نگاهی به خاطرات مسافر واشنگتن
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۱۴۲۸۴۲
به گزارش ایکنا به نقل از ایثار قصه اصلی این جانباز شیمیایی به بعد از جنگ بر میگردد که با انجام یک جراحی با ریسک بالا و اهدای بخشی از ریه خود، راه را برای باز شدن بیش از 70 هزار پرونده پزشکی جانبازان باز میکند. ماحصل گفتوگوی دو ساعته ایثار تهران را با بهروز بیات در ادامه میخوانید.
جنگ که تمام شد تازه شما 17 سال داشتید، کی جبهه رفتید؟
من فرزند چهارم خانواده هستم که در سال 50 به دنیا آمدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جنگ شروع شده بود؟
نه هنوز انقلاب نشده بود و من پسر بچه شش - هفت ساله بودم. آن زمان پس از تعطیلی مدرسه با بچهها به مردم ملحق میشدیم و تا دیر وقت خیابان بودیم. تا اینکه انقلاب شد و من به پایگاه بسیج محل که فتحالمبین بودم رفتم. مسئول تبلیغات پایگاه آقای همایون مخلص آبادی بودند که اواخر جنگ شهید شدند و من آنجا به عنوان جانشین آنها که به منطقه رفت و آمد میکردند کمک میکردم و کارهای فرهنگی و تبلیغی انجام میدادم با رفت و آمدهایی که بچههای جبهه به پایگاه داشتند علاقه من برای رفتن به جبهه دو چندان شد با گذشت زمان مردم آزاری را به دشمن آزاری تبدیل کردم. با توجه به اینکه سن و سالی نداشتم مجبور شدم که شناسنامهام را دستکاری و خودم را متولد 1348 جا بزنم. در 14 سالگی کمی سیبیل داشتم چون آن زمان مصادف شد با شهادت برادر بزرگترم، رفتن من به جبهه از پایگاه ابوذر که برخی از دوستانم از آنجا اعزام شده بودند کنسل شد. دیگر جبهه رفتن برای من حسرت شده بود.
این حسرت کی تمام شد؟
من این حسرت را چند سالی میشد که با خودم به یدک میکشیدم در سال 60 پسر دایی مادرم که همراه شهید چمران از لبنان به ایران برگشته بود و مرتب به منطقه میرفت از او خیلی جویای حال و هوای جبهه بودم آقا تقی موسوی از من خوشش آمده بود. بعد از اینکه اشتیاق زیادم برای رفتن به جبهه را دید قول داد حتما تو را به آرزویت میرسانم که متأسفانه او قبل از عملیات والفجر مقدماتی به شهادت نائل آمدند، اما چند سال بعد به واسطه یکی از دوستان که برادر جانبازش در بیمارستان سینا بستری شده بود و از قضا اسمش صدام و از عربهای جنوب بود در بهمن ماه سال 64 عازم جبهه شدم. البته صدام برادر کوچکتری داشت که پدرشان برای اینکه جبران مافات کرده باشد، اسم این یکی را انقلاب گذاشته بود.
پدر و مادر یا اعضای خانواده مخالفت نکردند؟
مادرم با توجه به اینکه برادرم هم شهید شده بود مخالف بود و میگفت که باید درس بخوانی. اما من پدرم را در دوسالگی از دست دادم اما همیشه الگوی من در زندگی پدرم بوده است.
