نعیمیپور: بدون خاتمی هر پروژه اصلاحطلبانهای ابتر است
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۱۷۰۰۸۷
به گزارش جماران؛ چند روز گذشته بود که حسین کمالی عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات خبر داد که در جلسه اخیر این شورا بحث پارلمان اصلاحات مطرح و مقرر شده که تا دو ماه آینده این پارلمان شروع به کار کند.
اولین بار مصطفی کواکبیان دبیر کل حزب مردمسالاری بود که از ضرورت تشکیل پارلمان اصلاحات گفت اما چیزی از جزئیات آن را ارائه نکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او با بیان اینکه بسیاری از شخصیتهای اصلاحطلب وجود دارند که افراد موثری هستند و به لحاظ شان اجتماعی و مردمی از بعضی افراد شورای هماهنگی برتر هستند، گفت: بدون نادیده گرفتن آنها و بدون رایزنی در سطح گستردهای از اصلاحطلبان این کار امکانپذیر نیست.
او افزود: لازم است روی ایده پارلمان اصلاحات بیشتر کار شود و باید محوری آن را پیگیری کند که همه جانبه باشد. این ایدهای است که چون دربرگیرندگی زیادی دارد و همه شخصیتهای اصلاحطلب شناخته شده میتوانند در آنجا فعال باشند بهتر از مجموعهای کوچک است که شمولیت نداشته باشد.
نعیمیپور درباره اینکه آیا پارلمان اصلاحات میتواند جایگزینی برای شورای عالی اصلاحطلبان باشد، گفت: شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان معمولاً برای بحثهای انتخاباتی است و در این بحث ممکن است کارهایی بتواند بکند -که البته در این هم شک دارم- اما وقتی راجع به پارلمان اصلاحات صحبت میکنیم یعنی قرار است راجع به همه مسائل پیرامون اصلاحطلبی بتواند اظهارنظر کند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب درباره طرحهایی که از سوی محسن میردامادی، حزب کارگزاران، مصطفی کواکبیان و سایرین برای پارلمان اصلاحات ارائه شده، عنوان کرد: من از جزئیات طرحهایی که برای پارلمان اصلاحات مطرح شده اطلاعی ندارم و باید جزئیات و وضعیت آنها را از خود این افراد جویا شد اما چون ایده پارلمان اصلاحات مورد توجه است طبیعی است که افراد مختلفی راجع به آن اظهارنظر کنند.
محمد نعیمیپور گفت: هسته اصلی اصلاحات باید تشکیل شود و یکی از کارویژههای آن تشکیل پارلمان اصلاحات باشد نه اینکه با محوریت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بخواهد پارلمانی تشکیل شود. بعد از تشکیل هسته اصلی اصلاحات باید پارلمان اصلاحات به عنوان سازمان اجرایی فراگیر ایجاد شود.
او در پایان گفت: هسته اصلی اگر تشکیل شود باید با محوریت آقای خاتمی باشد و بدون ایشان هر پروژه اصلاحطلبانهای ابتر است.
انتهای پیاممنبع: جماران
کلیدواژه: رفع حصر نقل و انتقالات لیگ برتر لایحه شفافیت اصلاح طلبان سید محمد خاتمی مصطفی کواکبیان شورای هماهنگی جبهه اصلاحات رفع حصر نقل و انتقالات لیگ برتر لایحه شفافیت امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۱۷۰۰۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاحطلب میدانند
عباس عبدی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده است.
وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ میکرد. اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاحطلبان با آن همراهی نمیکردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرفها را میزد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاحطلبان هم مثل اغلب مردم استقبال میکردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده میشد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاحطلبی به عنوان یک مجموعهای با پیشینهای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیکتر است.
البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان میگویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار میکردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاحطلبان اندکی از آن مواضع را میگرفت، در چشم بههم زدنی بازداشت و بازجویی میشد و جایش در زندان بود.
اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاحطلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشتهای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهرهمندند.
البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاحطلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت، ولی هیچگاه به عنوان یک فعال اصلاحطلب نه خودش را معرفی میکرد و نه کسی به چنین صفتی او را میشناخت. شاید هم سعی میشد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاحطلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمیدانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.
حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.»
ابتدا بهتر بود که پیشتر با دوستان خود هماهنگ میکردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفتهاند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بیطرفانه داشتند. علت نیز روشن است.
من در گفتوگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول، چون حرفهای خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمیدانند. به علاوه نمیخواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب اینگونه ریزشها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاحطلبان برای خودش مییافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمیکرد.
گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بیصداقتی و دورویی است، ولی بیعقلی نیز در آن موج میزند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاحطلبان هم سلطنتطلب شده باشند، حتما افراد با گرایشهای فراتر از اصلاحطلبی هم شدهاند، پس چه کسی برای سیاست رسمی میماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آنهم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخشهای ضعیفتر و کماثرتر است.
اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار میکردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمیگردد و...، ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطنشناسی میکنید و نصیری را باطن آنها میدانید. آیکیو، در اندازه گنجشک هم نیست.