چه پاسخی برای سوالات جنسی کودک مناسب است؟
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۰۶۹۱۹۴
یکی از موضوعات مهم تربیتی فرزندان که بسیار در کشورمان مغفول مانده ولی تاثیر زیادی در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است، تربیت جنسی کودکان است. غفلت از این مهم در حالی در کشورمان به وضوح مشاهده میشود که هر از گاهی در رسانهها خبرهایی از کودکآزاری، به یک باره جامعه را دچار بهت و حیرت میکند ولی نهایتاً خاطرات تلخی همچون آتنا و ستایش و موارد مشابه دیگر را در اذهان جامعه بر جای میگذارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا، در این میان همیشه به دنبال محاکمه افرادی هستیم که به صورت ارادی یا غیرارادی منجر به ایجاد آسیبهای جنسی مختلف در جامعه میشوند ولی در اغلب موارد چشم خود را به روی پیشزمینههای اصلی این اتفاقات بستهایم و ریشهیابی این آسیبها را از نظر دور میداریم. این افراد مجرم بزرگسال همان کودکانی هستند که زمینه تربیت جنسی آنان فراهم نشده یا این که تربیت جنسی درستی نداشتهاند و بیتوجهی به این مسائل باعث شده تا همیشه نگاهمان برای محاکمه آنان به مراجع قضایی معطوف شود.
روابط جنسی نامشروع، کودک آزاری، نگاههای غیرقابل تحمل و مشکلاتی از این قبیل، اتفاقاتی هستند که نباید به عنوان یک آسیب به سادگی از آنان گذشت و تنها به پیدا کردن و محاکمه افراد مجرم در باره آنان اکتفا کرد بلکه باید با ریشهیابی و بررسی درست و به جا، حتی الامکان از بروز این قبیل مشکلات در نسل جدید جلوگیری کرد.
مهین ذوالفقاری، با تاکید بر لزوم توجه به تربیت جنسی کودکان، اظهار میکند: از آنجایی که جنسیت کودک در زمان تشکیل نطفه شکل می گیرد، لذا توجه به تربیت جنسی از این زمان باید آغاز شود چرا که اگر به آن بیتوجهی شود، تبعات آن در بزرگسالی گریبان گیر کودک خواهد شد. گاهی در ذهن کودکان، سوالاتی در رابطه با اندام های جنسی و رفتارهای جنسی شکل می گیرد که این سوالات نیز از زمانی وارد ذهن کودک میشود که او به دنبال شناخت و آگاهی خود است و به مرور نیز به این سوالات افزوده میشود.
این مسئول در رابطه با ضرورت پاسخگویی به این سوالات از جانب والدین، بیان میکند: این سوالات باید در محیط و فضای خانواده پاسخ داده شود به طوری که نیازهای مادرانه از سوی مادر و نیازهای پدرانه نیز از سوی پدر پاسخ داده شوند. اگر رفع این سوالات مورد توجه والدین قرار نگیرد، کودک برای کشف پاسخ سوالات جنسی خود به افراد دیگری مانند آشنایان و دوستان پناه می برد لذا همین عامل زمینه ساز مشکلات بزرگسالی آنان خواهد شد.
وی، اشتباه برخی از خانوادهها در عدم تربیت جنسی را ناشی از عدم شناخت صحیح آنان عنوان میکند و میگوید: برخی حفظ حرمتها را با عدم پاسخگویی به سوالات جنسی کودکان اشتباه میگیرند و به جای پاسخدهی به سوالات آن ها، از این موضوع تفره میروند و گمان میکنند که کودک از موضوع پرت میشود، در حالی که کودک یاد میگیرد برای کشف سوالات خود به افراد دیگری پناه ببرد، چون پدر و مادر به او پاسخی نخواهد داد.