شما که چیزی از پدر به یادتان نمیآید، چطور الگوی زندگیتان بوده است؟
پدرم در ارتش خدمت میکرد. در سال 42 به عنوان فرمانده پاسگاه (کازرون – فسا) در شیراز مشغول خدمت بود که در موضوع اصلاحات ارضی شاه، عشایر قشقایی زیر بار زور دولت امینی نمیروند و درگیری شدیدی پیش میآید که از مرکز نیرو میفرستند که مردم را سرکوب کنند. پدرم نه سیاسی بود و نه مذهبی، یک فرد عادی مثل همه مردم بود. فرماندهان ارشد ارتش از پدر میخواهند که با نیروهای که در اختیار دارد مردم را به رگبار ببندد که پدرم قبول نمیکنند و شبانه تمامی اسحلههای پاسگاه را جمع و درهای زاغه مهمات را قفل و آنجا را ترک میکند. هر چند پس از این اتفاق برای پدرم دادگاه نظامی تشکیل دادند و به جرم فرار از جنگ به اعدام صحرایی محکوم میشود، اما پدرم چند سال در خفا زندگی میکرد. ساواک بعدها کفاشی و پینهدوزی پدر را پیدا میکند و پس از شناسایی و عدم همکاری با آنها چندین مرتبه اورا شکنجه میدهند و تحت نظر ساواک چند بار هم در بیمارستان بازرگانان بستری میشود تا سال 52 که به رحمت خدا میروند. در طول این سالها و اتفاقاتی که برای پدر میافتد هیچ یک از فامیل و آشنایان از ترس نیروهای امنیتی و ساواک سراغ ما نمیآیند و جز با تعداد انگشت شماری از اقوام درجه یک رابطه ما با همه قطع میشود. زندگی پر فراز و نشیب پدر برای من درس بوده است.
گفتید با هر زحمتی بود به جبهه رفتید. برای یک پسر بچه 14 ساله سخت نبود؟
راستش سال اول دبیرستان بودم که یک ضرب مردود شدم. این درحالی بود که ثلث اول با معدل 18 قبول شده بودم. مادرم میگفت تو از مدرسه میخواهی فرارکنی که به جبهه بروی! بعد از اینکه موفق شدم به جبهه بروم از اواسط بهمن ماه تا نزدیک عید که بیش از 40 روز میشد از خانوادهام خبر نداشتم نه نامه دادم و نه زنگ زدم. وقتی فرماندهام با خبرشد برگشت به من گفت اگر به خانوادهات نامه ننویسید برمیگردید تهران که من هم کاغذ برداشتم و چند کلمه بیشتر ننوشتم. محتوای نامه اولم به خانواده این بود. (سلام. من زندهام) که بعد از این نامه از طرف خانواده و خواهر و برادرهایم برای من چند تا نامه آمد. ولی به هر حال من با شرایط جدید عادت کرده بودم و نه تنها فضای جنگ و جبهه را دوست داشتم، بلکه خیلی عطشم برای اینکه زودتر به خط مقدم بروم زیاد بود. کلا با دوستان بگو و بخند داشتیم و ناراحت نبودم.
کجا مشغول شدید؟
رفتم یگان دریایی صراطالمستقیم اهواز که پشتیبانی جنگ را عهدهدار بود. یک یگان رزمی مهندسی بود که باید از تأسیسات حفاظت میکرد. درست در حورالعظیم و منطقهای به نام «شط علی» واقع بود که در یگان ما تانکها و لودرها که پل و جاده میساختند و سایر تجهیزات و ادوات جنگی زره پوش میکردیم.
نخستین عملیات جدی که در آن حضور داشتید یادتان است؟
بله در جزیره مجنون عملیات ایزایی انجام شد درعملیات فاو 20 قایق باید از مسیری که شاید کمتر از یک کیلومتر با دشمن فاصله داشتیم باید رد میشدیم جلوی ما یک محوطه آبی و نیزار بزرگی بود ساعت از یک بامداد گذشته بود که دشمن منور زد و شناسایی شدیم و هر آنچه سلاح و تیر و خمپاره بود سرما خالی کردند. نزدیک به 400 نفردر جریان آن عملیات بودیم که اکثر بچهها آن شب شهید شدند. کینه و نفرتم از آن به بعد نسبت به بعثیها بیشتر و بیشتر شد.
شما آن موقع شنا بلد بودید؟
خیلی قبل از آن در یک مجموعه فرهنگی و ورزشی که از قضا هنرمندانی مثل اکبر عبدی و سیدجواد هاشمی آنجا میآمدند و با بچهها تئاتر و نمایش کارمیکردند من درآنجا شنا یاد گرفته بودم.
