Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ناطقان»
2024-05-05@21:54:06 GMT

روایت‌نعمت‌زاده ازعزلش‌توسط احمدی‌نژاد

تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۲۱۴۰۱۰

محمدرضا نعمت‌زاده می‌گوید یک مصاحبه درباره محمود احمدی‌نژاد باعث اخراج او از شرکت ملی پالایش و پخش فراورده‌های نفتی ایران شد. ناطقان: روزنامه شرق با محمدرضا نعمت زاده وزیر صنعت،معدن و تجارت دولت یازدهم که رئیس ستاد انتخاباتی روحانی در سال ۱۳۹۲ بوده و در طول سالهای انقلاب مصدر امور متعددی بوده مصاحبه کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


  ۴۰ سال است که در عرصه‌های مختلف از جمله مدیریت صنایع نفت و پتروشیمی و... حضور دارید. به نظرتان چه جاهایی خوب عمل کرده‌اید و چه جاهایی باید بهتر عمل می‌کردید؟بعد از انقلاب من در مسئولیت‌های مختلفی بودم. در برهه‌های زمانی مختلف این کارها انجام شده است. مثلا قبل از پیروزی انقلاب گروهی درست کرده بودم با کمک ۴۰، ۵۰ نفر که از اعتصابات حمایت می‌کردیم. در واقع کاری می‌کردیم که یک کارخانه تعطیل شود و کارگرانش را اداره می‌کردیم. بعد از انقلاب، امام فرمودند همه به سر کار برگردند. ما تا روز قبل می‌گفتیم سر کار نروید و بعد از انقلاب باید می‌گفتیم بروید. به همین خاطر دادگاه‌هایی درست کردیم و به پرونده مدیرانی که متهم به وابستگی بودند، رسیدگی کردیم و گفتیم اینها می‌توانند برگردند و کارگران به حرف ما گوش دادند.اول انقلاب، کشور دچار التهاب شدید در بخش اشتغال و اقتصاد بود، به همین دلیل با کمک دوستان و به‌صورت رسمی و غیررسمی، ترکیبی درست کردیم تا به امور رسیدگی کنیم که نتایج مثبت داشت. در آن زمان در بخش‌های مختلفی حضور داشتم. مدتی مدیر ایران‌خودرو و مدتی هم در دوران جنگ در سازمان صنایع دفاع در صنایع نظامی بودم. آن زمان در جهت پشتیبانی نیروهای مسلح، پروژه‌های پارچین را تکمیل و راه‌اندازی کردیم و در آن مهمات‌سازی صنایع هواپیما و هلیکوپتر را انجام می‌دادیم، مثلا هلیکوپترهایی را که مشکل پیدا می‌کردند تعمیر می‌کردیم که دوباره به جبهه بروند.
به نظرم یکی از موفقیت‌هایی که آن زمان حاصل شد، این بود که پشتوانه بسیار انسانی و ملی در جهت حمایت رزمندگان داشتیم. همان‌طورکه پیرزن غذا می‌پخت یا هرچه طلا و جواهرات داشت برای پیروزی عزیزان هزینه می‌کرد، ما هم با همان شور و عشق سر کار می‌ماندیم و منزل نمی‌رفتیم.
دوران بمباران، من در توانیر بودم. نیروگاه‌ نکا در شمال کشور مورد حمله قرار گرفته بود و دودکشش کلا از بین رفت که بازسازی کردیم. هر هفته با ماشین برای بازسازی به خوزستان می‌رفتیم.  در زرند بودم که ظهر خبر آوردند نیروگاه رامین را بمباران کردند. اجلاس مدیرعاملان را داشتیم، خداحافظی کردیم و از زرند با ماشین به سمت اهواز رفتیم. واقعا مدام در هیجان بودیم. نتایج کار هم بسیار خوب بود. نیروگاه رامین پنج بار در زمان حضور من، بمباران و بازسازی شد.
در زمان سازندگی که مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی دستور دادند شما به صنعت بیایید، بازسازی را در کارها قرار دادیم. از اواسط سال ۶۸ از توانیر به وزارت صنایع رفتم. بحث بازسازی‌ها مقوله‌ای بود که تا اندازه‌ای بد نبود. کسی متوجه نمی‌شود در سد و بیابان‌ها چه می‌کنیم، ولی در پتروشیمی خوشبختانه توانستیم با کمک همه دوستان اثرات خوبی بر کشور بگذاریم.
در سه، چهار سالی که بازنشسته بودم، برای پتروشیمی مکران در چابهار طراحی کردیم تا عسلویه دیگری را ایجاد کنیم، اما متأسفانه دوستان به‌ سرعتی که ما شروع کردیم ادامه ندادند. قرار است با وزیر محترم دفاع رایزنی کنیم، زیرا دوستانشان اصرار دارند کمکشان کنیم. اینجا راه بیفتد، ۱۰ میلیارد دلار به صادرات کشور اضافه می‌شود. با رقم‌های اندک این کار شدنی نیست، باید کارهای جهشی انجام داد.
  اوایل انقلاب در بخش صنعت خیلی درگیری داشتید. حتی بحث گروگان‌گیری را هم مطرح کرده‌اند. تجربه‌ای در این زمینه داشتید؟آقای هاشمی‌طبا در کابینه شهید باهنر وزیر شدند. اوایل انقلاب، کاستی‌ها خیلی زیاد بود. البته جنگ تحمیلی فضای کشور را بیشتر متوجه جنگ کرد و می‌شد گفت جنگ، همه ملت را در جهت پشتیبانی متحد کرده بود. آن زمان هم ما در صنایع دفاع مشغول پشتیبانی جنگ بودیم و مدتی هم در توانیر بودیم؛ باز در جهت رفع خراب‌کاری‌هایی که صدام به بار آورد. بنابراین از قبل از دولت آقای هاشمی‌رفسنجانی هم، من در مسیر صنعت بودم.
