Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایران اکونومیست - به گزارش ایران اکونومیست؛ خرید جهیزیه یکی از رسوم ایرانیان برای تدارک مراسم عروسی است که همواره برای خانواده‌ها به ویژه خانواده عروس از جذابیت بسیاری برخوردار بوده و با شوق و اشتیاق خاصی انجام می‌شود.
 
نابسامانی افسارگسیخته قیمت ارز که از اواخر سال گذشته آغاز شد، این سنت را هم دستخوش نامهربانی‌ها کرد، به طوری که خریداران جهیزیه در این اوضاع بد اقتصادی نه تنها باید با مشکل گرانی دست و پنجه نرم کنند، بلکه با کمبود اجناس در این بازار هم مواجه شده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


 
برخی خانواده ها می گویند، با وجود پرداخت میلیون‌ها تومان برای خرید یک یخچال و فریزر هیچ حق انتخابی ندارند و مجبورند هر کالای بنجلی که به آنها عرضه می‌شود، را بخرند .
 
مهری شفائی نژاد که به تازگی عقد کرده و در تدارک خرید جهیزیه است،  گفت: اوضاع بازار لوازم خانگی آشفته تر از آن چیزی است که شنیده می‌شود.
 
وی اظهار داشت: برای خرید لوازم خانگی بازارهای مختلف از جمله بازار امین حضور و خیابان جمهوری را جستجو کردم، اما اغلب فروشگاه و مغازه‌ها بر روی درب ورودی فروشگاه‌ها نوشته‌اند، تمامی اجناس فروخته شده است.
 
شفائی نژاد با بیان اینکه فروشندگان حتی حاضر به پاسخگویی به مشتریان نیستند، اظهار داشت: نمایندگی‌های رسمی کارخانه‌ها حتی درب فروشگاه‌ها را برای مشتریان باز نمی‌کنند و اگر هم باز کنند، می‌گویند «چیزی برای فروش نداریم»،« قیمت نداریم»،«کارخانه‌ها کالا نمی‌دهند».
 
وی افزود: یک تلویزیون 43 اینچ سامسونگ را در فاصله یک روز 500 هزار تومان گران‌تر خریداری کردم.
 
شفائی‌نژاد گفت: فروشندگان می‌گویند اگر جنسی را بفروشیم، دیگر قادر به تامین آن نیستم، زیرا کارخانه‌های لوازم خانگی حتی برندهای ایرانی مثل اسنوا و پاکشوما هم کالا به بازار عرضه نمی‌کنند.
 
شفائی‌نژاد گفت: سال گذشته یک یخچال فریزر ساید بای ساید برای مادرم به قیمت 7 میلیون و 300 هزار تومان خریداری کردم که اتفاقا در هنگام نصب، شرکت 300 هزار تومان از مبلغ پرداختی را پس داد، اما در این ایام که برای خرید همان یخچال فریز مراجعه کردم، فروشنده قیمت 18 و نیم میلیون تومان را اعلام کرد، آن روز کالا را نخریدم و چند روز بعد برای خرید مراجعه کردم که دیگر آن یخچال و فریزر موجود نبود و مغازه‌دار هم امکان تهیه آن را نداشت.
 
وی با بیان اینکه مغازه‌های مختلفی را برای خرید لوازم خانگی جستجو کرده است، گفت: بالاخره مغازه‌ای را به من معرفی کردند و گفتند، اینجا هر کالا و هر برندی را که بخواهید می‌توانید تهیه کنید. به آن فروشگاه که اتفاقا یک توزیع کننده بزرگ لوازم خانگی است، مراجعه کردم برخلاف آنچه که می‌گفتند، شرایط آن فروشگاه‌ هم با فروشگاه‌های دیگر تفاوتی نداشت. فروشنده می‌گفت، تا چند ماه پیش هیچ مشتری دست خالی از این مغازه بیرون نمی‌رفت، هر کسی برای خرید به این فروشگاه وارد می‌شد، کل جهیزیه خود را خریداری می‌کرد؛ اما اکنون قادر به تهیه تقاضای مشتریان نیستم، زیرا کارخانه‌های لوازم خانگی کالا عرضه نمی‌کنند.
 