چندوقت جبهه بودید و چه زمانی شیمیایی شدید؟
از سال 64 که به جبهه رفتم تا آخر جنگ جبهه بودم. در جزیره مجنون بر اثر آبهای آلوده شیمیایی شدم. توی شاخ سومر و سال 67 در شلمچه هم شیمیایی شدم. در یکی از مواردی که خوب یادم میآید 26 اردیبهشت 67 بود که دو فروند هواپیمای عراقی منطقه شاخ شمیران را بمباران کردند. قبل از ظهر بود که من توی کانال بودم هواپیماها را ندیدم فقط صدایشان را میشنیدم که یکی از بچهها بلند گفت: شاخ شمیران را شیمیایی زدن ماسکهاتون را بزنید هواپیما دوباره دور زد و سمت ما برگشت و 2 راکد حدود دویست سیصد متر پایین تراز قله زدند و رفتند راکدها منفجر نشد. البته بعدها متوجه شدیم راکدها شیمیایی بودند و بعدها عوارضش را نشان داد.
مثل اینکه تا مدت ها کسی باور نمیکند که شما جانباز شیمیایی هستید؟
من سال 70 ازدواج کردم و از سال 71 عوارض شیمیایی خودش را نشان داد. درارتش مشغول به کارشدم به خاطرمریضی مجبور بودم مرخصیهای زیادی بگیرم که بعدها برایم مشکل ساز شد نه پرونده داشتم و نه پزشکها قبول میکردند که درد من از عوارض شیمیایی جنگ است علم و دانش این حوزه هم کم بود در آذر 75 نمونه برداری برونوسکوپی به طول 3 میلیمتر از ریه ام، انجام شد. به دلیل نبود آگاهی و علم پزشکی به اشتباه تمارض اعلام شد و باعث بیکاریام شد.
سرانجام چه کسی قبول کرد که شما جانبازشیمیایی هستید؟
من پیش مصطفی قانعی رفتم کسی که از سالها قبل در مورد مباحث و مسائل شیمیایی تحقیق کرده بود و مسئول آسیبهای شیمیایی بود دکتر قانعی پی برده بود که عارضههای شیمیایی ریه با انواع آسیبهای دیگر که در ریختگری، گاز کلر و....برای انسان ممکن است اتفاق بیفتد متفاوت است. و کاملا با نوع آسیب وضایعه با گاز خردل فرق دارد که در ایران قبول نمیکردند. شهریور سال 80 کنفرانس جراحان ریه در ایران برگزار شد که دکتر قانعی ازمن خواست که در این همایش حاضر شوم. دکتر آنجا تز و نظریه خود را ارائه داد و من را هم به حضار نشان داد که داستان از چه قرار است کمتر کسی باور میکرد و برای من که مطمئن بودم 5 بار شیمیایی شده ام و کسی این موضوع را درک نمیکند، خیلی سخت بود.
چه اتفاقی افتاد که از شما خواستند که جراحی شوید و بخشی از ریهتان را بردارند؟
دکتر قانعی میگفت که نزدیک به 100 هزارنفر در کشورچنین شرایطی را دارند و عوارض شیمیایی ناشی از جنگ در آنها شناخته شده نیست حتی آزمایش انجام دادن بر روی ریه شهدا هم نتیجه بخش نیست. با این حال برای برداشتن بخشی از ریه و آزمایشات بر روی آن نزدیک به 10 نفر دیگرهم داوطلب بودند که سرانجام این ریسک را قبول نکردند. حتی دکتر قانعی از خطرهای جراحی هم آگاهم کرده بود. (پرفسور عدل) پدر جراحی قفسه سینه، که قرار بود من را جراحی کند از 26 شهریور تا 2 مهر، پنج بار تا اتاق عمل رفتم ولی هر بار ایشان با عمل کردن من مخالف بود چون می گفت که تبعات خطرناکی دارد.
