روایت فرمانده نجات از ستاد کمک رسانی جنگ تا فرماندهی تخریب+تصاویر
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۱۰۰۰۰۷
به گزارش تسنیم، شهید نجات نجف آبادی در دی ماه سال 1345 در خانوادهای مذهبی و زحمتکش چشم به جهان گشود و در دامان مادری مهربان و تحت سرپرستی پدری دلسوز زندگی را آغاز کرد. 5 ساله بود که فوت پدر او را یتیم کرد و به سوگ نشاند. زندگی با نبود پدر هر چند مشکل و رنج آور بود ولی با داشتن مادری دلسوز، خواهری مهربان و برادرانی زحمتکش، زندگی را میگذراند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سالهای ابتدایی را در دبستان ضیائی سپری کرد و سپس در مدرسه دهخدا به تحصیل ادامه داد و در کنار تحصیل از کمک به خانواده دریغ نمیورزید. در انجام وظایف محوله تلاش میکرد. تعهد و پای بندی او به اسلام و انقلاب او را فردی مخلص و خداشناس بار آورده بود و همواره در جهت حفظ اسلام و گسترش انقلاب جدیت داشت. فرمانده شهید نجف آبادی نیز به نوبه خود به تلاش و فعالیت پرداخت و با شرکت در جلسات قرائت قرآن مسجد محمدی و سپس ولی عصر(عج) و همچنین با شرکت در تظاهرات و راهپیمائیها، تنفر و انزجار خویش را از رژیم منحوس پهلوی اعلام میداشت. با پیروزی انقلاب و برقراری نظام جمهوری اسلامی ایران با جدیت بیشتری به فعالیتهایش ادامه داد و حضورش در مسجد و دیگر برنامهها بیش از پیش نمایان بود.
فرمانده شهید نجات نجف آبادی به خاطر اینکه در خانوادهای خداشناس و مذهبی رشد کرده و با خدا و اسلام و مسجد انس گرفته بود، لذا هر روز که میگذشت علاقه و اشتیاق او به مسجد و… بیشتر میشد به طوریکه بسیاری از اوقات خود به ویژه ساعاتی از شب را در مسجد و با دوستان خود میگذراند. همیشه دوست داشت که با افراد مسجدی در مراسم و برنامههای مختلف شرکت کند.
از طرفی دوستانی که در مسجد بودند متقابلاً از او راضی بودند و او را دوست داشتند. او تعصب و پایبندی زیادی به اسلام و انقلاب، امام و حتی مسئولین مملکتی داشت. اسلام با روحش آمیخته شده بود و به آن عشق میورزید. در جلسات قرائت قرآن و دیگر مراسم و برنامههای مذهبی شرکت میکرد و با جدیّت و پشتکار در امر یادگیری مسائل دینی تلاش میکرد.
فردی متواضع و متین و دارای اخلاقی پسندیده بود. با دوستان و آشنایان گرم و صمیمی بود و محترمانه و متواضعانه با آنها برخورد میکرد. آرام و خونسرد بود و از تکبر و غرور دوری میکرد و ساده و بیآلایش، سربه زیر و متواضع بود. سعی میکرد کم، مفید و سنجیده صحبت کند و با خوشرویی با دیگران برخورد کند. کمتر ناراحت دیده میشد و از سختیها شکوه نمیکرد. به فکر دیگران به خصوص دوستانش بود. در حد توانش به آنها کمک میکرد. در منزل نیز بسیار متین و سربه زیر بود. کم حرف میزد و از تجملات و ایرادهای نابجا دوری میکرد. در رفع مشکلات خانواده جدیت داشت. توقعات زیادی نداشت و از اسراف و زیاده روی به دور بود.در گرمای تابستان با زبان روزه در کار ساختمانی منزل تلاش میکرد و برای آسایش خانواده خود را به رنج میانداخت. از کارهایی که انجام میداد؛ چه در منزل و چه در جبهه و در عملیاتهای مختلف، چیزی مطرح نمیکرد.
نسبت به لزوم رعایت حجاب اسلامی پافشاری میکرد و به خانوادهاش بیش از هر چیز سفارش به این مسئله میکرد و تأکید میکرد که دیگران را هم به این امر تذکر دهند. همه اهل منزل و خویشاوندان و اقوام از او راضی بودند و به شایستگی از او یاد میکردند. با شروع جنگ تحمیلی وظیفه خود دانست که دین خویش را در جهت حفظ و حراست از اسلام و انقلاب ادا کند. با توجه به عشقی که به انقلاب و اسلام داشت، جهت دفاع از حریم مملکت اسلامی مهیا شد.
در اولین حرکت و اعلام آمادگی به همراه چند نفر از هم محلیهایش در مسجد ولی عصر(عج) به ستاد کمک رسانی فرمانداری دزفول رفته و در جهت تأمین آذوقه و وسائل رفاهی برادران رزمنده همت گماشت. همانند دیگر برادران ستاد زحمات زیادی میکشید و شب و روز در امر تخلیه و بارگیری کمکهای مردمی که از شهرهای مختلف کشور میآمدند، تلاش میکرد.
