شبی که گریاننده، برنده «خنداننده شو» شد / خط قرمز و مرز شوخیها کجاست؟
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۱۷۹۰۷۳
اشکهایش جواب داده بود؛ مردم به او رای داده بودند. نه مربیاش خوشحال بود و نه مربی رقیبش. حتی بدون اعلام آرا هم همه میدانستند برنده جنجالیترین شب «خنداننده شو»، وحید رحیمیان است. رامبد جوان منتظر بود تا برنامه شروع شود و به انتقادات پاسخ بدهد. انتقاداتی که او را سیبل کرده بودند و به او میتاختند که چرا آنچنان از شاگردش تمجید کرده که روحیه حریف تخریب شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای رسیدن به لوکیشن فصل پنجم «خندوانه» باید یک سربالایی با شیب تند را آنقدر بروی تا تمام شود و روبه رویت یک در ورودی قرار بگیرد. به نگهبان میگویم برای «خندوانه» آمدم! با خنده میگوید: «خندوانه که تموم شد، لابد شما دور بعدی هستید!»
این دور بعدی را بعدا از لابهلای حرفهای یکی از عوامل میفهمم که یعنی چی؛ وقتی میگوید که این روزها به خاطر نزدیکی به محرم و پایان این فصل از برنامه، بعضی روزها تادو برنامه ضبط میکنند.
از در نگهبانی، یک خیابان را به سمت چپ میرویم تا به محوطه وسیعی میرسیم که یک ساختمان گرد با نمای آجری درست وسط آن قرار دارد. در دو سمت ساختمان، ماشین پارک شده است. یک طرف، ماشینهای مهمانها و سمت دیگر ماشین عوامل برنامه و مربیهای «خنداننده شو».
فرق دل آیت و دل وحید
رسیدنم همزمان میشود با پانتهآ بهرام که این روزها حسابی با «خندانندهشو» سرش گرم و گرفتار شده است. با هم وارد آسانسور میشویم. یکی از عوامل میپرسد: «خوبید خانم بهرام؟» با لبخند میگوید: «چه شود امروز!» از آسانسور که پیاده میشود میپرسم: «استرس دارید خانم بهرام؟» میگوید: «استرس برای 5دقیقهاش است!»
و این استرس را تقریبا در چشم تمام کسانی که نقشی در «خنداننده شو»، دارند میشود دید. شرکت کنندهها، مربیها و حتی عوامل پشت صحنه. امروز روز اعلام نتایج مرحله نیمهنهایی «خنداننده شو» است. زمانی که از 8 شرکت کننده، 4 نفرشان حذف میشوند و 4 نفر به مرحله بالاتر میروند. مرحلهای که اینبار هم بدون حرف و حدیث نبوده و شرکت کنندههای شب چهارمش طوفانی به پا کردهاند از دودلی؛ دوراهی انتخاب؛ آن یکی انتخاب شود که کارش را درست و کامل و حرفهای انجام داد یا آن دیگری که آنقدر زلال است که اگر یک شوخیاش خنده نگیرد، میشکند و دیگر نمیتواند اجرا کند؟
امروز، روز اعلام نتایج است و در پشت صحنه «خندوانه» شاید از همه مشوشتر، وحید رحیمیان باشد. راه میرود و دستانش را به هم میکوبد و سعی میکند آرامش خود را بازیابد. آیت بیغم هم دست کمی از او ندارد، گرچه سعی میکند این استرس را نشان ندهد اما غمی در چشمش هست که در هیچ کدام از مراحل قبلی اقلا برای ما که از قاب تلویزیون او را میدیدیم، دیده نمیشد. شاید رامبد جوان هم همین غم را دیده بود که میگفت: «وحید دل دارد و آیت دل ندارد که نگران شکستنش باشیم؟»
سرگرمی در میان 12 ساعت ضبط برنامه
حالا تقریبا تمام شرکت کنندهها رسیدهاند و در سالن پشت استودیو مشغول بگو بخند هستند. داخل استودیو، یکی یکی تماشاچیها، آنها که از فیلتر تایید لباس گذشتهاند، صف ایستاده اند و وارد سالن میشوند تا یکی از خانمهای عوامل برنامه آنها را به ترتیب و با فاکتورهایی که درنظر دارد، در ردیفهای صندلی جای دهد. از میانشان رد میشوم و به سالن سمت چپ استودیو میروم. جایی که تعدادی از عوامل فرصت را غنیمت شمردهاند و با توپی مشغول بازی سپک تاکرا هستند. یکیشان برایم توضیح میدهد که «وقتی تقریبا از 11 صبح تا 11 شب یک سره ضبط داریم و هر روز دو برنامه ضبط میکنیم، شاید این تنها راهمان برای رفرش شدن باشد.»
