خرازی: پس از انتخابات شاهد رخوت در اندام دولت هستیم
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۲۴۵۸۶۵
به گزارش تسنیم، صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان در نشست کارشناسی "بررسی بحرانهای پیشِروی ایران و نقش حاکمیت، نهادهای مدنی و مردم در عبور از آن" که بههمت حزب ندای ایرانیان عصر امروز (دوشنبه) در سالن همایش پیام برگزار شد، طی سخنانی اظهار داشت: در حال حاضر بنده شاید یکی از منتقدان اصلی دولت باشم در حالی که تفکر احمدینژادیست را یکی از چالشهای کشور و عامل بسیاری از مشکلات امروز کشور میدانم در عین حال متأسفم که بگویم در مقابل دهها پرسشی که طرفداران احمدینژاد دارند پاسخی نداریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: سیاست خارجه ما ادوار مختلفی داشته و اینطور نبوده که ما هیچگاه چالش خارجی نداشته باشیم و در دوران مختلف از جمله دوران دفاع مقدس با رژیم بعث عراق که مورد حمایت تمامی کشورهای قدرتمند بود در جنگ بودیم، ولی با مجاهدتهای رزمندگانمان و مدیریت مسئولان وقت از این دوران گذر کردیم.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان در ادامه گفت: در دوران آقای خاتمی نیز تمدن بشری پس از قرنها بهسمت دیگری رهنمون شد و پس از حادثه ۱۱ سپتامبر بسیاری از تحولات رنگوبوی دیگری به خود گرفت با این حال با سیاستهایی که در آن دوران اتخاذ شد توانستیم از آن شرایط عبور کنیم.
خرازی افزود: در دوران ۸ سال دولت احمدینژاد که معتقدم دوره تباهی و بدبختی مردم ایران بوده نیز از بحرانها عبور کردیم، دورهای که تمام تحریمهای بین المللی علیه ما بود. اما نمیدانم که چه اتفاقی افتاده است که تحریمهای نیمبند کنونی دولت آمریکا اینگونه کشور را دچار مشکلات جدی کرده است.
خرازی با اشاره به سیاستهای دولت روسیه گفت: امروز روسیه در حال بازگشت به صحنه بینالمللی است و هدف او دنبال کردن مؤلفههای جدید و بازپسگیری تمامی پایگاههای نظامی خود در جهان است که پس از فروپاشی شوروی از دست داده بود. همچنین در تلاش است تا فعالیتهای ناتو را محدود کند و با کشورهای تأثیرگذار و در حال توسعه منطقه همچون ترکیه روابط ویژه برقرار کند.
وی با انتقاد از عملکرد دولت دوازدهم خاطرنشان کرد: پس از انتخابات نوعی رخوت اندام دولت ملی را گرفت. البته ما با تمام توان از دولت مستقر حمایت میکنیم.
خرازی ادامه داد: اینکه مردم ایران تا ساعت ۱۲ شب در صف رأی گیری انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و یا شورای شهر میایستند نشاندهنده حس میهنپرستی ایرانیان است.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان با اشاره به خروج شرکتهای خارجی در پی خروج آمریکا از برجام گفت: چرا مجلس ما قانونی را وضع نمیکند که بر مبنای آن اگر شرکتهای خارجی به هر دلیلی از ایران خارج شدند حق سرمایهگذاری تا ۱۰ سال در ایران را نداشته باشند.
بهگفته نماینده اسبق ایران در سازمان ملل، دولت باید دکترین سیاست خارجی خود را بر پایه دکترین فرابرجام تغییر دهد، ولی متأسفانه این اتفاق نیفتاده است.
وی با بیان اینکه دولت در شناخت مؤلفههای خود دچار مشکل شده گفت: سیاست خارجی هر کشور ترسیمکننده منافع ملی اوست و باید یاد بگیریم که اگر میخواهیم در راستای منافع ملی حرکت کنیم برای خودمان دشمنتراشی نکنیم.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان با اشاره به سیاستهای دولت آمریکا پس از روی کار آمدن ترامپ خاطرنشان کرد: ترامپ در ابتدا برنامهای برای ضدیت با ایران نداشت، ولی متأسفانه پولهای کشورهای عرب منطقه موجب شد تا ترامپ برنامه مدونی برای مقابله با ایران ترسیم کند.
