خودکشی درمردان بیشتر است یازنان؟
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۰۲۴۵۷۸
به گزارش خبرگزاری بسیج، شاید به نظر میآید کسانی که دست به خودکشی میزنند نه افرادی عادی همچون ما بلکه کسانی هستند که بی هیچ ملاحظاتی دست به گرفتن جان خویش میزنند. اما برخلاف آنچه که به نظر میآید خودکشی نه معضلی فردی و انتخابی بلکه پدیدهای کاملا اجتماعی است. از منظر جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی هنگامی خودکشی رخ میدهد که فرد از دایره نظارت اجتماعی خارج شده و دیگر خود را عضوی از جامعه نمیداند که این تصور همواره با احساس تنهایی، افسردگی، ناامیدی، خلا و پوچی همراه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عمولاً افرادی که اقدام به خودکشی می کنند دارای برخی خصوصیات رفتاری مشترک هستند؛ اغلب در سطح اقتصادی پایین جامعه قرار دارند و یا این که دچار افسردگی، اضراب مزمن و... میباشند. این افراد اغلب تصور میکنند که با مشکلی بزرگ و غیر قابل تحمل روبه رویند که تنها چاره باقی مانده مرگ است.
زنان بیشتر تمایل دارند از روشهای غیر خشونتآمیز نظیر مصرف بیش از حد دارو یا اوردوز استفاده کنند. این در حالی است که مردان بیشتر به روشهای خشونتآمیز نظیر شلیک گلوله یا اعدام علاقهمندند که احتمال منجر به مرگ آنها بالاتر است.
چرا پرداختن به خودکشی مهم است؟عمل خودکشی اثرات و تبعات جدیای در جامعه و در شبکة ارتباط اجتماعی فرد خودکشی کننده بر جای میگذارد. این پدیده نشان میدهد که نابهنجاریها و مشکلات اجتماعی به حدی است که انسانهای اطراف، در اصلاح وضعیت رخ داده ناتواناند. این موضوع در جوامعی که شاهد تغییرات اجتماعی سریع (مانند رکود اقتصادی یا رشد) و یا درگیر مواجهة سنت و مدرنیته هستند و همچنین افرادی که شرایط نابه سامان اقتصادی را تجربه کردهاند بیشتر جلوهگر میشود. همچنین شرایط بی ثبات سیاسی و اجتماعی، رسانههای جمعی، فردگرایی پسامدرن و تنهاافتادگی، فشارهای ملی و قومی نیز باعث خودکشی میشود. ازاین رو، خودکشی به عنوان مسئلهای چندبعدی، با ابعاد روان شناختی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در نظر گرفته میشود.
بدآموزیهای وسایل ارتباط جمعی به ویژه نمایش صحنه های خودکشی، فقر فرهنگی و محرومیت از تربیت صحیح اخلاقی و فرهنگی و عدم تقویت بنیان های دینی در افراد، یأس و ناامیدی نسبت به آینده و بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی در کشور، افزایش دامنه انحرافات اجتماعی و فقدان امنیت اجتماعی، عدم احقاق حقوق فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان؛ شهرنشینی و اضطراب های ناشی از آن؛ (۱) از جمله عوامل اجتماعی افزایش نرخ خودکشی هستند که هر یک از ما یا عزیزانمان ممکن است در طول روز با آن مواجه باشند. در چنین شرایطی که هر یک از ما در معرض این عوامل قرار داریم دیگر نمیتوان به راحتی از کنار این پدیده گذشت.
سالانه حدود ۸۰۰٬۰۰۰ تا یک میلیون نفر بر اثر خودکشی میمیرند، و این امر دهمین علت اصلی مرگ در سراسر جهان است .میزان این کار در مردان بالاتر از زنان بوده و احتمال خودکشی مردان سه تا چهار برابر بیشتر از زنان است.تخمین زده میشود که هر سال ۱۰ تا ۲۰ میلیون اقدام به خودکشی غیرکشنده رخ میدهد همچنیناقدام به خودکشی و خودکشیهای ناموفق در جوانان و زنان شایعتر است.