با آمدن همه کمدینها و مربیهایشان و البته احسان کرمی، کم کم زنگ آغاز ضبط خورده میشود. اول بچههای «خنداننده شو» یکی یکی وارد استودیو میشوند و بعد مربیها، و با ورود هر کدام صدای تشویق حاضرین در سالن بلند میشود. پانتهآ بهرام آخرین نفر است که قبل از مجری به داخل استودیو میرود و از همه هم بیشتر تشویق میشود. حالا همه داخل سالن هستند غیر از احسان کرمی که با خونسردی چای و شیرینیاش را میخورد و قبل از خوردن زنگ استارت برنامه، کتش را میپوشد و به سالن میرود و برنامه را شروع میکند.
واکشن بازندگان و برندگان
حالا وقت اعلام آرای مردمی است. با عوامل پشت صحنه در اتاقی نشستهایم و برنامه را میبینیم. به نظر میرسد همه استرس دارند، نتایج اما چندان غیرقابل حدس نیست. احسان کرمی به شیوه همیشگیاش، از شب اول اعلام نتایج را شروع میکند؛ شیوهای که بعد از برنامه دربارهاش میگوید: «قرارمان از همان دور اول «خنداننده شو» همین شیوه بوده است. به هر حال رامبد جوان کارگردان است و من هم بازیگر. تا به حال هم انتقادی در این زمینه نشنیدم و بیشتر مردم با من درباره این کارم شوخی میکنند.»
شب اول؛ ناصر محبی حذف میشود. از سالن بیرون میآید، به سوالات فیلمبردار پشت صحنه پاسخ میدهد و بعد به همان اتاقی میآید که عوامل تنگاتنگ نشستهاند و برنامه را میبینند.او مغموم اما امیدوار به آینده است؛ «خنداننده شو» دریچهای به رویشان گشوده است که به این زودیها قرار نیست بسته شود. هر کدام از شهر و روستاهایشان، در حالی که حتی تصورش را هم نمیکردند، یک ویدئو فرستادند و همان ویدئو برگ برندهشان شد تا حالا که بین 8 نفر نهایی تنها مسابقه استعدادیابی ایران هستند و یک دنیا میشناسندشان.
محمدجواد رضایی، دومین شرکت کنندهای است که حذف میشود و به پشت صحنه میآید. او اما امیدوارتر است. سبکش آنقدر خاص بوده که حالا در خیابان و تاکسی همه او را بشناسند و از او بخواهند بگوید نِه یا با لرزش دستانش شوخی کنند.
متین نصیری، جوانترین شرکت کننده «خنداننده شو» که به تازگی وارد 18 سالگی شده، تا همین جا هم از همه خوشحالتر است. او آنقدر جوان است که آینده روشنی پیش رویش باشد و مربیاش با سرافرازی بگوید در یکی دو سال آینده به یک ستاره تبدیل میشود. شاید برای همین هم متین وقتی حذف میشود و به پشت صحنه میآید، هیچ غمگین نیست. برخلاف آیت. او پیش از اعلام نتایج هم گفته بود که با رصدی که در فضای مجازی انجام داده است، میداند که احتمالا حذف میشود.
شوخیهای بحث برانگیز
از ابتدای اجرایی شدن ایدهای به نام «خنداننده شو»، یک موضوع همیشه حساسیت برانگیز بوده و آن هم خط قرمزهای تلویزیون است. در این دوره از مسابقه هم این اتفاق بسیار دیده شد. بعضی از رسانهها بارها و بارها برای اجرای چنین مسابقهای به رامبد جوان و گروهش تاختند و برخی آن را خلاف همه اصول دانستند. از همه بیشتر هم شاید شوخیهای محمدمتین نصیری بود که یکی دوباری حسابی بحث برانگیز شدند.
