نفوذی ها در جنگ اقتصادی/ شناختشناسی دشمن با معمار تحریمها/ نبرد نهایی در خزر هنوز باقی مانده است
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۱۱۸۳۹۶
خبرگزاری میزان- نفوذیها خصیصه بروننگری در اقتصاد مقاومتی را آنچنان تحریف میکنند و در جایگاه دفاع از این راهبرد راهگشا چنان داد سخن میدهند که گویی اقتصاد، تنها وقتی مقاوم میشود که دنیا ما را طرف معامله حساب کند. به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «نفوذیها در جنگ اقتصادی» منتشر شده و در آن چنین آمده است: نفوذیها، شیوه دیگری را هم در آستین دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
الف- در جنگ اقتصادی نیز باید اتاق جنگ بیوقفه برپا و فعال باشد. اتاق جنگ را نمیتوان هفتهای یک بار تشکیل داد!
ب- درز اطلاعات اقتصادی و دستیابی دشمن به این اطلاعات، با دسترسی دشمن به اطلاعات نظامی در جنگ نظامی تفاوتی ندارد. پذیرش الزامات FATF تمامی اطلاعات اقتصادی کشورمان را در اختیار دشمن قرار میدهد.
ج- رسانهها در تمامی جنگها، از جمله در جنگ اقتصادی نقش تعیینکننده و سرنوشتسازی دارند و نباید به ستاد عملیات روانی دشمن تبدیل شوند که برخی از آنها شدهاند!
د- دو تابعیتیها، که باید آنان را دارای یک تابعیت یعنی تابعیت کشور بیگانه دانست، رسما سوگند یاد کردهاند که تابعیت قبلی-وطن خویش- را ترک کنند و متعهد شدهاند چنانچه میان کشوری که تابعیت آن را پذیرفتهاند با وطن قبلی آنها درگیری و جنگی برپا شود مانند یک شهروند و سرباز در خدمت کشور تابعیتدهنده باشند. از این روی حضور آنان در پستهای حساس به معنای نفوذ دادن عوامل دشمن به مراکز خودی است.
هـ - ستون پنجم دشمن با تابلوی خودی وارد معرکه میشود و از جمله ماموریتهای آنان القای ناامیدی در میان مردم و بزرگنمایی توان حریف است. آنها تسلیم را در زر ورق صلح و سازش میپیچند و در میان ملت ترویج میکنند. شناسایی این قماش از پادوهای داخلی دشمن دشوار نیست. در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است: آنطور که نفیو نقل میکند، دیدگاه حاکم بر دستگاه سیاست خارجه و تیم مذاکرهکننده آمریکایی در سالهای اخیر این بوده است که «حتی اگر تحریمها بتواند ایران را وادار به دادن امتیاز کند، هیچ اطمینانی به این کشور وجود ندارد که برنامه هستهای خود را ادامه ندهد.» (ص ۱۰۶) لذا وظیفه اصلی برای بوش پدر، کلینتون و بوش جوان و دولت اوباما پیدا کردن راهحلی برای برنامه هستهای ایران بود که بتواند عملا امکان توسعه فیزیکی صنعت هستهای را از ایران گرفته و حتی عزم سیاسی موجود برای پیگیری آن را نیز از بین ببرد. دقیقا مبتنی بر همین دیدگاه بود که ۱+۵ بر خلاف مذاکرات سعدآباد به کمتر از بتنریزی در قلب رآکتور اراک راضی نشد، در حالی که میشد با پلمب نیز فعالیت هستهای ایران را متوقف کرد و دقیقا مبتنی بر همین اساس است که ترامپ برای تمدید تعلیق تحریمها، تبدیل محدودیتهای هستهای ۸، ۱۰ و ۲۵ ساله به محدودیتهای مادامالعمر را شرط میکند. بر اساس همین قاعده تجربی میتوان پیشبینی کرد آمریکا در مذاکرات پیشنهاد شده درباره مسائل موشکی و منطقهای نیز به کمتر از برچیدن تاسیسات موشکی (به عنوان تهدیدکننده اصلی موجودیت رژیم صهیونیستی) و محدودیت کامل نیروهای مستشاری- نظامی در داخل مرزها راضی نخواهد شد.
