نقش سیاستهای امریکا در اسارت اقتصادجهانی
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۱۴۳۱۷۹
درسال 1945 پس ازپایان جنگ جهانی دوم وضعیت لجام گسیخته اقتصادی جهان وچالشهای آن فرصت طلائی رادراختیار اقتصاد امریکا گذاشت، نقش دلار بعنوان ستون فقرات اقتصادی دنیا درجابجائی ارزشهای ناشی از فعالیتهای اقتصادی، آینده اقتصادجهانی راتحت الشعاع جدی قرارداد به گونه ای که درسال 1948 ایالات متحده نزدیک به 50%سهم اقتصاد دنیا راتصاحب کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حاکم کردن دلارپس ازپایان جنگ جهانی دوم بابرگزاری کنفرانسBRETTON WOODS درخاک امریکا متشکل از 42کشور متفقین /امریکا وانگلیس جلسه را به سمتی هدایت میکنند تاتجارت آزاد درجهان شکل بگیرد ، نیاز به یک سیستم تبادل ارزی برای این موضوع درخورتوجه قرارگرفت ودراین وضعیت کشور امریکاباتوجه به برخورداری ازبیشترین ذخائرطلای جهان مورد تائید همگان قراگرفت ، بنابراین این کشور متعهد شددرمقابل هر35دلار یک انس طلا بپردازد.
دردهه 1960 اتفاقات دیگری رقم خورد، گیرافتادن امریکا درجنگ ویتنام وظهورغولهای جدید اقتصادی مانند ژاپن ئچند کشوراروپائی باعث بی اعتمادی جهان به دلار میشود ، بطوری که انگلیس بعنوان بزرگترین متحد امریکا خواستار سه میلیارددلار ازذخائرارزی خود به طلامیشود، امریکا تحت فشار قرارمیگیرد ونیکسون رابطه دلار باطلا رابه حالت تعلیق درمی آورد ودلار را شناور میکند، ازاینجا به بعد مشکل اصلی بوجود می آیدوبا چاپ دلار مشکلات امریکابه کشورهای دیگرمنقل میشود.
بازآفرینی جایگاه جهانی دلار (تبدیل تهدید به فرصت)
دراوائل دهه 70 اوپک ازآنچه که ایالات متحده دراسرائیل فعالیتهای حمایتی خودراتشدید میکرد ناخشنود بود،بنابراین فروش نفت به امریکا راقطع کرد.تشکیل صفهای طولانی درپمپ بنزینهاوترس ازتکراررکود سال 1929موجب گردیدازطرف وزارت خزانه داری امریکااقتصاددانان گرد هم آمدند وبابررسیهای بعمل آمده به این نتیجه رسیدنددیگر نمیتوان به اوپک اجازه دادتابه امریکا بیش ازاین فشاربیاورد.ومترصداین شدند که نقشه ای طراحی شودتااین اتفاق ادامه پیدانکند، هدف این نقشه عربستان سعودی بود زیرا این کشور بیش ازهرکشور دیگری نفت داشت وهمچنین خاندان سلطنتی سعود فاسد بودونیزفسادپذیر.بنابراین نقشه ای برای توافق با خاندان سعودی طراحی ودردستور اجرا قرارگرفت.آنها میبایست تمام درآمدحاصله از فروش نفت رابه امریکا برمیگرداندندوبه اسم سرمایه گذاری دراوراق بهادار دولتی امریکا، وزارت خزانه داری امریکاسودحاصل ازاین سرمایه گذاریها رابرداشت میکرد که پس از چندسال به چندین تریلیون دلارمیرسید، وزارت خزانه داری امریکا بااین سودچندین شرکت امریکائی رااستخدام کردتاعربستان رابراساس الگوهای غرب شکل دهند.
ساخت مجتمعهای پتروشیمی ، کارخانه های آب شیرین کن، ایجادشهرهائی تمامادربیایان، مکدونالد وسایرچیزهائی که بافرهنگ غربی همسوبود، خاندان آل سعود همچنان پذیرفت که بهای نفت رادراندازه ای نگه داردکه برای شرکتهای نفتی قابل قبول بود، احتمالااین قیمت برای خیلیها قابل قبول نبود، امامهم این بود که برای شرکتهای نفتی قابل قبول بود.