اشکان خطیبی، مربی متین اما اعتقاد دارد اگر این شوخیها به نظرمان مناسب سن این بچه نمیآید و در حالی که خانوادهاش در سالن نشستهاند میخواهیم بگوییم صلاح او را بیشتر از خانوادهاش میدانیم برای این است که هنوز دنیای بچههای همسن او را نمیشناسیم. او توضیح میدهد: «شوخی نوشتن کار سختی است. شوخی نوشتن برای تلویزیون کار سختتری است و به این سختی این نکته را اضافه کنید که وقتی تنور مسابقه داغ میشود تازه خط قرمزهای جدیدی براساس آنچه اتفاق افتاده به وجود میآیند که کار را سختتر میکنند. اما این جوی که برای متین پیش آمد، بیش از هر چیز به خاطر فضای رقابتی مسابقه بود. اینکه ما برای اینکه از شرکت کننده مورد علاقهمان حمایت کنیم اول سعی میکنیم شرکت کننده رقیب را تخریب کنیم. این حواشی همیشه و همه جای جهان بوده، اینجا به خاطر عرف اجتماعی شدیدتر است. اما یادمان باشد هر چه مخالفتها بیشتر باشد، نشان میدهند که برنامه مخاطب دارد. تا این مرحله چیزی حدود سه برابر دور قبل «خنداننده شو» مردم رای دادند و این نشان میدهد که برنامه دیده شده است و قطعا کسانی که دیدهاند بر حسب سلیقه و عقایدشان درباره آن نظر میدهند.»
دلیل موفقیت محمد بحرانی
در میانه برنامه، جناب خان آماده میشود برای اجرای برنامه. محمد بحرانی و تیم همراهش اقلا ده دقیقهای با حاضران در سالن موزیک بندری را که میخواهد بخواند و از آنها پاسخ بگیرد، تمرین میکنند و بعد برنامه شروع میشود.
او ده دقیقه ای با زمین و زمان شوخی میکند و از استندآپ یک وزیر در مجلس میگوید و به مربیهای «خنداننده شو» تیکه میاندازد. طعنههایی به وضعیت اقتصادی میزند و بعد از پایان آیتم هم کیفش را روی کولش میاندازد و با گروهش میروند. فرصتی برای هم صحبتی با محمد بحرانی، مغز متفکر این شخصیت عروسکی نیست. از یکی از نویسندهها درباره متنهایی که او اجرا میکند میپرسم. او میگوید: «محمد بحرانی معمولا متنهای خودش را دارد و البته که بخش اعظم حرفهایش بداهه است.» و این نشان دهنده هوش بالای محمد بحرانی است که سالهاست یک عروسک بنفش را به محبوبترین شخصیت تلویزیونِ بی رمقِ این روزها تبدیل کرده است و در کنار آن وقتی برای جام جهانی کلیپ میخواند هم کلیپش دلچسبترین میشود و یا وقتی تئاتری روی صحنه میبرد پرمخاطبترین میشود.
آینده آنان که با «خنداننده شو» ستاره شدند؟
ساعت 11 شب است؛ حالا دیگر تمام آیتمهای برنامه ضبط شده است، تکلیف مرحله بعد هم با تنگی که شاه حسینی پرتلاش به درون استودیو برد و قرعهای که احسان کرمی کشید روشن شده و با شاد باشید همه حاضران در سالن رو به دوربین برنامه به پایان میرسد.
بار دیگر همه استندآپ کمدینها در سالن پشتی دور هم جمع میشوند و با دوربین صحبت میکنند و جلوی عکاس برنامه ژست میگیرند. برنده و بازنده خوشحال هستند از راهی که آمدند و مراحلی که پشت سر گذاشتهاند؛ اتفاقی که شاید در تلویزیون بی سابقه باشد. بچههایی از روستاها و شهرهای مختلف که فکرش را هم نمیکردند، حالا ستاره شدهاند و مردم میشناسندشان. حالا آنها به آینده فکر میکنند. یکیشان از این میگوید که باید صفحه مجازیاش را به روز نگه دارد و دیگری به دنبال کلاس فیلمنامهنویسی است برای اینکه بتواند سطح خودش را بالاتر ببرد.
