Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-18@11:34:26 GMT

گریز از مخمصه؛ آزمونی که هیراد را سربلند کرد + فیلم

تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۹۵۱۵۲۲

گریز از مخمصه؛ آزمونی که هیراد را سربلند کرد + فیلم

‍‍‍‍‍‍

حمید هیراد شب گذشته کنسرتی را برگزار کرد که برایش آزمونی بزرگ بود و او توانست از این آزمون سربلند بیرون بیاید. ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۶ فرهنگی موسیقی و تجسمی نظرات

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، حاشیه‌ها به اوج رسیده و خواننده‌ای در بالاترین حجم فشارها قرار دارد. او متهم به پلی‌بک در کنسرتش شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کنسرتی که در شیراز برگزار شد و انتشار فیلمی از آن اجرا مسئله‌ی پلی‌بکِ یکی از قطعه‌های هیراد را مطرح کرد.

فشارها از همان زمان آغاز شده و تا همین دیشب هم ادامه داشت. به هر روی بر کسی پوشیده نیست که کنسرت جای اجرای زنده است و پلی‌بک یعنی جفا در حقِ مخاطب؛ مخاطبی که پول زیادی برای خرید بلیت پرداخت می‌کند و به سالن کنسرت می‌آید تا اجرایی زنده را ببیند.

وقتی خواننده‌ای متهم به پلی‌بک می‌شود، یعنی آن خواننده توانِ اجرای زنده را ندارد که اگر داشت پلی‌بک نمی‌کرد. پس کنسرت دیشبِ حمید هیراد محلِ امتحانِ بزرگی بود. اگر هیراد در کنسرت‌هایش پلی‌بک می‌کند، یعنی توانِ اجرای زنده آن هم برای دو سانس پشتِ سرهم را ندارد. پس همگان منتظر کنسرت دیشب او بودند تا ببینند که این خواننده بر روی صحنه چه خواهد کرد.

نکته‌ی جالب شجاعتِ حمید هیراد بود که یک روز پیش از اجرا خبرنگاران، روزنامه‌نگاران و منتقدان را به کنسرتش دعوت کرد. بی‌شک اهالی رسانه می‌توانند بهترین داوران برای پاسخ به این سوال باشند که کنسرت هیراد به چه شکلی برگزار می‌شود.
نمایندگان رسانه‌ها امکان حضور در ساندچک(آخرین تمرین گروه در سالن برای تنظیمِ صدا) را داشتند تا تمام مراحل میکروفون‌گذاری و ولوم‌گیری و حتی بازدید از اتاق فرمان را داشته باشند و شواهدی از حتی وجود یک سی‌دی وُکال برای پخش همزمان و پلی‌بک خواننده یافت نشد. در ساندچک بهتر از هر جایی همه چیز عیان بود. ساندچک به گونه‌ای پیش رفت که نویدِ کنسرتی بی‌نقص را می‌داد.
تمام ساندچک براساس اجرای زنده یک گروه موسیقی پاپ راک و نیز اجرای زنده خواننده چیده شد و حدود یک ساعت تنها صرف ولوم‌گیری صدای خواننده شد.

دهم مرداد 1397 حمید هیراد کنسرتی برگزار کرد که بی‌شک نقطه‌ی عطفی در کارنامه‌ی هنری او بود.

در هر دو سانس، سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی صندلی خالی نداشت. طرفداران هیراد آمده بودند تا به خواننده‌ی مورد علاقه‌شان انرژی بدهند. از طرفی، برخی هم دوربین به دست آمده بودند تا کوچکترین سوتی‌ها را ثبت و به سرعت در فضای مجازی منتشر کنند.

اجرا از همان ابتدا با انرژی آغاز شد و هیراد سعی داشت تا تمام قطعه‌ها را به بهترین شکل بخواند. نکته‌ی مهم در این اجرا اثباتِ زنده خواندن بود. مسئله‌ای که هیراد به بهترین شکل ممکن آن را برای همگان در همان دو قطعه‌ی نخست اثبات کرد. از آن به بعد بود که لذت حضور در کنسرت هیراد بیشتر و بیشتر شد و همه با خیال راحت نشستند و کنسرت را دیدند.

