Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت 24-اوایل شهریور سال 93 مردی با مأموران پلیس تماس گرفت و گفت خواهرش را درحالی‌که از حال رفته، در خانه‌اش پیدا کرده ‌است. وقتی مأموران به محل رسیدند، با جسم نیمه‌جان زنی روبه‌رو شدند که آثار جراحت و سوختگی روی بدنش مشهود بود.

این مرد به مأموران گفت: من در خانه‌ام بودم که همسر صیغه‌ای شوهرخواهرم با من تماس گرفت و گفت ملیحه بدحال است؛ من هم بلافاصله خودم را به خانه خواهرم رساندم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شوهرخواهرم و ملیحه با هم مشکلاتی داشتند و من این موضوع را می‌دانستم اما خواهرم به‌خاطر بچه‌هایش از شوهرش جدا نمی‌شد با اینکه شوهرش همسر دیگری هم داشت.

مأموران به دستور بازپرس پرونده جسم نیمه‌جان این زن 29ساله را به بیمارستان منتقل کردند اما او چند روز بعد جان خود را از دست داد.

زمانی که پرونده با اتهام قتل عمد مطرح شد و مأموران برای دستگیری حسن، شوهر ملیحه، اقدام کردند، متوجه شدند این مرد و همسر صیغه‌ای‌اش، ناهید، متواری شده‌اند.

چند روز بعد از تشکیل پرونده درحالی‌که حضانت بچه‌ها به عمویشان سپرده شده ‌بود، برادر متهم به مأموران مراجعه کرد و گفت برادرش شبانه از بالای دیوار وارد خانه‌اش شده و یکی از بچه‌ها را با خودش برده‌ است و از آنجا که برادرش فردی عصبی است، می‌ترسد برای بچه‌ها خطر جانی ایجاد ‌شود.
به‌این‌ترتیب تحقیقات با دقت بیشتری انجام شد و یک ماه بعد مأموران حسن و ناهید را درحالی‌که در خانه خواهر ناهید پنهان شده‌ بودند، شناسایی و بازداشت کردند.

حسن در بازجویی‌های اولیه منکر قتل همسر عقدی‌اش شد و گفت: من و همسرم با هم مشکلاتی داشتیم اما هیچ‌وقت قصد کشتن او را نداشتم. روز حادثه او از خانه پدرش به خانه خودمان آمد؛ ناهید هم در خانه بود. من به‌خاطر اینکه بدون اجازه من از خانه پدرش به خانه آمده، عصبانی شدم و گفتم باید با من تماس می‌گرفتی و خودم دنبالت می‌آمدم؛ سر این موضوع با هم جروبحث کردیم و ملیحه جلوی ناهید با من بدرفتاری کرد و می‌خواست با حالت قهر خانه را ترک کند. برای اینکه جلوی این کارش را بگیرم او را کتک زدم اما این موضوع مربوط به سه روز قبل از بدحال‌شدن ملیحه بود و بعد از آن اتفاقی نیفتاد. تا اینکه روز حادثه ناهید با من تماس گرفت و گفت به خانه من و ملیحه رفته و دیده‌ ملیحه بدحال شده و روی زمین افتاده‌ است. من هم به او گفتم با برادر ملیحه تماس بگیر و از او کمک بخواه تا من خودم را برسانم. اما برادر ملیحه اجازه نداده‌ بود ناهید با اورژانس تماس بگیرد و با کلانتری تماس گرفته‌ بود. متهم درباره اینکه اگر مرتکب قتل نشده ‌است چرا فرار کرد، گفت: من ترسیده‌ بودم چون ملیحه بدحال بود و به من گفتند تو مقصر هستی؛ به‌همین‌دلیل ترسیدم و فرار کردم.