اگرچه میزان خودکشی در ایران از کشورهای اروپایی کمتر است، ولی در میان کشورهای اسلامی در جایگاه سوم از نظر رواج خودکشی قرار دارد. برپایه آمارها، روزانه بیش از ۱۳ نفر در ایران خودکشی میکنند. بیشتر خودکشیها در میان افراد ۱۵ تا ۳۵ ساله روی میدهد. پژوهشها نشان دادهاست که در سال ۱۳۹۲ خورشیدی، بهطور متوسط از هر ۱۰۰ هزار تن ایرانی، بیش از ۶ تن در سال جان خود را با خودکشی از دست میدهند.مشکلات اقتصادی، بیماریهای روانی، جبر فرهنگی، مسایل سیاسی، و فشارهای اجتماعی، برخی از سببهای اصلی خودکشی در کشور ایران بهشمار میآیند.
در ایران میزان خودکشی زنان بیشتر از مردان گزارش شده است. این آمار در استانهای کرد و لرنشین بیشتر است. در این استان ها که تا حدودی دارای بافت سنتی هستند زن از خود اختیاری ندارد و مردان زنان را تحت تملک خود دارند. از نظر فرهنگی زن معمولا کارهای خانه و حتی بعضی از کارهای مردان را انجام دهند. همچنین عمدتا چندزنی و نشانه های اعمال خشونت علیه زنان در این استان ها بیشتر از سایر استان های کشوراست . (۲)
مطالعات نشان میدهد زنان به طور خاص مستعد مشکلات روانی نظیر افسردگی هستند که در بیشتر موارد در یک دوره زمانی پیش از خودکشی بروز میکند. در جوامع غربی، میزان اختلالات روانی در زنان حدود ۲۰ تا ۴۰ درصد بالاتر از مردان است. کارشناسان معتقدند زنان بیش از مردان به خودکشی فکر میکنند. با توجه به تحقیقات صورتگرفته، بهنظر میرسد خودکشی در بین زنان بهویژه زنان خانهدار بیشتر از مردان است که دلایل بسیاری برای این مسئله عنوان شده از جمله مشکلات خانوادگی، بیماریهای روانی بهویژه افسردگی، جدایی یا بحرانها، نداشتن مهارت حل مسئله، ناتوانی در برقراری ارتباط و مقابلههای ناکارآمد. اقدام به خودکشی در زنان، چهار برابر مردان اما خودکشی موفق در مردان، سه برابر زنان است. دلیل این پدیده به تفاوت انتخاب شیوه خودکشی در مردان و زنان برمیگردد. زنان بیشتر تمایل دارند از روشهای غیر خشونتآمیز نظیر مصرف بیش از حد دارو یا اوردوز استفاده کنند. این در حالی است که مردان بیشتر به روشهای خشونتآمیز نظیر شلیک گلوله یا اعدام علاقهمندند که احتمال منجر به مرگ آنها بالاتر است.
تاثیر سبک زندگی بر میزان خودکشیها
همانگونه که گفته شد افزایش نرخ خودکشی رابطه تنگاتنگی با شرایط اجتماعی بهویژه سبک زندکی افراد دارد. به ویژه خانواده در این میان نقشی کلیدی را ایفا میکند. هر اندازه ارتباطات مولد و موثر در درون خانواده کاهش یابد، قطعا بر بالا رفتن انواع آسیبهای اجتماعی از جمله خودکشی میتواند بسیار تاثیر گذار باشد. شاید بتوان گفت شایع ترین دلیل خودکشی، اختلافات خانوادگی است که به نوعی منعکس کننده بیارتباطی و بد ارتباطی در درون یک خانواده است.
بی تفاوتی اجتماعی یکی دیگر از عوامل اصلی افزایش خودکشی در جامعه امروزی است. بسیاری از خودکشیها در خفا اتفاق میافتند و تا مدتها ممکن است کسی از مرگ فرد با خبر نشود.تنهایی و احساس نامرئی بودن در میان جمع فرد را به نقطهای میکشاند که بود و نبود خویش را یکی دانسته و دست به خودکشی میزند.
