امپراتور در مسیر تنهایی
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۱۹۱۹۵۵
بیماری تحریم « ایالات متحده آمریکا هر روز شدیدتر می شود و کشورهای بیشتری را در بر می گیرد. ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۶:۵۲ رسانه ها خواندنی نظرات
به گزارش گروه رسانهخهای خبرگزاری تسنیم، بیماری تحریم « ایالات متحده آمریکا هر روز شدیدتر می شود و کشورهای بیشتری را در بر می گیرد. پس از کوبا، ایران و کره شمالی، عراق زمان صدام، لیبی زمان قذافی، روسیه و ده ها مورد دیگر، این بار این بیماری کشوری را هدف قرار داده که با آمریکا در عمده ترین پیمان های نظامی جهان هم پیمان است؛ ترکیه.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بهانه تحریم دو وزیر ترکیه ای، ادامه بازداشت کشیش آمریکایی است که مقامات ترک وی را از وابستگان به فتح ا... گولن - مردی که گفته می شود عامل کودتای ناموفق دو سال پیش بوده است – می دانند.از سوی دیگر اختلاف میان دو کشور بر سر تحویل جنگنده های اف 35 درخواستی ترکیه باعث شده است تا مقامات ترک تهدید به شکایت در محاکم بین المللی را مطرح کنند. با این حال تاثیر این تنش ها بر اوضاع داخلی به ویژه تحولات اقتصادی ترکیه مثبت نبوده است.تحولات اخیر باعث شده است تا نرخ برابری لیر این کشور به سرعت کاهش یابد. از چند ماه پیش، نرخ برابری لیر در برابر ارزهای معتبر، روندی نزولی داشت که گفته میشود ناشی از نگرانی درباره سیاستهای اقتصادی دولت بوده است. تحریم وضع شده از سوی آمریکا که احتمالا به نشانهای از تزلزل در موقعیت بینالمللی ترکیه تعبیر شده، این روند را سرعت بخشیده است. علاوه بر کاهش ارزش لیر، بازار سهام ترکیه نیز به تشدید اختلاف با آمریکا واکنش نشان داده و بهای سهام و اوراق بهادار، به خصوص اوراق قرضه دولت ترکیه نیز با کاهش قابل توجهی مواجه شده است.درمقابل،کاخ سفید نیز تصمیم ترکیه برای دو برابر کردن تعرفه واردات خودرو، سیگار و تجهیزات الکترونیکی از آمریکا را محکوم و آن را اقدامی در مسیر نادرست ارزیابی کرده است.ترکیه این اقدام را در واکنش به آن چه «حمله آمریکا به اقتصادش» توصیف کرده، انجام داده است. ایالات متحده تعرفه واردات علیه فولاد و آلومینیوم ترکیه را طی هفته گذشته دو برابر کرده است.
با این حال، میزان واکنش بی سابقه و غیر منتظره دونالد ترامپ به ادامه بازداشت یک کشیش در کشور هم پیمان، تردیدهایی را درباره واقعی بودن دلایل آمریکا در اعمال تحریم علیه ترکیه ایجاد کرده است. این تحریم ها برای مداوای بیماری جدیدی است که ایالات متحده به آن دچار شده است؛ «بیماری تحریم».
هم اکنون آمریکا قدم به دورانی گذاشته است که می توان آن را دوران تهدید متحدان نامید . ایالات متحده که در ابتدای قرن بیستم از یک جمهوری به یک امپراتوری در تراز بین المللی بدل شد، همچون تمامی امپراتوری های تاریخ با دو ابزار یعنی 1 - تطمیع و 2 - تهدید، پذیرش داوطلبانه یا اجباری قدرت های پیرامونی را به دست آورد. برای چندین دهه، آمریکایی ها به شکل چشمگیری در قبال عموم متحدانش، سخاوتمند و دست و دلباز عمل می کرده است. در دو جنگ جهانی اول و دوم، آمریکایی ها برای پیروزی دیگران میلیاردها دلار هزینه کردند؛ اروپای بعد از جنگ جهانی دوم با طرح مارشال بازسازی شد، ژاپن با جنگ کره و جنوب شرق آسیا با جنگ ویتنام از سقوط به دامان کمونیسم رهایی یافتند و اروپا باپول های هنگفت آمریکا در ناتو نجات یافت. حتی چین نیز با سرمایه آمریکایی ها به ابرقدرت اقتصادی جهان بدل شده است. سرانجام این که به قول دونالد ترامپ، جنگ های پس از 11 سپتامبر هفت تریلیون دلار هزینه روی دست مالیات دهندگان آمریکایی گذاشت.