موضوع حائزاهمیت وخیلی خیلی مهم این بود که آنها پذیرفتند نفت رادرقبال چیز دیگری جزدلارامریکا معامله نکنند.
موضوع فوق دراوائل دهه 70 اتفاق افتاد درست زمانیکه امریکا بعلت ورشکستگی معامله دلار برپایه طلا رارهاکردواین کشورتوانائی پرداخت بدهیهایش رابه کشورهای اروپائی برمبنای طلارا نداشت. به همین خاطر نیکسون استاندارد طلاراحذف کرد.
این برای امریکا خیلی مهم بودکه حتی یک نفر درجهان باید از دلار برای دادوستد استفاده میکرد، با این احتساب ایلات متحده خیلی زود دست بکار شد ونقشه ای راطراحی کردکه دلار را معیار سنجش بهای نفت ودادو ستد آن قراردهد، درحال حاضر هرکسی میتواند درتمام جهان با معیار دلار نفت بخرد.
کور پروتاکرسی(اقتصادسیاسی دراختیار کمپانیها)، بخش مهم داستان پذیرش امریکا مبنی بردرراس نگه داشتن خاندان آل سعود بود.
شاید بتوان گفت این یک توافق شگفت انگیز بودویا توافق تاریخ ساز قرن بود، توافق بسیار قدرتمندی که با عربستان سعودی بسته شد.
بنا برنظر سازمان سیا این قرار دادبازتاب منفی ووعواقب را بهمراه داشت، بعنوان مثال یکی ازچیزهائی که بن لادن را خیلی عصبانی میکرد محاصره مکه ومدینه توسط مک دونالد، کارخانه های آب شیرین کن وپتروشیمی ها بودوهمچنین واکنش زیادی ازطریق مسلمانان نسبت به این موضوع رادرپی داشت.
متفکرین اقتصادی دراین بخش کار بزرگی رامانند سال 1945 انجام داده بودندوتجدید حیات دلار از بزرگترین این دستاورد بود.
دراین رابطه امریکا تصمیم گرفت صدام حسین هم یک چنین قراردادی را بپذیردوهمه دنیا میدانند که صدام حسین مدت خیلی زیادی عامل ومورد حمایت امریکائی ها بود. ذکر این تاریخچه قابل تآمل است که دردهه 60 عبدالکریم قاسم رئیس جمهوری وقت عراق یک باور خیلی ویژه داشت ، اومیگفت سود ومنفعت نفت عراق باید برای مردم عراق باشد.ایده نو وتازه ای که امریکائی ها خیلی دوست نداشتندوبراین اساس اخذ مالیات ازشرکتهای نفتی رادردستور کار قراردادوتهدیدکردچند شرکت امریکائی وبریتانیائی راملی خواهد کرد ، باین شرائط امریکا تصمیم گرفت که عبدالکریم قاسم برودوسازمان سیا یک تیم آدم کش حرفه ای را به عراق فرستاد.
تیم مذکورتوسط یک مرد عراقی که هنوز به دبیرستان میرفت هدایت میشد، آنها خودروی قاسم رادرخیابانی دربغداد گلوله باران کردند، اما قاسم کشته نشد، سردسته تیم آدم کشی زخمی شد وبه سوریه فرارکرد، نام او صدام حسین بود.اومامور سازمان سیا بود ودر آن زمان برای سازمان سیا آدم کشی میکرد.
سپس سازمان سیا مستقیم واردشدوتصاویر کشته شدن قاسم درتلویزیون عراق پخش شد.
امریکا دائی صدام را برمسند قدرت نشاند وصدام معاون رئیس جمهوری ومسئولیت امنیت کشورودر نهایت رئیس جمهور عراق شد.
سلاحهای زیادی ازجمله کارخانه های شیمیائی دراختیار صدام قرارداده شدوایالات متحده خوب میدانست که تجهیزات داده شده برای ساخت گاز خردل ودیگر سلاحهای شیمیائی وآنها را علیه کردهاوایرانیها استفاده میشد.
دردهه 80 تصمیم گرفته شدکه صدام حسین هم یک قرارداد مشابه با عربستان سعودی را بپذیرد، زیرا چیزی که امریکا درنهایت دنبال آن است کنترل خاور میانه ونفت آن است.
