Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خرداد»
2024-05-08@03:20:27 GMT

صیغه شدن لیلای 15 ساله برای یک شب / آن مرد عفتم را گرفت

تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۰۶۰۱۰۲

به گزارش خرداد، هیچ کس از اعتیادم در مدرسه خبر نداشت تا این که روزی مدیر مدرسه حین کشیدن سیگار مچم را گرفت ...»
این ها بخشی از صحبت های لیلا دختری جوان است که در سن 15سالگی فریب خورد و در تله اهریمن گرفتار شد. دختر رنگ پریده بادندان های کدر درباره ماجرای زندگی زنگار بسته اش می گوید: از روزی که آن زن من را در دام اعتیاد گرفتار کرد یک روز خوش در زندگی ام ندیدم و همه چیزم را از دست دادم؛ از غرور و جوانی ام تا درس و مدرسه و آینده ام.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به خاطر هوس و مزه مزه کردن مواد، دوران طلایی زندگی ام را تباه کردم. دختر نوجوان گرفتار در گرداب مواد افیونی که با تعارف فردی پای بساطی نشست که زمین گیرش کرد، تعریف می کند: روزی بعد از مدرسه به خانه آمدم و قبل از این که به سراغ درسم بروم پیش زنی که با ما زندگی می کرد رفتم و دیدم در خانه مشغول مصرف مواد صنعتی بود.او نگاهی به من کرد و گفت اگر دوست دارم می توانم چند پُک بزنم زیرا به جایی بر نمی خورد و چون جوان هستم مواد تاثیری جز خوشی بر من ندارد. نمی دانم چه شد که به تعارفش پاسخ مثبت دادم.چون او با لذت دود مواد را می بلعید هر کسی را وسوسه می کرد. دختر بی خبر از دنیا نمی دانست که تاثیر مواد صنعتی آن چنان است که در قدم اول مثل یک کوزه پر از شهد خود را نمایان می کند اما بعد از افتادن داخل آن از شهد خبری نیست و آن چه انتظارت را می کشد اسید است و جانت را ذره ذره از درون ذوب و به جسمی بی خاصیت بدل می کند.دختر فریب خورده ادامه می دهد: وقتی برای اولین بار مواد مصرف کردم حس خوبی به من دست داد و بعد از آن وسوسه من را رها نکرد و هر روز از هروئین او استفاده می کردم و نشئه می شدم.پدر و مادرم هر دو کارگر بودند و صبح تا شب سر زمین های مردم کارگری می کردند و شب از خستگی خیلی زود می خوابیدند و کاری به کار من نداشتند. دختر جوان کم تجربه علاوه بر مواد سیگار هم می کشید تا به قول خودش نشئه اش چند برابر شود. او درباره مدرسه اش می گوید: وقتی در دام اعتیاد گرفتار شدم آن زن که به خاطر تنهایی به خانه مان پناه آورده بود ناپدید شد. بعد از رفتن او مجبور شدم با سرقت Stealing پول های مادرم خودم دم در خانه ساقی بروم و مواد بخرم.
بعد از مدتی آن زن به من گفت که صیغه یک مرد بشوم تا بتواند هزینه های اعتیادم را بدهد . به ناچار این کار را کردم ولی آن مرد فقط شب اول صیغه شدنم آمد و یک انگشتر طلا برایم خرید و دیگر او را ندیدم درحالی که همه عفتم را باخته بودم زندگی نکبت بارم را ادامه دادم...صبح زود قبل از رفتن به مدرسه مواد مصرف می کردم و بعد از آن در مدرسه به دور از چشم ناظم در سرویس سیگار می کشیدم تا کمی از خماری ام کم شود چون مدام سرکلاس چرت می زدم و به همه می گفتم به خاطر شب نشینی و بی خوابی کسل هستم. هیچ کسی از اعتیادم در مدرسه خبر نداشت تا این که روزی مدیر حین کشیدن سیگار مچم را گرفت و بعد از آن بود که خانواده ام متوجه اعتیادم شدند.بعد از این ماجرا مادرش خیلی سعی می کند او را در خانه ترک دهد اما فایده ای نداشت، گذشته از این ها وقتی می بیند حال دخترش بد می شود به خاطر احساس مادرانه اش راه غلط را بر می گزیند و پول مواد دخترش را می دهد تا بیش از آن شاهد ناله و بد حالی جگر گوشه اش نباشد. دختر رنگ به رخسار نمانده می گوید: رفته رفته اعتیادم زیاد شد و دیگر از آن دختر با نشاط خبری نبود.به خاطر خماری لاغر و کج و معوج شده بودم به همین دلیل بعد از اتمام سال تحصیلی به ناچار ترک تحصیل کردم. در واقع عذر من را خواستند چون به یک الگوی ناهنجار برای دانش آموزان در مدرسه تبدیل شده بودم.چند بار در خانه سعی کردم ترک کنم اما دوباره پایم می لغزید و به سوی مواد می رفتم. دختر تنها که به خاطر یک اشتباه از جاده اصلی زندگی خارج شده بود برای مدتی دل به دیار غربت می سپارد و چند صباحی در یکی از شهر های شمالی کشور روزگار می گذراند.او تعریف می کند: دیگر خسته شده بودم چون اطرافم پر از مواد فروش بود و نمی توانستم تصمیم درست بگیرم برای همین کوله بارم را بستم و راهی دیار غربت شدم. روز اول در شهر غریب در صف نانوایی با یک پیرزن آشنا شدم و با خرید چند عدد نان برای او دلش را به دست آوردم و این سرآغاز زندگی دو نفره ما شد. پیر زن که مثل من تنها زندگی می کرد از من خواست تا زمانی که در آن شهر هستم کنار او بمانم.در ازای کارهای خانه مزدی نمی گرفتم و از این که خرج من را می داد و یک سرپناه در اختیارم گذاشته بود راضی بودم. نزدیک به دو سال در کنار پیرزن ماندم و در این مدت به خاطر دوری از دوستانم و محله آلوده مان از بدی ها پاک شدم و کم کم خودم را پیدا کردم.احساس می کردم دوباره همان دختر قبل از آشنا شدن با مواد شده ام و به آینده امیدوار شدم اما حیف که دلتنگی هایم دوباره کار دستم آمد و با تماس های مادرم هوای دیارمان را کردم و دوباره به محله مان بر گشتم.با برگشتنم نزد خانواده دوباره همه چیز از نو شروع شد و بوی مواد مرا تحریک کرد و نتوانستم مقاومت کنم و به سراغ مواد رفتم.بعد از شروع مصرف مواد به شدت از خودم و از همه خسته و بیزار شدم و خودم را دوباره در قفس دیدم. وقتی هر روز منزوی تر شدم تصمیم قطعی ام را گرفتم و از برادرم خواستم من را به کمپ بیاورد تا از قفس دود و اعتیاد رها شوم.
منبع: رکنا برچسب ها: صیغه ، بی عفت ، تجاوز