آن زمان خیلی جوان بودید. خودتان نترسیدید که چنین جراحی که مشابه حداقل داخلی ندارد انجام ندهید یا خانواده مخالفت نکردند؟
بله 30 سال بیشتر نداشتم و با دو تا بچه هزاران آرزو و امید برای خودم داشتم. با این حال خانوادهام صددرصد مخالف عمل بودند. پزشکی به نام دکتر میرخانی هم به من هشدار داد که 50 درصد حین عمل میمیرم و در خوشبینانهترین حالت ممکن 5 سال دیگر از دنیا میروم. ولی در جواب گفتم من بچه خمینی هستم نباید از چیزی بترسم. همان جا اعلام آمادگی کردم که حاضر و آمادهام و میروم روی مینهای آزمایشی که جان چند ده هزارنفر را نجات بدهم. من میدانستم که آخرش شهید شدن است گفتم این کمترین کاری است که می توان به نفع زنده ها انجام بدهم.
ریسک بالایی کردید؟
همین طور است. اگر این اتفاق در زمانی که در منطقه هم مجبور بودم که بر روی مینهای جنگی بروم تا گروهی را نجات بدهم نیز همین کار را میکردم. تا سال 80 طبق آمار بنیاد شهید و امور ایثارگران 4700 جانباز شیمیایی داشتیم، اما پس از جراحی موفقیتآمیز من پرونده بیش از 70 هزار نفر شیمیایی مفتوح شد.
چه کسی قبول کرد که شما را جراحی کند؟
سرانجام دکتر بنازاده در دوم مهرماه سال 80 بخشی از ریهام را برداشت. بعد از یک هفته هم از بیمارستان مرخص شدم و بعد از آن در منزل استراحت کردم که 40 روز کسی از من سراغی نگرفت آن زمان اینقدر از این بی تفاوتی حالم بد شده بود که پشیمان شدم که چرا این کار را کردم.
قطعا الان پشیمان نیستید؟
نه به هیچ وجه. آن پشیمانی مقطعی و لحظهای بود. واقعا انتظار بی جایی هم نداشتم. یک جراحی به آن مهمی و بزرگی انجام شد، اما در سکوت خبری. رسانهها هم مثل الان نبودند و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی وجود نداشت. ولی بعد از 40 روز عده ای از دوستان به جای اینکه ما را ببرند یک جای خوش آب و هوا آمدند من را با خود به نمایشگاهی که وزارت اطلاعات در لانه جاسوسی آماده کرده بود بردند.(باخنده) آنجا یک اتاق شیشهای بود که تجهیزات کامپیوتری گذاشته بودند. بنده خدایی برگشت به من گفت اگر میخواهید برای رئیسجمهور آمریکا نامهای بنویسید هم اینجا ارسال کن. آن زمان هنوز خیلی ایمیل رایج نبود. من هم گفتم می خواهم به بوش رئیس جمهور آمریکا نامه بدهم که جوانی که آنجا کار میکرد گفت بابا بی خیال شو. اگر به رئیس جمهور خودمان هم نامه بزنید جوابت را نمیدهد چه برسد به رئیسجمهور امریکا!
محتوای نامهای که نوشتی خاطرتان است؟
تا حدودی متن نامه یادم هست. نوشتم جناب رئیسجمهور! من و دوستانم در فلان عملیاتها شیمیایی شدیم و الان سالهاست که زجر میکشیم عدهای از دوستانم بر اثر عوارض شیمیایی شهید شدند. من دولتهای آمریکا و اروپایی را مقصر میدانم چون در تجهیز و تسلیح شیمیایی به صدام کمک کردند به این نشان که در سفرآن سالی که دونالد رامسفلد نماینده دولت آمریکا به عراق در زمان ریاست جمهوری ریگان داشت بعد از آن حملات شیمیایی عراق تشدید شد. آخر نامه هم آدرس دقیق منزلم را نوشتم و ایمیل کردم که باعث خنده حضار شد.
