سرنوشت تلخ ملیحه، زهرا و آزاده مو بر تن سیخ می کند + جزییات
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۰۴۷۸۲۵
این تازهترین آمار درباره زنان سرپرست خانوار است، عدد و رقمی که از سوی مشاور امور زنان و خانواده ریاستجمهوری رسانهای شده و معصومه ابتکار با اعلام این خبر، روی اشتغال آنها دست گذاشته و گفته: مساله اشتغال این افراد یکی از مسائل ضروری کشور است. گزارش امروز ما چند روایت واقعی از زندگی تعدادی از این زنان سرپرست خانوار است؛ زنان روزهای سخت، آرزوهای بیکران، زنان انتظار! روایتی کوتاه از زندگی چند زن که نام و نشانشان شاید واقعی نباشد، اما در کوچه و خیابانهای شهرهای کوچک و بزرگ همین خاک زندگی میکنند و هر روز با هزار مشکل سروکله میزنند و از پا نمیافتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
38 ساله است؛ 13 سال پیش بعد از ازدواج با همسرش از غربیترین نقطه کشور، جایی حوالی مرز مهران به پایتخت آمده و یک چاردیواری تنگ و کوچک حوالی خیابان مختاری شده خانه امید و آرزوهایش. ملیحه پنج سال از این 13 سال را با پسرش به تنهایی زندگی میکند. مدتهاست از شوهرش خبر ندارد. نمیداند کجاست و چکار میکند. زیر کدام سقف شبهایش روز میشود. دوست هم ندارد چیزی بداند. دورادور شنیده اعتیادش زیادتر شده آنقدر که خیابانخواب بشود و قید زن و بچه را بزند که سرش بیشتر از قبل، گرم همان دود سفیدی شود که زندگیاش را سیاه کرد.
ملیحه اما از حرف و حدیثها ترسیده و هیچوقت درخواست طلاق نداده و هنوز در شناسنامه همسرش سرپرستی خانواده را به عهده دارد.
بیرون از صفحات شناسنامه اما این زن بسختی، پسرش را به دندان گرفته و بزرگ میکند. ملیحه از همان روزی که شوهرش گذاشته و رفته و سراغی هم از او و تنها فرزندشان نگرفته، برای اینکه اجاره این دوتا اتاق تودرتو را بدهد، در یک آرایشگاه زنانه مشغول به کار شده. اوایل کارش نظافت و جارو بوده و حالا بند هم میاندازد و خودش میگوید کارش تمیز است و مشتری ثابت دارد.
قصه ملیحه اما به همین جا ختم نمیشود. او همیشه سر برج، وقتی نسرین خانم مسئول آرایشگاه، حقوق 800 هزارتومانیاش را کف دستش میگذارد، مینشیند به حساب و کتاب. به اینکه چطور از این 800 تومان، هم اجاره خانه را بدهد و هم سفره خانهاش را پرکند؛ سفرهای که هر ماه کوچکتر میشود و ملیحه هرچقدر فکر میکند نمیداند چرا نان شب او باید به قیمت دلار و سکه وابسته باشد. او که تا حالا در زندگیاش سکه ندیده، اسم سکه را فقط یک بار شنیده آن هم وقتی به عقد شوهرش در میآمده، وقتی 14 تا سکه مِهر زندگیای شده که حالا مرد ندارد.
ملیحه مدتهاست شبها خواب ندارد. چشمهایش سنگین نمیشود و فکر میکند، هی فکر میکند. به روزهایی که با همسرش از آینده فرزندشان میگفتند، از بچههایی که در خانهشان بزرگ میشوند، قد میکشند، بازی میکنند؛ رویاهایی که اعتیاد با خودش برده است، رویاهایی که روز به روز دورتر میشوند.
روایت دوم: زهرا
زهرا 58 ساله است، ساکن یکی از روستاهای حاشیه زابل. 34 سال پیش، وقتی یک دختر 24 ساله بوده با پسرعمویش ازدواج کرده و تبعات این ازدواج فامیلی هنوز توی زندگیاش دیده میشود.