تصورِ اینکه فشارها بر روی حمید هیراد در این مدت چقدر بوده، دشوار است. تصور کنید خواننده‌ای بخواهد روی صحنه بیاید و اثبات کند که می‌خواند! این نکته فشار بسیار زیادی بر روی خواننده وارد می‌کند. در کنار همه‌ی این‌ها، حاشیه‌های فضای مجازی را هم اضافه کنید.

خواندنِ هیراد و انرژی او، تمام حاشیه‌های هفته‌های اخیر را پایان داد. به راستی آنچه در اجرای شب گذشته دیده شد، اثبات کرد که او خواننده‌ی اجرای زنده است و انرژی بسیاری برای خواندن دارد.
هیراد در بخشی از کنسرتش قطعه‌ای را با تکنوازی گیتارِ خودش خواند. قطعه‌ای که علاوه بر خوانندگی، توان او در نوازندگی را هم نشان میداد.

 


صحبت‌های حمید هیراد در کنسرتش / برخی نمی‌خواهند من اینجا باشم

هیراد در بخشی از کنسرتش خطاب به حاضران گفت: «خیلی ها تلاش می کنن که من دیگه اینجا نباشم. یه کم مهربون باشیم و عشق بورزیم. بدی ها را کنار بگذاریم. کسی از فردا و یک ساعت بعد خود خبر ندارد. تا زمانیکه زنده ایم خوبی کنیم.
اهل دورویی و خودنمایی نیستم. در این دوسال مرا شناخته‌اید. این صدا و تن برای من نیست برای اونیه که افریدگار است. خودش میدونه چگونه راهنمایی کنه. به افتخار خدامون.»

از نکات مهم این کنسرت حضور پدر و مادر حمید هیراد در سالن و چگونگی تقدیر او از آنها بود. هیراد خطاب به حاضران در سالن گفت: با خودم عهد بستم که هر جایی که میرم این حرف رو بزنم، ولی نه از این بالا(هیراد از صحنه پایین آمد)، چقدر خوبه که مقیاس اندازه گیری انسانیت‌مان پول، مقام و شهرت نباشد. خداوند برای مقیاس انسانیت‌مان چنین چیزی قرار نداد.
یه شونه هست، یه مرد هست. معنای واقعی مرد که وقتی از همه دنیا بریدید، پناهتون میشه. در شادی‌ها و در غم‌هاتون به تنها کسی که فکر می‌کنید همین انسان و همین فرشته است. نام زیبایش را می‌برم؛ به اندازه دینی که به گردنمون داره براش دست بزنیم؛ به افتخار پدرامون.»

هیراد به سمت پدرش رفت و او را در آغوش کشید.

 


تقدیر هیراد از پدرش

هیراد در تمجید از مادرش گفت: «فرشته‌ای هست که هیچ وقت در زندگی‌مون تکرار نمیشه، اگر دوستش دارید صبح که از خواب بیدار میشید، دست‌شو ببوسید، پاشو ببوسید. به افتخار مادرامون.»

او سپس به سوی مادرش آمد و در مقابل او زانو زد و مادرش را در آغوش کشید.

بی‌شک کنسرت حمید هیراد در دهم مرداد 1397 نقطعه‌ی عطفی برای این خواننده و کارهایش بود. او با این اجرا توانست به حاشیه‌های پلی‌بک خواندنش پایان دهد و شروعی دوباره در عرصه موسیقی داشته باشد. آنان که دیشب کنسرت حمید هیراد را از نزدیک دیدند، به زنده بودن اجرا و توانِ بالای هیراد در خوانندگی گواهی می‌دهند.

کارِ خوانندگی و فعالیت در عرصه هنر، معمولا با حاشیه‌ها همراه است و خواننده باید بتواند در تنگناها خودش را به مخاطبانش اثبات کند و این درست همان کاری بود که هیراد آن را انجام داد. شاید بهتر است که هیراد در مسیر هنری‌اش دقت بیشتری داشته باشد تا باز هم در چنین تنگناهایی قرار نگیرد.

