حیوانات در باغوحشها شکنجه میشوند
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۲۴۷۷۲۶
هرازگاهی اخباری از باغوحشها درز میکند که نشان میدهد پشت پرده ماجرا چیز دیگری است؛ آنچنان که حیوانات در عین شکنجه شدن برای مالکان باغوحشها سودآور هستند و سهمی را در تجارت سیاهشان بازی میکنند.
سپهر سلیمی، فعال حقوق حیوانات درباره وضعیت باغوحشهای ایران در گفتوگو با «آرمان» میگوید: مدیران باغوحشها نگاه کالاگونه به حیوانات دارند و وقتی نگاهشان تجاری باشد، در تلاش هستند که با هزینه کمتر سود بیشتری را به دست آورند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برخی مدافعان حقوق حیوانات بر این باورند که همواره شرایط حیوانات در باغوحشها اسفناک است. منتها گاهی اوقات مردم عادی متوجه اخبار عجیب و غریب حیوانآزاریها در این اماکن میشوند. دیدگاه شما در این باره چگونه است؟
قطعا همین طور است. تمام باغوحشهای ایران شرایط ناگواری دارند. برای مثال بازدیدکنندگان عادی هنگام مراجعه به باغوحشها میبینند که شرایط نگهداری حیوانات خوب نیست و جلوی قفس پرندگان، علفخوران و گوشتخوران نان خشک ریخته شده است. همچنین بوی بدی در محیط وجود دارد و به تبع شرایط بهداشتی هم مناسب نیست. این در حالی است که دامپزشکان تماموقت در باغوحشها حضور ندارند یا اگر هم باشند؛ تخصص و تعهدی ندارند و به سلامت حیوانات اهمیتی نمیدهند. از سوی دیگر، ورود و خروج حیوانات به باغوحشها مشخص نیست. مثلا خرسی وارد باغوحش میشود که عموما مشخص نیست از کجا آمده است. البته باغ وحشها باید در این راستا از سازمان محیطزیست اجازه بگیرند، اما گاهی تخلفاتی صورت میگیرد. به گونهای که مالکان باغوحشها حیوانات را از طبیعت گرفته و وارد باغوحشها میکنند یا افرادی را دارند که انجام این امر را برایشان تسهیل میکند.
یک روی این مساله به این برنمیگردد که سازمان حفاظت محیطزیست جایی برای بازپروری و نگهداری گونهها ندارد؟
بله. برای مثال اگر خرسی در یکی از شهرستانها دچار مشکل شود، سازمان حفاظت محیطزیست جایی ندارد که این حیوان را بازپروری کند یا آن را به طبیعت بازگرداند. این در حالی است که اگر آن خرس معلولیت داشته و قابلیت بازگشت به طبیعت را نداشته باشد، آن را به باغوحش میسپارند. حال تصور کنید که یک گونه مفت به راحتی در اختیار باغوحشی قرار گرفته که اصلا برایش خوراک، بهداشت و شرایط نگهداری حیوان اهمیتی ندارد. باید بگویم که اگر از دید حیوانات نگاه کنید، باغوحشها چیزی جز آزار و شکنجه حیوانات ندارند. شاید خیلیها متوجه نشوند، تکانهایی که حیوانات میخورند یا سر و صداهایی که ایجاد میکنند، کاملا واکنشهای عصبی است. این یک بخش ماجراست، بخش دیگر مسائل پشت پرده است.
