تهرانچی: تصمیمگیران دیپلماسی به قدرت علمی کشور واقف نیستند/ نگاه ما به تعاملات علمی «قجری» است!
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۰۳۷۶۸۳
رئیس دانشگاههای آزاد استان تهران گفت:متاسفانه تعریف دیپلماسی علمی ما که مربوط به صد سال قبل است. ما هنوز رایزن علمی در کشورها نداریم.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ اهمیت دیپلماسی علمی و ابعاد مختلف آن و بهرهگیری از دیپلماسی علم و فناوری در جهت پیشرفت و توسعه کشور امروزه بر کسی پوشیده نیست. سخن استفاده از ظرفیت عظیم دیپلماسی علمی حرف امروز و دیروز نیست.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به هر حال در حوزه دیپلماسی عمومی که امروزه شاید به لحاظ ارتباطات بسیار زیادی که جهان شبکهای و فضای سایبری ایجاد کرده، شبکههای ارتباطی جدیدی شکل گرفته که این شبکههای ارتباطی دیگر منحصر به فضاهای رسمی نیست. دیپلماسیهایی از جنس دیپلماسیهای عمومی امروزه بسیار جدی مطرح میشوند و اثرگذار هستند. یکی از بحثهای جدی دیپلماسی علمی است. علم به عنوان یک مجموعهای که زیرساخت و تفکر میسازد، انسان و مدیر تربیت میکند، آینده میسازد وقتی که به عنوان یکی از حلقههای اقتدار کشور مطرح میشود در دل خودش ارتباط بین کشوری و ملتها را پیدا میکند. علم صاحب قدرت و اقتدار است و در رهبری کشورها از علم استفاده میشود. به همین دلیل دیپلماسی علمی اساسا مطرح میشود و جایگاه ویژهای پیدا میکند و نمیتوان راحت از آن عبور کرد. کسی که واقف بر این امور نباشد نمیتواند سیاست خارجی کشور را هدایت و رهبری کند.
آیا در بحث دیپلماسی علمی و ارتباطات علمی بین المللی، اساتید و دانشمندان ما برگ برنده دارد یا صرفا از موضع پایین دستی و دریافت علوم وارد تعاملات علمی می شود؟
نکتهای که وجود دارد این است که هر نوع ارتباطی، دیپلماسی علمی نیست. دیپلماسی وقتی است که شما در ارتباطی دوطرفه یک سازماندهی و نظاممندی را سوار کنید. دیپلماسی برگرفته از علم یک بحث است و قدرتی که علم میتواند خلق کند بحث دیگری است، اما خود علم هم مجرای ارتباط است. علمی که مجرای ارتباط است هم اگر نظاممند و چارچوبدار باشد همان دیپلماسی علمی است.
دیپلماسی مانند صحنه برجام است که یک اتفاق علمی افتاد و قرار است این اتفاق منجر به یک مجموعه نشستهای در سطح کسانی که روابط بین الملل و سیاسی کار کردند بشود. این دیپلماسی است که برگرفته از قدرت علمی است. دیپلماسی علمی زمانی است که روابط نظاممند دانشگاهی مطرح میشود مانند اجرای کار مشترک دانشگاهی و پروژههای مشترک.
کشور ما برای دیپلماسی علمی حرف برای گفتن دارد؛ چرا که قدرت برگرفته از علم هم داریم. وقتی ما کشوری هستیم که به رتبه ۱۶ در تولید علم رسیدهایم پس قدرتی در ما به وجود آمده که مردم میتوانند از این برگ برنده برای تعاملات استفاده کرده، تربیت دانشجو داشته باشیم و وقتی که دانشجوی خارجی به کشورمان بیاید این همان دیپلماسی علمی است، کشور انگلستان سیاستی دارد که اعلام کرده باید در دیپلماسی علمی تاثیرگذار باشد. در حال حاضر در تمامی دانشگاههای این کشور بیش از ۳۴ درصد دانشجویان خارجی هستند. مدرسهای در لندن دارد که ۷۵ درصد متقاضیان آن خارجی هستند به این معناست که مجرای دیپلماسی علمی را برای مقاصد بزرگتر خود استفاده میکنند.
