تورم با گرانی تفاوت دارد/ کمک اروپا منوط به تصویب FATF است/سکه 4 میلیونی و دلار 10 هزار تومانی نتیجه اجرای سیاست های غلط است
تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۹۱۵۴۲۱
محمود جامساز ( اقتصاددان واستاد دانشگاه) در مورد افزایش قیمتها در ماههای اخیر گفت: با وجود اعلام تورم تکرقمی از سوی دولت، تقریبا همه باور دارند که این نرخ با آنچه مردم در زندگی روزمره تجربه می کنند متفاوت است و این نرخ را بالاتر از نرخ رسمی میدانند. برای نمونه در چند روز اخیر شاهد افزایش 32 درصدی در قیمت گروه لبنیات بودیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: البته باید در نظر داشت که تورم موضوعی متفاوت از گرانی است. تورم مقایسه سطح قیمتها فعلی نسبت به سال پایه است و معمولا از شاخص قیمتی مصرفکننده ( CPI ) استفاده می شود که افزایش آن هزینههای زندگی را تغییر می دهد، در حالیکه گرانی از مقایسه سطح قیمت با سطح درآمد به دست میآید، یعنی قدرت خرید پایین است و نمیتوان اقلام مورد نیاز را خریداری کرد، در این صورت شاید با قیمتهای مناسب هم خانوارها قدرت خرید آن را نداشته باشند.
وی در مورد تاثیر عوامل داخلی و خارجی بر نرخ تورم در ماههای آینده گفت: سیاستهای اشتباه داخلی باعث افزایش قیمت سکه به 4 میلیون تومان و افزایش نرخ ارز از 4 هزار تومان به 10 هزار تومان شده است. از سویی عوامل خارجی مانند شروع تحریمها از 13 مرداد و فاز دوم آن از 13 ابان می تواند نرخ تورم در ماههای پیشرو را تحت تاثیر قرار دهد.
جامساز ادامه داد: باید توجه داشت که سایر اقدامات ایران می تواند این نرخ را تحت تاثیر قرار دهد. برای نمونه کمکهای اروپاییها منوط به شفافیت مالی و تصویب FATF است که عدم عضویت در آن به مانند خروج ایران از برجام برای اروپاییها است.
وی در مورد اهمیت شفافسازی مالی و تبعیت از قوانین بینالمللی در این زمینه گفت: ایران مانند سایر کشور ها باید گردش مالی خود را شفاف کند و در برابر پولشویی ایستادگی کند تا نشان دهنده حسن نیت ایران باشد. هرچند اروپایی ها خواهان برجام هستند اما خروج امریکا از برجام آنها را نیز با مشکل روبرو کرده است.
این کارشناس اقتصادی افزود: در این شرایط بزرگترین مشکل را می توان اختلال در مرادات بانکی دانست، به طوری که بانکهای معتبر و حتی کوچک خارجی بیم آن دارند که مورد جریمه سنگین امریکا قرار بگیرند.
جامساز تصریح کرد: هرچند که برای تسهیل مبادلات بانکی و پولی اقداماتی مانند تشکیل بانک سرمایهگذاری اروپا از سوی اتحادیه اروپا صورت گرفت و یا تصمیم گرفته شد که مراودات بانکی از طریق بانک مرکزی کشورهای آلمان، انگلستان و فرانسه انجام شود، اما به نظر می رسد که این تصمیمات به احتمال زیاد وارد حوزهی عمل نخواهند شد.
وی با اشاره به نقش امارات در دور زدن تحریمهای گذشته گفت: در گذشته امارات متحده عربی به عنوان کانالی برای دور زدن تحریمها به شمار میرفت که در شرایط کنونی این پایگاه را از دست داده ایم. حتی کشورهایی مانند نیجریه و کنیا که پیش از این محل سرمایه گذاری ایران بود نمیتوانند کمکی در جهت رفع تحریمها انجام دهند.
جامساز تصریح کرد: میتوان متصور شد که با ایجاد مشکل در دریافت درآمدهای ارزی حاصل از نفت یا مبادله نفت با کالا که در مورد روسیه مطرح شده است، درآمدهای ارزی کاهش و ارزش ریال سقوط کند که این باعث کاهش نفوذ منطقهای ایران نیز می شود و می تواند تبعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داشته باشد.
این کارشناس در مورد اهمیت هدایت نقدینگی به سمت تولید گفت: در شرایط بی ثباتی و نااطمینانی تمایل و گرایش مردم برای خرید سکه و ارز نسبت به سرمایهگذاری در تولید بیشتر است. مگر این که دولت و بانک مرکزی عزم جدی برای تدوین سیاستهای لازم برای هدایت نقدینگی را داشته باشد.
