چرخش ترامپ به مذاکره ناشی از بیهودگی تنش با ایران است
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۹۹۴۱۹۲
بیروت - ایرنا - «زیاد الحافظ» تحلیلگر مسائل آمریکا در لبنان در گفت و گو با ایرنا، پیشنهاد مذاکره از سوی «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا به ایران را ناشی از این واقعیت می داند که افزایش تنش با تهران و جنگ احتمالی علیه آن، هیچ چشم انداز روشنی برای واشنگتن ندارد.
به گزارش ایرنا، الحافظ که دانش آموخته دانشگاه «سنت ژوزف» بیروت تحت نظارت دانشگاه «لیون» فرانسه است، از شخصیت هایی به شمار می رود که به مکتب فکری «جمال عبدالناصر» منتسب و تا هفته پیش به عنوان دبیرکل «کنفرانس ملی گرایی عربی» فعالیت داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس جمهوری آمریکا هفته پیش گفت که حاضر است بدون پیش شرط با مقام های ایرانی به گفت و گو بنشیند؛ اظهارنظری که بحث های زیادی را در پی داشت.
** معادله قدرت تغییر کرده است
الحافظ با بیان اینکه از مواضع اخیر ترامپ تعجب نمی کند، گفت: رفتار او در قبال جمهوری اسلامی ایران، شبیه به رفتارش با کره شمالی و روسیه است. ترامپ، نخست مواضع آتشین و کودکانه ای در برابر هر دو کشور گرفت، سپس بازگشت و با مقام های عالی آنان دیدار کرد. مواضع اخیر او در قبال ایران نیز مبتنی بر شیوه مذاکراتی اوست که نخست سقف را بالا می برد و بعد به واقعیت باز می گردد.
وی افزود: ترامپ از این روش، در کتاب «هنر معامله» صحبت کرده و به نظر می رسد که آنچه در کتابش نوشته را آشکارا در سیاست خارجی خود تطبیق می دهد.
الحافظ، ضمن رد برخی تحلیل ها درباره احتمال استفاده ترامپ از گزینه نظامی علیه ایران گفت: به نفع ایالات متحده نیست که جنگی را علیه ایران به راه اندازد.
این تحلیلگر لبنانی نظرش را اینگونه تشریح کرد: واشنگتن در سال های 2006، 2007 و 2008 با وجود اینکه در آن مرحله میزان قدرت و شرایط او بهتر برد، دست به اقدام نظامی نزد. حال امروز که توازن قدرت در منطقه بسیار تغییر کرده و قدرت آمریکا رو به زوال رفته است، چگونه می خواهد این کار را بکند.
وی اظهارات اخیر ترامپ درباره آمادگی مذاکره با مقام های ایرانی بدون پیش شرط را «موضع واقعی» او دانست و تاکید کرد که رییس جمهوری آمریکا رو به مذاکره می آورد، چرا که افقی برای تنش در برابرش وجود ندارد.
** توان ضعیف برای جنگ
این کارشناس مسائل آمریکا در بخش دیگری از گفت و گو با ایرنا به گزارشی اشاره کرد که اخیرا مؤسسه «heritage» آمریکا ارائه کرده و گفت: این گزارش آمادگی نیروهای مسلح آمریکا را مورد بررسی قرار داده و در آن اشاره شده که میزان آمادگی این نیروها بالا نیست و عملکرد نظامی آنها بسیار ضعیف است.
الحافظ اضافه کرد: همچنین کنگره آمریکا جلساتی را برای شنیدن نظرات مقام های نظامی این کشور برگزار کرد و در آن مطرح شد که آمادگی نظامی ایالات متحده، چه در سطح استراتژیک و چه تاکتیکی، رو به افول است. این یعنی اینکه آمریکا قادر نیست تن به یک جنگ بدهد یا حتی ضربات نظامی بزرگ وارد کند.