شفائی نژاد افزود: از آنجا که تمایل به خرید لوازم خانگی با برند LG را داشتم، بنابراین قیمت چند قلم کالا را از فروشنده گرفتم و دو روز بعد با تکمیل وجه خرید به فروشگاه مراجعه کردم که فروشنده به من گفت، قیمت‌هایی که به شما اعلام کرده‌ بودم، مربوط به دو روز پیش بوده و اکنون قیمت یخچال و فریزر مورد نظر شما 3 میلیون تومان رشد کرده، قیمت لباسشویی مدنظر شما یک میلیون تومان و ظرفشویی و تلویزیون دلخواه شما هر کدام 700 هزار تومان افزایش یافته است.
 
وی اظهار داشت: در شرایطی که پول برای خرید این 4 قلم جنس را به سختی تهیه کرده‌ بودم، مجبور به انصراف از خرید شدم، زیرا امکان تامین چند میلیون تومان پول بیشتر در آن لحظه را نداشتم.
 
شفائی‌نژاد اظهار داشت: بالاخره تصمیم گرفتم هر کالایی را که یافتم، خریداری کنم از خیر برند و مدل دلخواه هم گذشتم و تصمیم گرفتم هر چیزی را که دیدم بخرم، به همین دلیل از مغازه‌های متفرقه در سطح شهر تهران خریداری کردم .
 
وی افزود: در نزدیکی محل سکونتم برای خرید یخچال و فریزر سامسونگ اقدام کردم و موفق شدم آن را با قیمت 16 و نیم میلیون تومان بخرم، اما فروشنده از من خواست در صورتی که فعلا نیازی به این وسیله ندارم، اجازه دهم که مدتی به عنوان دکور در مغازه‌اش بماند. فروشنده می‌گفت، اگر این یخچال فریزر را بردارید و ببرید نمی‌توانم جایگزینی برای آن تهیه کنم، اگر مجبور به پرداخت کرایه مغازه نبودم، آن را نمی‌فروختم.
 
شفائی‌نژاد در مورد خرید مبلمان هم گفت: برای خرید مبلمان منزل به یک مغازه‌ای مراجعه کردم، قیمت را از فروشنده پرسیدم که گفت، الان در این لحظه 3 میلیون و 700 هزار تومان است، اگر از مغازه خارج شوید و برگردید کمتر از 4 میلیون و 100 هزار تومان نمی‌دهم!؟
 
وی می‌گفت: در حالی که باید میلیون‌ ها تومان برای خرید کالایی بپردازم ، تهدید می‌شدم که اگر نخرید باید همان کالا را تا لحظاتی دیگر گران‌تر بخرید!!
 
شفائی نژاد یک تخته فرش 9 متری ماشینی را به قیمت 2 میلیون 430 هزار تومان خریده است و می‌گوید در بین فرش‌ها تقریبا ارزان‌ترین برند را انتخاب کردم.
 
مهدیه محمدی که به گفته خودش با اشک چشم خرید جهیزیه‌اش را انجام داده است، گفت: یخچالی که هفته گذشته 8 میلیون تومان بوده، فروشنده امروز به قیمت کمتر از 15 میلیون و 500 هزار تومان نمی‌دهد.
 
وی اظهار داشت: سه قلم کالا یخچال، لباس‌شویی و ماشین ظرف‌شویی را از نمایندگی ال جی خریداری کردم و فروشنده این سه قلم را برایم 16 میلیون و 500 هزار تومان فاکتور رسمی صادر کرد، اما 24 میلیون و 400 هزار تومان پول گرفت.
 