ما چون توان علمی پیدا کرده ایم میتوانیم از دیپلماسی علمی استفاده کنیم، کشورهایی که قرار است با آنها ارتباط برقرار کنیم چند دسته هستند، یکی کشورهای پیشرو که داعیه رهبری جهانی دارند، دسته دیگر کشورهای منطقه، کشورهای مستقل وکشورهای سلطهپذیر هستند. اساسا یکی از بحثهای جدی در این مباحث این است بتوانیم قدرت علمی خود را به کشور دیگر تحمیل کنیم.
دانشجو: به نظر شما در حال حاضر وضعیت موجود ایران در بحث دیپلماسی علمی چیست؟ وضعیت مطلوب و الزامات رسیدن به آن چیست؟ اخیرا در پی ابلاغ رهبر انقلاب، شورای عالی انقلاب فرهنگی برای تبادلات و تعاملات علمی سندی را ترسیم کرده است که ما میتوانیم در دیپلماسی علمی کنشگر فعالی باشیم به شرط اینکه راهبران دیپلماسی ما به این قدرت واقف باشند. . اگر راهبران ما به این قدرت واقف باشند میتوان از آن استفاده کرد، اما متاسفانه کسانی که تصمیم گیر در عرصه سیاست خارجی هستند به این قدرت واقف نیستند چرا که خیلی از این افراد در کشور تحصیل نکرده اند و با دانشگاههای ما آشنا نیستند. کسی که قدرت دانشگاههای ما را خوب بشناسد برای ما و جایگاه شانزدهمی که در حوزه علمی کشف کرده ایم، ارزش قائل است. سعی میکند از دانشمندان کشور در حوزههایی که جزو دانشمندان پرمرجع جهان است به عنوان برگ برنده در ارتباطات استفاده کند. ما جزو کشورهایی هستیم که دانشجویان خارجی که برای تحصیل به کشورمان میآیند بسیار کم هستند. مشکل به دانشگاههای ما برنمیگردد. مشکل ما سیاست خارجی و دیپلماسی کشور است. در این تراز نشان میدهد که ما موفق عمل نکرده ایم و فقط ۱۳، ۱۴ هزار دانشجو در مقابل چهار و نیم میلیون دانشجوداخلی، دانشجوی خارجی داریم که تعداد آنها بسیار کم است. در امریکا و عربستان و بسیاری از کشورها تعداد دانشجویان خارجی بسیار زیاد است و این نشان میدهد این نکته بسیار مهمی است که ما از دیپلماسی علمی که بخشی پذیرش دانشجو و بخشی پروژههای مشترک است استفاده نمیکنیم. ما نتوانستیم در پروژههای بین کشوری موفق باشیم.
وقتی صحبت از دیپلماسی علمی میشود فقط اعزام به کشورهای اروپایی و امریکایی را مد نظر قرار میدهیم در صورتی که این راهکار دیپلماسی علمی نیست اینها ارتباطات علمی است و برای بهره برداری علم به کشورهای دیگر میرویم، اما با دیپلماسی علمی بسیار متفاوت است.
بسیاری از کشورها در دستگاه دیپلماسی خود رایزن علمی دارند، کشور ما چطور؟ رایزن علمی در بعضی از کشورها داریم، اما این رایزنهای علمی توسط معاونت دانشجویی وزارت علوم تعیین میشوند. اصل بر این است که دانشجویان ایرانی بتوانند در کشورهای دیگر درس بخوانند. اساسا ماهیت این معاونت ماهیت گذشته گراست و مربوط به زمان قاجار است. از همان زمان ما اعزام دانشجو داشتیم و یک نفر به عنوان سرپرست آنها اعزام میشد. هنوز هم دیپلماسی علمی ما همین است و به عنوان سرپرست دانشجویان ایرانی در خارج از کشور این است تعریف دیپلماسی علمی ما که مربوط به صد سال قبل است و هنوز رایزن علمی در کشورها نداریم.
