در گفتگوي آريا با کارشناسان بررسي شد؛ مذاکره با آمريکا آري يا نه؟
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۱۴۳۳۷۷
خبرگزاري آريا- هدف اصلي آمريکا بحث براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران است و وقتي اعلام مي کند که به دنبال تغيير نظام در ايران است طبعا مذاکره نمي کند.
به گزارش خبرگزاري آريا، ترامپ بر اعمال تحريم ها عليه ايران روي آورده است تا تهران را به سمت مذاکره با واشنگتن سوق دهد.
روزنامه الراي (کويت)، در تحليلي نوشت: اظهارات رئيس جمهور دونالد ترامپ درباره آمادگي وي براي ديدار با همتاي ايراني اش هرج و مرج بي سابقه اي را در ميان دولت و حزب جمهوريخواه به راه انداخت و اين در حالي است که ارزيابي هاي متناقضي وجود دارد که طبق آن از يک طرف اين کار رئيس جمهور مانوري بيش نيست زيرا وي اعتقاد دارد با دراز کردن دست خود به سمت ايراني ها پيروزي سياسي به دست خواهد آورد، جداي از اين که نتيجه آن براي دو کشور چه باشد و از طرف ديگر افراد ديگري پافشاري دارند که ميانجيگري غير مستقيم مسقط ميان واشنگتن و تهران منجر به انعطاف در موضع ترامپ شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
راهبرد ترامپ آشکار شده است و مبتدي ترين شخص در علم سياست از آن خبر دارد. به اين ترتيب که وي به تهديدهاي خود شدت مي بخشد و سنگ بزرگ برمي دارد به اين اميد که دشمن خود را بترساند و او را به ميز مذاکره بکشاند و با اين کار دست از لجاجت گذشته خود برمي دارد. چرا که اين شخص شير بي يال و دم و اشکم است و جرات وارد شدن به جنگ را ندارد، پس چگونه وارد آن شود در حالي به غير از معاملات تجاري و رجز خواني ، هنرديگري ندارد؟
عبدالباري عطوان، روزنامه نگار مشهور جهان عرب نيز در تحليل خود در روزنامه راي اليوم با طرح چند پرسش پيرامون مذاکره ايران و آمريکا، و پاسخ به آنها، نتيجه گرفت که ايراني ها به پاي ميز مذاکره با آمريکا نخواهند رفت.
دولت رئيس جمهور ترامپ خواستار تغيير نظام ايران و نه تغيير رفتار اين کشور است، همانگونه که جان بولتون مشاور امنيت ملي آمريکا اعلام کرد و براي اجرايي کردن سناريوي مشابه سناريوي حمله به عراق و مداخله نظامي ائتلاف ناتو در ليبي تلاش مي کند و اين امر وعده اي را تفسير مي کند که رودي جولياني، مشاور رئيس جمهور آمريکا به مجاهدين خلق در همايش اين گروه در پاريس داد، مبني بر اين که با آن ها سال آينده در تهران ملاقات مي کند.
خبرگزاري آريا در خصوص مذاکره با آمريکا با برخي کارشناسان به گفتگو پرداخته است.