از او درباره تخصیص یک تریلیون دلار بودجه به ارتش آمریکا جهت افزایش توانایی های آن سوال شد که وی در پاسخ گفت: این پنتاگون است که ورود به نبردهای نظامی را رد می کند و فقط تنش های محدود را می خواهد. وزارت دفاع آمریکا ورود به جنگ هایی که نمی دانند چگونه باید به پایان برسد را رد می کند. نظارت بر عملکرد و اظهارات مردان پنتاگون نشان می دهد که آنها خواهان جنگ نیستند. آنها پس از نشست هلسینکی بین ترامپ و «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه سکوت پیشه کردند، چرا که آرامش و عدم رویارویی با روسیه را تایید می کنند.
وی افزود: آن مبلغ یک تریلیون دلار نیز از یک سو برای ارضای لابی های اسلحه سازی آمریکاست و از سوی دیگر برای بهبود اختلال بزرگی است که در نیروی نظامی ویژه آمریکا به وجود آمد و دلیلش حرف های پوتین بود که عنوان کرد کشورش، سلاح هایی منحصر به فردی در اختیار دارد که توازن قدرت با واشنگتن را بر هم می زند.
** ایران، حریف دست و پا بسته ای نیست
الحافظ در ادامه گفت و گو با خبرنگار ایرنا، گفت که همانطور که آمریکایی ها تمایلی به رویارویی با روسیه ندارند، با ایران نیز نمی خواهند درگیر شوند چرا که آنها می دانند ایران، دست و پا بسته نیست و همپیمانانی دارد که از آن حمایت می کنند.
وی تاکید کرد که گرچه آمریکا نیروی آزار دادن تهران را دارد، اما قادر نیست که معادلات راهبردی را تغییر دهد.
به اعتقاد الحافظ، ترامپ آنطور که ادعا می کند، قدرت خفه کردن اقتصاد ایران را ندارد. وی گفت: صحبت آمریکایی ها از به صفر رساندن صادرات نفتی ایران منجر به جنگ خواهد شد، امری که ایران هم به این موضوع واکنش نشان داد و تاکید کرد که اگر مانعی بر سر راه صادرات نفتش وجود داشته باشد، اقدامات متقابلی خواهد کرد که هیچ نفتی از خلیج فارس صادر نشود. این به معنای وجود توازن قدرت و بازدارندگی است .
تحلیلگر لبنانی تصریح کرد: معادلات تغییر کرده و دریاهای پنج گانه منطقه که تحت سیطره تمام و کمال آمریکایی ها بود، امروز دیگر آنگونه نیست. اکنون قدرت های بین المللی و منطقه ای دیگری وجود دارند که در دریاهای سرخ، سیاه، مدیترانه، خزر و خلیج فارس فعال هستند.
الحافظ به نشانه هایی از تغییر در آمریکا نسبت به سیاست این کشور در قبال یمن اشاره کرد و گفت: نباید آنچه را که در یمن اتفاق می افتد، دستکم بگیریم. به تازگی صداهایی از کنگره شنیده شده که از حمایت جنگ زیان بار در یمن انتقاد می کنند.
خاورم**388**2054**1651
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي برجام آمريكا ايران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۹۹۴۱۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تهاجم زمینی به رفح یا توافق/ در میز آتشبس چه میگذرد؟
گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا- مریم خرمائی: تانکهای اسرائیلی با عبور از گذرگاه رفح راه خود را به داخل جنوبیترین منطقه غزه در همسایگی نوار مرزی مصر باز میکنند.
باز شدن مسیر آنها به داخل این منطقه که بهگونهای خط قرمز ملتهای مسلمان و چهبسا جامعه جهانی در مقابل رفتار لجامگسیخته اسرائیل تلقی میشود، به دنبال حملات هوایی گستردهای صورت میگیرد که از شب گذشته علیه غیرنظامیان رفح آغاز شد.
اسرائیل از آغاز عملیات رفح خبر داده یا به عبارت بهتر میگوید «حملات هدفمند» را آغاز کرده است.
آمریکا هم بهنوبه خود، گرفتار در نقشهای متضاد «حامی اسرائیل» و «میانجی آتشبس غزه»، با گفتن این جمله که «حمله تازه اسرائیل به رفح عملیات نظامی بزرگی نیست»، میکوشد تا از تبعات منفی بار اضافهای که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی بر میز مذاکره مصر تحمیل کرده است، بکاهد.