خیلی‌ها معتقد بودند جنگ وحدت را به وجود آورده و بعد از جنگ، احزاب و گروه‌ها حقوقی را مطالبه خواهند کرد. به نظرم این کار به این صورت نشد. حتی من هم باور کرده بودم که مشکلات زیاد سیاسی- اجتماعی خواهیم داشت، اما واقعا مدیریت و درایت شخص هاشمی‌رفسنجانی به‌گونه‌ای بود که این وحدت و انسجام را حفظ کرد. مسائل را در سطوح بالا خودشان حل‌و‌فصل می‌کردند. مثل الان نبود که در جامعه مطالب مختلف و اختلافات مطرح شود. من به‌عنوان یک شهروند احساس نمی‌کردم ما مسئله خاصی داریم. البته مسائلی از خارج کشور تحمیل می‌شد، تبلیغات منفی از روز اول انقلاب وجود داشت و به آن عادت کرده بودیم. آقای هاشمی موج هدایت کشور را در دست داشتند. به‌شخصه مسئله حادی را به خاطر ندارم که آن زمان مطرح شده باشد. البته در دوره دوم، مسائل سیاسی و اطلاعاتی داشتیم. مسئله قتل‌های زنجیره‌ای مطرح شد که زیبنده نظام نبود. مواردی از این دست داشتیم که وارد جزئیات نمی‌شوم. بعضی‌ها انتقاد می‌کردند که آزادی کمتر است. چون توجه به مسائل اقتصادی و سازندگی می‌شد، تا حدی به مسائل سیاسی نمی‌رسیدند، کمی هم تحت‌الشعاع قرار گرفته بود.  این تجربه را در دولت آقای خاتمی داشتیم...آقای خاتمی که تشریف آوردند، شاید در سه، چهار سال اول دوره ایشان بیشتر مباحث آزادی سیاسی و اجتماعی مطرح شد که به نظرم خوب بود اما در دوره اول به مسائل اقتصادی کمتر عنایت شد که جنبه منفی دولت اول ایشان است. خاطرم هست خدمت ایشان رسیدم، عرض کردم فضای سیاسی لازمه کار است اما اینکه فقط به این مورد پرداخته شود، کافی نیست. حتی بعضی از ما انتقاد می‌کردند. گفتم مردم نان، آزادی و کار می‌خواهند. ایشان خوشبختانه در دور دوم طبق آمار و اطلاعات فضا را برگرداندند. ضمن اینکه آزادی سیاسی ادامه داشت، بحث‌های اقتصادی هم مطرح شد.  در دوران شما بحث ادغام وزارتخانه‌ها نیز طرح شد و شما از مدافعان بودید. چه شد که این حجم سنگین کار را در یک وزارتخانه پذیرفتند؟در دوره دوم دولت آقای هاشمی بخش صنایع و صنایع سنگین ادغام شد. به‌اتفاق هر سه وزیر صنعتی خدمت ایشان رفتیم و گفتیم توصیه ما این است که این بخش‌ها ادغام شوند که بتوانیم سیاست‌گذاری منسجم‌تری داشته باشیم. ایشان با همان حالت تبسمی که داشتند، گفت این‌همه کار بزرگ را می‌خواهید باهم انجام دهید؟ بروید پله‌پله انجام دهید. چون آقای نژادحسینیان و بنده در جهت ادغام خیلی همفکر بودیم، پیشنهاد دادیم که اجازه دهید که این دو ادغام شوند. بالاخره ادغام صورت گرفت و بعد هم به‌عنوان وزیر وزارتخانه ادغام‌شده از سوی ایشان تعیین و به مجلس معرفی شدم و رأی اعتماد گرفتم. بنابراین پیشنهاد این بود که جزء کاندیداهای وزارت صنعت در دولت آقای خاتمی باشم. در آنجا یکی از بزرگواران گفته بود فلانی چون مصاحبه‌ای کرده و از آقای ناطق‌نوری حمایت کرده، صلاح نیست آقای خاتمی او را انتخاب کند. آقای خاتمی در آن جلسه نبود. ایشان گروهی را برای تعیین وزرا مشخص کرده بودند. آنجا گفته بودند که چون من در مورد آقای ناطق مصاحبه‌ کرده‌ام، به مصلحت نیست...  چه کسانی بودند؟اجازه دهید از کسی نام نبرم. هر دو زنده و از بزرگواران هستند. مشورت برای این بود که هرکسی عقیده‌اش را بگوید. شاید هم حرفشان منطق داشت که بالاخره نعمت‌زاده‌ای که از آقای ناطق حمایت کرده، شاید علیه آقای خاتمی باشد؛ با اینکه من قبل از انقلاب نسبت به آقای خاتمی ارادت داشتم و ایشان خانواده من را خوب می‌شناخت. حتی آخر دوره دوم که خدمت ایشان رسیدیم، از سوی یکی از بستگانمان که با ایشان سال‌ها در خارج از کشور زندگی کرده بودند، خبر رسید که ایشان گفته‌اند یکی از مواردی که در دولت بی‌نصیب بودیم، حضور ما (نعمت‌زاده) در کابینه بود. الان که من بازنشسته کامل هستم، می‌توانم به‌راحتی بگویم. این امر نشان می‌دهد که ایشان شناخت کاملی از من داشت و کارهای من را هم دید. ایشان یکی از افرادی است که همیشه در دل بنده جا دارد. در این مدت هم دیده‌اید جز وحدت کلمه چیزی اعلام نکرده‌اند و در زمان تصدی هم در خدمت انقلاب و رهبری بودند. حالا هم واقعا بی‌سروصدا به اوضاع تمکین کرده‌‌اند و برخی رفتارها به نظرم سزاوار ایشان نیست. خدا شاهد است در جلسات دولت و در مراکزی که در خدمت بزرگان بودیم هم این حرف‌ها را می‌گفتم و مختص الان نیست. معتقدم انقلاب از وجود آقای هاشمی و خاتمی محروم شده است.  ماجرای اختلاف نظر شما با احمدی‌نژاد و برکناری‌تان سر چه‌ چیزی بود؟اوایل دولت آقای احمدی‌نژاد بود که آقای وزیری‌هامانه من را به ناهار دعوت کرد و گفت می‌خواهم همان کاری را که در پتروشیمی کردید، در پالایش و پخش هم انجام دهید. گفتم اجازه دهید کار قبلی را ادامه دهیم، تازه یاد گرفته‌ایم. گفت سوخت بسیار مهم است. شدیدا با بحران سوخت مواجهیم و باید در این حوزه سرمایه‌گذاری شود. حتی خانمم هم به این کار رضایت نداشت. خانمم می‌گفت: هشت سال در پتروشیمی جان‌کنده‌ای، می‌خواهی دوباره از صفر شروع کنی؟ از ما نمی‌ترسی از خدا بترس، باید به خانواده هم برسی. به آقای وزیری گفتم: همسرم مخالف است. گفت راضی‌کردن ایشان با من. شب که به خانه رفتم، همسرم گفت آقای وزیری‌هامانه‌ با من تماس گرفته که تو چرا مخالفت می‌کنی. بالاخره به آنجا رفتم و حدود سه‌ آنجا سال بودم.از روز اول طرح‌های جدید را شروع کردیم. ستاره خلیج‌ فارس که بخشی از آن را آقای رئیس‌جمهور به‌تازگی افتتاح کردند، از تأسیس شرکت و شروع و مشارکت ۵۰درصدی با خارجی‌ها آنجا حضور داشتم و باید سال‌ها قبل راه می‌افتاد؛ اما نشد. برای بهینه‌سازی تمام پالایشگاه‌ها و اصلاح سوخت قرارداد بستیم. همین یورو۴ که امروز تولید می‌شود، قراردادی است که آن زمان بستیم و شروع شد. چند پالایشگاه دیگر را هم از صفر شروع کردیم؛ اما متأسفانه کارش پیش نرفته است. معتقدم نباید این همه نفت خام را خام صادر کنیم، باید پس از تبدیل به فراورده صادر کنیم. این امر در سیاست‌های ۲۴گانه مقام معظم رهبری درباره اقتصاد مقاومتی صراحتا ذکر شده است و بالاخره باید انجام شود. کشور باید در این زمینه‌ها جدی‌تر باشد. برخی از بیرون و نهاد ریاست‌جمهوری امرونهی می‌کردند که چه کسی را بگذار و دیگری را بردار.  در چینش مدیران دخالت می‌کردند؟بله، می‌گفتند مدیرعامل فلان پالایشگاه را عوض کن و دیگری را بگذار. می‌گفتم این کار تخصصی است و این فرد ۲۵ سال در این صنعت حضور داشته و کار را می‌داند. برای همین او را انتخاب کرده‌ام. نمی‌توانم از خیابان کسی را بیاورم. در همه پست‌ها می‌توان این کار را کرد؛ اما پالایشگاه، فنی است و یک بی‌‌احتیاطی می‌تواند منجر به آتش‌سوزی و کشتار شود.  افرادی که سفارش می‌شدند، معمولا جزء چه دسته افرادی بودند؟دسته نمی‌شناسم (با خنده). در این کارها بحث سیاسی را باید کلا کنار گذاشت. کار صنعتی و فنی زبان خودش را دارد. یک فرد شایسته باید باشد که بتواند مجموعه را اداره کند. راست و چپ فرق نمی‌کند. دیدگاه من این بود؛ مثلا می‌گفتند فلانی که عضو فلان حزب است، آنجا نباشد؛ درحالی‌که آن فرد مشغول کار بود و مشکلی وجود نداشت.  نظرشان انتصاب چه کسانی بود؟یکی از بزرگواران که در شورای نگهبان اکنون حضور دارند، تماس گرفتند و فرمودند فلانی به امام بی‌احترامی کرده و باید او را از این سمت بردارید. آن زمان آقای نوذری وزیر بود. گفتم آن فرد چنین آدمی نیست که به امام توهین کند. آقای نوذری دو، سه ‌بار گفت اگر این کار را نکنید، از راه دیگری وارد می‌شویم. رفتم نزد حاج‌آقایی که به‌ نقل از او طرح شده بود که آن فرد، به امام توهین کرده. گفتم حاج‌آقا، شما این حرف را زده‌اید؟ گفتند بله. پرسیدم شما این فرد را دیده‌اید؟ می‌شناسید؟ گفتند نه. گفتم پس چرا این حرف را می‌زنید. گفتند فلانی به من زنگ زده و کاملا مورد اعتماد است. گفتم مطمئن هستید اشتباه نکرده؟ گفت اشتباه نمی‌کند. مدیر را نزد آن آقا در شهرستان فرستادم و گفتم درست است که تو با فلانی صحبت کرده‌ای و درباره من چنین حرف‌هایی را زده‌ای؟ آن شخص گفته بود انجمن اسلامی فلان‌جا این حرف‌ها را به ما گفته‌اند. پیگیری کردیم و متوجه شدیم آن فرد دنبال گرید بوده و ما به او صلاحیت آن را اعطا نکرده‌ بودیم. برای همین در پی برکناری آن مدیر برآمده بود. می‌خواهم بدانید اتفاق می‌تواند بیفتد. به این مدیر گفتم از ایشان خواهش کن تماس بگیرد و بگوید این حرف درست نبوده و با واسطه شنیده بودم؛ چون مورد وثوق بود. زنگ زدند و گفتند. اواخری بود که هنوز اخراج نشده‌ بودم. یک هفته بعد از اخراج من آن فرد را جابه‌جا کردند. کاری ندارم که مسلمان است یا نه، حزب‌اللهی است یا راست و چپ، حق یک انسان را به ناحق از بین برده و بی‌آبرویش کردیم. این کارها اگر به نام اسلام و دین تمام شود، خیلی بد است.
  در کرمانشاه پالایشگاه آناهیتا را تأسیس کردیم. معمولا دنبال احیای فرهنگ و تاریخ گذشته هستم. به نظر من اینها به کارهای اقتصادی هویت می‌دهد. آقای نوذری وزیر به من گفت امام‌جمعه آنجا اصرار دارد این نام طاغوتی است و باید عوض شود. گفتم کجای نام آناهیتا طاغوتی است؟ آناهیتا الهه آب است و نشان می‌دهد که ما تاریخ داریم. دوباره که به من در‌این‌باره تذکر دادند، گفتم از قول من سلام برسانید و بگویید تا حکم شرعی و قانونی تعویض نام را به من ندهید، این کار را نمی‌کنم. گفت در نمازجمعه می‌گویم. گفتم بگویید. در نماز‌جمعه گفت، من هم در مصاحبه اظهارات امام‌جمعه را رد کردم. امروز هم اسم آنجا آناهیتاست؛ اما متأسفانه همان‌طور مثل قبل مانده و کسی کار را ادامه نداده که اگر ما بودیم، قطعا امروز دودش درآمده بود. پالایشگاه کرمانشاه خیلی کوچک و قدیمی است و وسط شهر است و قابل نوسازی و بازسازی نیست. هدف‌مان این بود که آنجا را تبدیل به پارکی برای مردم کنیم؛ چون درخت‌های انبوه دارد و ساختمان‌هایش را هم می‌توان تبدیل به موزه کرد تا شهر هویت تاریخی پیدا کند که متأسفانه چنین نشد. امیدوارم آیندگان پالایشگاه آناهیتا را بسازند.  همه اینها را گفتید، اما توضیح ندادید چه شد که در دولت احمدی‌نژاد اخراج شدید؟یکی از مواردی که من را از شرکت ملی پالایش و پخش اخراج کردند، بخش‌نامه‌ای بود که همه پیمانی‌ها را رسمی کنید. حساب کردم دیدم ۳۰ هزار نفر را در وزارت نفت باید رسمی کنیم. چقدر تلاش کردیم این بخش را بنا به سیاست‌های دولت قبل، برون‌سپاری کنیم. در برنامه سوم و چهارم آمده بود که این کار را بکنیم. تمام پرسنل احترام دارند، اما نمی‌شود همه را رسمی کرد.
