کوفی عنان و کارشکنیهای آمریکا در روند چند جانبه گرائی!
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۲۱۱۵۹۸
وبلاگ > تاجیک، نصرت اله - کوفی عنان هفتمین و از موفق ترین دبیرکلهای سازمان ملل که عمرش را در همین سازمان گذرانده بود و از کارمندی ساده پلههای ترقی را طی کرده بود و به دبیرکلی رسید یک فرد خوشبین مصمم بود و به دلیل باز کردن درب سازمان ملل به روی مردم و تقویت نقش سازمانهای مردم نهاد روح تازهای در سازمان ملل متحد دمید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سازمان ملل متحد یکی از دست آوردهای چند جانبه گرایی و همکاری کشورها درصحنه بینالمللی برای برقراری صلح و امنیت و جلوگیری از حنگ و خونریزی در سال 1945 بر ویرانههای جنگ جهانی دوم بنا شد تا از بشریت و دست آوردها و تمدنش در مقابل خطر از سرگیری جنگهای مشابه جلوگیری کند. از همان ابتدا رسالت این سازمان حفظ صلح و ثبات در جهان و گسترش مناسبات دوستانه بین کشورها بود و منشورش بر احترام به حقوق بشر استوار است و از تمام کشورهای جهان دعوت میکند که مشکلات اقتصادی، اجتماعی، بشردوستانه و فرهنگی را با همکاری یکدیگر حل کنند. نهاد قبلی که سازمان ملل متحد جایگزین آن شد جامعه ملل نام داشت که پس از جنگ جهانی اول تأسیس شد و هدفش پیشگیری از وقوع یک جنگ دیگر بود، ولی نتوانست از آغاز جنگ جهانی دوم در پایان دهه 1930 جلوگیری کند و در سال 1946 منحل شد. البته هنگام تأسیس سازمان ملل متحد بخش زیادی از اهداف و ساختار جامعه ملل مجدداً" به کار گرفته شد. در سال 1944 نمایندگان اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و چین در دیداری در واشنگتن بر سر طرح اولیه تشکیل یک نهاد جهانی به توافق رسیدند و این طرح مبنایی برای نشست گستردهتری در سال 1945 و با شرکت نمایندگان 50 کشور جهان شد. بر اساس منشوری که در این اجلاس به تصویب رسید سازمان ملل متحد در 24 اکتبر 1945 متولد شد.یکی از مشکلات این سازمان تأمین مالی و اخذ حق عضویت کشورها برای انجام ماموریتها و پرداخت هزینههای این سازمان است. از این زاویه آمریکا نقش ویزه ائی برای تأمین خواستهایش برخوردار است و تأثیر زیادی بر روند امور و مصوبات این سازمان جهانی و مؤسسات تابعه آن دارد. کوفی عنان سیاستمدار غنائی هفتمین دبیر کل و در حالیکه سازمان ملل در آستانه ورشکستگی بود جانشین پطروس غالی سیاستمدار مصری شد و به مدت دو دوره پنجساله، بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۶ دبیرکل سازمان ملل شد و اولین دیپلمات سیاهپوستی بود که از یک کشور آفریقایی به این مقام رسید. در دوره دبیرکلی وی که در سال ۲۰۰۱ برای کمک به تقویت نقش سازمان ملل برنده جایزه نوبل صلح شد. وی که جانی تازه با سازمان ملل داد و برای صلح جنگید اما آنجا که سیاستهایش با امریکا همنوا نبود کارش با مشکل روبرو شد. در دوران وی سازمان ملل با بحرانهایی جهانی چون شیوع ایدز و همچنین اشغال عراق از طرف نیروهای آمریکایی و بریتانیایی و متحدانشان که کوفی عنان آنرا غیر قانونی دانست همراه بود. او در ابتدا به عنوان یکی از کارکنان سازمان بهداشت جهانی به سازمان ملل پیوست و پس از آن مقامهایی در کمیساریای عالی پناهندگان و دفتر دبیرکل سازمان ملل داشت و سپس در مقامهای مختلف دستیار دبیرکل این سازمان بود. کوفی عنان تدوین سند اهداف توسعه هزاره را بزرگترین دستاورد خود میدانست. در این سند برای اولین بار کشورهای مختلف در اموری چون فقر، نابرابری و مرگ و میر کودکان اهدافی در سطح جهانی تعریف کردند.