Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-30@06:40:27 GMT

برایم نوشت مرا فراموش نکن

تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۹۶۳۹۱۹

برایم نوشت مرا فراموش نکن

هر هفته در این مجال به سراغ هنرمندان و نویسندگان می‌رویم تا از خاطرات بکر خود بگویند؛ خاطراتی که یا درباره‌شان نگفته‌اند یا بندرت از آنها سخن گفته‌اند. احمدرضا احمدی شاعر

ایران آنلاین /    دخترعمویی داشتم به اسم «سلطنت احمدی» که در مدرسه «عصمت» معلم بود. من با فروغ دوست بودم اما نمی‌توانستم از پادگان برایش نامه بفرستم، چون می‌ترسیدم که بازش کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پنجشنبه‌ها که مرخص می‌شدم دخترعمویم نامه‌های فروغ را به من می‌داد، چون من آدرس دخترعمویم را داده بودم و من هم نامه‌هایم را به او می‌دادم و او برایم پست می‌کرد. بعد به تهران آمدیم و قرعه‌کشی کردند که برای ادامه سربازی کجا بروم. من خیلی دوست داشتم که قرعه‌ام خدمت در روستاهای مازندران باشد. آن زمان شاملو به شیرگاه مازندران رفته بود که جای خیلی زیبایی بود و من هم دوست داشتم به آنجا بروم؛ جایی که قطار از آنجا رد می‌شد. من و فروغ اصولاً در نامه‌هایمان شعر می‌نوشتیم یا من از سربازی می‌گفتم. یکی از کسانی که من را به سربازی رفتن تشویق می‌کرد فروغ بود. می‌گفت اینجا زندگی یکنواخت و احمقانه است؛ به چه دردی می‌خورد. در یکی از نامه‌هایش هم برایم نوشت: «مرا فراموش نکن و...»

اولین دیدار من و فروغ دقیقاً یادم هست. وقتی به دبیرستان دارالفنون می‌رفتم با آقایی به اسم امیرعباس حامد که الآن در امریکاست و کار سینما می‌کند، همکلاس بودم. او دوست مهرداد صمدی بود. کتاب من که درآمد مهرداد گفت امیرعباس حامد از کتاب تو خیلی خوشش آمده. یک شب با حامد به کانون فیلم رفته بودیم و فروغ هم آمده بود. امیر رفت سلام و علیک کرد و آشنایی داد. فروغ آدرس خانه‌اش را داد. خانه‌اش خیابان بهار، مزین‌الدوله بود. بالایش هم جایی بود که خانه فرخ تمیمی شد. من و مهرداد صمدی و حامد رفتیم. فروغ تازه آنجا را اجاره کرده بود و تابلویی از سپهری به دیوار زده بود و یک گلیم، خیلی ساده. من کتاب را به او دادم و خواند و خیلی خوشش آمد. آخرین باری که فروغ را دیدم هم خانه بهمن محصص بود که با ابراهیم گلستان آمده بودند تابلو ببینند و مرگ پدرم را به من تسلیت گفت. سه روز قبل از فوتش هم شب خانه مهرداد صمدی بودیم و با آن جیپ معروفش من را که آن زمان خانه‌مان «ژاله» بود رساند و دیگر ندیدمش. تا اینکه به کتابفروشی نیل رفته بودم که همه آنجا جمع می‌شدیم و خبر آوردند که فروغ دیشب تصادف کرده و مرده است. این آخرین دیدارها بود. دوستان نزدیک و آنهایی که فروغ را می‌دیدند، من و مهرداد صمدی و فریده فرجام بودیم. بیژن صفاری و گلستان هم از دوستانش بودند. سیروس طاهباز و زنش هم جزو دوستان فروغ به حساب می‌آمدند. شب‌های جمعه هم آنهایی که در خانه‌اش جمع می‌شدند و من می‌دیدم، یدالله رویایی، ایرج پزشک‌زاد، جلال خسروشاهی، بیوک مصطفوی، آقایی به اسم سپهری که پسرعموی سهراب بود، خود سهراب، فریده فرجام و خانم بهجت صحت بودند. این جلسه‌ها همراه با جدال و دعوا بود و یک جا هم آورده‌ام. مثلاً یک شب «میم. آزاد» به بیژن جلالی پیله کرد و گفت که تو شعرت اجتماعی نیست و.... خلاصه برعکس جلساتی که در خانه گلستان برگزار می‌شد، جلسات خانه فروغ پر از جنجال و بزن‌بزن و... بود. به‌هر صورت مرگ فروغ مسیر زندگی من را عوض کرد. همیشه قدردان او هستم. حدود 21-22 سالم بود و فروغ با جسارت شعر من را در کتاب «از نیما تا بعد» در کتاب کنار شاملو، نادرپور و اخوان گذاشت. مردم ما همیشه با شایعه زنده هستند و چیزهایی هم که درباره‌ مرگش گفته‌اند همه چرت و پرت است. فروغ بد رانندگی می‌کرد. عصبی بود. مثل داستان‌هایی که درباره گلستان از خودشان درمی‌آوردند. گلستان هم به دلیل این‌که نسبت به روشنفکرها یک مقدار زندگی اشرافی داشت از او کینه‌ به دل داشتند. مردم ما آدم بدبخت دوست دارند، مریض و بیچاره باشی دوستت دارند، تمیز و شیک باشی و سرت بالا باشد دوستت ندارند و با تو دشمن هستند. همین دشمنی را در یک حد دیگر من هم داشته‌ام. گلستان نیز این‌گونه بود.