برای همین است که وقتی ارتش رژیم اسرائیل مدعی میشود که گذرگاه مرزی رفح را بهطور کامل به کنترل خود درآورده و هماکنون در حال «پاکسازی گسترده» منطقه است، کاخ سفید میگوید که تمرکز خود را بر پیشگیری از شکلگیری یک عملیات بزرگ در این منطقه خواهد گذاشت.
در قاهره اما، میز مذاکره همچنان برقرار است. حماس بعد از اعلام موافقت با طرح پیشنهادی قطر و مصر برای برقراری آتشبس غزه، صبح امروز سهشنبه، بار دیگر هیئت دیپلماتیک خود را راهی پایتخت مصر کرد.
پارادوکس جنگ و دیپلماسی
برای حماس، ایدئال «خاتمه جنگ» است. اما پای میز مذاکره، چانهزنیها روی «توقف با چشمانداز تمدید» متمرکز شده تا از موضع تلآویو مبنی بر اینکه «فقط جنگ را تعلیق میکنم» ابهامزدایی شودآن طرف میز مذاکرات غیرمستقیم، قرار است هیئتی از اسرائیل بنشیند. پارادوکسی قابلتأمل ازآنچه در میدان جنگ و صحنه دیپلماسی میگذرد.
عملیات زمینی بهاصطلاح محدود در رفح به این بهانه آغاز شده که «آتشبس مورد تأیید حماس مبتنی بر نسخهای تعدیلشده از پیشنهاد مصر است و تعهداتی را متوجه اسرائیل میکند که هرگز موردقبول تلآویو واقع نخواهد شد.»
در دور قبلی مذاکره که شنبه به پایان رسید، هیئت اسرائیلی حضور نداشت چراکه نتانیاهو (بیبی) گفته بود که اعزام تیم مذاکرهکنندهاش مشروط به پیشرفت در گفتگوها است.
اکنون، دفتر نخستوزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرده «باآنکه پیشنهادهای حماس با شرایط اسرائیل فاصله دارد، تلآویو تصمیم به ارسال هیئتی برای بررسی احتمال رسیدن به توافق طبق شرایط قابلقبول برای اسرائیل گرفته است».
این یعنی، بهرغم چنگ و دندان نشان دادن در میدان نبرد هوایی و جنگ زمینی، باب گفتگو همچنان باز است.
اختلاف سر چیست؟
تا قبل از اعلام موافقت مقاومت فلسطین با نسخه پیشنهادی مصر، بهانه نتانیاهو برای لشکرکشی به رفح، این بود که حماس به آتشبس تن نمیدهد. اکنون، با قبول آتشبس از سوی حماس، توپ به زمین اسرائیل افتاده و توجیهات قبلی رژیم خریداری ندارد یا دستکم هزاران اسرائیلیای که شب گذشته خیابانهای تلآویو را مسدود کردند تا بیبی را برای قبول آتشبس تحتفشار بگذارند، خریدار بهانههای او نیستند. آنها جز به رفتن نتانیاهو و بازگشت اسرای صهیونیست راضی نمیشوند.
«آمریکا» علاوه بر حامی اسرائیل و میانجی مذاکره، به یک کلیدواژه مهم در گفتگوهای صلح غزه تبدیل شده استاینکه چه چیز در نسخه آتشبس تعدیلشده مصر، به مذاق اسرائیل خوش نیامده، دقیقاً مشخص نیست. اما ظاهراً پای بندی در میان است که بهموجب آن، حماس تضمینهایی را میگیرد مبنی بر اینکه شرایط دوباره به قبل از دوره آتشبس بازنمیگردد.
برای حماس، ایدئال «خاتمه جنگ» است. اما پای میز مذاکره، چانهزنیها روی «توقف با چشمانداز تمدید» متمرکز شده تا از موضع تلآویو مبنی بر اینکه «فقط جنگ را تعلیق میکنم» ابهامزدایی شود.