پاسخی به نامه شما داده شد؟
حدود 20 روز بعد از سفارت سوییس حافظ منافع آمریکا در ایران جواب ایمیل من آمد. به نقل از بوش در این نامه آمده بود که با آن بخشی که ما به صدام و عراق کمک کردهایم پشیمان هستیم برای اینکه حسن نیتمان را ثابت کنیم برای ادامه درمان به آمریکا بیا. که حدود 4 ماه پیگیری کردیم و مجوز گرفتم و اردیبهشت 81 به آمریکا رفتم.
آنها به طور رسمی از شما دعوت کردند که امریکا بروید آیا در فرودگاه هم کسی منتظرتان بود؟
من با شخصی به نام بهنام عازم ترکیه و از آنجا به آلمان و سپس به امریکا رفتیم. تمام هماهنگیها را بهنام انجام میداد و نمیدانم کجا میرود و چه میکند فقط دنبال او میرفتم. بهنام از قبل گفته بود که وقتی به فرودگاه رسیدیم وزیر دفاع امریکا به استقبالمان میآید. از هواپیما که پیاده شدیم به پاویون فرودگاه رفتیم کالین لوترپاول در یکی از اتاقها نشسته بود. با لباس نظامی و تمام علائم و نشانهها. واکسیل آویخته بر دوش و مدالها بر سینه آویزان بود و چکمهای براق و واکس خورده. مردی که بالای شصت سال داشت به من لبخندی زد و دست داد و احوالپرسی گرمی داشت و حرفهایی زد که بیشتر آن را متوجه نشدم که بهنام گفت «پاول» من را سرباز جنگ خطاب میکند و برای شما آرزوی درمان و بهبود در کشورش را دارد.
چند وقت امریکا بودید؟
حدود 37 روز. چند روزی در واشنگتن ماندیم و بعد از آن به بیمارستان منتقل شدم حتی نمیدانم در کدام شهر و بیمارستان بستری شدم ولی جادهای که به بیمارستان منتهی میشد. جاده ای جنگلی و زیبا بود که اگر بدترین بیمار اعصاب و روان هم از آن جاده رد میشد، خوب میشد.
ظاهرا کتاب خاطرات شما هم در دست چاپ است؟
بله با زحمت و کوشش خانم لیلا امینی مولف کتاب نادیدهها، کتاب خاطرات جانباز شیمیایی بهروز بیات هم آماده شده است که به زودی از سوی انتشارات سوره مهر چاپ میشود. جا دارد از خانم امینی که بیش از سه سال وقت خود را برای گردآوری و نوشتن خاطرات من کردند تشکر و قدردانی کنم. امیدوارم که مورد استفاده علاقهمندان قرار بگیرد.
هماکنون فعالیتی دارید؟
سال 80 و حدود 2 ماه پس از جراحی که انجام دادم از طریق نامهای به مقام معظم رهبری خواستار پیگیری مطالبات جانبازان شیمیایی از طریق دستگاههای فرا جناحی شدیم که ایشان خطاب به سران سه قوه، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و رئیس بنیاد خواستار شکلگیری تشکیلاتی فرا قوهای شدند. این دستور حضرت آقا باعث تشکیل «انجمن حمایت از قربانیان سلاحهای شیمیایی» شد. انجمنی که در حال حاضر در تهران بسیار فعال است و با نام «موزه صلح» شناخته میشود، در پارک شهر واقع شده و تنها موزه صلح در خاورمیانه است. استراتژی ما همان طور که در اساسنامه ذکر شده کمک به بهبود معیشت و درمان جانبازان از طریق کمک به نهادهای مسئول است. ما با دانشگاههای علوم پزشکی شیراز، تهران، بیمارستان رازی و دانشگاههای وابسته به سپاه قرارداد بستیم تا تمامی هزینه پایاننامه دانشجویان مقطع دکتری با موضوع درمان جانبازان شیمیایی را پرداخت نماییم. در این راستا هیچ هزینهای از وزارت بهداشت و یا ارگانی دیگر پرداخت نمیشود و تمامی هزینهها توسط انجمن تأمین میشود. این انجمن در طرح مباحث حقوقی و پیگیری دادخواست و شکایتهای جانبازان شیمیایی در سطح جهانی نیز فعال است. چند سال پیش یکی از عوامل اصلی مواد شیمیایی عراق را در دادگاه لاهه به 17 سال زندان محکوم کردیم.
