Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، محمود عبایی، استاد دانشگاه و پژوهشگر فلسفه در یادداشتی به بحث ایده آلیسم افلاطونی و هولوگرافی پرداخته است:

بی شک ایده آلیسم یکی از جریان ساز ترین نحله های فکری بشر بوده است که علی رغم نقدهای سنگین واقعگرایانه، اعم از نقدهای تجربه گرایانه و نقادی های مرتبط با قوه فاهمه تا کنون دوام آورده و خود را مطابق آهنگ رشد علم و فلسفه علم بروز و توانمند کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با کمی مسامحه می توان جریانهای مختلف ایده آلیستی دنیای فلسفه را به چهار جریان تقسیم و طبقه بندی کرد.

این طبقه بندی به لحاظ ترتیب تاریخی به قرار ذیل است:

– ایده آلیسم سوفسطایان که در یونان پیشاسقراطی ظهور کرد و چهره های شاخص آن اندیشمندانی چون پرتاگوراس و گورگیاس بودند. چالشهای تامل برانگیز سقراط با آنان سر آغاز طلوع فلسفه بود .

– ایده آلیسم افلاطون که بر خلاف تحلیلها و طبقه بندهای سحطی. گونه ای واقع گرایی آرمانی است. او عالم ایده های مطلق و کلی را منشا و اصل واقعیت های طبیعی می دانست.

– ایده آلیسم هگلی که جهان را یک فکرت جدلی و دیالکتیکی از عقل کل می دانست و سیر نهایی تاریخ را استعلا به سوی آزادی قلمداد می کرد.

اما نوع دیگری از ایده آلیسم در سنت فلسفی غرب پدید آمد که با دیگر مکاتب ایده آلیستی تفاوت داشت و آن ایده آلیسم اسقف جورج بارکلی بود.

بارکلی، گرچه از تجربه گرایی آغاز کرد اما به تدریج با نقادی فاهمه بشر و واقع نمایی ادراکات حسی به گونه ای خاص از ایده آلیسم رسید که به گمان من راه را برای تغییر پاردایمهای تحقیق در حوزه فیزیک ذرات خرد و مکانیک کوانتم باز کرد.

به اعتقاد بارکلی بودن یعنی معقول بودن . در گزاره فلسفی بارکلی چیزی میتواند هست ( وجود / هستومند / واقعیت ) نام گیرد که در ذهن موجودی اندیشنده متعلق ادراک قرار گیرد و این گزاره کاملا بر خلاف نظریه پوزیتویسم فلسفی اگوست کنت و پیروان منطقی انها یعنی فیزیک دانان فلسفی مشرب حلقه وین ( پوزیتویست های منطقی ) بود.

اگوست کنت در فلسفه اصالت تحصل حسی خود تلاش می کرد تا اثبات کند چیزی شایسته نام و عنوان بودن است که ثاثیر آشکاری بر احساسات ظاهری ما بگذارد و سایر چیزهای غیر قابل احساس ، موهوماتی بیش نیستند و نمی توانند موضوع پژوهش فلسفه و علم قرار گیرند . پوزیتویست های منطقی اضافه کردند ، گزاره ها و تئوریهای علمی و فلسفی که آزمون پذیر تجربی نباشند ، فاقد معنا هستند . بنا براین پارادایم معاصر علم ، تحقیق در گزاره هایی است که اولا معنا دار باشند و ثانیا از طریق حس ، استقرا ، و بویژه تجربه آزمایشگاهی قابل تحقیق باشند. با این تحلیل بخش عمده ای از پژوهشهای فلسفی بویژه تمام نظامهای مابعد الطبیعی از ارسطو به این سو ... بی اعتبار و فاقد معنایی محصل تلقی می شود.

صرف نظر از نقد ای جدی و بنیان بر افکن کارل ریموند پوپر در مجموعه آثارش مانند کتاب حدسها و ابطال ها و . . . که طومار پوزیتیسم را در هم پیچید، نگاه و تحلیل اپیستمولوژیک بارکلی خود ، نقد راه گشایی بر مشکلات لاینحل تجربه گرایی خشک بود .