به نظر شما در موضوع دیپلماسی علمی چه کشورهایی موفق عمل کرده اند و آیا ما میتوانیم از عملکرد آنها الگو بگیریم؟
اسناد کشورها نشان میدهد که کشورهای پیشرو بسیار موفق هستند. آلمان سازمانی به نام D.A.D دارد که کل ارتباطات علمی این کشور با سایر کشورها را مدیریت میکند. اتریش، فرانسه، انگلستان، امریکا این سازمانها را دارند و به شدت به صورت نظاممند در دیپلماسی علمی کار میکنند.
تاکنون پیشنهادی در این خصوص داده شده یا خیر؟
بعد از ۴ دهه که از انقلاب گذشته تازه سند تبادلات علمی آن هم به توصیه رهبری کار کردیم و امیدواریم با توجه به اینکه به معاونت علمی واگذار شده اتفاقات خوبی در این حوزه بیفتد. البته معاونت علمی در بعضی از کشورها رایزن فناوری در هند، چین، روسیه دارد که اتفاق خیلی خوبی بود که الان نیز فعالیت میکند. رایزنهای فناوری در حال حاضر در کشورها حضور دارند؟
علم و فناوری با یکدیگر عجین شده وقتی صحبت از علم میشود فناوری و اقتصاد دانش بنیان نیز در آن وجود دارد این نگاه یک نگاه بسیار چند جانبه است وقتی حرف از رایزن علمی میشود رایزن فناوری و اقتصاد دانش بنیان نیز هست.
شما نقش برجام را در تسهیل روابط بین المللی در بخش علم و فناوری چگونه دیدید؟ آیا برجام تاثیری در دیپلماسی علمی کشور داشت؟
برجام به نظر من چیزی بود که آمد و رفت. بعضیها فکر میکردند که برجام خیلی نقش دارد اروپاییها سعی کردند از فضای بعد از برجام رفت و آمدها را بسیار زیاد کنند،ولی من چیزی ندیدم. البته برجام موارد دیگری هم داشت که دو دانشگاه شهید بهشتی و شریف که جزو دانشگاههای تحریمی بودند نتوانست از تحریم در بیاورد. اصلا نتوانستند در مورد اینها فکری کنند! در مجموع برجام چیزی بود که رخ داد و رفت برای پرداختن به موضوع هستهای بود و بس.
کسانی که حرف از پسابرجام میزدند در تصورات ذهنی خودشان چیزی داشتند که فقط خودشان میدیدند. اینکه به لحاظ علمی پیشرفت های چشمگیری داشته ایم و در روابط با سایر کشورها در بخش های مختلف علمی حرف برای گفتن داریم شکی نیست اما در انتقال تکنولوژی چه باید بکنیم؟ در دیپلماسی علمی مفهوم جدیدی را غرب مطرح میکند و آن به نام «رقابت به جای همکاری» است و صریحا اعلام میکنند ما در علم با دیگر کشورها همکار نیستیم بلکه رقیب هستیم که به آن دو گانه رقابت و همکاری میگویند. رهبری میگوید ما با کشورهای اسلامی، چون معتقدیم باید در علم توسعه پیدا کنند دو گانه ما همکاری و همکاری است. همکاری و پیشرفت نه همکاری و رقابت. ما کسی را رقیب خودمان نمیدانیم. این مفهوم جدیدی است که باید در مورد آن کار کنیم. خیلی در این موضوع عقب هستیم، در ارتباط اساتید با کشورهای منطقه عقب هستیم راجع به این موضوع باید کار کنیم وقت بگذاریم و سیاست داشته باشیم. رفت و آمدهای زیادی با عنوان ارتباطات علمی در سال های اخیر داشتیم و بازدید های زیادی از دانشگاههای ایران انجام شده، چه دستاوردی این رفت و آمدها برای کشور ما داشت؟
پس از برجام امریکاییها مستقیم به ایران آمدند و گزارشهایشان را تهیه کردند. کشورهای اروپایی هم به همین ترتیب. اتفاقی مانند پیشرفت علمی اتفاق افتاد که این پیشرفت برای کشورهای اروپایی و امریکا سوال بود که چگونه این پیشرفت اتفاق افتاده. خیلی از این رفت و آمدها برای کشف این مطلب بود و ایران چه کرده که یک دهه گوی سبقت را در رویدادهای علمی ربوده است. نکته بعد اینکه تعداد نخبگان علمی در جهان بسیار محدود است. شعار کشورهای پیشرو این است که هر کسی از این تعداد بهره بگیرد میتواند رهبریش را در دنیا پایدار کند. برای بردن نیروهای نخبه علمی ما این رفت و آمدها را دارند و این که هر کسی علم را در کشور دیگر با توجه به ارتباطات در خدمت خودش بگیرد.
