واکنش فعالان حقوق حیوانات به اتفاقات اخیر باغوحش وکیلآباد
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۹۵۵۳۷۱
به گزارش وانانیوز،
«علی فرجیان مشهدی» در گفتوگویی، گفت: برخی استدلالها این است که یک انسانی برای انتفاع خودش آمده و دست به چنین کاری زده و این حیوان را کشته و آن را به تخته پوست تبدیل کرده است. برخی کلیت ماجرا را اینگونه تعریف میکنند که فردی با قصد سودجویی آمده و حیوان را به این سمت برده است تا بیمار شود و بمیرد و بعد تخته پوست آن را به فروش برساند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کشتن ببر توجیه اقتصادی ندارد
وی در ادامه افزود: این حیوان وقتی که زنده است قیمت آن حدود ۹۰ میلیون است، اما قیمت تخته پوست آن تقریباً ۲۰ تا ۳۰ میلیون است که بسیار پائینتر از زنده آن است. حال اگر بخواهیم مقایسهای مالی انجام دهیم، بهسادگی متوجه میشویم دلیلی ندارد که فردی بخواهد این خطرات را بهعلت چنین مبلغ بیارزشی، به جان بخرد؛ بنابراین راجعبه این مسأله هیچ توجیه اقتصادیی وجود ندارد.
فرجیان در ادامه گفت: وقتی موضوع به این شکل باشد، بنابراین آن فرد متولی حفاظت از ببرها تمام سعیاش را میکند تا از آن حیوان به بهترین شکل نگهداری کند و اصلاً برایش سودی ندارد که بخواهد در چنین ماجرایی ورود پیدا کند.
این فعال حقوق حیوانات تصریح کرد: با درنظر گرفتن این موارد و رعایت انصاف، به نظر من داشتن جنبه اقتصادی برای مرتکبشدن چنین جرمی کاملاً منتفی است.
مرگ ببرها عمدی بوده است
علی کشمیری نیز با نگاهی انتقادی به عملکرد مجموعه باغوحش وکیلآباد و ادارهکل محیط زیست خراسانرضوی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: سال گذشته سمفونی مرگ ببرها را در باغوحش مشهد نواختند، مالک باغ وحش که بزرگترین قصور و تخلف را انجام داده است، محیطزیست که به کمترین وظایف قانونی خود عمل نکرده، وظایف خود را به سطح بسیار نازلی رسانده و تنها حضور و غیاب حیوانات را انجام میدهد همچنین دامپزشکی که ابتداییترین اصول بهداشتی و درمانی را در آنجا رعایت نمیکند نوازندههای این سمفونی هستند.
وی با اشاره به اینکه «دامپزشک باغوحش حقوقش را از مالک باغوحش میگیرد و استقلال ندارد»، گفت: نتیجه این میشود که در یک سال 9 قلاده ببر از پا در میآید. آمار تلفات ببر از 93 تا 95 جمعاً دو قلاده ببر بوده که شاید بتوان گفت طبیعی است، اما در سال گذشته 9 قلاده ببر تلف شدهاند و محیطزیست در ابتدا این موضوع را تکذیب میکند. محیطزیست کم مانده است وجود باغ حش را تکذیب کند، اگر میشد این کار را هم میکرد. این ناراحتکننده است که میآیند از اساس موضوع را تکذیب و با عددها بازی و میگویند 6 قلاده نبوده و هفت قلاده بوده است در حالی که 9 قلاده بوده است.
این فعال حقوق حیوانات تصریح کرد: من ببرهای باغوحش را حتی میتوانم با اسم نام ببرم و از شمار آنها اطلاع دارم. چرا مرگ ببرها را تکذیب و با کلمات بازی میکنند. چرا میگویند منظور ما کشتار نبوده و مرگ بوده است؟. چه اتفاقی باید در باغ وحش مشهد بیفتد که آقایان حساس شوند. گفتند ببرها بر اثر درگیری و کهولت سن از بین رفتهاند، پوست ببرها موجود است. در کدام پوست آثار درگیری وجود دارد؟، رنگ پوستها شفاف هستند که نشان میدهد سن ببرها زیاد نبوده است. پوست ببرها بر اثر کهولت سن ژولیده و چروک میشود.