 برخی خانوارها هم در شرایط بی‌ثباتی قیمت، از خرید کالای نو صرف نظر کرده و به تهیه کالای دست دوم که قدری ارزان تر است، روی آورده‌اند.

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: لوازم خانگی خرید جهیزیه نوعروسان ارز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۰۱۳۳۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نمایش زجر به قیمت لایک!

کلیپ‌های سلطه‌گری بر حیواناتی که به بهانه تفریح و سرگرمی آزار و شکنجه می‌شوند، پلتفرم‌های گوناگون شبکه‌های‌اجتماعی را فتح کرده است. با یک جست‌وجوی ساده می‌توان انواع و اقسام کلیپ‌هایی ازاین‌دست را مشاهده کرد، در جهانی که دور انسان می‌گردد؛ حیوانات، گیاهان و اجسام مادی وجود دارند تا رفاه بیشتری برای انسان فراهم کنند و هر چه غیرِ او در جهان، هست که کیفیت زندگی او را بهتر کند. 

چنین موضع برتری است که زمینه‌ساز پست‌انگاری حیواناتی می‌شود که بسیار قدیمی‌تر از انسان در کره زمین زیسته‌اند و در مقیاس زمین‌شناختی، عمر انسان در قیاس با عمر آنان بسیار ناچیز است. این مقایسه قدمت نیز نمی‌تواند انسان را از این تصور دور کند که موجوداتی که بسیار پیش از او زیسته‌اند، به جهان نیامده‌اند تا در خدمت لذت، سرگرمی، رفاه و منفعت او باشند. اما این پرسش مطرح است که چگونه برخی افراد می‌توانند، حیوانات بی‌دفاع را به دهشتناک‌ترین شکل ممکن آزار دهند، و در ادامه، بازدیدکنندگانی هم باشند که می‌توانند به‌راحتی به تماشای حیوانات به اسارت گرفته‌شده در شبکه‌های اجتماعی بنشینند؟ گاه کسانی که خود را مدافع و دوستدار حیوانات معرفی می‌کنند، آنان را برای انتشار فیلم تحت شدیدترین فشار‌ها قرار می‌دهند که از دید تماشاگران پنهان می‌ماند.

از دید این افراد، حیوانات می‌توانند میزان «لایک» و «دنبال‌کننده» صفحه‌های مجازی آنان را افزایش دهند. همانند مردی که سگش را روز‌ها و ماه‌ها تمرین داده بود تا به هنگام سقوط او از ساختمانی کم‌ارتفاع، او را نجات دهد و بازدیدکنندگان نمی‌دانستند سگ ناجی برای ایفای نقش در چنین عملیات فریبکارانه‌ای، بار‌ها در پروسه تولید محتوا، تنبیه و مجازات شده است. البرز سهند، به‌عنوان مدافع حقوق حیوانات می گوید: ویدئو‌هایی ازاین‌دست منبع درآمدی مطمئن برای سودجویان است، کسانی که تنها به تصاحب «دنبال‌کننده» فکر می‌کنند. درآمدزایی از شکنجه و آزار حیوانات باعث عادی‌سازی این رفتار شده و کودکان و نوجوانانی که در معرض این محتوا‌ها قرار می‌گیرند، حساسیت خود را در این مورد از دست می‌دهند و در بزرگسالی، حیوان را موجودی بی‌ارزش قلمداد می‌کنند.

گستردگی تهیه این‌گونه کلیپ‌ها که در آن حیوانات شکنجه می‌شوند، موجب شده است تا زنگ خطر‌ها به صدا درآید. البرز سهند با تأکید بر مقوله آگاهی بخشی می‌گوید: «باید در این مورد فرهنگ‌سازی کرد و آگاهی جامعه را ارتقاء داد تا حق حیات حیوانات به رسمیت شناخته‌شده و جامعه از نظاره نمایش آزار و اذیت آنان دست بردارد. بازدیدکنندگان با یک «کلیک ساده» بر روی این‌گونه کلیپ‌ها، خود نیز به چرخه شکنجه حیوانات وارد می‌شوند و پذیرفته‌شدگیِ چنین اشکالی از خشونت، سبب نهادینه‌سازی شده و موجب خواهد شد که تأمل بر اشکال نرم و پنهان خشونت علیه حیوانات، چندان محل توجه دغدغه‌مندان حقوق حیوانات قرار نگیرد و یا به‌ندرت برای آنان موضوعیت داشته باشد.» 