اسم آن کشوری که قرار است تضمین بدهد، آشکارا به میان نمیآید. اما بهاحتمالزیاد، صحبت از آمریکا است. «آمریکا» علاوه بر حامی اسرائیل و میانجی مذاکره، به یک کلیدواژه مهم در گفتگوهای صلح غزه تبدیل شده است آنچنانکه بهدفعات از حماس و حتی ایران بهعنوان اصلیترین هماهنگکننده محور مقاومت شنیدهایم که «اگر آمریکا بخواهد، میتواند» به اسرائیل فشار بیاورد.
چندی پیش، شبکه سعودی «الشرق» گفته بود «توافق آتشبس در غزه پسازآنکه آمریکا ضمانتهای لازم را برای اجرای آن ارائه کرد، قریبالوقوع شده است».
وسواس ذهنی و حقیقت ثابت
اکنون سؤال این است که «آیا، اسرائیل به آنچه آمریکا ضمانت کرده تن میدهد؟»
پاسخ به این سؤال، با توجه به رابطه دیرینه «تلآویو-واشینگتن» میتوانست بهسادگی گفتن «بله» باشد. اما جنگ غزه گرههای کوری را به این رابطه افزوده که دستکم تا الآن با دیپلماسی باز نشده است. وزاری تندروی کابینه، بیبی را تهدید کردهاند که اگر به «خاتمه جنگ» راضی شود، استعفا میدهند. بدون وزرا، کابینه فرومیپاشد، انتخابات زودهنگام برگزار میشود و کسی نخستوزیری دوباره نتانیاهو را نمیخواهد.
اگر او تهاجمی تمامعیار را علیه رفح آغاز کند، باز هم بعد از پایان عملیات باید کنار برود؛ چراکه بعید است حتی یکی از اسرای صهیونیست را زنده ازآنجا خارج کند. اکنون مردی که بههرحال باید صندلی نخستوزیری اسرائیل را خالی کند با یک وسواس ذهنی دستبهگریبان است: «به قیمت کشته شدن اسرای صهیونیست و پذیرفتن انگ جنایتکار جنگی بابت کشتن بیرویه ساکنان رفح، حماس را ریشهکن کند یا نه»؟
اعزام هیئت اسرائیلی برای مذاکره با حماس، یعنی نتانیاهو تا ریشهکن کردن مقاومت فاصله زیادی داردبا این درگیری ذهنی است که نتانیاهو با توپی که حالا در زمین اسرائیل است، بازی میکند و بلاتکلیف است که باز هم مثل سابق آن را به وزرای افراطی کابینه پاس دهد یا به آمریکا که میکوشد بین هویت چندگانه «حامی صهیونیسم»، «میانجی مذاکره» و «ضامن آتشبس» تعادل خود را گم نکند.
در آنسوی میز مذاکره اما، فارغ از وسواس ذهنی نتانیاهو برای تیشه زدن به ریشه مقاومت فلسطین، حماس یک حقیقت ثابت است و فارغ از واسطههای قطری، مصری و آمریکایی، هیئت اسرائیلی به قاهره میرود تا با هیئت حماس مذاکره کند.
شاید وقت آن رسیده که بیبی هم مانند شرکای آمریکایی، چشم خود را به روی این حقیقت ثابت باز کند و شکست را بپذیرد.
یک نشانه از باز شدن چشم آمریکا به روی حقیقت حماس، تن دادن واشینگتن به مصالحه احتمالی «فتح» و حماس با وساطت روسیه و چین است. تأییدی ضمنی بر وجاهت مطالبه دیرینه حماس برای تبدیلشدن به یک جریان سیاسی مشروع در آینده فلسطین (اینجا منظور مشروعیت بینالمللی است).
آتشبس غزه برای همه طرفها یک فرصت توأم با تهدید است. حماس تجدیدقوا میکند، آمریکا به پروژههای انتخابات ریاستجمهوری و عادیسازی بازمیگردد و اسرائیل موج ضدصهیونیسم جهانی را مهار میکند. اما صحبت از این تهدیدها و فرصتها بماند برای فردای پس از آتشبس احتمالی.
انتهای پیام/
مریم خرمائی