Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-04-28@20:50:01 GMT

روح صاحب باغ در شب بارانی به دیدن سگش آمده بود!

تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۹۲۷۳۳۹

رکنا: چند ماهی می‌شد که از شهر زده بودم بیرون و توی باغ نسبتاً بزرگی که وسطش کلبه کوچکی بود زندگی می‌کردم. روستای زیبایی بود و آرامشی که داشت می‌تونست خیلی حالم رو بهتر کنه. صبح و شب کارم شده بود، نوشتن. هرچیزی که اتفاق می‌افتاد و هر چی که از قبل توی ذهنم بود رو، روی کاغذ می‌آوردم.

سر ماه کل خرت و پرت‌هایی که لازم داشتم رو می‌خریدم و تقریبا در طول ماه دیگه از خونه بیرون نمی‌رفتم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کسی هم به دیدنم نمی‌اومد و به جز من و سگ بزرگی که توی باغ بود و شب‌ها، نگهبانی می‌داد، موجود دیگه‌ای اون اطراف زندگی نمی‌کرد. مثل شهر نبود که خونه‌ها به هم چسبیده باشن و مجبور باشی آروم حرف بزنی که همسایه دیوار به دیوارت، صدات رو نشنوه.

اونجا یه خونه کم‌ کم، هزار متری باغ داشت در نتیجه فاصله هر خونه با خونه بغلی اونقدری بود که حتی اگه فریاد هم می‌زدی به سختی به گوش همسایه‌ها می‌رسید. یک شب که بارون عجیبی می‌بارید و آسمون رعد و برق‌های وحشتناکی می‌زد، سگی که توی باغ بود شروع کرد به زوزه کشیدن. درست شبیه به گرگ زوزه می‌کشید. فضای ترسناکی شده بود که دوستش داشتم، چیزی که هیچ وقت توی شهر برام اتفاق نمی‌افتاد.

رعد و برق و بارون و زوزه، اون هم توی باغ تاریک و پر درختی که کمی ترسناک به نظر می‌رسید. سگ مدام زوزه می‌کشید و هر بار بلندتر از قبل این کار رو می‌کرد. ساعت تقریباً 2 نصفه شب بود. با خودم فکر کردم حتما از رعد و برق ترسیده که اینطوری زوزه می‌کشه.

رفتم بیرون که هم یه سر و گوشی آب بدم هم چند دقیقه‌ای کنار سگ بمونم، تا شاید کمتر بترسه و دیگه سر و صدا نکنه. تا از خونه رفتم بیرون، متوجه شدم که کسی بشدت داره در باغ رو می‌کوبه، یک کمی ترسیده بودم، نمی‌تونستم حدس بزنم که چه کسی می‌تونه پشت در باشه، ماه تا ماه کسی به من سر نمی‌زد، چه برسه توی همچین هوایی و همچین ساعتی! چوب بلندی که کنار پله گذاشته بودم رو برداشتم و به سمت در باغ حرکت کردم. وقتی نزدیک در شده بودم، می‌تونستم صدای مردی که پشت در بود رو بشنوم. مدام به در می‌کوبید و فریاد می‌زد باز کنید.

چوب رو گرفتم پشتم و آروم در رو باز کردم. مردی پشت در بود که زیر بارون خیس خیس شده بود و مثل دوش آب، از موها و ریش‌های بلند و سفیدش آب می‌چکید. بریده بریده حرف می‌زد و انگار لکنت زبون داشت. به نظر می‌رسید از چیزی ترسیده باشد. پشت سر هم و سراسیمه می‌گفت: «سگه داره زوزه می‌کشه،‌ یکی داره می‌میره، یک کاری بکنین.»

سعی می‌کردم آرومش کنم، بهش گفتم ‌سگ از صدای رعد و برق ترسیده که زوزه می‌کشه اما باز حرف خودش رو تکرار می‌کرد و می‌گفت: «شماها هیچی نمی‌دونین. یکی داره می‌میره.»

هرچی بیشتر می‌گذشت، صدای زوزه سگ بلندتر می‌شد، همیشه کوچیک‌ترین صدایی رو که می‌شنید با پارس می‌رفت به سمتش، ولی اون لحظه معلوم نبود صداش داره از کجای باغ می‌آید. پیش خودم فکر کردم،‌ نکنه براش اتفاقی افتاده باشه.

به مرد گفتم همونجا صبر کنه تا من برم و برگردم. در رو بستم و رفتم به سمت صدای زوزه. کنار باغ، رودخونه باریکی رد می‌شد، سگ بالای رودخونه نشسته بود و زوزه می‌کشید، وقتی سعی کردم سگ رو با خودم ببرم، بیشتر زوزه می‌کشید.

ترسیده بودم، فکر کردم شاید چیزی رو توی رودخونه دیده. وقتی به سمت در باغ رفتم، مرد رفته بود، ولی سگ هنوز داشت زوزه می‌کشید. بیش از حد خسته بودم، وارد کلبه شدم، گفتم هرچی باشه به من ربطی نداره و صبح مشخص می‌شه که چه اتفاقی افتاده. اون شب سگه تا صبح زوزه کشید، جوری که صبح وقتی برای غذا دادن بهش رفتم توی باغ، خیلی بی‌حال افتاده بود همونجایی که دیشب نشسته بود.

