نوجوانانی که به استقبال مرگ میروند
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۰۰۵۲۳۷
هرچند آمار و ارقام دقیق و ثبت شدهای از میزان خودکشی نوجوانان در ایران وجود ندارد، اما اخبار و گزارشهای منتشر شده در سالهای اخیر نشان میدهد که مرگهای خودخواسته دیگر مختص افراد بالای ۱۸ سال نیست و برخی کودکان و نوجوانان ۱۰، ۱۲ و ۱۵ ساله هم که راهی برای حل مشکلات و هیجانات درونیشان پیدا نمیکنند دست به خودکشی میزنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه ایران: آمار سازمان بهداشت جهانی در سپتامبر ۲۰۱۷ نشان میدهد که سالانه بیش از ۸۰۰ هزار نفر در سراسر دنیا خودکشی میکنند. سهم کشور ما بین ۵ تا ۷ نفر در هر یکصد هزار نفر است و طبق گزارش سازمان پزشکی قانونی کشور آمار مرگهای خودخواسته در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵ در ایران با رشد ۵ درصدی همراه بوده است. شاید در نگاه کلی این آمار چندان به چشم نیاید، اما وقتی با کنکاش بیشتری به سراغ این آمار میرویم اعداد و گزارشها نگرانکنندهتر میشود. بخصوص وقتی آمارها حکایت از رشد این پدیده در میان کودکان و نوجوانان دارد در واقع به منزله زنگ خطری است که برای خانوادهها و مسئولان به صدا در آمده است.
هرچند آمار و ارقام دقیق و ثبت شدهای از میزان خودکشی نوجوانان در ایران وجود ندارد، اما اخبار و گزارشهای منتشر شده در سالهای اخیر نشان میدهد که مرگهای خودخواسته دیگر مختص افراد بالای ۱۸ سال نیست و برخی کودکان و نوجوانان ۱۰، ۱۲ و ۱۵ ساله هم که راهی برای حل مشکلات و هیجانات درونیشان پیدا نمیکنند دست به خودکشی میزنند.
نگاهی کوتاه به اخبار حوادث روز کشور نشان میدهد که هر روز در گوشه و کنار این کشور چندین مرد و زن و کودک و نوجوان بنا به دلایل مختلف که بیشترین آنها مشکلات اقتصادی است دست به خودکشی میزنند. البته دلایل دیگری از جمله شکستهای عشقی، ناکامیهای تحصیلی، ناتوانی در کنترل هیجانات و احساسات، مشکلات روحی – روانی، آثار سوء مصرف مواد، خشونتهای خانوادگی، افزایش خشونت در جامعه و همینطور مشکلات ژنتیکی از جمله مواردی است که میتواند یک نفر را به خودکشی ترغیب کند.
طبق اعلام مرکز کنترل بیماریها، خودکشی در مردان نسبت به زنان ۴ به یک است، اما اقدام به خودکشی در زنان بیشتر است.
آمار خودکشی در ایران واقعی نیست
دکتر مجید صفاری نیا -روانشناس- در رابطه با مبحث خودکشی در ایران میگوید: آمار مرگهای خودخواسته در کشور ما آن رقمی نیست که بهصورت قانونی ثبت و اعلام میشود. در حال حاضر آمارهای ثبت شده نشان میدهد که حدود ۷/۶ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر خودکشی کردهاند، اما بیتردید این اعداد واقعی نیستند.
وی در ادامه میافزاید: در ایران بهخاطر برخی مسائل از جمله اعتقادات مذهبی و نگرانی از بازتابهای اجتماعی خودکشی بسیاری از خانوادهها تمایلی ندارند که خبر خودکشی اعضای خانواده را اعلام کنند. از اینرو میبینیم که در اغلب مرگهای خودخواسته خانوادهها تمایل دارند که مرگ را بر اثر تصادف یا حادثه نشان دهند. بهطور مثال اگر دختر ۱۵ سالهای خودش را از پشت بام به پایین انداخته باشد خانواده او پس از مرگ میگویند که او در حال سلفی گرفتن بود و پایش پیچ خورد و از بلندی سقوط کرد؛ بنابراین اگر فرهنگ واقعیات در مورد بحث خودکشی عینیت پیدا میکرد بیتردید اعداد و ارقام به مراتب بالاتر بود.
بحرانهای اجتماعی و اقتصادی عامل اصلی خودکشی
این روانشناس در پاسخ به این سؤال که بهطور کلی علل اصلی خودکشی در جوامع مختلف چیست، میگوید: بیشترین سهم در پروندههای خودکشی به بار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برمیگردد. دومین عامل هم مصرف مواد مخدر، مواد توهم زا و نوشیدنیهای الکلی است که فرد پس از استفاده آنها بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای روحی خودش دست به خودکشی میزند. عوامل دیگری هم، چون مشکلات روانشناختی، عاطفی و ژنتیک هم از موارد دیگری است که میتواند آمار یک جامعه را در بحث خودکشی بالا یا پایین ببرد.