انتهای پیام/

R33357/P1356/S4,40/CT7 واژه های کاربردی مرتبط موسیقی

منبع: تسنیم

کلیدواژه: موسیقی موسیقی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۹۵۱۵۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ساره خسروی؛ مترجم: روانشناسان خواندن «سلام زیبا» را به مراجعین خود پیشنهاد می‌کنند

«سلام زیبا» نوشته خانم آن ناپولیتانو داستان زندگی خانواده «پاداوانو» است. یک خانواده 6 نفره؛ پدر، مادر و چهار دختر که در شیکاگو زندگی می‌کنند. داستان از دوران نوجوانی این دخترها آغاز می‌شود و تا میانسالی آن‌ها ادامه دارد. مخاطب با غم ها و شادی‌ها، اشک و لبخندها و عشق‌ها و ناکامی‌های شخصیت‌های داستان همراه می شود و با دنبال کردن چند دهه از زندگی آن‌ها به کشف و شناخت خود، احساسات و مهارتهایش دست می‌یابد.

از این جهت «سلام زیبا» رمانی است که به خواندن آن توصیه شده و با اقبال مخاطب در جهان مواجه شده است. این اثر کتاب سال به انتخاب واشنگتن پست، تایم و نامزد بهترین کتاب سال گودرید را یدک می‌کشد و به عنوان یکی از پرفروش های نیویورک تایمز معرفی شده است.

درباره «سلام زیبا» که توسط نشر آموت منتشر شده  با ساره خسروی؛ مترجم اثر به گفتگو نشستیم  که حاصل آن را می‌خوانید.

  چه شد که تصمیم گرفتید کتاب «سلام زیبا» را ترجمه کنید؟ 

معمولاً نویسنده‌­هایی که آثار قبلی­شان پرفروش شده­‌اند مورد توجه مترجم‌­ها قرار می­‌گیرند. اثر قبلی ناپولیتانو، «ادوارد عزیز» هم کتاب پرفروشی بود چه در آمریکا و چه در ایران. وقتی متوجه شدم که این نویسنده قرار است کتاب جدیدی چاپ کند، آن را زیر نظر گرفتم. زمانی که تصمیم به ترجمه­ «سلام زیبا» گرفتم، این کتاب هنوز به زبان انگلیسی چاپ نشده بود. من فقط خلاصه‌­ای از این رمان خواندم و بسیار جذب خط داستانی‌­اش شدم. ناگفته نماند که عنوان کتاب هم نوید یک داستان گرم و صمیمی را می­‌داد. بعد از چاپ کتاب کل داستان را خواندم و با ناشر مشورت کردم و نظر هر دو ترجمه اثر بود. 

این کتاب برای شما چه ویژگی بارزی دارد که مخاطب در خوانش آن باید به آن توجه ویژه ای کند؟

این کتاب ویژگی­‌های بسیاری دارد اما آنچه دوست دارم خوانندگان توجه بیش­تری به آن کنند، بُعد روانشناختی رمان است. این رمان سرشار از آموزه­‌های روانشناختی است. این کتاب یک قصه نیست بلکه می­‌تواند داستان زندگی خیلی از ماها باشد. من خودم به عنوان یک خواننده بعد از خواندن این کتاب صرفاً به داستانش فکر نمی­‌کردم بلکه به واکنش‌­های خودم در چنین شرایطی هم می‌­اندیشیدم، به توانایی درک دیگران، به گذشت کردن، به انتخاب­‌های اطرافیانم و نحوه­ برخوردم با آن­ها هم می­‌اندیشیدم. امیدوارم کتاب بتواند این واکنش­‌ها را در خوانندگان هم ایجاد کند. اغلب خواننده­‌ها کتاب می­‌خوانند تا در قالب آن داستان چیز جدیدی یاد بگیرند. به­‌نظرم «سلام زیبا» نمونه­ بارز کتابی است که می‌­تواند به زیبایی و ظرافت هرچه تمام­تر مفاهیم زیادی را به خواننده القا کند. 

داستان یک خانواده آمریکایی و وقایعی که طی چند دهه بر آن می‌گذرد را روایت می‌کند، با توجه به این نکته، اثر چقدر بازتاب زندگی روزمره مردم آمریکا است و تصویر عینی از جامعه امروز خانواده‌های آمریکایی را نشان دهد؟ 

اجازه بدهید بگویم نه فقط جامعه­ امروز آمریکا. علی­رغم اینکه رمان در بستر آمریکا و در دهه‌­های هفتاد و هشتاد میلادی اتفاق می­‌افتد، نویسنده یک رمان جهانی نوشته است.  او دست روی موضوعاتی گذاشته که همه برای همه مردم دنیا آشناست. موضوعاتی از قبیل افسردگی، طردشدگی، خودخواهی، کنارآمدن با سوگ، دوراهی‌­های زندگی، استقلال، گذشت و... . هر خواننده‌­ای از هر کجای دنیا می‌­تواند این موضوعات ملموس را درک کند چرا که چنین موضوعاتی تاریخ انقضا ندارند. وقتی می­‌بینم خوانندگان ایرانی با شخصیت­‌های این رمان همزادپنداری می­‌کنند و می­‌گویند فلان شخصیت خیلی به من شبیه بود، یا اگر من جای او بودم این کار را می­کردم یعنی که این رمان توانسته یک تصویر عینی از جامعه­ امروزی ارائه دهد.