کتابخوان هم هستید؟
بله خیلی زیاد در منزل یک کتابخانه درست کردیم. بچههایم هم خوشبختانه کتابخوان هستند. من به واسطه زحمات مادر در 5 سالگی خواندن و نوشتن یاد گرفتم کتاب صلح امام حسن ترجمه مقام معظم رهبری، سیری در نهجالبلاغه و کتاب داستان و راستان شهید استاد مطهری را در 10 سالگی خواندم. الان هم گاهی دل نوشتههایی مینویسم و شعر میگویم.
سخن پایانی؟
گاهی برخی از بچههای دهه 60 و 70 میبینم که میگویند ما نسل سوخته هستیم، اما به جرأت میگویم که جوانهای امروز از نسل ما هم بهتر هستند اگر کوچکترین اتفاقی برای آب و خاکمان پیش بیاید همین جوانان با غیرت از وطنشان دفاع میکنند. گاهی برخی به من میرسند و میگویند دعا کنید که شهید شویم. من میگویم چرا شهید شوید نگاه کنید شهدا چطور زندگی کردهاند و شما همانگونه عمل کنید و از آنها الگو بگیرید. در پایان هم دعا میکنم مشکلات مردم به ویژه در بحث اقتصادی و معیشتی حل شود.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۱۴۲۸۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قیمت پنجره های مختلف چگونه محاسبه می شود؟ | نگاهی بر روشهای قیمتگذاری
قیمت پنجره های مختلف چگونه محاسبه می شود؟ | نگاهی بر روشهای قیمتگذاریآیا میدانید قیمت پنجره های مختلف چگونه محاسبه می شود؟ به نظر شما چه فاکتورهایی در قیمتگذاری انواع پنجرهها موثر هستند؟ پنجرهها همچون سایر اجزای ساختمان، انواع مختلفی دارند. هر یک از مدلهای پنجره موجود در بازار با استفاده از متریال مخصوص و روش منحصربهفردی تولید میشوند؛ از این رو نمیتوانیم یک قیمت واحد برای مدلهای مختلف آن در نظر بگیریم. به همین علت در ادامه این راهنما با نحوه قیمتگذاری پنجرههای پرطرفداری نظیر آلومینیومی، دوجداره، یو پی وی سی و ترمال بریک آشنا خواهیم شد. با ما همراه باشید.
قیمت پنجره های مختلف چگونه محاسبه می شود؟برای این که بدانیم قیمت پنجره های مختلف چگونه محاسبه می شود، لازم است موارد مختلفی را در نظر داشته باشیم. در ادامه، به بررسی نحوه محاسبه قیمت پنجرههای آلومینیومی، دو جداره، UPVC و ترمال بریک خواهیم پرداخت:
روشهای محاسبه قیمت انواع پنجرهروشهای مختلفی برای محاسبه قیمت پنجرهها وجود دارد که تا حدودی تخمینی بوده و اکثر برندها از آنها استفاده میکنند. البته نباید فراموش کرد که شرکتها و فروشندگان معمولاً برای محاسبه قیمت از نرمافزارها کمک میگیرند. طبیعتا پس از استعلام قیمت و تصمیم نهایی برای انتخاب پروفیل پنجره، برای انتخاب مدل آن نیز باید بررسیهای لازم را به عمل بیاورید که کدام مدل مناسب شماست، برای مثال پنجره کشویی آلومینیومی را انتخاب میکنید یا پنجره گیوتینی. بدیهی است که مدل پنجره نیز بر قیمت خرید پنجره تاثیرگذار است. سه روش رایج برای تعیین قیمت انواع پنجرهها به شرح زیر است:
روش متر مربعیدر این روش میزان و قیمت مصالح مختلف مثل قیمت پروفیل، قیمت شیشه و... بر حسب متر مربع محاسبه شده و پس از محاسبه سود، به مشتری اطلاع داده میشود. اصلیترین ایرادی که این روش داشته، پیچیده بودن محاسبات و نوسان شدید قیمت با کوچکترین تغییر در ابعاد پنجرهها است؛ از این رو روش متر مربعی در ساختمانهای معمولی و برای مصالح پرمصرف در بازار کمتر مورد استفاده قرار میگیرد.