کشمیری افزود: 9 قلاده ببر در سال گذشته تلف شدهاند که محیطزیست 7 مورد آن را اعلام کرده است. 6 قلاده ببر در سال گذشته طی 15 روز می میرند و هیچ کس نسبت به این موضوع حساس نمیشود که چرا این اتفاق افتاده است.
وی در خصوص علت رسانهای نشدن مرگ 6 قلاده ببر طی 15 روز گفت: این موضوع را پنهان کرده بودند. نظارت هم در باغوحش وجود ندارد و وقتی هم که اعلام میشود تکذیب میکنند. وقتی قضیه مرگ ببرها مطرح شد آقای همتی، مدیر کل محیطزیست استان بسیار شتاب زده گفت در هیچ دورهای چنین تلفاتی وجود نداشته است، نه مرگ نه کشتار. آقای کلانتری، مدیر کل حفاظت محیطزیست کشور هم گفتند کسانی که این حرف را میزنند دشمنان منافع ملی هستند. باید گفت چرا محیطزیست انگشت اتهام به سمت ما میگیرد؟ چرا قبول نمیکنند که تخلف رخ داده است و آن را تکذیب می کنند؟. اگر این پوستها و جمجمهها در نمیآمد که بازهم تکذیب میکردند.
چرا محیطزیست تخلفات را به دادستانی گزارش نمیدهد
این فعال حقوق حیوانات گفت: ما سازمان مردمی هستیم و روزانه در باغوحش حضور نداریم اما وظیفه قانونی محیطزیست است که آنجا حضور داشته باشد و اگر تخلفی صورت گرفته که نمیتواند کاری برای آن انجام دهد، به دادستان گزارش کند. چرا محیطزیست به دادستانی گزارش تخلفات را نداده است؟.
وی افزود: این شرمآور است که حیوانات باغوحش شناسنامه ندارند، محیطزیست بر چه اساسی میگوید ببرها کهولت سن داشتهاند. چطور میتوانند سن حیوانات را تخمین بزنند. چرا تکذیب میکنند؟ چرا مردم را متهم می کنند که دشمن منافع ملی هستند؟.
مرگ ببرها عمدی بوده است
کشمیری تصریح کرد: ببرها عمداً کشته شدند و عمداً اصول بهداشتی رعایت نشده است. باغ وحش سال قبل 20 قلاده ببر داشته است. از طرفی محیطزیست به باغوحش گفته بود باید مجوزهایی را بگیرد که یکی از این مجوزها متناسب بودن فضای نگهداری ببرها با تعداد آنهاست بود. فضای پیشنهادی 150 متر مربع به ازای هر قلاده ببر است که با احتساب 20 قلاده ببر این فضا باید 3000 متر مربع میبود. باغ وحش این مساحت را نداشته که اضافه کند بنابراین قفسها را اندکی بزرگ کردند و با توجه به اینکه اگر باغوحش به جایی دیگر که نه مترو و نه اتوبوس دارد، منتقل شود، بازدیدکنندههای خود را از دست میدهد بنابراین دمدستترین کار این است که حیوان را سر به نیست کنند تا تعداد ببرها با مساحتی که دارند متناسب شود.
وی ادامه داد: اعلام شد دو ببر که در یک قفس بودهاند بر اثر درگیری کشته شدند. ببر اسلحه ندارد. همزمان دوتا ببر نمیمیرند. این موضوع را هر کسی میداند. چرا با مردم بازی میکنند.
این فعال حقوق حیوانات یادآور شد: 13 خرداد سال جاری بعد از اینکه شکارچی آمریکایی وارد منطقه حیدری شدند و شکار را انجام دادند به محیط زیست رفتم اما معاونین سازمان از اساس موضوع را منکر شدند، در شرایطی که همان روز فرمانداری نیشابور حضور شکارچیان را اعلام کرده بود و محیطزیست استان با خبر بود. اینکه همه چی را کتمان کنند، چه نتیجهای دارد. هر کسی ممکن است خطا کند. ما نمیگوئیم حتماً عمدی بوده اما وقتی از اساس موضوع تکذیب میشود میتوان گفت تخلف وجود داشته است.