این روانشناس در مورد نحوه صحیح پاسخگویی به سوالات جنسی کودکان، تصریح میکند: حتی اگر پدر و مادر به سوالات جنسی فرزندان پاسخهای بیربطی بدهند نیز او متوجه میشود که از پدر و مادر نمیتواند پاسخ درستی دریافت کند. سوالاتی در رابطه با نحوه تولد، اندامهای جنسی و بروز رفتارهای جنسی که توسط کودکان پرسیده میشود، نیازهای فرزندان هر خانواده هستند و باید حتما توسط والدین پاسخ داده شوند.
پاسخگویی درست به فرزندان درباره مسائل جنسی به سن فرزندان و تشخیص والدین بستگی دارد
وی در رابطه با نحوه پاسخگویی درست به فرزندان نیز میگوید: این موضوع به سن فرزندان و تشخیص والدین بستگی دارد اما نباید در هیچ حالتی به فرزندان پاسخهای اشتباهی داده شود.
این روانشناس، تربیت جنسی کودکان را یکی از مهمترین مسائل زندگی آنان مطرح میکند و میگوید: تربیت جنسی موضوع بسیار مهمی است که نیازمند آموزش والدین است و والدین باید بدانند که نباید نسبت به این موضوع بیتوجه باشند، چون در آینده فرزندان تجربههای تلخی در زمینههای جنسی خواهند داشت و بیماریها و ناهنجاریهای جنسی دامنگیر بسیاری از کودکان تا بزرگسالی انها خواهد شد.
مشکلات جنسی زوجین متاثر از اختلالات تربیت جنسی کودکی است
ریحانه محلاتی، دکتری روانشناسی تربیت نیز در رابطه با تربیت جنسی کودکان میگوید: متاسفانه پدران و مادران در هیچ مقطعی در رابطه با تربیت جنسی کودکان آموزش نمیبینند و نسبت به این مسئله از آگاهی های لازم برخوردار نخواهند شد. زمان تربیت جنسی که یکی از دغدغههای خانوادههاست به کنجکاوی کودک بستگی دارد و و اگر دیرتر یا زودتر از موعد آن پاسخ داده شود، باعث سرکوب کردن مسائل جنسی و ایجاد اضطرابهایی در کودکان میشود.
این روانشناس در مورد اهمیت توجه خانوادهها به تربیت جنسی کودکان، اظهار میکند: اهمیت این نوع تربیت مانند تربیت اخلاقی و اجتماعی است و متناسب با نحوه رشد جنسی کودک باید به موقع به فرزندان آموزش داده شود تا از بروز مشکلاتی مانند انحرافات جنسی، ازدواج های ناموفق و دیگر موارد مشابه جلوگیری کند.
وی، مواردی از مشکلات جنسی زوجین را نیز متاثر از اختلالات تربیت جنسی کودکی این افراد میداند و بیان میکند: کودکی افراد تاثیر مستقیمی بر مسائل جنسی زوجین دارد، چون کودکی که از تربیت جنسی خود بیبهره باشد نمیتواند در بزرگسالی در مقابل مشکلات جنسی و حتی روابط جنسی نامشروع مقاومت کند البته ممکن است در روابط جنسی مشروع نیز دچار مشکل شود.
این مسئول ادامه میدهد: رفتارهای جنسی کودکان مانند سوالات جنسی آنها مهم است لذا نباید با برخوردهایی اشتباه از سوی خانوادهها پاسخ داده شود چرا که کودک را نسبت به خانواده سرد و گاهی میترساند.
محلاتی، آغاز آموزشهای گام به گام و پله به پله تربیت جنسی را از زمان تشکیل نطفه و تعیین جنسیت فرد بیان میکند و میگوید: این موضوع در رفتار والدین و در زمان قبل از تولد به صورت رفتارهایی مانند تعیین نام کودک و خرید سیسمونی با انتخاب رنگ مشخص میشود.
