همشهری در گفتوگو با مدیر پیشین و پزشک باغ وحش مشهد دلایل مرگ ببرهای این مرکز را بررسی میکند راز مرگ ببرها
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۰۰۲۵۵۲
شهر > محیط زیست ایران - فاطمه رجبزاده /مشهد - خبرنگار:
وحشت را میشود در چشمهایشان دید. نگرانی را هم. به گمانم ببرها پچچ میکنند: «صبح که شد آنها غیب شدند و دیروز دو تای دیگر، نکند فردا نوبت ما شود.» اینها به خیالم میرسد.
مرگ 8 ببر بخت برگشته آن هم به فاصله چند ماه در باغ وحش مشهد، آنقدر عجیب و هولناک است که راه را برای خیال باز میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فردای آن شب دردناک خبر را شنید. دامپزشک گفته بود: «این یک اتفاق نادر است. البرز به دلیل بلعیدن استخوان بزرگ دچار انسداد روده شد و مرد.» او، محسن طیرانی، تا ماههای اول سال گذشته یکی از مدیران باغ وحش مشهد بود و مرگ البرز خاطره تلخ آن روزهایش است.
متهم ردیف اولطیرانی حالا دیگر به خانه حیوانات وکیلآباد نمیرود، اما دغدغه حیوانات را دارد. به عنوان یک فعال محیطزیست از مشکلات باغ وحش مثل قرارگرفتن در بافت شهری و فاصله زیاد با استانداردها با خبر است، اما میگوید:
«در بسیاری نقاط دنیا باغ وحشها در محدوده شهر هستند و اگر مشکل وجود داشته باشد دستگاه نظارتی چارچوبها و شرایط استاندارد را اعلام و برای تحقق این موارد کمک هم میکند.» او معتقد است اداره کل محیطزیست درباره باغ وحش مشهد کمکاری کرده و مالکان بعد از چند سال بلاتکلیفی و مهلت 3 ساله برای تعطیلی، ناگهان با این تصمیم مسئولان مواجه میشوند که از مواد قانونی کمیسیون ماده 8 استفاده کنند و بمانند.
طیرانی مرگ حیوانات دیگر را پیش از ببرها در باغ وحش تایید میکند، اما میگوید: «جوسازی برای عمدی نشان دادن این اتفاقات با هدف سودجویی است. محیطزیست اعلام کرده بود باید تعداد حیوانات کمتر شود، اما اینکه باغ وحش از روی عمد حیوانی را بکشد، ادعای درستی نیست.»
سکوت و تناقضمحیط زیستیها جواب نمیدهند. معاون پالایش و نظارت محیط زیست خراسان رضوی به تماسهایی که با تلفنهمراهش گرفته میشود، بیاعتناست. خبرهای منتشرشده و اظهار نظرهای مسئولان درباره این ماجرا متناقض است.
رسمی این اداره کل هم از نظر فعالان محیط زیست محتوایی به شدت جانبدارانه از مالکان باغ وحش دارد و مخاطبان بسیاری واقعیت را در این باره مطالبه و جستوجو میکنند. مسئول روابط عمومی این اداره کل، اما پاسخ را از یکی از مدیران محیط زیست که حاضر به مصاحبه نمیشود، دریافت و به همشهری اعلام میکند.
رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش این اداره کل در پاسخ با واسطه به این سوال که چرا تمهیداتی برای کنترل جمعیت حیوانات از جمله ببرها نداشتید؟ میگوید: «تعداد ببرهای ما حاصل درونزایی است. نرخ زاد و ولد این حیوان بیشتر از نرخ تلفات آن بود و به این دلیل جمعیتشان بالا رفته و برای جابهجایی آنها هم به اجازه محیط زیست نیاز بود. از سوی دیگر، در کشور کسی متقاضی این ببرها نبود تا بتوان جمعیتشان را کم کرد. به این شکل رفتهرفته تعدادشان بیشتر و فضا برایشان کمتر شد.»
سوال بعدی هم این بود که آینده را هم با همین خبرها درباره باغ وحش قدیمی مشهد خواهیم گذراند؟ و محمدعلی عمارلو پاسخ میدهد: «برای جابهجایی چند قلاده از ببرها به باغ وحشهای دیگر رایزنی خواهیم کرد. برنامه طولانیمدت ما هم انتقال باغ وحش به مکانی استاندارد است. برنامهای که تاکنون عملی نشده است.» لاله معصومی، مسئول روابط عمومی محیط زیست، هم توضیح میدهد: «نمیتوان گفت درباره مرگ ببرها خطایی صورت گرفته است.