شهید نجات نجف آبادی خوب دریافته بود که وظیفهاش سنگینتر شده و باید بیشتر زحمت بکشد لذا با وجود آن همه کار در روز، شب به همراه دیگر برادران به پاسداری از ستاد و شهر میپرداخت. کمتر به خانه میرفت و بیشتر اوقات خود را در ستاد میگذراند. علی رغم خستگی و فشار ناشی از کار مداوم، بخاطر عشق و علاقهای که او به خدا، اسلام و امام داشت، خستگی را تحمل میکرد.
با ادامه جنگ و گسترش فعالیت ستاد کمک رسانی علاوه بر کار در ستاد به همراه دیگر رزمندگان به طور مستقیم جهت رساندن آذوقه به خط همت میکرد و به دفعات در مأموریتهای چند روزه جهت نبرد به جبهه اعزام میشد و به خوبی از عهده وظیفهاش برمیآمد.
با گسترش جنگ، شهید نجات با شوق و عـلاقـه زیادی جهت نبرد با دشمن راهی جبهه شد. عشق به خدا و اسلام چنان روحش را فرا گرفته بود که خود را وقف راهش کرد، مصمم به یاری دین خدا بود. فرمانده شهید نجات نجف آبادی در گردان تخریب لشکر 7 ولیعصر(عج) به فعالیتهایش ادامه داد و با عشق و علاقه در انجام وظایف محوله کوشش میکرد. او مدت زیادی در جبهه بود و از کسانی به شمار میرفت که از اوایل جنگ در صحنه جنگ بود، بارها به جبهه میرفت و در بیشتر عملیاتها شرکت کرده بود، عملیات فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، والفجر، خیبر، بدر و سرانجام در عملیات والفجر8 .
شهید نجف آبادی در مرداد ماه 1363 عضو کادر رسمی سپاه شد و با احساس مسئولیت بیشتری در انجام خدماتش تلاش کرد. او جنگ را خوب درک کرده بود لذا هنگامی که از جبهه برمیگشت، علیرغم ناامن بودن شهر در شهر میماند و با دیگر مردم مسجدی مذکور یا ستاد کمک رسانی به پاسداری از شهر میپرداخت. فرمانده شهید نجف آبادی به جبهه جنگ علاقه داشت و جبهه را بر هر چیز ترجیح میداد و برای پیروزی اسلام مصمم بود که حاضر میشد چندین بار کشته شود و دوباره زنده شود. او با تلاش و جدیت فراوانی که از خود نشان داده بود و با توجه به تجارب فراوانی که کسب کرده بود، به فرماندهی گردان تخریب لشکر 7 ولیعصر(عج) منصوب شد که در این سمت نیز مسئولیتاش را به خوبی انجام میداد.
به رزمندگان تحت فرماندهیاش احترام میگذاشت و با آنان گرم و صمیمی بود، شهید نجات همواره در پیشروی رزمندگان اسلام سهم بسزایی داشت. این عاشق پاکباخته سرانجام بعد از آن همه رنج و زحمت پاداش خالص حق تعالی را نصیب خود کرد و بیباکانه و شجاعانه مانند دیگر عملیاتها در عملیات پیروزمندانه والفجر8 شرکت کرد و هنگامی که مشغول گشودن معبر برای پیشروی رزمندگان اسلام بود، به وسیله تیری که از جانب کفار بعثی عراق شلیک شده بود قلبش شکافته شد و در21 بهمن ماه سال 64 به درجه رفیع شهادت نائل شد.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۱۰۰۰۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روستای فهرج یزد در مسیر جهانی شدن + فیلم بنای ناشناخته پیش از اسلام
روستای تاریخی فهرج استان یزد با جاذبههای متعدد فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و گردشگری جزو ۸ روستای ایران در مسیر جهانی شدن در سال ۲۰۲۴ قرار گرفته است و مسئولان درصدد معرفی هرچه بهتر این روستا و رسیدگی به آن هستند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از یزد، چند سالی است که بعضی روستاها با یکسری ویژگیها و شرایط خاص کاندید معرفی روستایهای هدف گردشگری میشوند، روستاهایی با ۹ شاخص مرتبط با اهداف توسعه پایدار (SDG) از جمله منابع فرهنگی و طبیعی، ترویج و حفظ منابع فرهنگی، پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری محیط زیست، پتانسیل و توسعه گردشگری و ادغام زنجیره ارزش، حاکمیت و اولویتبندی گردشگری، زیرساخت، ارتباطات و بهداشت، ایمنی و امنیت در تحقق توسعه پایدار شناسایی و پرونده آنها به سازمان گردشگری ملل متحد (UNTOURISM) ارسال شده است.
امسال فهرج در استان یزد جزو این روستاها قرار گرفته است و مسئولان استان در تلاش برای معرفی بهتر و بیشتر جاذبههای این روستا هستند. روستاهایی که برای معرفی پرونده آنها ارسال شده است باید جمعیتی کمتر از ۱۵ هزار نفر باشند و به لحاظ طبیعی در منطقهای باشد که دارای ویژگیهای خاصی از جمله فعالیتهای سنتی کار کشاورزی، جنگلبانی، نگهداری از دام و ماهیگیری و امرار معاش از این راه، دارا بودن کل جامعه از فرهنگ، سبک زندگی و ارزشهای مشترک و نقش موتور محرکه بودن گردشگری در روستاها را داشته باشند، همچنین لازم است انگیزه و ابتکاری برای تبدیل شدن به یک روستای جهانی وجود داشته باشد.