وی از هویت جنسی به عنوان ابتدایی ترین گام تربیت جنسی یاد و اضافه میکند: این بخش هر چند باید توسط والدین پاسخ داده شود، اما هویت جنسی در خانوادهها به فرهنگ و تربیت خانوادگی بستگی دارد و به همان نسبت برای آنها تعریف میشود. در خانوادهای که زن شخصی ضعیف باشد یا مرد متحمل مشکلات مالی نشان داده شود، ذهنیت کودک نیز با همین موضوعات شکل میگیرد و رفتار او نیز تا آخر عمر متاثر از این ذهنیت خواهد بود.
وی با بیان این که هدف از تربیت جنسی تغییر غریزه جنسی نیست، تاکید میکند: تربیت جنسی، روشی است که منجر به جهتدهی رفتارهای جنسی کودکان میشود تا به بیراهه نروند اما عجله در این نوع تربیت نیز خود معضلی است که نباید منجر به بیداری زودرس جنسی، خودارضایی کودکان و دیگر مشکلات شود.
پاسخگویی والدین تضمینکننده سلامت جنسی کودکان
محلاتی، پاسخگویی به سوالات جنسی از هر نظر را برعهده پدر و مادر میداند و تصریح میکند: هیچ کدام از والدین نباید از وظیفه خود غفلت کنند چون کودک محصول مشترک والدین است و هر دو به یک میزان در این تربیت نقش دارند. خیره شدن کودکان به اندامهای جنسی یکی دیگر از رفتارهای کودکان است که اگر به سوالات آنها درست پاسخ داده نشود در آینده تبدیل به نگاههای بد و غیرقابل کنترل میشود.
این روانشناس تاکید میکند: والدین باید آگاه باشند که کودکان هیچ انحرافی ندارند و هر سوالی که بپرسند ناشی از کنجکاوی و تکامل طبیعی جنسی آنهاست لذا نباید در پاسخگویی به آن نگران بود و از این موضوع پرهیز کرد.
وی تضمین سلامت جنسی کودکان را ناشی از پاسخگویی والدین به سوالات جنسی کودکان عنوان میکند و میگوید: نباید این سوالات توسط هیچ افرادی جز والدین پاسخ داده شوند.
محلاتی در مورد تفاوت آموزش جنسی با تربیت جنسی، اظهار میکند: طبق تعریف آموزش جنسی شرح روابط جنسی ویژه بزرگسالان است در حالی که تربیت جنسی شامل ارائه اطلاعات جسمی، جنسی، روانی و فرهنگی متناسب با روان و سن کودک است.
وی، اولین اصل تربیت جنسی کودکان را صداقت در مقابل سوالات و رفتارهای جنسی کودکان میداند و میگوید: هرگز نباید به کودکان دروغ گفت و از عناوین دروغین و غیرواقعی برای پاسخ دادن به آنها استفاده کرد. اصل دوم این تربیت پاسخ دهی متناسب با سن کودک است و بنابر اصل سوم نیز پرسشها باید با پرسش، پاسخ داده شوند به طوری که قبل از پاسخ دادن منبع، منشا و میزان اطلاعات کودک را دریافت کرد و سپس برای پاسخ دادن به او اقدام کرد، مانند این که اگر کودک سوال بپرسد «از کجا آمدهام؟»، بگوییم: «تو چه فکر میکنی؟»
وی در مورد اصل چهارم تربیت جنسی کودکان، بیان میکند: نباید به سوالات کودک به طور آنی پاسخ و واکنش سریعی نشان داد، چون او منتظر واکنش والدین است لذا باید او را برای صحبت در مورد موضوع مدنظر، به زمان دیگری محول کرد تا در مورد پاسخ درست به او راهحل مناسبی پیدا شود.
محلاتی با اشاره به این که خانوادهها نسبت به آگاهی و نحوه ارائه اطلاعات خود به کودک، بیاعتماد هستند، در پایان میگوید: ابتدا باید آگاهی کامل را کسب و سپس به او پاسخ دهند، این اطلاعات نیز باید از منابع موثق و مورد اعتماد دریافت شود و بهترین راهحل دورههای آموزشی است که در حال حاضر در استان یزد برای اولین بار در محل کلینیک اعصاب و روان ارائه میشود.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: تربیت کودکان کودک کنجکاوی های جنسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۰۶۹۱۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوههای رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار میآید در نظر میگیرند، شیوهای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانوادهها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند میتواند اعمال شود.