اما آمریکای قرن بیست و یکم مانند آمریکای قرن بیستم، کشور ثروتمندی نیست تا با سخاوتمندی، محبت و احترام متحدانش را خریداری کند. آمریکای کنونی، کشوری مقروض و بی پول است که دلاری برای بذل و بخشش میان متحدانش ندارد. با ناتوانی در ادامه سیاست پرهزینه تطمیع ، ایالات متحده راه تهدید متحدانش را در پیش گرفته است. متحدان یا باید هزینه حفظ امنیت خود را داوطلبانه به ایالات متحده بپردازند یا خطر تهدیدات این کشور را به جان بخرند. ناتو زیر فشار افزایش هزینه های دفاعی قرار دارد، اعضای نفتا باید در تجارت با آمریکا مدارا کنند، چین بر سر مواجهه با بزرگ ترین جنگ تجاری تاریخ بشر قرار دارد و حتی سعودی ها و متحدانش باید بخشی از هزینه هفت تریلیون دلاری جنگ های پس از 11 سپتامبر را بپردازند یا این که دولت هایشان ظرف یک هفته سرنگون خواهد شد. سرانجام این که ترکیه، متحد ایالات متحده در ناتو یا به خواست واشنگتن تمکین می کند یا با جنگ اقتصادی مشابه جنگ آمریکا با ایران مواجه خواهد شد.
اکنون ایالات متحده برای حفظ امپراتوری پر هزینه خود، از سخاوتمندی به باج گیری از متحدان روی آورده است در حالی که این رویکرد، متحدان سیاسی- اقتصادی آمریکا را به تدریج به سمت قدرت های سخاوتمند دیگر سوق خواهد داد که بارزترین آن، چین است. همچنین تشکیل ائتلاف های جدید بدون آمریکا، دیگر گزینه پیش روی متحدان رنجیده ایالات متحده از اجرای سیاست «اول امریکا» خواهد بود. گرچه جایگزینی تهدید به جای تطمیع، زمان فروپاشی امپراتوری جهانی ایالات متحده را به تاخیر خواهد انداخت، اما آن چه باقی می ماند، «امپراتوری تنها» خواهد بود؛ امپراتوری که حتی به متحدان سیاسی- نظامی خود در ناتو هم رحم نخواهد کرد.
یادداشت خراسان/ امیرعلی ابوالفتح
انتهای پیام/
R1361/P1361/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۱۹۱۹۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دامی که آمریکا برای عراق پهن کرد
مینا العریبی، سردبیر روزنامه انگلیسی زبان در مقاله The National «عراق را ترک نکنید؛ در چرایی تداوم حضور آمریکا در عراق» که در وب سایت فارن افرز منتشر شده است، سعی در توجیه تداوم حضور آمریکا در عراق داشته است.
به گزارش فرهیختگان به نقل از العریبی در این مقاله سعی کرده آمریکا را ضامن حاکمیت عراق توصیف کند؛ گزارهای که بیپایه بودن آن در نگاهی سطحی به وضعیت عراق در طول سالیان اشغال روشن میشود. نکته مهمتری که خوانش این مقاله آن را روشن میسازد، بیم آمریکا و حامیان آن از پیوند محکم جمهوری اسلامی ایران و عراق و ارتباطات قوی دو کشور است.
اکثر نخستوزیران عراق در دو دهه گذشته در مقطعی از ارتش آمریکا خواستهاند کشورشان را ترک کنند.
مذاکرات دوجانبه طی ۱۵ سال گذشته یا بیشتر سبب شده است حضور نظامی ایالاتمتحده در عراق از زمان اوج آن در سال ۲۰۰۷، یعنی زمانی که ۱۷۰ هزار نیروی آمریکایی بهعنوان بخشی از «بسیج» مبارزه با القاعده و پشتیبانی از نیروهای مسلح این کشور که پس از متلاشی شدن از سوی واشنگتن در سال ۲۰۰۳ هنوز در مرحله بازسازی خود بودند، بهشدت کاهش یابد.
تعداد فعلی سربازان آمریکایی در عراق اکنون ۲۵۰۰ نفر است. تهدید ایجاد شده از سوی القاعده و داعش در این کشور هم به میزان قابلتوجهی کاهش یافته و اعمال خشونتآمیز چشمگیر هم نادر شده، شرایطی که توجیهکننده حضور کمرنگ نیروهای آمریکایی در عراق است.
اکنون سودانی به دنبال پایان دادن به ماموریت نظامی آمریکا در عراق است. اگرچه سودانی بهعنوان فرمانده کل قوا عملا باید بر تمام نهادهای مسلح عراقی تفوق داشته باشد، اما در عمل، گروههای شبهنظامی یا بهصورت خودمختار یا از طریق نیروهای بسیج مردمی -سازمانی فراگیر که از نظر قانونی بخشی از دستگاه امنیتی عراق بوده، اما مستقیما با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران- هماهنگی دارد.
هنگامی که سودانی در ۱۵ آوریل با جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در واشنگتن دیدار کند، از ایالاتمتحده درخواست خواهد کرد تمام نیروهای آمریکایی را از عراق خارج کند، اما بعید است که طرحی برای مقابله با شبهنظامیان پس از خروج این نیروها ارائه کند.