روش متری کلیروش بعدی برای این که بدانیم قیمت پنجره های مختلف چگونه محاسبه می شود، متری (کلی) است. در این روش قیمت مصالح و ساخت پنجره به ازای هر متر حساب شده و پس از افزودن سود، به مشتری اطلاع داده میشود. میتوان گفت که روش متری کلی اصولیترین و بهترین روش برای محاسبه قیمت پنجرهها محسوب میشود.
روش متری جزء به جزءدر این روش قیمت همه اجزاء برای یک متر حساب شده و پس از به دست آوردنِ جمعِ سود، به صورت جزء به جزء به مشتری اطلاع داده میشود. به طور معمول این روش محاسبه قیمت در ساختمانهای بزرگ و برای شرکت در مناقصهها کاربرد دارد.
عوامل موثر بر قیمت پنجرههابدون شک اولین پارامتر برای تعیین قیمت هر محصولی، کیفیت و مرغوبیت مواد مصرفی برای ساخت آن است. از جمله عواملی که میتوانند بر قیمت پنجرهها موثر باشند، میتوان به کیفیت مواد استفاده شده در تولید پروفیل و یراق آلات، طرح و حالت بازشوی پنجره، نوع و روش رنگآمیزی و... اشاره داشت. علاوه بر این، دانستن موارد زیر نیز میتواند به ما کمک کند تا بدانیم قیمت پنجره های مختلف چگونه محاسبه می شود:
هرچقدر آلیاژ استفاده شده در ساختار پنجره مرغوبتر بوده و کیفیت بهتری داشته باشد، قیمت نهایی پنجره افزایش پیدا میکند.
نوع و کیفیت یراق آلات مصرف شده در پنجره مثل دستگیره، لولا، غلتک و... نیز بر قیمت نهایی پنجره موثر هستند.
شیشهای که در پنجره استفاه میشود نیز بر قیمت نهایی پنجره تأثیر خواهد داشت؛ به عنوان مثال قیمت شیشههای دو جداره یا سه جداره در مقایسه با تک جداره بیشتر خواهد بود.
پنجرهها در انواع مختلف ثابت، کشویی، لولایی و... قابل تولید هستند که هر کدام قیمت متفاوتی دارند.
رنگآمیزی پنجرههای آلومینیومی با استفاده از دو تکنیک پودری و آنودایز قابل انجام بوده که بر اساس کیفیت اجرای عملیات، قیمت هر روش متفاوت خواهد بود.
هر اندازه ابعاد پنجره بزرگتر باشد، به مواد و نیروی کار بیشتری نیاز داشته و به تبع قیمت آن بالاتر میرود.
جنس قابهای مختلف یو پی وی سی، آلومینیوم و یا چوب برای تولید پنجرههای دو جداره مورد استفاده قرار میگیرند که هر یک قیمت متفاوتی دارند.
میتوان به منظور بهبود عایق از گاز آرگون یا کریپتون بین شیشهها استفاده کرد که گزینه بهتری در مقایسه با هوا هستند؛ این گاز بر قیمت پنجره میافزاید.
پنجرههایی که رتبه بالاتری از لحاظ بازدهی انرژی دارند قیمت بیشتری خواهند داشت، اما در طولانی مدت موجب صرفهجویی در مصرف انرژی و کاهش هزینهها میشوند.
لوازم جانبی همچون قفل پنجره، دستگیرهها و سایر ویژگیهای اضافی نیز بر قیمت نهایی پنجره موثر هستند.