آندسته از کسانی که فکر میکنندهدف از ایجاد اسرائیل ساخت سرزمین مادری برای یهودیان است، به اندازه خود آنها فریب خورده اند، شاید این موضوع باشد اما هدف اصلی ساخت یک دژ وقلعه جایگزین در مرکز خاور میانه است (پایه ریزی تداوم اسارت اقتصادی جهان مبتنی برستون انرژی دنیا).
اسرائیلیها هم مانندارتشهای باستان که کشتی هارادرخط اول ارتش حرکت میدادند، دژ هستند.
رهبران آنها این رامیدانند، امابیشتر اسرائیلیها از آن آگاه نیستند، آنها فکر میکنندکه هدف ساخت سرزمین مادری آنها بوده، واین وضعیت بسیار ناراحت کننده است، لبنانیها وفلسطینیها درمرکزاین مسآله وعراق هم بخشی ازآن.
امریکاییها این را میدانندکه نفت خاور میانه توسط اروپا،چین وژاپن استفاده میشود، چنانچه ایالات متحده خاور میانه ونفت راکنترل نماید درواقع بزرگترین رقبای خود، ژاپن ، چین واروپاراکنترل خواهدکرد.
اتحادهای جدید چندجانبه ویا تبادلات دوجانبه پولی بین کشورهاشروع خروج ازهژمونی دلارشد، چین اولین کشوری بودکه با60کشورجهان تبادلاتی غیرازدلار را برمیگزیند.
سیاستهای جدید دونالد ترامپ اعمال تعرفه های جدیدوصف آرائیهای جدید اقتصادی به نوعی درجهت تقویت توان دلار میباشد،وازاین طریق باتغییر ارزش دلار دربرابرسایر ارزهای جهانی انتقال سرمایه ها وثروت جهان را دردستورکارقرارداده است.
شروع کمپینهای خودجوش مردمی همچون کشور کانادا باشعار کالای امریکائی نخر، کالای کانادائی بخرومواردی ازاین قبیل حاکی از تمایل جهان برای خروج از سیطره دلار واسارت اقتصادی میباشد.
باگذشت بیش ازنیم قرن اکنون 50% سهم تجاری پس ازجنگ جهانی دوم به 22% تنزل یافته است، بااین حال سوال اینجاست چگونه این سهم 22% موفق شده 78%ازاقتصاد دنیا راتحت الشعاع قراردهد، به گونه ای که با اعمال مکانیزم کنترلی جهت اقتصادجهان رابه سمت منافع این کشور هدایت نماید؟!
برکسی پوشیده نیست چنانچه بنگاههای مهم اقتصادی بخواهند آزادانه ازپتانسیلهای مناطق مختلف دنیا درتولید ثروت استفاده بهینه نمایند، بدون کسب مجوز ازدولتمردان امریکا بسادگی میسرنخواهدبود وچنانچه هرگونه فعالیتی درتضادبا منافع این کشورباشد بصورت خودکار به سمت شکست هدایت خواهدشد.
بهتر است به این موضوع مفهوم جدیدی اطلاق گردد ؛" اسارت اقتصاد جهانی".
چشم انداز این ماجرابه کجا می انجامد وتاچه موقع ادامه میابد وطرح پرسشهائی ازقبیل ترفندهای مختلف جابجائی ثروت ازهرمنطقه ازجهان به سمت ایالات متحده بحثهای چالش برانگیزی است که نظریه "اسارت اقتصاد جهانی را تقویت مینماید.
بحرانهای مالی جنوب شرق آسیا ، تغییر ارزش جهانی دلار، جنگهای ازپیش طراحی وبرنامه ریزی شده و....مسائلی ازاین دست محسوب میگردد.
اساسا درهرنقطه ازجهان پس ازتلاش بی وقفه وزحمات ملتها هرگاه انباشت ثروت صورت پذیرد ، داروغه جهان باترفندی آن ثروت را تصاحب مینمایدوبردگی اقتصادی تنها دستاورد تلاشهای اقتصادی دنیا میباشد.
ابزارهای نوین همچون پول الکترونیکی ، اعمال نظارت دقیق برجابجائی وانباشت ثروت ، میدان داری اقتصادی ، توزیع ناعادلانه ثروت، کسر تراز تجاری شدید وبدهیهای سنگین ، تسلط بربانکهای بزرگ ومهم جهان.
