از چالهی «شلختهنویسی» تا چاه «وسواسینویسی»
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۱۸۸۳۳۸
.
نقطه مقابل کسانی که نثر شلخته دارند و بیاعتنا به نقش دستوری هر واژه و، مهمتر از آن، مفهوم دقیق هر واژه متونی مینویسند اغلب کژوکوژ و تأویلبردار و گاه سوءتفاهمبرانگیز، کسانی نشستهاند که از شدتِ دقت در انتخاب واژهها و ساختن جملهها و حتا، در برخی موارد، کاربرد علائم نگارشی، به ورطهی وسواسینویسی میافتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خودِ اینان دو دستهاند؛ یک دسته آنان که در عین وسواسی بودن، حواسشان جمع است که جمله و نوشتهشان از رسایی و مفهوم بودن ساقط نشود. نمونهی بارز آن برخی نوشتههای برخی دوستان است که دقتورزی در انتقال پیام و مفهوم را، احتمالاً آگاهانه، ترجیح میدهند به آنچه در نثر فارسی به بلاغت و سیر کلام مربوط میشود. نتیجه آنکه در این موارد با نثری اصطلاحاً مکانیکی مواجه میشویم.*
از غذاهای ایرانی مثال میآورم. مثلاً قرمهسبزی (یا قورمهسبزی). نثری که هم فصیح باشد و هم شیرین و بلیغ، به قرمهسبزی جاافتاده میماند؛ گوشت بهاندازه، انواع سبزی بهاندازه، سرخ شدن بهاندازه، لیمو عمانی بهاندازه، مدت طبخ بهاندازه، ادویه بهاندازه. و خب، اگر انواع قرمهسبزی جاافتاده داریم و هر یک با طعمی متفاوت زیرِ دندان، انواع نثر شیرین و فصیح هم داریم هر یک با طعمی متفاوت زیرِ زبان. ولی نثر مکانیکی به قرمهسبزیِ خوشآبورنگی میماند که بو و طعم چندان خوشی ندارد. گوشت دارد درجهیک، سبزی دارد بهاندازه، همهچیزش میزان، اما دریغ از ادویه و لیموعمانیِ بهاندازه، تا روح را هم جلا دهد در کنار شکم.
حالا برویم آنسوی خط؛ یعنی وقتی که شدتِ دقت در مستندنویسی و وسواسی بودن در نگارش باعث میشود ساختار جملهها از الگوی زبان فارسی دور بشود و گاه حتا مفهوم و پیام هم بهدرستی منتقل نشود. همان قرمهسبزی را باز به سفرهی ذهنتان بیاورید، همان نوعِ همهچیزمیزانِ بیادویه را با این تفاوت که گوشت داخل آن را نویسندهآشپز آنقدر پخته و بالا و پایین کرده که استخوانِ لای گوشتها هم خرد شده و لقمه را که توی دهان میگذاری، خردهاستخوان است که لای دندانت نازل میشود و نمیگذارد بفهمی چه میخوری.
این نوع از وسواس بیشتر در نوشتههای کسانی به چشم میآید که یادداشتهای روزنامهنگارانهی تحقیقی مینویسند. اغلب خوشقلماند و اهل حرف حساب، اما برای پرهیز از نامستندگویی یا کلیگویی و یا صدور حکم، چنان در استفاده از کلیشههای زبانی روزنامهنگاری حرفهای، بهخصوص از نوع غیرفارسی، زیادهروی میکنند که گاه باید یک جمله را بارها چپ و راست کنی تا منظور نویسنده را دریابی.
مثلاً این جمله را از روزنامهنگاری مشهور و نازنین ببینید: «در حقیقت، تا زمانی که “تَهِ پروژه های بزرگ” تهران مشخص نباشد، واقعبینانه نخواهد بود اگر تصور شود که “هیچ متحدی”، تا آن زمان که مقامهای ایرانی انتظار دارند یا تصور میکنند، در کنارشان باقی خواهد ماند.»
این نمونهای از نگارش وسواسی نوع دوم است. میگویم نوع دوم، چون آن که از شدت وسواسْ مکانیکی مینویسد، نهتنها از اصول دستوری دور نمیشود که از فرطِ پایبندی به این اصول، روحِ نثر را قربانی میکند. اما در این نمونه، نویسنده نهتنها از خیر ادویه و لیموعمانی در قرمهسبزی میگذرد که انبوهی گوشتِ گرانقیمت را با استخوان ریز خردشده میگذارد در دهان خواننده.
ایرادِ این دست نوشتهها اغلب چهار چیز است: استفادهی زیاد و نالازم از فعلهای منفی، که معتقدم با روح نثر فارسی تناسب چندانی ندارد؛ دیگری درهمپیچیدن جملهها و عبارتها با افعال بسیار بدون توجه به سیر زیباشناختی کلام، که باعث گسست جمله و شکست معنا در برخی موارد میشود؛ سوم بیاعتنایی به آهنگ کلام که نوعِ خوشِ آن پیشبرندهی خواننده است حتا در طولانیترین عبارتها و جملهها؛ و چهارم بیتوجهی به صنایع ادبی که برخی روزنامهنگاران بهاشتباه تصور میکنند استفاده از آنها در مطلبی که جنبهی تحقیقی دارد مزاحمِ دقتِ آن است.