می‌خواستند حتی کارگر بخش فضای سبز را هم رسمی کنیم. در وزارتخانه مرتب مخالفت می‌کردم، به‌همین‌دلیل به رئیس‌جمهور وقت مرتب می‌گفتند نعمت‌زاده یاغی است. گفتم به مصلحت دولت نیست که این افراد را حقوق‌بگیر دولت کنیم. آن‌موقع، فردا باید پیمانی دیگری بگیریم. ایشان آنجا از دست من کمی ناراحت شد. البته ما روش من‌درآوردی داشتیم. گفتیم کسانی‌ که حداقل یک سال کار کرده‌اند و حداقل مدرک کارشناسی دارند، ‌آزمون می‌گذاریم، اگر پست خالی بود، به‌ترتیب نمرات جذبشان می‌کنیم؛ بنابراین به‌جای دو‌ هزار نفر مثلا صد نفر را انتخاب کردیم، ولی حق کسی هم ضایع نشد و آنها هم به کارشان ادامه دادند. یکی از دلایل اخراج من این بود؛ اما علت اصلی، مصاحبه کوتاهی بود که با یکی از خانم‌های جوان خبرنگار کرده بودم. این خبرنگار به من گفت آقای نعمت‌زاده گفته می‌شود آقای احمدی‌نژاد رجایی زمانه است، ما که آن زمان به دنیا نیامده‌ایم، شما که زمان نخست‌وزیری ایشان وزیرشان بوده‌اید، نظرتان چیست؟ گفتم این را از من نپرس. خیلی اصرار کرد. گفتم من از جنبه مدیریت ایشان می‌گویم. مرحوم رجایی اهل مشورت بود، نظرخواهی می‌کرد، ‌جلسه می‌گذاشت، به حرف دیگران گوش می‌داد، برخلاف او، آقای احمدی‌نژاد خودمحور است. ساعت ۱۱ شب من را اخراج کردند. منزل بودم که آقای نوذری تماس گرفت گفت مصاحبه شما را آقای رئیس‌جمهور دیده و گفته صبح دیگر نرو. گفتم خدا را شکر راحت شدم.  برگردیم به زمان حاضر. در دولت آقای روحانی شما بعد از یک فاصله برگشتید. این‌بار در قامت رئیس ستاد انتخاباتی. با این اوصاف شما در همه بخش‌ها، تجربه‌های نو داشتید. چه شد فراخوانده شدید؟آقای روحانی به من گفتند می‌خواهم کاندیدا شوم، شما مسئولیت ستاد را بر عهده بگیرید. عرض کردم من همه‌کار کرده‌ام جز این یک کار (با خنده) زیاد بلد نیستم. خلاصه تشکر و عذرخواهی کردم. فردای آن روز بعضی دوستان تماس گرفتند و گفتند نشستی داشته باشیم. دکتر واعظی و دکتر ترکان هم بودند. این دو بزرگوار در مرکز مطالعات استراتژیک با آقای روحانی همکاری می‌کردند. بالاخره به آن مرکز رفتم و یکی، دو ساعت با من صحبت کردند و سعی کردند من را متقاعد کنند. گفتم شما که نزدیک آقای دکتر هستید، این مسئولیت را بپذیرید، ما هم کمکتان می‌کنیم. گفتند نظر آقای روحانی بر شماست. به اجبار گفتم چشم. خدمت آقای روحانی رفتم. گفتم من ناشی هستم در انتخابات شهردار، فرماندار و کسی دیگر کار نکرده‌ام، ولی تا حدی مدیریت بلد هستم، چشم همکاری می‌کنم. از دوستان دیگر که در ستاد مرکز مطالعات استراتژیک بودند، قول گرفتم که کمک کنند. خوشبختانه این حرکت شروع شد. درحالی‌که نه یک ریال داشتیم، نه بودجه‌ای داشتیم. شاید باورتان نشود آپارتمانی را که سال‌ها متروکه بود کسی به ما معرفی کرد که مربوط به بخش خصوصی بود. حتی کلید را پیدا نکردیم و قفل را شکستیم و دیدیم پر از خاک است. آنجا را گرفتیم و تمیز کردیم. حتی خودم یک نقاش را بردم که پنجشنبه و جمعه نقاشی کند. حتی یک‌سری وسیله از منزل بردم، مثل مبل و یخچال که ستادی شکل بگیرد. خیلی هم مسخره‌مان می‌کردند و می‌گفتند با این کارها نمی‌توان ستاد تشکیل داد. 
خوشبختانه خدا کمک کرد کم‌کم ساختمانی نصفه‌کاره را که بزرگ‌تر بود به ما دادند که آب، برق، گاز، تلفن و آسانسور هم نداشت. دفترمان طبقه هشتم بود و هر روز با پله بالا می‌رفتیم، ولی چون مردم علاقه داشتند که تحولی در کشور انجام شود، با وجود اینکه آقای روحانی بین مردم خیلی شناخته‌شده نبودند و فقط تحصیل‌کرده‌ها و فرهیخته‌ها ایشان را می‌شناختند، توانستیم کار را کلید بزنیم.
برخی می‌گفتند شما می‌خواهید چه کار کنید؟ روستاها و شهرستان‌های کوچک اسم آقای روحانی را هم نشنیده‌اند. گفتیم خدا کریم است. خوشبختانه همه مردم دست به دست هم دادند، صحبت‌های آقای روحانی هم بسیار جذاب بود. الحمدالله انتخابات انجام شد و ایشان رأی آوردند و پیروز شدند. خاطرات این دوره می‌تواند یک کتاب باشد. یک نفر آمد گفت ببینید آقای قالیباف چقدر خرج می‌کند. گفتم ما نداریم خرج کنیم، ما مردم را داریم. واقعا یکی از بیشترین انتقادات از شهرستان‌ها و دوستان نزدیک این بود که می‌گفتند شما بیخود تلاش می‌کنید.