 از تحمیل سبک زندگی انسانی تا اختلال درروند زیست طبیعی حیوان 
این مدافع حقوق حیوانات بیان می‌کند: «معمولا رنج ناچاری حیوانات در دچاری به وضعیت‌هایی که اختیاری در انتخاب آن نداشته‌اند، نادید انگاشته می‌شود. آنها ناگزیر به تحمل وضعیت‌هایی هستند که آنها را به خدمت تفریح و سرگرمی صاحبانشان درمی‌آورد و این ناگزیری، رنجی را به شکل نرم و پنهان متوجه آنان می‌کند. به‌خدمت‌گیری حیوانات برای سرگرمی و لذت‌جویی صرفا به حیوانات خانگی محدود نمی‌شود، اما حیوانات خانگی بیشتر در معرض آن هستند. حیواناتی که در فضای مجازی مورد بهره‌کشی قرار می‌گیرند و به‌بندکشیدنشان در حصار خانه‌ها و ناگزیرکردن آنها به تحمل سبک زندگی انسانی، رنجی پنهان است که به طبیعت حیوانات تحمیل می‌شود و درروند زیست طبیعی آنان اختلال ایجاد می‌کند؛ چراکه تربیت حیوانات مطابق با قواعد زندگی انسانی، آنان را از طبیعت وجودی‌شان محروم می‌کند. این به‌بندکشیدگی آنها را به لحاظ عاطفی نیز به استثمار ما درمی‌آورد و به ما وابسته‌شان می‌کند و این وابستگی عاطفی سبب می‌شود آنها تنگنا‌های تحمیل‌شده از سوی ما را بدون مقاومت بپذیرند و با آن کنار بیایند تا بتوانند با ما بمانند. ما، اما به این سلب آزادی و از ریل طبیعی خارج‌کردن حیوانات خانگی نیز قانع نیستیم و آنان را به خدمت دیگر خواست‌های خود نیز درمی‌آوریم.» 

وی در ادامه با اشاره به صنعت گسترده تولید و فروش حیوانات خانگی می‌گوید: «این صنعت یعنی همین انواع و اقسام سگ‌ها و گربه‌ها با شکل و شمایل به‌وضوح دستکاری‌شده و تجملاتی، بی‌شک راوی بخشی ازارتباط آدمی با خودش است. در نشریه‌ای می‌دیدم که چگونه کارشناسان خبره تولید سگ و گربه با دستکاری‌شده ژنتیک به پیشرفت‌های فوق‌العاده‌ای در تولید حیوانات خانگی بر اساس تمایلات مشتری و وضعیت بازار دست پیداکرده‌اند. پای کوتاه، بلند، دم سربالا، سرپایین، چشم‌زاغی، بی‌صدا و مناسب آپارتمان، زشت، اما باکلاس و قس‌علیهذا. موجوداتی که پیش از ترکیب فردگرایی و خودخواهی انسان مدرن وجود خارجی نداشتند. چرخش مالی این کارخانه هم با محصولات جانبی و بیزینس‌های اطرافش چیز اعجاب‌آوری است. تنها چیزی که در این میان نیست دغدغه جان‌هایی است که ابتدا در فرآیند تولید مصنوعی، حیوانیتشان گرفته‌شده و سپس در چارچوب زندگی‌های انسانی محبوس شده‌اند. از همه مضحک‌تر اینجاست که با مهربانی و احساس پیوستگی به آنها به این توهم می‌افتیم که چقدر حیوان‌دوستیم!»