او با اینکه پیش از پوزیتویستها می زیست و آراء او در زمان خودش چندان مورد توجه قرار نگرفت اما نسل بعدی متفکران راهبرد فلسفی او را نقد دیدگاه ها پوزیتویستی و تجربه گرایی افراطی به کار گرفتند .در نگاه بارکلی ، اگر ذهن اندیشنده ای وجود نداشته باشد، دیگر سخن گفتن از وجود اشیاء، زمین، آسمان، درختان، رودها، کوه ها و . . . . همه دیگر چیز ها بی معنا است بودن گونه ای از آگاهی است که در آثر تعامل ذهن و عین پدید می آید و هر کدام از این دو پایه ( یعنی ذهن و عین ) اگر نباشد آنگاه بودن معنا نخواهد داشت.

 او حتی در جایی اشاره می کند که: عین و ذهن دو صورت مختلف از یک حقیقتند و هر دو سطوحی از آگاهی اند، البته بارکلی به عینیت جهان ، مستقل از آگاهی و ذهن ما اعتقاد دارد ، چرا که اگر روزی تمامی موجودات اندیشنده مانند انسان، نابود شوند باز خدا هست و جهان به دلیل اینکه در ذهنیت خدا ، ادراک میشود ، هستومند است .

در واقع جهان مستقل از انسان بواسطه اینکه متعلق آگاهی و ادراک علم الهی است واقعیت دارد. آگاهی خدا تار و بود هستی است و اگاهی انسان تارو پود جهانی را تشکیل میدهد که خود آنرا ادراک کرده است. پس جهان انسان با گسترش آگاهی و ادراک او حقیقتا گسترش می یابد و پایان جهان انسان هماهنگی با آگاهی خداست و در هم شدن جهان انسان با جهان خداست.

این اندیشه ها عمیقا با نظریه اتحاد عاقل و معقول که توسط ملاصدرا صورت بندی نهایی خود را بازیافت، شباهت دارد و جای ان دارد که این دو متفکر در حوزه معرفت شناسی با یکدیگر مقایسه شوند.

از بعد دیگر اندیشه های بارکلی نیز قابل بسط و گسترش و تطبیق است. یکی از این ابعاد حوزه فیزیک کوانتم است که در آنجا گفته می شود. ساختار ماده در انالیز نهایی به میدان هایی از انرژی می رسد که دیگر خصلت ذاتی ماده یعنی کمیت پذیری ندارند و در ذات نهایی ماده گونه ای اراده آزاد و آگاهی نهفته است ... یعنی باطن میدانهای کوانتیک ماده، میدان دیگری به نام آگاهی وجود دارد . ( نگاه کنید به نظریه عدم قطعیت ورنر هایزنبرگ) و در بطن ماده ملکوتی وجود دارد که فعل و انفعالات و صورت بندی رفتار ماده در انجا مقدر می شود(نگاه کنید به تئوری جهان های متباعد دیراک فیزیک دان حوزه میکرومکانیک).

حوزه مرتبط دیگر نظریه هولوگرافیک بودن هستی است ، به این معنی که تمام ویژگی های ساختار های کیهانی در اجزائ خرد مادی مانند سلولها ، ژن ها ،مولکول ها ،اتمها و زیر اتم ها به طور متناظر ، وجود دارد / یا منعکس و متجلی است /

در نظریه هولوگرافی توضیح داده می شود که جهان یک هولوگرام بزرگ است و دنیای ذهن ما انسانها نیز یک هولوگرام کوچک است که این هولوگرام اصلی کیهانی با این هولوگرام های کوچک فرعی می توانند رابطه دو سویه فعالانه داشته باشند و هستی را آن چنان که می خواهند و تصور می کنند خلق و بازآفرینی کنند. در این نظریه نیز ماده خارجی شکلی از آگاهی منعطف شونده است که تحت تاثیر ذهن و نیروی اندیشنده ، متبلور و متعین می شود. (نگاه کنید به کتاب جهان هولوگرافی نوشته مایکل تالبوت – ترجمه داریوش مهرجویی)

به نظر می رسد مطالعات بین رشته ای، یکی از میان برها و راهبردهایی است که در آینده می تواند کمی نگاه ما را به طور انقلابی نسبت به خودمان و جهانی که افریده ایم اصلاح کند باشد تا روزی که دریابیم خداوند واقعا ما را بر صورت خویش آفریده است. ما خدایان کوچکی هستیم که به خواست و اراده الهی می توانیم در کار آفریدن باشیم و اراده او را با اگاهی و انتخاب خود متجلی و متبلور سازیم.

