عوامل داخلی و خارجی کودتا «۲۸ مرداد» چه کسانی بودند؟
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۱۹۸۷۸۷
۶۵ سال از کودتای ۲۸ مرداد آمریکا و سلطنت پهلوی علیه دولت قانونی وقت ایران و ملت ما میگذرد. در این گزارش به سوالات اصلی درباره این کودتا و نقش عوامل مختلف پاسخ داده شده است.
خبرگزاری تسنیم: حدود ۶۵ سال از ۲۸ مرداد سال ۳۲ میگذرد. روزی که خیابانهای تهران صحنه عربده کشیهای هواداران شاه و برهم زدن امنیت عمومی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پایان شایعه درباره نقش آیتالله کاشانی در کودتا
چند ساعت بعد برنامههای رادیو قطع شد. یک نفر پشت تریبون قرار گرفت و گفت: "الو! الو! اینجا تهران، الو! الو! اینجا تهران، مردم! خبر بشارتآمیز. چند دقیقه دیگر سرلشکر زاهدی، نخستوزیر، پیام شاهنشاه را برای شما قرائت میکند. مردم شهرستانهای ایران بیدار و هوشیار باشید. مصدق خائن فرار کرده است... مردم حسین فاطمی را قطعه قطعه کردهاند... "
آن روزها مثل حالا نبود که وسایل ارتباط جمعی حقایقِ رخ داده در یک شهر را در عرض چند دقیقه به گوش و چشم همه برساند. تنها وسیله خبررسانی رادیو بود و مردم شهرستانها صحبتهای نماینده مجلس درباره فرار مصدق و تکه تکه شدن شهید فاطمی را قبول میکنند.
کودتای ۲۸ مرداد به به نهضت ملی مردم ایران که از شهریور ۲۰ شروع شده بود مهر خاتم زد تا سال ۱۳۴۲ که امام خمینی نهضت جدید اسلامی را با توجه به تجربههای ملی شدن نفت و مشروطه آغاز کرد. روابط ایران و انگلستان که به دلیل مخالفت با حقوق اساسی ملت ایران قطع شده بود، دوباره از سر گرفته شد و روابط ایران و آمریکا بیش از گذشته حسنه شد.
هرچند نباید اشتباهات محمد مصدق و هوادارانش را در به نتیجه رسیدن کودتا نادیده گرفت، اما آنچه مهم است، توطئه بیگانگان بر مصالح ملت بود که دوباره بر نفت ایران سلطه یافتند. محیط خفقان و استبداد شدید نزدیک یک دهه بر فضای یک کشور حاکم شد. استبدادی که تا سال ۵۷ همچنان ادامه یافت.
در این گزارش سعی شده تا به سوالات اصلی درباره کودتای ۲۸ مرداد پاسخ داده شود.
**شاه در کودتای ۲۸ مرداد کجا بود؟
روز ۲۲ مرداد شاه دو برگه را امضا کرده بود. در یکی از آنها فرمان عزل مصدق و در دیگری فرمان بر سر کار آمدن فضلالله زاهدی (از فرماندهان ارتش) نوشته شده بود. شاه از راه احتیاط تهران را ترک و به بهانه استراحت به سواحل خزر میرود. سرهنگ نصیری رئیس گارد شاهنشاهی نیمه شب ۲۴ مرداد به قصد دستگیری مصدق به منزل وی میرود، اما خود را در محاصره نیروهای نظامی میبیند.
در روزهای ۲۵ تا ۲۸ مرداد، تظاهرات احزاب و گروهها علیه سلطنت و پایین کشیدن مجسمه شاه از خیابانها در جریان بود، اما در پس پرده، فضلالله زاهدی به کمک خارجیها در حال ساماندهی کودتا بود. بعد از ظهر روز ۲۷ مرداد، عدهای از ارتشیها که لباس شخصی به تن داشتند حوالی لالهزار به نفع شاه تظاهرات کردند.
ارتشبد ریاحی رئیس ستاد ارتش از هواداران مصدق که از جریان کودتا آگاه شده بود طرح شاه را به مصدق لو داده بود. نصیری بازداشت شد و اکثر افسران حامی شاه دستگیر و دستور محاصره سعدآباد داده میشود. روز ۲۵ مرداد، رادیو تهران بیانیه ویژه دولت را پخش کرد که در آن از انجام کودتایی نافرجام در شب گذشته یاد شده بود.