وی خاطرنشان میکند: با این تعاریف میبینیم در کشور ما که هم با بحرانهای اجتماعی متعددی روبهروست و هم مشکلات اقتصادی در جامعه رو به افزایش است بنابراین ممکن است در صورت بیتوجهی مسئولان، قشر عظیمی از جامعه در مقابل این بحران با واکنشهایی مواجه شوند که در آیندهای نزدیک تبعات جبرانناپذیری داشته باشد.
فرزندسالاری علت خودکشی در نوجوانان
صفاری نیا در جواب این پرسش که چرا در سالهای اخیر شاهد خودکشی کودکان و نوجوانان ۱۰ - ۱۲ ساله هستیم تصریح میکند: «متأسفانه در سالهای اخیر فرزندسالاری جزو لاینفک اغلب خانوادههای ایرانی شده است. در دهههای گذشته اگر خانوادهای دچار مشکل مالی میشد خود بچهها برای کمک به خانواده پیشقدم میشدند و از اقدامشان هم خوشحال بودند، اما حالا میبینیم وقتی مادری که نان آور خانوادهشان هم هست برای حل مشکل اقتصادی و پرداخت اجاره عقب افتاده خانه، دوچرخه پسر ۱۲ سالهاش را میفروشد، فرزندش تحمل نمیکند و خودکشی میکند.»
بهگفته بسیاری از صاحبنظران روانشناسی بهترین سنین آموزش برای کنترل هیجانات و احساسات ۷ سال نخست زندگی است. فاصله زمانی که در کشور ما کمتر به آن توجه میشود و بسیاری بر پایه این باور غلط که کودک باید از سن ۷ سالگی آموزش و تربیت شود، آموزشهایی را تجویز میکنند که دیگر تأثیر چندانی در تربیت او ندارد.
بواقع اگر به مفهوم پیشگیری بهتر از درمان است، اعتقاد داریم باید شرایط و بستری را فراهم کنیم که کودکان پیش از آنکه شکل بگیرند، با کنترل و هضم مفاهیمی، چون هیجانات، احساسات، خشم و شادی آشنا شوند تا هیچگاه در سنین نوجوانی به آخر خط نرسند.
اشکال در سیستم آموزشی و تربیتی
این روانشناس در ادامه میافزاید: البته این مسائل به اشکالات ما در سیستمهای آموزشی و تربیتی برمی گردد. اگر کودکان ما در خانواده، محیطهای آموزشی و جامعه مهارتهای خویشتنداری را آموزش میدیدند به طور قطع شاهد چنین حوادث تلخی نبودیم. کودک باید بیاموزد که چطور خشم و شادیاش را کنترل کند.
بهترین و مهمترین عامل برای پیشگیری از خودکشی در سنین کودکی و نوجوانی آموزش مدیریت احساسات و عواطف در انسانهاست که باید در سنین زیر ۷ سالگی از سوی خانوادهها ارائه شود. ۷ سال ابتدایی زندگی هر انسان «سنین طلایی رشد کودک» بهحساب میآید. متأسفانه در کشور ما تمرکز روی ۷ تا ۱۸ سالگی است در حالی که کودک تا ۷ سالگی با آموزش مهارتهای اجتماعی، آداب و معاشرت، مدیریت عواطف و آموزش مراقبتهای جنسی شکل گرفته و بعد از آن باید پرورش پیدا کند.
آگاهی و مهارت کنترل احساسات
سید حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز در رابطه با بحث خودکشی به «ایران» میگوید: اصولاً خودکشی اقدامی آگاهانه برای پایان بخشیدن به زندگی افرادی است که خیال میکنند مشکلاتشان هیچ راه حلی ندارد. در خصوص مسأله خودکشی نمیتوان به یک عامل اشاره کرد. عوامل متعددی برای گروههای سنی مختلف وجود دارد که اصلیترین آن نداشتن آگاهی و مهارت لازم برای کنترل احساساتشان است.
اگر نشاط فراگیر شود
وی در پاسخ به این سؤال که نقش جامعه در پیشگیری از بروز حوادثی همچون خودکشی چیست، خاطرنشان میکند: در هر جامعهای اگر نشاط همه گیر باشد افراد آن جامعه هیچگاه به سراغ خودکشی نمیروند مگر آنکه فرد خودکشیکننده مشکلات روحی – روانی داشته باشد. اما در جامعهای که خشونت اپیدمی شود، افراد یا یک بلایی سر خود میآورند یا دیگران را مورد ضرب و شتم قرار میدهند. متأسفانه ما برای نشاط در جامعه هیچگاه سرمایهگذاری درستی نکردهایم و تنها وقتی حادثهای رخ میدهد بهدنبال تسکین دهندههای موقتی هستیم.