وی ورود دادستانی به مرگ ببرها را کار شایستهای دانست و توضیح داد: وقتی دستگاههای اجرایی به وظایف خود عمل نکنند ناچاراً دستگاه قضا باید وسط بیاید تا دستگاهها به وظایفشان عمل کنند. دادستانی تا انتهای این هفته به دامپزشکی و محیطزیست مهلت داده که راهکارهای خود را ارائه دهند. ما سمنها هم به این راهکارها نظارت داریم. اگر حقوق حیوانات باز هم رعایت نشود ما کوتاه نمیآییم.
محیط زیست در مقابل سمنها ایستاده است
کشمیری در خصوص همکاری محیطزیست استان با سمنها تصریح کرد: مدیر کل جدید محیطزیست استان از فرصت سمنها استفاده نکرده و بعضاً در مقابل ما ایستادهاند. درب اتاق مدیر کل پیشین محیطزیست استان به روی سمنها همیشه باز و تلفن را پاسخگو بود. به محیطزیست مراجعه کردم و آمار مرگومیر حیوانات را میخواستیم اما به ما ندادند و خودمان آن را بدست آوردیم. این آمار را دامپزشک و کارشناس محیطزیست استان هم امضا کردهاند و نمیتوانند بگویند آمار صحت ندارد.
وی ادامه داد: حیوانات باغ وحش در بدترین شرایط قرار دارند، فقط زندهاند و زندگی نمیکنند و حداقلها در این باغوحش رعایت نمیشود.
این فعال حقوق حیوانات تصریح کرد: چهارشنبه هفته گذشته برای بازدید به باغوحش رفتم. در مجاورت سردخانهها اصطبلی هست که اسبی را در آنجا نگهداری میکردند. من با حیوانات، زیاد سروکار داشتم و بوی بدن، مدفوع و.. آنها مرا آزار نمیدهد اما فضای نگهداری از اسب آنچنان آلوده بود که تعجب کردم. از دامپزشک پرسیدم این اسب اینجا چه کار میکند؟ گفتند مشکل تنفسی دارد. چند روز بعد گفتند اسب مرده و مشکل تنفسی داشته است. ما در پاییز بجای برگریزان، ببر ریزان داریم و حیوانات به همین راحتی میمیرند.
میتوان خط مرگ حیوانات را در باغوحش مشهد ترسیم کرد
کشمیری ادامه داد: خط مرگ را می توان در باغوحش مشهد ترسیم کرد. حیوان بعدی که قرار است تلف شود به راحتی قابل پیشبینی است. هماکنون وضعیت پلنگ باغوحش بسیار نگرانکننده است و مشکل صرع و تشنج دارد در حالی که هیچ امکاناتی در باغوحش نیست و این حیوان محکوم به تلف شدن است و دیر یا زود خبر مرگ او را میشنویم. فکر می کنم حدود دو قلاده پلنگ در باغ وحش وجود دارد.
این فعال حقوق حیوانات در خصوص انتقال باغوحش گفت: با انتقال همچنین ایجاد باغوحش جدید به هیچ وجه موافق نیستیم. باغوحش مشهد متعلق به مشهد است و مغازه نیست که آن را کنیم، باید حفظ شود اما شرایطش بهتر شود. تاریکی را انکار نکنیم یک شمع روشن کنیم.
انتهای پیام
منبع: وانا
کلیدواژه: باغ وحش وکیل آباد باغ وحش ببر محیط زیست منطقه خراسان رضوی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت vananews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «وانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۹۵۵۳۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ردهبندی مناطق حفاظتی محیطزیست
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مسألە حفاظت ازمحیطزیست در ایران مانند آن چه در اندیشە فلسفی سایر نقاط جهان نیز مشابه آن روی داده است، در پارادایم طبیعتگرایی ظهور یافت.