راهیافتگان به مرحله بعد هم به استندآپ روز بعدشان فکر میکنند. یکی از مربیها با استرس به طبقه بالا میرود تا ببیند بالاخره تکلیف تایید متن شاگردش چه شد و آیا فیلترهای نظارتی به اجرای آن رضایت دادهاند یا باید در کمتر از 15 ساعت باقیمانده تا ضبط قسمت بعدی، متن جدیدی بنویسد و تمرین کند تا از مرحله حساس نیمه نهایی هم با موفقیت بگذرد.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: پشت صحنه تلویزیون محرم استرس بازی چای ایران تاکسی فضای مجازی جهان زمین مغز عروسک جام جهانی دوربین نیمه نهایی رامبد جوان خندوانه خنداننده شو شوخی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۱۷۹۰۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شگفتانههای تاریخی کجاست؟
«شهرستان خاتم و شهرستان مروست» در استان یزد از مناطق بکری هستند که کمتر بدان توجه شده، در حالیکه به سبب وجود منابع طبیعی و تاریخی فراوان در این مناطق، میتوان شگفتیهای عجیبی را در اینجا دید.
بازدید از مناطقی با جاذبههای فرهنگی، تاریخی و طبیعی ایران هیچگاه تمام شدنی نیست و اگر تنها قدری اهل گردش و سفر و به ویژه در ایام نوروز باشید، این جاذبهها بیشتر خودنمایی میکند. این که تنها به دلیل یک جنگل سرسبز و در کنار دریا آرامش وجود دارد شکی نیست؛ اما زمانی این زیباییها بیشتر به چشم میآید که بتوان در دل کویر هم آب و درخت و سرسبزی را دید.
این مناطق به ویژه با جاذبههای تاریخی هم همراه است و مردمی مهماننواز و خونگرم پذیرای مسافران هستند که تنها همین خوشرویی و خوشبرخوردی میتواند هر خستگی و ناراحتی را از تن بزداید.
گزارشپیشرو به دو منطقه از مناطق بکر ایران تعلق دارد که درست در مرکز کشور در میان دو راه ترانزیتی مهم و حیاتی یعنی تهران به بندرعباس و تهران به بوشهر واقع شده و به غیر از رانندگان خودروهای سنگین و اهالی همان منطقه کمتر کسی از آن عبور میکنند.
اینجا شهرستان خاتم و شهرستان مروست در استان یزد با فرهنگ و لهجهای است که میراثی از سه استان یزد، کرمان و فارس دارد و شاید به درستی مصداق بارز شعر استاد «شهریار» است که گفت: «آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری». خاصه آن که بدانید این منطقه قطب کشاورزی استان یزد و با منابع آبی فراوان است که شاید نظیرش را کمتر در جایی دیده باشید.
«مروست» و «هرات» در استان یزد با فرهنگ و لهجهای است که میراث از سه استان یزد، کرمان و فارس دارد و شاید به درستی مصداق بارز شعر استاد «شهریار» است که میفرمود: «آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری»
چه جاذبههایی بر سر مسیر شهرستانهای خاتم و مروست است؟
شهرستان خاتم به مرکزیت هرات بوده و مروست نیز شهرستان جداگانهای میباشد.
شهرستان دیگر «مَروست» نیز به مرکزیت مروست به شهر قلعههای باستانی هم شهرت دارد، در استان یزد قرار درد.
در سال ۱۳۵۹ با تصویب مجلس شورای اسلامی و شهرستان شدن «مهریز» یزد به همراه هرات و چند روستا از استان فارس و شهرستان «شهربابک» در استان کرمان، جدا و به شهرستان مهریز پیوستند.
مروست از غرب با شهرستان «سرچهان» و «بوانات» استان فارس و از شرق به شهرستان شهربابک استان کرمان و از جنوب به بخش پشتکوه شهرستان نیریز همسایه است.
برای رفتن به شهرهای مروست و هرات که از شهرهای مهم استان یزد هستند، چند راه وجود دارد. راه اصلی از مسیر یزد به کرمان است که با جدا شدن این راه بعد از مهریز به سمت غرب و با طی مسافتی نزدیک به ۱۸۰ کیلومتر به شهر مروست میرسد.
در بخشهایی از این مسیر با چنان جاذبههای طبیعی روبرو میشوید که شاید با موقعیت قبلی آن که کویر یزد هم هست، چندان ارتباطی نداشته باشد. زیرا با کوهستانی شدن جاده و عبور از دل کوههای مرکزی و به ویژه کوهستان عظیم و بلندمرتبه «شیرکوه» به مناطق ییلاقی استان یزد برخورد میکنید که «تنگ چنار» و «نیر» نخستین مکان آن است.