یادم نمی‌رود جلسه‌ای داشتیم چند نفر آمده بودند، تابستان هم بود. گفتند شما آب ‌خوردن هم تعارف نمی‌کنید، جاهای دیگر با چای و شیرینی و ناهار و شام پذیرایی می‌کنند، گفتم آب ‌خوردن هم نداریم. فردای آن روز دیدم‌ هزار تا آبمیوه و بطری‌های کوچک آب برایمان فرستادند. واقعا امکاناتمان تا این حد کم بود. یکی از امضاهای هزینه ستاد با من بود. ما با کمترین هزینه و شاید باور نکنید کمتر از سه ‌میلیارد تومان انتخابات را برگزار کردیم. حتما از بین هشت کاندیدا کم‌هزینه‌تر و پرثمرتر بودیم که این لطف خداست. خیلی‌ها می‌آمدند که اگر کمک نیاز دارید، اعلام کنید. با خودم فکر می‌کردم شاید بعدا از ما انتظاری داشته باشند، می‌گفتم نیازی به کمک نداریم. حتی یک نفر گفت من که می‌دانم شما نیاز دارید، گفتم ما بی‌نیازیم؛ مثلا یک چاپخانه می‌گفت من پوسترهایتان را رایگان چاپ می‌کنم. می‌دیدیم واقعا از ته دل می‌گوید، می‌گفتیم چاپ کن. یکی می‌گفت ما کاغذ پوسترها را می‌توانیم تأمین کنیم یا برایتان عکس بگیریم. از کسانی‌ که با طیب خاطر به میدان می‌آمدند کمک می‌گرفتیم.  کسانی که می‌آمدند، شناخته‌شده بودند؟به آن صورت نه. من تصور می‌کردم ممکن است بعدا خواسته‌ای از رئیس‌جمهور داشته باشند. ما متوجه می‌شدیم که چه کسانی ممکن است توقعاتی داشته باشند. در رقابت‌های انتخاباتی آقای هاشمی - آقای احمدی‌نژاد، در میدان ونک که بودم، آقایی من را صدا کرد و گفت هنوز پول غذای ما را نداده‌اند. معلوم شد رستورانی برای یکی از ستادهای آقای هاشمی یکی، دو هفته غذای مجانی داده و وقتی آقای هاشمی رأی نیاورده، از من‌ که نقش مستقیم در ستاد نداشتم، نه عضو و نه رئیس ستاد بودم؛ اما می‌دانست وزیر آقای هاشمی بودم، مطالبه پول یک هفته ناهار را می‌کرد. پرسیدم کدام ستاد بوده است؟ یک یادداشت نوشتم که پول ناهار را بپردازند؛ یعنی ایشان به خاطر پول ناهاری که به ستاد داده، لابد بعدا انتظار فلان مجوز را داشته است. اینها را متوجه می‌شویم. آن زمان دقت نشده بود و از او ناهار قبول کرده بودند. منِ نعمت‌زاده چنین مواردی را قبول نمی‌کردم. البته برخی دستگاه‌ها ما را خیلی اذیت کردند.  چه کار می‌کردند؟می‌گفتند فلان افراد نباید به ستاد بیایند. می‌گفتند فلانی اهل نفاق است. مرتب ما را می‌بردند که توجیه کنند ما هم نمی‌رفتیم و تعطیل‌مان می‌کردند. یک روز دیدم ممکن است اذیت‌مان کنند، به آدرسی که داده بودند، رفتم. آدرس یک خانه ناشناخته بود. دیدم یک مرد چاق با سه انگشتر در دست نشسته و تسبیح می‌چرخاند. چند نفر دیگر هم بودند. شروع به توجیه ما کردند که چه کسانی رفت‌و‌آمد کنند. گفتیم اینجا ستاد است. من که نمی‌دانم چه کسی رفت‌وآمد می‌کند. ممکن است فرد مقدس و قاچاقچی هم بیاید. نه حراست داریم و نه نگهبان دم در است. دو نفر از کسانی را که بعدا وزیر شدند، می‌گفتند افراد ناجوری هستند و نباید به ستاد راه بدهید. گفتم اینها که از مجموعه خودتان هستند. چرا این حرف‌ها را می‌گویید. به من چرا می‌گویید. بگویید دستگاه‌های اطلاعاتی‌ سراغشان بروند. گاهی بچه‌ها را در زمان سخنرانی‌ها دستگیر می‌کردند که با تماس‌گرفتن‌ها آزادشان می‌کردیم. یک بار در جماران یک عده از جوانان را گرفتند. غیر از بحث انتخابات، هم‌زمان با چهلم یا فاتحه خانم حضرت امام بود. دقیق یادم نیست. مراسمی در جماران بود و خبر رسید که بعد از مراسم بچه‌ها را دستگیر کرده‌اند. تا صبح دنبال آزادی بچه‌ها بودیم.
  یکی از بحث‌هایی که چند وقتی است دوباره بر سر زبان‌ها افتاده، تفکیک وزارت صنعت، معدن و تجارت است. شما که مدافع ادغام بودید، هنوز هم سر همان موضع خود هستید؟معتقد به تفکیک نیستم و این را صریح به آقای رئیس‌جمهور و مقام معظم رهبری عرض کرده‌ام. مقام معظم رهبری یک روز به سنگینی کار بنده اشاره کردند که گفتم آیا از این جهت که واقعا کار سنگین است این را می‌فرمایند یا واقعا معتقد به تفکیک هستید، ایشان فرمودند من اعتقاد به نظر کارشناسی دارم و نظر خاصی در این زمینه ندارم. فرمودند نظر خبرگان هرچه باشد همان است. بازرگانی بخشی از صنعت و صنعت بخشی از بازرگانی است. همان‌طورکه سه وزارتخانه صنعتی ادغام شد، این‌هم باید ادغام می‌شد. در دنیا هم این‌طور است. حتی در خیلی جاها وزارت اقتصاد دارند؛ مثلا در آلمان یک وزارت اقتصاد دارند که همه کارها را انجام می‌دهد. یکی از مشکلات ما این است که هر دستگاه می‌خواهد برای خودش کار کند. در ژاپن، محیط ‌زیست زیر نظر وزارت صنعت است. آنها می‌گویند مسئول این بخش بهتر می‌داند صنعت را چطور بسازد و اداره کند که اثر مخرب زیست‌محیطی نداشته باشد. اکنون ژاپن یکی از پاک‌ترین کشورهاست.
منبع: ایسنا برچسب ها: نعمت زاده ، احمدی نژاد ، اشتغال