این مدافع حقوق حیوانات خاطرنشان می‌کند: «حیوان آزاری بدوی، آن‌گونه که در شبکه‌های اجتماعی قابل‌رؤیت است، ریشه در مناسبات نوین دارد. هزار سال پیش کسی در ایران با حیوانات چنین نمی‌کرد؛ همان‌گونه که در روستا‌ها اکنون نمی‌شود. این آزار یک جنبه کاملا مدرن و روی دیگر سکه همین رویدادی است که در صنعت پیچیده حیوانِ خانگی سازی در غرب مشاهده می‌کنیم. صنعتی که کاملا در جهت چیز‌هایی مثل منزلت اجتماعی انسان‌ها به چنین مداخله‌ای در طبیعت مشغول است. هر دوی اینها محصول جداسازی مدرن انسان از بقیه طبیعت است. با تبدیل‌شدن حیوانات به بخشی از منزلت نمادین طبقات پولدار و نگهداری انواع و اقسام حیوانات در خانه پس بیراه نیست که به این بیندیشیم که حیوان‌آزار‌ها در حال انتقام گرفتن از طبقات بالا و فروکوفتن عقده وضعیتشان بر سر حیوانات بیچاره‌اند. روشن است که دراین شرایط چه عواملی نقش‌آفرین‌اند. اینکه آدمی رابطه خوبی با حیوانات داشته باشد قطعا امری پسندیده وعالی است. نکته اینجاست که این رابطه پیشاپیش باوجود صنعت پرسود حیوانات خانگی مخدوش شده‌است. نکته در اینجا دفاع از «امر طبیعی» و ستایش بدویت نیست، بلکه سخن بر سر «حفظ طبیعت» است. این دو با یکدیگر متفاوت‌اند. از بین بردن طبیعت که چیزی است برآمده از عقل ابزاری مدرن و صنعتی سازی که با از بین بردن امر طبیعی فرق دارد. اولی نقدی است به سوژه‌گرایی مدرن و ازبین رفتن و در مضیقه قرارگرفتن حیات انسان و دیگر موجودات، و دومی گشودن راهی برای تجربه شکل‌های متعدد و متنوع زندگی و اتفاقا بلوغ انسان.» 

 لایکِ رنج حیوانات 
سهند تأکید می‌کند: «از فراوان‌ترین آزار‌هایی که متوجه حیوانات می‌کنیم، تحمیل پوشش و آرایش به طبیعت بدن آنها و نمایش این پوشش در شبکه‌های اجتماعی است. ما انسانیم و بنا به انسان‌بودنمان طبیعت بدنمان را با پوشش و آرایش، به بند فرهنگ کشیده‌ایم و در آنچه با خود می‌کنیم، نسبتا صاحب‌اختیاریم. اما حیوانات در آنچه با آنها می‌کنیم، اختیاری ندارند و بنا به انتخاب ما ناچارند کفش و لباس بپوشند و به زیورآلات آراسته شوند و مو‌های بدن و سروصورتشان کوتاه شود و گاه حتی ناگزیرند عینک را هم برای سرگرمی ما روی صورتشان تحمل کنند. امروزه با امکان گسترده‌ای که فضای آنلاین به روی ما گشوده، اشکال تازه‌تری از خشونت نرم و غیرمستقیم علیه حیوانات در جریان است و روزبه‌روز بر تنوع شیوه‌های خشونتی که صاحبان حیوانات خانگی برای جلب‌توجه و تأیید از کاربران فضای آنلاین متوجه حیوانات می‌کنند، افزوده می‌شود و اقبال کاربران برای مشاهده و بازنشر تصاویر ثبت‌شده از چنین رفتار‌هایی علیه حیوانات رو به فزونی است.