اینها مواردی است که کشورهای پیشرو در دیپلماسی علمی از آن استفاده میکنند. ما هم باید دیپلماسی علمی خاص خود را داشته باشیم که بتوانیم بهره برداری کنیم. ما نمیگوییم ارتباط نه، ارتباط با برنامه بسیار خوب است و ارتباط بدون برنامه چیزی از آن برای کشور ندارد.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: دیپلماسی علم دانشگاه دیپلماسی علمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۰۳۷۶۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسقط، مهم ترین تسهیل کننده دیدارهای غیرمستقیم ایران و آمریکا / چرا عمان تمایلی به نمایش قدرت دیپلماتیک خود ندارد؟/ عمان کانال گفت و گوی غیرمستقیم میان تهران-واشنگتن را باز نگاه داشته است
«بر خلاف قطر که توجه جهانیان را به دلیل نقش میانجی در مذاکرات حماس و اسرائیل به خود جلب کرده است، عمان کمتر در «میانجیگری» و بیشتر در «تسهیل امور» شرکت می کند. این تمایز مهمی است که عمانیها در رابطه با تعامل با مقامات آمریکایی و ایرانی و همچنین نمایندگان عربستان سعودی و حوثیها در طول یک دهه جنگ داخلی یمن حفظ کردهاند.»
به گزارش جماران، Kristian Coates Ulrichsen ، از اعضای بخش خاورمیانه در موسسه بیکر است. تحقیقات او به بررسی موقعیت در حال تغییر کشورهای خلیج فارس در نظم جهانی و همچنین ظهور چالشهای بلندمدت و غیرنظامی برای امنیت منطقه میپردازد.
او پیش از این به عنوان تحلیلگر ارشد خلیج فارس در مرکز مطالعات استراتژیک خلیج فارس و مدیر برنامه کویت در زمینه توسعه، حکومت داری و جهانی شدن در کشورهای خلیج فارس در دانشکده اقتصاد لندن کار کرده است. او در تازه ترین نوشتار به بررسی نقش مسقط در دیپلماسی میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا پرداخته و می نویسد:
با شعله ور شدن تنش ها در خاورمیانه، عمان به عنوان یک کانال پشتیبان مهم بین ایران و آمریکا عمل می کند. پیش از پرتاب رگبار پهپادها و موشکها به سوی اسرائیل در 13 آوریل 2024، طبق گزارشها، ایران به واشنگتن خبر داده بود که پاسخش به حمله قبلی به محوطه سفارتش در سوریه، به دنبال جلوگیری از تشدید تنش است. این پیام از طریق یک کشور عربی حوزه خلیج فارس یعنی عمان مخابره شد.
بحران کنونی در خاورمیانه، بحرانی است که مقامات عمان سال ها تلاش کرده اند از آن اجتناب کنند. عمان که در آن سوی تنگه هرمز از ایران قرار دارد و روابط دفاعی و امنیتی نزدیک با ایالات متحده و بریتانیا دارد، میداند که حملات تند و تیز خطر یک جنگ گستردهتر را که کشورها و گروههای غیردولتی مسلح را در سراسر جهان در بر خواهد گرفت، افزایش می دهد.
جنگ تمام عیار ممکن است با اقدامات تشدید کننده بیشتر تهران یا تل آویو آغاز شود، اما همزمان ممکن است از طریق محاسبه اشتباه یا سوء تفاهم نیز رخ دهد؛ به ویژه با توجه به فقدان کانال های رسمی دوجانبه برای گفت و گو و تنش زدایی میان دو طرف و این جایی است که عمان وارد عمل می شود. برای سال ها، این کشور خلیج فارس بی سر و صدا سابقه ای برای خود در کاهش تنش های منطقه ای از طریق دیپلماسی دست و پا کرده است.