آمريکا با پيشنهاد مذاکره به دنبال جنگ رواني عليه ايران است
حسين کنعاني مقدم تحليلگر مسائل بين الملل در گفتگو با خبرنگار سياست خارجي آريا در تحليل خود از اعلام آمادگي ترامپ براي مذاکره بدون پيش شرط با ايران گفت:به نظر مي رسد سناريوي ترامپ براي مذاکره کردن با ايران همان سناريوي مذاکره با کره شمالي است و بر اساس تئوري مرغ ترسو با تهديدها و تحريم ها به طرف مقابل اعمال فشار مي کند تا طرف مقابل بترسد و تسليم شود که به آن بازي برد-باخت مي گويند. اگر هر دو طرف يکديگر را تهديد کنند و در نهايت با يکديگر پاي ميز مذاکره بنشينند بازي برد-برد خواهد بود اما اگر هر دو يکديگر را تهديد کنند و در نهايت با هم برخوردکنند و جنگي شکل گيرد بازي باخت-باخت خواهد بود.به نظر مي رسد که ترامپ وارد بازي خطرناک شده و به دنبال آن است با فشار و تهديد و تحريم ايران،سناريوي نافرماني و شورش از دورن و فشار از برون را با هم ترکيب کند. هدف اصلي آمريکا بحث براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران است و وقتي اعلام مي کند که به دنبال تغيير نظام در ايران است طبعا مذاکره نمي کند. مذاکره زماني مفهوم پيدا مي کند که دو طرف به دنبال راه حل براي جلوگيري از ناپايداري و تنش باشند.اعلام آمادگي ترامپ براي مذاکره بدون پيش شرط صرفا يک جنگ رواني است و بحث شرط ها و پيش شرط هايي که مطرح مي شود عمدتا جنگ رواني بر عليه جمهوري اسلامي ايران مي باشد.(متن کامل گفتگو)
ايران براي مذاکره با آمريکا پيش شرط هايي را اعلام کند
دکتر حسن هاني زاده تحليلگر مسائل بين الملل در گفتگو با خبرنگار سياست خارجي آريا در تحليل خود از اعلام آمادگي ترامپ براي مذاکره بدون پيش شرط با ايران گفت:پس از يک سلسله تهديداتي که از سوي رئيس جمهور آمريکا مبني بر قطع صادرات نفت انتشار يافت يک موضع گيري منسجم و واحدي از سوي مقامات سياسي و نظامي عليه تهديدات آمريکا صورت گرفت که نشان مي دهد يک انسجام ملي و يک وفاق داخلي در برابر تهديدات خارجي وجود دارد و به همين دليل پس از مدت کوتاهي ناگهان رئيس جمهور آمريکا ادبيات خود را تغيير داد و يک ادبيات غير منتظره و کاملا آرام اتخاذ کرد و مدعي مذاکره بدون پيش شرط با ايران شد. دونالد ترامپ مسئله مذاکره بدون پيش شرط را اعلام کرد که هدف وي آن است که ايران از آمريکا نخواهد برجام را به رسميت بشناسد ضمن اينکه رئيس جمهور آمريکا يک جدول کاري براي مذاکرات ارائه نداد که در چه زمينه اي مذاکره کرد و محور مذاکرات چه خواهد بود.اين موارد جزئي از مسائل مبهم پيشنهاد اخير دونالد ترامپ بود. گزارش ها نشان مي دهد رئيس جمهور آمريکا قصد دارد بدون دادن امتيازي به ايران و پذيرش برجام و بدون رفع تحريم ها شرايط جديدي را به ايران تحميل کند.شايد يکي از اين شرايط در مذاکرات احتمالي با ايران اين باشد که رئيس جمهور آمريکا از ايران بخواهد اسرائيل را به رسميت بشناسد و توليد موشک ايران متوقف شود و موشک هاي ايران نابود و ايران از منطقه خارج گردد. هدف دونالد ترامپ اين است که توپ را در زمين ايران پرتاب کند و اگر ايران وارد مذاکره شد شروط تحميلي و غير قابل قبول را به ايران تحميل نمايد. اگر ايران اصل مذاکره را نپذيرد جريان سازي شديدي را عليه ايران از سر خواهد گرفت و اعلام خواهد کرد که ايران حاضر به گفتگو و صلح با جامعه جهاني نيست و از نظر ترامپ آمريکا در هر دو حالت برنده اين بازي خواهد بود. لذا مسئولان جمهوري اسلامي بايد هوشمندانه مراقب تحرکات آمريکا باشد و به جامعه جهاني اعلام کند آمريکا برجام را که يک توافقنامه بين المللي است و جامعه جهاني آن را پذيرفته لغو کرده و يکجانبه از آن خارج و تحريم هايي را عليه ايران اعمال کرده است. مسئولان جمهوري اسلامي بايد بدون رد مستقيم مذاکرات با آمريکا اعلام کنند که اولا رئيس جمهور آمريکا برجام را به رسميت بشناسد و کنگره آمريکا توافقنامه برجام را تصويب نمايد و آمريکا از تهديد ايران دست بردارد و اقدام به لغو تحريمها کند. اگر آمريکا اين شروط را بپذيرد در اصل مذاکره با آمريکا مانع وجود نخواهد داشت و ايران باب مذاکره را نبسته و آمريکا بايد از ايران به خاطر تهديدات و نقشي که در تقويت گروهک تروريستي عليه ايران داشته است، عذرخواهي کند.(متن کامل گفتگو)