شکلهای مختلفی از تنبیه وجود دارد
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمیدهیم. بنابراین شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده میشود
پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیهها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک میشود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد میکند. مثلاً آتشافروزیهایی که برخی کودکان انجام میدهند یا بازیهای خطرناکی که میتواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچههایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کمتوانی ذهنی دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیههای فیزیکی هم استفاده میشود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه میشود که از شیوه تنبیههای غیر جسمی مثل تقویت منفی، محرومسازی، تقویتهای مثبت و .. استفاده شود.
ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیههای غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیتهای مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.
عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان
این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم میتواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت آن میتواند به تنبیههای مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.
وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیهها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمیتوانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمیبرم. قولهایی که به کودک داده میشود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بیاعتمادی را در کودک ایجاد میکند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول محور همان موضوع و یا در فاصلهی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.
پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیهها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محرومسازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.
این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار میگیرد باید کوچکترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویقها میتواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی میتواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیههایی که برای او در نظر گرفتهشده، را کاهش داد.
تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان
این روانشناسی درباره تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون میتوان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه میآورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیهکننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.
پهلواننشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنشهای که کودک در مقابل تنبیه بدنی میتواند انجام میدهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل میکنند.
وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهدهای هم کودک یاد میگیرد که این یک شیوهای است که خانواده میتواند به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان همجنس یا غیر همجنس خود و یا افرادی بزرگتر از خود میتواند به کار ببرد. شیوهای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.
این روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصلهگیری عاطفی هم در بچهها هستیم. اگر اولین شیوه خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجانهای منفی که میتواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی میشود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: خیلی وقتها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشیتر یا سابقه اختلالات روانشناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت میکنیم، میگویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، میتواند تبعات جبرانناپذیری را داشته باشد.
پهلواننشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلالهای روانشناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرحوارهای را در ذهن والدین فعال میکند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال میشود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.
اگر اولین شیوهی خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی
این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی دربارهی اینکه چرا بچهها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند دقیقاً مقابله به مثل میکنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام میدهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روانشناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گراییها و منفیگراییهایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن آنان میشود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچهای خود شده است و میخواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً میتوانند همان کار را انجام دهد.
پهلواننشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آنها این است که اگر والد کاری را انجام میدهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان میکند تا ببیند آن نتیجهای که والد میخواهد از کودک بگیرد کودک هم میتواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که میگوییم از آنجایی که بچهها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگیشان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه میشود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوههای غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح میتواند یکی از روشهای کارآمد در تربیت کودک باشد.
این روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه میکنیم این است که خانوادهها انتظاراتشان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگیهای تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکلهای مختلف به کودک گفته شود.
اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام میدهند
پهلواننشان در پاسخ به سوال دیگری درباره مقاومت کودکان و اصرار آنها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث میشود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفیگرایی اساسا جزو شاخصههای تحولی او است. والدین باید از شیوههای دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتونها، قصهها، نمایش ها و بازی با عروسکها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.
وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث میشود بچهها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک میخورم چون قبلتر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.
این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیههای خود به دنبال راهحل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه میکند و میبیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب میکند. از سوی دیگر در دورهای که کودک استقلالورزی را تجربه میکند، آن احساس شرم برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچهها متمرکز بر حال هستند و آیندهنگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانهای نبوده است. به این دلیل بعضی وقتها کودکان میگویند که من نمیدانستم که این اتفاق میافتد و فقط میخواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفتوگوی همدلانهای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر میکرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.
انتهای پیام