بهترین مثال در باب آرایش واژهها و گردش کلام و پیچ و تاب سخن را میتوان از سعدی آورد:
ندانمت که اجازت نوشت و فتوا داد
که خون خلق بریزی، مکن که کس نکند
این بیت شش فعل دارد: هم اخباری هم التزامی هم امری و هم استفهامی؛ هم مضارع و هم ماضی؛ هم مثبت و هم منفی. ولی اگر دوباره و سهباره آن را میخوانی، برای بیشتر چشیدن مزهی معرکهی قرمهسبزی است نه برای اینکه معنای جمله را بفهمی و خردهاستخوانهای گیرکرده لای دندانت را درآوری و بگویی ای بابا، آخر این هم شد قرمهسبزی!
در کنار این مثالِ شعری، که آن را از سمیعی گیلانی وام گرفتهام، یک مثال نثر هم از بیهقی بخوانید، با صدای بلند:
«حدیث این دو سالارِ محتشم به پایان آمد، و سخت دراز کشید، اما ناچار چون قاعده و قانون بر آن نهاده آمده است که همهی قصه را بهتمامی شرح باید کرد، و این دو مرد بزرگ بودند، قانون نگاه داشتم، که سخن اگرچه دراز شود از نکته و نادره خالی نباشد. و اینک عاقبتِ کار دو سپاهسالار کجا شد؟ همه به پایان آمد چنانکه گفتی هرگز نبوده است.»
در جلد دوم کتاب مزخرفات فارسی در این باره بیشتر خواهم نوشت و مثالهای بیشتر خواهم زد از هر چند سو و نثر معاصر نیز.
* نگاه مکانیکی به زبان و تضادِ آن با وجه زایشی زبان موضوعی تقریباً جداگانه است که در زبانِ روایت و چندوچون نثر در متون روایی به آن خواهم پرداخت.
خوابگرد ـ رضا شکراللهی
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۱۸۸۳۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۴ سبزی که هرگز نباید پوست آنها را کند
به گزارش خبرآنلاین ،پوست سبزیجات اغلب سرشار از آنتی اکسیدان، فیبر و سایر مواد مغذی ضروری است و ما بدون فکر کردن به آن، آنها را پوست می گیریم.
سلامت نیوز در خبری نوشت:با این حال، دور انداختن پوست برخی از سبزیجات می تواند شما را از محتوای غذایی کلی سبزیجات محروم کند.
سبزیجاتی که هرگز نباید آنها را پوست بگیریدسبزیجات بخشی ضروری از یک رژیم غذایی سالم هستند، زیرا سرشار از مواد مغذی مورد نیاز برای تغذیه بدن و حفظ سلامتی هستند. پوست برخی از سبزیجات گنجینه ای از مواد مغذی ضروری را برای بدن فراهم می کند. از این رو، به جای پوست کندن سبزیجات، درباره فواید سلامتی خوردن چند سبزی با پوست یاد بگیرید.
در اینجا ۴ سبزی که به طور ایده آل نباید قبل از خوردن پوست آنها را جدا کنید آورده شده است:
۱. سیب زمینی
سیب زمینی جزء اصلی دستور های غذایی و پوست آن منبع غنی از فیبر، ویتامین ها و مواد معدنی است. آنها حاوی پتاسیم بیشتری نسبت به گوشت هستند که برای سلامت قلب و عملکرد عضلات ضروری است.
در واقع، پوست سیب زمینی مملو از آهن است که به حمایت از عملکرد گلبول های قرمز خون کمک می کند. از این رو، باقی ماندن پوست روی سیبزمینی نهتنها بافت لذتبخشی به آن می دهد، بلکه محتوای غذایی آن را نیز افزایش میدهد. اطمینان حاصل کنید که آنها را به درستی می شویید تا همه آلودگی ها قبل از پخت و پز پاک شوند.
۲. هویج
پوست هویج برای خوردن کاملا بی خطر و در واقع مفید است. پوست یا لایه ی نازک سطح هویچ، حاوی مواد مغذی متعددی از جمله آنتیاکسیدانها، ویتامین C، B۳، فیبر غذایی و فیتونوترینتها است. این مواد مغذی به دلیل تقویت سیستم ایمنی و نقش آنها در حفظ سلامت پوست و بینایی شناخته شده اند.
همچنین محتوای بتاکاروتن که به هویج رنگ نارنجی پر جنب و جوش می دهد به بهبود هضم و سلامت کلی کمک می کند.
۳. خیار
خیار را هم باید با پوست آن بخورید. پوست خیار سرشار از فیبر، ویتامین ها و مواد معدنی از جمله ویتامین K است که برای جلوگیری از لخته شدن خون و سلامت استخوان ها ضروری است.
پوست خیار همچنین منبع سیلیس است، ترکیبی که از سلامت پوست، مو و ناخن حمایت می کند.
پوست خیار را در سالاد یا میانوعدههای خود بگنجانید تا تغذیهای بیشتری داشته باشید و هیدراته بمانید.
۴. کدو سبز
هم گوشت و هم پوست کدو سبز فواید زیادی برای سلامتی دارند، مانند هضم بهتر، بهبود خلق و خو و استخوان سازی.
پوست کدو منبع فوق العاده ای از فیبر رژیمی، ویتامین C و پتاسیم است. چه در حال تفت دادن کدو باشید یا کباب کردن یا افزودن آن به غذاهای دیگر، باقی گذاشتن پوست کدو سبز یک راه عالی برای افزایش ارزش غذایی آن است.
بنابراین، اکنون می دانید کدام سبزیجات را هرگز نباید پوست بگیرید؛ اما مطمئن شوید که قبل از خوردن یا استفاده از این سبزیجات برای پخت و پز، آنها را کاملا بشویید تا آلودگی ها و آفت کش های آن را از بین ببرید!
۲۳۳۲۱۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900663