چطور؟
باغوحشها مرکز تجارت حیاتوحش هستند. در واقع تجارت حیاتوحش سومین تجارت سیاه پرسود دنیاست که حدود 20 میلیارد دلار گردش مالی دارد. بنا بر اذعان سازمان حفاظت محیطزیست قاچاق حیاتوحش ایران رتبه سوم را در دنیا داراست. آنچنان که کشورهای اطراف ما عموما بی در و پیکر هستند و باعث میشوند که کشورهایی مثل پاکستان و عراق به محل خرید و فروش حیوانات تبدیل شوند. همچنین همسایگان جنوبی، کشورهای حاشیه خلیجفارس خواهان گونههای بسیاری از پرندگان ما هستند و به دلیل اینکه پرندگان قیمت بالایی دارند، معمولا قاچاق میشوند. این در حالی است که مساله قاچاق حیاتوحش دیده نمیشود و تنها به خود حیوانات ضربه میزند و باعث میشود که گونههای ارزشمند از هر کشوری توسط قاچاقچیان خارج شوند و از آنجایی که قاچاق حیوانات ارزشافزوده زیادی دارد موجب شده که خیلی از گونهها تلف شوند.
برگردیم به مساله ورود و خروج حیوانات به باغوحش که اصلا مشخص نیست. قطعا این مساله به قاچاق حیوانات دامن میزند...
وقتی هر حیوانی به هر شکل وارد باغوحش شود و نظارتی هم روی آن نباشد؛ به طبع به مساله قاچاق حیوانات دامن میزند. برای مثال میزان زاد و ولد شیرهای باغوحش شیراز مشخص نیست یا شیرها و ببرهایی که در باغوحش مشهد زاد و ولد کردند، تعدادشان به قدری زیاد بود که بعدا دیدیم جمجمهها و اجساد این حیوانات از داخل یخچال بیرون آورده شد. حتی چند سال پیش در اتوبان تهران تولهشیری پیدا شد. خوب این تولهشیر از کجا آمده است؟ قطعا باید بگردیم دنبال سرنخی که به باغوحشها منتهی میشود، یعنی تولهشیری در باغوحش به دنیا آمده و هنگام انتقال به جایی سر از اتوبان درآورده است. از آن طرف هم خروجی حیوانات مشخص نیست. اینکه حیوانان چقدر تولیدمثل دارند و سرنوشت فرزندانشان چه میشود.
این معضل در مورد باغ پرندگان چگونه است؟
چندین برابر است. برای مثال خرس، شیر، آهو و... گونههای بزرگی هستند و ممکن است نظارت چشمی آنها در باغوحشها آسانتر باشد، اما در باغ پرندگان نظارتی نیست. این در حالی است که عموما گونههای پرندگان از طبیعت دزدیده میشوند، یعنی مالک باغوحش به شکارچیان پول میدهند و شکارچیان از زیستگاه پرندگان در شمال و جنوب برایشان پرنده میآورند. این معضلی است که در تمام باغ پرندگان وجود دارد. از باغ پرندگان تهران گرفته تا هر جای دیگر.
این در حالی است که اصلا به مساله حملونقل پرندگان هم توجهی نمیشود و خیلی از آنها تلف میشوند...
بله. این مساله بخشی از حیوانآزاری در قاچاق حیوانات است، اما قاچاقچی فکر میکند که اگر یکی دو پرنده را هم بفروشد سود کرده است.
با تمام این تفاسیر آنچه که شما اشاره کردید با شعار مدیران باغوحشها مبنی بر حفاظت از حیوانات منافات دارد...
بله. مدیران باغوحشها نگاه کالاگونه به حیوانات دارند و وقتی نگاهشان تجاری باشد، در تلاش هستند که با هزینه کمتر سود بیشتری را به دست آورند. از سوی دیگر، بر اساس اعلام اتحادیه باغوحشهای اروپایی سالی سه تا پنج هزار حیوان سالم کشته میشوند، چون جایی برای نگهداری از حیوانات تولیدشده نیست. از این رو به راحتی آنها را میکشند. این در حالی است که یکی از خواستههای مدافعان حقوق حیوانات ایجاد سامانه آنلاین است که تعداد حیوانات وارد و خارج شده از باغوحشها را مشخص کند. آنچنان که مالکان باغوحشها نتوانند حیواناتی را به صورت قاچاق وارد کنند یا حیوانات به دنیا آمده را بفروشند. البته خرید و فروش و قاچاق حیوانات مختص ایران نیست و در همه جای دنیا وجود دارد. از سوی دیگر، نظارت بر عملکرد باغوحشها کاملا برعهده سازمان حفاظت محیطزیست است و این سازمان با توجه به وظایف متعددی که دارد، نمیتواند توجه کافی به این مساله داشته باشد و احتمالا تخلفاتی در باغوحشها صورت میگیرند. بنابراین لازم است در کنار سازمان حفاظت محیطزیست گروههای مردمی و شناسنامهدار حضور داشته باشند تا بتوانند بر عملکرد باغوحشها نظارت کنند.