کوهستانی عجیب با قلل مرتفع بالای ۴ هزار متری که با بارشهای امسال سفیدپوش هم شده و با بارش باران سرسبزی زیبایی هم به این مناطق داده است. این منطقه کوهستانی، مرتفع در مسیر که دارای صخرههای بلندمرتبه و زیبایی هم بوده مامن اصلی حیات وحش با جاندارانی، چون «کل و بز» عقاب طلایی، گرگ و ... است و تپههای اطرافش هم زیستگاه قوچ و میش و یوز معروف آسیایی که در منطقه حفاظت شده «کالمند» قرار داشته و تنها مکان زندگیاش ایران است.
بعد از «نیر» و عبور از گردنه «چاه زرد» اولین تابلویی که نظر هر بینندهای را به خود جلب میکند مربوط به منطقه حفاظت شده تکثیر «گور» ایرانی است که جزو چند جانور اندمیک ایران یعنی گوزن زرد، گاندو (تمساح پوزه کوتاه ایرانی)، «زاغ بور» و «هوبره» است.
طبیعت منطقه شهرستان خاتم به گونهای است که همه شیب منطقه شیرکوه به سمت آنجاست و همین امر موجب شده تا تمام روانآبهای سطحی به طبیعت مروست و هرات سرازیر شده و تالابهای فصلی هم ایجاد کند که پرندگان آبزی و کنار آبزی زیادی را به خود جلب کند.
در منطقه هرات که جایی در مرز استان یزد و کرمان هست، چاههای آب «آرتیزین» وجود دارد که آب به صورت خودجوش از آنها فوران میکنند و تالابی را برای پرندگان ایجاد کرده که در جای خود بسیار جذاب و دیدنی استقطب کشاورزی استان یزد و شهر قلعههای باستانی اینجاست
در کتاب «نزهت القلوب» اثر حمدالله مستوفی میخوانیم: «هرات و مروست منطقهای کوچک و غله و بوم و میوه روی و هوای معتدل و آب روان دارد و مروست دیهی (دهی) است بزرگ و همان صفات دارد».
این توضیح و تفسیر نشان میدهد که هرات از وضعیت مناسبی به لحاظ اقلیمی برخوردار بوده است.
به سبب موقعیت جغرافیایی منطقه و جمع شدن آبهای سطحی طی میلیونها سال در آن، اقلیم منطقه هم جذابیتهای زیادی یافته است. چنانچه در استان یزد که به بیشتر تداعی کننده یک منطقه کویری است دیدن جنگل از نوع زاگرسی میتواند بسیار جالب توجه باشد.
به طور مثال جنگل «باغ شادی» در هرات که از جنگلهای منطقه زاگرسی بوده و بسیار منحصر به فرد و شامل گونههایی از جنگلهای چنار ناز، درختان پسته وحشی (بنه) بادام کوهی و کیکوم بوده و بخشهای گستردهای از شهرستان خاتم در هرات و شهرستان مروست را شامل میشود، نمونهای از این زیبایی حیرتانگیز است.
این جنگلها هم زیر نظر اداره محیطزیست قرار دارد و محل نگهداری «گوزن زرد آسیایی» است. وجود کانال آب بسیار زیبا که از میان شهر هرات عبور میکند جذابیت دو چندانی به این شهر داده است.
آنگونه که اشاره شد، پوشش گیاهی این منطقه شامل جنگل بنه، بادام کوهی، درمنه و ... و پرندگانی خاص در مناطق بیابانی است. در هرات که جایی در مرز استان یزد و کرمان هست، چاههای آب «آرتیزین» وجود دارد که آب به صورت خودجوش از آنها فوران میکنند و تالابی را برای پرندگان ایجاد کرده که در جای خود بسیار جذاب و دیدنی است. روستاهای کرخنگان، سرچشمه هرات، چشمه مسیح از آثار طبیعی این شهرستان است.
قلعههای باستانی این شهرستان و به ویژه در شهر مروست هم بسیار دیدنی است. به خصوص آن که بدانید قدمت آنها به دوران قبل از اسلام باز میگردد. قلعه مروست با ساختاری از مصالح خشت و گل و به کارگیری آجر در سر در آن بر بالای بلندی و مشرف به شهر مروست قرار دارد. این قلعه دارای سه برج مدور در سه گوشه آن است. در قسمت ضلع جنوب غربی قلعه بجای برج، سر در ورودی قلعه قرار گرفته است.