درباره نویسنده اثر بگویید. خانم آن ناپولیتانو از آن دسته نویسندگانی است که از خلق شخصیت های پیچیده و توصیف چالش درونی انسان ها لذت می‌برد و در آثارش همیشه در این مسیر قدم برداشته است. چه عاملی باعث شده اکثر نویسنده‌های امروز آمریکایی به خلق داستان های شخصیت‌محور و توصیف چالش های درونی انسان امروز رو بیاورند و خانم آن ناپولیتانو نسبت سایر نویسنده‌ها چه ویژگی بارزی دارد؟  

می­‌شود گفت که نگاه به بُعد درونی انسان از دوره­ مدرنیسم به شکوفایی رسید. ویرجینیا وولف یک جمله­ معروف دارد که می­‌گوید «به درون نگاه کن و زندگی انگار خیلی متفاوت با این است.» این دیدگاه به‌­دنبال برجسته‌­کردن پیچیدگی‌­ها و تعارض‌­های درونی شخصیت­هاست تا به یک تصویر زنده و واقعی از انسان­ها دست یابد. این روش نوآورانه به نویسندگان امکان می­‌داد تا به پرسش­های پیچیده‌­تر و عمیق­تر از زندگی و انسان­ها بپردازند. باتوجه به اینکه انسان­ها دارای تعارض­ها، تردیدها، احساسات و تجربیات گوناگون هستند، نگاه به درون شخصیت از سمت نویسنده به خواننده کمک می‌­کند تا با تجربه­‌ها و احساسات شخصیت­های داستان همدل شود و درک عمیق­تری از جامعه و جهان پیرامون خود پیدا کنند. دلیل پرطرفدار بودن این نوع داستان­ها هم بیش­تر به­‌خاطر عمق بخشیدن و رسوخ به درونی‌­ترین بخش انسان است که می­‌تواند بیش­ترین تاثیر را روی خواننده بگذارد. ناپولیتانو هم از این قاعده مستثنی نیست. داستان همواره با کشمکش­های درونی شخصیت‌های داستان خواننده­ را تا پایان با خود می­‌کِشد. اما چیزی که ناپولیتانو را در این نوع سبک برای من متمایز می­‌کند، خلق شخصیت­هایی است که علی­رغم اشتباهاتی که دارند، دوست­داشتنی هستند. این دید واقعی به شخصیت­ها، آن­ها را ملموس‌­­تر می­‌کند. در اغلب رمان­ها خوانندگان فقط با یک شخصیت همزادپنداری می­‌کنند. اما در این رمان دیده­‌ام که بسیاری از خوانندگان با شخصیت «سیلوی» همراه می‌­شوند و بسیاری«جولیا» را به خاطر استقلالش ستایش می­‌کنند و شماری هم خود را بسیار شبیه به «ویلیام» می­‌دانند. این همراه کردن خوانندگان با شخصیت‌ها از نظر من نقطه قوت ناپولیتانو بوده است.

«سلام زیبا» موفقیت هایی کسب کرده است؛ نظیر بهترین کتاب سال به انتخاب واشنگتن پست و تایم، پرفروش نیویورک تایمز بوده و نامزد بهترین کتاب سال گودریدز، شما به عنوان مترجم اثر موفقیت‌های کتاب را مرهون چه می‌دانید؟