منبع: خرداد

کلیدواژه: صیغه بی عفت تجاوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۰۶۰۱۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شناسایی و دستگیری رباینده دختر ۱۶ ساله | عکس

به گزارش همشهری آنلاین، سردار علی ولیپور گودرزی روز یکشنبه اظهار کرد: اواسط فروردین ماه امسال خانواده‌ای در جنوب تهران با مراجعه به اداره یازدهم پلیس آگاهی اظهار داشتند که دختر ۱۶ ساله‌شان توسط فردی ربوده شده است.

وی ادامه داد: آدم‌ربا با تماس تلفنی و تهدید به قتل، خواستار دریافت ۱۰۰ میلیارد ریال پول برای آزادی دختر شده بود که پس از ثبت شکایت خیلی زود تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تجزیه‌ و تحلیل‌های اطلاعاتی را برای آزادی گروگان آغاز کردند.

سردار ولیپور گودرزی عنوان کرد: تیم جنایی در نخستین گام با اقدامات کارآگاهی اطلاعاتی هویت صاحب خط تلفنی که با تهدید به قتل، درخواست ۱۰۰ میلیارد ریال پول مطرح کرده بود را شناسایی کردند و متوجه شدند که او حدوداً ۲۵ ساله است و به تازگی از استان‌های غربی کشور به تهران آمده و در جنوب تهران زندگی می‌کند.

وی متذکر شد: کارآگاهان پلیس آگاهی در ادامه عملیات شناسایی، راهی مخفیگاه موردنظر شدند و پس از تعقیب و مراقبت چند دقیقه‌ای آدم‌ربا را طی یک عملیات ضربتی به دام انداخته و دختر نوجوان را آزاد کردند.

سردار گودرزی اظهار کرد: متهم در جریان تحقیقات ابتدایی در اظهارات ضد و نقیضی منکر آدم‌ربایی شد و ادعا کرد که با دختر نوجوان در فضای مجازی آشنا شده و همه این تماس‌ها برای دریافت پول صحنه‌سازی شده بود.

وی اضافه کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی، متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزگ قرار گرفت و تحقیقات درباره ادعاهای مطرح شده از سوی مرد جوان ادامه دارد.

کد خبر 849417 منبع: ایرنا برچسب‌ها خبر مهم سارق - سرقت فراجا منطقه ۱۷ حوادث ایران

دیگر خبرها

  • مفقودی دختر ۲۷ ساله در دشت شاد کالپوش میامی/ امکانات بسیج شدند
  • پشیمانی پدری که دختر ۲۱ ساله‌اش را سلاخی کرد
  • دختر ۶ ساله نهاوندی در گاماسیاب غرق شد/نهاوند بدون غواص
  • ماجرای بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسی
  • جزئیات جدید از دزدیده شدن دختر ۴ ساله کلاله‌ای
  • مادری که عمرش را پای معلم شدن دختر ناشنوایش گذاشته است
  • (عکس) بازداشت رباینده دختر ۱۶ ساله
  • جزئیات جدید از پیدا شدن دختر صحرا؛ پشت‌پرده دزدیده شدن «یسنا» فاش شد!
  • گروگانگیری ۱۰۰ میلیاردی دختر ۲۴ ساله در تهران
  • شناسایی و دستگیری رباینده دختر ۱۶ ساله | عکس