نفیو اذعان میکند بسیاری از طرفداران برجام در آمریکا در زمان شروع مذاکرات (سال ۲۰۱۳) معتقد بودند تحریمها به اوج خود رسیده بود و فشار ناشی از تحریمها عملا در حال از دست رفتن بود و ایران به لحاظ اقتصادی و توقعات اجتماعی به یک ثبات نسبی رسیده بود. نویسنده کتاب با استناد به آمار صندوق بینالمللی پول نشان میدهد اولا صادرات نفت ایران در سال ۲۰۱۳ اگر چه کمتر از سال ۲۰۱۱ بوده، ولی به یک ثبات معقولی رسیده بود، ثانیا تجارت غیرنفتی ایران افزایش یافته و با تقویت بخش خصوصی در حال جبران کاهش درآمد نفتی بود و ثالثا بازدهی اصلاحات اقتصادی مثل هدفمندی یارانهها و برنامهریزی انجام شده در حوزه انرژی، استقامت ایران را در مقابل درد افزایش داده بود. این اعتراف اهمیت استقامت و لزوم برنامهریزی راهبردی جهت بالابردن آستانه استقامت جهت خنثیسازی درد تحریمها را نشان میدهد. دقیقا چیزی که کشور در ادامه راه به آن نیاز دارد. یادداشت امروز روزنامه اعتماد به کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر اشاره کرده است و نوشته: مولفه اساسی توافق سران ٥ کشور ساحلی در نشست اوکتائو، امضای موافقتنامههای مبارزه با تروریزم، مبارزه با جرایم سازمان یافته و موافقتنامه پیشگیری از درگیریهای نظامی است. مضافا اینکه یکی از بندهای مهم کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر این است که به غیر از ٥ کشور عضو، هیچ کشوردیگری اعم قدرتهای فرامنطقهای یا دیگران، حق و اجازه حضور و عرضاندام و مداخلهگری و دریانوردی و تشنجآفرینی و ایجاد بحران را ندارند و هرگونه کشتیرانی و دریانوردی کشورهای غیرساحلی در خزر ممنوع است. کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر، همچون دیگر توافقات و تعهدات میان کشورها، امری مبتنی بر واقعیات به لحاظ منافع و مصالح همه اعضاست؛ لذا همچون هر امر دیگری در دنیای سیاست و روابط بینالملل، امری صد در صد مقدس نیست و ضمن تامین منافع همه طرفها و تاکید بر منافع و مصالح مشترک کشورهای عضو، مبتنی بر فرمول شناخته شده برد- برد است. چه اینکه بدون چنین فرمولی، اساسا حتی در مقولههای ناچیز و بی ارزش نیز نمیتوان انتظار حصول به توافق را داشت، چه رسد به امر غامض و پیچیدهای همچون رژیم حقوقی دریای خزر. معذلک همین کنوانسیون نیز متضمن منافع ملی و مصالح عمومی و مشترک کشورهای ساحلی از جمله جمهوری اسلامی ایران است. تاکید بر تعامل و همکاری بهجای تقابل و تخاصم، اجتناب از امنیتی شدن اختلافات، جلوگیری از حضور شرورانه و مداخلهجویانه بیگانگان و تاکید بر خطوط اشتراک بهجای نقاط افتراق، از وجوه برجسته کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر است. با وفاق و اجماع و همگرایی میان ٥ کشور ساحلی دریای خزر میتوان این عرصه آبی را به دریاچه صلح و دوستی تبدیل کرد و الگویی برای سایر حوضههای آبی از جمله خلیجفارس و دریای عمان و دوستی و پایداری و همزیستی مسالمتآمیز میان ملتهای پیرامونی آن قرار داد؛ هرچه هست، امروز را باید روز همگرایی بیشتر ملل کشورهای ساحلی دریای خزر و روز همبستگی و آغازی بر همکاریهای هرچه بیشتر و درک متقابل و تعمیق روابط آنان دانست. روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «نبرد نهایی در خزر هنوز باقی مانده است» چنین نوشته است: مهمترین بخش چالش تعیین رژیم حقوقی خزر یعنی تعیین سهم کشورها با وجود مشخص شدن وضعیت