شاه که آن زمان در کلاردشت بود با خبردار شدن از دستگیری فرماندهان نظامی و محاصره کاخ سعدآباد، با کمک خلبان خاتمی (شوهر فاطمه پهلوی خواهر شاه) ابتدا به بغداد و سپس به رم فرار میکند. روزنامهها و رادیو، شاه را مقصر اوضاع موجود میدانستند. حزب توده خواستار سقوط سلطنت و اعلام جمهوری شد. طرفداران مصدق هنوز هم به ابقای سلطنت نظر داشتند و مصدق خواستار انحلال مجلس و تشکیل شورای سلطنت شد.
در روزهای ۲۵ تا ۲۸ مرداد، تظاهرات احزاب و گروهها علیه سلطنت و پایین کشیدن مجسمه شاه از خیابانها در جریان بود، اما در پس پرده، فضلالله زاهدی به کمک خارجیها در حال ساماندهی کودتا بود. بعد از ظهر روز ۲۷ مرداد، عدهای از ارتشیها که لباس شخصی به تن داشتند حوالی لالهزار به نفع شاه تظاهرات کردند.
دکتر مصدق در دادگاه نظامی بعد از ۲۸ مرداد
روز ۲۸ مرداد، فعالیت آنها بیشتر شد و با چوب و چماق به مراکز احزاب طرفدار مصدق حمله کردند. فرمانداری نظامی تهران که در اختیار مصدق بود ممانعتی نکرد و از جانب سران کودتا به فرماندهان واحدهای نظامی مقیم تهران دستور داده بودند که اگر از کودتا حمایت نمیکنید، سکوت اختیار کنید.
رفته رفته نقاط حساس شهر از جمله رادیو را بتصرف درآورده و خانه مصدق محاصره گرفته شد. ساعت ۳/۵ بعد از ظهر ۲۸ مرداد، زاهدی رسما سقوط مصدق و انتصاب خود به نخستوزیری را اعلام کرد. ساعت ۷:۳۰ با دستگیری مصدق کودتا پیروز شد و وی به بازداشتگاه رفت.
شاه با تلگراف زاهدی به کشور بازگشت.
شعبان جعفری از عوامل کودتای ۲۸ مرداد در کنار محمدرضا شاه
** نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد
کرملین، روزولت (برادرزاده تئودور روزولت رئیسجمهور اسبق آمریکا) کارشناس امور خاورمیانه سازمان سیا بود که نقش برجستهای در طراحی کودتا داشت.
روزولت اواخر سال ۵۷ شمسی در مصاحبهای اعلام میکند "کودتای ۲۸ مرداد نخستین عملیات مخفی علیه یک دولت خارجی بود که بوسیله سیا در ماههای آخر حکومت ترومن تنظیم شده بود. " روزولت مدعی شده بود که اواسط سال ۱۹۵۳ به مدت سه هفته در ایران اقامت داشته و با کمک ژنرال شوارتکسف (مامور سازماندهی کادر شهربانی ایران در سالهای ۲۰ تا ۲۷ و از دوستان فضلالله زاهدی) کودتا را رهبری کرده است.
صحنهای از کودتای ۲۸ مرداد
روزولت معتقد بود "اجرای کودتا برای سیا ضرورت داشت" وی ۷۵ هزار دلار را برای خرج کودتا به سه آمریکایی و ۵ ایران داده بود. تنها سه نفر هویت او را در تهران میدانستند. یکی شاه که از پیشنهاد عزل مصدق و سرکار آوردن زاهدی استقبال میکند. پیشنهاد رفتن به بغداد در صورت موفقیت آمیر نبودن مرحله اول کودتا نیز پیشنهاد روزولت بود.
محمدرضا پهلوی نیز در کتاب "ماموریت برای وطنم" درباره نقش آمریکا در کودتا چنین مینویسد "گاهی این سوال مطرح میشود که آیا دولتهای امریکا و انگلستان در قیام تاریخی ۲۸ مرداد و برانداختن مصدق کمک مالی کردهاند یا خیر؟ هرچند من در حین انقلاب در خارج از ایران بودم، ولی از جزئیات امور اطلاع داشتم و بعد از مراجعت به ایران نیز در جریان حوادث بودم و انکار نمیکنم که شاید بمنظور پیشرفت هدف این انقلاب ملی وجوهی هم از طرف هموطنان من خرج شده باشد... "
کرملین روزولت به جبران خدمتش در کودتا از سیا خارج شد و به معاونت کمپانی نفتی "گلف" رسید. جایی که بوی نفت میداد!
** شعبان بیمخ و فاحشههای شهرنو علیه مصدق!
روز ۲۸ مرداد زنان فاسد ساکن "شهرنو" (محله بدنام و فاسد تهران) با چوب و چماق لاتهای تهران را همراهی کردند. به آنها گفته بودند در صورت برانداختن مصدق و بازگشت شاه، پول خوبی نصیبشان میشود.
روزولت اواخر سال ۵۷ شمسی در مصاحبهای اعلام میکند "کودتای ۲۸ مرداد نخستین عملیات مخفی علیه یک دولت خارجی بود که بوسیله سیا در ماههای آخر حکومت ترومن تنظیم شده بود. "
آنها با سردادن شعار "مرگ بر مصدق" و "زنده باد شاه" به سمت خانه نخستوزیر در خیابان فلسطین کنونی رفتند. «پری بلنده»، «ملکه اعتضادی» و «پری آژدان قزی» از اهالی قلعه (همان شهرنو) با جمعی از زنان ساکن آنجا به جمعیت شعبان جعفری (بیمخ) پیوستند. «پری آژدان قزی» روز قبلش به دیدار شعبان جعفری در زندان رفته بود تا رخصت همراهی نوچههایش با کودتاگران را بگیرد.
صحنهای از حضور یکی از زنان ساکن شهرنو در کودتای ۲۸ مرداد
بعد از بازگشت شاه به اوضاع آن محله سر و سامان داده شد و دیواری دورتا دور آن کشیده شد. سهامهایی هم در بانک به نام سردستههایشان شد.
اما شعبان جعفری هم حکایتی دارد. وی متولد ۱۳۰۰ در تهران است که به "شعبون بیمخ" و "شعبان درخونگاه" شهرت داشت. وی در خاطراتش مدعی است که در روز ۲۸ مرداد تا ظهر در زندان شهربانی بوده، اما تصاویر متعدد از روز ۲۸ مرداد نشان میدهد وی و نوچههایش در ایجاد جو رعب و وحشت حرف اول را میزدند.
شعبان جعفری و نوچههایش در خیابانهای تهران
جعفری از شاهدوستان معروف بود و بعد از ۲۸ مرداد یکی از معروفترین باشگاههای زورخانهای ایران در پیش از انقلاب اسلامی را با کمک مالی رژیم به نام «باشگاه جعفری» تاسیس کرد و شاه شخصا برای افتتاح آن حاضر شد.
وی پس از پیروزی انقلاب به خارج از کشور رفت و در روز ۲۸ مرداد ۸۵ (سالگرد کودتایی که در آن دست داشت!) در کالیفرنیا درگذشت.
** آیا آیتالله کاشانی از کودتاگران حمایت میکرد؟
فضلالله زاهدی تصور میکرد مقابلهای که مصدق در روزهای نخستوزیری با روحانیت کرده بود و توهینهای مکرر طرفدارانش به آیتالله کاشانی موجب خواهد شد تا وی را در کودتا یاری کنند.
توهینهای آن زمان به روحانیت و آیتالله کاشانی در نشریات دولتی و حزب توده بهقدری شدید بود که علما و طلاب حوزههای علمیه نجف، قم و مشهد در اعلامیههای مختلفی اعتراض خود را نشان دادند.
با این حال تصور زاهدی، فردای کودتا نقش بر آب شد چرا که آیتالله کاشانی که قبل از ۲۸ مرداد در محدودیت بسر میبرد، رویه دولت و محدودیتهای حکومت نظامی را مورد اعتراض قرار داد و از دستگیر کردن افراد برخلاف قانون ناراضی بود. بعد از در دست گرفتن رادیو توسط حامیان زاهدی نیز، سخنگوی دولت وی اعلام کرد "اخیرا شخص گمنام و ماجراجویی بنام سید ابوالقاسم کاشی به تحریک علیه دولت دست زده و عوامفریبی میکند... "
آیتالله کاشانی حتی روز ۲۷ مرداد آخرین هشدار را در نامهای به مصدق درباره احتمال کودتا میدهد و چنین مینویسد "حضرت نخست وزیر معظم جناب آقای دکتر مصدق دامت اقباله
گرچه امکانی برای عرایضم باقی نمانده است، ولی صلاح دین و ملت برای این خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصی است. خودتان بهتر از هر کسی میدانید که تمام هم و غمم در نگهداری دولت جنابعالی است که خودتان به بقای آن مایل نیستید از تجربیات روی کار آمدن قوام و لجبازیهای اخیر بر من مسلم است که میخواهید مانند سیام تیر کذائی یکبار دیگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید. حرف اینجانب را درخصوص اصرارم در عدم اجرای رفراندم نشنیدید مرا لکه حیض کردید خانهام را سنگ باران و یاران و فرزندانم را زندانی فرمودید و مجلس را که ترس داشتید شما را ببرد بستید حالا نه مجلسی هست و نه تکیه گاهی برای این ملت گذاشتهاید. زاهدی را که من با زحمت در مجلس تحت نظر و قابل کنترل نگه داشته بودم با لطایف الحیل خارج کردید و حالا همانطور که واضح بود درصدد به اصطلاح کودتا است.
اگر نقشه شما نیست که مانند سی ام تیرماه عقب نشینی کنید و به ظاهر قهرمان بمانید... همان طور که گفتم آمریکا ما را در گرفتن نفت از انگلیسیها کمک کرد حالا به صورت ملی و دنیاپسندی میخواهد به دست جنابعالی این ثروت ما را به چنگ آورد و اگر واقعاً با دیپلماسی نمیخواهید کنار بروید این نامه من سندی است در تاریخ ملت ایران که من شما را با وجود همه بدیهای خصوصیتان نسبت به خودم از وقوع حتمی یک کودتا توسط زاهدی که مطابق با نقشههای خود شماست آگاه کردم که فردا جای هیچ گونه عذری نباشد اگر براستی در این فکر اشتباه میکند با اظهار تمایل شما. سید مصطفی و ناصر خان قشقایی را برای مذاکره، خدمت میفرستم. سیدابوالقاسم کاشانی»
دکتر مصدق در پاسخ نامه دلسوزانه آیت الله کاشانی، اما چنین نوشت:
«۲۷ مرداد ماه مرقومه حضرت آقا توسط آقای حسن سالمی زیارت شد اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم. والسلام. دکتر محمد مصدق.»
به دلیل حکومت نظامی، انحلال مجلس توسط مصدق و تعطیلی روزنامهها عملا فضا برای ابراز عقیده توسط مخالفان شاه فراهم نبود. یکی از اشتباهات آن زمان انحلال مجلس توسط مصدق بود که میتوانست تا حدی انعکاس صدای مردم و سدی در برابر نفوذ بیگانگان باشد.
با پیروزی کودتاچیان، برخی افراد مانند مصدق به حبس و تبعید و شخصیتی همچون دکتر فاطمی به حکم دادگاه نظامی تیرباران شد و به شهادت رسید. آیتالله کاشانی که تا پایان عمرش (اسفند سال ۴۰) منزوی و خانهنشین شده بود گاهی با صدور اعلامیهها و گفتگو با رسانهها مخالفت خود را به از سرگیری روابط با انگلیس و نفوذ بیگانه اعلام میکرد.
منبع: فردا
کلیدواژه: کودتای 28 مرداد عوامل داخلی و خارجی سلطنت پهلوی آیت الله کاشانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۱۹۸۷۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایران ۱۰۰ تولیدکننده موبایل دارد، کره جنوبی یک عدد؛ چرا این نگرانکننده است؟
100 شرکت در ایران برای تولید موبایل تسهیلات گرفتهاند؛ عددی شگفتآور که درعینحال نگرانکننده است.
«۱۰۰ شرکت در سال ۱۴۰۲ برای تولید گوشی تلفن همراه درخواست مجوز کرده و با دریافت برخی «حمایتها و تسهیلات» فعالیت خود را آغاز کردهاند.»
به گزارش دیجیاتو، اینها صحبتهای «سیدحسین سادات حسینی»، رئیس کمیسیون تخصصی موبایل و لوازم جانبی اتاق اصناف است؛ همان شخصی که اندکی قبل گفته بود: «واردکنندههای مونتاژکار خود را به عنوان تولیدکننده معرفی کردهاند و بهدنبال ایجاد انحصار در بازار هستند.»
هر چند ممکن است همه این شرکتها، محصولشان را به بازار عرضه نکرده باشند اما ۱۰۰ واحد تولیدکننده موبایل عدد بسیار بالایی است، نه فقط برای کشوری مانند ایران، بلکه برای پیشروترین کشورهای این حوزه.
برای درک بیشتر شگفتی این میزان تولیدکننده داخلی، بد نیست بدانید طبق اعلام مؤسسه تحقیقاتی Counterpoint، درحالحاضر ۲۵۰ برند تولیدکننده موبایل در سراسر جهان فعال هستند، درحالیکه این رقم در سال ۲۰۱۷ حدود ۷۰۰ برند بوده است. میبینیم که نه تنها با گذشت زمان، تولیدکنندگان موبایل رشد نکردهاند، بلکه اکثر آنها به این نتیجه رسیدهاند که بهتر است درهای کارخانهشان را ببندند، حتی شرکتهای بزرگی مانند الجی، مایکروسافت و زیمنس.
در لیست ۲۵۰ تولیدکننده موبایل، تنها نامهای GLX، صاایران، ایکسویژن و جیپلاس از ایران دیده میشود. اگر ۹۶ تولیدکننده دیگر ایرانی را در میان ۲۵۰ برند در سراسر جهان در نظر بگیریم، به این معنی است که ۲۹ درصد تولیدکنندگان موبایل دنیا در ایران هستند.
کره جنوبی تنها یک برند تولیدکننده گوشی دارداوضاع از این هم عجیبتر است. کره جنوبی درحالحاضر تنها یک برند تولیدکننده تلفن همراه دارد: سامسونگ. در ژاپن ۱۲ برند فعالیت میکنند و این رقم در آمریکا یازده است. تنها ۴۰ کشور از حدود ۲۰۰ کشور در جهان موبایل تولید میکنند.
۱۰۰ تولیدکننده موبایل در ایران بیش از آنکه شگفتانگیز باشد، نگرانکننده است. نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی چندین سال است بر طبل تولید موبایل داخلی میکوبند اما اینبار انگار شرایط متفاوت است و عزمی جزم برای تسلط موبایل ایرانی بر بازار وجود دارد. علاوه بر اینها، براساس تکلیف قانونی «طرح کلان و معماری شبکه ملی اطلاعات» تا سال ۱۴۰۴ باید ۲۰ درصد بازار تلفن همراه در دست گوشیهای ایرانی با سیستمعامل داخلی باشد.
در این شرایط طبیعی است مردم نگران باشند بلای بازار لوازم خانگی و خودرو، این بار موبایلهایشان را نشانه بگیرد.
البته گله مردم از خودرو و لوازم خانگی در مورد کیفیت و قیمت است اما زمانی که صحبت از دستگاهی مانند موبایل میشود، دغدغههای امنیتی، محدودیت و قطعی اینترنت، حریم خصوصی و مانند اینها هم مطرح میشود.
درست مانند شبکه ملی اطلاعات که بسیاری به آن طرح ملی کردن و بستن اینترنت میگویند، مسئولان، از هر طیف و جناح سیاسی تنها تکذیب میکنند ولی نمیشود مردم را برای این نگرانیهایشان سرزنش کرد، چرا که اگر روزی واردات موبایل خارجی محدود شود یا تعرفههای سنگین برای واردات وضع کنند، شاید بسیاری از مردم ناراضی باشند اما هیچکس تعجب نخواهد کرد زیرا اولینبار نخواهد بود که با چنین ممنوعیتهایی مواجه میشوند.
در آخر این را هم بگویم که برای نوشتن همین یادداشت کوتاه و ساده، زمان نسبتاً زیادی صرف کردم چون بیشتر وقتم صرف این شد که بفهمم حتی اگر فرض کنیم انتهای این مسیر، ممنوعیت کامل موبایل خارجی در انتظارمان است، باز هم ۱۰۰ تولیدکننده به چه کارمان میآید؟
یک فروشنده موبایل در یکی از پاساژهای معروف پایتخت میگفت موبایل ایرانی با حاشیه سود چند برابری به فروش میرسد. اینکه این حاشیه سود ریشه در رانتی بزرگ دارد یا نه برای من هم سؤال است. هنوز هم به جوابی نرسیدهام اما پیگیر خواهم بود تا بفهمم چه شده که همه دلشان هوای تولید موبایل داخلی کرده است.
کانال عصر ایران در تلگرام