صاحبان حیوانات خانگی، آنها را در وضعیت‌های مضحک یا پرخطر قرار می‌دهند و واکنش آنها را با دوربین‌هایشان ثبت می‌کنند و در فضای آنلاین به اشتراک می‌گذارند و کاربران نیز بی‌توجه به رنجی که حیوانات در ثبت چنین لحظاتی متحمل شده‌اند، قلب‌ها و خنده‌هایشان را پای این پست‌ها می‌نشانند و با بازنشر این تصاویر، به بازدید بیشتر آنها یاری می‌رسانند و زمینه را برای آزار هرچه بیشتر حیوانات خانگی هموار می‌کنند؛ چراکه پربازدیدی این تصاویر، آنها را محبوب‌تر می‌نمایاند و اقبال بیشتری را متوجه‌شان می‌کند. کسانی که با ریختن لایک و قلب پای این پست‌ها به ترویج، تثبیت و عادی‌سازی چنین رفتار‌هایی یاری می‌رسانند آیا در این مسئله تأمل می‌کنند که آنچه باعث لذت و سرگرمی‌شان شده، رنج حیوانی است که اختیاری برای در امان ماندن از آزار صاحب خود ندارد و قادر به تغییر شرایط زندگی خود نیست؟»

امروزه مواجهه با تصاویر و ویدئو‌هایی که در آنها به حیوانات لباس‌های مضحکی پوشانده‌اند، آنها را در وضعیت‌های مضحکی قرار داده‌اند یا به شیوه‌های متنوعی عصبانی‌شان کرده یا به حد مرگ ترسانده‌اند و… به امری طبیعی و مخاطب‌پسند تبدیل‌شده است، بنابراین فراوان‌اند ویدئو‌هایی که در آنها صاحبان حیوانات مشغول خوردن غذایی هوس‌آور هستند. حیوان بیچاره با ولع و حسرت به آنها نگاه می‌کند، دهانش آب می‌افتد، دستش را به حالت تضرع به‌سوی آنها دراز می‌کند و غذا می‌خواهد، اما صاحبان آنها بنا نیست به این حیوانات توجه کنند، چون دارند ثبت ویدئویی را کارگردانی می‌کنند که در گوشه‌ای شاهد آزاری است که متوجه حیوان بی‌دفاع است.

 گاه حتی صدای خنده کسی که در حال ثبت ویدئو هست با مشاهده واکنش‌های حسرت‌بار حیوانات شنیده می‌شود و زمانی که این ویدئو در صفحات اجتماعی پُست می‌شود، تازه شروع ماجراست. کاربران با خنده‌های استهزاآمیز از این ویدئو استقبال می‌کنند و با به اشتراک‌گذاری آن در صفحات خود به بازنشر و پربازدیدی آن یاری می‌رسانند و دیگر صاحبان حیوانات خانگی را به هوس می‌اندازند که برای جلب‌توجه و تأیید، چنین شیوه‌های آزاری را بر حیوانات خود روا بدارند. کمتر کسی در این زنجیره ثبت و نشر و بازنشر پیدا می‌شود که اندکی در رنج آن حیوانِ موردِ استهزا تأمل کند و به آنچه در حال وقوع است، اعتراض کند.»

