست که کم کم بتواند حالت عادی پیدا کند.
وی در پایان گفت: بنابراین، فکر میکنم اولین گام این است که حکومت از تداوم و تشدید مداخله در امر دینی اجتناب کند؛ بعد خود مردم یا بزرگان جامعه و کسانی که باورهای عمیق دینی دارند، بتوانند با شیوههای ترویجی یا تعلیمی اوضاع را به حالت عادی برگردانند. فعلا این دخالتها در دین، ثلمهای به دین وارد کرده که حالا حالاها آثار منفی آن را خواهیم داشت.