یکی دیگر از مشکلات ساختاری و اداری سازمان ملل هزینه و کارمند زیاد بود و کوفی عنان ساختار را به هم زد و به تعدیل نیرو در سازمان ملل پرداخت و هزار نفر از نیروی انسانی این سازمان در مقر نیویورک را کم کرد. در همین حال او که به خاطر نقشش در اجازه مداخله در جنگ بوسنی مناسبات خوبی با دولت آمریکا داشت تلاش نمود تا آمریکا بدهی خود به سازمان ملل را بپردازد اما حمله دولت جورج بوش پسر در سال 2003 به عراق با بهانه مداخله پیشگیرانه و سلاحهای کشتارجمعی دولت صدام حسین که شواهد قوی نیز نداشت، باعث شد که کوفی عنان آن را غیرقانونی و رابطهاش با دولت آمریکا سرد شود. در دوره وی اسلامگرائی اوج گرفت و حملات یازده سپتامبر اتفاق افتاد اما ازآنجاکه او در دوره نسلکشی روآندا و همچنین جنگ بوسنی مسئول صلحبانان سازمان ملل بود و به همین خاطر هدف انتقادهای زیادی قرار گرفت. در جریان کمکهای سازمان ملل به عراق در دوران تحریم نفتی پیش از سقوط صدام نیز فساد مالی گستردهای رخداده بود و پسر کوفی عنان هم درگیر این رسوایی بود و این امر دامن وی را نیز گرفت. او پس از پایان دوره دبیر کلی در سازمان ملل مدتی بهعنوان فرستاده ویژه این سازمان در امور سوریه کارکرد که به دلیل همکاری کشورهای همپیمان آمریکا درگیر حوادث این کشور نتوانست در این مأموریت موفق باشد و استعفا داد. آقای عنان برای اجرای طرح شش مادهای خود به کشورهای مختلف درگیر در این بحران ازجمله ایران و روسیه سفر کرد و موافقت این کشورها برای آن را به دست آورد اما این باعث توقف خشونتها نشد. او از طرف سازمان ملل و اتحادیه عرب مأموریت داشت تا راهحلی برای پایان دادن به خشونتهای سوریه پیدا کند. طرح وی ازجمله شامل عقبنشینی نیروهای ارتش سوریه و انتقال تسلیحات سنگین از مناطق شهری و توقف عملیات نظامی علیه مناطق مسکونی، اجرای آتشبس بین نیروهای دولتی و مخالفان، آزادی زندانیان سیاسی و امدادرسانی به غیرنظامیان در مناطق درگیری بود اما این طرح از سوی هیچیک از طرفین مناقشه به اجرا درنیامد. او که در سن هشتادسالگی فوت کرد یکی از دبیر کلهای موفق این سازمان بود و با فعالیتهایش توانست سازمان ملل را که به رکود و رخوت دچار شده بود جان تازهای بخشیده و چندجانبه گرایی را درصحنه بینالمللی احیا نماید
منبع: روزنامه ستاره صبح مورخ 28.5.97
منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۲۱۱۵۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکایت آمریکایی که دیگر «آمریکا» نیست
تاریخ پر است از سرگذشت ابرقدرتهایی که دیگر قدرتی برایشان باقی نمانده و سرزمینهایی که از شوکت و ثروتشان تلی از خاک به یادگار مانده است و این حکایتی است که به نظر میرسد این روزها نیز در حال تکرار شدن است.
فروپاشی ابرقدرتی آمریکا سخت است؟
پیش از جنگ سرد آمریکا و شوروی به عنوان رهبران دو بلوک غرب و شرق قدرت و یا همان هژمونی جهان را در دست داشتند؛ با شروع جنگ سرد، اما یکی از این قدرتها از بین رفت و جهان به عنوان جهانی تک قطبی به راه خود ادامه داد.
نشریه «فارن افرز» سال ۹۹ در زمان هیاهوی برجام نوشت تمامی عواملی که روزی باعث قدرت جهانی آمریکا شده بودند، امروز در حال دگرگونی است و به سویی میرود که به هژمونی آمریکا پایان دهد. فروپاشی ابرقدرتی آمریکا سخت است، اما با تحولات جهانی استحکام گذشته خود را از دست داده است.
سال ۲۰۲۲ هم راشا تودی گزارش داد: سال ۲۰۲۲ رو به پایان است. این سال، سالی بود که پیامدهای مهمی برای آینده ژئوپلیتیک جهانی داشت و در کتابهای تاریخ از آن یاد خواهد شد. به طور خاص، این سال نشانگر پایان سه دهه تک قطبی آمریکا بود که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ آغاز و سبب ایجاد جهان چند قطبی جدید متشکل از قدرتهای بزرگ رقیب متعدد شد. ۱۲ ماه گذشته اگرچه مدتها قبل در حال شکل گیری بود، اما تثبیت نهایی دوره ژئوپلیتیکی جدید را رقم زد. عملیات نظامی روسیه در اوکراین نقطه عطف تعیین کننده بود، که نمایانگر گسست نهایی از جهانی بود که با سقوط اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد. کاتالیزور اصلی این تغییر، خود آمریکا بود، که دیگر از جهانی شدن که زمانی از آن حمایت میکرد، خوشش نمیآمد. کاهش هژمونی آمریکا از طریق احیای مجدد دولتهای رقیب که به میل آمریکا اصلاحات انجام نمیدهند (روسیه و چین) انجام شده است.
حمید صالحی کارشناس مسائل منطقه در این زمینه معتقد است: شکی نیست که قدرت و نفوذ آمریکا در طی این چند سال اخیر رو به افول است به این معنی که هیمنه و هژمونی آمریکا در دستگاهها و نهادهای بین المللی کمتر شده است. کاهش قدرت آمریکا در نهادهای بین المللی دلایل متعددی دارد که بخشی از آن قدرت گرفتن چین و همچنین روسیه است و بخش دیگر مربوط به تحولاتی است که در منطقه رخ میدهد و نیز اتفاقات درون ایالات متحده از جمله عواملی است که بر کاهش قدرت آمریکا تاثیر گذاشته است. براساس قرارداد بین المللی ۱۹۲۵ ژنو که استفاده، تولید و انباشت سلاح شیمیایی ممنوع است، اما آمریکاییها در لائوس و... استفاده کردند، این مساله نشان میدهد آمریکاییها هر چه به نفعشان باشد حمایت و ضمانت کرده و آن را دنبال میکنند.
صالحی خاطرنشان کرد: آمریکاییها در دو سه موضوع دارای قدرت هستند از جمله دلار، اما در شرایط کنونی و تحولات اخیر این قدرت آنان رو به افول است. تحولات منطقهای و جهانی هم در این مساله تاثیر گذار است؛ بنابراین عوامل مختلفی دست به دست هم داده تا شاهد روند کاهش قدرت آمریکا باشیم که نتایج مثبتی در به نتیجه رسیدن معاهدات بین المللی و رأی دادگاه لاهه دارد، البته یکسری تحولات بین المللی مانند جنگ روسیه و اوکراین هم در این موضوع موثر هستند.
مقاومتی که باعث شکست آمریکا شد
اما یکی از عواملی که بسیاری معتقدند روند سقوط این هژمون سابق را تسریع کرده محور مقاومت است.
حسین کنعانی مقدم کارشناس سیاست خارجی در این باره گفته است: آمریکا در ماجرای طوفان الاقصی به طور تمام قد درکنار رژیم صهیونیستی قرار رفت و این جمله معروف بایدن که ما درحمایت از رژیم صهیونیستی ایستاده ایم عملا شراکت در جنایات نسل کشی، کودک کشی و اقدامات دد منشانه رژیم صهیوینستی در برابر ملت فلسطین و علیه صلح و امنیت جهانی شد. تصور آمریکا هم این بود که رژیم صهیونیستی در میدان با نبرد میتواند بر مردم فلسطین غلبه کند. همچنین با توج به اینکه خود رژیم صهیونیستی مولود نامشروع پیوند آمریکا و انگلیس بود خیلی تلاش داشتند تا این طفل نامشروع را حفظ کنند، اما در طوفان الاقصی اراده ملت فلسطین پیروز شد و عملا آمریکا نتوانست در میدان و صحنه بین المللی و حتی در موضوع رسانهای اقدامی را در جهت بقای صهیونیستها انجام دهد تا حدی که خودش هم اکنون در گیر یک جبش اجتماعی و دانشجویی است که در حال جهانی شدن است.
مقاومت معادلات قدرت را در دنیا برهم زده است
وی ادامه داد: باتوجه به گذشته جنبش دانشجویی در آمریکا در سال ۱۹۶۰ که در مقابله با بحث مداخلات آمریکا در ویتنام بود و باعث شد که آمریکا عقب نشینی کند و تسلیم اراده دانشجویان شود میتوان الان هم گفت که آمریکا در درون خود هم دچار شکست شده است. زیرا الان به جای اینکه یک آمریکایی بگوید که من در کنار اسرائیل ایستاده ام شاهد این است که حتی مردم و نخبگان خود را هم از دست داده است؛ بنابراین شکست خورده قطعی میدان و دیپلماسی رژیم صهیونیستی است با توجه به اینکه الان هم در صحنه بین المللی شاهد قطعنامه ۲۷۲۸ برعلیه رژیم صهیونیستی بودیم تا حدی که خود آمریکا هم رای ممتنع داد و نتوانست این قطعنامه را وتو کند. در حال حاضر هم بسیاری از کشورها در پی این هستند که روابط سیاسی و دیپلماتیک و اقتصادی خود را با صهیونیستها قطع کنند و در هیچ یک از حنههایی که برایشان متصور بود پیروز نشدند و محور مقاومت از همیشه پیروزتر است و در معادلات بین المللی و منطقهای هم بعد از عملیات وعده صادق حرف اول را در مناسبات میزند.
این کارشناس معتقد است: همه میدانند که مقاومت معادلات قدرت را در دنیا برهم زده است و الان میتوان گفت که یکی از محورهای شکل گرفته در جهان چند قطبی محور مقاومت و از جمله جمهوری اسلامی است که این محور را حمایت میکند. ایران در بریکس و شانگهای و در معاملات منطقهای در مناسبات قفقاز و سایر کشورها اثر موثری داشته است چه از نظر سیاسی چه امنیتی و چه اقتادی بنابراین قطب سوم جهان در حال شکل گیری با بازیگران مطرح است.
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی سیاست خارجی