وی با اشاره به اندیشکده آمریکایی که بهدنبال تغییر سیاستهای مداخلهجویانه ترامپ علیه ایران است، گفت: بخش عمدهای از دیدگاههایی که آمریکاییها علیه ایران دارند دچار مشکل شده و اندیشکدههای آمریکایی در پی تغییر سیاستهای دولت آمریکا علیه ایران هستند، بنابراین ما باید توان ملی و قدرت بازدارنده کشور را افزایش دهیم و دولت باید تمام تلاش خود را برای حل مشکلات داخلی بهویژه مشکلات اقتصادی انجام دهد.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۲۴۵۸۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقای علم الهدی! برای دفاع از حجاب از زن باده نوشی مثل منیژه دفاع میکنید؟
هومان دوراندیش طی یادداشتی در عصرایران نوشت: در سخنان علمالهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!
در خبرها آمده بود که احمد علمالهدی، امام جمعۀ مشهد، گفته است: «حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بخصوص در تاریخ ایران باستان؛ و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل میکند: منیژه منم، دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب».
اینکه جناب علمالهدی برای دفاع از حجاب ترجیح داده به سراغ شاهنامه برود و از منیژه مدد بگیرد، خود تایید ناخواستهای است بر آنچه به عنوان دینگریزی در جامعۀ ایران مطرح و البته از تریبونهای رسمی انکار شده است.
محافظهکاران در ایران، به ویژه اگر اهل سیاست باشند، غالبا منکر داعیه دینگریزی در جامعۀ ایراناند؛ ولی چگونه هم آن ادعا را نادرست میدانند و هم آقای علمالهدی برای دفاع از حجاب دست به دامن منیژهای شده که اگرچه آفتاب تنِ برهنهاش را ندیده بود، ولی شرابخواری و عیش و عشرت هم از دیگر ویژگیهای او بوده است؟
در داستان بیژن و منیژه در شاهنامه، منیژه به بیژن دل میبندد و او را به خیمهاش دعوت میکند. چند شبانهروز با او مشغول خوردن و باده نوشیدن میشود، در حالی که نوازندگان با بربط و چنگ برایشان مینواختند.
ببینیم فردوسی چه توصیفی از خلوت بیژن با "منیژه" داشته:
نهادند خوان و خورش، گونهگون
همی ساختند از گمانی فزون
نشستنگه رود و میساختند
ز بیگانه خیمه بپرداختند
پرستندگان ایستاده به پای
ابا بربط و چنگ و رامش سرای
میِ سالخورده به جام بلور
برآورده با بیژن گیو زور
سه روز و سه شب شاد بوده به هم
گرفته بر او خواب مستی ستم
در ابتدا هم که بیژن وارد خیمۀ منیژه میشود، فردوسی میگوید:
به پرده درآمد چو سرو بلند
میانش به زرین کمر کرده بند
منیژه بیامد گرفتش به بر
گشاد از میانش کیانی کمر
به هر حال پوشش منیژه هر چه بوده باشد، رفتار و کردار او قطعا باب طبع و مطابق عقاید جناب علمالهدی نبوده. پس چرا ایشان از منیژه مدد جسته برای دفاع از عقایدش؟ آیا این گونه تعبیر نخواهد شد که پدیدهای به نام دینگریزی را پذیرفتهاند که به باور منتقدان افرادی نظیر آقای علمالهدی در شکلگیری آن پدیده نقش موثری داشتهاند از منیژه و نه شخصیتهای دینی نام برده است؟
مثلا در همین داستان بیژن و منیژه، نوازندگان برای دو دلداده مینواختند تا خلوت و معاشرتشان خوشایندتر شود و این اقبال به موسیقی هم دقیقا بخشی از همان "فرهنگ ایرانیان" بوده که آقای علمالهدی به آن تمسک جستهاند. ولی الآن که اختیار خراسان و شهر مشهد در ید باکفایت جناب علمالهدی قرار گرفته، برگزاری یک کنسرت در مشهد هم ممنوع است.