گفته‌های این مرد در حالی بود که پزشکی قانونی اعلام کرد علاوه بر ضربات کشنده‌ای که به سر ملیحه وارد شده ‌است، آثار سوختگی‌ روی بدن او نیز دیده می‌شود که مربوط به آتش نیست و به‌نظر می‌رسد بدن این زن به یک ماده شیمیایی آغشته و سوزانده شده ‌است. ضمن اینکه آثار جراحت‌های دیگری هم روی بدنش وجود دارد.
این‌بار ناهید مورد بازجویی قرار گرفت؛ او گفت: روز حادثه من و حسن در خانه بودیم که ملیحه آمد؛ به‌هرحال ما هوو بودیم و ملیحه از دیدن من خوشحال نمی‌شد؛ حسن به او پرخاشگری کرد که چرا بدون اینکه بگوید، از خانه پدرش به خانه آمده ‌است و سر این موضوع با هم جروبحث کردند؛ ملیحه می‌خواست قهر کند و به خانه پدرش برود که حسن عصبانی شد و با چوب ملیحه را زد و بعد هم من را کتک زد؛ من که دیدم دعوا بالا گرفت، خانه را ترک کردم اما موضوع فقط این نبود؛ حسن فکر می‌کرد ملیحه با مردی رابطه دارد و می‌گفت شنیده‌ است یکی از جوان‌های محل به ملیحه نظر دارد و برایش مزاحمت ایجاد کرده‌ است. اما ملیحه زیر بار نمی‌رفت و حسن را به بدبینی متهم می‌کرد.
این زن در مورد اینکه آثار سوختگی و زخم روی بدن هوویش به چه دلیل بوده ‌است، گفت: این‌طور که متوجه شدم، حسن سم کشاورزی به بدن او زده‌ بود تا تنبیهش کند.
حسن گفته‌های همسرش را انکار کرد تا اینکه روز گذشته متهم یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت و باز هم گفت قصد نداشته همسرش را بکشد و این گفته‌ها دروغ است؛ این در حالی بود که پزشکی قانونی که پیش از این علت مرگ را خونریزی مغزی و سوختگی اعلام کرده بود، اعلام کرد در خون مقتول مرفین پیدا شده و احتمالا علت مرگ مصرف مرفین بوده‌ است.

وکیل متهم نیز با تأکید بر انکار متهم و نظریه پزشکی قانونی درخواست تبرئه موکلش را کرد. این در حالی بود که یکی از دختران مقتول به‌طور کلی گذشت کرده و رئیس قوه قضائیه از سوی دختر دیگر مقتول که صغیر است، درخواست دیه کرده‌ بود اما پدر مقتول درخواست قصاص کرد و پذیرفت تفاضل دیه و سهم صغیر را هم بپردازد.
با پایان جلسه رسیدگی قضات وارد شور شدند و متهم را که آزاد بود، بازداشت کردند و با توجه به اینکه قتل را از موارد لوث تشخیص دادند، از اولیای ‌دم خواستند در مهلت قانونی 50 نفر از اقوام نسبی خود را برای شهادت علیه متهم به دادگاه معرفی کنند تا مراسم قسامه انجام شود.

شرق

منبع: ساعت24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۲۲۱۶۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای عجیب قتل حسین به دست «ع» گدا

مردی که ساقی محل بوده و مشتری دائمی خود را به قتل رسانده بود، نه در بازجویی و نه در دادگاه اعتراف نکرد و منکر همه چیز شد، اما قضات رای به قصاص او دادند و با تایید این حکم در دیوان عالی، متهم در یک‌قدمی چوبه دار قرار گرفت.

به گزارش همشهری آنلاین، این ماجرای تلخ نیمه شب پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ هنگامی در شهر مرزی سرخس آغاز شد که سرنشینان یک خودرو پیکر نیمه جان و خون‌آلود مردی را شبانه کنار در منزلی داخل یک کوچه انداختند و از محل گریختند.

لحظاتی بعد اهالی منزل که صدای برخورد شیئی با در حیاط را شنیده بودند، سراسیمه از خانه بیرون آمدند و با پیکر فردی به نام «حسین-س» روبه‌رو شدند که از سر و گوش وی خون می‌ریخت. آنها با دیدن وضعیت وخیم این مرد بلافاصله به وی آب نوشاندند و با امدادگران اورژانس تماس گرفتند.

زمان به کندی سپری می‌شد و بستگان و اطرافیان مرد مجروح دقایق سختی را با اضطراب و نگرانی می‌گذراندند تا اینکه خودروی اورژانس و نیرو‌های کلانتری از راه رسیدند و پیکر خون‌آلود را در حالی به بیمارستان لقمان حکیم انتقال دادند که مرد مجروح در پاسخ به این سوال اطرافیانش که چه کسی تو را به این روز انداخت، نام مرد معروف به «گدا و پسرش» را بر زبان راند و گفت:آن‌ها مرا با چوب زدند.