وی ادامه داد: وجود تنگناهای مالی در تولید میتواند متغیر اشتغال را نیز تحت تاثیر قرار دهد که بالطبع پیامدهای اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت.
جامساز اظهار داشت: باید توجه داشت که مردم ایران مردمی صلح طلب هستند. دیپلماسی ما هم باید در راستای برقراری ارتباط منطقی با حفظ منافع ملی باشد تا به ارامش اجتماعی و رشد اقتصادی منجر شود و این بار بر دوش دستگاه دیپلماسی کشور است.
وی گفت: با همکاری اروپا می توان بخشی از توطئههای امریکا را خنثی کرد و به نظرم روسیه و چین نمی توانند زیاد قابل اتکا باشند، در حالی که اروپایی ها به عنوان شرکای سابق ما مطرح هستند.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: جنگ چین گرانی مردم ایران اروپا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۹۱۵۴۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلیل کاهش قیمت دلار در چند روز اخیر چیست؟ همتی پاسخ داد
«دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم.» عبدالناصر همتی، رئیس کل اسبق بانک مرکزی در گفتوگو با هممیهن به صراحت بر شکست دولت در مبارزه با تورم تاکید کرد. در شرایطی که دولت میگوید در سیاستهای پولی موفقیت داشته و توانسته به کنترل رشد نقدینگی دست پیدا کند اما متخصصان این حوزه روند کاهش رشد نقدینگی را نشانه موفقیت دولت در این حوزه نمیدانند. همتی با اشاره به اینکه کنترل نقدینگی اقدام مثبتی است، میگوید: «مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست.» *اخیراً نرخ تورم سال 1402 از سوی بانک مرکزی اعلام شده که نشان میدهد تورم بهرغم تلاشهای دولت رشد پیدا کرده و حتی رکورد دولت هاشمی را شکسته است. چرا هیچیک از برنامههای دولت برای مهار تورم نتیجه نداد؟ جدولی که در روزهای گذشته منتشر شده آماری است که معمولاً بانک مرکزی به صورت ماهانه برای تادیه دیون و تعهدات به قوه قضائیه ارائه میکند تا به منظور رای دادن در اختیار قضات باشد. یک نکتهای را باید مورد توجه قرار داد و آن اینکه در صدر جدول نوشته شده بر پایه سال 1395 درحالیکه در اواخر سال 1401 پایه شاخص تورم را اصلاح کردند و سال پایه به 1400 تغییر پیدا کرد. بنابراین اگر شما بخواهید براساس سال 1400 این اطلاعات را تعدیل کنید به نظر من به زیر 50 درصد میرسد. یعنی نرخ تورم 1402 بین 48 تا 50 درصد خواهد بود. به این ترتیب اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم و براساس سال پایهای که معیار مرکز آمار است که البته بانک مرکزی نیز هماهنگ با مرکز آمار سال پایه را اصلاح کرده، نرخ را اعلام کنیم، عدد 52 برای تورم 1402 باید بین 48 تا 50 درصد اصلاح شود. *اینکه تورم 50 درصد باشد یا 52 درصد چندان در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیکند. به هر حال آنچه مشخص است اینکه دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است. دو نکته را در این زمینه باید اشاره کرد. سال 1402 را با سال آخر دولت دوازدهم که فشار حداکثری وجود داشت نمیتوان مقایسه کرد. در سال 1398 وصولی درآمد نفتی 12 میلیارد دلار بود و در سال 1399 درآمدها به 7/5میلیارد دلار رسید. درحالیکه در سال 1402 بنا بر اعلام وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت نفت درآمد نفتی به 35 میلیارد دلار رسیده است. یعنی پنج برابر درآمد نفتی در سال 1399 سال گذشته درآمد نفتی به دست آمده است. با این درآمد نفتی و اینکه تاکید میشود صادرات غیرنفتی جهش پیدا کرده و مجموع صادرات به 78 میلیارد دلار رسیده، تورم بین 48 تا 50 درصد اصلاً قابل قبول نیست. من سوالم این است که مسئولان دولت سیزدهم که آمار بانک مرکزی در خصوص تورم نقطهبهنقطه شهریور 1400 مورد تاکید قرار میدادند امروز چرا آمار بانک مرکزی را مورد نظر قرار نداده و آن را مبنای تحلیل قرار نمیدهند؟ پاسخ واضح است. برای اینکه بین آمار مرکز آمار و بانک مرکزی حداقل 10 درصد اختلاف وجود دارد. نکته دومی که باید به آن توجه کرد این است که حتی اگر بنا بر گفته دولت مبنا را بر نرخ مرکز آمار هم بگذاریم عملکردشان با وعدههایی که در این حوزه داده بودند همجهت نیست. وعده داده بودند تورم را اول نصف میکنند. یعنی در مرحله اول تورم از 46 به 23 درصد کاهش پیدا کند و بعد هم آن را تکرقمی کرده یعنی به زیر 10 برسانند. امروز با 48 درصد نرخ تورم مواجه هستیم که عملکرد بسیار بدی است و به مفهوم شکست در مبارزه با تورم محسوب میشود. بنابراین این دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم. تورم 48 درصد به معنای کنترل نرخ نیست. 48 درصد، تورم بسیار سنگینی است. در شرایط بسیار خاص این تورم ممکن است قابل پذیرش باشد. مانند آنچه در سال 1399 اتفاق افتاد و درآمدها به دلیل شیوع کرونا و حضور ترامپ افت شدید پیدا کرده بود و عملاً درآمد نفتی نداشتیم. مهمترین لنگر نرخ تورم، نرخ ارز است. دولت نه نرخ ارز را توانست کنترل کند و نه تورم را. امروز میبینید که با تزریق بیحد درهم و دلار سعی در تقویت ارزش ریال دارند. البته من این اقدام بانک مرکزی را نفی نمیکنم. به هر حال کنترل نرخ دلار کار خوبی است و باید هم انجام شود. ولی اینکه با ارزپاشی این کاهش نرخ انجام شود مورد پذیرش نیست و این روش هیچگاه جزو سیاستهای من نبوده. تزریق ارز جواب اصلی، اساسی، پایهای، علمی و فنی نیست. راه آن مدیریت درست بازار ارز و شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش نرخ ارز است. به هر حال این تورم چه 52 درصد با پایه 95 یا کمتر از 50 درصد با پایه 1400 نشاندهنده عدم موفقیت دولت در کنترل تورم و عدم تحقق وعدههای دولت در این حوزه است. *دلیل عدم اثرگذاری کاهش رشد نقدینگی بر تورم چیست؟ کنترل رشد نقدینگی اقدام مثبتی است و به نظر من باید ادامه پیدا کند. البته من اطلاع دارم که ریشه کاهش رشد نقدینگی که اتفاق افتاده، کنترل ترازنامه بانکهاست که حتماً آثار رکودی در اقتصاد و تولید خواهد داشت. در هر حال صرفنظر از علت کاهش رشد نقدینگی، این امر میتواند در مهار تورم مؤثر باشد. با این حال باید در نظر داشت که نقدینگی یک واسط است. رئیسجمهور و باقی اعضای دولت نباید روی کاهش رشد نقدینگی مانور دهند. مردم که با نقدینگی کاری ندارند. برای مردم تورم و پولی که از جیبشان میرود مهم است. تورم باید کم شود. *چرا کنترل رشد نقدینگی و افزایش درآمدهای صادراتی نتوانست منجر به مهار تورم شود؟ مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست. مدیریت و کارآمدی اهمیت دارد. کشور کسری بودجه سنگینی دارد. کسری بودجه و اضافهبرداشت بانکها به اقتصاد فشار میآورد. امروز نرخ بهره تامین مالی در بازار بالای 40 درصد است. نرخ 40 درصد به مفهوم آن است که تعادل سیستم پولی کشور از دستشان خارج شده است. شما نمیتوانید بگویید رشد نقدینگی 25 درصد و نرخ بانکی 23 درصد است ولی در بازار نرخ بهره تامین مالی 40 درصد باشد. این نشان میدهد یک جاهایی اشکال وجود دارد. این نشان میدهد یک ناهماهنگی در سیاستهای پولی، ارزی و مالی کشور وجود دارد. تا این ناهماهنگی حل نشود نمیتوان تورم را کنترل کرد. آقایان گمان میکنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش مییابد. رشد اقتصادی هم بسیار مهم است. رشد اقتصادی سال گذشته ناشی از تولید نبوده. عمده آن از محل فروش نفت و رشد بخش خدمات بعد از کرونا به دست آمده است. بخش غالب رشد بخش خدمات نیز به رشد عملیات واسطههای مالی برمیگردد. بنابراین این رشد به بخش تولید واقعی مربوط نمیشود. به نظر من، در حکمرانی مشکل داریم. تا مشکل حکمرانی حل نشود با تکیه بر یک عامل متغیر در سیاستهای پولی نمیتوان تورم را کنترل کرد. کانال عصر ایران در تلگرام