نرگس آذری (دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی) در مقالهای با عنوان «در باب ضرورت یک انقلاب شناختی در جامعهشناسی ایرانی» به این موضوع اشاره میکند که اهمیت به محیطزیست به مثابۀ نوعی بینش در مقابل انسانمحوری فزاینده عصر توسعه و مدرنیسم قد علم کرده است و رویکرد طبیعتمحورانهای را شکل داده که در آن محیطزیست نیازمند توجه و مراقبت فوری است.
* محیطزیست و مناطق حفاظت شده
به زعم این پژوهشگر حفاظت از محیطزیست نیازمند تعریف محیطزیست در تقابل با فعالیتهای انسانی دانسته شده است و از همینجا مرزهای محیطزیست در آن چه اکنون به عنوان مناطق چهارگانه حفاظت شده میشناسیم پدید آمد. شکلگیری این مرزها به زمان تصویب قانون شکار به عنوان اولین قانون محیطزیستی کشور و ایجاد مناطق ممنوعه در سال ۱۳۴۲ برمیگردد.
او در ادامه مینویسد در آن زمان با توجه به وسعت کشور و بودجههای محدودی که در اختیار شورای شکار قرار میگرفت، تشخیص داده شد اگر عمده منابع اعتباری به مناطقی تخصیص داده شود که به لحاظ بومشناختی اهمیت ویژهای دارند، موجب موفقیت بیشتر در حفاظت از آن مناطق خواهد شد. بنابراین نواحی حفاظتی که بعداً مناطق حفاظت شده نامیده شد به وجود آمد. در این مناطق شکار ممنوع بود مگر آنکه مجوز لازم از شورای شکار گرفته شود.
* ردهبندی مناطق حفاظتی محیطزیست
آذری مینویسد مراتع و جنگلهای واقع در مناطق حفاظت شده تابع محدودیتهایی بود که از سوی شورای شکار و وزارت کشاورزی و منابع طبیعی اعلام شده بود و با تصویب قانون شکار و صید در سال ۱۳۴۶ و تأسیس سازمان شکاربانی و نظارت بر صید، مفاهیم پارکهای ملی و مناطق حفاظت شده به روشنی تعریف گردید.
آذری در ادامه توضیح میدهد که تا قبل از تأسیس سازمان حفاظت محیطزیست در سال ۱۳۵۰، حدود ۶ پارک ملی و ۳۵ منطقۀ حفاظت شده شکل گرفت. بدین ترتیب حدود هفتاد سال پیش، ترسیم این مرزها با انگیزه ایجاد امکان حفاظت با توجه به محدودیتهای موجود، محیطزیست مورد حمایت و حفاظت را به نام محیطزیست معرفی کرد و چهار طبقە حفاظتی با نامهای پارکهای ملی، پناهگاههای حیاتوحش، مناطق حفاظتشده و آثار طبیعی ملی تعریف و ردهبندی شد.
* جهان مدرن و محیطزیست
این پژوهشگر در ادامه مینویسد در کشور تمام تلاش براین بود که مناطق حفاظت شده با ملاکهای جهانی و حتی نامهای رایج منطبق شود که در ایران آنها با نام مناطق چهارگانۀ محیطزیست شهرت دارند. اما این مرزها هرگز نیازی به انطباق با زیستبوم تاریخی جامعۀ پیرامونی در خود ندیدهاند؛ اگرچه این ظهور صنایع و شهرهای مدرن و نیازهای فزایندهاش بود که محیطزیست را متأثر میساخت.
این نویسنده در جمعبندی این پژوهش به این موضوع اشاره میکند که آنچه در تعیین مناطق چهارگانه، به عنوان تهدید نهایی معرفی و توسط مرزها تهدید شد عمدتاً فعالیتهای جامعۀ روستایی بود. جامعهای که به واسطۀ همین اعلان جنگ، خود را برای گسترش مرزهای جغرافیایی و مرزهای بهرهبرداریاش حریصتر کرد، جدالی که تاکنون برای تعیین حدود مرزها از دوسوی این جبههها ادامه دارد. موقعیتی که در میانه نبرد قانون و منافع نابودی محیطزیست در همە ابعاد و شاخصهایش را هدف گرفته است.
انتهای پیام/