Web Analytics Made Easy - Statcounter

«آن‌ها می‌توانستند بار روی دوش ما را کمتر کنند اما فقط عصبانیت ما را بیشتر کردند.» این‌ها جمله‌های دختری است که چند سال پیش حادثه‌ای در پارک ارم باعث آسیب‌دیدگی شدید او شد و خانه‌نشینش کرد. او که حالا نمایشگاهی از نقاشی‌هایش را برگزار کرده، از بی‌توجهی مسوولان به زندگی‌اش می‌گوید. آفتاب‌‌نیوز : عصر یکی از روزهای اردیبهشت سال ۹۳، سه دختر جوان راهی پارک ارم می‌شوند تا جشن کوچکی برای فارغ‌التحصیلی‌شان بگیرند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن‌ها دستگاهی را به نام «موش دیوانه» یا «کریزی ماوس» برای بازی انتخاب می‌کنند و در کابین آن جای می‌گیرند. دستگاه همزمان روی ریل و به دور خودش می‌چرخد و ارتفاع می‌گیرد. اما «موش دیوانه» دچار نقص فنی و کابین حامل دختران جوان از ارتفاع هشت متری از ریل جدا می‌شود و پس از سه برخورد، روی زمین می‌افتد ... این داستانی است که زندگی آن سه دختر را زیر و رو کرد.
نگار قربانی یکی از دختران حادثه پارک ارم است که این روزها نمایشگاه نقاشی‌هایش در یکی از گالری‌های تهران برگزار شده؛ او با یادآوری حادثه‌ای که برایش رخ داده و بیان اینکه در حال حاضر از او حمایتی نمی‌شود، به ایسنا می‌گوید: من دو سال برای این نمایشگاه کار کردم، ۱۴ اثر آن پرتره افراد مشهوری مانند رامبد جوان، صابر ابر، پگاه آهنگرانی، هوتن شکیبا و ... است که می‌خواستم تریبون من باشند تا صدایم به گوش جامعه و مسؤولان برسد.
او ادامه می‌دهد: زمانی که آن حادثه رخ داد و من آسیب دیدم، از گردن به پایین نمی‌توانستم حرکت کنم، در خلوتم به درختانی فکر می‌کردم که در یک‌جا سکون دارند اما به زندگی‌شان ادامه می‌دهند و رشد می‌کنند. بنابراین این موضوع هم بخشی از نمایشگاه من را تشکیل داد و ۱۲ تا ۱۴ اثر را با محوریت طبیعت و درختان به نمایش گذاشته‌ام.
قربانی اظهار می‌کند: دست‌های من اصلا حرکت نداشت اما به مرور زمان و با روزی ۶، ۷ ساعت فیزیوتراپی، بهتر شد. اوایل که شروع به کار کردم، قلم را در رنگ فرو می‌کردم و هنگامی که می‌خواستم آن را روی بوم قرار بدهم، می‌افتاد و لکه‌هایی را روی بوم ایجاد می‌کرد و این آغاز تکنیکی برای من بود.

این نقاش ادامه می‌دهد: من هنوز هم برای حرکت دست‌هایم با مشکل مواجه هستم، اما به کارم عشق دارم. وقتی فکر کردم تلاش‌های ۲۴ سال زندگی‌ام طی یک شب خراب شد، دوباره تلاش کردم به عشقی که داشتم برسم.
او با اشاره به تحصیلاتش در زمینه طراحی لباس و گرافیک می‌گوید: این حادثه هزینه‌های گزافی را برای زندگی من به همراه آورد. من خیلی اوقات مجبور بودم کارهایی را انجام بدهم تا باری از روی دوش خانواده‌ام بردارم. اما کارهایی که می‌گویم خیلی کوچک و در حد طراحی روی مانتو بود.
قربانی اضافه می‌کند: من دست به بوم نمی‌شدم اما وقت و انرژی‌ای که مادرم برای من می‌گذاشت به من انگیزه می‌داد. عشق به نقاشی و طراحی از کودکی در من وجود داشت؛ بنابراین انگیزه پیدا کردم تا نقاشی را آغاز کنم. از سویی به شکل میانگین روزی ۳۰۰ هزار تومان هزینه زندگی من است، یکی از دلایل برگزاری این نمایشگاه این بود که درآمدی داشته باشم و بار روی دوش خانواده را سبک کنم.
این هنرمند هدفش را در زندگی «داشتن استقلال» می‌داند و بیان می‌کند: من در حال حاضر برای انجام کوچکترین کارهایم هم وابسته به اطرافیانم هستم. هدف والای من استقلال است زیرا پس از آن آینده هنری خیلی بهتری در انتظار من خواهد بود. از طرفی می‌خواهم با هنرم به آدم‌های دیگر بگویم هیچ اتفاقی در زندگی نمی‌تواند انسان را متوقف کند، آدم‌ها باید بدانند با هنر توانایی که دارند می‌توانند به عشقشان برسند، این رسالت من است.