 لزوم روشنگری و آگاهی‌افزایی برای تغییر شرایط به نفع حیوانات 
حیوانات، امکانی برای دفاع از خود در برابر چنین آزار‌هایی ندارند. آزار‌هایی که سهند می‌گوید: «نه‌تن‌ها ناخوشایند جلوه نمی‌کنند، بلکه تماشایشان نشاط و سرخوشی هم در پی دارد! دیگر شیوه‌های آزار که از آنها به‌عنوان خشونت مستقیمِ فیزیکی یاد می‌شود، اغلب افکار عمومی را به چالش دعوت می‌کند و صدای آنان را برای دفاع از حقوق حیوانات بلند می‌کند، اما این شیوه‌های نرم در کمتر کسی حساسیت و اعتراض برمی‌انگیزد و جریان غالب، موافق چنین رفتار‌های ناروا با حیوانات است. اگر نگاهمان به حیوانات تغییر کند و آنها را در سلسله‌مراتب نمادین‌مان در جایگاهی پست‌تر از خود ننشانیم، رنجی که از این استهزا، تمسخر و تحقیر متحمل می‌شوند، در ما حساسیت برمی‌انگیزد و ما را به واکنش وامی‌دارد؛ چنانکه درباره انسان چنین است. کمترین کاری که می‌توانیم برای مقابله با چنین رفتار‌هایی انجام دهیم این است که تصاویر آزار حیوانات را با لایک‌هایمان تأیید نکنیم و با بازنشر آنها به پربازدیدی‌شان یاری نرسانیم. عدم توجه و تأیید چنین مواجهاتی با حیوانات، به نامقبولی تدریجی آنها و حاشیه‌رانی‌شان در فضای آنلاین خواهد انجامید. متأسفانه طبیعی‌انگاری رفتار‌هایی این‌چنین با حیوانات سبب شده حتی دغدغه‌مندان حقوق حیوانات نیز توجه کمتری به این شکل از آزار‌های پنهان و نرم داشته باشند. مدیران شبکه‌های اجتماعی نیز نسبت به رواج چنین رفتار‌هایی با حیوانات سکوت و انفعال پیشه کرده‌اند و امکانی سخاوتمند برای پربازدیدی تصاویر ثبت‌شده از آزار حیوانات گشوده‌اند.» 

طبیعتا روشنگری و آگاهی‌افزایی در این زمینه می‌تواند شرایط را به نفع حیوانات تغییر دهد و مدیران شبکه‌های اجتماعی و کاربران آنلاین را به رفتار‌های مسئولانه در قبال حیوانات ترغیب کند. این مدافع حقوق حیوانات با تأکید بر عبارت پیش‌گفته، خاطرنشان می‌کند: «با گسترش انبوهی از رسانه‌ها و ارتباطات دیجیتال، حامیان حقوق حیوانات همچنان نتوانسته‌اند شبکه‌های ارتباطی قوی بین خودشان تشکیل دهند تا از آن طریق اطلاع‌رسانی و آگاهی بخشی عمومی را پیش ببرند. به همین علت آنها نتوانسته‌اند با مردم دیالوگی پایدار برقرار کنند. در شرایط فعلی اکثریت فعالان حقوق حیوانات، اجتماعات کوچک پراکنده‌ای هستند که ارتباط چندانی باهم ندارند، روحیه همکاری و کار جمعی در آنها دیده نمی‌شود، اهداف مشترکی را تعقیب نمی‌کنند و گاهی حتی در تضاد باهم قرار می‌گیرند، در چنین شرایطی مسئله روشنگری و آگاهی‌افزایی مغفول مانده است.»

منبع: رسالت

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • توزیع بیش از ۴۰۰ دستگاه لوازم خانگی در بجنورد
  • گزارش صداوسیما درباره نکوهش قرآنی ذخیره طلا و دلار در خانه که دوباره وایرال شد + فیلم | به جای احتکار خانگی طلا و ارز چه کنیم؟
  • از کجا میشه لوازم یدکی چانگان خرید و ارسال داشته باشه؟
  • نمایش زجر به قیمت لایک!
  • استقبال وزیر تانزانیایی از انتقال دانش فنی ساخت لوازم خانگی ایرانی
  • ۵۰ میلیارد ریال لوازم خانگی در شمال تهران توقیف شد
  • راهنمای جامع برای تهیه قطعات ماشین لباسشویی
  • تعمیر مایکروفر در محل و سلام به دنیای پخت و پز آسان
  • کشف محموله لوازم خانگی قاچاق در مراغه
  • تجهیزات و لوازم آزمایشگاهی