رازی که هوشنگ مرادیکرمانی از آن پرده برداشت
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۰۳۵۲۳۱
صراط:
استادان زبان فارسی خارجی که در دوره بلند مدت تربیت مدرس بنیاد سعدی شرکت کردهاند، ضمن بازدید از باغ کتاب تهران با هوشنگ مرادی کرمانی دیدار کردند.
به گزارش خبرآنلاین، در این دیدار که ضمن آن کتاب دو زبانه فارسی- فرانسوی «به رنگ زندگی» رونمایی شد، هوشنگ مرادی کرمانی که داستان کوتاه «جنگل» از او نیز در این اثر حضور دارد، گفت: «بر اساس تجربه من داستان کوتاه برای غیر فارسی زبانی که زبان فارسی را یاد میگیرند، اثرگذارتر است و این نمونه از ادبیات، یعنی داستان کوتاه، اکنون در دنیا جای خودش را پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در خصوص این کتاب که مجموعه ای از داستان کوتاه معاصر از نویسندگان ایرانی است توضیح داد: «کتاب به «رنگ زندگی» مانند دسته گلی است که رنگها و بوهای مختلف را گرد هم آورده است.»
به گفته نویسنده مجموعه «قصههای مجید» داستانهای کوتاهی که نماینده فرهنگ مردم ایران هستند جذابیت و اصالت بیشتری نسبت به دیگر داستان های ایرانی دارند که در سبک های مختلف ادبی مانند پست مدرن نوشته شدهاند.
کرمانی همچنین گفت: «نویسندگان و شعرا اغلب در ذهن خود پستوهایی دارند و رویدادها و وقایعی که دیدهاند را در این پستوها نگه داشته اند و در زمان خلق یک اثر این رویدادها را از پستوهای ذهن بیرون میکشند. داستان جنگل نخستین اثر سفارشی من بود. قرار بود کتابی در مورد صلح نوشته شود و از من نیز خواسته شد تا داستانی درباره جنگ بنویسم. برای من نوشتن یک اثر سفارشی در ابتدا بسیار سخت بود . ولی خاطره ای که پسرعمویم از یکی از رزمندگان دوران جنگ تعریف کرد باعث شد تا این داستان شکل بگیرد.»
سلیمی یکی از مترجمان داستانهای کتاب به رنگ زندگی به زبان فرانسه نیز گفت: «کار ادبیات این است که به اندک هوایی تازه به ما بدهد. داستانهایی که به همت خانم نیکو قاسمی مترجم دیگر این کتاب انتخاب شدهاند نیز تماما این ویژگی را دارند. این داستانها همه و همه نقش آب ریختن به آسیاب دوستی را دارند.»
در بخش دیگری از این نشست حاضران پرسش های خود را مطرح کردند. علاقه به ترجمه آثار ایرانی به زبان عربی یکی از درخواست هایی بود که توسط حسن مصری استاد زبان فارسی در سوریه مطرح شد.
هوشنگ مرادی کرمانی در پاسخ با اشاره به آنکه رمان «خمره» از او به زبان عربی ترجمه شده است، گفت: «هر نویسندهای دوست دارد که آثارش به یک زبان دیگر ترجمه شود. اما باید ناشرانی پیدا شوند که بپذیرند کتاب را به زبانی دیگر ترجمه و منتشر کنند و این امر هزینههایی در بردارد و باید ناشران و البته کشور در این زمینه استقبال نشان دهند.»
او افزود: «تجربه به من نشان داده است ترجمههای موفق، ترجمههایی هستند که توسط افرادی انجام پذیرفته شدهاند که زبان مقصد، زبان مادری آنهاست. بنابراین شما استادان زبان فارسی که غیر فارسی زبان هستید بسیار در این حوزه موفق خواهید بود.»
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: نویسنده هوشنگ مرادی کرمانی ادبیات ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۰۳۵۲۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درباره پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی/ تراژدی پست مدرن
به گزارش قدس آنلاین، پل استر یکی از نویسندگان محبوب جهان بود و آثار او به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شد. نویسندهای که بسیاری او را با شاهکارش «سهگانه نیویورک» (شهر شیشهای، ارواح و اتاق دربسته) میشناسند و من با رمانهای دلچسب «تیمبوکتو»، «سانست پارک» و «موسیقی شانس».
پل استر مثل بسیاری از نویسندگان آمریکایی علاقهمندان زیادی در ایران دارد، به طوریکه ناشرانی مانند نشر افق و چشمه، کتابهای او را با رعایت قانون کپیرایت و فاصله کمی از انتشار جهانی، در ایران ترجمه میکردند و به چاپ میرساندند.
او نخستین کتابش را در سن ۳۵سالگی و در سال ۱۹۸۲ نوشت؛ یک زندگینامه اما با روایت داستانی به نام «اختراع انزوا». دو سال بعد، سهگانه نیویورک را نوشت که سبب شد نام پل استر در محافل ادبی انگلیسیزبان مطرح شود. پس از انتشار این سهگانه، منتقدان و کتابخوانها آثارش را با جدیت بیشتری دنبال کردند.