از سوی دیگر، شاهد هستیم که افزایش باغوحشها و باغهای پرندگان بیش از نیازمان است. در حالی که وضعیت نگهداری حیوانات در این اماکن چندان تعریفی ندارد...
سودهای کلان موجب شده که هر کسی دلش میخواهد باغوحش و باغ پرندگان بزند. آنچنان که همه در کشورهای مختلف تلاش میکنند، با رعایت استانداردها در باغوحشها پز دروغین بدهند. این در حالی است که در تمام دنیا باغوحش مظهر حیوانآزاری و تضعیف حقوق حیوانات است. جایی است که افراد پول میدهند، بلیت میخرند که حیوانات را در قفس ببینند. اینکه فردی به باغوحش میرود تا آزار حیوانات را ببیند، قطعا حیواندوست نیست. در واقع با ایجاد باغوحشها کاری کردیم که افراد نسبت به حیوانات نگاه استثمارگرایانه، ابزاری و کالاگونه داشته باشند. بنابراین باغوحشها به ظاهر خوب هستند و تا وقتی نظارت کافی وجود نداشته باشد، ما از پشت پرده خبر نداریم. با این حال از نگاه یک حامی حقوق حیوانات باغوحشی که به ظاهر خوب است، گونههای بیشتری هم میآورد و به طبع حیوانآزاری هم در آن بیشتر انجام میشود. برخی باغوحشها یک قسمت از باغوحش را اصلاح کرده، چندگونه اضافه میکنند یا گونهای را از خارج میآورند تا از سازمان حفاظت محیطزیست امتیاز بگیرند؛ مثل باغوحش صفادشت که همه نسبت به وضعیتش اعتراض داشتند، اما به آن جایزه داده شد و اجازه یافت که زرافه وارد کند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: باغ وحش حیوانات شکنجه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۲۴۷۷۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(تصاویر) شکنجه تکاندهنده زنان به شیوه «مافیاهای ایتالیایی»
باستانشناسان در فرانسه بقایای دو زن متعلق به عصر ماقبلتاریخ را یافتهاند که گمان میرود به شیوهای نظیر گروههای مافیایی در ایتالیا شکنجه شده و به قتل رسیده باشند.
به گزارش یورو نیوز؛ محققان تصور میکنند این زنان از طریق خفگی با بند و با استفاده از طنابی که مچ پاهای آنها را به گردنشان میبست جان خود را از دست دادهاند. این شیوه قرارگیری بدن، منجر به کمبود اکسیژن و مرگ فرد بر اثر خفگی میشود.
گروههای مافیایی در ایتالیا گاهی اوقات از این روش شکنجه، که به عنوان «اینکاپرتامنتو» شناخته میشود، برای مجازات افرادی که تصور میشود خائن هستند استفاده میکنند.
بقایای کشف شده از زنان قربانی مراسم آئینی
نویسندگان این مطالعه میگویند: «کشتن افراد از طریق خفه کردن به عنوان نوعی خودکشی نمادین تعبیر شده است، زیرا این خود فرد است که باعث خفگی خودش میشود.»
باستانشناسان همچنین بقایای زن سومی را در موقعیت دفن معمولی در همان نزدیکی پیدا کردهاند که گمان میرود زنده به گور شده باشد.