نوجوانان باید مهارتهای ۱۰ گانه زندگی را بیاموزند
این آسیب شناس اجتماعی در مورد بهترین راه پیشگیری از چنین ناهنجاریهای اجتماعی تصریح میکند: ما باید مهارتهای ۱۰ گانه زندگی را به کودکانمان آموزش دهیم. مهارتهایی، چون مقابله با استرس، خودآگاهی و...، ولی تاکنون به این مسأله خیلی جدی نگاه نشده است. وقتی در یک مدرسه معلم دغدغه حقوق پایان ماهش را دارد دیگر انگیزهای برای آموزش به کودکان پیدا نمیکند. به تعبیر دیگر وقتی خود آموزگار دغدغههای دیگری دارد چطور میتواند به دغدغه دانشآموزانش توجه کند.
فرهنگ گفتگو را در خانوادهها نهادینه کنیم
موسوی چلک در پایان میگوید: بهتر است فرهنگ گفتگو را درون خانوادههایمان جا بیندازیم. در حال حاضر میانگین گفتگو در خانوادههای ایرانی بین ۱۰ تا ۱۵ دقیقه است که اصلاً مناسب نیست. یقین بدانید که اگر خانوادهها میدانستند که معجزه گفتگو در میان والدین و فرزندان چه اثرات خوب و مثبتی دارد، زمان بیشتری را به صحبت کردن اختصاص میدادند.
منبع: فردا
کلیدواژه: خودکشی نوجوانان بحران های اقتصادی فرزندسالاری مهارت های زندگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۰۰۵۲۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حقوق فرهنگی خانواده در نظام حقوقی ایران
داود حسنلو نویسنده، پژوهشگر و کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری آنا گفت: حقوق فرهنگی در بردارنده تمام اعتقادات، ارزشها و رفتارهای بشری است که با حقیقت وجودی آدمی مطابقت دارد و هویت وی را شکل میدهد.
وی ادامه داد: فرهنگ و حقوق فرهنگی در زمره مسائلی هستند که توجه و سرمایهگذاری در آن رشد و تعالی جامعه را به همراه خود خواهد داشت. خانواده به عنوان رکن اساسی و بنیادی جامعه، نقش بی بدیل در تعالی و یا انحطاط و اضمحلال جامعه ایفا میکند. به واقع توسعه فرهنگی و حرکت به سمت کمال و رشد نیازمند آن است که از ابعاد مختلف در جامعه اجرا شود. از اینرو حرکت در این مسیر باید ابتدا از هسته اولیه جامعه صورت گیرد.
شناسایی حقوق فرهنگی، خانواده عامل توسعه فرهنگی
حسنلو یکی از ابعاد توسعه فرهنگی، که نیازمند بررسی و توجه است را شناسایی حقوق فرهنگی خانواده معرفی کرد که هر یک از اعضای آن و بررسی تعهدات دولتها در قبال این نهاد است.
این پژوهشگر و نویسنده در باب حقوق فرهنگی خانواده در نظام حقوقی ایران اظهار کرد: در این زمینه میتوان به قوانین و سیاستگذاریهایی اشاره کرد که در حیطه قانون اساسی، قانون مدنی، قانون مجازات اسلامی، قانون تامین زنان و کودکان بی سرپرست و قانون تعالی جمعیت و خانواده مصوب ۱۴۰۰ است.
وی درباره حقوق فرهنگی خانواده در نظام حقوقی ایران در حیطه قانون اساسی تشریح کرد: قانون اساسی عالیترین سند حقوقی یک کشور و راهنمایی برای تنظیم قوانین دیگر است. قانون اساسی تعریفکننده اصول سیاسی، ساختار، سلسله مراتب، جایگاه و حدود قدرت سیاسی دولت یک کشور و تعیین و تضمین کننده حقوق شهروندان کشور است. در مقدمه قانون اساسی ایران، نهاد خانواده به عنوان واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان مورد شناسایی واقع شده است. هم چنین در مقدمه این قانون تاکید میشود که خانواده زمینهساز حرکت تکاملی و رشد دهنده انسان است. در این راستا نقش مادری نیز به عنوان نقشی حیاتی و فرهنگ ساز و الگوساز در جامعه تلقی میشود.
وی افزود: در اصل دهم این قانون مقرر شده که از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامهریزیهای مربوط باید در راستای آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.
این کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی همچنین حقوق فرهنگی برجسته شده در این قانون را شامل اصل ایمان به یگانگی خداوند و حاکمیت شرع، حق داشتن محیط مناسب برای رشد فضائل اخلاقی و مبارزه با فساد و تباهی، حق بر تربیت بدنی و ورزش رایگان برای همه اقشار جامعه، حق بر مشارکت کلیه مردم در سرنوشت فرهنگی، حق آموزش زبان عربی در راستای فهم مسائل دینی و گسترش فرهنگ اسلامی دانست.
وی در معرفی حقوق فرهنگی خانواده در نظام حقوقی ایران در حیطه قانون مدنی نیز گفت: هر چند قانون مدنی مجموعهای از مادههای قانونی است که اساسیترین قواعد قانونی حاکم بر ارتباطات اشخاص با یکدیگر را در جامعه بیان میکند و به عنوان پیکره اصلی حقوق خصوصی کشور شناخته میشوند، لیکن برخی از مواد این قانون به مقوله فرهنگ و حقوق فرهنگی اشاره نموده است که از آن جمله در ماده ۱۱۰۳ قانون مدنی آمده است: «زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند.» همچنین در ماده ۱۱۰۴ قانون مدنی هم زن و شوهر را به تلاش برای زندگی مشترک تشویق کرده و آورده است: «زوجین باید در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد خود به یکدیگر معاضدت نمایند.» قوانین و مقررات نمیتوانند به تنهایی ضامن یک زندگی مشترک باشند و با این اوصاف، تنها ضامن بقای زندگی مشترک، هم مهر و محبت بین زوجین و ایثار و حسن معاشرت آنها در زندگی است.
حقوق فرهنگی خانواده در نظام حقوقی ایران
حسنلو ادامه داد: حق فرهنگی دیگری که قانون مدنی نسبت به آن توجه داشته است امور اخلاقی است که رعایت نکردن آن در حوزه حضانت مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا ماده ۱۱۷۳ بیان میکند: «هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، محکمه میتواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضائی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.» دیگر حق فرهنگی مطروح در قانون مدنی ایران توجه به احترام به والدین به عنوان یک اصل اخلاقی و دینی است.
وی درباره حقوق فرهنگی خانواده در نظام حقوقی ایران در قانون مجازات اسلامی بیان کرد: قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ در برخی موارد خود به موضوع فرهنگ و حقوق فرهنگی اشاره کرده است. از جمله ماده ۸۸ آن که یکی از مجازاتهای کودکان یا نوجوانان بزهکار را فعالیت در مراکز فرهنگی و آموزشی دانسته است. همچنین این ماده، یکی از تصمیمات دادگاه را سپردن طفل یا نوجوان به والدین و تضمین گرفتن از آنان نسبت به توجه به حقوق اخلاقی و تادیب کودک دانسته است. علاوه بر این در این قانون مجازاتهایی در راستای حمایت از حقوق فرهنگی خانواده تعیین شده است و حتی دولت برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی، پرداخت تسهیلات کم بهره ایجاد مشاغل خانگی را به خانوادههای زندانیان و افراد آسیب دیده در اولویت کاری خود قرار داده است.
این پژوهشگر همچنین در خصوص دیگر شاخه حقوق فرهنگی خانواده در نظام حقوقی ایران به قانون تامین زنان و کودکان بی سرپرست اشاره کرد و افزود: در ماده ۴ این قانون حمایتهای مختلفی مقرر شده است که شامل حمایتهای فرهنگی، اجتماعی شامل ارائه خدماتی همانند خدمات آموزشی (تحصیلی)، تربیتی، کاریابی، آموزش حرفه و فن جهت ایجاد اشتغال، خدمات مشاورهای و مددکاری جهت رفع مسائل و مشکلات زندگی مشمولان و به وجود آوردن زمینه ازدواج و تشکیل خانواده میشوند. در این راستا و در راستای ارتقای هر چه بیشتر حقوق فرهنگی در خانواده، بررسی حقوق فرهنگی خانواده در مبانی اسلامی و مقایسه آن با عرصه بینالملل و ارائه راهکارهایی با استناد به مبانی دینی پیشنهاد میشود.
وی در پایان سخنانش حقوق فرهنگی خانواده در نظام حقوقی ایران در حیطه قانون تعالی جمعیت و خانواده مصوب ۱۴۰۰ را تشریح کرد و گفت: در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) قانون تعالی جمعیت و خانواده در سال ۱۴۰۰ در ۷۳ ماده در جهت افزایش جمعیت و تشویق جوانان به ازدواج و فرزندآوری به تصویب رسید. این قانون با هدف ترغیب جوانان به ازدواج و بستههای تشویقی گوناگونی را برای جوانان متاهل مدنظر قرارداد. این قانون تشویقهایی برای ازدواج و فرزندآوری قرار داده شد تا چنان چه زوجهای جوان دارای فرزند شوند، دولت موظف به انجام این تشویقها شود.
انتهای پیام/