کد خبر 4258233

منبع: مهر

کلیدواژه: فلسفه فلسفه اسلامی فلسفه غرب معرفی کتاب فلسفه فعالیت های قرآنی تازه های نشر امام رضا ع پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قرآن سهروردی نشست علمی دین اسلام علوم انسانی سازمان اوقاف و امور خیریه قرآن کریم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۹۹۱۰۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مجتهدی فلسفه غرب را در بستر تاریخ غربی و ایران آموزش می‌داد

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-سارا فرجی: مرحوم استاد کریم مجتهدی در دوره‌ای که ایران درگیر تغییر و تحولات سیاسی مستبدانه رضاخان بود در شهر تبریز در خانواده‌ای به دنیا آمد که شخصیت بزرگی همانند آیت الله میرزا جواد آقا مجتهد تبریزی داشت. وی در ۱۸ سالگی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در دانشگاه «سوربن» پاریس که مهمترین دانشگاه فرانسه است، به تحصیل فلسفه پرداخته است. در آن زمان تنها ایرانی بوده است که از عهده امتحان عمومی ورودی «پروپتودیک» برآمده است و در سال‌های بعد به جای چهار «سرتیفیکا» لازم برای اخذ درجه کارشناسی، هفت «سرتیفیکا» گرفته است. استاد راهنمای دکترای او پروفسور «گوندیاک» بوده است. رساله او جنبه فلسفه تطبیقی داشته و با فلسفه‌های شرق مربوط بوده است.

از این لحاظ بعد از مشورت با پروفسور «هانری کربن» فیلسوف و شرق‌شناسی فقید، دو رساله از «افضل‌الدین کاشانی» را به زبان فرانسه ترجمه کرده و در یک شرح تفصیلی در ضمن به مقایسه افکار نوافلاطونیان متاخر با سنت‌های اسلامی پرداخته است. برخی از متفکران افلاطونی دوره متاخر از لحاظ فرهنگی واقعاً مرز مشترک میان فلسفه‌های شرق و غرب محسوب می‌شوند.وی در سال ۱۳۴۳ موفق به اخذ درجه دکترای خود شده و همان سال به ایران بازگشت. از آثار دکتر کریم مجتهدی می‌توان به فلسفه نقادی کانت؛ انتشارات امیرکبیر، فلسفه در قرون وسطی؛ انتشارات امیرکبیر، فلسفه تاریخ؛ انتشارات سروش، دکارت و فلسفه او؛ انتشارات امیرکبیر، پدیدارشناسی روح بر حسب نظر هگل؛ انتشارات علمی و فرهنگی دونس اسکوتوس و کانت به روایت هیدگر؛ انتشارات سروش، سیدجمال‌الدین اسدآبادی و تفکر جدید؛ انتشارات تاریخ ایران، فلسفه و تجدد؛ انتشارات امیرکبیر اشاره کرد.

چندی پیش همزمان با روز معلم، مراسمی با عنوان «یک عمر معلم» ویژه بزرگداشت فیلسوف معاصر و غرب‌شناس کریم مجتهدی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

در این مراسم تعدادی از اعضای پژوهشگاه علوم انسانی و اهالی فلسفه درباره یکی از آثار مجتهدی سخنرانی کردند. آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده ای از یادداشت‌ها و سخنرانی این پژوهشگران درباره آثار مکتوب مرحوم کریم مجتهدی است.

عبدالمجید مبلغی / کتاب «فلسفه و تجدد»

آثار مرحوم مجتهدی یک ویژگی برجسته دارد و آن هم رخدادنگاری برای اندیشه است. او ذهن تبارشناسانه داشت و سرآمد رخدادنگاران در حوزه اندیشه است. او نه تنها رخدادنگاری اندیشه انجام می‌داد بلکه اندیشه‌نگاری رخداد هم می‌کرد. وی در مواجهه و مراجعه با مناسبت‌های بیرونی جان‌مایه های نامتناجس موقعیت‌ها را لحاظ می‌کرد. کتاب «فلسفه و تجدد» وی دقیقاً این ویژگی را دارد. ما در این کتاب شاهد ضرباهنگ گسترش آگاهی در جوانب مختلف قرن ۱۸ هستیم. قرنی که زادگاه اتفاقات بسیار مهمی است و مجتهدی می‌کوشد نشان دهد که این قرن را چگونه باید فهمید.