در حالی که تحقیقات گسترده نیرو‌های انتظامی با دستورات قضایی برای ریشه یابی این ماجرای تلخ و دستگیری مرد معروف به گدا که نام شناسنامه‌ای دیگری داشت، آغاز شده بود، اقدامات درمانی به دلیل کمبود برخی امکانات تخصصی در سرخس به نتیجه نرسید و حسین-س به بیمارستانی در مشهد منتقل شد، اما او بعد از حدود یک ماه که در کما به سر می‌برد، چشمانش را گشود و برای مراقبت‌های ویژه به منزل یکی از بستگانش در مشهد رفت، اما چند روز بعد جان سپرد و بدین ترتیب پرونده مذکور رنگ جنایت گرفت.

کنکاش‌های پلیس سرخس در این باره با دستگیری گدا در حالی وارد مرحله جدیدی شد که تحقیقات نشان داد او از توزیع‌کنندگان مواد مخدر است و حسین نیز در حالی برای خرید مواد مخدر نزد او رفته بود که فقط مشتی پول خرد (سکه) در دست داشت.

یکی از مطلعان در این باره به پلیس گفت: من صدای ریخته شدن سکه‌ها روی زمین را شنیدم که موجب درگیری لفظی بین مرد معتاد و ساقی محل شده بود. به همین خاطر هم یک اسکناس هزار تومانی به او دادم تا مواد مخدر را به مرد معتاد بدهد.

در حالی که پزشکی قانونی نیز علت مرگ حسین-س را خونریزی مغزی بر اثر ضربه اصابت جسم سخت تشخیص داده بود، متهم «ع-ز» (ساقی محل) هرگونه درگیری خود با مرد معتاد را انکار کرد و مدعی شد که او فقط ظهر روز حادثه برای خرید تریاک به منزل او مراجعه کرده است.

وی در ادامه اعترافات خود مدعی شد شب حادثه برای خرید میوه و دیگر مایحتاج زندگی بیرون از منزل بوده و ساعت ۲۳ به منزلش رفته است. بررسی‌های بیشتر نشان داد که ماجرای رها شدن پیکر خون‌آلود ساعت ۲۳:۴۵ به پلیس گزارش شده است.

با توجه به تحقیقات تکمیلی در دادسرای عمومی و انقلاب سرخس، این پرونده جنایی با کیفرخواست صادر شده به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و توسط قضات با تجربه مورد رسیدگی قرار گرفت. در جلسات محاکمه که به ریاست قاضی هادی دنیا دیده و مستشاری قاضی غلامرضا مصطفوی در مشهد برگزار شد، گدا و پسرش پای میز عدالت نشستند تا به همراه وکلای خود از اتهام قتل عمدی دفاع کنند.

با توجه به حساسیت این پرونده پیچیده جنایی که به کلافی سردرگم می‌ماند، واکاوی تخصصی از سطر به سطر اوراق آن آغاز شد. در نهایت قضات دادگاه سرنخ اصلی آن را در حالی به دست گرفتند که ساقی محل در برابر دلایل انکارناپذیر و استنادات دقیق دادگاه، حیرتزده به وکلا می‌نگریست تا شاید راه چاره‌ای بیابند.

در همین حال قاضی «دنیادیده» به محتویات پرونده و اظهارات شاهدان و مطلعان اشاره کرد که یکی از آنها گفته بود: وقتی ماجرای کتک‌کاری و ضرب و جرح «حسین-س» را شنیدم بلافاصله شبانه به منزل گدا (ع-ر) رفتم که خودروی او مقابل منزلش پارک بود. زمانی که دستم را روی کاپوت خودرو گذاشتم هنوز داغ بود که نشان می‌داد او دقایقی قبل از خودرو استفاده کرده است.