دوری از معنویات و غرق شدن در مادیات نیز یکی دیگر از دلایل روی آوردن افراد به حذف فیزیکی خویش است. زمانی که معنویت کنار میرود، و فرد زندگی را محدود در لذت های دنیوی مییاب و وقتی تمامی این لذت ها را تجربه کرد، به پوچ گرایی و افسردگی خواهد رسید. بسیاری از خودکشیهای طبقات مرفه و بالای جامعه را همین افراد تشکیل میدهند.
خشونت نیز یکی از عوامل بسیار مهم در بروز خودکشیها است. قرار گرفتن در معرض خشونت به طور مثال: سوء استفاده از کودکان همراه با غفلت والدین، قلدری، خشونت، تجاوز همراه با خشونت و حتی خشونت جنسی میتواند به افزایش افسردگی کمک کرده و برای شخص اضطراب شدید همراه با سردرگمی ایجاد کند که اگر این شرایط درمان نشود، نهایتا به خودکشی منجر میشود.
اگرچه در بسیاری از پژوهشها گفته میشود که خودکشی در میان افراد مجرد بیش از افراد متاهل است بنابر گزارش وزارت بهداشت تا سال ۹۲ آمار نشان میدهد در افراد مجرد اقدام به خودکشی بیشتر بوده است، اما از سال ۹۲ به بعد میزان اقدام به خودکشی در افراد متاهل بیشتر شده که میتوان اینگونه تحلیل کرد مشکلات و درگیریهای خانوادگی و زوجین افزایش جدی یافته است.
تبعات خودکشی و اقدام به خودکشی
در هر خانواده و جامعهای که خودکشی اتفاق بیفتد اطرافیان فردی که اقدام به خودکشی کرده تا مدتها درگیر مشکلات و آسیبهای فراوانی میشوند. خودکشی عوارض نامطلوب خانوادگی، اجتماعی و… بسیاری برجای می گذارد؛ به نوعی که این خودکشی که خود تابعی از شرایط نا به سامان زندگی فرد است میتواند علاوه بر تشدید وضع موجود عاملی برای شروع و یا بروز انواع بیماریهای روانی و یا جسمی در میان اطرافیان گردد و حتی باعث متلاشی شدن خانواده و مانعی برای سیر مطلوب و طبیعی خانواده شود.
مواجهه با خودکشی دیگران با افزایش حس ترس، ناامیدی نسبت به بهبود شرایط، جا افتادن فرهنگ خودکشی و خدشه دار کردن افکار عمومی همراه است. مطالعات نشان میدهد در خانوادههایی که یک بار خودکشی اتفاق میافتد امکان تکرار آن توسط اطرافیان نیز افزایش مییابد زیرا مرگ دیگری آن هم به دست خویش وضعیت تراژیکی است که تا مدتها شبکه اجتماعی اطراف فرد را درگیر خویش میسازد و بیم آن میرود که به علت تاثیر گذاری این پدیده توسط اطرافیان به ویژه نوجوانان و جوانان نیز تکرار شود. خاصیت تلقینی این پدیده به اندازهای است که نه تنها در مورد اطرافیان بلکه در مورد سایرین نیز تاثیرگذار است. تحقیقات نشان می دهد که انتشار نحوه خودکشی یک فرد در رسانهها خصوصا اگر فرد مشهوری باشد که الگو محسوب میشود، در طی ده روز ابتدایی پس از انتشار خبر میتواند مسبب افزایش خودکشیهای سریالی در جامعه شود.
از سوی دیگر در ایران خودکشی همراه با لکه ننگ و بدنامی است که میتواند به لحاظ اجتماعی باعث کاهش جایگاه و طبقه اجتماعی خانواده بازماندگان نیز گردد. در میان افرادی که اقدام به خودکشی کرده و از آن جان سالم به در میبرند نیز این لکه ننگ به قوت خویش باقی میماند. از این رو که خودکشی همواره با برچسب ناتوانی در حل مشکلات، ابتلا به مشکلات روحی و روانی، ضعف در تصمیمگیری و ... همراه است که او را با پیامدهایی همچون بی اعتمادی سایرین، از بین رفتن موقعیتهای شغلی و ازدواجی(در صورت مجرد بودن) و... مواجه میسازد.