زهرا 32 سال پیش برای اولین بار مادر شده و حالا بجز مهدی، چهار تا بچه دیگر هم دارد. از این بچهها اما دو تا معلول ذهنیاند و یکی هم معلول جسمی و هم ذهنی و مسئولیت رسیدگی به آنها همیشه با اوست. زهرا خودش آنها را حمام میبرد، خودش لباس تنشان میکند و خودش غذا به دهانشان میگذارد. زهرا دلش بند همین بچههاست و خودش را مدتهاست وقف آنها کرده است.
زهرا هم یک زن سرپرست خانوار است، یکی مثل بقیه زنهای سرپرست خانوار که دست روی زانوی خودشان میگذارند و به تنهایی بار زندگی را به دوش میکشند.سنگینی این بار اما از شش سال پیش بیشتر شده، از وقتی شوهرش را به خاطر بیماری سرطان و ناتوانیشان در درمان از دست داده است.
زهرا در خانهاش تلویزیون ندارد، روزنامه هم نمیخواند، امکان گشت و گذار در دنیای مجازی را هم ندارد، زهرا نمیداند قیمت دلار هر روز چقدر بالا و پایین میرود، اما میداند داروهای علی و محسن گرانتر شدهاند و تا عروسی دختر کوچکش سمیه چیزی نمانده و او هنوز نتوانسته جهیزیهاش را جور کند. زهرا نگران آینده بچههایش است. نگران روزی که کنارشان نباشد و آنها بمانند بیسرپرست. در گیر و دار مشکلات زندگی اما او خودش را فراموش کرده، سرفههای گاه و بیگاهش را، سردردی را که خیلی وقتها امانش را میبرد، چشمهایی را که کم سو شدهاند و دستهایی را که
نا ندارند پسرها را که حالا بزرگتر و سنگینتر شدهاند، مثل روزهای بچگیشان در آغوش بگیرند.
زهرا، زن سرپرست خانواری است اهل استان سیستان و بلوچستان، زنی که تنها نیست و میداند در همسایگیاش خیلیها مثل او زندگی میکنند. مثل کنیز خانم که هفت تا بچه دارد و از این هفت تا یکی معلول جسمی و ذهنی است. کنیز هم شوهرش را 15 سال پیش به خاطر بیماری از دست داده و حالا سالهاست به تنهایی سرپرست خانوادهاش است.
کنیز، یک دختر 32 ساله معلول دارد، دختری به اسم پری که آرزویش بیرون رفتن از چاردیواری خانه است. دختری که بتازگی به کمک خیران، صاحب یک ویلچر شده و کنیز هر وقت سرش خلوت باشد، او را تا کوچه همراهی میکند. دخترک اما دلش پر میکشد سمت خیابانهای رنگی شهر، نه کوچههای خاکی محل زندگیاش.
روایت سوم: آزاده
آزاده هم یک زن 49 ساله است؛ متولد شیراز و ساکن تهران. زنی که لیسانس شیمیاش را در روزهای جنگ گرفته و بعد از ازدواج با همسرش قید کار را زده و خانهنشین شده. آزاده هم همسرش را هفت سال پیش براثر بیماری از دست داده، مرگ ناغافل در یک نیمه شب از راه رسیده و مرد خانه را با خودش برده است.
بعد از مرگ او اما آزاده مانده و حقوق مستمری همسرش برای سرپرستی بچهها. آزاده این سالها را با همان مستری که حالا زیادتر شده و رسیده به یکمیلیون و 120 هزارتومان سر کرده، اما حالا انگار نرخ تورم پا روی گلویش گذاشته و او هرکاری میکند حریف این عدد ساده نمیشود؛ عددی که آمار رسمی بانک مرکزی میگوید هنوز تک رقمی است و جایی حوالی
8 و 9 میچرخد و آمارهای غیررسمی میگویند، مدتهاست دورقمی شده و جایی حوالی 30درصد و 40 درصد بالا و پایین میشود.