منبع: ناطقان

کلیدواژه: نعمت زاده احمدی نژاد اشتغال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۲۱۴۰۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سه رقیب جدید قالیباف در کرسی ریاست مجلس؛ وزرای احمدی نژاد به صف شدند

شنیده‌ها حکایت از تعیین ۴ چهره از جانب برخی جریانات اصولگرا برای رقابت با محمدباقر قالیباف برای ریاست مجلس‌دوازدهم دارد. در طرف دیگر نیز ارزیابی‌ها درباره مسعود پزشکیان از جانب اصلاح‌طلبان، مستقلین و میانه‌روها ادامه دارد.

به گزارش اعتماد، انتخاب رییس مجلس دوازدهم مختصاتی متفاوت از ادوار قبل دارد؛ رقابتی برای ریاست در بهارستان و تعیین سهم‌ها در بین اصولگرایان، انتخاباتی برای وزن‌کشی جریان‌ها و عرضه‌اندام چهره‌ها.

شنیده‌های اعتماد حکایت از تعیین ۴ چهره از جانب برخی جریانات اصولگرا برای رقابت با محمدباقر قالیباف برای ریاست مجلس دوازدهم دارد؛ مجتبی ذوالنوری، نصرالله پژمانفر، علی نیکزاد و منوچهر متکی.

بر اساس توافق صورت گرفته مقرر شده تا در نهایت هرکدام از این ۴ چهره که اقبال بیشتری برای رای‌آوری داشتند در صحنه رقابت باقی بمانند و سه نفر دیگر به حمایت از وی وارد شوند. معرفی چهره یا چهره‌هایی از جانب جریانات دیگر اصولگرا دور از انتظار نبود.

از یک طرف رائفی‌پور از ماه‌های قبل نقدهای خود به شیوه مدیریت قالیباف را علنی کرده بود و در ماجرای معاون سیاسی وزارت کشور و بخشنامه جنجالی انتخاباتی آن شمشیر از رو برای قالیباف و قالیبافی‌ها بسته بود. سعید محمد که تنش‌های پیدا و پنهانش با قالیباف مثنوی هفتاد من کاغذ بود؛ از ماجرا و حواشی تلاش برای ردصلاحیت سعید محمد که نوعی بازتاب از پرونده هلدینگ یاس بود تا رایزنی‌ها برای‌عدم انتخاب محمد به عنوان وزیر در کابینه رییسی و گلایه‌های محمد از سنگ‌اندازی نمایندگان نزدیک به قالیباف در زمان مدیریت او در مناطق آزاد.

همان روایتی که خود محمد نیز بعد از ماه‌ها سکوت در گفت‌وگویی با خبرگزاری خبرآنلاین در زمستان گذشته مطرح کرد. گفت: «ما مدارکی داریم و اشخاصی هستند که حاضرند دخالت ایشان در ماجرای معرفی من به عنوان وزیر راه را علنا مطرح کنند. این اتفاق ۱۰۰درصد رخ داده بود و برخی از عزیزان مجلس که آن زمان جزو هیات رییسه بودند این را به من گفتند که در این موضوع دخالت شده است و از همه مهم‌تر خودِ آقای رییسی بود که در مجلس اعلام کرد که نظرم فردی دیگر بود ولی فشار آوردند و نظرم را تغییر دادند.»

اسفندماه سال گذشته نیز محمد در گفت‌وگویی با خبرگزاری ایلنا گفت: «چرا ایشان هیچ‌وقت درباره ابهامات موجود در خصوص تخلفات در هلدینگ یاس، موضوع توقف بحث تحقیق و تفحص از شهرداری تهران قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۶ توسط مجلس دهم، موضوع تک رای خانم الهه راستگو به ایشان جهت تصدی پست شهرداری تهران، موضوع تراول‌های واگذارشده به اشخاص، موضوع فرزندانش و ده‌ها موضوع دیگر هیچگاه بازخواست نشده و پاسخگو هم نبوده است. این مصونیت به خاطر چیست؟».

از مجموع این احوالات تدارک رقابت برخی جریانات اصولگرا برای رقابت با قالیباف بر سر کرسی ریاست مجلس دوازدهم دور از انتظار نبوده و نیست. در مقابل اما جریان قالیباف نیز از انسجام منتخبان مجلس دوازدهم حول محور ریاست او، حتی پیش از برگزاری دور دوم انتخابات می‌گویند.

روزنامه اینترنتی فراز گزارش داده است که هتل بزرگ تهران، چهارشنبه و پنج‌شنبه هفته گذشته میزبان منتخبان مجلس دوازدهم بود؛ ضیافتی که از ۲۴ ساعت مانده به برگزاریش خبرساز شده و داد منتقدان محمدباقر قالیباف را بلند کرده است. فارغ از ارزیابی‌ها از این همایش که با عنوان «لاکچری» در فضای مجازی بازتاب داشته است نزدیکان قالیباف اما از حضور بالغ بر ۱۲۰ نفر در این همایش می‌گویند که نشان از پتانسیل دوباره رای‌آوری او برای رسیدن به صندلی ریاست دارد.

فروردین‌ماه امسال حمیدرضا ترقی که در جریان دور اول انتخابات مجلس در کمیته انتخابات شورای ائتلاف فعالیت می‌کردند به خبرگزاری خبرآنلاین می‌گوید؛ «به نظر می‌رسد که برای ریاست مجلس شاهد رقابت تنگاتنگ خواهیم بود کما اینکه نامزدها از حالا تلاش خودشان را برای یارگیری از میان منتخبین، شروع کردند». او رقابت اصلی را بین قالیباف و متکی می‌داند و معتقد است نبویان داعیه ریاست مجلس ندارد.

پیش از این یک نماینده از رایزنی منوچهر متکی با منتخبان مجلس برای نامزدی ریاست مجلس شورای اسلامی خبر داده بود، اما دفتر متکی هرگونه رایزنی و تماس تلفنی او با این نماینده مجلس را تکذیب کرد و گفت: متکی نه تنها هیچگونه تماس تلفنی با نماینده مجلس درباره اعلام آمادگی‌اش برای ریاست آینده خانه ملت نداشته است، بلکه بارها در گفت‌وگو با رسانه‌های مختلف تاکید کرد که در این باره در ۷ خرداد اظهارنظر خواهد کرد.

علی‌رغم این موضع‌گیری دو پهلو از جانب سرلیست فهرست شورای وحدت (جامعتین، انجمن اسلامی مهندسین و…)، او اواخر فروردین‌ماه جلسه‌ای با حدود یکصدتن از منتخبان جدید برگزار و بر «ضرورت تحول در رویکردها و کارکردهای مجلس دوازدهم» تاکید کرد. متکی در همین جلسه کنایه‌ای به قالیباف زد که «خانه ملت به سمت ریاست محور حرکت کرده در حالی که باید به سمت صحن محور باشد.»