مذاکره با آمريکا در شرايط فعلي به نفع ايران نيست
احمد شيرزاد،فعال سياسي اصلاح طلب،در گفتگو با خبرنگار سياست خارجي آريا در تحليل خود از اعلام آمادگي ترامپ براي مذاکره بدون پيش شرط با ايران گفت:ايران مذاکرات مفصلي با آمريکا و کشورهاي 1+5 انجام داده است.اگر به مذاکراتي که در دولتهاي قبل انجام شده نگاهي بيندازيم اين مذاکرات براي چندين سال ادامه داشته است.مذاکرات ميان ايران و آمريکا موضوع جديدي نيست و مذاکرات با آمريکا به نتيجه رسيده و منجر به امضاي توافقنامه برجام شد و اين توافقنامه به طور کامل از سوي ايران اجرا گرديد.ايران همواره در يک چارچوب منطقي آماده مذاکره بوده است و اين آمريکايي ها بودند که رفتار غير ديپلماتيک و غير منطقي داشته اند وبه طور يکجانبه از توافقي که خود امضا کننده آن بودند خارج شدند.درخواست آمريکا براي مذاکره مجدد به لحاظ اخلاقي توجيهي در بر ندارد و نمي تواند تضمين کننده منافع ايران باشد.ممکن است برخي بگويند که عملگرايانه برخورد کنيم و مذاکره نماييم اما وقتي فردي زير امضاي خود زده است چه تضميني است که توافقنامه جديد را لغو نکند.ابتدا بايد مسجل شود که اگر مذاکره شد و توافقي صورت گرفت آيا آمريکايي ها پايبند توافق خواهند بود.تا زماني که آمريکايي ها در عمل اين امر را اثبات نکنند مذاکره صرفا يک شو تلويزيوني خواهد بود که خواست ترامپ است.ترامپ يک مجري برنامه هاي تبليغاتي بوده و اکنون هم تصور مي کند مي تواند يک شوي تلويزيوني اجرا کند.در شرايط کنوني و با اين وضعيت وارد بازي آمريکا شدن کار درستي نيست و به صلاح ملت ايران نيست. آمريکايي ها با کره شمالي صرفا يک شوي تلويزيوني اجرا کردند و کره اي ها کار خود را مي کنند و آمريکايي ها هم کار خود را مي کنند و طرفين از اين شرايط به نفع خود استفاده مي کنند اما چنين بازي به نفع ايران نيست و هدف ترامپ تحقير ملت ايران است و نبايد به اين تحقير تن بدهيم بلکه بايد تلاش کنيم با اقتدار منطق و درايت سياست خارجي خود را مديريت کنيم.(متن کامل گفتگو)
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: ايران آمريکا برجام ترامپ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۱۴۳۳۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تهاجم زمینی به رفح یا توافق/ در میز آتشبس چه میگذرد؟
گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا- مریم خرمائی: تانکهای اسرائیلی با عبور از گذرگاه رفح راه خود را به داخل جنوبیترین منطقه غزه در همسایگی نوار مرزی مصر باز میکنند.
باز شدن مسیر آنها به داخل این منطقه که بهگونهای خط قرمز ملتهای مسلمان و چهبسا جامعه جهانی در مقابل رفتار لجامگسیخته اسرائیل تلقی میشود، به دنبال حملات هوایی گستردهای صورت میگیرد که از شب گذشته علیه غیرنظامیان رفح آغاز شد.
اسرائیل از آغاز عملیات رفح خبر داده یا به عبارت بهتر میگوید «حملات هدفمند» را آغاز کرده است.
آمریکا هم بهنوبه خود، گرفتار در نقشهای متضاد «حامی اسرائیل» و «میانجی آتشبس غزه»، با گفتن این جمله که «حمله تازه اسرائیل به رفح عملیات نظامی بزرگی نیست»، میکوشد تا از تبعات منفی بار اضافهای که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی بر میز مذاکره مصر تحمیل کرده است، بکاهد.