قربانی که به دلیل مشکلات به وجود آمده برای جسمش از تحصیل در مقاطع تکمیلی جا مانده، بار دیگر از عدم حمایت مسوولان می‌گوید و اظهار می‌کند: من یک نفر بین ۸۰ میلیون نفر بودم که این اتفاق برایم رخ داد. فکر می‌کنم انتظار زیادی نبود افرادی که باعث و بانی این اتفاق بودند حداقل این «یک نفر» را نمی‌گویم تا آخر عمر بلکه تا زمانی که به توانایی و استقلال برسد حمایت کنند.
او ادامه می‌دهد: آن‌ها این حمایت را انجام ندادند، هنوز دیه من کامل پرداخت نشده است، همان پارکی که باعث و بانی این اتفاق بوده دیگر حتی به من زنگ نمی‌زند. آن‌ها ادعایشان می‌شود از من حمایت کرده‌اند و با وجود شکایتی که به سازمان پزشکی قانونی کرده‌ام، می‌گویند پرونده بسته شده است. من باید دست به دامان چه کسی شوم؟ چه کسی هزینه زندگی من را می‌دهد و جوانی من و پدر و مادرم را برمی‌گرداند؟
قربانی تاکید می‌کند: آن‌ها می‌توانستند بار روی دوش ما را کمتر کنند اما فقط عصبانیت ما را بیشتر کردند.
نمایشگاه آثار نگار قربانی با نام «چیزی غیر از این» تا ۱۸ مراد از ساعت ۱۶ تا ۲۱ در پلتفرم داربست برقرار است. آثار این نمایشگاه با تکنیک اکریلیک روی بوم خلق شده‌اند.

کد خبر: ۵۳۸۵۰۲ تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۹

منبع: آفتاب

کلیدواژه: نگار قربانی حادثه پارک ارم نقاشی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۰۳۸۲۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایتی از طلبه جهادگر و مادر ۵ فرزند/ بچه ها برکت آوردند

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: «صدیقه کلیجی» از طلاب دانش آموخته مدرسه علمیه تخصصی الزهرا (س) ساری و مادر پنج فرزند است. این بانوی طلبه ۳۱ ساله که سطح دو حوزه را تمام کرده، خانه‌داری می‌کند و مدتی است که با یک شرکت دانش بنیان همکاری دارد و محصولات آرایشی و بهداشتی به همراه مشاوره رایگان در اختیار دوستانش قرار می‌دهد.

وی مادر سه پسر و دو دختر است که با ما هم صحبت شده است.

*پس از ازدواج تصمیم داشتید صاحب چند فرزند شوید؟

۲ فرزند

*کدام مساله شما را به داشتن فرزند بیشتر ترغیب کرد؟

وقتی که دوتا از فرزندانم همبازی بودن دائماً حس رقابت داشتند و نسبت به هم گذشت نداشتند، زمانی که با مشاوره صحبت کردم گفت با آمدن فرزند سوم این مشکل حل خواهد شد، با وجود فرزند سوم گذشت و فداکاری را یاد می‌گیرند؛ واقعاً هم با بچه بعدی که به عنایت پروردگار دوقلو بودند اوضاع تربیتی بچه‌ها خیلی بهتر شد ولی داشتن دوقلو خیلی برای ما سخت بود.

*کدام یک از شما بیشتر مشتاق بودید برای داشتن فرزند به تعداد بالا؟

همسرم در خانواده‌ای به دنیا آمد که مادرشان به تک فرزندی اعتقاد داشتند، با وجود اینکه همسرم تک پسر بودند ولی اصرار داشتند که یک فرزند نهایت دو فرزند کافی است، خودم خیلی دوست داشتم به خاطر برکات زیاد چند فرزندی، فرزندان بیشتری داشته باشم.

*با توجه به داشتن پنج فرزندی آیا با مشکلاتی مواجه بودید؟

این سوال خیلی کلی هست قطعاً چه تک فرزندی و چه چند فرزندی یک سری چالش‌ها و سختی‌های خودش را دارد ولی ما همه چیز را به فال نیک می‌گیریم و با اینکه دوقلو داشتن سختی زیادی برای ما به همراه داشت، اقدام به فرزند پنجم کردیم، الان اگر کسی بخواهد به خاطر سختی‌های بزرگ کردن بچه از این کار امتناع کند قطعاً امام زمان (عج) هم بیایند بهانه‌ای دارد برای کمک نکردن به ایشان.

