توجه به هنر اصیل به تلطیف فضای جامعه و دوری از خشونت کمک می کند
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۱۶۰۳۵۴
به گزارش خبرنگار مهر، عبدالمحمد زاهدی در جلسه اقتصاد مقاومتی که روز چهارشنبه در استانداری برگزار شد اظهارداشت: خوب است تا عادت کنیم به چیزی عادت نکنیم و امروزمان مثل دیروز نباشد اما به نظر می رسد گرفتار روزمرگی مادی هستیم و باید تغییر نگاه دهیم و روشها متحول شود.
وی افزود: مدیران نباید خارج از حوزه فرهنگ زندگی کنند و هر مسئولی در حوزه کاری خود لازم است در فًضای هنری باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استاندار تصریح کرد: کشور آلمان که پس از جنگ ویران شده بود بازسازی خود را با ساخت سالن تئاتر و ژاپن با آموزش و پرورش و نگاه فرهنگی آغاز کرد و ما هم باید بپذیریم که هنر یک نیاز است و تفنن نیست.
زاهدی یادآورشد: وقتی۱۰۰ هرار نفر به ورزشگاه می روند تا فوتبال ببینند این یک نیاز است تا برخی فریاد بزنند و تخلیه شوند لذا به همه نیازها باید توجه کنیم و هرچقدر هنر در جامعه رواج یابد از خشونت دور خواهیم شد.
استاندار یادآورشد: متاسفانه فضای لطیفی در جامعه نداریم و هنوز تاثیر رنگ، زیبایی و هنر را در زندگی نمی بینیم در حالی که باید به همه سلیقه ها توجه شود.
اقتصاد هنر جدی گرفته شود
وی در ادامه گفت: مشاغل هم دوران زایش و مرگ دارند چون نیازها فرق می کند و در شرایطی که در ایران ۱۵۰ هزار عنوان شغلی داریم در فرانسه یک میلیون عنوان شغلی ثبت شده است.
زاهدی گفت: در افزایش عناوین شغلی به هنر توجه نکرده ایم و هنوز نمی دانیم چند نفر در هنر موسیقی مشغول فعالیت هستند در حالی که از همین گروههای هنری مذهبی، تجسمی باید استفاده کنیم تا نشاط جامعه بیشتر شود.
وی اظهارداشت: ارتباط صنعت با هنر مهم است و چون ماشین وارد صنایع دستی شده در تولیدات صنعتی هم باید هنر را ببینیم زیرا روح انسان نیازمند لطافت هنری است و به تولید و صنعت می توان جلوه هنری بخشید.
استاندار قزوین اظهارداشت: اگر هنرمندان راکد بمانند و معیشت نداشته باشند آن را رها می کنند و در آینده دچار مشکلات اجتماعی می شویم لذا در مدت دو هفته همه مدیران باید ایده بدهند که چگونه از هنر استفاده کنیم.
وی اضافه کرد:آموزش عالی هم بایدوارد کار شود، اگر موسیقی وارد دانشگاه نشود به ابتذال کشیده می شود لذا لازم است در ایجاد ساختار در اقتصاد هنر همت کنیم و طرح هایی مانند شهرک هنر، خوشه های هنر یا موارد دیگر را تعریف کرده و عملیاتی کنیم.
کد خبر 4375603منبع: مهر
کلیدواژه: استانداری قزوین اقتصاد هنر عبدالمحمد زاهدی مردم علیه احتکار روز خبرنگار خبرگزاری مهر کرمانشاه بوشهر گرگان شهرکرد مشهد شیراز احتکار بیرجند خطبه های نماز جمعه یاسوج مجلس شورای اسلامی سانحه تصادف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۱۶۰۳۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاه ویژه ابولفضل فاتح به عکس گرفتن طلبه قمی از یک زن در درمانگاه و ارتباطش با انتخابات اخیر /فیلم را بازهم تماشا کنید و رفتار مردم را ببینید
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ابوالفضل فاتح در اعتماد نوشت،
درباره ماجرای غمانگیز درمانگاه قم و دو سوی حادثه فراوان گفته شد. اما نکته مغفول، بُعد سوم ماجرا، یعنی رفتارمردمان حاضر و ناظر در درمانگاه است، که متاسفانه کمتر مورد توجه تحلیلگران قرار گرفته یا اصلا دیده نشد.
فیلم را بار دیگر مرور کنیم. در آن صحنه تلخ، رفتار دقیق مردم، میتواند شناخت دقیقی از «نظام اولویت ها»ی بخش مهمی از جامعه ما پیش روی همه قرار دهد. حاضران در درمانگاه، یعنی همانها که در بطن حادثه حضور دارند و روایت دست نخورده ماجرا را مشاهده میکنند، آتش بیار معرکه نیستند و بر شعلههای منازعه، دامن نمیزنند و آنها که مداخلهای را ترجیح میدهند، تمام همتشان متمرکز بر وساطت، گفتوگو و فیصله ماجرا است.
آنها مردمان بیتفاوتی نیستند، اما اولویتشان، پایان بهتری برای داستان با تلاش برای قانع کردن طلبه به پاک کردن تصویر احتمالی، و فرو نشاندن خشم و اطمینان دادن و آرام کردن بانوی معترض است.