برای همین است که وقتی ارتش رژیم اسرائیل مدعی میشود که گذرگاه مرزی رفح را بهطور کامل به کنترل خود درآورده و هماکنون در حال «پاکسازی گسترده» منطقه است، کاخ سفید میگوید که تمرکز خود را بر پیشگیری از شکلگیری یک عملیات بزرگ در این منطقه خواهد گذاشت.
در قاهره اما، میز مذاکره همچنان برقرار است. حماس بعد از اعلام موافقت با طرح پیشنهادی قطر و مصر برای برقراری آتشبس غزه، صبح امروز سهشنبه، بار دیگر هیئت دیپلماتیک خود را راهی پایتخت مصر کرد.
پارادوکس جنگ و دیپلماسی
برای حماس، ایدئال «خاتمه جنگ» است. اما پای میز مذاکره، چانهزنیها روی «توقف با چشمانداز تمدید» متمرکز شده تا از موضع تلآویو مبنی بر اینکه «فقط جنگ را تعلیق میکنم» ابهامزدایی شودآن طرف میز مذاکرات غیرمستقیم، قرار است هیئتی از اسرائیل بنشیند. پارادوکسی قابلتأمل ازآنچه در میدان جنگ و صحنه دیپلماسی میگذرد.
عملیات زمینی بهاصطلاح محدود در رفح به این بهانه آغاز شده که «آتشبس مورد تأیید حماس مبتنی بر نسخهای تعدیلشده از پیشنهاد مصر است و تعهداتی را متوجه اسرائیل میکند که هرگز موردقبول تلآویو واقع نخواهد شد.»
در دور قبلی مذاکره که شنبه به پایان رسید، هیئت اسرائیلی حضور نداشت چراکه نتانیاهو (بیبی) گفته بود که اعزام تیم مذاکرهکنندهاش مشروط به پیشرفت در گفتگوها است.
اکنون، دفتر نخستوزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرده «باآنکه پیشنهادهای حماس با شرایط اسرائیل فاصله دارد، تلآویو تصمیم به ارسال هیئتی برای بررسی احتمال رسیدن به توافق طبق شرایط قابلقبول برای اسرائیل گرفته است».
این یعنی، بهرغم چنگ و دندان نشان دادن در میدان نبرد هوایی و جنگ زمینی، باب گفتگو همچنان باز است.
اختلاف سر چیست؟
تا قبل از اعلام موافقت مقاومت فلسطین با نسخه پیشنهادی مصر، بهانه نتانیاهو برای لشکرکشی به رفح، این بود که حماس به آتشبس تن نمیدهد. اکنون، با قبول آتشبس از سوی حماس، توپ به زمین اسرائیل افتاده و توجیهات قبلی رژیم خریداری ندارد یا دستکم هزاران اسرائیلیای که شب گذشته خیابانهای تلآویو را مسدود کردند تا بیبی را برای قبول آتشبس تحتفشار بگذارند، خریدار بهانههای او نیستند. آنها جز به رفتن نتانیاهو و بازگشت اسرای صهیونیست راضی نمیشوند.
«آمریکا» علاوه بر حامی اسرائیل و میانجی مذاکره، به یک کلیدواژه مهم در گفتگوهای صلح غزه تبدیل شده استاینکه چه چیز در نسخه آتشبس تعدیلشده مصر، به مذاق اسرائیل خوش نیامده، دقیقاً مشخص نیست. اما ظاهراً پای بندی در میان است که بهموجب آن، حماس تضمینهایی را میگیرد مبنی بر اینکه شرایط دوباره به قبل از دوره آتشبس بازنمیگردد.
برای حماس، ایدئال «خاتمه جنگ» است. اما پای میز مذاکره، چانهزنیها روی «توقف با چشمانداز تمدید» متمرکز شده تا از موضع تلآویو مبنی بر اینکه «فقط جنگ را تعلیق میکنم» ابهامزدایی شود.