اگر بانکی در امریکا سهامش در بورس نیویورک باشد و یا دارایی هایی در قلمرو ایالت متحده داشته باشد این بانک ها را اگر با ایران ویاکشورهای تحت تحریم یکجانبه همکاری کنند، مشمول جریمه قرار می دهد.
مدییرعامل توتال:
- این شرکت به دلیل عدم امکان معافیت از تحریم های جدید دولت آمریکا، از طرح پارس جنوبی ایران خارج می شود.
- شما نمی توانید بدون دسترسی به سیستم مالی آمریکا در 130 کشور جهان فعالیت داشته باشید. بنابراین در حقیقت ما قوانین آمریکا را اجرا می کنیم و مجبوریم ایران را ترک کنیم.
- توتال به دلیل خروج از طرح توسعه فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی در خلیج فارس 40 میلیون دلار متضرر شده است/شبکه خبر
هر نوع تراکنش دلاری که در هرکجای دنیا اتفاق بیفتد حتما اطلاعات آن از طریق نیویورک دنبال می شود و بدون موافقت نیویورک هیچ بانکی نمی تواند معاملات دلاری انجام دهد.
باتوجه به رایج شدن پول الکترونیکی وچالشهای آن از قبیل تعارض میان بانکهای مرکزی کشورها، سیاستهای ترامپ درحفظ ونگهداشت قدرت دلار قابل تامل است، و این نظریه را که ازاین به بعد پشتوانه وقدرت پول اقتصادهای پیشرو ومولد میباشد را بیش از پیش تقویت مینماید(تغییر جهت گیری اقتصادی ، متزلزل شدن پیمان تعرفه وتجارت ،وضع تعرفه ها و متمرکز نمودن مجدد تولید و تکنولوژی در ایالات متحده).
توافق چین و روسیه درخصوص افزایش سهم پولهای ملی دوکشور درمبادلات تجاری، لازم بذکر است که 15% از کل تجارت خارجی روسیه با چین میباشد.
چنانچه ستون فقرات دلار، برمبنای منابع اصلی انرژی دنیا پایدار بماند و بانکهای عامل براساس سوئیفت ادامه فعالیت دهند اسارت اقتصاد جهانی توسط دلار ادامه پیداخواهد کرد، و اقتصاد ایالات متحده همچنان برپایه مالیاتهای پنهان استمرار میابد.
اتحادهای پولی ومالی جدید باید ستون فقرات دلار را مورد هدف قرار دهند تا جهان بتواند با برنامه ریزی مشخص نقش دلار درتجارت را کمرنگتر نماید.
انتهای پیام/
161 / 161نویسنده:
حمید رضا قدری سیم و کابل شهید قندی اسارت اقتصادجهانی سیاستهای امریکا سوئیفت مالیاتهای پنهان توتالمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: سیاست های امریکا سوئیفت توتال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۱۴۳۱۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زلزله سیاسی در معتبرترین دانشگاههای جهان
امیرحسین ابراهیمی، ایالات متحده آمریکا یکی از ملتهبترین روزهای خود را طی دهه گذشته سپری میکند. اعتراضات دانشجویی روزهای اخیر دانشگاههای مطرح امریکا تعجب بسیاری از تحلیلگران و سیاستمدران را در سراسر جهان در پی داشته است و اکثر تحلیلگران حوزه سیاست، پاسخ مشخصی برای این نوع از اعتراضات در این ابعاد بزرگ ندارند.
پس از تصویب کمک ۲۶ میلیارد دلاری مجلس نمایندگان آمریکا و افزایش شمار کشته شدگان جنگ غزه، اعتراضات شکل جدیدتری به خود گرفت. دانشجویان به طور مشخص خواستار پایان جنگ غزه و تعطیلی و واگذاری شرکتهای حامی اسرائیل هستند. در بسیاری از دانشگاهها، دانشجویانی که برای این تغییرات تلاش میکنند میگویند که به ارتباطات دانشگاههای خود با اسرائیل انتقاد دارند و این امر به ویژه در دانشگاههایی که دارای موقوفات بزرگ هستند، پررنگتر است، زیرا مدیران این دانشگاهها بودجه سالیانه خود را در مجموعه گستردهای از سرمایهگذاریها توزیع میکنند، برای نمونه در سطح خرد، دانشجویان میگویند از همکاری با پیمانکاران رژیم صهیونیستی در دانشگاهها خودداری کنید و در سطح کلانتر اعتراضاشان این است که از اختصاص بودجههای تحقیقاتی برای پروژههای مربوط به تسلیحات نظامی برای رژیم صهیونیستی دست بردارید!