بعدازظهر اون روز برای خرید رفتم سمت بازارچه روستا. کنار قهوه‌خونه صاحب باغ بغلی رو دیدم. بهم گفت: «دیشب چرا اینقدر سگت زوزه می‌کشید؟» گفتم: «نمی‌دونم حتماً از صدای رعد و برق بود.» بهم گفت: «فقط یکبار دیگه اینطوری زوزه می‌کشید. اون هم وقتی که صاحب بیمارش توی رودخونه باغ مرده بود. یکدفعه برق از چشمام پرید.» پرسیدم: «یعنی همون مردی که قبلا صاحب باغ بوده؟» گفت: «آره، بنده خدا قبل از اینکه بمیره همیشه می‌اومد اینجا، آخه قهوه‌خونه مال برادرشه. خدا بیامرز یک روز پاش لیز می‌خوره و می‌افته توی رودخونه، چون سرش به سنگ می‌خوره بیهوش می‌شه و نمی‌تونه شنا کنه، سگه بیچاره چند ساعتی زوزه می‌کشه تا همسایه‌ها، می‌رن و اونجا و بدن بی‌جون صاحبش رو از آب می‌کشن بیرون.»

نفسم توی سینه‌ام حبس شده بود، بهش گفتم: «دیشب یکی اومده بود دم در باغ و اون هم همین جریان رو می‌گفت.» وقتی از قیافه و سر و وضعش تعریف می‌کردم، همه کسایی که توی قهوه‌خونه بودن با حالت متعجبی به حرف‌هام گوش می‌دادن. یکی از اونهایی که کنارم ایستاده بود با صدای بلندی به صاحب قهوه‌خونه گفت: «عکس برادر خدابیامرزت رو داری؟» جواب داد «آره» و لحظه‌ای بعد با عکسی توی دستش اومد سمت من. قلبم داشت توی سینه می‌ایستاد و نفسم در نمی‌اومد، وقتی همون مردی رو توی عکس ‌دیدم که دیشب اومده بود دم در باغ، اون هم با سگی که کنارش نشسته بود و به نظر تولگی همون سگی بود که الان مدت‌هاست توی باغ منه.

کاوه م. راد

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

چالش رقص خیابانی کار دست دختر جوان داد +فیلم

آخرین خبر از پرونده قضایی ثامن الحجج / سهم 2 مجری تلویزیونی چقدر است+ عکس

مردان شیطان صفت کبری 14 ساله را محاصره کردند! + عکس

گذرنامه عجیب شهرام جزایری +عکس و سند

رشد 2 دست نوزاد روی شکم یک دختربچه! + عکس های عجیب

صدور کیفرخواست برای مهرداد میناوند !

جواب بله دختر 19 ساله تبریزی برای صیغه شدن / 100 جوان به دام افتادند!

روش خنده‌دار یک زندانی برای فرار از زندان + تصویر

تجاوز گروهی وحشیانه به دختر 17 ساله در استخر خصوصی

دار زدن کبری رضایی 14 ساله با چادر در مقابل خانه اش + عکس

تجاوزهای سریالی به 2 پسر در مکانی مقدس!+ عکس

تجاوز وحشیانه برادر شوهر به عروس جوان / این زن در جنوب تهران قتل عام به راه انداخت + عکس

منبع: رکنا

کلیدواژه: خودرو سلامت مسکن بازنشسته ها مهم ترین های 24 ساعت ارز و سکه اخبار حوادث ماهی شهر زندگی صبح روستای عکس حوادث دستگیر شد زن جوان دختر ایران زندگی فیلم شهرام جزایری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۹۲۷۳۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فناوری جدیدی برای دیدن درون سلول‌های سرطانی

پژوهشگران فناوری جدیدی را توسعه داده‌اند که با آن می‌توانند محتویات چربی یا همان لیپیدهای موجود در سلول‌های سرطانی را مشاهده و مطالعه کنند.

به گزارش مشرق، دانشمندان فناوری تصویربرداری جدیدی را ابداع کرده‌اند که به آنها اجازه می‌دهد تا درون یک سلول سرطانی را به صورت زنده ببینند و نحوه تعامل آن با محیط اطراف خود را مشاهده کنند.

به نقل از آی‌ای، این تیم به رهبری دانشگاه ساری(Surrey) در انگلیس به دنبال مشاهده و مطالعه محتوای چربی‌های(لیپیدها) موجود در سلول‌های سرطانی بود.

لیپیدها اجزای کلیدی سلول‌ها هستند و به سلول‌های سرطانی اجازه رشد، تکثیر و متاستاز را می‌دهند.

این تکنیک با همکاری کالج دانشگاهی لندن توسعه یافته است و شرکت داروسازی GSK و شرکت‌های یوکوگاوا(Yokogawa) و سایکس(Sciex) نیز در آن مشارکت داشته‌اند.