مالکان باغوحش 40 ساله مشهد در حال اجرای دستورالعملهای محیط زیست برای ایجاد استانداردها هستند. مرگ ببرها در فصل جفتگیری رخ داده و درگیری ببرها در شرایطی شدت مییابد که ببر مغلوب، فضای کافی برای ترک قلمرو ندارد و بنابراین تقابل مرگباری برای حذف او شکل میگیرد.»
اما همه چیز آنطور که او و دیگر مسئولان محیطزیست میگویند، نیست. محمد عرفانی، معاون این اداره کل که پس از مرگ 8 ببر، کمتر پاسخگوی سوالی بوده است، تابستان 94 درباره شرایط باغ وحش وکیلآباد گفته بود: «بنابر گزارش کارشناسان و بازدیدی که از باغ وحش داشتم، مکانهایی که گربهسانان در آن نگهداری میشوند، اصلا مناسب نیست. قفسهای باغ وحش از نظر فضا به هیچ عنوان استاندارد نیست و مساحتشان برای تعداد حیواناتی که در آن نگهداری میشود، بسیار کم است. به عنوان مثال یک شیر باید حداقل در فضایی به مساحت 50 متر نگهداری شود در حالی که چند شیر را در چنین فضایی قرار دادهاند.»
نظر پزشک باغ وحشچنانکه از این صحبتها بر میآید، محدودیت قلمرو در سالهای قبل هم حاکم بوده و فصل جفتگیری هم فقط مختص به امسال نیست. حالا کوروش هنرمند، پزشکی که 8 سال است بر سر حیوانات خانه 4 هکتاری وکیلآباد دست نوازش میکشد، همه تلاشش را پس از آن شب کذایی انجام میدهد تا ببرهای خشمگینی را که دیگر غرشهای مهیبشان در حلقوم خفه شده است، نجات دهد، اما نمیتواند.
او میگوید: «عملیات بهبود فضای ببرها به دلیل شرایطی با تاخیر مواجه شد. زمان مرگ اولین ببر، نیمه دوم سال و فصل جفتگیری گربهسانان بود. فضا کم بود و در نتیجه خطر درگیری جدیتر. درگیری ببرها مرگبار است و معمولا شبها سر میگیرد.
آنها علاقه زیادی به نبض دارند و همین نقطه را هدف میگیرند و طوری به هم حمله میکنند تا ببر ضعیفتر را برای همیشه از پا درآوردند. با این ازدحام، نیمه پاییز سال گذشته 2 ببر نر در همین درگیریها تلف شدند و دیگر نمیشد برایشان کاری انجام داد.
یک توله ببر یک ماهه هم همان روزها از بین رفت که البته این اتفاق کاملا طبیعی است و معمولا به دلیل نارسایی مادرزادی رخ میدهد. 2 ببر هم ابتدای نیمه اول سال 96، یکی به دلیل انسداد روده و دیگری به دلیل متفاوتی از بین رفتند. ما همیشه همه اتفاقات باغ وحش را به محیط زیست گزارش میدهیم و در این موارد هم استثنا وجود نداشت.»
وی میافزاید: «وضع به همین منوال گذشت و هنوز کارعمرانی قفس تمام نشده بود. یادم میآید تعطیلاتی در بهمن بود که درگیری و مرگ 2 ببر دیگر را هم به من اطلاع دادند. پس از این اتفاق تصمیم گرفته شد ببرهای همجثه و همسنوسال را از قویترها جدا کنند. پس از این اقدامات جز مرگ ببری که در کالبدشکافی مشخص شد به بیماری قبلی مبتلاست تا امروز اتفاق تلخ دیگری نداشتهایم.»
پزشک باغ وحش وکیلآباد تصریح میکند: «مرگهای اتفاقافتاده در باغوحش طبیعی نیست، اما در نتیجه اتفاق و نتیجه عملکرد طبیعی حیوان بوده است. مخالف انعکاس ناجوانمردانه برخی مسائل مانند کشتار ببرها و حذف عمدی حیوانات در این باغ وحش هستم، زیرا میدانم چه اتفاقی برای هر کدام از حیوانات این مجموعه افتاده است. البته باید استانداردها هر چه زودتر رعایت شود تا نگهداری از حیوانات با چنین اتفاقاتی همراه نباشد.»
پزشک باغوحش: مرگهای اتفاقافتاده در باغوحش طبیعی نیست، اما در نتیجه اتفاق و نتیجه عملکرد طبیعی حیوان بوده است. البته باید استانداردها هر چه زودتر رعایت شود تا نگهداری از حیوانات با چنین اتفاقاتی همراه نباشد
در همین زمینه: پیدا شدن هفت تخته پوست و چهار جمجمه ببر در باغ وحش مشهد عکس روز: لمورها هندوانه میخورند عضویت باغ وحش تهران در اتحادیه باغ وحشهای اروپا عکس روز: مارمولک تاجدار عکس روز: فیل درمانیمنبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۰۰۲۵۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ردهبندی مناطق حفاظتی محیطزیست
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مسألە حفاظت ازمحیطزیست در ایران مانند آن چه در اندیشە فلسفی سایر نقاط جهان نیز مشابه آن روی داده است، در پارادایم طبیعتگرایی ظهور یافت.