نحوه محاسبه قیمت پنجره آلومینیومی معمولی و ترمال بریکبرای دانستن این که قیمت پنجره های مختلف چگونه محاسبه می شود و آشنایی با نحوه محاسبه قیمت پنجره آلومینیومی معمولی ، بایستی قیمت پروفیل پنجره آلومینیومی را بر حسب وزن در متر مربع محاسبه کنیم. وزن یک متر مربع پروفیل با در نظر داشتن کیفیت و ضخامت آن تعیین میشود. قابل ذکر است که وزن پروفیل به صورت مجزا از وزن یراق و اتصالات، شیشه و... مورد محاسبه قرار خواهد گرفت.
وزن هر متر مربع پنجره آلومینیومی بر حسب نوع آلیاژ پروفیل و ضخامت جدارههای آن محاسبه خواهد شد. وزن سایر بخشهای پنجره مثل شیشه، یراق آلات و لاستیکهای آببندی نیز به صورت مجزا محاسبه میشوند. بر مبنای نوع آلیاژ، طرح پروفیل و ضخامت آن، وزن هر متر طول آن تعیین خواهد شد. از این رو، نوع پروفیل، طرح و نوع بازشوی پنجره نقش موثری بر وزن یک متر مربع پنجره آلومینیومی خواهند داشت.
در حالت کلی، پنجرههای آلومینیومی در دو نمونه معمولی و ترمال بریک تولید میشوند که نوع ترمال بریک قیمت بیشتری دارد. برای آن که بدانیم قیمت پنجره های مختلف چگونه محاسبه می شود، قابل ذکر است که کیفیت اجزا و عایق مورد استفاده از جمله عواملی هستند که بر قیمت پنجره ترمال بریک موثر خواهند بود.
نحوه محاسبه قیمت پنجره دو جدارهدر بحث قیمت پنجره های مختلف چگونه محاسبه می شود، اکنون نوبت به ارائه توضیحاتی پیرامون پنجرههای دو جداره میرسد. برای تعیین قیمت چنین پنجرههایی بایستی در گام اول ارتفاع، عرض و عمق قاب پنجره با دقت اندازهگیری شود. سپس، مساحت کل با ضرب ارتفاع در عرض محاسبه شده تا ابعاد پنجره به دست آید. در گام بعدی، بایستی مواد قاب، نوع شیشه، گاز بین شیشهها، طراحی قاب، رتبهبندی بهرهوری انرژی و هزینه نصب پنجره در نظر گرفته شود تا در مجموع بتوان قیمت روز پنجره دو جداره را محاسبه کرد.
نحوه محاسبه قیمت پنجره یو پی وی سینحوه قیمتگذاری پنجره upvc پیرو بحث قیمت پنجره های مختلف چگونه محاسبه می شود، با محاسبه متراژ پنجره شروع خواهد شد. بایستی اندازه عرض و ارتفاع پنجره را به واحد متر تبدیل کرده و بعد مقادیر به دست آمده را با هم ضرب کنید تا متراژ پنجره به دست آید. علاوه بر این، نوع و کیفیت یو پی وی سی نیز حائز اهمیت است. هر اندازه کیفیت upvc بالاتر باشد، به همان نسبت قیمت پنجره یوپی وی سی افزایش پیدا میکند. علاوه بر این، اگر پنجره دوجداره یو پی وی سی با لایه لمینت یا رنگ دلخواه شما تولید شود، قیمت آن بیشتر خواهد شد.
استعلام قیمت روز انواع پنجره از مراکز خرید معتبر انواع پنجرههای UPVC، ترمال بریک و دوجدارهبرای این که بدانیم قیمت پنجره های مختلف چگونه محاسبه می شود، روشهای مختلفی وجود دارد. روش متر مربعی، متری کلی و جزء به جزء به صورت تخمینی عمل مینمایند؛ به همین خاطر اکثر برندها از نرمافزارهای محاسبهگر قیمت استفاده میکنند. به منظور استعلام قیمت دقیق انواع پنجرههای ترمال بریک، آلومینیومی معمولی، پنجرههای دو جداره و یو پی وی سی میتوانید به وب سایت معتبر هلدینگ اخوان نیز مراجعه کنید و با کارشناسان مجموعه تماس حاصل فرمایید تا بهتر راهنمایی شوید.