اسکلت این زنان در مکانی واقع در نزدیکی شهر «سنپل تروا شتو» در دره رون فرانسه پیدا شدهاند و گمان میرود بین ۳۵۰۰ تا چهار هزار سال قبل از میلاد در ترتیبی مطابق با آئین انقلاب تابستانی و زمستانی در جوامع کشاورزی اولیه دفن شده باشند.
باستانشناسان با اشاره به وجود شیوههای مشابه در تمدن اینکاها در آمریکای جنوبی میگویند این قتلها میتواند بخشی از اعتقادات آئینی باشد که در آنها قربانی کردن یک انسان میتواند برداشت خوب محصول و امنیت غذایی را تضمین کند.
اریک کروزی، انسانشناس زیستشناختی در دانشگاه پل ساباتیر تولوز و یکی از نویسندگان مقاله، در این باره گفت: «همواره این ایده وجود داشته است که قرار دادن یک فرد در شرایط احتضار و مرگ موجب رشد محصولات خواهد شد.»
همزمان تفاسیر دیگر به این اعتقاد کهن اشاره دارند که در جوامع باستانی «مأموران بردگان، خدمتکاران، بستگان، همسران یا دیگر افراد طبقه پایین را میکشتند تا اربابان و افراد مافوق اجتماعی یا خویشاوندان خود را در زندگی پس از مرگ همراهی کنند.»
تصور میشود این زنان با استفاده از طناب در وضعیت خفگی قرار گرفتهاند
بنابر مشاهدات باستانشناسان، «دست و پاهای یکی از زنان به حالت خمیده از پشت بسته شده و قطعهای از سنگ آسیاب را روی جمجمهاش قرار داده شده بود». به گفته آنان، سنگ آسیاب در جوامع باستان نماد کشاورزی و برداشت محصول محسوب میشده است.
یکی دیگر از زنان در وضعیت «دمر» قرار داشت و زانوهایش خم شده بود، «در حالی که گردنش روی قفسه سینه» زن اول قرار داشت و دو تکه سنگ آسیاب به صورت افقی روی پشتش قرار داده شده بود.
گمان میرود که این شیوه شکنجه باعث شده تا زن اول در نتیجه فشار حاصل از وزن زن دوم روی گردنش به حال خفگی بیافتد، در حالی که زن دوم نیز به خاطر وضع قرارگیری بدنش دچار مشکل شده و احتمالاً به خاطر ایست قلبی جان سپرده است.
این مطالعه میگوید خفهکردن از این طریق ممکن است در طول دوران نوسنگی یا اواخر عصر حجر به یک عمل رایج مرتبط با مراسم و مکانهای آئینی تبدیل شده باشد.
اسکلتهای کشفشده در دیگر مکانهای حفاری باستانشناسی در سراسر اروپا در یک بازه زمانی دو هزار ساله نشان میدهد که ۲۰ مورد احتمالی دیگر از قتلهای آئینی از طریق مشابه «خودخفگی» در ۱۴ مکان مختلف وجود دارد. در سایر مکانها، بقایای اجساد مردان و کودکان نیز پیدا شده است.
پژوهشگران معتقدند که این آئینها احتمالاً بیش از این رواج داشته است، با این حال در شرایط حاضر اطلاعات کافی در مورد اسکلتهای سایر مکانهای باستانشناسی برای نتیجهگیری دقیق وجود ندارد.
اولین نمونه از این روش کشتن در یک محوطه باستانشناسی میانسنگی کشف شده است که قدمت آن به حدود ۵۴۰۰ تا ۴۸۰۰ سال قبل از میلاد برمیگردد.
نتایج مطالعات تازه در نشریه علمی «Science Advances» منتشر شده است.
منبع: عصر ایران
tags # تاریخ جهان ، ایتالیا سایر اخبار آیا انسان میتواند در فضا تولید مثل کند؟ | رابطه جنسی و زایمان در فضا چگونه است؟ چرا نئاندرتالها محتویات معده حیوانات را میخوردند؟ (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