نظارت بر محتوای چربی سلول‌ها

با استفاده از سیستم شرکت یوکوگاوا به نام SS۲۰۰۰، سلول‌های سرطانی منفرد از یک ظرف کشت شیشه‌ای نمونه‌برداری شد. این سیستم نوآورانه سلول‌های زنده منفرد را با استفاده از لوله‌های کوچک استخراج می‌کند و امکان تجزیه و تحلیل دقیق را فراهم می‌کند. عرض این لوله‌ها به سختی ۱۰ میکرومتر، یعنی نصف قطر نازک‌ترین موی انسان است.

در مرحله بعد، این سلول‌ها با رنگ فلورسنت رنگ‌آمیزی شدند. این کار به پژوهشگران امکان داد تا قطرات لیپید را در طول آزمایش بررسی کنند.

سپس این تیم با محققان شرکت Sciex برای ایجاد یک رویکرد جدید طیف‌سنجی جرمی همکاری کرد. این روش به آنها اجازه می‌داد لیپیدها را بشکنند و ساختار واقعی سلول را تعیین کنند.

سرانجام کل این فرآیند به مشاهده چگونگی تکامل سلول‌های سرطانی در پاسخ به تغییرات محیط اطراف منجر شد.

یوهانا فون گریشتن از دانشکده شیمی و مهندسی شیمی دانشگاه ساری گفت که مشکل سلول‌های سرطانی این است که هیچ دو سلولی شبیه به هم نیستند.

وی افزود: این امر طراحی یک درمان خوب را سخت‌تر می‌کند، زیرا برخی سلول‌ها همیشه بیش از سایرین در برابر درمان مقاومت می‌کنند. با این حال، همیشه ثابت شده است که مطالعه سلول‌های زنده پس از حذف آنها از محیط طبیعی، با جزئیات کافی برای درک واقعی آرایش آنها دشوار است. به همین دلیل بسیار هیجان انگیز است که بتوانیم سلول‌های زنده را زیر میکروسکوپ نمونه‌برداری کنیم و محتوای چربی آنها را یک به یک بررسی کنیم.

به گفته پژوهشگران این یافته‌ها می‌توانند بینشی در مورد چگونگی واکنش سلول‌ها به تشعشع ارائه دهند.

پژوهشگران همچنین از این رویکرد تازه کشف شده برای تجزیه و تحلیل مولکول‌های چرب لیپیدی در چندین سلول سرطانی استفاده کردند. جالب توجه است که آنها تفاوت‌هایی را در نمایه لیپیدی سلول‌های مختلف شناسایی کردند.

کارلا نیومن معاون مدیر بخش تصویربرداری سلولی و دینامیک در GSK در یک بیانیه مطبوعاتی گفت: روش جدید ما راه را برای مطالعه سلول‌های سرطانی با جزئیاتی که قبلاً ندیده‌ایم، هموار می‌کند. یک روز نیز ممکن است بتوانیم ببینیم که چگونه سلول‌های سرطانی با همسایگان خود ارتباط برقرار می‌کنند. این می‌تواند درمان‌های جدید و هدفمندتری را فراهم کند.

این تکنیک می‌تواند بینش‌های ارزشمندی در مورد چگونگی پاسخ انواع سرطان به درمان‌ها ارائه دهد. همچنین می‌تواند به پزشکان در درک تأثیر تابش و تشعشع بر سلول‌ها کمک کند، به ویژه اینکه چگونه برخی از سلول‌های سرطانی در برابر پرتودرمانی مقاومت می‌کنند. این مقاومت ممکن است به عود سرطان منجر شود.

درک عمیق‌تر از بیولوژی سرطان می‌تواند به توسعه درمان‌های مؤثرتری در آینده منجر شود.

علاوه بر این، پژوهشگران بیان می‌کنند که مطالعه لیپیدها داخل سلول‌های منفرد ممکن است به بخش‌های مختلف سلامت از جمله ایمنی و بیماری‌های عفونی نیز کمک کند.

این یافته‌ها در مجله Analytical Chemistry منتشر شده است.

دیگر خبرها

  • اتفاق تلخ در بسکتبال/ سومین نوجوان حادثه تصادف هم پر کشید
  • اختتامیه دومین دوره جشنواره عروسک‌خونه
  • فناوری جدیدی برای دیدن درون سلول‌های سرطانی
  • فیلم| وقتی خاخام‌های اسرائیلی از دیدن بقایای موشک ایران شگفت‌زده شدند
  • پرمخاطب مثل «گیل‌دخت»
  • ۷۰ هزار نفر از موزه‌های حرم مطهر رضوی دیدن کردند
  • (ویدئو) مقایسه‌های دردآور مهران مدیری از قیمت‌های امروز با ۲۰ سال گذشته / مسئولین با دیدن این ویدئو بایدآب شوند!
  • مطهری یک نفس راحت در تراکتور کشید (عکس)
  • وی‌ای‌‌آر سه امتیاز را از جیب قائدی بیرون کشید!‏
  • دلش برای «آسید کاظم» پر می‌کشید