مجتهدی در کتاب «فلسفه و تجدد» سرشت انباشت‌گرا را به خوبی نشان می‌دهد. در دوره‌ای که تجددگرایان پرشور و منورالفکران فرانسوی برآن بودند که خود را فیلسوف بدانند مجتهدی نسبت به این جریان انتقاد دارد و تلاش می‌کند نشان دهد که چرا این افراد و جریان فلسفه نیستند. مجتهدی علم‌زده و حاصل اندیشه تحصل‌گرا بود. مجتهدی در این کتاب از اصطلاح سو استفاده از فلسفه برای این افراد و جریان استفاده می‌کند و می‌گوید این افراد چنین کاری با فلسفه می‌کنند و درست در همین جاست که مجتهدی فراتر از رخداد اندیشه نگار، اندیشه نگاری رخداد می‌کند.

حجت الاسلام رضا غلامی / کتاب «فلسفه و فرهنگ»

مرحوم مجتهدی را اغلب افراد به عنوان استاد، نقاد و محقق فلسفه مدرن و غربی می‌شناسند اما ایشان فلسفه اسلامی هم خیلی خوب می‌شناختند و مطالعات و پژوهش‌های خوبی در حوزه فلسفه اشراق، صدرایی و تاریخ یونان باستان انجام داده بودند و درک خوبی از فلسفه اسلامی داشتند.

در کتاب «فلسفه و فرهنگ» ایشان که در سال ۱۳۸۹ منتشر شده مقالات و سخنرانی‌های ایشان در دو حوزه فلسفه و فرهنگ آمده که بسیار سودمند است. مجتهدی فیلسوفان را از دوجهان متفاوت (غرب و اسلام) دعوت کرده و این جهان‌ها را باهم مقایسه کرده و به نوعی بیان کرده که ریشه هردو فلسفه از یونان باستان گرفته شده و عاملیت اندیشه ورزی در هردو جهان (اسلام و غرب) انسان است و ذات انسان هم که یکی است.

ایشان نگاه والا و ابداعات خوبی نسبت به فلسفه اسلامی داشت به خصوص در حوزه فلسفه «اشراق» و موضوع «نور». مجتهدی سخنان شوق انگیزی درباره سهروردی داشت و همین بدیع نگری و نوع نگاه نسبت به فلسفه صدرایی هم وجود داشت و در چندین جا عظمت نظرات ملاصدرا را هم متذکر می‌شوند.

بنده ادامه مسیر مجتهدی را به نفع هردو فلسفه (غرب و اسلامی) می‌دانم و به عقیده من تلقی فعلی از مدرنیسم که در تعارض با سنت است یک رویکرد کاریکاتوری و بیهوده است. این درحالیست که اگزیستانس هایدگری هم نتوانسته ذات گرایی انسان را نفی کند

به عقیده من این جنس مقایسه‌های نظریات فلسفی بیش از همه راه رشد فلسفه اسلامی و امکان نوآوری در این فلسفه را فراهم می‌کند و اگر این مطالعات تطبیقی تداوم پیدا کند پنجره‌های جدیدی در فلسفه اسلامی باز می‌شود.

فلسفه اسلامی در جهان خودش از رشد لازم بازمانده و حتی افرادی مثل علامه طباطبایی هم اگر نوآوری در فلسفه اسلامی داشتند به خاطر مواجهه‌شان با فلسفه غربی است.

هادی وکیلی / کتاب «داستایوفسکی، آثار و افکار»

مرحوم مجتهدی داستایوفسکی را داستایوفسکی هم می‌نامند چون به عقیده وی این نویسنده الهام‌بخش ادبیات مدرن قرن بیستم است. ظاهراً اولین مواجهه مرحوم مجتهدی با داستایوفسکی به سال ۱۳۲۴ و مجله «سخن» برمی‌گردد. تا قبل از این ادبیات فرانسه و انگلیسی خیلی مد بوده اما از اوایل جنگ جهانی دوم ادبیات روس هم رایج می‌شود و در نهایت مرحوم مجتهدی در سال ۱۳۸۶ تصمیم به نگارش کتابی درباره داستایوفسکی می‌گیرد.