از آثار کشف شده در این قلعه تاریخی میتوان به وجود خشتهای ۴۰* ۵۰ دارای علامت، آجرهای نقشدار، پیسوز و ... اشاره کرد که آثار مانده از دورانهای اشکانی، ایلخانی و صفویه است. سر در قلعه در دو طبقه بنا شده است که سقف طبقه اول به طور کامل فرو ریخته است و فقط پایههای آن بجا مانده است. قرار گرفتن بر بلندی و اشراف آن به شهر و جاذبه و نمای آن از دوردست و به هنگام ورود به مروست از خصوصیات بارز این بنا محسوب میشود.
«برج علی آباد» هم که به جا مانده از قلعه علیآباد است، از دیگر قلعههای این شهرستان است. خوشبختانه هنوز تزیینات گچی پیش بخاری و طاقچههای فضای جنب برج به خوبی مشخص است. این برج تاریخی مربوط به دوره افشاریه و زندیه بوده و به لحاظ معماری دارای ارزش زیادی است.
زمانی که از نزدیک شگفتیهای مناطق جنوبی و مرکزی را ببینید، درمییابید که ایران تنها سه استان شمالی نیست و هر جایی از ایران دارای شگفتیهای خاص خودش است «قلعه ملکی» هرات هم از قلعههای تاریخی سالم استان یزد و مربوط به دوره افشاریه، زندیه و قاجار است. این قلعه در مجاورت مظهر قناتی به همین نام ایجاد شده و توسط ورثه یکی از خوانین شهرستان خاتم بنام «ابوالفتح خان محمودی نژاد» به میراث فرهنگی واگذار شده و برنامه میراث فرهنگی تبدیل آن به مجموعه فرهنگی و موزه است.
قلعه ملکی با وسعتی معادل یک و نیم هکتار شامل برج و بارو، هشتی ورودی، شاهنشین، فضاهای مسکونی رعایا است. همچنین این قلعه دارای سیلوی نگهداری غلات به صورت عمومی و خصوصی است. به این معنا که در هر فضای مسکونی سیلویی هم موجود بوده و فضاهای مخصوص نگهداری احشام به صورت روباز و سرپوشیده هم، موجود است.
«قلعه مبارکه» واقع در روستای مبارکه در فاصله ۵ کیلومتری شهر مروست هم از دیگر قلاع تاریخی این شهرستان است.
بقعه شیخ عبدالله مروست (دوره صفویه)، خانه وقفی و خانه دکتر صالحی نماد خانه باغهای شهر هرات هم از دیگر جاذبههای تاریخی و فرهنگی است.
بهطور کلی مروست دارای ۳ بافت ارزشمند تاریخی شامل موارد ذیل است:
۱. بافت تاریخی فرهنگی مروست
۲. بافت تاریخی و فرهنگی ترکان
۳. بافت تاریخی و فرهنگی هرابرجان
از دیگر مناطق جذاب این منطقه هم میتوان به روستاهای کرخنگان و چنارناز که در مناط ق خوش آب و هوای کوهستانی منطقه واقع شده و دارای چشمانداز فوقالعاده زیبایی برای گردشگران داخلی و خارجی است اشاره کرد.
وجود تک بناهای ارزشمند تاریخی در شهرستان من جمله کاروانسرای شعبه، آرامگاه شریف السادات، استودان کرخنگان و خانهباغهای بسیار زیبای تاریخی در شهر مروست و روستاهای ترکان و هرابرجان همچنین تعداد زیادی برج و بارو، حمام، تپه دُهُل زنان (کوه غُرغُرو)، آسیاب آبی، باغستان مروست و دریاچه نمک، کوه «دهار» که مرتفعترین کوه استان پس از شیرکوه در منطقه چنار ناز و وجود غارهایی مانند غار خانه خدا، لی تاریک، بابا زاهد، چشمه کُر و چنار ۲۵۰۰ ساله کرخنگان و کوچهباغهای روستای چنارناز در دهستان ایثار مروست از دیدنیهای مهم این ناحیه بکر و دست نخورده ایران است.
اگر علاقهمند به دیدن دشت شگفتانگیز «ریواس» و گلهای «ارسلان» هستید، بهتر است فرصت را از دست ندهید و در چند روز باقیمانده تعطیلات نوروز که با بارشهای بهاری خوبی همراه بوده، از این زمان بهترین بهره را ببرید.
به یقین، زمانی که از نزدیک شگفتیهای مناطق جنوبی و مرکزی را ببینید، درمییابید که ایران تنها سه استان شمالی نیست و هر جایی از ایران دارای شگفتیهای خاص و تاریخی کهن است.
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی