شیخ اشراق مانع جدایی حکمت و فلسفه شد
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۹۳۳۴۴۱
ایران اکونومیست - به گزارش ایران اکونومیست، همایش بزرگداشت شیخ اشراق با عنوان «سهروردی در متن آثارش» با حضور غلامحسین ابراهیمی دینانی، غلامرضا اعوانی، نجفقلی حبیبی، نصرالله حکمت و سیدمصطفی محققداماد، عصر روز گذشته (دوشنبه هشتم مرداد ماه) به مناسبت سالروز بزرگداشت سهروردی در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* محقق داماد: سهروردی امکان تجربه نبوی برای بشر قائل است
آیتالله سیدمصطفی محققداماد عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم موضوع سخنرانیاش جایگاه تفسیر قرآن کریم در آثار سهروردی بود، وی با بیان اینکه ابنسینا و ملاصدرا چندین کتاب و رساله درباره تفسیر قرآن دارند، افزود: اما در این میان از سهروردی تفسیر کاملی به دست ما نرسیده است، گرچه در سراسر آثارش آیات زیادی را ذکر کرده و در این رابطه باید آیاتی که سهروردی در آثارش بدانها استناد کرده است، احصا شود.
محقق داماد سپس با اشاره به ابتدای کتاب حکمت الاشراق سهروردی گفت: اولین آیاتی که سهروردی به آن اشاره کرده است، آیات 23 و 24 سوره تکویر است: «وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِینِ وَمَا هُوَ عَلَى الْغَیْبِ بِضَنِینٍ»؛ قطعاً آن (فرشته وحى) را در افق روشن دیده است و او بر غیب بخیل نیست و آنچه را دریافت کرده، دریغ نمیکند.
وی با اشاره به تفسیر علامه طباطبایی در این باره ادامه داد: در این سوره خداوند بیان میدارد «إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ذِی قُوَّةٍ عِنْدَ ذِی الْعَرْشِ مَکِینٍ مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِینٍ» همانا قرآن، کلام پیامآورى گرامى است، آنکه نزد خداوند صاحب عرش، داراى قدرت و مقام والا است، فرشتهاى که فرمانش برند و امینش شمرند، علامه میفرماید مقصود از «رسول» در این آیه جبرئیل است.
عضو هیأت علمی فرهنگستان تصریح کرد: خداوند ۶ ویژگی برای جبرئیل ذکر کرده است: اول اینکه او رسول است؛ دوم اینکه نزد خداوند صاحب کرامت است؛ سوم اینکه ذی قدرت است؛ چهارم اینکه جایگاهش نزدیک عرش است؛ پنجم اینکه خیانت نمیکند؛ ششم اینکه امین است.
وی با بیان اینکه مقصود از این آیات مطابق نظر علامه طباطبایی این است که پیامبر(ص) جبرئیل را در افق مبین مشاهده کرده است، افزود: سهروردی در مقدمه «حکمت الاشراق» کاربردی را از آیه به دست میآورد که به تعبیر من تبیین مبانی اصلی حکمت اشراق است.
آیتالله محقق داماد در ادامه با اشاره به تفاوت فلسفه اشراق و مشاء اظهار داشت: مبانی، ماهیت و روش این دو مکتب فلسفی متفاوت است، در فلسفه مشاء ما با استدلال، استنتاج، صغری و کبری مواجه هستیم، اما در فلسفه اشراق گفته میشود مطالب از عالم دیگری اشراق میشود.
وی گفت: سهروردی میگوید ضمیر آیه به واهبالعلم که عقد فعال است، باز میگردد. به نظر من مدلول کلام سهروردی با توجه به بهرهگیری از این آیه قرآن این است که اتصال به عالم ربوبی اختصاص به پیامبران ندارد، این در حالی است که هیچ یک از شارحان سهروردی به این نکته اشاره نکردهاند.
عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم با بیان اینکه از نظر سهروردی دیگر انسانها نیز میتوانند تجربهای همانند پیامبر(ص) داشته باشند، خاطرنشان کرد: مقصود سهروردی این است که تجربهای که پیامبر(ص) داشته است، برای دیگران غیرقابل دسترس نیست و به عبارتی درش بسته نیست؛ گرچه دیگر کسی به پیامبری مبعوث نمیشود.
وی در پایان گفت: سهروردی منکر خاتمیت نیست، نکتهای که فقیهان آن دوره سهروردی را به آن متهم کردند و به همین خاطر به قتل رساندند. سهروردی میگوید امکان تجربه نبوی برای بشر وجود دارد. خلاصه سهروردی حرفی زد که بعدها هر عارفی آن را بیان کرد.
*اعوانی: سهروردی مانع جدایی حکمت و فلسفه شد
غلامرضا اعوانی عضو فرهنگستان علوم با تأکید بر اینکه قرآن تنها یک کتاب دینی نیست بلکه یک کتاب حکمت است، بیان داشت: خداوند پیش از ارسال انبیاء و پیامبران قرآن را نازل کرده است، به همین خاطر پیامبران باید دارای حکمت باشند، زیرا که آنان معلم حکمت هستند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه حکمت تنها به پیامبران اختصاص ندارد، افزود: فهم قرآن سرمایه عظیمی است، بهترین راه فهم حکمت قرآنی روش حکمای اسلام است، دینی که از حکمت خالی باشد پوچ و خالی است.
اعوانی با بیان اینکه باب حکمت عملی را سهروردی باز کرده است، اظهار داشت: سهروردی به این موضوع اذعان داشته که تا قبل من کسی رسالهای د رباب حکمت تدوین نکرده است.
وی با بیان اینکه در شرق هیچ گاه جداییمیان حکمت و فلسفه به وجود نیامده است، ادامه داد: مهمترین اندیشمندی که مانع این جدایی شد سهروردی بود و به معنای واقعی سهروردی معنای حکمت را در شرق احیا کرد، بنابراین حکمت اسلامی بزرگترین سرمایه الهی در ایران است که ما به عنوان وارثان اسلافمان باید از آنها محافظت کنیم.
*حبیبی: سفارش به زیاد قرآن خواندن آخرین توصیه سهروردی است
نجفقلی حبیبی استاد دانشگاه تهران محوریت سخنانش را بررسی تفکرات سهروردی در کتاب «کلمه التصوف» قرار داد و بیان داشت: از نظر سهروردی خورشید حقیقت یکی است، هر چند راهها میتواند متفاوت باشد. حقیقت یک شهر است و باید آن را در نظر داشت. او معتقد است همه حکما به یک حقیقت معتقد بودند و بقیه اختلافات حاصل اشتباهاتی است که انجام شده است.
وی افزود: او بندگان را مانند بردگانی میداند که به جستجوی خداوند هستند. او به خداوند بسیار التماس میکند و دعای سهروردی به نوعی به بیان اهل بیت نزدیک میشود.
حبیبی با تأکید بر اینکه شیخ اشراق توصیه میکند همانند ماه رمضان باید تا پایان عمر گناه نکنیم، خاطرنشان کرد: مناجات سهروردی بسیار طولانی است و در کنار آن مباحث فلسفی در آثارش مطرح شده است. مهمترین کارش تعبیر او از نفس به کلمه است. سهروردی در لابهلای مباحث فلسفی از سخنان امام علی(ع) و مشایخ صوفیه مباحثی را نقل میکند.
وی ادامه داد: شیخ اشراق از امام علی(ع) به حکیمالعرب یاد میکند و تلاش میکند از کلمات ایشان در خصوص مباحث این کتاب استفاده کند. او به ابطال نظریههای طبیعی و از این میان نظریه جالینوس میپردازد و معتقد است که در کنار جسم روح و بعد فراطبیعی نیز وجود دارد.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه سهروردی به احیای حکمت نوری ایرانیان اشاره داشته است، ابراز داشت: سهروردی معتقد است در تصوف برخی مباحث باید کتمان شود، در این راستا وی توصیه میکند تا ذکر مدام تکرار شود و تصورات ناپسندیده از ذهن دور و به جای آن تصورات نیکو وارد ذهن شود.
وی افزود: آخرین توصیه سهروردی که خیلی مشهور است این است که زیاد قرآن بخوان اما آن را با وجد، طرب و اندیشه نیکو بخوان و چنان آن را بخوان که گویی فقط برای تو نازل شده است.
*حکمت: سهروردی به دنبال حقیقت گمنام است
نصرالله حکمت عضو هیأت علمی دانشگاه بهشتی با بیان اینکه سهروردی اعتقاد دارد که با راه ارسطویی نمیتوان به حقیقت دست یافت، اظهار داشت: سهروردی به دنبال حقیقت گمنام است، سهروردی معتقد است ما باید بکوشیم ابتدا راه درست را بیابیم، هر چند نادرست راه برویم.
وی افزود: در اثر سهروردی ۳ بار واژه «سبیل» و ۶ بار واژه «طریق» استفاده شده است و این نشان میدهد برای سهروردی، راه درست مهمتر از درست راه رفتن است.
استاد دانشگاه بهشتی با اشاره به اینکه از نظر سهروردی منظور از ریاست سیطره و غلبه ظاهری نیست، تصریح کرد: سهروردی معتقد است زبان مهم است، زیرا زبان ساحت اشعار و انتقال آگاهی به دیگران است و از این رو معتقد است حکمای ما به زبان رمز سخن گفتهاند و رمز قابل ردکردن نیست.
وی ادامه داد: باید از سهروردی زبان ادب و احترام را بیاموزیم و تصور نکنیم حقیقت در انحصار ما است، میتوانیم با دنیا وارد گفتوگو شویم، ادب و دین ما اقتضا میکند که ما زیباتر از این و با مهربانی و ادب اسلامی بیشتری با جهان سخن بگوییم.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: ایران اکونومیست سهروردی فرهنگستان علوم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۹۳۳۴۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شیرینیها و شگفتیهای کودکان به روایت یک دیدار
به گزارش «مبلغ»، استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب داستان راستان درباره فلسفه نوشته شدن کتاب توحید مفضل که نام دیگر آن دانستنی های شگفت انگیز خلقت است، می نویسد: یک روز «مُفضل بن عُمر جُعفی» از پیروان امام صادق (ع) در مسجد النبی دید که سر و کله شخصی به نام « ابن ابی العوجاء» پیدا شد که به مادیگرایی و بی دینی معروف بود.
در کنار حرم رسول خدا (ص) با دوستانش به گفت و گو نشست و گفت که هنوز نتوانسته معمای شخصیت پیامبر (ص) را حل کند و اعتقاد خود را مبنی بر این که تدبیر و تقدیری در عالم خلقت در کار نیست بیان کرد و مفضل با شنیدن این اهانت ها طاقت نیاورد و او را دشمن خدا خواند و با عصبانیت با او سخن گفت.
ابن ابی العوجاء که مفضل را نمی شناخت، به او گفت اگر از متکلمین هستی، بیا روی اصول و مبانی کلامی با هم بحث کنیم و اگر واقعا دلائل قوی داشته باشی ما از تو پیروی می کنیم و اگر از یاران جعفر بن محمد هستی، بدان که او با ما این گونه سخن نمی گوید. چون او هرگز با ما تندی نمی کند و عصبانی نمی شود. بلکه سخنان ما را با کمال بردباری و متانت گوش می کند و آنگاه با جمله هایی کوتاه و پر مغز خود، چنان راه را بر ما می بندد که قدرت فرار از ما سلب می شود.
روایت یک دیدار و گفت وگو
مفضل به خانه امام صادق (ع) رفت و موضوع را بیان کرد و اینگونه شد که امام ششم در آن دیدار، سلسله دروس توحیدی را در چهار بخش برای او بیان کرد تا در مقابل افراد بی دین بتواند با استدلال پاسخ دهد. حاصل این دیدار مفضل طی چهار روز از صبح تا ظهر، کتابی شد به نام «توحید مفضل» که از جامع ترین بیان ها در حکمت آفرینش است.
عبرت بگیر از وضعیت کودک
امام صادق پس از بیان نکاتی درباره توحید، به آفرینش انسان و شگفتی های کودکان اشاره کرد و فرمود: اگر فرزند، دانا و عاقل متولد می شد، هر آینه دنیا در نظرش بسیار غریب می نمود و حیران می ماند. چون هر چیزی را که می دید، نمی دانست و بر او مسائل عجیب و غریبی از اختلاف شکل های جهان و پرندگان و چهار پایان و غیر آنها و ساعت به ساعت و روز به روز وارد می شد که مانند آنها را مشاهده نکرده بود.
وضعیت نادانی کودک
امام صادق در ادامه به مفضل فرمود: عبرت بگیر برای این وضعیت کودک، از حال کسی که او را اسیر کنند و از شهری به شهری برند و او عاقل باشد مانند فردی حیران که وحشت می کند، با آن که اوضاع شبیه به آنها را بسیار دیده است و کسی را که در کودکی و نادانی اسیر کنند سخن و ادب زودتر می آموزد از کسی که در دانائی و بزرگی او را اسیر کنند. اگر انسان عاقل متولد می شد، خواری در خود می دید. چون متوجه می شد که نمی تواند راه برود و دیگران او را بر دوش می گیرند و در گهواره می خوابانند و بر رویش پتو می اندازند.