دریای سرزمینی (۱۵ مایل)، محدوده ماهی گیری (۱۰ مایل) و پهنه مشترک به تعیین نحوه ترسیم خط مبدأ موکول شده است. خط مبدأ خطی فرضی در امتداد ساحل است که محدوده آبهای سرزمینی و سایر نواحی دریا که کشور ساحلی از حقوق حاکمیتی در آنها برخوردار است نسبت به آن اندازهگیری میشود. خط مبدأ معمولاً از پایینترین حد جزر دریا ترسیم میشودکه به آن خط مبدأ طبیعی میگویند. اما در شرایط ویژه مانند مضرس و دندانهدار بودن شدید ساحل یا وجود جزایر نزدیک به هم از خط مبدأ مستقیم استفاده میشود که پیش آمدهترین نقاط خشکی در دریا را به هم متصل میکند. در مورد خزر امکان استفاده از خط مبدأ طبیعی وجود ندارد و لذا کشورها باید بر روی خط مبدأ مستقیم توافق کنند. بند سوم از بخش مربوط به تعریف خطوط مبداء مستقیم در ماده یک کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر به وضعیت ساحل جمهوری اسلامی ایران در دریای خزر اشاره دارد و هدف از نگارش این بند، مدنظر قرار دادن و توجه به وضعیت ویژه ایران بوده است. در این شرایط ایران خواستار اعمال اصل انصاف (یعنی در نظر گرفتن مجموعه شرایط جغرافیایی، تاریخی و جمعیتی سواحل) در تعیین این خط با توجه به وضعیت خاص سواحل خود است که در این بند به نوعی لحاظ شده است لذا به نظر میرسد آن چه تکلیف نهایی را در این موضوع روشن میکند و نبرد نهایی برای رژیم حقوقی خزر به حساب میآید منوط به مذاکرات آینده است و جدای از بسیاری از دل نگرانیهای خالصانه مردم در این خصوص برخی اظهار نظرها که در این باره کمی شتابزده یا براساس منافع و دیدگاههای سیاسی بیان میشود نه تنها کمکی به تصمیم گیری و تصمیم سازی معقول در داخل کشور در مراحل بعدی تصویب این کنوانسیون یعنی پارلمان نخواهد کرد بلکه میتواند با تحریک غیرمنطقی افکار عمومی عملا نهادهای تصمیم گیر را به سمت نوعی محافظه کاری مخرب سوق دهد. تجربهای که حداقل طی چند سال گذشته شاهد مواردی از آن بوده ایم. فراموش نکنیم عرصه سیاست عرصه تصمیم گیری بر اساس واقعیتهای موجود است نه آمال و آرزوها. آرزوهایی که ممکن است ایران رادر آینده در وضعیتی قرار دهد که طی دودهه گذشته و براساس توافقات دوجانبه دیگر کشورهای خزر در آن قرار گرفت. یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «خزر بدون بیگانگان» منتشر و در آن چنین آمده است: همسایگان بیگانگان را راه نمیدهند. این واضحترین پیامی بود که دیروز با امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر توسط سران پنج کشور ساحلی (ایران، روسیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان) در بندر آکتائو قزاقستان شنیده شد. توافق بر سر بندهایی، چون «در اختیار قرار ندادن قلمرو خود توسط هر یک از طرفها به سایر دولتها برای ارتکاب تجاوز و انجام سایر اقدامات نظامی علیه هر طرف»، «دریانوردی در دریای خزر به طور انحصاری توسط کشتیهای تحت پرچم یکی از طرفها»، و تأکید بر اینکه «عبور از آبهای سرزمینی نباید مخل صلح، نظم حسنه یا امنیت دولت ساحلی باشد» در متن کنوانسیون حقوقی دریای خزر، بهترین مصداق تبدیل خزر به «دریای صلح» است. اما این پایان کار نیست؛ بلکه به گفته وزیر امور خارجه کشورمان «نقطه شروع مذاکرات برای امضای موافقتنامههای جدید و ضروری به شمار میرود.» منظور مذاکرات جدید برای تعیین حدود بستر و زیربستر دریای خزر است که چنانکه در متن کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر هم تأکید شده، باید «از طریق توافق بین کشورهای با سواحل مجاور و مقابل، با در نظر گرفتن اصول و موازین عموماً شناخته شده حقوق بینالملل به منظور قادر ساختن آن دولتها به اعمال حقوق حاکمه خود در بهرهبرداری از منابع زیربستر و سایر فعالیتهای اقتصادی مشروع مرتبط با توسعه منابع بستر و زیربستر انجام شود.» در اجلاس دیروز صرفاً مبانی و پایههای تعیین سهم هر کشور در بستر و زیربستر دریا در آینده مشخص شد. گرچه خط مبدأ همچنان تعیین نشده، اما تصریح شده که کشورهایی که دارای سواحل خاصی هستند، باید از ویژگیهای خاصی هم برخوردار باشند که هدف آن مدنظر قرار دادن و توجه به وضعیت ویژه ایران بوده است. با همدلی بین ۵ کشور ساحلی و عزم دولت جمهوری اسلامی در احقاق حقوق سرزمینی و ملی ایران، میتوان امیدوار بود که سهم واقعی کشورمان در مذاکرات آتی به دست آید. در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است: خیلی زود مشخص شد آنچه را که برخی سیاسیون و سلبریتیها درباره تقسیم دریای خزر گفتند، نادرست بود. دقیقاً مانند آنچه یک نماینده مجلس درباره گم شدن ۹میلیارد دلار گفته بود. نمونههای مشابه در همین روزهای اخیر کم نبوده است. شایعاتی که خیلی سریع فراگیر میشوند و شدهاند. جامعه ملتهب و به عبارت دیگر تباه میشود. مردمی که گاه نانی در بساط ندارند، از آینده ناامیدند، بهدنبال شغل میگردند، نگران آینده فرزندان خود هستند و چیزهایی از این دست. در این شرایط مشخص است جملاتی چنین ترسناک و آشوبزا چرا باید از زبان نخبگان خارج شود. دقیقاً این نخبگان هستند که در شرایط تحریم و مشکلات معیشتی موجب نگرانی و التهاب جامعه میشوند. تعدادی از این نخبگان گمان میکنند با بیان این جملات میتوانند با فساد مقابله کنند درحالیکه برعکس، این اخبار اگر درست هم باشد، بیانش در سطح عمومی لزوماً نمیتواند جامعه را جلو ببرد چه برسد به اینکه بیشتر این اخبار نادرستاند. آنچه در این مقطع مهم است، تناسب هزینهای است که این افراد باید بابت بیان این جملات و اخبار بپردازند. انتهای پیام/ خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: روابط تجاری نفوذی ها نویسندگان متصدیان اقتصاد مقاومتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۱۱۸۳۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ابوترابی فرد: عملیات وعده صادق شاهکار نبرد فضایى چندلایه بود/ این ظرفیت نظامى در شدیدترین تحریمهاى بینالمللى خلق شد
به گزارش جماران؛ حجت الاسلام والمسلمین ابوترابی فرد امام جمعه موقت تهران گفت: به اذعان کارشناسان نظامى عملیات وعده صادق نمونه برجسته شاهکار نبرد فضایى چندلایه بود که برترى جمهورى اسلامى ایران را در طراحى، فرماندهى، مدیریت میدان و انهدام اهداف خود در سرزمین هاى اشغالى به نمایش گذارد.
این ظرفیت نظامى در شدیدترین تحریم هاى بین المللى خلق شد و صرفا با بهره گیرى درست از ظرفیت نهاد علم و توانمندى متخصصان داخلى بدست آمده است.
عملیات ترکیبىِ نظامى سیاسى وعده صادق ، نگاه تمامى قدرت هاى بزرگ و کوچک را به خود معطوف داشت و علاوه بر دستیابى به تمامى اهداف تعریف شده به عنوان یک رزمایش بزرگ فرامرزى تجربه هاى ارزشمندى را براى ساختار دفاعى نظامى کشور و محور مقاومت ایجاد کرد.
صهیونیست ها با عملیات پیروزمندانه وعده صادق در سوگ درهم شکستن تاروپود افسانه شکست ناپذیرى خود نشستند.