نرگس آذری (دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی) در مقالهای با عنوان «در باب ضرورت یک انقلاب شناختی در جامعهشناسی ایرانی» به این موضوع اشاره میکند که اهمیت به محیطزیست به مثابۀ نوعی بینش در مقابل انسانمحوری فزاینده عصر توسعه و مدرنیسم قد علم کرده است و رویکرد طبیعتمحورانهای را شکل داده که در آن محیطزیست نیازمند توجه و مراقبت فوری است.
* محیطزیست و مناطق حفاظت شده
به زعم این پژوهشگر حفاظت از محیطزیست نیازمند تعریف محیطزیست در تقابل با فعالیتهای انسانی دانسته شده است و از همینجا مرزهای محیطزیست در آن چه اکنون به عنوان مناطق چهارگانه حفاظت شده میشناسیم پدید آمد. شکلگیری این مرزها به زمان تصویب قانون شکار به عنوان اولین قانون محیطزیستی کشور و ایجاد مناطق ممنوعه در سال ۱۳۴۲ برمیگردد.
او در ادامه مینویسد در آن زمان با توجه به وسعت کشور و بودجههای محدودی که در اختیار شورای شکار قرار میگرفت، تشخیص داده شد اگر عمده منابع اعتباری به مناطقی تخصیص داده شود که به لحاظ بومشناختی اهمیت ویژهای دارند، موجب موفقیت بیشتر در حفاظت از آن مناطق خواهد شد. بنابراین نواحی حفاظتی که بعداً مناطق حفاظت شده نامیده شد به وجود آمد. در این مناطق شکار ممنوع بود مگر آنکه مجوز لازم از شورای شکار گرفته شود.
* ردهبندی مناطق حفاظتی محیطزیست
آذری مینویسد مراتع و جنگلهای واقع در مناطق حفاظت شده تابع محدودیتهایی بود که از سوی شورای شکار و وزارت کشاورزی و منابع طبیعی اعلام شده بود و با تصویب قانون شکار و صید در سال ۱۳۴۶ و تأسیس سازمان شکاربانی و نظارت بر صید، مفاهیم پارکهای ملی و مناطق حفاظت شده به روشنی تعریف گردید.
آذری در ادامه توضیح میدهد که تا قبل از تأسیس سازمان حفاظت محیطزیست در سال ۱۳۵۰، حدود ۶ پارک ملی و ۳۵ منطقۀ حفاظت شده شکل گرفت. بدین ترتیب حدود هفتاد سال پیش، ترسیم این مرزها با انگیزه ایجاد امکان حفاظت با توجه به محدودیتهای موجود، محیطزیست مورد حمایت و حفاظت را به نام محیطزیست معرفی کرد و چهار طبقە حفاظتی با نامهای پارکهای ملی، پناهگاههای حیاتوحش، مناطق حفاظتشده و آثار طبیعی ملی تعریف و ردهبندی شد.
* جهان مدرن و محیطزیست
این پژوهشگر در ادامه مینویسد در کشور تمام تلاش براین بود که مناطق حفاظت شده با ملاکهای جهانی و حتی نامهای رایج منطبق شود که در ایران آنها با نام مناطق چهارگانۀ محیطزیست شهرت دارند. اما این مرزها هرگز نیازی به انطباق با زیستبوم تاریخی جامعۀ پیرامونی در خود ندیدهاند؛ اگرچه این ظهور صنایع و شهرهای مدرن و نیازهای فزایندهاش بود که محیطزیست را متأثر میساخت.
این نویسنده در جمعبندی این پژوهش به این موضوع اشاره میکند که آنچه در تعیین مناطق چهارگانه، به عنوان تهدید نهایی معرفی و توسط مرزها تهدید شد عمدتاً فعالیتهای جامعۀ روستایی بود. جامعهای که به واسطۀ همین اعلان جنگ، خود را برای گسترش مرزهای جغرافیایی و مرزهای بهرهبرداریاش حریصتر کرد، جدالی که تاکنون برای تعیین حدود مرزها از دوسوی این جبههها ادامه دارد. موقعیتی که در میانه نبرد قانون و منافع نابودی محیطزیست در همە ابعاد و شاخصهایش را هدف گرفته است.
انتهای پیام/