عمان از زمان حمله 7 اکتبر توسط حماس، این نقش را ادامه داده است. در ماههای پس از آن حمله و پاسخ اسرائیل به غزه که منطقه را ملتهب کرد، عمان گفتوگوهای سطح بالایی با ایران داشته است، میزبان دیوید کامرون وزیر خارجه بریتانیا برای گفت و گو در مورد امنیت در دریای سرخ بوده و خواستار آتشبس در غزه شده است. عمان اکنون می تواند نقش مهمی در باز نگه داشتن کانال ارتباطی بین ایالات متحده و ایران ایفا کند، زیرا طرف ها به دنبال کاهش تنش هستند.
عمان نمی خواهد میانجی باشد
عمان در کنار قطر و کویت همسایه - و همچنین سوئیس که در غیاب سفارت آمریکا نماینده منافع ایالات متحده در ایران است، نقش مهمی در دیپلماسی پشتیبان ایفا کرده است. اما رویکرد عمان از رویکرد سایر کشورها متمایز است. به جای شرکت در گفت و گوهای مستقیم، فضایی برای گفت و گو ایجاد می کند و به جای میانجی به عنوان یک تسهیل کننده عمل می کند.
دلایل متعددی برای تصمیم عمان برای ایفای نقش به عنوان یک تسهیل کننده وجود دارد. برخلاف چندین کشور دیگر خلیج فارس، مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی، عمان فاقد سابقه روابط پرتنش با ایران است.
در عوض، عمانیها به یاد میآورند که ایران در دوران شاه در طول دهه 1970 از عمان حمایت کرد، زمانی که سلطان جدید آن زمان، قابوس بن سعید، در حال مبارزه با یک قیام در استان جنوبی ظفار بود.
حتی پس از سرنگونی شاه در انقلاب 1979 ایران و جایگزینی ساختار سیاسی، عمان جدا از سایرین در منطقه ایستاد و از درگیر شدن در رقابتهای منطقهای و رقابت برای نفوذ ژئوپلیتیکی که روابط ایران با کشورهای دیگر خلیجفارس را مخدوش کرد، خودداری کرد.
کانال های پشتی مخفی
مقامات عمانی به نمایندگی از یک کشور کوچک در یک منطقه ناآرام، فضاهای دیپلماتیکی را ایجاد کرده اند که به آنها اجازه می دهد تا با شرایط خود و به روش هایی که با نقاط قوت آنها همراه است، با مسائل منطقه درگیر شوند.
همانطور که سید بدر البوسعیدی، یک دیپلمات حرفه ای که در سال 2020 وزیر امور خارجه عمان شد، در سال 2003 گفت: «ما سعی می کنیم از موقعیت میانی خود بین قدرت های بزرگتر برای کاهش احتمال درگیری در همسایگی نزدیک خود استفاده کنیم.»
بر خلاف قطر که توجه جهانیان را به دلیل نقش میانجی در مذاکرات حماس و اسرائیل به خود جلب کرده است، عمان کمتر در «میانجیگری» و بیشتر در «تسهیل امور» شرکت می کند. این تمایز مهمی است که عمانیها در رابطه با تعامل با مقامات آمریکایی و ایرانی و همچنین نمایندگان عربستان سعودی و حوثیها در طول یک دهه جنگ داخلی یمن حفظ کردهاند.
تسهیلات عمانی اشکال مختلفی دارد. این میتواند شامل ارسال پیامها و حفظ کانالهای ارتباط غیرمستقیم بین دشمنان یا ترتیب دادن کانالهای برگشتی و میزبانی جلسات -البته به طور کاملا محتاطانه- باشد. درست بر خلاف سیاست دوحه که در ابتکارات میانجیگری قطر، مانند مذاکرات با طالبان که توافقنامه 2020 دوحه برای خروج نیروهای ایالات متحده از افغانستان را ایجاد کرد، تبلیغات پررنگ تری برای کشور میزبان دیده می شود.