متکی که در لیست شورای وحدت حضور داشت، شب پایانی تبلیغات انتخابات مجلس دوازدهم، وارد فهرست جوان تازه سر برآورده اصولگرایان یعنی علی‌اکبر رائفی‌پور، از جریانات دیگر اصولگرا شده بود، انگار که تحت تاثیر عقاید رائفی‌پور قرار گرفته که اینچنین به مدیریت مجلس‌حمله‌ور شده است. علاوه بر این ابوالفضل ابوترابی اردیبهشت ماه سال جاری در گفت‌وگو با خبر ایرنا از رایزنی‌های نامزدهای ریاست مجلس با منتخبان مجلس دوازدهم خبر داد و گفت که محمد باقر قالیباف در حال برگزاری نشست‌هایی به صورت فردی و جمعی با منتخبین مجلس دوازدهم با موضوع و دستور کار ریاست مجلس آینده است.

نماینده مردم نجف‌آباد در مجلس یازدهم با بیان اینکه «مجتبی ذوالنوری، علی نیکزاد و منوچهر متکی نیز دیدارهای فردی و جمعی با منتخبین مجلس دوازدهم برای معرفی خود به عنوان نامزد ریاست مجلس و ارایه برنامه‌های‌شان برنامه‌ریزی کرده‌اند»، گفت: «ذوالنوری، علی نیکزاد و منوچهر متکی در تماس‌های تلفنی با بنده، آمادگی‌شان برای نامزدی ریاست مجلس آینده را اعلام کرده و عنوان کردند که با توجه به اینکه این توانمندی را برای بر عهده گرفتن ریاست مجلس آینده در خود می‌بینند پا در عرصه گذاشته‌اند».

ابوترابی خاطرنشان کرد: آقای قالیباف نیز در مذاکرات حضوری که با بنده و نمایندگان داشتند، آمادگی خود برای ریاست مجلس آینده و نامزدی برای این جایگاه را اعلام کردند. چهار چهره مورد اشاره نمایندگان و چهره‌های سیاسی مختلف برای رقابت با قالیباف البته نزدیکی‌های سیاسی با جریان دولت نیز دارند.

جلال محمودزاده نماینده مجلس یازدهم در گفت‌وگو با خبرآنلاین در این باره گفته است: دولت احساس می‌کند برای ریاست مجلس رقبایی وجود دارند و مانند مجلس قبل نیست. در حال حاضر ۵ نفر از منتخبین به صورت مستقیم برای ریاست مجلس اعلام آمادگی کردند، بنابراین شرایط مجلس دوازدهم مانند مجلس قبل نیست که قالیباف تنها کاندیدای ریاست مجلس باشد. لذا دولت این نکته را دریافت کرده کما اینکه از میان داوطلبین ریاست مجلس چهره‌هایی حضور دارند که از قالیباف بیشتر به دولت نزدیک هستند. لذا یکی از دلایل علنی کردن اختلافات دولت و مجلس همین نکته است. دلیل عمده هم این است که دولت برنامه اقتصادی برای ارایه ندارد.

کاندیداتوری پزشکیان برای ریاست؛ خیلی دور، خیلی نزدیک

شنیده‌های اعتماد همچنین حاکی از این است که منتخبین مستقلین و اعتدالی‌ها مدعی داشتن حدود ۱۰۰ کرسی در مجلس دوازدهم هستند و بر این اساس در فکر معرفی کاندیدایی برای ریاست مجلس.

سلمان اسحاقی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان در خصوص نایب‌رییسی مسعود پزشکیان در مجلس دوازدهم، گفت: با توجه به عملکرد دکتر پزشکیان و همچنین حضور مجدد ایشان در مجلس دوازدهم که مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفتند، بعضی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در حال رایزنی با پزشکیان هستند تا به عنوان یکی از نواب رییس در مجلس دوازدهم حضور داشته باشند.

اسحاقی در این باره گفته است که «پزشکیان سابقه نایب‌رییس و وزارت‌خانه داشتند و سال‌های اخیر نشان دادند فراتر از جریان‌های سیاسی در حوزه‌های مختلف پیگیری‌هایی را در حوزه بهداشت و درمان داشتند و همیشه در دولت سیزدهم تاکید داشتند باید قانون اجرا شود و نظارت بر اجرای قانون اتفاقات خوبی را رقم بزند. بعضی از منتخبین و نمایندگان فعلی از ایشان درخواست کردند، به عنوان نایب‌رییسی در مجلس دوازدهم حضور داشته باشند».

نکته‌ای که درباره احتمال کاندیداتوری پزشکیان مطرح می‌شود گفت‌وگوی او بعد از برگزاری انتخابات مجلس است. گفت‌وگویی که به معنای حمایت او از تداوم ریاست قالیباف تلقی شد در حالی که اصل گفت‌وگو درباره تنش بین حمیدرسایی و جریان قالیباف و طرح موضوعاتی از قبیل ریاست حمید رسایی بر این مجلس بود که پزشکیان در ارتباط با این موضوع واکنش نشان داد.

بر اساس شنیده‌های اعتماد گزینه دیگر مطرح شده در این باره برای تفاهم جریان مستقلین و قالیبافی‌ها تعیین یک سهم برای نایب‌رییسی، دو عضو دیگر هیات رییسه و سه رییس کمیسیون است.

موضوعی که هنوز درباره آن جمع‌بندی نشده است. پزشکیان خود نیز در فروردین ماه سال جاری در گفت‌وگو با انصاف نیوز درباره برخی نقدها به آنچه حمایت او از قالیباف خوانده شده، گفت: در مقایسه با افرادی که بی‌احترامی می‌کنند و با تندروی چارچوب‌ها را نادیده می‌گیرند گفته شد که قالیباف در مقام مقایسه با آن‌ها که به جز حرف زدن و شعار دادن کاری نمی‌کنند در وضعیت متفاوتی قرار دارد.

پزشکیان درباره ضرورت تشکیل فراکسیون میانه‌روها در مجلس دوازدهم گفت: لازم است که در شرایط فعلی فراکسیون میانه‌روها در برابر تندروهایی که نرسیده شمشیر کشیده‌اند و به دنبال قلع و قمع کردن دیگران هستند در مجلس آینده به‌طور منسجمی شکل بگیرد. با وجود آنکه مجلس جایگاه خود را به تدریج از دست داده است اما در همین شرایط هم در صورتی که گروهی منطقی‌تر و عاقل‌تر حاکم شود می‌تواند وضعیت را کمی رو به بهبود کند.

آناتومی یک رقابت؛ رقابت جریان‌ها یا مسابقه چهره‌ها

در کنار چهره‌های سازماندهی شده توسط جبهه متحد ایران و شخص قالیباف و گزینه مستقلین مجلس دوازدهم چهره‌های پراکنده دیگری نیز هستند که داعیه ریاست دارند. سید محمود نبویان که نامش در چند فهرست اصولگرایی قرار داشت توانست رأی اول تهران را در انتخابات مجلس شورای دوازدهم به خود اختصاص دهد. حضور او در رای لیست تهران این فضا را ایجاد کرده که می‌تواند یکی از گزینه‌های ریاست باشد.