آزاده یک زن سرپرست خانوار است. یکی که تحصیلکرده است و شانس آورده یک سقف کوچک بالای سرش دارد و مستاجر نیست. یکی که شانس آورده یک حقوق مستمری از همسرش به او میرسد. با این حال او هم نمیداند با کدام چوب جادو کاری کند که در این روزهای بیثباتی ارز و بالا و پایین رفتن قیمت ها، خرج و دخلش با هم جور در بیاید. آزاده چوب جادو ندارد!
زنان سرپرست خانوار در دنیای آمار
در دنیای آمارها، جمعیت زنان سرپرست خانوار 86 درصد رشد کرده است. این آمارها از سوی وزارت کار منتشر شده و براساس آن طی یک دهه منتهی به سال ۱۳۹۵، میزان زنان سرپرست خانوار با رشد ۸۶ درصدی مواجه شده است. طبق این بررسیها، میزان زندگی انفرادی زنان طی یک دهه مورد بررسی ۳/۲ برابر شده است. همچنین زندگی انفرادی زنان نسبت به زندگی انفرادی مردان در سال ۱۳۹۵ بیشتر بوده است. این گزارش تاکید میکند بیش از یکسوم زنان سرپرست خانوار از حمایت نهادهای اجتماعی برخوردار هستند.
همچنین این آمارها نشان میدهد در سال ۱۳۹۵، 12/7 درصد از خانوارهای ایرانی را زنان سرپرستی میکردند. همچنین از کل زنان سرپرست خانوار، حدود ۴۴درصد در خانواده تکنفره زندگی میکنند که به آنان زنان خود سرپرست گفته میشود. براساس اطلاعات این گزارش، ترکیب زنان سرپرست خانوار در بین استانها نیز جالبتوجه است بهطوری که استان سیستان و بلوچستان با ثبت 18/1درصد (نسبت زنان سرپرست خانوار به کل) و تهران با 13/8 درصد در صدر این رتبهبندی قرار گرفتهاند. همچنین استانهایی مانند قزوین، زنجان و اردبیل با ثبت رقم 10/8 درصد کمترین درصد زنان سرپرست خانوار را به خود اختصاص دادهاند. منبع: رکنا برچسب ها: سرنوشت ، حوادث ، سرنوشت تلخ
منبع: خرداد
کلیدواژه: سرنوشت حوادث سرنوشت تلخ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۰۴۷۸۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتاللّه العظمی نوری همدانی: اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است/ اسلام «زن» را بعنوان اینکه مانند مرد یک انسان کامل است و شایستگی خلیفه الهی بودن را دارد معرفی کرد
به گزارش جماران؛ متن پیام آیتاللّه العظمی نوری همدانی به همایش هویت عصری زنان در آینه قرآن و حدیث بدین شرح است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَی سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ المصطفی مُحَمَّد وَ عَلَی أهلِ بَیتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ سیَّما بَقیَّهَ اللَّهِ فِی الأرَضینَ.
با سلام و تحیت به آن مجمع محترم؛
موضوع «جایگاه و موقعیّت بانوان» از دیر باز مورد گفتمان اندیشمندان و صاحب نظران بوده و نویسندگان و نظریه پردازان در این زمینه دیدگاههای گوناگونیارایه داده و هر یک از آنان برداشت و تحلیلی داشته و طبق جهان بینی خود آن را ابراز داشتهاند. که این موضوع با مطالعه تاریخ اقوام و ملل روشنتر میشود.
در این میان مکتب حیات بخش اسلام که کاملترین ادیان است با توجه به نظر واقع بینانه به انسان و وظایف و تکالیف او، موقعیت بانوان را به نحو اصولی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با عنایت به ساختار خلقت زنان به تبیین حقوق آنها پرداخته است که با نگرش دقیق و خالی از اغراض باید گفت: در هیچمکتب و گرایشی اینگونه حریم و حقوق زنان مورد حمایت قرار نگرفته و شأن و منزلت آنان مصونیت پیدا نکرده است.
مگر نه این است که پیش از ظهور اسلام با زنان در همه نقاط جهان به بدترین نوع برخورد میشده و از کمترین حقوق اجتماعی محرومشان داشته بودند.