اگر حضور نظامی ایالاتمتحده در عراق به پایان برسد، احتمالا متعاقبا شاهد ایجاد اختلافات سیاسی خواهیم بود. پیشرفتهای حاصل شده برای نیروهای مسلح عراق از سال ۲۰۱۴ یعنی زمانی که آنها نتوانستند مانع پیشروی داعش در یکسوم خاک خود شوند، در صورت برداشته شدن دست حمایت ایالاتمتحده ممکن است از بین برود. واشنگتن اکنون باید از اهرم نفوذ خود در بغداد برای حفظ حضور نظامی غیرجنگی، مشابه نیروهایی که در آلمان، ژاپن، فیلیپین و کشورهای دیگر دارد، استفاده کند.
فضای مذاکرهحضور ایالاتمتحده در عراق در برههای ناپایدار برای خاورمیانه در کانون توجه قرارگرفته است. جنگ در نوار غزه فرصتهایی را برای آن دسته از بازیگران خارجی ایجاد کرده است که به دنبال سود بردن از ویرانیها هستند، ازجمله ایران. نیروهای نیابتی ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری فعال هستند و تهران خواستار چیزی جز کاهش حضور ایالات متحده در منطقه و ترک کامل عراق نیست.
ایالاتمتحده امروز دوستان زیادی در رهبری عراق ندارد؛ وضعیتی که نتیجه عدم تعامل دیپلماتیک این کشور در طول سالها به شمار میرود. با این حال، این امر بدان معنا نیست که سیاستمداران عراقی همگی خواهان خروج نیروهای آمریکایی از این کشور هستند.
در این میان سیاستهای دولت عراق نیز تا حدودی متناقض است. تلاشهای کنونی برای پایان دادن به حضور نظامی ایالاتمتحده بخشی از تلاش گستردهتر بغداد برای محدود کردن نفوذ بینالمللی در این کشور است؛ دولت عراق همچنین استفاده از دینار عراق را برای معاملات مالی بهجای دلار آمریکا دنبال میکند و نهاد ماموریت کمکرسانی سازمان ملل به عراق را نیز که به نظارت بر انتخابات و تشویق گفتگو میان احزاب سیاسی رقیب کمک کرده، محدود کرده است.
با این حال، دولت عراق همچنان به دنبال برقراری پیوند نظامی با غرب است. گروه مامور ناتو در عراق که به آموزش و مشاوره نیروهای عراقی کمک میکند، برخلاف آمریکا، زیر بار انتقادها قرار ندارد.
دلایل بقادولتهای پیشین ایالاتمتحده تلاشهای مختلفی را برای پاسخگویی به خواستههای عراق برای مذاکره مجدد درباره حضور نظامی ایالات متحده در عراق انجام دادهاند. خاطرات وعده رئیس جمهور اوباما برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق و بازگشت سهسال بعد آنها به این کشور هنوز هم در خاطرات اهالی عراق زنده است.
برای بیش از دو دهه، عراق سنگ بنای سیاست خاورمیانهای ایالاتمتحده بوده و فعالیتهای نظامی ایالاتمتحده بیشتر بر تهدید تروریستی القاعده و بعدا داعش متمرکز بوده است. البته اگرچه این گروهها هنوز هم تهدید بهشمار میروند، دامنه دست درازی آنان بهشدت کاهش یافته است، اما در این میان خطرات دیگری در قالب گروههای شبهنظامی سرکش پدیدار شده است که بیشتر آنها از سوی تهران تغذیه میشوند.
البته ایالاتمتحده در این میان بدون اهرم فشار هم نیست. عراق همچنان بهشدت به حمایت سیاسی و نظامی واشنگتن برای تقویت نیروهای مسلح خود و همکاری با شرکای منطقهای متکی است.
آزمون ارادههایک تناقض کلیدی در بطن سیاست عراق وجود دارد؛ درخواستهای ارائهشده برای حاکمیت بیشتر عراق که در عمل به خروج نیروهای آمریکایی ترجمه میشود، توسط گروههایی تحریک میشود که خود با گرفتن دستورات از تهران، اقتدار دولت عراق را تضعیف میکنند. ایالاتمتحده ضربه اولیه را [به حاکمیت عراق]با جنگ و اشغال سال ۲۰۰۳ وارد کرد و آسیب به حاکمیت عراق به شبهنظامیان و دیگر بازیگران غیردولتی اجازه داد تا در سالهای پس از آن تکثیر شوند.
موضوع حضور نیروهای آمریکایی در عراق به آزمون اراده بین بازیگران سیاسی خواستار هماهنگی بغداد با تهران و کسانی تبدیل شده که میخواهند استقلال عراق را از طریق ایجاد توازن در روابط با تهران و واشنگتن تضمین کنند. آنچه در این بحث مطرح است بسیار بزرگتر از چند هزار سرباز غیرجنگی است. بهنفع عراق و ایالاتمتحده است بر سر یک توافق بلندمدت مذاکره کنند که مساله سربازان را حل و در مرحله بعدی روابط ایالاتمتحده و عراق را تنظیم کنند.