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۹۶۳۹۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عبدالکریم حسن در فهرست 19 نفره بهترین مدافعان چپ تاریخ پرسپولیس

عبدالکریم حسن یکی از بهترین مدافعان چپی است که تا به حال در فوتبال ایران و تیم پرسپولیس حضور داشته اند.

به گزارش طرفداری، پرسپولیس در تاریخش مدافعان چپ درجه اولی داشته است که بعضی از آن ها در حد بهترین های ایران بودند. مجتبی محرمی به نقل از بسیاری از کارشناسان، بهترین مدافع چپ فوتبال ایران بود و شماری مثل رضا شاهرودی، مهرداد میناوند و جواد منافی از بهترین های تاریخ فوتبال ایران بودند.

برخی از مدافعان چپ برتر تاریخ پرسپولیس در پست های دیگر هم بازی کرده اند (مثل محمد پنجعلی) و برخی دیگر تنها در دفاع چپ حضور پیدا کردند. در فهرست ذیل نام بهترین مدافعان چپ تاریخ پرسپولیس را با هم مرور می کنیم:

محراب شاهرخی رضا وطنخواه محمد پنجعلی کاظم سیدعلیخانی محمدحسن انصاری فرد مجتبی محرمی رضا شاهرودی جواد منافی مهرداد میناوند علیرضا امامی فر محمد برزگر روبرت ساها پژمان نوری مهرداد پولادی محمد انصاری سعید آقایی وحید امیری علی نعمتی عبدالکریم حسن

از دست ندهید ????????????????????????

ژوزه مورایس: باافتخار مسلمان شدم و عضوی از یک خانواده ایرانی‌ام آرنه اسلوت سرمربی جدید لیورپول لغو قانون رشد چگونه فوتبال ایتالیا را نابود می‌کند؟ بازیکن فرانسوی به دلیل عوارض واکسن کرونا از فایزر شکایت کرد!

دیگر خبرها

  • مهرداد با وزنه سنگین آماده بازی با تراکتور (عکس)
  • پیشنهاد اغواکننده به شمسایی برای تبلیغ برنج!
  • باخت برایم بی‌معنا است/هندبال گیتی‌پسند در آسیا حرف خواهد زد
  • وزیری‌تبار، قره‌نی‌نواز سال کودتا: قمرالملوک پیر دیر است و برایم ارشدیت دارد/ از مردها بنان و بنان و بنان
  • بهره‌برداری از پروژه خانه وثوق تا پاییز و فروغ تا پایان سال
  • عبدالکریم حسن در فهرست 19 نفره بهترین مدافعان چپ تاریخ پرسپولیس
  • تصویری تاریخی از علی انصاریان و مهرداد میناوند در پشت صحنه «نود»
  • عکس کمتر دیده شده از علی انصاریان و مهرداد میناوند در پشت صحنه برنامه ۹۰
  • روز ملی ایمنی در حمل و نقل و حسرت فرصت هایی که از دست می روند....
  • برای کار التماس نمی‌‌کنم