که در آن فضای مسموم حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) رفعت مقام و شأن والای بانوان را با کمال صراحت اعلام و قوانینی بر اساس فطرت انسان مقرّر داشت.
و مگر نه این است که با استقبال از حضور زنان در عرصههای جهادی و آموزشی و پرورشی و اجتماعی سالهای نخستین ظهور اسلام به عصر طلایی تبدیل شد و بر تارک جبین تاریخ اسلام درخشید.
انسانی در میان دو دیوار بلندِ تحجر و تمدّنِ کاذب. محبوسی در اعماق دو زندان: زندان جاهلیّت و زندان بردگی مُدِرن. اسیر دو کمند: کمند اوهام و خرافات و کمند تهمت و افتراءآت. مقهور دو فرهنگ، فرهنگ جاهلی و فرهنگ کلمات فریبنده به نام آزادی و بعنوان علم و تمدن و تساوی حقوق. بالاخره فریادگری بدون فریادرس! و مُجرمی بدون ارتکاب جرم، مظلومی به ظلم مضاعف و محروم از حقوق زندگی صحیح!
در روزگاری که در تمام فرهنگهای اقوام و ملل جهان «زن» بعنوان یک «موجود پست » و «طفیلی » و انسان درجه دوّم مطرح بود و تلخی و محرومیّت بر همه ابعاد و زندگی او چه سیاسی، چه فرهنگی و چه اقتصادی سایه افکنده و مورد بدبینی ها و آماج تهمتها بود و از هیچ روزنهای بر افق زندگی او روشنایی نمیتابید، و همه درها بر روی او بسته بود، خورشید اسلام طلوع کرد و افق زندگی او را از کَران تا کَران روشن نمود و ندای عطوفتآمیز پیغمبر رحمت، حضرت محمّد مصطفی(صلی الله علیه و آله) روح نشاط و امید در کالبد او دمید و راه ترقی و تکامل را به روی او از همه جهت باز کرد.
حضرتش موقعیّت مهم «زن» در اجتماع بشری و جایگاه بلند او و شایستگی ها و استعدادهای فراوانی را که دست آفرینش در وجود اینموجود بدیع قرار داده است را گوشزد کرد و آیههایی از قرآن مجید را در رابطه با معرفی مقام مهم زن و ارزش والای او برای مردم بیان نمود. «زن» را بعنوان اینکه مانند مرد یک انسان کامل است و شایسته همهکمالات و کرامتهای انسانی است و شایستگی خلیفه الهی بودن را دارد معرفی کرد.
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»
«إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا»
و این نمونهای از آیات قرآن در عظمت زنان است و بر همین اساس همانطور که نمونهای از مردان برای الگوسازی ذکر نمود، از زنان شایسته نیز به عنوان الگو معرفی میشود:
« ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ»
و در روایات ما نیز احادیث مختلف و متواتر درباره حقوق و جایگاه بانوان ذکر شدهاست که توصیه میشود به کتب حدیثی ما مراجعه کرده و با در نظر گرفتن سند احادیث بعضی از مطالب جعلی که با قرآن کریم مطابقت ندارد را استثناء نمود.
امروز نیز دنیای کفر با متهم ساختن اسلام نسبت به حقوق زن آنچه را که خود در عمل انجام میدهد به دین مقدس ما نسبت میدهد در حالی که با این عمل میخواهد پرده سیاه بر حقایق و موقعیت زن در اسلام بپوشاند و عمل ننگین خود را نسبت به بانوان توجیه نماید، اما باید با صدای رسا و بلند اعلام کرد که این دین بزرگترین حامی حقوق زن میباشد.
در پایان از همه حاضرین، خصوصاً از برگزار کنندگان این جلسه محترم و بویژه نماینده معظم ولی فقیه آیت الله آقای نورمفیدی کمال سپاس و تشکر را دارم و توفیق همگان را از خداوند متعال خواستارم و متلمس دعای خیر میباشم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
قم مقدسه
حسین نوری همدانی