این نگاشته متوجه نظام اولویتهای آن مردم است. من به «نظام اولویتها»ی آن مردم که بسیاری نیز دردمندند و قهرا برای تفریح به درمانگاه نیامدهاند، حسرت میخورم و به ایشان مینازم. آنها نمونه واقعی و دست نخورده اکثریت مردمان شکیبای این سرزمینند، که راه درست زیستن را میدانند و همزیستی انسانی را بر هر چیز مقدم میدانند.
این صحنه میتواند، آموزهای برای نظام اولویتهای حاکمان و نخبگان ما باشد. چه بسا اگر این رخداد در شهر یا جای دیگری روی میداد، نوع مواجهه شدت و ضعفها و تفاوتهایی میداشت، اما ناقض تحلیل نگارنده نیست، چرا که در دورانهای مختلف و در حوادث سنگین فراوان، چهرهای بسیار دوراندیشانه و پخته از مردم نجیب کوچه و بازار در مقایسه با بسیاری از قدرتمندان و سیاستمداران مشاهده کردهایم. اگر این دوراندیشی ملت شریف ایران نبود، معلوم نبود در پس بسیاری از ناکارآمدیها و بد عهدیهای قدرتمندان، چه حوادث تلخی نهفته بود.
اما ملت شریف ایران در ضمیر باطنی خود، «بلندمدت» میاندیشد و وزن بسیاری برای صیانت از کیان و تمامیت خود قائل است و در رفتار خود مراقبت بسیار دارد، چیزی که متاسفانه در عملکرد و رویکرد بسیاری از اهل قدرت و سیاست که «کوتاهمدت» میاندیشند، کمرنگ یا مفقود است.
بار دیگر به آرایش آرای آمده و نیامده انتخابات بنگریم. در این میانه، میلیونها تن به مدنیترین شکل ممکن نارضایتی خود را ابراز داشتند. آری در هر سرزمینی افراد و جریاناتی هم هستند که خشونت را محور اعتراض خود قرار میدهند، اما باور دارم، این در ملت ایران عمومیت ندارد. اگر به مبدا شکلگیری انقلاب اسلامی نیز بازگردیم در مییابیم که انقلاب در ذات خود، انقلابی بسیار مدرن و نرم بود و مردم کمترین خشونت را بروز دادند و برخی خشونتها و ترورها از سوی تشکیلات و احزاب بود، نه مردم کوچه و خیابان. البته اگر مردم خدایی ناکرده روزی به جایی برسند که همه راهها به رویشان بسته شده و از همه کس و همهچیز ناامید شوند، آن داستان دیگری است.
کاش، در تحلیلها، این مردمان بُعد سوم را نیز مد نظر قرار دهیم و به جامعه رشید خود، خوشبینتر باشیم. شکافها و مناقشات و خستگیها و فرسودگیها و ناامیدیها جدی است، و فضا بهشدت قطبی شده است، اما ملتی با چنین سطح بینش را در معرض فروپاشی نمیدانم. فروپاشی یک جامعه، آن هم چنین جامعه رشیدی، ادعای آسانی نیست. اینکه دقیقا آن طلبه آیا تصویری برداشته یا نه، نمیدانم و لابد روشن خواهد شد، اما کم نیستند نحلهها و محفلهایی که ورودها به حریم خصوصی مردم را توجیه، و موجبات تعرضات و خشونتهای اجتماعی کودکانه را فراهم آوردهاند. نیک بنگرند که مردم حاضر در صحنه، تعلقی به حامیان اینگونه تفکر نیز ندارند و البته به شیوه پر معنای خودشان، به مناقشات ورود میکنند.
اگر نظام اولویتها دقیق باشد - اینگونه وقایع در کشورهایی با کیفیت حکمرانی بهتر نیز روی میدهد، اما مردم آن سرزمینها هم به داوری نهادهای ناظر و هم به عبرتگیری حاکمان از این حوادث امید دارند. اگر در نظام اولویتهای فقهی و فرهنگی بسیاری از روحانیان مسندنشین، «انسان» و «کرامت انسان»، محوریت داشت، تلقی دیگری از رفتار آن طلبه شکل میگرفت و بسیاری دیگر از روحانیان غیر حکومتی قربانی اینگونه اتهامات نمیشدند، و صدها سال سرمایه معنوی و تلاشهای مردمی روحانیت شیعه در معرض حراج قرار نمیگرفت.
اگر آن بانو، در سطوح حاکمیت نمایندهای داشت و میدانست کسانی هستند که عادلانه و بدون جانبداری از حقوق او دفاع میکنند و صحنههای فراوان ظلم و تبعیض و بیانصافی علیه زنان میهن را در خلوت و جلوت اجتماعی و سیاسی به چشم ندیده بود، خود راسا به مطالبه وارد نمیشد. اگر آن فیلم که به رسانه بیگانه رفت، در اختیار رسانه داخلی قرار میگرفت و رسانه داخلی اجازه انتشار و بررسی منصفانه آن را مییافت، اگر آن مدعی «قلم»، به جای ردپای موساد، لنگی سیاستهای داخلی را میدید و پیامدهای حکمرانی «اقلیت محور» را میشناخت و اگر رفتار مردم حاضر در درمانگاه نیز بهدرستی تحلیل میشد، آنگاه روایتی جامع از این واقعه شکل میگرفت.
۲۷۳۰۲ برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1885078