به گفته بسیاری از تاریخ نگاران و تحلیلگران مسائل سیاسی وضعیت کنونی حاکم بر دانشگاههای ایالات متحده آمریکا یادآور مخالفتها با جنگ آمریکا علیه ویتنام است. اما امروز دلیل اهمیت این نوع اعتراضات چیست و چرا دولتمردان آمریکایی به شدت سعی در سرکوب این نوع اعتراضات دانشجویی داشتند؟!
مشخصا با اوج گیری اعتراضات در دانشگاههای ایالات متحده آمریکا، دستگاه پروپاگاندا رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا و همچنین سایر رسانههای غربی همه آنان یک صدا سعی در سانسور خبری این رویداد بزرگ داشتند و حتی هشتگهای مربوط به این اعتراضات در فضای مجازی به ویژه در اینستاگرام و فیسبوک دچار بایکوت خبری شد.
برای اکثریت واضح است که نیروی پلیس ایالات متحده آمریکا معروف به خشونت و سرکوب میباشد، اما علی رغم آنکه افراد معترض، دانشجویان جوان هستند بازهم پلیس امریکا به شدت به سرکوب آنان پرداخته است. با توجه به آنکه این دانشجویان عمدتا در بهترین دانشگاههای جهان در حال تحصیل بوده اند و از نخبگان آینده ساز ایالات متحده آمریکا هستند این خشونت سازمان یافته بر علیه آنان هیچ توجیهی ندارد و این نشان میدهد که تا چه اندازه ساختار سیاسی حاکم بر ایالات متحده آمریکا وابسته به رژیم صهیونیستی است و حتی حمایت از صهیونیستها میتواند سبب شود که دولتمردان آمریکایی بر بسیاری از ارزشها که سالها مدعی آن بودند چشم پوشی کنند.
رهبران ایالات متحده آمریکا هرگز تصور نمیکردند در مقابل نسلی قرار بگیرند که با وجود آنکه دستگیر میشوند، تعلیق میشوند و اخراج میشوند و حتی در مقابل باتومهای نیروهای امنیتی قرار میگیرند، اما دغدغه مردمی را داشته باشند که هزاران هزار کیلومتر از آنان دورتر است. حتی ایجاد رعب و وحشت و ترس توسط نهادهای امنیتی حاکم بر ایالات متحده آمریکا نیز مانع از این نشد که دانشجویان و برخی از اساتید آنان نسبت به نسل کشی غزه بی تفاوت بمانند و با وجود تمام این تهدیدات و فشارها در کنار فلسطینیان ایستادند.
دستگاه دروغ پراکنی و پروپاگاندا رژیم صهیونیستی طی سالها سعی کرد تمام اتفاقاتی که در دنیا بر علیه سیاستهای استثمارگرایانه او وجود داشت را با برچسب زدن و متهم کردن به بی سوادی و تحجر سرپوش بگذارد، اما امروز در مقابل نسلی از جوانان قرار گرفته است که همگی در ممتازترین دانشگاه های جهان در حال تحصیل هستند و بخش زیادی از آنان نیز یهودی میباشند و مسئله اینجاست که حتی از برچسب یهودی ستیز بودن نیز نمیتواند استفاده کند و سیاست همیشگی، قربانی بودن را در پیش بگیرد.
شاید حجم سرکوب اعتراضات این واقعیت را نشان دهد که تمام برنامههای رژیم صهیونیستی با همکاری و پشتیبانی ایالات متحده آمریکا صورت گرفته است و امریکا در تمام آنان نقش داشته است. آنچه که مشخص است این اعتراضات، سرآغازی بر پایان پشتیبانی بی چون و چرای آمریکا از اسرائیل خواهد بود، زیرا نسل جوان آمریکایی تصمیم گرفته است دیگر سیاست سکوت را در پیش نگیرد و نسبت به این نسلکشی در جریان است واکنش نشان دهد و بدنبال پاک کردن صورت مسئله همانند دولتمردان خود نباشد.
تحلیلگر بین الملل