اسم آن کشوری که قرار است تضمین بدهد، آشکارا به میان نمیآید. اما بهاحتمالزیاد، صحبت از آمریکا است. «آمریکا» علاوه بر حامی اسرائیل و میانجی مذاکره، به یک کلیدواژه مهم در گفتگوهای صلح غزه تبدیل شده است آنچنانکه بهدفعات از حماس و حتی ایران بهعنوان اصلیترین هماهنگکننده محور مقاومت شنیدهایم که «اگر آمریکا بخواهد، میتواند» به اسرائیل فشار بیاورد.
چندی پیش، شبکه سعودی «الشرق» گفته بود «توافق آتشبس در غزه پسازآنکه آمریکا ضمانتهای لازم را برای اجرای آن ارائه کرد، قریبالوقوع شده است».
وسواس ذهنی و حقیقت ثابت
اکنون سؤال این است که «آیا، اسرائیل به آنچه آمریکا ضمانت کرده تن میدهد؟»
پاسخ به این سؤال، با توجه به رابطه دیرینه «تلآویو-واشینگتن» میتوانست بهسادگی گفتن «بله» باشد. اما جنگ غزه گرههای کوری را به این رابطه افزوده که دستکم تا الآن با دیپلماسی باز نشده است. وزاری تندروی کابینه، بیبی را تهدید کردهاند که اگر به «خاتمه جنگ» راضی شود، استعفا میدهند. بدون وزرا، کابینه فرومیپاشد، انتخابات زودهنگام برگزار میشود و کسی نخستوزیری دوباره نتانیاهو را نمیخواهد.
اگر او تهاجمی تمامعیار را علیه رفح آغاز کند، باز هم بعد از پایان عملیات باید کنار برود؛ چراکه بعید است حتی یکی از اسرای صهیونیست را زنده ازآنجا خارج کند. اکنون مردی که بههرحال باید صندلی نخستوزیری اسرائیل را خالی کند با یک وسواس ذهنی دستبهگریبان است: «به قیمت کشته شدن اسرای صهیونیست و پذیرفتن انگ جنایتکار جنگی بابت کشتن بیرویه ساکنان رفح، حماس را ریشهکن کند یا نه»؟
اعزام هیئت اسرائیلی برای مذاکره با حماس، یعنی نتانیاهو تا ریشهکن کردن مقاومت فاصله زیادی داردبا این درگیری ذهنی است که نتانیاهو با توپی که حالا در زمین اسرائیل است، بازی میکند و بلاتکلیف است که باز هم مثل سابق آن را به وزرای افراطی کابینه پاس دهد یا به آمریکا که میکوشد بین هویت چندگانه «حامی صهیونیسم»، «میانجی مذاکره» و «ضامن آتشبس» تعادل خود را گم نکند.
در آنسوی میز مذاکره اما، فارغ از وسواس ذهنی نتانیاهو برای تیشه زدن به ریشه مقاومت فلسطین، حماس یک حقیقت ثابت است و فارغ از واسطههای قطری، مصری و آمریکایی، هیئت اسرائیلی به قاهره میرود تا با هیئت حماس مذاکره کند.
شاید وقت آن رسیده که بیبی هم مانند شرکای آمریکایی، چشم خود را به روی این حقیقت ثابت باز کند و شکست را بپذیرد.
یک نشانه از باز شدن چشم آمریکا به روی حقیقت حماس، تن دادن واشینگتن به مصالحه احتمالی «فتح» و حماس با وساطت روسیه و چین است. تأییدی ضمنی بر وجاهت مطالبه دیرینه حماس برای تبدیلشدن به یک جریان سیاسی مشروع در آینده فلسطین (اینجا منظور مشروعیت بینالمللی است).
آتشبس غزه برای همه طرفها یک فرصت توأم با تهدید است. حماس تجدیدقوا میکند، آمریکا به پروژههای انتخابات ریاستجمهوری و عادیسازی بازمیگردد و اسرائیل موج ضدصهیونیسم جهانی را مهار میکند. اما صحبت از این تهدیدها و فرصتها بماند برای فردای پس از آتشبس احتمالی.
انتهای پیام/
مریم خرمائی