شیرینی های کودکانه
آن حضرت همچنین فرمود: اگر نوزاد به صورت انسانی دانا و کامل متولد می شد، آن شیرینی کودکانه را نداشت و لذا اول که به دنیا می آید، نادان و غافل است از آنچه اهل دنیا در آن هستند و اشیاء را ملاقات می کند با ذهن ضعیفی و معرفت ناقص و روز به روز اندک اندک در دیدن هر چیز و ورود هر حال معرفتش زیاد می شود، و به امور غریبه الفت می گیرد و بر احوال مختلف معتاد می شود و به تدریج از حد تأمل و حیرت به مرتبه ای می رسد که به عقل خود تصرّف و تدبیر و چاره امور معاش خود می کند و عبرت می گیرد از احوالی که مشاهده می نماید و به سهو و غفلت مبتلا گردد و به طاعت و معصیت مکلّف می شود.
لذت تربیت کودکان
امام صادق (ع) به مفضل فرمود: اگر نوزاد در حین ولادت عقلش کامل و اعضایش قوی می بود و در کار خود استقلال داشت، حلاوت تربیت اولاد از بین می رفت و مصلحتی که پدر و مادر برای تربیت فرزندان درنظر می گرفتند، محقق نمی شد و بدان حکمتی در این تربیت است که بعد از احتیاج پدر و مادر به تربیت، اینگونه می شد که پدران و فرزندان به یکدیگر الفت نمی گرفتند. زیرا فرزندان از تربیت و محافظت پدر و مادر بی نیاز می بودند. پس در همان ساعت که از مادر متولد می شدند از ایشان جدا می شدند و دیگر کسی پدر و مادر خود را نمی شناخت.
گریه کردن کودکان
گریه کردن کودکان نیز حکمت هایی دارد که امام صادق (ع) به شاگرد خود املا کرده و فرمود: در مغز نوزاد رطوبتی وجود دارد که اگر بماند، دردهای بسیاری مانند نابینایی را ایجاد می کند. پس گریه نوزاد، این رطوبت را از سرش خارج می کند و باعث صحّت بدن و سلامتی چشم هایش می شود. پس اگر نوزاد گریه می کند و پدر و مادر از این منافع آگاهی ندارند و لذا تلاش می کنند تا کودک را ساکت کنند درحالی که نمی دانند گریه برای او بهتر است.
آب دهان کودکان
نکته دیگری که امام صادق (ع) به حکمت آن اشاره کردند، سرازیر شدن آب دهان نوزاد بود که فرمود: آبی که از دهان اطفال جاری می شود و اکثر اوقات سبب دفع رطوبتی می گردد که در ابدان ایشان بماند، هر آینه احداث دردهای عظیم در ایشان نماید. چنانچه می بینی کسی را که رطوبت بر او غالب می شود یا دیوانه ی شود یا به فلج و بیماری هایی دیگر مبتلا می شود. پس خداوند علیم در کودکی مقرر گردانیده که این رطوبت از دهان ایشان دفع شود تا موجب صحت ایشان در بزرگی گردد و خدا بر انسان ها تفضّل کرده تا به حکمت آنچه جاهل هستند، لطف کرده و اگر انسان ها نعمت های الهی را بشناسند، هر آینه به تفکّر مشغول شوند.
این طبیعتی که شما می گوئید...
اینجا بود که مفضل گفت گروهی این موارد را یک مساله طبیعی می دانند و امام صادق (ع) فرمود: از آنان بپرس آیا این طبیعتی که شما می گوئید، علم و قدرت بر این کارها دارد یا نه. پس اگر بگویند که علم و قدرت دارد، پس به خدا قائل شده اند ولی نامش را طبیعت گذاشته اند. چون معلوم است طبیعت را شعور و اراده ای نیست و اگر بگویند که طبیعت دارای علم و اراده نیست، پس معلوم است که این افعال محکم و با اتقان از طبیعت بی شعور صادر نمی شود. پس همانگونه که می دانی خدا همه چیز را با اسباب جاری کند و افراد جاهل بر این اسباب نظر افکنده اند و از مسبب الاسباب غافل شده اند.
کتاب توحید مفضل
کتاب توحید مفضل با ترجمه های گوناگونی منتشر شده و ترجمه های جدید نسبت به سایر ترجمه ها برای نوجوانان مناسب است. برخی هم این کتاب را به زبان کودکانه نوشته اند. در این کتاب مباحثی همچون حکمت آفرینش هر یک از اعضای بدن، چگونگی هضم غذا، شرافت انسان به سایر موجودات، حواس پنج گانه در انسان، ساختمان دل، فواید فراموشی، منافع حیا، شگفتی های حیوانات و طبیعت و همچنین در حکمت وجود ناملایمات و مصیبت ها مطالب متنوعی بیان شده است.