منبع: تبیان
منبع: بسیج نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۰۲۴۵۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کوچکشدن طبقه متوسط؛ مهمترین تغییر اجتماعی سال ۱۴۰۲
از منظر جامعهشناختی، تغییرات اجتماعی در شرایط کنونی شکل شتابندهای به خود گرفتهاند و جامعه ایرانی به سرعت در حال تغییر است. این تغییرات ممکن است گذرا بوده و اثر قابل توجهی بر وضعیت جامعه نداشته باشند، یا اینکه پایدار باشند و به اشکال مختلف زیست اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهند.
امانالله قرائیمقدم، جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی، در گفتوگو با ما به ارزیابی جامعه ایران در سالی که گذشت میپردازد و میگوید: «تغییر اجتماعی همواره یک اتفاق مثبت در بطن جامعه است. اما باید این مسئله را هم در نظر گرفت که قرار نیست همه افراد جامعه از این تغییرات راضی باشند. جامعه امروز ما بخش عمدهای از نارضایتی خود را در قالب واکنشهای مختلف یا بروز یک رفتار جمعی ابراز میکند. بهعنوان نمونه میتوان به مشارکت حداقلی مردم (نسبت به سالهای گذشته) در انتخابات اخیر اشاره کرد؛ که نشاندهنده یک رفتار جمعی در راستای القای نارضایتی از وضع موجود است.»
متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
اگر بخواهید به مهمترین تغییر اجتماعی در سال ۱۴۰۲ اشاره کنید، آن تغییر از نگاه شما چیست؟
«کوچکشدن طبقه متوسط» تغییر بسیار مهمی است که ما در سال ۱۴۰۲ بیش از پیش با آن مواجه بودیم. به قول لوید وارنر، جامعهشناس امریکایی، «طبقه متوسط نیروی محرکه در جامعه است»؛ نیرویی که جنبشانگیز است، انگیزه میدهد و جامعه را به تحرک وامیدارد. این طبقه، سپر مقاومتی طبقات پایین در مقابل طبقات بالاست و ضعیفشدن آن بهمثابه یک زنگ خطر است.
تضعیف طبقه متوسط به طور کلی چه تأثیری بر وضعیت جامعه دارد؟
با لاغرتر شدن طبقه متوسط در جامعه، نیرویی که پتانسیل پایداری و قوام دولت و حاکمیت را دارد، رو به زوال میرود و ممکن است ثبات اجتماعی جامعه را تهدید کند.
چرا از این اتفاق بهعنوان یک تهدید یاد میکنید؟
همانطور که گفتم، طبقه متوسط نیروی جنبنده و محرک جامعه محسوب میشود و وقتی این طبقه فرو میریزد، به دلیل آگاهیها و اطلاعاتی که دارد، طبقات زیرین را به حرکت درمیآورد و میتواند آنها را علیه طبقات بالا، حاکمیت و دولت برانگیزاند. طی این ریزش، طبقه متوسط به طبقه پایین آگاهی میدهد که طبقات بالا برای شما ارزشی قائل نیستند. در واقع افولِ طبقه متوسط است که طبقات پایین جامعه را به جنبش درمیآورد و آنها را به این مسئله که حقشان در حال تضییع است، آگاه میکند. به دنبال این اتفاق، قطعاً زمینه بروز نارضایتی اجتماعی در جامعه افزایش مییابد و این خطرناک است.
چه عواملی در تضعیف طبقه متوسط دخیل هستند؟
ناآگاهی، رانت، رشوه، خلف وعده، روابطمداری و ناشایستهسالاری در جامعه ما بسیار است و این بر کسی پوشیده نیست. اقتصاد بیمار است و گرانی و تورم بیداد میکند. مجموعه این عوامل طبقه متوسط را تحت فشار قرار میدهند و منجر به تخریب آن میشوند.
اگر بخواهیم در زمینه آموزش نیز به بررسی تغییرات بپردازیم، میتوان گفت «اخراج اساتید» از پررنگترین رخدادهای سال ۱۴۰۲ شمار میآید. نظر شما در اینباره چیست؟
بدترین اتفاقی که امسال رخ داد، همین بود. حرمت دانشگاه به استاد است. اخراج اساتید برجسته دانشگاهی، بیاحترامی به صحن دانشگاه و دانشجویان آن است؛ زیرا اساتید و فارغالتحصیلان هستند که رتبه علمی یک دانشگاه را تعیین میکنند. مسئله دیگری که در این زمینه قابلتوجه است، کاشت نهال بیاعتمادی در بین دانشجویان است.