اما رویکرد عمان با وجود مختصاتی که دارد نتیجه بخش هم هست. ویلیام برنز در کتاب خاطرات خود با عنوان "The Back Channel" که پس از بازنشستگی از وزارت امور خارجه و قبل از انتصاب او به عنوان رئیس سازمان سیا توسط جو بایدن، به رشته تحریر درآمد، شرح مفصلی از نقش عمان در تسهیل کانال پشتیبان بین ایالات متحده و ایران ارائه کرد. این گفت و گوها در سال 2013 به مذاکراتی تبدیل شدند که منجر به توافق هسته ای ایران در سال 2015 شد.
این کانال پس از آن آغاز شد که مقامات ایرانی در سال 2012 پیامی را از طریق عمان به ایالات متحده ارسال کردند که در آن پیشنهاد برگزاری نشستی در مسقط، پایتخت این کشور حاشیه خلیج فارس را داده بودند. برنز در این کتاب به یاد می آورد که رئیس اطلاعات عمان هنگامی که ما وارد اتاق جلسه می شدیم از هر دو هیئت استقبال کرد و پس از چند کلمه خوشامدگویی کوتاه اتاق را ترک کرد. عمان به عنوان کانال پشتیبان در طول هشت دور گفت و گوی سازنده، که طولانی ترین و پایدارترین تعامل بین مقامات ایران و ایالات متحده از سال 1979 بود، کاملا مخفی ماند.
میزبانی از دشمنان
در حالی که آب شدن یخ بین ایالات متحده و ایران دوام نیاورد، کانال پشتیبان عمان چندین عامل کلیدی برای موفقیت هر تلاشی برای کاهش تنش بین دشمنان به ظاهر سرسخت را برجسته کرد. اعتمادی که هر دو طرف به مقامات عمانی داشتند، بسیار مهم بود و نتیجه مثبت دیدارها باعث ایجاد اطمینان در استفاده هر یک از طرفین از کانال های عمانی شد.
نقش عمان به عنوان تسهیل کننده تعامل غیرمستقیم بین ایالات متحده و ایران با تصمیم رئیس جمهور دونالد ترامپ برای خروج ایالات متحده از توافق هسته ای ایران در سال 2018 و شکست دولت بایدن در ورود مجدد به این توافق اهمیت بیشتری یافت. به نظر می رسد تنها زمانی که عمان مایل به ایفای این نقش نبود – زمانی که تنش ها پس از ترور ژنرال ایرانی (شهید) قاسم سلیمانی توسط ایالات متحده در ژانویه 2020 افزایش یافت– به این دلیل بود که سلطان قابوس به شدت بیمار بود. در غیاب عمان، سوئیس هدایت کانال پشتیبان را برعهده داشت.
کاهش تنش ها
در طول تشدید تنش ها پس از حمله 7 اکتبر در اسرائیل، عمان پیام هایی را بین مقامات ایرانی و آمریکایی ارسال کرده است. در ژانویه 2024، مقامات عمانی میزبان هیئتهایی از مذاکرهکنندگان ارشد هر دو کشور بودند که بین نمایندگان در اتاقهای جداگانه رفت و آمد میکردند.
حتی در شرایطی که پس از بمباران ساختمان سفارت ایران در دمشق توسط اسرائیل در 1 آوریل، یک درگیری منطقهای گستردهتر در خاورمیانه آغاز شد، عمان در تلاش برای کاهش تنشها بود.
در 7 آوریل، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، از عمان دیدن کرد و این فرصتی را برای مقامات عمانی فراهم کرد تا با آمریکا و دیگر مقامات غربی در مورد رویکرد ایران، در حالی که تهران در حال برنامه ریزی برای واکنش به حمله دمشق است، صحبت کنند.
و در حالی که بحران کنونی در خاورمیانه به اندازه ای است که عمان به تنهایی نمی تواند به آن رسیدگی کند، توانایی واسطه های مورد اعتماد مانند عمان - همراه با قطر و سوئیس - برای باز نگه داشتن کانال های ارتباطی برای به حداقل رساندن احتمال تشدید تصادفی تنش و برای تکمیل گفت و گوی آمریکا و اروپا با رهبران اسرائیل در تلاش برای یافتن راه حلی مسالمت آمیز برای خروج از این بن بست مهم است.