مسجد جامع فهرج، نخستین مسجد ایران عنوان شده است. معماری بنای این مسجد جامع متعلق به دوران ساسانی است، المانهای آن در داخل شبستان به زمان ساسانیان تعلق دارد و منارهها در قرن ششم به مسجد اضافه شده است.
روستای فهرج در استان یزد در ۲۲ کیلومتری جنوب شرقی یزد و در مسیر جاده یزد – بافق قرار گرفته است و با توجه به بناهای موجود در آن قدمت این روستای تاریخی به قبل از پیدایش اسلام بازمیگردد.
آب و هوای روستا نیمهبیابانی است و تابستانهایی به شدت گرم و آب و هوایی مطبوع در فصل سرد سال دارد، همچنین اختلاف دمای شب و روز در فهرج زیاد است و حتی در روزهای داغ تابستان شبهایی خنک دارد؛ بهترین زمان سفر به فهرج اوایل بهار، فصل پاییز و اواخر زمستان است. از دلایل عمده گزینش روستای فهرج در لیست کاندیداهای روستاهای هدف گردشگری در دهکده گردشگری روستاهای جهانی این است که این روستا ظرفیتهای مختلف فرهنگی، کشاورزی، گردشگری و تفریحی دارد.
مسجد جامع فهرج، نخستین مسجد ایران عنوان شده است و قدمت آن به نیمه اول قرن اول هجری باز میگردد. نقشه این مسجد شبیه یکی از طبقات تخت جمشید به نام خزانه است که آتش گرفته و سوخته است. معماری بنای این مسجد جامع متعلق به دوران ساسانی است، المانهای آن در داخل شبستان به زمان ساسانیان تعلق دارد و منارهها در قرن ششم به مسجد اضافه شده است.
نظریاتی مبنی بر آتشکده بودن مسجد جامع فهرج مطرح شده است که رد میشود، زیرا تمام شبستانهای مسجد رو به سمت قبله بنا شده است، مسجد جامع فهرج همچنین دارای یک طبقه زیرین است که در آن بسته است و هنوز هیچ گونه کاوشی در آن صورت نگرفته است. یکی از اهالی فهرج عنوان میکند که پدربزرگم میگفت طبقه زیرین در یکی از گوشههای مسجد قرار دارد و مردم از طریق دری که در آن سمت قرار داشت به طبقه زیرین میرفتند.
مناره مسجد جامع فهرج فانوس کویری نام گرفته است؛ با توجه به اینکه این روستا بین یزد، بافق و کرمان قرار داشته است بازرگانانی که عبور میکردند از مناره مسجد به عنوان نشانی استفاده میکردند تا روستا را گم نکنند، در راستای معرفی فهرج در دهکده جهانی این مناره فانوس کویری عنوان شده است.
کشاورزی در فهرج نیز از قدیمالایام وضعیت خوبی داشته است و در حال حاضر نیز جزو اولین صادرکنندگان صیفیجات در یزد به شمار میرود و گلخانههای متعددی دارد، از دیگر جاذبههای این منطقه گردشگری کمپهای کویرنوردی آن است، فهرج کویر بکر و دست نخوردهای دارد و مجهزترین کمپها در این روستا ساخته شده است.
حمام تاریخی فهرج نیز در این روستا قرار دارد و شامل ویژگیهای منحصربهفردی است. این حمام سیستم گرمایش لولهای زیرین دارد که شبیه سبک امروز در گرم کردن منازل است، یک مسیر مَحرم رو و حمامی کوچکتر با در جداگانهای وجود دارد تا اگر زنی در روز مردان یا مردی در روز زنان به حمام نیاز داشت بتواند بدون اینکه بقیه او را ببیند به حمام بیاید.
پدر و اجداد زندهیاد مهدی اخوان ثالث، اصالتاً از اهالی روستای «فهرج» یزد بودند تا اینکه پدر او به همراه دو برادر دیگر برای تجارت به خراسان مهاجرت میکنند و مهدی اخوان ثالث در مشهد متولد میشود.
اخوان ثالث حتی در شعری به فهرج که انار آن از دیرباز مشهور بوده، اشاره میکند «بودش انارِ فهرجیّ شیرین / عقدۀ مَلَس نبودش عقدا را.» خانه اجدادی مهدی اخوان ثالث نیز، خانهای خشت و گلی بوده و به مسجد جامع تاریخی فهرج چسبیده است.
این روستا دارای بازار تاریخی و بومگردیهای فعال و پررونقی میشود که سبب شده است این روستا در لیست تورهای گردشگری قرار داشته باشد، فهرج دارای بناهایی ناشناخته از جمله گنبدخانه است که قدمت آن به دهه سوم هجری قمری باز میگردد.
کد خبر 749555