موفقیت این رمان بستگی به مجموعه‌­ای از ویژگی­ها دارد؛ اول، نثر ادبی و در عین حال شیوای ناپولیتانو است که خواندن کتاب را چندین برابر لذتبخش­‌تر می­‌کند. ویژگی دیگر موضوعاتی است که او دست روی آن‌ها گذاشته است که همگی از معضلات روز هر جامعه‌­ای هستند. این را هم اضافه کنم که ناپولیتانو چاشنی شعر و ادبیات(والت ویتمن و زنان کوچک) و ورزش (بسکتبال) را هم به اثرش اضافه کرده که به محبوبیت این اثر افزوده، چرا که این مفاهیم هم طرفداران خود را در بین خوانندگان دارند. سومین ویژگی خلق شخصیت­‌های گیرا و قابل درک است که خوانندگان را به خوبی همراه می­‌کند. از دیگر ویژگی­‌های این کتاب می‌­شود به اضافه کردن چاشنی احساس اشاره کرد. اغلب خواننده‌­ها وقتی از لحاظ احساسی درگیر یک داستان می­‌شوند، آن خوانش برایشان لذتبخش می­‌شود. پایان این کتاب هم سرشار از احساس است و می­‌تواند در موفقیت کتاب نقش مثبتی ایفا کرده باشد.   

نویسنده اثری روان‌شناسانه نوشته است. اقبال مخاطب امروز دنیا و همچنین مخاطب ایرانی به داستانهای شخصیت‌محور که از رگه‌های روان‌شناسی بهره برده‌اند، چقدر است؟

 به نظر من داستان­هایی که بُعد روانشناسی دارند، می‌­توانند خیلی بهتر از کتاب­هایی که مستقیماً آموزه­‌های روانشناختی را آموزش می­‌دهند روی مخاطب تاثیر بگذارند. چرا که مخاطب امروز به دنبال این نیست که نصیحت شود، بلکه ترجیح می‌­دهد به­ طور ضمنی یک حقیقت ملموس را درک کند جوری که انگار خودش در جایگاه آن شخصیت قرار دارد. من بسیار شنیدم که روانشناسان حتی در همین ایران خواندن «سلام زیبا» را به مراجعین خود پیشنهاد کرده­‌اند و این نشان می­‌دهد اهمیت داستان خواندن و در عین حال تاثیر گرفتن از آن تا چه حد بالاست. امیدوارم این شیوه داستان‌­نویسی بیش­تر رواج پیدا کند.

سلام «زیبا» ماجرای زندگی چهار خواهر است که گفته شده نویسنده خواسته با این اثر ادای دینی کند به رمان کلاسیک و خواندنی «زنان کوچک». درباره این مساله و  نقاط اشتراک و تفاوت های این دو اثر بگویید.

نویسنده در یکی از مصاحبه­‌هایش گفته که در ابتدا قصد نداشت ایده  «زنان کوچک» را وارد داستان کند اما بعد از اینکه به وسط داستان رسید، متوجه شد که بد نیست برای بُعد دادن به کارش ارتباط بین خواهرها را به ارتباط بین خواهران مارچ تشبیه کند. اما به جز این من به شخصه هیچ شباهتی بین دو داستان ندیدم و همان­طور که خود نویسنده گفت این داستان صرفاً ادای دینی به «زنان کوچک» است و نه نسخه به روز شده این کتاب. «سلام زیبا» یک داستان مستقل با دیدگاهی کاملاً متفاوت است که می­تواند خواننده­های زیادی را به خودش جذب کند. ناگفته نماند که علاقه‌­مندان به درام­های خانوادگی همچون «زنان کوچک» نه تنها از خواندن «سلام زیبا» لذت می‌برند، بلکه به بینشی فراتر از آن هم دست می‌­یابند.

خدیجه زمانیان یزدی

دیگر خبرها

  • «سربلند میدان» برای سومین بار به بازار نشر آمد
  • رستوران جنجالی که خواننده زدبازی راه انداخت
  • از انتشار آهنگ جدید خواننده انقلابی تا غوغای دروازه بان تیم ملی
  • کتاب «سربلند میدان» برای سومین بار تجدید چاپ شد
  • روایتی جدید از مرگ پرابهام خواننده مشهور | ناگفته‌های همسر ناصر عبداللهی از دلیل مرگ او
  • ساره خسروی؛ مترجم: روانشناسان خواندن «سلام زیبا» را به مراجعین خود پیشنهاد می‌کنند
  • ببینید | کنایه کارگردان معروف به رپ‌خواندن حمید صفت روی آنتن زنده تلویزیون
  • دانلود آهنگ های جدید 1403
  • برای کنسرت پایتخت آماده‌ام/ قصه همکاری با مهیار علیزاده
  • مخمصه اردن پس از واکنش تنبیهی ایران علیه رژیم صهیونیستی