*اقتصاد زندگی شما بر چه مبنایی می‌چرخد؟ راحت‌تر بگویم زندگی شما با ۵ فرزند چگونه تأمین می‌شود؟

همسرم کارمند هستند، مثل اکثر مازندرانی‌ها که یا خانواده دختر یا پسر در بعضی از موارد کمک می‌کنند برای ما هم به همین صورت است، پدرم خیلی کمک کار زندگی ما هستند، چون ایشان کشاورز هستند و خیلی چیزها را نمی‌خریم، در واقع خدا پدرم را واسطه رزق ما قرار داده است و یکی از الطاف خدا به ما در این چند سال مستاجری، این بود که، صاحبخانه‌های خوبی در مسیر زندگی ما قرار داد، مکانی که در حال حاضر در آن زندگی می‌کنیم، طبقه پایین آن خالی است و صاحبخانه آن را اجاره نمی‌دهد و بچه‌ها خیلی راحت و بدون دغدغه همسایه آزاری تحرک دارند، همچنین صاحبخانه ما طی این سه سال مبلغی برای رهن و اجاره اضافه نکرده است.

*زیاد بودن تعداد بچه‌ها کار تربیتشان را سخت نکرده است؟

اتفاقاً وقتی یکی بود کارم سخت‌تر بود و خیلی به رفتار من و همسرم دقت می‌کرد و همیشه با ما حرف می‌زد و وابستگی‌اش به ما زیاد بود و باید سرگرمش می‌کردیم که واقعاً بعضی وقت‌ها خسته کننده بود، وقتی دوتا شدند همبازی پیدا کرد ولی فضای بین آنها رقابتی بود و به لطف خدا از بچه‌های بعدی همکاری‌شان در کار خانه خیلی زیاد شد و چون واقعاً من تنهایی به کارها نمی‌رسیدم، پسر بزرگم که هنوز ۱۰ سالش نشده آشپزی می‌کند، نان می‌خرد، جارو می‌کشد و ظرف می‌شوید.

حتی دوقلوهایمان که دو سال و نیم هستند با این قد کوچک کلی به کارهای خانه می‌رسند که حتی تصورش برای مادرهای تک فرزند و دو فرزند سخت است، با عشق به هم کمک می‌کنیم و این هم لطف خداست، به قول قدیمی‌ها «تو بچه اول را خوب تربیت کن بقیه بچه‌ها با دیدن رفتارهای او خودشان تربیت می‌شوند».

*خود بچه‌ها از اینکه به تعداد زیاد هستند، اذیت نمی‌شوند؟

نه اتفاقاً خیلی دوست دارند و به بقیه فخرفروشی می‌کنند.

*آیا تا الان با انتقاد اقوام و آشنایان هم مواجه شدید؟ مثلاً بگویند این همه بچه چرا؟

خیلی، دوستانم طعنه کنایه میزنند، باید فقط با یک لبخند از کنار این حرف ها رد شد.

*اگر به گذشته برگردید، همچنان به داشتن تعداد بالای فرزند تمایل دارید؟

بله شایدم بیشتر

آیا داشتن فرزندان زیاد، آثار و برکاتی در زندگی شما به همراه داشت؟

بله، هم برکات مادی هم معنوی، در بارداری اول ماشین خریدیم، بعد از دخترم پراید قدیمی‌مان را فروختیم و یه پراید صفر خریدیم، بعد از دوقلوها؛ فرزند آخری با اینکه جمع ما بیشتر شد ولی قدرت خرید ما به طرز معجزه آسایی بیشتر شد و خیلی راحت مسائل مادی در زندگی ما پیش می‌رود و به لطف خدا محتاج کسی نمی‌شویم.

کد خبر 6090840

دیگر خبرها

  • معرفی توانمندی‌های گردشگری کردستان در نمایشگاه ایران اکسپو ۲۰۲۴
  • سبک زندگی ایرانی اسلامی باید ترویج شود/لزوم معرفی دختران موفق کرد
  • کنایه روحانی به جنجال ساخت مسجد در پارک قیطریه
  • در این جنگل، چوب ها تبدیل به سنگ شدند! /درباره یکی از جالب ترین مکان های روی زمین (+تصاویر)
  • روایتی از طلبه جهادگر و مادر ۵ فرزند/ بچه ها برکت آوردند
  • معرفی بهترین مستندهای جهان
  • ضرورت اصلاح نقاط حادثه خیز شهر مراغه
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • مستندی درباره مادری که دو بازیگر نقش دو دختر گمشده اش را بازی می کنند
  • اظهارات دانشجوی ناهی از منکر از روز حادثه/ برای دفاع از ۳ دختر تذکر لسانی دادم و اوباش با چاقو حمله‌ور شدند