این بیاعتمادی چگونه در میان دانشجویان شکل میگیرد و چه پیامدی دارد؟
دانشجو از اخراج یک استاد اینطور برداشت میکند که حاکمیت تابِ شنیدن نظر مخالف را ندارد و سعی دارد صرفاً افرادی را که موردتأیید خود هستند، در رأس بنشاند. اساتید باسابقه را به دلایل گوناگون، اعم از خط فکری آنها، از تدریس منع میکند و ترجیح میدهد فردی را جایگزین کند که خودش میخواهد. این اتفاق علاوه بر اینکه دانشجویان را نسبتبه حاکمیت بیاعتماد میکند، سبب میشود دانشجو به استادِ تازه بدبین شود و حتی با بیاحترامی با او رفتار کند.
طی سالی که گذشت، چقدر شاهد تغییرات در جامعه زنان کشور بودیم؟
زنِ امروز متفاوتتر از نسل گذشته در پی حقطلبی و بیان مطالبات خویش است، او دیگر سکوت نمیکند و بهعناوین مختلف در حال مبارزه است. زن بهعنوان عضوی از جامعه به دنبال این است که جایگاهش بیش از پیش محترم شمارده شود، مطالباتش شنیده شود و فرصتی برای ابراز وجود داشته باشد. امروزه تغییرات فردی و اجتماعی در جامعه زنان باعث شده قشر خاکستری و زنانی که محجبه هستند نیز تحتتأثیر قرار بگیرند و در راستای اصلاح وضع موجود یک قدم جلوتر بیایند.
سال ۱۴۰۱ و جریان اعتراضات، روزهای سختی را برای همه رقم زد؛ زنان و مردانی که این دوران را از سر گذراندند، سنگ و چوب که نیستند، احساس دارند، حرف دارند، اعتراض دارند. ما هنوز هم شاهد اعتراضاتی از سوی زنان محجبه و غیرمحجبه هستیم. این اعتراضها عکسالعملی در مقابل عملهایی است که در قالب فشارهای اجتماعی بر آنها وارد شده است.
این تغییرات را مثبت میبینید؟
البته. تغییرات همیشه مثبت و به نفع جامعه است. از منظر جامعهشناختی، جامعه یک لحظه هم بدون تغییر نمیماند. باید توجه داشت جامعه ایران دیگر یک جامعه سنتی نیست؛ جامعهای که امروز چهارده الی پانزده میلیون فارغالتحصیل دانشگاه دارد، یک جامعه خردگراست. ۶۳ درصد از جمعیت دانشجویان کشور را زنان تشکیل میدهند و این نشان میدهد زنان جامعه ما دیگر بیسواد و دنبالهروی نسل قدیم نیستند، آنها تحصیل کردهاند و به حقوق خود آگاه هستند. اگر اعتراضی از آنها سر میزند، برای این است که میدانند و میبینند حقی از آنها دارد ضایع میشود. شک نکنید که در این راه پیروز میشوند و این یک اتفاق حتمی است، دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. این هم یک تغییر اجتماعی است، شاید سالها به طول بینجامد، اما یک روز به بار مینشیند. فراموش نکنید که در جوامع توسعهیافته، شتاب تغییرات سریعتر و در جوامع عقبمانده این شتاب کندتر است.
منبع: خبرآنلاین
tags # اخبار اجتماعی سایر اخبار (تصاویر) لئوپون، پادشاهِ پادشاهان؛ حیوان عجیب و غولپیکری که حاصل جفتگیری پلنگ و شیر است! (تصاویر) دانشمندان چهرۀ یک انسان اولیه را شناسایی کردند؛ انسان اولیه این شکلی بود! (تصاویر) چند سال پس از مردن انسانها زمین چه شکلی خواهد بود؟ انسانهایی که خوراکشان گوشت انسان است!