این نفی موسیقی هم آیا برآمده از "فرهنگ ایرانیان" است؟ و آیا همین سختگیریها موجب دینگریزی جوانان [یا دست کم لایههای قابل توجهی از آنان]نشده؟ قطعا اگر این سختگیریها نبود، امروز امام جمعۀ مشهد ناچار نبود برای دفاع از حجاب، به مشی منیژهای متوسل شود که پس از آن سه روز شادخواریاش با بیژن، در جام شراب بیژن داروی هوشبر ریخت و او را با کمک ملازمانش پنهانی به کاخ پدرش برد و باقی قصه را هم از زبان فردوسی بشنوید:
نهفته به کاخ اندر آمد به شب
به بیگانگان هیچ نگشاد لب
چو بیدار شد و بیژن و هوش یافت
نگار سمنبر در آغوش یافت
در سخنان آقای علمالهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!
البته این نکته اهمیت چندانی ندارد و حق با آقای علمالهدی است. یعنی رفتار و سلوک منیژه تفاوت چندانی با رفتار زنان ایرانی نداشته. چون ایرانیان و تورانیان در مجموع تا حد زیادی در اتمسفر فرهنگی مشابهی میزیستند. ولی همین که امام جمعۀ مشهد واقف نیست منیژه ایرانی نبوده، نشاندهندۀ آشنایی کم او با "تاریخ ایران باستان" است و گمان گرده یک بیت کافی است.
نکتۀ مهمتر، اما این است که تفاخر منیژه به اینکه آفتاب هم تنش را ندیده، ریشۀ اشرافی هم دارد. در مکه و مدینه نیز اشراف دقیقا به علت وضع مالی بهتری که داشتند، لباس بیشتری بر تن داشتند.
اکثریت مردم حجاز فقیر بودند و لباس چندانی نداشتند. یعنی نه لباسهای گوناگون داشتند، نه همان تک لباسی که داشتند، همۀ جای بدنشان را میپوشاند و در نتیجه آفتاب تن آنها را میدید و میسوزاند.
اینکه نقل شده است پیامبر گرامی اسلام لباسهای با آستین بسیار بلند را نمیپسندید و اگر لباسی میخرید و آستیناش بیش از اندازه بود، مقدار اضافی را میبرید، دلیلش این بوده که چنین جامههایی را اشراف از سر تفاخر میپوشیدند و بسیاری از مردم پول کافی برای تهیۀ چنین لباسهایی نداشتند.
احتمالا در ایران هم اقشار فقیر تا حدی گرفتار چنین مشکلی بودند. به هر حال اینکه منیژه میگوید آفتاب هم تن مرا ندیده، احتمالا حاوی اشارهای است به خاستگاه طبقاتی برتر او؛ خاستگاهی که اکثر زنان فاقدش بودند.
به عنوان جمعبندی باید گفت در این یادداشت به سه نکته اشاره کردیم. یکم اینکه: وقتی برای دفاع از حجاب، پای زن بادهنوشی مثل منیژه به میان میآید، یعنی جناب علمالهدی هم واقفاند که برای دفاع از حجاب باید به سراغ شخصیتهایی تازه و غیراسلامی رفت و همین نشانۀ تحولی اساسی در جامعۀ ایران است که انکار میشود.
دوم اینکه: حتی اگر بپذیریم اسلام دقیقا همان چیزی است که آقای علمالهدی و همفکران محافظهکار ایشان میگویند، سختگیری برای اینکه سبک زندگی مردم و حتی مشی آنها در عرصۀ عمومی "کاملا اسلامی" شود، علت اساسی دینگریزی در جامعۀ ایران بوده است. با مردم نباید سخت گرفت وگرنه دینگریزی به دینستیزی هم منتهی خواهد شد.
سوم اینکه: اگر چیزهایی به نام "تاریخ ایران باستان" و "فرهنگ ایرانیان" وجود دارد، این امور قطعا تاثیر پایدار و ماندگار خودشان را بر زندگی و مشی و منش ایرانیان گذاشتهاند. جامعه، مومی در دستان صاحبان قدرت نیست تا آن را به هر شکل که خواستند، درآورند. قناعت را فقط به مردم نباید توصیه کرد. حاکمان هم در تلاش برای ایجاد "جامعۀ مطلوب" خودشان باید اهل قناعت باشند.