در همین حال یکی از شهود درباره ماجرای شب حادثه به قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی گفت: آن شب من مشغول لحاف‌دوزی بودم که فردی با من تماس گرفت و از رها شدن پیکر حسین-س (یکی از بستگانم) خبر داد. وقتی به محل رسیدم آمبولانس اورژانس و پلیس ۱۱۰ هم آمده بودند. از حسین پرسیدم چه کسی تو را زد، او گفت: گدا و فرزندش مرا جای دیگری زدند و با خودرو به اینجا آوردند! من هم بلافاصله با شنیدن نام گدا به در منزل او رفتم که دیدم جلوی در منزلش خیس است، یعنی آب ریخته بودند. وقتی زنگ منزل را به صدا درآوردم، پسرش گفت پدرم خانه نیست، ولی ناگهان پدر او (ع-ز) از در پارکینگ بیرون آمد و با اخم به من گفت با چه کسی کار داری؟ گفتم من از بستگان حسین هستم. او اینجا آمده است؟ گدا در پاسخ گفت یک بار ظهر آمد و تریاک گرفت و یک بار هم نیم ساعت قبل اینجا آمد و بعد از خرید تریاک رفت.

درحالی که ساقی محل فروش مواد مخدر به مرد معتاد را تایید می‌کرد و او را از مشتریان خود می‌دانست، باز هم بر طبل انکار می‌کوبید و همچنان به تناقض‌گویی‌های خود با جملاتی مانند «کی گفته؟» ادامه می‌داد تا اینکه همه ماجرا را در آخرین دفاعیات خود منکر شد. اما قضات شعبه ششم دادگاه که با طمانینه و آرامش به اظهارات متهمان گوش می‌دادند، در نهایت پس از مشورت‌های قضایی رای خود را در این باره صادر کردند.

در این رای که به امضای قاضی هادی دنیادیده (رئیس شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی) رسیده، آمده است به نظر دادگاه حسین-س (مقتول) برای خرید مواد مخدر به متهم (ع-ز) مراجعه کرده که از مشتریان همیشگی او بوده ولی پولی به همراه نداشت. به همین خاطر و تحت تاثیر مواد مخدر برای متهم ایجاد مزاحمت کرده است تا جایی که متهم برای رهایی از مزاحمت‌های وی به قصد تنبیه او، نه به قصد قتل، با چوب به سر وی زده است و پس از مشاهده وخامت حال مرد مجروح و برای آنکه این موضوع دامنگیر وی نشود، او را با خودرو به در منزل یکی از بستگانش انتقال داده است تا آنها او را به بیمارستان برسانند و...

در ادامه این رای قاطع که به استدلال‌های دقیق و موشکافانه حقوقی و قضایی گره خورده به ضربه نوعا کشنده اشاره و تاکید شده است: «از آنجا که متهم قصد قتل نداشته، اما ضربه با چوب به سر نوعا کشنده تلقی می‌شود، بنابراین اتهام قتل عمدی وی منطبق بر موازین قانونی است...» به همین دلیل قضات دادگاه ع-ز (متهم) را به قصاص نفس محکوم کردند و رای به تبرئه فرزندش دادند چراکه دلایل کافی مبنی بر مشارکت وی در جنایت وجود نداشت.

با اعتراض متهم و وکلای مدافع به رای مذکور، این پرونده به شعبه چهارم دیوان عالی کشور ارسال شد و توسط قضات سپیدموی زیر ذره‌بین قضاوت قرار گرفت، اما آنها نیز با مطالعه دقیق محتویات پرونده به استدلال‌های موشکافانه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مهر تایید زدند و بدین ترتیب متهم در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.

منبع: روزنامه خراسان

tags # اخبار حوادث سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند (تصاویر) کشف پرنده‌ عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!

دیگر خبرها

  • ماجرای عجیب قتل حسین به دست «ع» گدا
  • اعلام تعداد پزشکان مسموم شده در ماجرای مهمانی شیراز
  • شکار سوژه‌های سرقت مقابل مدارس
  • قتل مادر با ضربه‌های هولناک دمبل توسط پسرش در پاسداران
  • بازداشت مردی که با زنجیر به مسافران اتوبوس حمله کرد
  • قتل مادر با ضربه‌های هولناک دمبل و دستگیری عامل تیراندازی در فرحزاد تهران
  • قتل هولناک مادر با ضربه‌های دمبل
  • قتل مادر با ضربه‌های هولناک وزنه بدنسازی
  • قتل مادر با ضربه‌های هولناک دمبل توسط پسر
  • (ویدئو) پشت صحنه سکانس جنجالی صیغه شکلاتی