سهگانه نیویورک، مشهورترین اثر پل استر، از سه رمان به هم پیوسته تشکیل شده است: شهر شیشهای، ارواح و اتاق دربسته؛ داستانهایی بهیاد ماندنی و اسرارآمیز که به شکلی نفسگیر، خواننده را درگیر اتفاقات خود میکنند. سه رمان کوتاه معمایی، فلسفی و کارآگاهی که شخصیت هر داستان در شهر نیویورک دچار ماجراهای عجیب و غریبی میشوند؛ اتفاقهایی که سرانجام آن جنون، سرگشتگی و بحران هویت است. این کتابها جسورانه نوشته شده و سرشار از پیچیدگیهای انسانی و عاطفی هستند.
جهان خاص «پل استر»
در ابتدا برچسب ژانر کارآگاهی را بر آثار استر گذاشتند اما با انتشار آثار دیگرش مشخص شد او نویسندهای است که جهانی مخصوص به خود دارد؛ جهانی که مهمترین مؤلفههای آن پرداختن به بحران هویت، فقر، مفهوم انزوا، شکستن فضا و زمان و تأکید او بر پدیده شانس است.
قهرمانهای کتابهای استر اغلب خود را گرفتار داستان سرنوشت یا نقشههای دیگری مییابند؛ چیزی فراتر از توان و تصورشان، چیزی که آنها را به این پرسش میرساند که
«من کیستم؟» (این ویژگی در اثر «موسیقی شانس» بسیار مشهود است) او در همه این سالها در آثارش قهرمانی خلق کرده که هر کدامشان میتواند آینهای مقابل مخاطب بگذارد و مخاطب با خواندن داستان شخصیتها به کشف خود دست پیدا کند.
اما یکی ازآثار دلچسب پل استر، رمان «تیمبوکتو»ی او است. یک داستان تمثیلی مدرن که میخواهد با بیان ساده، از معانی ژرف صحبت کند.
قهرمان داستان «تیمبوکتو» سگی به نام آقای بونز است که همراه و همدم همیشگی مردی بیخانمان از بروکلین به نام ویلی جی.کریسمس میشود. ویلی از نظر جسمانی وضعیت خوبی ندارد و همزمان با وخیمتر شدن حالش، به همراه آقای بونز به سوی بالتیمور راه میافتد. داستان سفر آنها توسط آقای بونز روایت میشود. پل استر با قرار دادن سگ به عنوان یک شخصیت داستانی، موفق شده یکی از غنیترین و هیجانانگیزترین داستانها در ادبیات آمریکا را خلق کند. این کتاب از نگاه حیوانات، دنیای انسانها را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
نوشتن از جزئیترین خاطرات
پل استر که در سال ۲۰۱۷ نامزد جایزه معتبر بوکر شد جزو نویسندگانی بود که ید طولانی در نوشتن آثار زندگینامهای داشت. او در آثاری مانند «اختراع انزوا»، «بخور و نمیر» و «خاطرات زمستان» با دقت و ریزبینی به بررسی جزئیترین خاطرات خودش دست زده است؛ از سرمای کف اتاق در ۶سالگی گرفته تا تجربه گرسنگی و فقر تا علاقه دیوانهوارش به بیسبال و موسیقی.
آقای نویسنده علاوه بر ورزش و موسیقی با دنیای سینما هم بیگانه نبود.
او خالق بیش از ۳۰اثر بود که از این میان چندین عنوان به فیلم تبدیل شدهاند که «موسیقی شانس» از آن جمله است.
استر خودش فیلمنامههایی نوشت که با فیلمنامه «دود» (۱۹۹۵) با بازی هاروی کایتل، ویلیام هرت و جیانکارلو اسپوزیتو آغاز شد. سپس همراه وانگ بهطور مشترک دنبالهای به نام «آبی در چهره» را کارگردانی کرد.
سال ۱۹۹۸، آستر همراه کایتل، سوروینو و ریچارد ادسون فیلمنامه «لولو روی پل» را نوشت و کارگردانی کرد. او سال ۲۰۰۷ در فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» با بازی دیوید تیولیس، ایرنه جاکوب و مایکل ایمپریولی بار دیگر همین وظیفه را انجام داد.
استر در مورد ورودش به دنیای فیلمسازی گفته بود: «من بیشتر یک نویسندهام. نویسندگی کار من است. فیلمسازی برای من یک راه دیگر برای قصهگویی است».
پس از کتاب «مردم حمام خون» آخرین کتاب پل آستر که با عنوان «باومگارتنر» منتشر شده، به پروفسوری میپردازد که با خاطره تلخ مرگ همسرش مبارزه میکند. استر در زمان نوشتن این رمان با بیماریاش دست و پنجه نرم میکرد و هنگام نوشتن رمان در مصاحبههایش تأکید کرده بود این رمان شاید آخرین اثرش باشد. او گفته بود: «احساس میکنم وضعیت سلامتیام آنقدر مخاطرهآمیز است که بگویم شاید این آخرین چیزی باشد که مینویسم و اگر این پایان باشد پس با این مهربانی انسانی که به عنوان نویسنده در محافل صمیمی دوستانم احاطهام کرده، باید بگویم ارزشش را داشت».