با این وجود نباید فراموش کرد که نبویان چهره شاخص جریان پایداری است و در صورتی او می‌تواند برای جایگاه ریاست مجلس مدعی باشد که پایداری‌ها از او حمایت کنند. تا اینجای کار اما اراده لیست مشترک پایداری‌ها با قالیبافی‌ها برای مرحله دوم مساله عرض‌اندام پایداری‌ها مقابل قالیباف را با اما و اگرهایی همراه کرده است. اما و اگرهایی که کاندیداتوری نبویان برای جایگاه نایب‌رییسی را محتمل‌تر نشان می‌دهد.

البته سخنرانی او در جلسه هم‌اندیشی به دعوت تعدادی از منتخبان مجلس دوازدهم برای تشکیل فراکسیون واحد نیروهای انقلاب در مجلس دوازدهم نشان از تعیین نقش کلیدی در راهبری فراکسیون اکثریت مجلس دوازدهم دارد اما حتی این مساله هم نمی‌تواند جایگاه او به عنوان رییس مجلس را قطعی کند.

همزمان با برگزاری جلسه نبویان با منتخبان جدید مجلس حمید رسایی نیز جلسه‌ای با جمعی از منتخبان جدید مجلس برگزار کرد. خبرگزاری ایلنا در تشریح این جلسه نوشته است که «احتمالا یکی از مهم‌ترین محورها و موضوعاتی که در جلسه امروز مطرح می‌شود موضوع انتخابات هیات رییسه مجلس و ریاست مجلس در دوره آینده باشد.» این خبر احتمال داده که «برخی افراد بیرون از مجلس جزو متولیان برگزاری آن باشند.»

علی‌رغم رای قابل توجه حمیدرسایی و تنش یک‌تنه‌ای که در ماه‌های اخیر با تیم قالیبافی‌ها هدایت کرده است به نظر نمی‌رسد حمید رسایی نیز مقبولیت کافی را در بین منتخبین مجلس دوازدهم برای ریاست داشته باشد.

نباید از نظر دور داشت که ترکیب نهایی بهارستان در دور دوم انتخابات تعیین می‌شود و تعداد افزایش به هر کدام از جریان‌ها می‌تواند در تصمیم نهایی تاثیرگذار باشد. علی‌رغم اظهارات غلامرضا نوری قزلجه، رییس فراکسیون مستقلین مجلس یازدهم و منتخب مجلس دوازدهم که اخیرا گفته است «این احتمال وجود دارد که ریاست قالیباف از بیرون مجلس شارژ شود و من این را رد نمی‌کنم» اما به نظر می‌رسد در صورت رد دیدگاه نوری قزلجه رقابت اصلی برای ریاست در یک مثلث برقرار باشد.

گروهی که به عنوان مستقلین شناخته می‌شوند- اگرچه نوری قزلجه گفته است هنوز برای این فراکسیون احتمالی نامی انتخاب نشده است- و مسعود پزشکیان را مد نظر قرار داده است، چهره نهایی از بین ۴ کاندیدای مورد نظر جبهه متحد یاران و شخص محمد باقر قالیباف.

هنوز دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم برگزار نشده اما سطح تنش‌ها بین برخی جریانات اصولگرا و قالیبافی‌ها درباره ریاست بالا گرفته است و صحبت از اتهامات جدید در میان است.

کامران غضنفری که جزو منتخبان تهران برای ورود به مجلس دوازدهم است در یادداشتی که اخیرا منتشر کرده، مدعی دادن وعده‌هایی از جنس وام و خودرو و عضویت در کمیسیون مورد علاقه در عوض رأی دادن به ریاست قالیباف شده است. او در این یادداشت مدعی شده؛ «یکی از اطرافیان جناب قالیباف، تلفنی از اینجانب برای دیداری در مجلس شورای اسلامی دعوت کرد.

موضوع را که سوال کردم، گفتند که حضوری با هم صحبت خواهیم کرد. در زمان وعده کرده شده به طبقه دهم ساختمان شیخ فضل‌الله نوری رفتم. در آنجا به غیر از خود میزبان، دو نفر دیگر از نمایندگان منتخب شهرستان‌ها هم حضور داشتند. پس از احوالپرسی و بیان مقدماتی، متوجه شدم که موضوع اصلی، جلب نظر نمایندگان جدید برای ریاست آقای قالیباف می‌باشد.

از بنده در مورد کمیسیونی که مایل به عضویت در آن هستم سوال کردند و هنگامی که گفتم کمیسیون مربوطه ظاهرا متقاضی زیاد دارد و احتمالا نوبت به بنده نخواهد رسید، گفتند این چه حرفی است؟ چه کسی از شما شایسته‌تر! بعد هم لیست افرادی که اظهار تمایل برای عضویت در آن کمیسیون کرده بودند را یکی یکی می‌خواندند و می‌گفتند مثلا آقای شماره یک را به کمیسیون الف می‌فرستیم، آقای شماره ۲ را به کمیسیون ب می‌فرستیم، آقای شماره ۳ را به کمیسیون ج می‌فرستیم و… یعنی که جای شما در این کمیسیون محفوظ است و دغدغه رفتن به آن کمیسیون را نداشته باشید و ما خودمان آن را حل خواهیم کرد!»

دیگر خبرها

  • (ویدئو) احمدی نژاد: ۴۰ هزار هکتار بدهیم؟ برای قوچ؟! اون هم ارمنی؟!
  • (ویدئو) واکنش عجیب «احمدی‌نژاد» به طرح حفاظت از قوچ ارمنی؛۴۰ هزار هکتار؟ برای قوچ؟! اون هم ارمنی؟!
  • واکنش عجیب احمدی‌نژاد به زیستگاه قوچ ارمنی!
  • تحسین احمدی‌نژاد از خوانندگی مریم امیرجلالی!
  • خاطره‌ای از واکنش عجیب احمدی‌نژاد به درخواست محیط‌‌‌ زیستی | فیلم
  • سه رقیب جدید قالیباف در کرسی ریاست مجلس؛ وزرای احمدی نژاد به صف شدند
  • ادعای علیرضابیگی از مخالفت احمدی‌نژاد با گشت ارشاد
  • مخالفت احمدی‌نژاد با گشت ارشاد / دولت به وزرا می‌گوید استیضاح نشو، استعفا بده!
  • محمود احمدی‌نژاد استعفا می‌دهد؟ جنجال بزرگ آقای سیاست‌مدار
  • ادعای علیرضا بیگی از مخالفت احمدی نژاد با گشت ارشاد