علاقه مجتهدی به داستایوفسکی سه دلیل دارد: توجه خودآگاهانه مجتهدی به ارتباط تفکر ادبی و فلسفی، توجه ناخودآگاهانه ناشی از علاقه استادانش به داستایوفسکی در دانشگاه سوربن و عِرق شرقی بودگی مجتهدی.

از نظر مجتهدی صاحب یک تفکر را نمی‌توان یک فیلسوف دانست چون فیلسوف واقعی باید دانشگاهی باشد اما داستایوفسکی برای او استثناست و ظاهراً مشکلی ندارد فیلسوف بنامدش. مجتهدی، داستایوفسکی را فیلسوف فاجعه و پیروزی نامیده است.

مجتهدی در بخش پایانی کتاب «داستایوفسکی، آثار و افکار» مطالبی درباره شخصیت داستایوفسکی گفته که به نظرم می‌توان به جای همه ضمایری که برای داستایوفسکی استفاده کرده نام خودش را گذاشت.

محمدعلی فتح‌اللهی / کتاب «مغولان و سرنوشت فرهنگی ایران»

«مطالعات میان‌رشته‌ای» گم‌شده علوم انسانی امروز در جامعه به ویژه در دانشگاه‌ها است. مرحوم مجتهدی فیلسوف بود اما وارد حوزه‌های دیگر هم می‌شد. کتاب «مغولان و سرنوشت فرهنگی ایران» کتاب خیلی مهمی است چون مجتهدی در آن مثل یک مورخ وارد مباحث تاریخی شده با اینکه خودش را مورخ نمی‌داند به بیان دیگر مجتهدی در این کتاب با تأمل فلسفی به موضوع تاریخ پرداخته است.

مجتهدی در این کتاب، تاریخ را بیان گذشته و فلسفه را طراحی آینده دانسته و به نوعی خواسته میان این دو ارتباط بنیادین برقرار کند. علاوه بر این، نویسنده در بخشی از کتاب به مساله «هویت» پرداخته و بیان کرده که موضوع «هویت» یک ماهیت میان‌رشته‌ای دارد و موضوع هویت ایرانی یک موضوع بسیار جدی است. وی در این کتاب هویت را همان اراده دانسته و تعبیر جالبی که درباره مغولان دارند اینکه با مغول زدایی نمی‌توان عظمت به دست آورد بلکه باید از تأثیرات آن آگاه شد و از آنها استفاده کرد. به عقیده مرحوم مجتهدی هویت ایرانی در استمرار تاریخ خودساخته است.

این نوع نگاه میان رشته‌ای مجتهدی فلسفه و تاریخ را به هم نزدیک می‌کند. با خواندن این کتاب به اهمیت جایگاه عالم خیال در زندگی سیاسی و اجتماعی پی می‌بریم، موضوعی که باید به آن پرداخته شود. افرادی چون دکتر داوری نیز به این موضوع پرداختند.

مصطفی شهرآئینی / کتاب «دکارت و فلسفه او»

رساله دکتری مرحوم مجتهدی ترجمه‌ای از بابا افضل کاشانی است و بابا افضل کاشانی در جایی گفته که ما از فلسفه بیداری مردم دانشجو را می‌خواهیم و به عقیده من مرحوم مجتهدی تجسم همین جمله است.

مرحوم مجتهدی میان معلمی و دانشجوی دیالکتیک فعال قائل بود و همیشه اصرار داشت تا خودش را یک معلم ساده معرفی کند. همچنین همیشه به پیوند میان فلسفه و تاریخ بسیار تاکید داشتند.

ایشان فلسفه غرب و دکارت را در بستر تاریخ غربی و ایران کانونی آموزش می‌داد و آثاری از دکارت را آموزش می‌دادند که معمولاً خیلی آنها را جدی نمی‌گیریم. علاوه بر این توجه دکتر مجتهدی به مساله «زبان» بسیار مهم و آموزنده است. چون به عقیده ایشان آشکارترین نماد فرهنگ، زبان است و به همین دلیل هم به زبان فارسی هم اندازه فلسفه اهتمام داشتند و وقتی می‌گفتند فرهنگ ما بیمار است منظورشان زبان فارسی بود.

عبدالرحمن حسنی‌فر / کتاب «فلسفه تاریخ»

این کتاب از جمله آثار دکتر مجتهدی در حوزه فلسفه به طور عام و فرهنگ پروری به طور خاص بود؛ بنابراین توجه و پرداختن به این اثر از موضوع تا عنوان می‌تواند از منظر پذیرش مورد در توجه قرار گیرد؛ از این کتاب می‌توان برای حل معضلات امروز بهره برد؛ دکتر مجتهدی در کتاب خود معطوف به تعریفی که از فلسفه تاریخ دارد مطالب مربوط به آن را مطرح می‌کند، در این کتاب به فرهنگ سنتی چین و هندوستان و بعد فرهنگ باستانی یونان و رم و سپس سنت‌های اسلام و مسیحیت و یهود می‌پردازد.

ایشان در کتاب دو معنا برای فلسفه تاریخ قائل هستند؛ یکی معنای عام فلسفه تاریخ که عمومی است و دیگری معنای خاص آنکه از قرن ۱۷ درباره تاریخ مکتوب شکل گرفته و تا قرن ۱۹ هم ادامه پیدا کرده است.

از نظر مجتهدی اصطلاح فلسفه تاریخ جدید است و در مورد دوره باستان باید مسائل فلسفه تاریخ را به دقت مورد توجه قرار داد، به عقیده ایشان فلسفه تاریخ، پرسش در مورد مسائل تاریخ است که مهمترین ویژگی آن پیچیدگی است، چراکه فرهنگ‌ها در طول تاریخ در حال صیرورت هستند و قرار گرفتن فلسفه قبل از تاریخ صرفاً در راستای دور نگه داشتن ذهن از سطحی‌اندیشی بوده است، فلسفه تاریخ نظرگاه فرهنگی را در اختیار انسان قرار می‌دهد و از نظر مجتهدی مقوم فلسفه تاریخ، تاریخ فرهنگ و اعتقادات اقوام در طول تاریخ است.

طاهره کمالی زاده / کتاب «سهروردی و افکار او»

مرحوم مجتهدی استاد و متخصص فلسفه غرب بود اما ارتباط خوبی با سهروردی و آثار او داشت. موضوع رساله دکترایشان در سوربن هم درباره بابا افضل کاشانی است ک این رساله هیچ وقت چاپ نشد اما مقالات مختلفی از آن منتشر شد و از جمله «هانری کربن» در یکی از آثار خود به این مقاله مجتهدی ارجاع داده است.

رویکردی که ایشان به سهروردی دارند بسیار متفاوت است و در کتاب «سهروردی و افکار او» سیر سلوک سهروردی را از سهرورد تا حلب روایت می‌کند و او را یک فیلسوف سالک می‌داند نه یک فیلسوف متفکر. علاوه بر اینکه مسیر انتقال جربان معنوی به سهروردی را هم بیان و تفکرات سهروردی را ریشه‌یابی می‌کند.

مجتهدی در این کتاب از چهار منظر فکری (حکمت ایرانیان باستان، حکمت الهی یونان، حکمت مشا و قرآن مجید) به سهروردی می‌پردازد و در این بین جنبه حکمت ایرانیان باستان را مورد توجه قرار می‌دهد، ضمن اینکه مسیریابی تاریخی دکتر مجتهدی در این اثر را نمی‌شود انکار کرد و گفت تصادفی بوده است، از سوی دیگر مجتهدی در این کتاب از مستشرقانی که سهروردی را به جهان غرب معرفی کردند را نام برده است.

کد خبر 6096729 سارا فرجی

دیگر خبرها

  • مجتهدی فلسفه غرب را در بستر تاریخ غربی و ایران آموزش می‌داد
  • امیر تتلو در مدح امام علی (ع) شعر سرود + عکس | اجازه ساختن آهنگ داده می شود؟
  • مطهری: فلسفه فوتبال ما تهاجمی است
  • هستی گهواره من/ اضطراب مرگ معنا بخش زندگی / گریز از مرگ با مد و دفن شدن در نقش اجتماعی
  • «امتداد» آماده پخش شد/ فیلم و سریال از دریچه فلسفه و اندیشه
  • اسلامی‌سازی علوم انسانی امری ضروری است
  • حجاب‌استایل‌های ضدحجاب!
  • اطلاعاتی جالب درباره جفت‌گیری عجیب‌ترین موجود جهان!
  • کارشناس حقوقی: رای کمیته انضباطی درمورد هوادار سپاهان مطابق آیین‌نامه است
  • دانلود آهنگ مست عشق علیرضا قربانی + متن